مراد کاراییلان: ما در حال توسعه استراتژی در باکور کوردستان هستیم -تکمیل شد-

فرمانده قرارگاه مرکزی ن‌پ‌گ، مراد کاراییلان، اظهار داشت که آنها توسعه رویکرد استراتژیک‌تر برای گریلاها در باکور کوردستان و کسب نتایج با روش‌های حرفه‌ای‌تر را مبنا قرار می‌دهند.

مبارزه گریلایی

فرمانده قرارگاه مرکزی دفاع از خلق (ن‌پ‌گ) مراد کاراییلان با اشاره به اینکه دولت ترکیه مدعی شده است که در سه چهار سال گذشته گریلا‌ها را در باکور به پایان رسانده‌اند و دیگر کسی باقی نمانده یا تعداد بسیار کمی مانده‌اند، گفت که اگر به پایان رسیده‌اند علت این همه عملیات‌هایی که در حال حاضر انجام می‌شود چیست. مراد کاراییلان با بیان اینکه وضعیت باکور آنطور که طرف ترکیه می‌گوید نیست، گفت: «ما در حال تدوین استراتژی هستیم. تخصص بیشتر، تعمیق در روش‌ها برای شکست همه اقدامات اطلاعاتی توسعه‌یافته فنی و فیزیکی، نه روش‌های آماتور، معمولی، کلاسیک. یک رویکرد صبورانه‌تر، استراتژیک‌تر و نتیجه‌بخش با روش‌های حرفه‌ای‌تر. مکان مناسب و زمان مناسب مهم است. ما عمدتاً روی این موضوع تمرکز می‌کنیم. در این مدت بهتر به نظر می‌رسد که هر از چند گاهی به دادن چند پیام بسنده کنیم. چنین رویکردی از نظر ایجاد توازن در روند هم از نظر سیاسی و هم از لحاظ نظامی مناسب‌تر است.»

آخرین بخش از گفتگوی مراد کاراییلان فرمانده قرارگاه مرکزی ن‌پ‌گ با روزنامه یِنی اوزگور پولیتیکا به شرح زیر است:

*برخلاف سبک جنگی تونلی و تیم‌های متحرک شما، ارتش ترکیه دور از تونل‌ها هلیبورن انجام داده و در برخی مناطق مستقر شده است. عنوان شد که با حفظ خط زَرگله به این شکل می‌خواستند ارتباط بین مناطق را قطع کنند. ممکن است کمی در این مورد توضیح دهید؟

ستاد کل یا وزارت جنگ ترکیه در مورد تاکتیک‌هایی که به کار خواهند گرفت، در وضعیت سختی قرار دارند. چنین نتیجه‌گیری از برنامه‌های کاربردی امکان‌پذیر است. ارتش ترکیه با وجود استفاده از تقریباً همه روش‌ها و تکنیک‌های قابل تصور، سه سال است که نتوانسته تونل‌های منطقه زاپ را تسخیر کند. مقاومت هنوز در آن تونل‌ها ادامه دارد. در اینجا ارتش ترکیه به دلیل ضد حملات گریلاها دائماً متحمل خسارت می‌شود. در اینجا گریلایی وجود دارد که در حال حمله است نه دفاع. ارتش ترکیه که در مقابل این امر ایستاده است، روزهای سختی را می‌گذراند. مدام متحمل خسارت می‌شود. از سوی دیگر، گریلا نیز در به راه انداختن این جنگ موفقیت را با کمترین تلفات ممکن در تاریخ جنگ نشان می‌دهد. بدون شک این وضعیت ترسناکی است که ژنرال‌های ارتش را دیوانه می‌کند.

بر اساس نتایجی که از این موضوع به دست می‌آید، ستاد جنگ فعلی تاکتیک متفاوتی را علیه تونل‌ها در مناطق تازه اشغال شده در سال جاری انجام می‌دهد. در یک جا آمده است: «بیهوده قوای خود را فرسوده نکنیم. به هر حال به راحتی سقوط نمی‌کنند. پس اجازه دهید مناطق دورافتاده را اشغال کنیم و مجراهای تدارکاتی و تقویت گریلاها به تونل‌ها را قطع کنیم. بدین ترتیب با محاصره‌ای در درازمدت بدون تلفات نتیجه می‌گیریم.» این شبیه محاصره‌هایی است که در تاریخ علیه نیروهای مقاومت در قلعه‌ها ایجاد شده است. این یک تاکتیک است که محاصره را برای مدت طولانی حفظ می‌کند، منتظر می‌ماند تا تدارکات به پایان برسد، و نیروهای بدون لجستیک را مجبور می‌کنند تا به طور خودکار آن مناطق مقاومت را رها کنند. او این تاکتیک را در مکان‌های جدید به کار می‌گیرد.

