عضو شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک)، مصطفی کاراسو در برنامه ویژه تلویزیون مدیا هابر شرکت کرد. کاراسو در رابطه با تلاشهای اخیر حکومت آکپ-مهپ، غصب اراده و دستاوردهای سیاسی خلق کورد، ۲۵ نوامبر روز مبارزه ضد خشونت علیه زنان و سالگرد بنیانگذاری حزب کارگران کوردستان (پکک) صحبت کرد.
کاراسو اعلام کرد که حکومت آکپ-مهپ در این برهه در خاورمیانه دچار بحران و مشکل شده است و میخواهد جنگ نسلکشی علیه کوردها را به نتیجه برساند و گفت: «در رابطه با مسئله کورد، ذهنیت خود را تغییر ندادهاند. ذهنیت دمکراتیک را فهم نکردند و مسئله کورد را به رهیافت نمیرسانند.»
کاراسو بیان کرد که دولت فاشیست ترکیه به خلق کورد پیامهایی مبنی بر دست برداشتن از کورد بودن خود میدهد و اشاره کرد که باید برضد این امر مبارزه گسترش یابد.
ارزیابیهای مصطفی کاراسو بدین شرح است: «پس از ۴ سال ملاقات با رهبر آپو صورت گرفت. رهبر آپو به همگان درود فرستاد. ما نیز با حسرت، عشق و احترام درودهای خود را ابراز میکنیم. سلام گرفتن از رهبر آپو برای ما و تمام خلقمان به روحیه مبدل شد. واقعا هم ۴ سال عدم دریافت اطلاع از وی، بسیار سخت بود. به همین علت نیز این امر برای ما به یک خبر مهم مبدل شد.
روز ۱ ژوئن دولت باغچلی با نمایندگان پارلمانی دم پارتی دست داد و چنین سخنانی را بیان کرد: 'اگر در خارج صلح وجود داشته باشد، باید در داخل هم صلح وجود داشته باشد'. در چنین زمانی، ملاقات صورت گرفت، این ملاقات بسیار متفاوت ارزیابی و شرح داده شد. بیگمان زمانیکه دولت باغچلی، رهبری را فراخواند و اردوغان هم از این فراخوان پشتیبانی کرد، باید چنین ارزیابی و شرحهایی نیز به ذهن انسان خطور کند. چنین ارزیابیهایی از سوی کسانیکه بر واقعیتها آگاه نیستند و نمیبینند، قابل درک است. اما این ملاقات، مستقیما با سخنان دولت باغچلی و گفتگوهای پس از آن ارتباط ندارد.
سالهاست برای از میان برداشتن انزوای تحمیلی علیه رهبر آپو و برای آزادی وی، مبارزهای عظیم انجام میشود. ۴ سال است که هیچ ملاقاتی انجام نمیشود. به همینخاطر مبارزه خلق ما وجود دارد، خلقمان در اروپا و مبارزه دوستانمان وجود دارد. این امر بحران و دشواریهای زیادی را برای دولت ترکیه به وجود آورد. مرتبط با این امر البته که بر دادگاه حقوقبشر اروپا هم فشارهای زیادی وجود داشت، بر شورای وزیران اتحادیه اروپا هم فشار وجود داشت. تمام این موارد در عینحال علیه ترکیه نیز فشارهای بسیاری ایجاد کرد. همین امر ترکیه را برای ادامه دادن به تحمیل انزوا با سختیهای بسیاری مواجه کرد و موضوع اجازه ندادن به ملاقاتها، به یک فشار علیه دولت ترکیه مبدل شد. اجازه ملاقات داد و خواست که از این فشار، رها شود. همچنین خواست که در چنین برههای ذهن خلقمان را مغشوش کند.
