کالکان: دیگر باید از این دولت گذار صورت بگیرد- تکمیلی
دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک: ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر، نسلکشی از زمان تأسیس دولت وجود داشته است. ترکیه قرن دوم نباید اینگونه باشد. دیگر باید از این دولت گذار صورت بگیرد.
دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک: ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر، نسلکشی از زمان تأسیس دولت وجود داشته است. ترکیه قرن دوم نباید اینگونه باشد. دیگر باید از این دولت گذار صورت بگیرد.
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک، اظهار داشت که اساس جمهوری ترکیه با ذهنیت نسلکشی شکل گرفت و این خط اصلی سیاسی ایدئولوژیک آن بود. حملات دیکتاتوری فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ بر اساس "برنامه به زانو درآوردن" طی این ۸ سال دیگر اوج این سیاستهاست. ترکیهای تحت چنین حکومتی نمیتواند آینده، وحدت، آزادی و دموکراسی داشته باشد. در این قرن ترکیه نباید با این دیکتاتوری فاشیستی ادامه یابد. این حکومت باید در تاریخ دفن شود. باید بر این ذهنیت و سیاست استعمارگر و نسلکشی غلبه کرد. برای این منظور ترکیه نیاز به بازسازی دارد. این انتخابات در پایان چنین قرنی و در آغاز قرن دوم به معنای پیریزی یک قرن جدید است. ترکیه در قرن دوم چگونه خواهد بود و تا حدودی به این مسئله پاسخ خواهد داد.
دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک در برنامه ویژه تلویزیون مدیا هابر به سوالاتی در مورد مباحث روز پاسخ داد. ارزیابیهای کالکان به شرح زیر است:
یک مبارزه تاریخی در امرالی جریان دارد
قبل از هر چیز، من با احترام به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو درود میفرستم. ما همیشه در حال ارزیابی، بحث و گفتگو و نیاز به بحث در مورد موضوع انزوا هستیم. ما باید نه تنها بحث کنیم، بلکه باید هم نظام شکنجه و نسلکشی امرالی و هم انزوایی که ۲۵ سال است تحمیل میگردد را درک کنیم. ما باید ایستاری مطابق آن را اتخاذ کنیم و مبارزه را توسعه دهیم. در آنجا وضعیت عادی وجود ندارد. وضعیت بسیار مهمی است که نه تنها به کوردها، بلکه به همه خلقهای تحت ستم، به ویژه ستمدیدگان، زنان و کارگران مربوط میشود. مبارزهای تاریخی جریان دارد. انزوا نیز علیه این مبارزه اجرا میشود. اساسا این سیستم بر همین مبنا تاسیس شده است. تحول جدیدی در مورد انزوا وجود ندارد، تغییری در کار نیست. مبحث روز سیاسی در ترکیه در حال تغییر است، انتخابات است، جنگی در جریان است، این یا آن اتفاق میافتد. آیا واقعا اینها تغییر میکنند، باید مورد بحث قرار داد. اینها اتفاق میافتند، اما منجر به تغییری در دستور کار سیاسی میشوند. سیاست واقعی تغییر نمیکند. هیچ تغییری در نظام امرالی، شکنجه، انزوا و نسلکشی وجود ندارد. در واقع این چیزی است که سیاست را در ترکیه تعیین میکند.
اکنون گفته میشود که انتخاب وجود دارد. باز هم هیچ تغییری وجود ندارد. بحث رفتن سی.پی.تی به امرالی وجود داشت که از سپتامبر بحث شد. اخیرا سی.پی.تی اعلام کرد که گزارش را تهیه کرده و در ماه مارس برای دولت ترکیه ارسال کرده است. این آخرین بیانیهای راجب به انزوا، شکنجه و نسلکشی امرالی است، اما هیچ محتوایی در این گزارش وجود ندارد. هیچ اطلاعاتی در مورد اینکه چه چیزی را شامل و یا نیست، وجود ندارد. کمیته اروپایی برای پیشگیری از شکنجه (سی.پی.تی) میگوید ما گزارش را فرستادیم، امورات بعدی متعلق به دولت ترکیه است. به عبارت دیگر، متعلق به دولت فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ است. به عبارت دیگر، این انزوا متعلق به کسانی است که نظام ظلم و نسلکشی را در امرالی اجرا میکنند. میگویند مابقی اینکه منتشر میکنند یا نه، اطلاعات درستی از محتوایش میدهند یا نه، متعلق به آنهاست.
