پلتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان‌‌‌: قیام برعلیە حاکمیت شکنجە و اعدام

پلتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان علیه احکام اعدام صادر شده از سوی دولت ایران بیانیه داد و گفت‌:‌‌ ‌«با تسخیر مجدد خیابان‌ها و میادین شهرها فریاد برآوریم آری بە زندگی و نە بە اعدام.»

پلتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان در روز ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۴ علیه احکام اعدام اخیرا صادر شده از سوی دولت ایران بیانیه‌ای منتشر کرد، در این بیانیه به اسامی کنشگرانی که حکم اعدام علیه آنان صادر شده از جمله زنان کنشگر کورد همچون پخشان عزیزی و شریفه محمدی اشاره شده و آمده است‌:‌‌ ‌«با تسخیر مجدد خیابان‌ها و میادین شهرها فریاد برآوریم آری بە زندگی و نە بە اعدام . انقلاب ژن ژیان ئازادی و همصدائیمان در پشتیبانی از صدای زندان تنها وسیلە ممکن است برای نشان دادن عظم راسخمان، برای رسیدن بە زندگی شرافتمندانە، آزاد و برابر.»

مشرح این بیانیه به شرح زیر است‌:

‌«نە بە اعدام، نە بە جمهوری اسلامی، آری بە آزادی و قیام برعلیە حاکمیت شکنجە و اعدام

وریشه مرادی، پخشان عزیزی، شریفه محمدی، نسیم غلامی سیمیاری، امین سخنور، حمیدرضا سهل‌آبادی، احسان روازژیان، حسین اردستانی، علی هراتی مختاری، حسین محمد حسینی، علی‌ا‌‌‌‌‌‌کبر دانشفر، پویا قبادی، سید محمد تقوی، وحید بنی‌عامریان، ابوالحسن منتظر و بابک علیپور، و شاید ده‌ها زندانی دیگر بە اتهام بغی زیر سایە شوم اعدام در زندان‌ها بسر میبرند. نفیر خامنەای در دوران انتصاب رئیسی، عضو هیئت مرگ دهە شصت هنوز در ذهنمان ماندە است کە گفت، خدای دهە شصت زندە است.

حکومت ضد بشری ایران ٤٥سال است کە بە بهانەهای واهی بهترین جوانان این خاک را سلاخی نمودە و با حربە شکنجە و زندان، برای ادامە حیات ننگین خود تلاش می نماید. در فاصلە دو دورە انتصابات ریاست جمهوری اخیر شریفە محمدی با اتهام بغی بە اعدام محکوم گشت و این امر بدرستی نشان داد تعویض مهرەهای دست نشاندە و مطیع حاکمیت هیچ تغییری در قوانین ضد بشریشان نخواهد داشت.

صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بی سابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدام چپگرایان و قلع و قمع کامل تمامی تشکل‌های کارگری، تلاش کرد تا " ِفکر سازمان‌یابی" را ریشه‌کن کند؛ امری که هرگز در متحقق کردن آن کامیاب نبوده است.

اعتراضات بسیاری را در چند روز گذشتە در مورد این حکم غیر انسانی شاهد بودیم و تعداد زیادی از تشکل‌های کارگری کشورهای مختلف هم بە کمپین علیه اعدام پیوستند اما دیدیم با وجود همه ی اعتراضات، برای پخشان عزیزی هم حکم اعدام صادر شد، زنی کە چند روز پیش نامەای بە خارج از زندان ارسال نمود و در آن از شکنجەهای قرون‌ وسطائی رژیم و بە دار کشیدنش سخن گفتە بود و همزمان بە تنها جرمش کە همانا کورد و زن بودنش است، اعتراف‌ کرد.

اکنون اهمیت کسانیکه با وجود سرکوب در ایران یا همان بزرگترین زندان بی سقف، پابرجا ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناخت خود را از آرایش طبقاتی جامعه‌ی ایران ژرفتر کرده و به امکان‌یابی برای پیشبرد مبارزات طبقاتی و سازماندهی یاری رساندند، بیش از هر زمان دیگری آشکار می‌شود، اکنون که خیابان سرکوب شده، زندان، کانون انقلاب گشتە و صدای انقلابیون، نفیر زهرآلود خامنەای را بیش از هر زمان دیگری کم اهمیت نمودە است، همان انسان‌های مبارز و در بند که خود را از تعلقات پوچ و دست و پاگیری کە کل جامعە غرق در بحران را درگیرنمودە، آزاد کرده اند. حاکمیت با علم بە از دست دادن مشروعیت خود، تنها به دلیل عدم تشکل یافتگی جنبش‌ها، عدم وجود اعتراضات رادیکال، اعتصابات سراسری و منسجم کارگری و باور بە اینکه اعتراضات همواره مدنی و بە دور از خشونت خواهند بود، دست بە جنایات بیش از پیش میزند و این بار نوک تیز پیکانش زنان و جوانانی هستند کە بە جرم انسان ماندن و شهروند ایران بودن محکوم بە اعدام می‌گردند.

مردم رنج دیدە و جان بە لب رسیدە ایران، شاید زمان آن فرا رسیدە است کە وجدان انسانی خویش را در این دوران پر از درد و کشتا، قاضی نموده و با شنیدن ندای مادران و پدران جگرسوختە بتوانیم یک بار برای همیشە این زخم چرکین را مداوا نمائیم. صدای زندان را بشنویم، جائی کە برای انقلابیون راستین شکنجەگاهیست بس مهیب کە در آن کمترین و کم زجرترین شکنجە، تجربە مرگ است، اما با وصف آن همە بیداد بە مکان اعتراض رادیکال علیه اعدام بدل شدە است و انقلابیون در بند هر سەشنبە اعتصاب غذای اعتراضی خود را ادامە می دهند و حالا در اعتراض بە حکم اعدام پخشان عزیزی بە تحصن نشسته اند.

سالهاست کە در رابطە با هر حکم اعدام، کمپین‌های مختلف بە راە می‌افتد و اعتراضات مدنی شکل میگیرد اما اکثر قریب بە اتفاق این عزیزان هر بار با صدای شوم اذان سحر، بە پای چوبەهای دار بردە شدە و جانیان رژیم جانشان را میستانند.

پلاتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان مردم ایران را بە پاسداری و حفاظت از فرزندان محبوس خود فرا میخواند. زنان و جوانانی کە یکی پس از دیگری بە جوخە اعدام سپردە میشوند و زیر شکنجە جانشان را از دست میدهند و در بهترین شکل در صورت آزادشدن، به دلیل آسیب‌های جسمی و روانی و ودیعەهای سنگین دست بە خودکشی می زنند، همگان صدای درونی ما مردم خستە از بیداد هستند، صدائی کە سعی در خفە نمودنش می‌نمایند و حربەای گشتە برای استمرار استبداد. با تسخیر مجدد خیابان‌ها و میادین شهرها فریاد برآوریم آری بە زندگی و نە بە اعدام . انقلاب ژن ژیان ئازادی و همصدائیمان در پشتیبانی از صدای زندان تنها وسیلە ممکن است برای نشان دادن عظم راسخمان، برای رسیدن بە زندگی شرافتمندانە، آزاد و برابر.

مقاومت زندگيست!»