ملاقات در نتیجه مبارزه عملی شد
چیزی که باعث گشودن راه این ملاقات شد، مقاومتی است که سالهاست علیه انزوای تحمیلی ادامه دارد و مبارزه آزادی رهبری است. این امر به دلیلی برای چنین ملاقاتی مبدل شد. اما به دلیل اینکه دولت دچار سختی و دشواریهای بسیاری شده است در زمانیکه چنین گفتگوهایی جریان دارد، امر ملاقات را عملی کرد و به این شیوه قصد داشت که خود را از فشارها رها کند و کمی هم که شده ذهن افراد را مغشوش کند، اینطور نشان بدهد که مثلا گشایشی ایجاد شده یا مثلا در رابطه با مسئله کورد رفتاری جداگانه درست شده است.
افراد بسیاری در رابطه با این مسئله فکر کردند؛ گفتگو کردند. اما ما باید این امر را مشخص کنیم، این ملاقات یقینا هیچ ربطی به گفتگوهای اخیر ندارد. همانگونه که بیان کردم، این ملاقات در نتیجه مبارزه ۴ ساله انجام شد.
رهبری نگفت، انزوای تحمیلی از میان برداشته شده است، در هر صورت اگر برخوردی جداگانه در رابطه با مسئله کورد صورت گیرد، مطمئنا انزوای تحمیلی ادامه نخواهد داشت. باید انزوای تحمیلی از میان برداشته شود. پس از انجام ملاقاتها، در مدت زمان کوتاهی، مجازات انضباطی علیه رهبری صادر کردند. بدینصورت باید این ملاقات امری متفاوت ارزیابی نشود، باید اینگونه به آن فکر نکرد که مثلا بخاطر دلایل جداگانهای انجام شده است، باید دیده شود که در نتیجه مبارزه سالهاست که این امر عملی شده و دانسته شود که هنوز هم انزوای تحمیلی ادامه دارد و مبارزه باید ادامه داشته باشد. یقینا باید آسودگی خاطر درست نشود. بخاطر اینکه ملاقات با رهبری مثل روحیهای است که به خلق داده شده، بیرون آمدن چند سخن از او برای پیام دادن مهم است. از این نظر باید مبارزه علیه انزوای تحمیلی ادامه داشته باشد.
انزوای تحمیلی ادامه دارد، مبارزه نیز باید ادامه پیدا کند
درواقع رفقا هم در چارچوبی وسیع به ارزیابی آن پرداختند. خود رهبری نیز میگوید 'انزوای تحمیلی ادامه دارد'. این حرف به معنی ادامه مبارزه از سوی ما است. اگر این ملاقات در نتیجه مبارزه صورت گرفته باشد، پس در اینصورت باید به مبارزه ادامه بدهیم. رهبری اشاره کرده است که این امر نباید به دلیلی برای آسودگی مبدل شود. زیرا در جامعه و افراد، نگرش جنگ ویژه وجود دارد. در نتیجه کمپینهای نیروهای جنگ ویژه، فهم اشتباه ایجاد میشود. در روزگار ما که دهها تلویزیون وجود دارد، ابزارهای جنگ ویژه وجود دارند، انسانها فریب داده میشوند. باید با این موارد فریب نخورد. در واقع خلق ما نیز اکنون در همه جا میگوید که انزوای تحمیلی ادامه دارد. در اروپا، باکور کوردستان و در همه جا میگویند که تحمیل انزوا ادامه دارد و این مبارزه نیز ادامه خواهد داشت.
روز ۱۶ نوامبر در شهر کلن یک راهپیمایی بزرگ انجام خواهد شد. در آنجا مبارزه علیه انزوای تحمیلی نشان داده خواهد شد. در دومین سال کارزار آزادی برای رهبر آپو، یک گام نوین برداشته خواهد شد. البته که باید در آنجا یک مشارکت قوی صورت گیرد.