او از هر روشی علیه تونل‌ها استفاده می‌کند

در عین حال، تلاش شدیدی برای شکست دادن آنها از طریق یک سیستم جنگی نزدیک در تونل‌هایی که سه سال است علیه آن جنگیده است، انجام می‌دهد. هم تاکتیک قدیمی خود را ادامه می‌دهد و هم تاکتیک جدیدی را در مناطق اشغالی جدید اعمال می‌کند. او دو تاکتیک را همزمان و در مکان‌های جداگانه به کار می‌گیرد. اکنون از تاکتیک‌های محاصره از راه دور در متینا و تپه بهار استفاده می‌کند، اما علاوه بر استفاده از گاز شیمیایی بیشتر و سلاح‌های سنگین‌تر در برابر تونل‌هایی که مدت‌هاست با جنگ در صدد نابودی آن‌ها بوده و مواد منفجره با پهپادها روی دریچه‌ها، ضربه زدن به دریچه‌ها با هواپیما و توپ‌ها، ارسال مواد منفجره به داخل با ربات، کشف داخل تونل‌ها با استفاده از سگ‌ها و غیره. او سعی می‌کند از همه روش‌های قابل تصور استفاده کند. ما لازم ندیدیم که همه اینها را به مطبوعات منعکس کنیم، اما در حال حاضر همه اینها را در منطقه شهید دلیل در غرب زاپ اجرا می‌کند. در مکان‌هایی که اخیراً اقدام به اشغالگری کرده است، قصد دارد با استفاده از سلاح‌های سنگین یا حملات هوایی، با مستقر شدن در مناطق حدود یک کیلومتری اطراف تونل‌ها با هدف پایان یافتن تدارکات در درازمدت، تونل‌ها را تسخیر کند.

با تاکتیک‌هایی که آنها به کار می‌برند، نمی‌توانند نتیجه بگیرند

اکنون یاشار گولر (وزیر دفاع ترکیه) تاکتیکی را اجرا می‌کند که موفقیت آن حتی تا دو سه سال دیگر برای آنها نامشخص است و بیانیه‌ای می‌دهد که می‌گوید «ما در نوامبر قفل را کاملا می‌بندیم.» این به وضوح باعث فریب افکار عمومی می‌شود. هیچ نتیجه‌ای در نوامبر وجود ندارد. تاکتیک‌هایی که او به کار می‌برد به هر حال دو یا سه سال دیگر نتیجه‌ای نخواهد داشت. از این نظر مسلم است که آنها از نظر تاکتیکی انسداد و بیچارگی را تجربه می‌کنند. آنها در بن‌بست هستند.

ابزارهای متحرک هم نمی‌توانند موفق شوند

یاشار گولر ابتکار جدیدی دارد که بارها از آن با افتخار صحبت کرده است. آنچه او «عملیات غیرقابل پیش‌بینی، غیرمنتظره و مستمر» می‌نامد، در واقع واحدهای متحرکی است که از ۲۰-۳۰ نفر تشکیل می‌شوند و به طور مخفیانه وارد مناطق مختلف اراضی می‌شوند. این چیزی است که برای امسال جدید است، این یگان‌های جدید متحرک نمی‌توانند در مناطق حفاظتی مدیا به نتایجی دست یابند، شاید در منطقه‌ی وسیعی مانند باکور کوردستان بتوانند به نتایجی دست یابند، اما در منطقه‌ای همچون بهدینان که جنگ در آن شدید است نمی‌توانند به نتیجه‌ای دست یابند. آن نیروها در واقع تا حدی ضربه خورده‌اند، اما به نظر من می‌شد بیشتر ضربه بخورند. یک بار آنها سعی کردند وارد گاره شوند. در چند صد متری اول گاره به کمین افتادند. ضربه سنگینی خوردند و از آن دست برداشتند. در برخی نقاط دیگر مانند کوهپایه‌های تپه بهار نیز چندین بار مورد اصابت قرار گرفتند. همانطور که عرض کردم؛ این تاکتیک چیز جدیدی است، اما کار نمی‌کند. این چیزی است که قبلاً در باکور انجام می‌شد.