موضع سی.پی.تی صحیح نیست
وضعیت عجیبی است. انسان واقعاً نمیداند که چه بگوید. در واقع مانند سپردن جگر به گربه است. آنها کسانی هستند که انزوا را اعمال میکنند، خود آنها هستند که این سیستم را اجرا میکنند. اگر سی.پی.تی در سفر خود به ترکیه در مورد وضعیت شکنجه در امرالی تصمیماتی گرفته است، گفتن این موضوع به دیکتاتوری فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ و دولت ترکیه فاقد معناست. اساسا که آنها اعمال میکنند. آنهایی که اعمال میکنند در واقع میدانند. این که میگویید شما این کار را میکنید چه معنایی دارد؟ آنها این کار را عمدا انجام میدهند.
به این میگویند قانون ما، اما ما از این قانون چیزی نمیفهمیم. این ربطی به آزادی و دموکراسی ندارد و حتی با یک ذهن عادی هم نمیتوان آن را یک قاعده دانست. اگر قرار است در مورد عملکرد دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ- م.ه.پ در امرالی تصمیمی گرفته شود، حداقل باید توضیح داده شود که آیا از سوی سی.پی.تی تعیین میشود یا نه. باید فشار وارد کند و به مؤسسات دیگر ارسال کند. آن را برای فاعل میفرستد که گویی از آن خبر ندارد، میگوید هر کاری که بخواهی میتوانی انجام دهی. بایستی شما انجام دهید. کسی که شکنجه را اعمال میکند اوست، کسی که انزوا را اعمال میکند نیز اوست. هیچ کاری نمیکند. آنرا برداشته و بایگانی خواهد کرد.
سیستمی که با همدستی اداره میشود
چنین قانونی نمیتواند وجود داشته باشد، هیچ معنایی ندارد. بنابراین سی.پی.تی برای رهایی از فشار ناشی از اقدامات خلق کورد و دوستانشان چنین بیانیهای داد، اما از این فشار خلاص نشده است. در این میان وضعیت عجیبی وجود دارد. به نظر میرسد که دارد کاری انجام میدهد، که در واقع انجام نمیدهد. یک فریبکاری وجود دارد، ترفندی در کار است. این را باید دید. بیشتر خودش را لو داد. نباید اینگونه باشد. ما در وضعیتی نیستیم که چنین چیزی بگوییم. بنابراین آنچه دیده میشود این است؛ نظام امرالی یک نظامی است که با همدستی اداره میشود. انزوا، شکنجه و نظام امرالی ۲۵ سال است که تواما اعمال میشود. این انزوای مطلق بیش از ۲ سال است که با همدستیشان تحمیل میشود. نمیدانیم که تا حدودی همدیگر را نقد میکنند یا نه. حتی اگر انتقاد هم کنند در درون خودشان صورت میدهند. هیچکس نمیداند. بنابراین تلاشی بینتیجه است.