باید این امر دیده شود. هیچ مبارزهای تهی و بینتیجه نیست. از سوی دیگر، کورد خلقی تحت نسلکشی است. رهبر خلق کورد نیز تحت فشار نسلکشی قرار دارد. تحت قتلعام نگه داشته میشود. سیاست علیه رهبری، سیاست نسلکشی است. نابودی رهبر یک خلق، نابودی دانش و در عینحال نابودی تمام ارزشهای این خلق است. زیرا برای هر جامعه و یا خلقی، رهبر یک تجسم از همه ارزشهاست. جمع ارزشها میباشد. مهمترین نماینده ارزشها است. نابود کردن آن، به معنای، نابود کردن تمام ارزشها و حمله علیه تمام ارزشها است. از این منظر، خلق ما باید از رهبر خویش صیانت کند. ما بر این باور هستیم که رهبری با مبارزه آزاد خواهد شد.
بله، مبارزه دشوار است. در میان سختیها و دشواریها انجام میشود. در همه عرصهها، مبارزه در میان شرایطی دشوار عملی میشود. اما این مبارزهای که در میان شرایط سخت اجرایی شده است، یقینا به نتیجه خواهد رسید. درواقع سختی و دشواری، اهمیت مبارزه و ذات پلید دشمن را نشان میدهد. علیه چنین واقعیتی، شرایط هر چه که باشد، بدون مبارزه هیچ نتیجهای بدست نمیآید. بصورتی راحت و آسان منتظر پیروزی و نتیجه گرفتن ماندن، نشناختن واقعیت نسلکشی و استعمارگری، منجر به نفهمیدن و درک نکردن واقعیت کورد، کوردستان و وضعیت خاورمیانه منجر خواهد شد. بنابراین باید هر کسی بگوید، دشواری هر چه که باشد، ما مبارزه خواهیم کرد و پیروز میشویم. باید سختیها و دشواریها مثل مانع دیده نشوند. دشواری در واقعیت خلق کورد و سختی مبارزه آزادی خلق کورد، خود دلیلی برای مبارزه است. یقینا، ما اعتقاد داریم که با گسترش مبارزه پیروز خواهیم شد.
چرا بصورتی ناگهانی چنین انحرافی ایجاد شد؟
باید این واقعیت دانسته شود. باید بر موضوع مسئله کورد، یعنی جنگ مسئولیتپذیری و مبارزه بزرگ ما در برابر جنگ ضد کوردها، به بهترین شیوه واقف بود. این ۵۰ سال است که ما این مبارزه را انجام میدهیم. ما نظام استعمارگر و قتلعامگرایانه را بهخوبی میشناسیم. ما میدانیم که در این ۵۰ سال، مبارزه چگونه انجام شده است. از این نظر زمانیکه سخنان دولت باغچلی و اردوغان ارزیابی شوند، باید این مبارزه بصورت کلی ارزیابی شود. باید انجام جنگ بر ضد ما و علیه خلق کورد به شیوهای کلی ارزیابی شود.
از این نظر، البته که فهم سخنان اینچنینی و دانستن آن از سوی هر کسی، بیشتر از همه برای ما یک آوانتاژ محسوب میشود. زیرا ما بیوقفه میجنگیم و در جنگ هستیم. ما تقریبا فکر و کارزارهای روزانه آنان را میتوانیم محاسبه کنیم. زیرا ما میدانیم که یک محیط سیاسی چگونه است، در کدام شرایط مبارزه میکنیم، جبهه استعمارگر قتلعامگر در چه وضعیتی قرار دارد، وضعیت خاورمیانه، وضعیت مبارزه ما و تمام شرایط را ارزیابی میکنیم، دولت باغچلی و یا اردوغان چرا به این چنین راههایی روی میآورند را ما نیز میدانیم.
یعنی چه اتفاقی افتاد؟ دولت باغچلی که تا دیروز هرگونه زبان نسلکشی را استفاده میکرد، مثل زهر حرف میزد، موجودیت کوردها را به تمامی نیست میانگاشت، نه تنها دم پارتی و تمام کوردها، بلکه بر علیه هر کسی که مبارزه خلق کورد را انجام میدهد، ناسزا میداد و حمله میکرد، امروز میگوید ما صلح را عملی کنیم؟ یقینا باید علتی داشته باشد. از این نظر باید بیگمان دلایل مختلفی نیز به گفتگو گذاشته میشود.