به طور خلاصه، برای این منظور است که خط سرگله، کل خط جاده، با مشارکت فعال حزب دمکرات کوردستان حفظ و ساخته می‌شود. اینها فعالیت‌هایی هستند که در چارچوب تاکتیک محاصره تونل‌های مقاومت توسعه یافته‌اند.

*به گزارش قرارگاه مرکزی یژا استار؛ با دخیل کردن حزب دمکرات کوردستان و عراق در حمله اشغالگری، هدف تسخیر کردن خط گوشينه، اشغال کامل لولان، به اين ترتيب قطع رابطه خطوط قندیل و خنِره، خط گاره و قندیل؛ و خطوط گاره و متینا و زاپ وجود دارد. آیا گامی در این راستا برداشته شده است، چه شده است، گریلا که این را پیش‌بینی می‌کند چه اقدامی انجام داده است؟

رفقای ما از جناح‌های سیاسی و نظامی گاهی اوقات می‌توانند مطالبی را زودتر در مورد تحولات در عرصه نظامی بیان کنند. ارزیابی‌هایی انجام می‌شود تا مواردی که دشمن به آن فکر نکرده و یا به آن فکر کرده اما هنوز عملی نشده است، از قبل آشکار شود. پیش‌بینی‌هایی که این تصور را ایجاد می‌کند که طرف دشمن تقریباً می‌تواند هر کاری را که برنامه‌ریزی می‌کند انجام دهد، به همه چیز فکر می‌کند و آن را به صورت برنامه‌ریزی شده اجرا می‌کند، چندان دقیق نیست. بهتر است در مورد مسائل نظامی با احتیاط و مناسب‌تر صحبت شود و ارزیابی‌های ملموس انجام شود.

امسال چیزی شبیه به عملیات برنامه‌ریزی‌شده نیروهای عراقی و حزب دمکرات کوردستان در منطقه گوشینه توسعه پیدا نکرد، یعنی چیزی شبیه به این انجام نشد. قوای ذیربط هم می‌دانند؛ عملیات در اینجا به معنای جنگ مستقیم است. تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است و امیدواریم که هرگز چنین نشود. اگر این اتفاق بیفتد، همانطور که اشاره کردم، درگیری لازم و توسعه جنگ رخ می‌دهد، زیرا آنها فقط بر اساس انحلال نیروهای ما می‌توانند پیشرفت کنند.

از سوی دیگر، درست است؛ دولت ترکیه تاکتیک محاصره مناطق باکور و باشور، قطع رابطه آنها، جلوگیری از حرکت، جلوگیری از همبستگی مناطق با یکدیگر و جداسازی آنها از یکدیگر را اجرا می‌کند. این بدان معنا نیست که او می‌تواند بلافاصله این را در بهدینان پیاده کند. دشوار است؛ سختی‌های خود را دارد لذا اکثر برنامه‌هایی را که آن رفقا برای امسال ذکر کردند محقق نشدند یا نتوانستند.

*در شرایط و برتری فنی امروزین، شما هم سخت بودن گریلاگری در باکور کوردستان را می‌پذیرید. امسال شهدای مهمی از منطقه سرحد گرفته تا بوتان رقم خورد. نقش و اهمیت وجود و مبارزه گریلایی در باکور را از نظر مبارزات آزادی کوردستان در دوره کنونی آن چگونه توضیح می‌دهید؟

بله، امسال در باکور کوردستان خسارات قابل توجهی را تجربه کردیم. در واقع، سال گذشته در باکور کوردستان متحمل خسارات بسیار قابل توجهی شدیم. فرماندهان ارزشمندی چون لیلا سُرخین، آخین موش، دلگش گُزَرَشه در سال ۲۰۲۳ به شهادت رسیدند. امسال نیز؛ درگیری‌های بزرگی رخ داد که در آن بسیاری از فرماندهان و مبارزان ارزشمند، به‌ویژه عضو کمیته مرکزی ما، بَروار درسیم، به شهادت رسیدند. در مناطق سرحد، وان، بوتان، گابار، آمد و مردین درگیری‌هایی رخ داد و خساراتی متحمل شدیم.