با این حال، آنها را باید تشهیر ساخت. این را نظام حقوقی مینامند. به اصطلاح دولت حقوقی و دموکراتیک. این ربطی به دموکراسی ندارد. چنین حقوقی نیز نمیتواند وجود داشته باشد. این در واقع همه نوع اختیار به شکنجهگران است. در اینجا حقی برای مظلوم و ستمدیده وجود ندارد. به نظر میرسد به اصطلاح حقوق وجود دارد، اما در واقع کمیتهای وجود دارد که شکنجه را مشروع میداند و نمیتواند با شکنجهگران برخورد کند. بنابراین، اگر این کمیته قادر نیست که به شکنجهگر چیزی بگوید، چگونه از شکنجه جلوگیری میکند؟ حقیقت ماجرا همین است. باید به آن پرداخت. نباید اینگونه به حالش واگذاشت. این وضعیت امرالی نه تنها وضعیت دولت ترکیه، بلکه دموکراسی و قانون اروپا را نیز آشکار میکند. حالتی یکپاره وجود دارد و ما باید روی آن تمرکز کنیم. ما نباید از مبارزه قانونی دست بکشیم، بلکه مبارزه ایدئولوژیک و سیاسی اساس است. اقدامات در حال گسترش هستند. ابتکارات مهمی نیز در این مدت صورت گرفته است. در سراسر جهان، خلق کورد، دوستانش، نیروهای انقلابی دموکراتیک و روشنفکران برای آزادی رهبر آپو بپا خاسته و راهپیمایی میکنند. به عبارت دیگر برای رهبر آپو که از آمارا به سراسر جهان پخش شده است، نگرش حمایتی و وحدت عمل وجود دارد. در اینجا، جشن ۴ آوریل واقعاً بسیار قوی و مؤثر برگزار شد.
رهبر آپو انزوا را در هم شکسته است
این اقدامات نشان داد که چگونه جامعه، خلق کورد و محافل دموکراتیک با رهبر آپو یکی شدهاند. سپس، یکی دو روز بعد، کنفرانس مهمی در هامبورگ برگزار شد که در آن تزهای رهبر آپو تحت عنوان «به چالش کشیدن مدرنیته سرمایهداری» مطرح شد. بیشک اندیشهای که سرمایهداری و مدرنیته را به چالش میکشد، نظریه مدرنیته دموکراتیک است. رهبر آپو این را توسعه داد. در مورد آن بحث کردند.
با روشنفکران جهان، نیروهای انقلابی دموکراتیک و محافل لیبرال دموکرات گفتگوهای بسیار مهم و جدی صورت گرفت. بنابراین، اگرچه فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ با حمایت سی.پی.تی، اروپا و ناتو سعی در تحمیل انزوای بیسابقهای داشته است، ولی رهبر آپو این انزوا را در هم شکست. دیوارهای امرالی شکسته شد. وی افکار خود را به زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان و همه ستمدیدگان در سراسر جهان منتقل کرد. این یک واقعیت آشکار است.
حمایت از رهبر آپو مانند بهمن در حال افزایش است و در سراسر جهان گسترش مییابد. درک، پذیرش، جذب، ادغام با افکار و تزهای رهبر آپو، تلاش برای عملی کردن آنها مانند بهمن در حال رشد است و در سراسر جهان گسترش مییابد. این شامل همه ستمدیدگان به ویژه زنان میشود. این همان نکتهی مهم و اساسی است. این همان چیزی است که نظام شکنجه و انزوا در امرالی را سرنگون خواهد کرد. به مناسبت میلاد رهبر آپو، این اتفاق به شکلی بسیار جامعتر رخ داده است. در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد. در واقع این مبارزه است که تعیینکننده سیاست است و نتایج پایداری خواهد داشت. این مبارزه سیستم شکنجه و انزوای امرالی را سرنگون میکند، دیوارهای امرالی را میشکند، فاشیسم را نابود میکند، ترکیه را دموکراتیک و کوردستان را آزاد میکند. بنابراین، مهمترین سهم تاریخ را در راهپیمایی آزادی بشریت خواهد داشت.