حکومت آکپ-مهپ در خارج دچار مشکل شده است و در داخل نیز به سختی روبرو است. این درست است. اما ارزیابیهایی مثل اینکه از داخل و خارج با مشکل روبرو شدهاند برای همین میخواهند مسئله کرد را به رهیافت برسانند و از این سختیها بگذرد، اشتباه است. چنین تفکری اشتباه است. درست است، در خارج و داخلی دچار دشواریهایی است، اما علیه خلق کورد یک جنگ نسلکشی وجود دارد و آن را ادامه میدهند.
در این برهه دشوار میخواهند جنگ علیه کوردها را به نتیجه برسانند. باید اینگونه دیده شود. در رابطه با مسئله کورد، ذهنیت آنان تغییری نکرده است. اگر گفته شود که ذهنیت دمکراتیک در میان آنان توسعه یافته و یا مسئله کورد را به رهیافت خواهند رساند، خیر چنین چیزی نیست.
بله، برای به رهیافت رساندن مسئله کورد باید دارای ذهنیتی دمکراتیک شوند. باید ذهنیتی که موجودیت، فرهنگ و هویت کوردها را قبول میکند، را بدست آورند. چنین چیزی وجود ندارد. به ویژه نه در میان مهپ و نه دولت باغچلی. از این نظر چرا این گام برداشته شد؟ واقعا باید به خوبی درباره آن تامل کرد.
از دشواریهای منطقه، جنگ اسرائیل و همچنین حمله اسرائیل به خود بحث کردند. بیگمان در خاورمیانه، جنگ در جریان است. این یک جنگ بزرگ است که توازن خاورمیانه را به لرزه در میآورد. چنین جنگی جریان دارد. از سوی دیگر، نیرو و تاثیرات ژئوپولوتیک ترکیه، گام به گام کم میشود. موقعیت ژئوپلوتیک خود را که ۱۵۰ سال است از آن استفاده میکند، بر سر آن معامله میکند و یا برایش مهمترین نیروی سیاسی بود، دیگر مثل قبل نیست و تاثیراتش کم شده است. ما نمیتوانیم بگوییم که به تمامی از بین رفته است. اما دیگر در آن موقعیت قرار ندارد که مثل قبل خود را سلطهگر یکند، شانتاژ را علیه هر کسی عملی کند و بروی آن معامله کند. چیزی که پیشرفتهای روابط میان اسرائیل و اعراب و جستجوهای راههای جداگانه انرژی ابراز میکند، چنین است. این کاملا مشخص است.
البته این واقعیت که ترکیه را در گمان فرو میبرد. از این نظر حکومت آکپ مهپ در نتیجه سیاست خود ترکیه را به این نقطه رسانده است. اکنون نیز میخواهد تما نیروهای اپوزوسیون را در پشت خود داشته باشد و به موقعیت خود ادامه دهد. میخواهد در این جغرافیای سخت خود را به سلطهگر مبدل کند. اما با سیاستهایش خود را به این وضعیت انداخت. کسی که هم در سیاستهای منطقهای و هم در سیاستهای داخلی مشکل آفریده است، حکومت آکپ مهپ است.
اکنون اردوغان نیز از این سخنان دولت باغچلی پشتیبانی کرده است. نمیتوان گفت میان اردوغان و باغچلی مشکل وجود دارد. درست نیست اینگونه فکر کرد که در موضوعاتی تا این اندازه مهم، تاکتیک و روابط تا این حد ساده و ابتدایی باشند. ممکن نیست که از یکدیگر مطلع نباشند. بخاطر این موضوع با یکدیگر صحبت کرده و سپس دولت باغچلی چنین گامی برداشت. باید اینگونه دیده شود. فکری که بگوید دولت باغچلی در مورد مسئله کورد از آکپ سبقت گرفته و از آن گذار کرده و به نقطهای مناسبتتری رسیده است، به معنای این است که واقعیت مهپ و ترکیه را نشناخته است.