البته دولت ترکیه در سه چهار سال اخیر مدعی است که ما را در باکور شکست داده‌اند و دیگر گریلایی نمانده است یا تعداد بسیار کمی از آنها باقی مانده است. سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه در آن زمان این را گفت. او همیشه چنین مواردی را تا حدی برای منافع سیاسی در دستور کار قرار می‌داد. حالا هیچکس نمی‌تواند از آن عقب‌نشینی کند و همه همین را می‌گویند. اخیراً بسیاری از مفسران سیاسی مطالب مشابهی را مطرح کرده‌اند. بنابراین، اگر چنین است، چرا این عملیات‌های بی‌پایان در باکور کوردستان انجام می‌شود؟ الان هم یک عملیات وجود دارد. یک عملیات مداوم وجود دارد. علاوه بر این، آنها از ۲۹ هزار عملیات در سال ۲۰۲۳ خبر دادند. اگر (گریلا) تمام شده و در موقعیتی است که نمی‌تواند عملیات انجام دهد، چرا این همه عملیات و هزینه انجام می‌شود؟ چرا این همه تلاش خرج می‌شود؟ وضعیت آنطور که می‌گویند نیست. کمی متفاوت است. همه قهرمانان ما که امسال در باکور کوردستان به شهادت رسیدند؛ یاد و خاطره فرماندهان ارزشمندمان شیخموس ملازگر، بروار درسیم، هرکول شیار گَوَر، بروسک کاتو و هَبون آمد را با احترام و قدردانی گرامی می‌دارم. یک بار دیگر قولی را که به آنها داده بودیم تکرار می‌کنم.

اولویت در باکور انجام عملیات نیست

ما چهار سال است که در چارچوب «پروژه بازسازی» به دنبال بازسازی و تغییر ریشه‌ای در گریلاهای باکور هستیم، اما به دلیل مشکلات مختلف، هنوز این روند تغییر را به طور کامل تکمیل نکرده‌ایم. این را نیز می‌توان کاستی ما در سبک و رویه ارزیابی نمود. این وضعیت عدم تغییر و بازسازی پیش‌بینی شده بموقع است. دیگر از گریلاگری قدیمی/کلاسیک گذار صورت گرفته است. این برای ما یک نتیجه واضح است. ما باید گریلاگری مدرنیته دموکراتیک را توسعه دهیم که آن را گریلاگری دوران جدید می‌نامیم. می‌دانیم که بدون این، گریلاها نمی‌توانند در باکور توسعه پیدا کنند. در این راستا، ما می‌خواهیم یک سبک گریلاگری جدید ایجاد کنیم. اساساً گریلا اینگونه می‌تواند توسعه یابد و یک جنگ شایسته را توسعه دهد. واضح است که تا زمانی که این کار انجام نشود نمی‌تواند از ضربه خوردن در امان بماند. از این منظر به آن پرداخته می‌شود. در حال حاضر، وظیفه اصلی گریلا در باکور کوردستان عملیات نیست، بلکه هدف بازسازی و تغییر است. بر این موضوع تاکید بیشتری شده است. ما فکر می‌کنیم که عملیاتی که بدون تکمیل ساختار مورد نظر و انجام یک بازسازی اساسی در سبک حرکت و عملیات انجام می‌شود، چندان معنادار نخواهد بود. گریلاگری باکور فعالیتی است که اکنون در این چارچوب بر آن تاکید می‌شود.

