آخرین سخنان گلپریپور: همه شکنجهها بخاطر اعتراف من به اقدامات ناکرده بود
آخرین سخنان گلپریپور: همه شکنجهها بخاطر اعتراف من به اقدامات ناکرده بود
آخرین سخنان گلپریپور: همه شکنجهها بخاطر اعتراف من به اقدامات ناکرده بود
حبیب اله گلپری پور که در زندان اورمیه بدار آویخته شد، چند روز قبل از آن, در پیامی آخرین سخنان خود را گفت.
دراین سخنان آمده:
«من حبیب الله گلپری پور زندانی سیاسی کرد از اهالی شهر سنه در سال 88 و همزمان با اعتراضات مردمی در ایران ، در شهر مهاباد بازداشت و از همان ابتدا با شکنجه های سنگینی روبرو شدم .
20 روز در زندان اماکن سپاه تحت شکنجه های سختی بودم که در جریان شکنجه ها یک دست و یک پایم شکست.
پس از 20 روز به زندان سپاه المهدی اورمیه منتقل و یک ماه تمام تحت شکنجه های شدیدی قرار گرفتم و پس از یک ماه بار دیگر مرا به مهاباد منتقل و یک هفته در سلول انفراادی زندان مهاباد محبوس بودم.
پس از این مدت مرا به اداره اطلاعآت سنه منتقل و حدود 40 روز در آنجا شکنجه شدم . به علت شدت و زیادی شکنجه ها چند بار اعتصاب غذا کرده و در نهایت دست به خودکشی زدم که به همین علت 2 هفته تحت نظر پزشک بودم. اما با اینحال شکنجه های آنها پایان نیافت. در واقع همه این شکنجه ها بخاطر آن بود که من به اقدامات ناکرده اعتراف کنم.
پس از 40 روز به مهاباد منتقل و در آنجا ماندم و پس از آن به اورمیه منتقل و یک ماه دیگر در اداره اطلاعآت این شهر تحت شکنجه بودم.
پس از این مدت مرا جهت محاکمه در دادگاهی نمایشی به مهاباد بردند.
یک ماه پیش از نوروز 89 در دادگاهی 5 دقیقه ای محاکمه و به اتهام محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شدم. و در این میان با گذشت کمتر از 6 ماه از بازداشت و دادگاهی ، حکم اعدام من در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد که نمونه ای کم نظیر بود.
همزمان با این کار دادگاه انقلاب سنه مرا به صورت غیابی و به همین اتهام محاکمه کرد که طی حکم آن دادگاه با اخذ وثیقه 10 میلیون تومانی آزاد میشدم، که این خود نشان از بی قانونی در دادگاهی من بود.
من به رغم آنکه در هنگام بازداشت فقط چند جلد کتاب به همراه داشتم و این موضوع در دادنامه من نیز آمده اما با چنین حکم سنگینی روبرو شدم که علت آن نیز هویت ملی من است. »
«آرزوی آزادی همه آزادیخواهان را دارم»
حبیب الله گلپری پور در بخش دیگری از سخنان خود به فشار مسئولین و مقامات دستگاههای امنیتی ایران اشاره میکند و در نهایت از مواضع خود سخن میگوید.
در چند سال گذشته در زندان برای اینکه مسئولان اثبات کنند که ما زندانیان سیاسی کرد تهدید اصلی برای حاکمیت کشور هستیم تلاش زیادی داشته و سعی کرده اند با این بهانه پست و مقام خود را ارتقا دهند. آنها با شکنجه و آزار ما زندانیان و بویژه من ، با نگهداری در سلولهای انفرادی و تبعید به زندانهای مختلف مرتبا مرا تحت شکنجه قرار داده اند. و بارها پس از دادگاهی مرا به اداره اطلاعات منتقل و تهدید به اجرای حکم کرده اند.
اکنون نیز که در حال نگارش آنچه هستم که بر من گذشته، هرلحظه احتمال دارد که مرا اعدام کنند. و از همین رو میخواهم درباره مواضع خودم در آخرین لحظات حیات، چند کلمهای بگویم.
در ابتدا میگویم که مسئله کرد در خاور میانه رو به حل پیش میرود و حاکمان منطقه قادر به پیشگیری از گامهایی نیستند که ملت کرد برداشته است و آینده ای روشن در برابر ملت کرد است که تمامی حاکمان منطقه و دنیا باید به آن احترام بگذارند.
دوم اینکه مقامات ایران و مسئولان دستگاههای امنیتی کردستان که بیش از 35 سال است مردم کرد را به جرم دفاع از هویت ملی خود قتل عام میکنند، اما مسئله کرد در ایران حل نشده و کردها نیز از حقوق ملی خود چشم پوشی نکرده اند و شرق کردستان آینده ای روشن پیش رو دارد.
در نهایت من به عنوان یک زندانی سیاسی کرد خطاب به همه مردم کردستان میگویم اگر امروز به چوبه دار سپرده شوم تنها بخاطر فکر و اندیشه آزادیخواهی من است که درازای آن به اندازه تاریخ کردستان است.
اکنون که جنبش آزادیخواهی ملت کرد در کردستان و کوکهستانهای آن سربر آورده ، با کشتن من و امثال من خاتمه نخواهد یافت، همانگونه که با کشتن رفقا فرزاد و علی و فرهاد و روناهی و هیمن و تمام کردهایی که اعدام شدند پایان نیافته .
امیدوارم که حاکمان ایران با پایان دادن به این سیاستها و با به رسمیت شناختن هویت و حقوق ملت کرد دست از کشتار و قتل عآم خلق کرد بردارند و از جنگی ناخواسته در آێنده جلوگیری کنند. در نهایت آرزوی موفقیت برای تمامی آزادیخواهان کرد و بخصوص در ایران دارم و امیدوارم روزی در ایران شاهد آن باشیم که شکنجه و زندان نباشد و آرزوی آزادی همه آزادیخواهان را دارم.»