اکنون ما میتوانیم در اینباره چنین بگوییم. اکنون، آرام آرام این امر مورد قبول واقع میشود. احمد ترک در ادامه سخنان خود گفت؛ 'از چنین مواردی بحث میشود. زمانیکه مورد تایید قرار نگرفت، بخاطر اینکه در واقع چنین چیزی وجود نداشته، با خشونتی شدیدتر علیه ما حمله کنند. چنین بازی وجود دارد.' بله، چنین بازی وجود دارد. این بازی بیش از همه علیه دم پارتی اجرا میشود. آنان بگویند 'ما برای شما عرصهای که در آن سیاست کنید را گشودیم. ما نرمش نشان دادیم و اینگونه برخورد کردیم.' خواهند گفت که شما به این کار جواب ندادید و ما شدیدتر علیه شما حمله میکنیم. لازم نیست که ما این را ارزیابی کنیم. دولت باغچلی نیز چنین گفت، محمد اوچون نیز چنین گفت. اردوغان نیز چنین گفت. این کاملا شفاف است. لازم نیست تا این حد درهم ارزیابی شود که چه چیزی ایجاد شده یا نشده است. هرکسی باید جملات محمد اوچون را یک به یک شرح دهد. او چه میخواهد بگوید؟ دولت باغچلی گفت یا شما قبول خواهید کرد یا با مشتها روبرو خواهید شد. این به چه معناست؟ شما از آرمان آزادی، دمکراسی و کوردبودن خود دست بردارید. میگویند سیاستمدار، نماینده پارلمان یا رئیس شهرداری شوید، اما به عضویت آنان در نیایید. از مبارزه آزادی و دمکراسی خلق کورد حرف نزنید.
آزادی به معنای دمکراسی است، به معنی جنگ علیه این دولت، علیه این حکومت میباشد. این به معنای موضعگیری در مقابل سیاستهای اقتدارگرایانه است. میگویند از این امر دور بهایستید.
میگویند اگر شما دور بهایستید، میتوانید شهردار یا نماینده پارلمانی شوید. میتوانید سیاست کنید. چیزی گفته میشود چنین است.
در این مورد جستجوی تنها یک موضوع نشاندهند خواست انسان است. ای کاش مورد مناسب و خوبی میبود. بلکه، هر کسی میخواهد مورد خوب و مناسبی روی دهد. در مسئله کورد گامهایی برداشته شوند و یا به رهیافت برسند. کسیکه این امر بیشتر از ما بخواهد وجود ندارد. ما توجهات را به این امر معطوف میداریم. کسیکه این امر را بیشتر و بهتر از ما بخواهد وجود ندارد. اکنون معنا دادن به فراخوان دولت باغچلی نیز مسئلهای نیست که درک شود.
تماس تلفنی با قندیل صورت نگرفته است
بله در روز اول دست خود را دراز کرد. گفت صلح در داخل و خارج. باشد این تنها این سخن بود. باید این سخنان تفکراتی را ایجاد کند. سپس دولت باغچلی، رهبری را به مجلس فراخواند. چه گفته است؟ بیا سازمان خود را منحل کن. این به چه معناست؟ نیروی تفکر و اراده سیاسی یک خلق. این ۵۰ سال است که برای آن مقاومت میکند، دهها هزار شهید برای آن داده است. میگویند بیا آن را از هم بپاشان. این به معنای تسلیم شدن است.
این امر به چه معناست؟ بله، تنها این مورد است. دولت باغچلی رهبری را مخاطب گرفته است. درک شد، هر کسی فهمید که مخاطب این مشکل رهبر آپو است. برای همین هم از آنجا فراخوان میدهد. اگر به رهیافت برسد، به راهحل خواهید رسید. یعنی مشخص شدکه مخاطب اوست. همچنین از سوی دیگر انزوای تحمیلی وجود دارد. این را هم قبول کردند که انزوای تحمیلی وجود دارد.