*برخی از واحدهای وابسته به جنبش آزادی کورد برای سازماندهی عملیات نظامی (علیه وسایل نقلیه و مراکز نظامی و پلیسی) در کلان‌شهرهای ترکیه استفاده می‌شدند. آیا تعلیق آنها همانطور که طرف ترکیه ادعا می‌کند در نتیجه «اقدامات و عملیات موفقیت‌آمیز» است، یا این یک الزام یک تصمیم مرکزی است؟

تاثیر هر دو نیز وجود دارد. شرایطی وجود دارد که می‌توان گفت دو پدیده‌ای که نام بردید به نوعی یکدیگر را متعادل و تکمیل می‌کنند. ما به خوبی می‌دانیم که بدون توسعه عمق و غنا و غلبه بر تکنیک‌ها و شبکه جاسوسی، دوربین و غیره که بر اساس تکنولوژی در سال‌های اخیر توسعه یافته‌اند، اعزام نیروهای خود به شهر و تقریباً همه جا با روش‌های قدیمی، ضرر و زیان خواهد داشت. ما یک جنبش با تجربه هستیم. در این محیط که حملات بر مبنای فناوری توسعه می‌یابند، با یک شبکه عامل پیشرفته، یک سیستم اطلاعاتی تقویت شده توسط فناوری پیشرفته هستند، ما بلافاصله قدرت خود را به مناطق پرخطر اعزام نمی‌کنیم. ما در گذشته بسیاری از این تجربیات را داشته‌ایم. موقعیت‌های هدایت نیروها به عرصه‌های نامناسب و نگه‌داشتن نیروها در آنجا حتی در دهه ۹۰ بارها پیش آمد و در آن زمان متحمل خسارات سنگین شدیم. در این راستا، رویکرد محتاطانه ما در برابر حملاتی که تدابیر آن به اندازه کافی اتخاذ نشده است، حفظ نیروهای ما در آنجا و به عنوان مثال، سیاست کاهش تقویت شدید به مناطق باکور از سوی ما، توسط مقامات دولتی ترکیه چه بصورت آگاهانه و یا ناآگاهانه به عنوان زمینه و ماتریالی مورد تفاسیر متفاوت قرار می‌گیرد. بگذارید اینگونه باشد؛ وقتی زمانش برسد، خواهند دید که حقیقت چیست.

روش‌های راهبردی، صبورانه و حرفه‌ای

ما در حال توسعه یک استراتژی هستیم. با این راهبرد، هدف ما شکست نهایی این رژیم است و به این هدف خواهیم رسید. در این راستا، هدف ما این است که با انجام کارهایی که در مکان‌ها یا زمان‌هایی که نیاز داریم با احتیاط برخورد کنیم، راه موفقیت را هموار کنیم. نتایج موفقیت‌آمیز تنها با تخصص بیشتر و تعمیق روش‌هایی به دست می‌آید که تمام اقدامات هوشمندی را که از نظر فنی و فیزیکی توسعه یافته‌اند، شکست می‌دهد. بدون این، مسلم است که روی آوردن به مبارزه این دوره با روش‌های آماتور، معمولی، کلاسیک، شکست را به همراه خواهد داشت. از این نظر، صبور بودن، استراتژیک‌تر بودن، کسب نتایج با روش‌های حرفه‌ای‌تر و در نهایت پیروزی در این جنگ مهم است. ما مانند اعضای آک‌پ نیازی به تبلیغات و گفتمان‌های روزانه‌ای نداریم که اذهان توده‌ها را مشوش می‌کنند. آنچه ما نیاز داریم موفقیت انقلابی است و این چیزی است که ما روی آن تمرکز می‌کنیم. اکنون می‌توانیم با تمرکز بر روی آن و تعمیق در روش‌هایی که نتیجه می‌دهند، با به کار انداختن قدرت خود در زمان و مکان مناسب، به نتایج موفقی دست یابیم. مکان و زمان مناسب از این نظر مهم است. ما عمدتاً روی این موضوع تمرکز می‌کنیم. در این مدت بهتر به نظر می‌رسد که هر از چند گاهی به دادن چند پیام بسنده کنیم. چنین رویکردی از نظر ایجاد تعادل در روند هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی مناسب‌تر است.