خطمشی فدایی مبنای مبارزه است
این روزهای تاریخی است. در واقع، راهپیمایی آزادی که تحت پیشاهنگی ۵۰ ساله رهبر آپو شکل گرفت، چنانچه منجر به ظهور مهمترین قهرمانان تاریخ شد، هر روز از سال را به روزی پر از اقدامات قهرمانانه تبدیل کرده است. این خیلی مهم است. ما مارس را ماه قهرمانی مینامیم. ماه مه ماه شهداست؛ ژوئن ماه ایثار است; جولای ماه افتخار ملی است. آگوست که ۱۵ آگوست است، ۲۷ نوامبر ماه احیا و رستاخیز است. هر روز از این ماه، با مبارزه پر از قهرمانی ادامه دارد. خطمشی فدایی مبنای این مبارزه است که با سطحی قهرمانانه از شجاعت و از خود گذشتگی انجام میشود. هم موضع قهرمانانه تاریخی خلق کورد را والاتر و معنادارتر میکند و هم به آن عظمت میبخشد. قهرمانی خلق را نشان میدهد. این روندی است که از رفیق حقی کارَر شروع شد و تا امروز ادامه داشت.
در اینجا شهادت رفیق فاضل بوتان، فرزند دلاور منطقهی بوتان، فرمانده برجسته ارتش رهاییبخش خلق کورد (آ.ر.گ.ک) و نیروهای مدافع خلق (ه.پ.گ) و از اعضای کمیته مرکزی حزب ما اعلام شد. باز هم شهادت جمال آمد فرزند دلاور لیجه و آمد اعلام شد. وی نیز در خانوادهای بسیار میهندوست بزرگ شد. در خانوادهای که شهدای فراوان و محوطهی اجتماعی مبارزی بزرگ شد. آنها همچنین مشارکت ارزشمندی در مبارزه ما برای آزادی صورت داده و میدهند. بر این اساس، در درجه اول یاد و خاطره فرماندهان بزرگ آ.ر.گ.ک و ه.پ.گ، رفیق فاضل بوتان و جمال آمد و همه شهدایمان را با احترام و سپاسگزاری گرامی میداریم.
مبارز پیشرو نسل قهرمانی
قرارگاه مرکزی ما در رابطه با شهادت رفیق فاضل بیانیه داد. خیلی مهم و معنادار بود. بزرگداشتهای ارزشمندی انجام شد، بحثهایی صورت گرفت. ما به عنوان جنبش و خلق کوشیدیم وظایف و مسئولیتهایی را که بر عهده ما گذاشته بود درک کنیم و به آنها پی ببریم و به الزامات آن عمل کنیم. او یکی از رفقایی است که به بهترین وجه رشادتهای تاریخی، میهندوستی، مقاومت و قهرمانی بوتان را نمایندگی کرد. این را میتوان به راحتی بیان کرد. او مبارز برجسته و منتخب یک نسل، نسل قهرمانی است که به سوی آتش آزادی افروخته شده توسط فرمانده بزرگ ما رفیق عگید دوید، آن آتش را تحویل گرفت و با وجود انواع دشواریها آنرا در کوههای آزادی همچون آتش نوروز شعلهورتر ساخت و تا به امروز آورد. در واقع، جوانان بوتان از اواسط دهه ۱۹۸۰ بدین سو چنین نسل قهرمانانی را توسعه دادند. چه کسانی که نیامدند و نگذشتند! از احمد رَپو-ها تا کریم شرناخ-ها، از رفیق عادل تا رفیق رشید و رفیق فاضل-ها. واقعا فرماندهان گرانقدری که در دهها مبارزاتی اینچنینی سهم ارزندهای داشتند و در تاریخ اثری از خود بر جای گذاشتند ظهور کردند. اندیشهی آزادی آپویی، دوباره میهندوستی را به خلق بوتان، زنان و مردان بازگرداند و آنها را دوباره به قهرمان مبدل کرد. به سطح نوینی از عاطفه، روح و فکر رساند. این رفقا از نمایندگان برجسته اینها هستند. آنها به سوی این فراخوان شتافتند. آنها بدون تردید به راهپیمایی قهرمانانه که توسط رفیق عگید راهاندازی شده بود پیوستند. حماسههای قهرمانانه نوشتند. رفیق فاضل در سختترین دوران جنگ با اراده فراوان جنگید. در محیطهای سخت و محیطهای مخاطرهآمیز صاحب یک ایستار محکم خطمشی شد. او مبارزی شد که بدون کوچکترین انحرافی به رهبر آپو و آزادی خلق وفادار ماند. در بازسازی نیروی گریلا، پیشبرد گریلای مرحله نوین در مرحله تغییر پارادایم و توسعه گریلاهای مدرنیته دموکراتیک را رهبری کرد.
