نظامیان، پلیس و مزدوران ترک که در اسارت بسر میبردند در حمله اشغالگرانه گاره از سوی ارتش ترک در بمباران شیمیایی کشته شدند. آشکار شده است که این اسرا به مصطفی شنتوپ رئیس مجلس ترک و کمال کلیچداراوغلو رئیس حزب خلق جمهوری نامهای مشترک نوشتهاند. آنان همچنین نامههایی به خانوادههای خود نوشتهاند. همچنین نامهای به طیب اردوغان رئیس جمهور ترک نوشتهاند.
نامههای مشترکی که یک نسخه از کپی آن از منابع ه.پ.گ به خبرگزاری فرات رسیده است در ۶ سپتامبر ٢٠١٩ (١۵ شهریور ١٣٩٨) نوشته شدهاند و امضای سدات سورگون، امید گجر، سدات یابالاک، ودات کایا، حسین سار، مولود قهوهجی، سمیح اُزبای، سلیمان سونگور، مسلم آلتنتاش، آیدین کوسه، عادل کاباکل و م. صالح کونجا در زیر آنان دیده میشود.
در نامهی اسرا که با عنوان "به رئیس مجلس ملت بزرگ ترکیه آقای پروفسور دکتر مصطفی شنتوپ" نوشته شده، آمده است که اطلاعات مربوط به آنان [اسرا]، زمان، مکان و چگونگی به اسارت درآمدن آنان در سازمانهای مربوطه وجود دارد و اعلام میکنند که یک فرد غیرنظامی، یک پلیس، یک سرباز و ۴ سرباز دیگر که مجبور به طی کردن دوره خدمت سربازی بودهاند در میان اسرا قرار دارند. در نامه آمده است که زمان سربازی این نظامیان سالهاست تمام شده است، بدیهی است که پس از مصوبه مجلس، مدت دوره سربازی به ۶ ماه کاسته شده، اما نظامیگری با حقوق همیشه وجود داشته و در ادامه میپرسند؛ "آیا گناه این نظامیان انجام وظیفه برای کشور است؟"در نامه آمده است که همین پرسش از سوی خانواده اسرا بارها در مقابل دوربینهای رسانهها گفته شده است اما بدون پاسخ مانده است.
برای ۶٠٠ نماینده مجلس بخوانید
اسرا خاطرنشان کردهاند که مقامات دولتی کم و بیش از وضعیت آنان آگاهند و از مصطفی شنتوپ رئیس مجلس میخواهند که این نامه را در صحن مجلس برای ۶٠٠ نماینده قرائت کند. اسرا نوشتهاند:"آیا افرادی که در اسارت بسر میبرند فرزندان سرمایهدارها و یا شیفتگان شهرت رسانهای نیستند، به همین دلیل کسی از ما صیانت نمیکند؟ ما پیشبینی نمیکردیم که دولت جمهوری ترکیه بیش از ۴ سال، یعنی حدود ١۵٠٠ روز از نظامیان و پلیس خود صاحبمندی نکند."
نوبت خود را انتظار میکشیم
همچنان که برای اسرای دیگر گام برداشته شد، چه شهروندان جمهوری ترکیه چه غیر ترکیه؛ سال ٢٠١۴ در زمان اشغال کنسولگری ترکیه در موصل از سوی سازمان تروریستی داعش برای ازاد افرادی که در کنسولگری بودند. برای افرادی که در نیجریه از سوی تروریستها به اسارت گرفته شدند، برای بازگشت اعضای فتو [فتحالله گولن] از گابُن، برای نظامیان اوکراینی که از سوی روسیه اسیر شده بودند، برای آزادی تاتارها در کریمه، برای روزنامهنگاران ژاپن که از سوی القاعده اسیر شدند و در نتیجه مذاکره آزاد شدند و نزد خانواده و کشور خود برگشتند، ما نیز با چشم امید این خبرها را دریافت کدیم و سالهاست انتظار میکشیم که نوبت ما نیز فرا میرسد.
آیا میتوانیم به جای دیگری مراجعه کنیم؟
در سالهای گذشته هیچ کسی ضامن سلامتی و امنیت ما نبود، همچنان نیز نمیتواند. در وضعیتی که زندگی ما تحت ضمانت قرار ندارد شما چگونه میتوانید جسد ما را از اینجا خارج کنید؟ آنهایی که مسئله سلامتی ما برایشان اهمیتی ندارد، آیا بدنبال اجساد ما براه میافتند یا نه، ما چیزی نمیدانیم. اگر رئیس جمهور و رئیس مجلس ما را آزاد نکنند آیا ما باید به کجا مراجعه کنیم؟ شما هم دارای فرزند هستید، خود را جای خانواده ما قرار دهید، به عنوان مثال در عید شما منتظر فرزندانتان هستید تا به دستبوسی شما بیایند. ٩ عید سپری شده است که ما نه توانسته باشیم خانوادهامان را ببینیم و یا دست آنان را ببوسیم. تنها یک روز فرزندانتان اگر از شما دور باشند آیا به دنبال آنان نمیگردید؟ بیش از ۴ سال است که ما از خانواده خود دور هستیم و هیچ رابطهای با آنان نداریم. در این شرایط چکار باید بکنیم؟ ما میخواهیم که شما دارای وجدان باشید.