*با در نظر داشتن ظرفیت نظامی و حمایت مردمی در چهار بخش کوردستان؛ وقتی به نقش قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی نگاه می‌کنید، موانع اصلی بر سر راه ارتش‌شدنی ضداستعماری/اشغال‌گرا چیست؟

ممکن است مشکلات عملی مختلفی برای توسعه مبارزان آزادی در کوردستان امروز و سازماندهی ارتش بر این اساس وجود داشته باشد، اما غلبه بر آنها چندان دشوار نخواهد بود. همچنین راه‌ها و روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند بر هر مشکل عملی غلبه کند. اساساً مشکل ایجاد یک ارتش گریلایی نتیجه‌بخش وجود دارد. در آن مرحله مشکلاتی وجود دارد. قبل از هر چیز مهم این است که دوران را درست تفسیر کنیم. این در اصل مهمترین نکته است.

نظریه‌ها و فرمول‌های کلاسیک دیگر معتبر نیستند

این یک امتیاز بزرگ برای ما است که رهبر آپو در آغاز این قرن تغییراتی را که انقلاب علمی و فنی در حال توسعه در عصر ما ایجاد کرده و می‌تواند ایجاد کند، تحلیل و ارائه کرد. امروزه انقلاب علمی و فنی به سرعت در حال پیشرفت است و تحولات عظیمی را ایجاد کرده است. همانطور که اختراعات جدید و فناوری‌های جدید هر روز توسعه می‌یابند، نه تنها سبک زندگی، روابط اجتماعی و فرهنگی و روابط اقتصادی جوامع در سراسر جهان را به طور اساسی تغییر می‌دهند، بلکه منجر به تغییرات اساسی در زمینه نظامی می‌شوند. تسلیحات تکنولوژیکی توسعه‌یافته تئوری‌های کلاسیک قدیمی و فرمول‌های نظامی را نامعتبر می‌سازند. کسانی که نمی‌توانند تغییری را که علم و فناوری در واقعیت جنگ ایجاد کرده است ببینند، نمی‌توانند در جنگ پیروز شوند. این را نباید صرفاً تغییر یا توسعه تسلیحات تلقی کرد. امروزه سربازان عادی دیگر نمی‌توانند در جنگ نقشی داشته باشند. دیگر نمی‌توان قدرت یک نیروی نظامی را تنها با تعداد اسیران سنجید. امروزه وضعیت نتیجه‌گیری با مبارزان حرفه‌ای، متخصص و با کیفیت بالاتر که ایمان و اراده بیشتری برای مبارزه دارند، رو به بهبود است. بدون درک این واقعیت، نمی‌توان حرکت صحیح، آموزش صحیح سربازان، استقرار صحیح و تسلیحات مناسب را توسعه داد. بنابراین نمی‌توان در جنگ پیروز شد.

ارتش ارمنستان به عنوان نمونه‌ای از شکست

این برای همه صدق می‌کند، نه فقط برای گریلاها. اگر هر قدرتی در جهان امروز نتواند این روند را به درستی بخواند، نمی‌تواند در جنگ‌ها پیروز شود، زیرا نمی‌تواند ارتش خود را بر این اساس بازسازی کند. به عنوان مثال می‌توان از ارتش ارمنستان صحبت کرد. اگر ژنرال‌های ارتش ارمنستان روند را به درستی خوانده بودند، برنامه‌ریزی می‌کردند که تانک‌ها را در سطح زمین در معرض دید قرار ندهند، سربازان را در مواضع باز قرار ندهند و غیره. از استقرارهای کلاسیک قدیمی گذار می‌کردند. بنابراین ارتش آذربایجان با حمایت جمهوری ترکیه نمی‌توانست در این مدت کوتاه به نتیجه برسد. به عنوان مثال، ارتش ارمنستان در جنگی که در دهه ۹۰ انجام داد موفق‌تر بود، اما ارتش ارمنستان با تکیه بر موفقیت خود راکد ماند. بازسازی ایجاد نکرد و یک ارتش منظم کلاسیک باقی ماند. به همین دلیل نتوانست در برابر سلاح‌های تکنولوژیک جدید مقاومت کند. این امر در مورد همه جنبش‌های گریلایی هم صدق می‌کند.