همچنین باید امری دیگر را بیان کنیم که مورد گفتگو قرار گرفته است. میگویند تماس تلفنی با کوهستان قندیل گرفته شده است. این امر غیر واقعی است و چنین چیزی صورت نگرفته است. چنین چیزی انجام نشده. ما نیز مثل تمام افراد دیگر از تلویزیون دنبال میکنیم. از طریق مطبوعات در جریان میباشیم. بگذارید به خوبی این امر درک شود. چنین ملاقاتی با رهبری وجود ندارد، چنین برههای نیز وجود ندارد.
میتوانند در هر زمان که بخواهند با رهبری ملاقات کنند. میت میتواند برود و با رهبری ملاقات کند. قبلا هم ملاقاتهای بسیاری را با رهبری انجام دادند. اما ما از سخنان عمر اوجالان و از سخنان تونجر باکرهان درک میکنیم که رهبری گفته است، برهه رهیافت وجود ندارد. به همین علت باید از این ملاقات معنای جداگانهای گرفته نشود. باید واقف بود که این ملاقات نتیجه سالها مبارزه است.
باید به شیوهای صحیح، با این برهه برخورد کنیم. باید با دقت با این برهه رفتار کرد. این یک تله است، بازی است. درواقع حکومت آکپ-مهپ حکومت جنگ ویژه است. بازی در بازی است. هر روز این کار را انجام میدهند.
در واقع اردوغان یک عوامفریب است. دولت باغچلی نیز چنین است. فاشیسم به معنای عوامفریبی است. باژگون کردن واقعیتها است. سخنان مهپ درباره این موضوع از قبل مشخص میباشد. اردوغان خود یک استاد عوامفریبی است.
میگویند، خواهران-برادران کوردمان یا خواهری-برادری کورد-ترک. در واقع خلق کورد و ترک، خواهر و برادر هستند. سیاستهای دولت است که خلق ترک و کورد را در مقابل یکدیگر قرار داده است. سیاستهای این حکومت چنین کاری کرد. اکنون مورد گفتگو قرار گرفته است. میگویند نه خواهری-برادری بلکه باید برابری وجود داشته باشد. با خواهری-برادری عوامفریبی میکنند.
به همین علت باید این گفتگوها درست ارزیابی شوند. باید واقف بود که نتیجهای از اینجا حاصل نخواهد شد.
البته که رهیافت مطالبه میشود، این امر جداگانهای است. خلق هم این را میخواهد، ما هم میخواهیم. جنبشهای سیاسی دمکراتیک و دوستان نیز همین را میخواهند. خلق ترکیه نیز خواهان آن است. زیرا برای اینکه ترکیه از مشکلات و بحرانها رها شود، باید این مسائل را به رهیافت برساند. اما کاملا مشخص است که خواست و نیت رهیافتی از سوی آنان وجود ندارد. کاملا برعکس با مطرح کردن این امر میخواهند سیاستی را که سالها اجرایی کردهاند را ادامه دهند.
باید این حقیقت درک شود. به ویژه نیز باید دانسته شود که علیه طرفداران دم پارتی و خلق چگونه بازی انجام میشود. به همین علت باید خلق، ایستاری قوی نشان بدهد و در مقابل این سیاستها، مبارزه کند. بجز مبارزه علیه این سیاستها، هیچ راه دیگری وجود ندارد. چون تسلیم شدن عملی نمیشود، از کورد بودن خود دستبردار نمیشویم، زیرا خلق کورد از آزادی و حق دمکراتیک خود دست بردار نخواهد شد، خلق کورد باید این سیاستها را به شیوهای صحیح ببیند و علیه این سیاستها مقاومت کند.
ادامه دارد...