او تجربیات زندگی خود را با اشعار بیان میکند
نور مِرزو گفت: «وقتی در مورد وطن و شهدا شعر مینویسم، قدرت و شخصیت بزرگی را در آن کلمات میبینم.»
نور مِرزو گفت: «وقتی در مورد وطن و شهدا شعر مینویسم، قدرت و شخصیت بزرگی را در آن کلمات میبینم.»
هر فردی احساسات خود را به شیوههای مختلف و از راههای متفاوت بیان میکند. گاهی ابزار است، گاهی هنر و گاهی ایده. نور مِرزو از گریسپی یکی از کسانی است که احساسات خود را با شعر بیان میکند. او دانشجوی سال چهارم پزشکی در دانشگاه روژاوای قامشلو است. مِرزو به دلیل اشغال دولت ترکیه از شهر خود آواره شد. وی درد و حسرتی که در دل خود و خلق کورد است را از راه شعر بیان میکند و زندگی خود را با شعرهایی در مورد شهدا و وطن مزین میکند.
نور مِرزو اظهار داشت که حتی در کودکی هم عاشق نوشتن بوده و سعی میکند روز به روز در زمینه سرودن شعر پیشرفت کند. نور مِرزو تجربهاش از سرودن شعر را با خبرگزاری فرات در میان گذاشت و سخنان خود را با این جمله آغاز کرد: «در ابتدا در زمینه شعر نویسی بسیار ضعیف بودم و کمبودهای زیادی داشتم. هیچ وقت باور نمیکردم روزی بیاید و برای وطنم و شهدا شعر بنویسم. وقتی من ۱۳ ساله بودم، از گریسپی نقل مکان کردیم. بعد از جابجایی شروع به سرودن شعر کردم. همان طور که گفتم در ابتدای نوشتن کاستیهای زیادی داشتم، اما دو بار در حضور همه دانشجویان، اساتید و دوستانم برای جشنواره بهار دانشگاه روژاوا شعرهایم را روی صحنه خواندم. اینجا برای من جای غرور و شادی بود. اشعار من درباره وطن و شهدا بود. همچنین آن شعر را برای یکی از دوستان شهیدم سرودم. شهید دلدار گریسپی خیلی دوستش داشتم. همچنین کمک زیادی به من کرد و از من حمایت کرد تا در زمینه شعر سرایی پیشرفت کنم و احساساتم را از طریق شعر بیان کنم.»
نور مِرزو در مورد جشنواره بهار دانشگاه روژاوا چنین گفت: «ما از اساتید خود به خاطر فرصتهایی که برای ما ایجاد میکنند و کمک آنها تشکر میکنیم. آنها از نظر فکر و ایده به ما کمک زیادی میکنند و به ما قدرت زیادی میدهند. در واقع شرکت در جشنواره برای من به دلیل شروع آزمونهای نهایی کمی دشوار بود. با این حال، اساتید به ما کمک کردند. شعر من در مورد کار شهدایمان است و بسیار خوشحالم که شهدای ما در این روزهای مهم در فکر و خاطره ما هستند. همچنین کار شهدای خود را برای نسلهای جدید بیان میکنیم.»
من قدرتم را در اشعار میبینم
نور مِرزو با بیان اینکه اشعار خود را درباره وطن و شهدا میسرود گفت: «من یکی از آوارگان شهر گریسپی هستم. من شاهد مقاومتهای زیادی از شهدا بودهام. زادگاهم که در آن به دنیا آمدم جلوی چشمانم مورد اشغال قرار گرفت. من از این موضوع خیلی اذیت شدم. به همین دلیل است که بیشتر شعرهای من درباره وطن و شهداست. وقتی در مورد وطن و شهدا شعر مینویسم، قدرت و شخصیت بزرگی را در آن کلمات میبینم. شعرهای من همه تجربیات ماست. منظورم این است که در واقع من در مورد تجربیاتم صحبت میکنم.»
نور مِرزو در پایان سخنان خود از همه جوانان، کودکان و مادران خواست تا به هر نحوی احساسات خود را ابراز کنند و سخنان خود را با این جملات به پایان رساند: «هر فردی میتواند احساسات خود را از طریق یک شعر یا یک هنر متفاوت بیان کند. چون درد دل خلق ما زیاد است. خلق ما شاهد رنجها، جنگها و کشتارهای بسیاری بودهاند. لازم است همه افکار و احساسات خود را با جامعه در میان بگذارند.»