سعید ملکی ٫ نوجوان هفده ساله‌ به اتهام قتل دختر بيست ساله‌، بە زندان محکوم شدە است. این نوجوان  ١٣ ماه است كه  در کانون اصلاح وتربیت زابل در شرایط بسیار سختی بسر می برد .

این نوجوان، قربانی توطئه و دسیسه آشکار مسولان نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی شده است، حکایت از این قرار است کە قاتلان اصلی دختر بیست ساله که از اقوام ونزدیکان او هستند به او قول داده بودند که سعید اتهام قتل را بپذيرد و آنها ظرف سه ماه او را از زندان آزاد خواهند کرد. اکنون بیش از یکسال است که بلاتکلیف در زندان وحبس بسر می‌برد. سعید این روزها بسیار کم حوصله و تحملش پایین آمده، به دفعات تهدید کرده که هرچه زودتر موجبات آزادی‌اش را فراهم نکنند تمام حقایق را برملا می‌کند.

اما حقایق چیست؟ بعضی از مسولان اداره آگاهی زابل و مقامات قضایی در شهرستان زابل و بعضی از مسولان زندان زیر سوال می‌روند. بویژه رییس دادگستری به نام نجفی که قاضی پرونده نیز می‌باشد. قاتلان اصلی که دستشان در اداره آگاهی و دادگستری قوی است به خاطر فرار از مجازات این نوجوان را که کمتر از ۱۶سال سن داشته با تهدید وارعاب وادار کردند كه ارتکاب قتل را بپذیرد و بهش قول دادند که ظرف کمتر از سه ماه او را آزاد خواهند کرد. این جنایتکاران کودک‌ستیز که دختری ۲۰ساله را ربوده و مورد تجاوز قرار داده وبه قتل رساندند و به طرز غیرقانونی او را دفن کرده‌اند حتی موفق شده‌اند پدر دختر مقتول به نام محمد بخاری را به اتهام واهی به زندان بیاندازند تا تحت فشار مسولین زندان مجبور به اعلام رضایت نماید زیرا تنها پس از این مرحله است که دست مقامات قضایی باز می‌شود تا پرونده را بسته و آنرا مختومه اعلام کنند. اما بە دلیل مقاومت پدر مقتول نقشە شوم آنان نقش برآب می‌شود و از سوی دیگر صبر و حوصله سعید کە وی را تهدید کردەاند که اگر حرفی بزند، حکم اعدامش را صادر می‌کنند.

بە نقل از یکی از همبندیهای این زندانی نوجوان، سعید از ترس طناب دار شبها کابوس و هذیان می‌گوید و در خواب به صورت نامعلوم اسم افراد را بر ز بان می‌آورد. به همین دلیل برای جلوگیری از برملا شدن قضیه عوامل رییس حفاظت اطلاعات زندان "غلامرضا رضایی" دست به کار شدە است. زیرا رییس حفاظت برای نجات پسر عمویش به نام "صالح رضایی" فرزند سلطان که به جرم قتل در زندان زابل بسر می‌برد باید برای مقامات قضایی خوش خدمتی کند تا بتواند پرونده پسر عموی خود را از دست مسئولان دادگستری خارج نماید.

عاملين ترس و تهديد اين نوجوان :

يك- "عباس شهرکی"  که از مراقبهای بند کانون می‌باشد و بچه‌های کانون مثل ازراییل از وی هراس دارند. گفته می‌شود این فرد به طور مداوم این نوجوان قربانی -سعید- را تحت اذیت و فشار قرار می‌دهد و او را تهدید کرده‌اند کە سکوت کند.

دو- فرمانده قرارگاه زندان است که برای این نوجوان قربانی، ملاقاتهای حضوری هفتگی با خانواده و دوستانش ترتیب می‌دهد و اجازه داده هر آنچە که لازم دارد برایش فراهم شود.

سه-  حفاطت اطلاعات به نامهای مهدی کوچکی٬ محمد نظام دوست و مهدی مباشر. اینان مداوما پدر مقتول را برای اخذ رضایت اجباری تحت فشار قرار می‌دهند و او را به بدترین مکان زندان بند چهار محل بیماران اچ ای وی ( ايدز) و هپاتیت و انواع بیماریهای واگیردار و بین زندانیان شر‌ور و قاتل  انتقال داده‌اند. این پدر بی‌گناە را بە میان زندانیانی بردەاند کە اعمال خشونت را هنر می‌دانند و به دیگر زندانیان زور می‌گویند.

لازم به ذکر است بند چهار ۲۵۰متر مربع فضا دارد وحدود چهارصد زندانی را بدون رعایت قانون تفکیک جرایم در خود جای داده است.