اگر ما جرمی مرتکب شدهایم، به ما بگویید که ما هم مطلع شویم
اگر ما متهم میشویم، پس حق داریم که از آن اطلاع داشته باشیم. آیا در مورد ما تصمیم محکومیت صادر شده است؟ ما میخواهیم اطلاع پیدا کنیم. گفتن 'صبر کنید' به خانوادهها تنها با هدف تأخیر و چشمپوشی بر این مسئله است. ملاقاتهایی که با عبدالله اوجالان صورت گرفته بودند به ما امید بخشیده بود، اما از آنجا هم نتیجهای کسب نشد. چرا در مورد ما نیز در این ملاقاتها صحبت نمیشود؟ چرا به موضوع بحث شما مبدل نمیشویم؟ زمانی که خانوادههایی برای پایان دادن به حصر عبدالله اوجالان به اعتصاب غذا در مقابل مجلس دست به تحصن زده بودند، شما با آنان مذاکره کردید و گفتید که خواستههای آنان را به آقای رئیس جمهور و عبدالحمید گول وزیر دادگستری میرسانید. در این رابطه اگر یک حزب یا فردی پیدا شود که از انسانها صیانت به عمل آورد، یا آنان را رها کند، تا پایان عمر خود افراد آزاد شده و خانوادههای آنان و اطرافیانشان را به هوادار خود مبدل میکند.
با این مضمون ما از شما میخواهیم که با مسئولیتپذیری عمل کنید.
به کلیچداراوغلو رئیس کل ج.ه.پ
اسرا همزمان نامهای به کمال کلیچداراوغلو رئیس کل حزب خلق جمهوری نوشتهاند. اسرا در این نامه به وضعیت موجود اشاره کرده و در پایان نوشتهاند:"در این رابطه رئیس کمیسیون حقوق بشر و پارلمانتار شما خانم شنال ساراهان در سال ٢٠١۶ بیانیهای را صادر کرده بود، اما این کافی نبود. ما از شما میخواهیم که نامه ما و وضعیت ما را در جلو دوربینهای رسانهها برای افکار عمومی بخوانید. از شما میخواهیم که با مسئولیتپذیری عمل کنید."
درخواست از رئیس جمهور اردوغان
سدات سورگون، یکی از اسرا نامهای به طیب اردوغان رئیس جمهور ترک نوشته است. سدات سورگون نامه به رئیس جمهوری ترکیه را چنین آغاز کرده است، "آقای رئیس جمهور، خیر و برکت خدا بر شما و کشورمان باد، انشاالله، آمین." سپس سورگون خود را معرفی کرده و در مورد اسارت خود و وضعیت دوره اسارت نوشته است.
به آزادی هاکان آتیلا اشاره کرد
سورگون در ادامه پرسشی را طرح کرده و میگوید:"رئیس جمهور من، من میپرسم؛ ما کیستیم؟" و سپس میافزاید:"اینجا به ما میگویند که دولتتان از شما سراغی نمیگیرد، از شما صیانت نمیکند، اگر از شما صاحبمندی کنند ما شما را میفرستیم ما نمیخواهیم اینجا شما را نگه داریم. آشکار است که راست میگویند. ۴ سال سپری شد، آیا نوبت ما فرا نرسیده است... گردانندگان سازمان میآیند با ما سخن میگویند، میگویند؛'اگر دولت شما خواستار شما باشد ما شما را رها میکنیم، اما کسی سراغ شما را نمیگیرد. اگر اکنون شما را رها کنیم، دولتتان شما را خواهد کشت.' وقتی هاکان آتیلا، معاون رئیس هالک بانک به کشور بازگشت در گفتگویی گفته بودید؛ هاکان آتیلا فرزند ماست، اگر ما از او صیانت نکنیم پس از چه کسی صیانت خواهیم کرد؟ آیا چه بر سر ما میآید ای رئیس جمهور من؟ من نمیگویم چرا از او صیانت کردید، اما میگویم، ما نیز هستیم..."
به خانواده خود هم نامه نوشته بودند
اسرا همچنین به خانوادههای خود نامه نوشته بودند. در این نامهها در مورد شرایط و وضعیت خود، در مورد اشتیاق بازگشت به کانون خانواده نوشتهاند. همچنین انتقادهایی را از آنان به عمل آوردهاند.
ما را همچون یک گناه کتمان میکنند
مثلا نامهی محمد صالح کانجا به خانواده به موضوع جالبی اشاره کرده است. کانجا در نامه خود چنین مینویسد:"موضوع جالب توجه این است که رسانهها به هیچ عنوانی از ما سخن نمیگویند. آشکار است که این موضوع متکی بر یک تصمیم [از مقامات دولتی] است. میتوان دلایل بسیاری را برشمرد، اما سئوال اینجاست که این دلایل چقدر مشروع هستند. اگر یک مقام دولتی در مورد ما بیانیهای منتشر کند، برای تمامی اسرا در اینجا امیدبخش خواهد بود. برای ما سنگینترین چیز این است که همچون یک گناه فراموش شدهایم."