مانع اصلی ارتش‌شدن، مشکل خط‌مشی است

علاوه بر این، آنچه برای ما در شرایط کوردستان مهم است این است که درک درست خط‌مشی رهبری و توسعه شکل‌گیری فلسفه رهبری از ضروریات موفقیت است. هر رهبری عملی که خط جنگ خلق انقلابی را عمیق‌تر نکند، بر جزئیات تاکتیکی آن تمرکز نکند و نیرو و جامعه را بر اساس آن آماده نکند، نمی‌تواند موفق باشد. این یک واقعیت واضح است که ما در این زمینه مشکلات جدی داریم. اگر ما به درستی وارد خط‌مشی جنگ خلق انقلابی شده بودیم، مسائلی که در سوال اول شما گفتم پیش نمی‌آمد. جنگ خلق انقلابی سبکی از جنگ نیست که فقط توسط گریلاها و برخی مبارزان انجام شود. ما در مورد پدیده‌ای صحبت می‌کنیم که عموم مردم نیز درگیر آن هستند و جامعه کاملاً در حالت تدافعی است. اگر چنین اتفاقی می‌افتاد آیا ۶۰ فدائی در منطقه سور به تنهایی می‌توانستند ۱۰۵ روز در میان محاصره بجنگند؟ تمام شهر به آن مقاومت می‌پیوست. نبود این نشان می‌دهد که ما خط‌مشی جنگ خلق انقلابی را دنبال نکرده‌ایم. بخاطر چنین مسائلی است که ما بیشترین مشکل را تجربه می‌کنیم. ناتوانی در تطبیق کامل با خط‌مشی، خارج از خط ماندن. این مانع اصلی برای توسعه ارتش‌شدن ما است. البته در سال‌های اخیر تحول خاصی در این زمینه صورت گرفته است. تمرکز حتی عمیق‌تر شد. ما فکر می‌کنیم دیگر مشکل خط‌مشی وجود نخواهد داشت.

بزرگترین دشمن، عادات ماست

با این حال، در عمل، ممکن است با مواضع محافظه‌کارانه‌ای مواجه شویم که قابل تغییر نیستند. محافظه‌کاری در جوامعی مانند خاورمیانه و به ویژه کوردستان زیاد است. بسته بودن به روی تغییر وجود دارد. رهبر آپو در زمان خود بسیار به این موضوع پرداخت. تحلیل‌های زیادی انجام داد، کتاب تهیه کرد و آموزش داد. باز نبودن برای تغییر و در نتیجه ناتوانی در گذر از شخصیت قدیمی کلاسیک و عدم بازسازی خود یک مشکل جدی است. با مبارزه با این امر، می‌توانیم یک ارتش آپویی را ایجاد کنیم که مناسب شرایط دوران و خط‌مشی ما باشد. بزرگترین دشمن ما عادت‌های خودمان است. پایبندی به عادات خودمان و تکرار مداوم همان چیز، دلیل اصلی ضررهای جدی ماست. میدان جنگ مستلزم بازسازی و تغییر مداوم است. وقتی جایی رفتی، نباید برای بار دوم به آنجا بروی. شما باید با یک تاکتیک و روش متفاوت به آن بپردازید. وقتی به عادت‌ها پایبند باشید و همان کار را تکرار کنید، در را برای تکرار عادت‌های قدیمی و ضررها باز می‌گذارد.

رسیدن به موفقیت بدون ایجاد و توسعه یک سطح فرماندهی پیشگام چه مرد و چه زن که در فلسفه رهبری عمیق و متمرکز باشد، تغییر را تجربه کرده و بر این اساس خود را به سطح قهرمان رسانده باشد، امکان‌پذیر نیست. به خصوص در ارتش ما، زندگی مدرن، آزاد و برابر بر اساس آزادی زن، مهمترین اصل زندگی برای ماست. موضع مبارزاتی اساسی که موفقیت را تضمین می‌کند بر این اساس است. همه در عمل دیده‌اند که بسیاری از رفقای زن ما بر اساس این بنیاد چه چیزی خلق کرده‌اند و چگونه رهبری را توسعه داده‌اند. بر این اساس، ارتشی که بتواند با تمام عقب‌ماندگی‌های ناشی از نظام قدیمی کلاسیک، مدرنیته سرمایه‌داری و رویکردهای فئودالی مبارزه کند و مبتنی بر بازسازی خود و رساندن خود به سطح پیشگام باشد، موفقیت را تضمین می‌کند. ما عمدتاً سعی می‌کنیم روی این موضوع تمرکز کنیم.