رفیقی که همه چیزش را فدا کرد
رفیق فاضل را خیلی وقت است میشناسیم. ما به ویژه وی را در مرحلهی مبارزه با اخلالگری، نظام شکنجه و انزوا در امرالی، مبارزه با توطئه و در مرحلهی بازسازی گریلا بر اساس پارادایم مدرنیته دموکراتیک شناختیم. بنابراین ایشان قطعا یک فرد معمولی نبود. برعکس، وی رفیقی بود که با تمام توان و انرژی خود بر آزادی تمرکز داشت، خود را وقف مبارزه و جنگ آزادی کرد و همه چیز را وقف آن کرد. او بر این مبنا دشمن را تعقیب کرد. بر این اساس بر سبک و تاکتیک جنگ تمرکز نمود. او ابتدا بر همین اساس در روابط خود از رفقا و رفقای جوان ما مراقبت نمود.
وی فرمانده مقاومت زاپ بود
البته به ندرت میتوان فرماندهای را پیدا کرد که به اندازه رفیق فاضل به اطراف خود علاقه داشته باشد، بر جزئیات تمرکز کند و ۲۴ ساعته روی جنگ تمرکز کند. در نتیجه همه اینها، وی صاحب پراکتیکی شد که پیشگام توسعه سبک جنگی بود که ما آن را جنگ هماهنگشده تونل و تیم امروزی مینامیم که اولین آزمونهایش را در جنگ زاپ در فوریه ۲۰۰۸ انجام داد و به پیروزی رسید. وی فرمانده مقاومت زاپ بود. فرماندهای بود که ارتش ترکیه را در زاپ متحمل بزرگترین شکست تاریخ ساخت. رفیق فاضل پیشاهنگی آنرا انجام داد. او به جزئیات پرداخت. خود را با هیچ چیز دیگری مشغول نکرد. او تمام توان و انرژی خود را صرف این مبارزه برای آزادی کرد. باید خصوصیات رفیق فاضل را درست درک نمود. جوانان بوتان، جوانان کورد باید این را بخوبی درک کنند. حتی باید همه جانبهتر و عمیقتر مورد مداقه قرار دهند. برای اینکه پرچم برافراشته رفیق فاضل را بیش از پیش به جلو برد و به پیروزی رساند، خلق بوتان، جوانان و زنان آن باید با مسئولیتی تاریخی به مبارزه بپردازند.
هر ماه، هر روز قهرمانانه است
راهپیمایی ۵۰ ساله آزادی هر روز را به روز اقدامات قهرمانانه تبدیل کرده است. هر ماه را به ماه قهرمانی مبدل ساخت. هر روز ماه آوریل همینطور است. ما بعنوان سمبل به برخی از نامها پرداختیم، اما آنها نماینده همه شهدای این مبارزه قهرمانانه ۵۰ ساله هستند. آنها نماینده زحمتکشی خلق هستند. این چیزی است که ما باید بفهمیم. مثلا ما هر روز شهید داریم. آنهم دهها شهید. اینک ما در اواسط آوریل هستیم. اواسط آوریل شهدای مهمی دادیم. فکر کنم ۱۵ یا ۱۶ آوریل بود. هوزان سَفقان و جمعی از رفقا در هفتانین به شهادت رسیدند. اولین شهید ما در هفتانین شدند. آنها قربانی یک توطئه (پرواکاسیون و خرابکاری) شدند. حزب دمکرات کوردستان در این پرواکاسیون و توطئه دست دارد. همانطور که امروز نیز به خیانتش ادامه میدهد، در واقع در آن زمان نیز همان نقش را بازی میکرد. برخی احزاب و سازمانهای عراقی بودند. آنها درگیر سازماندهی توطئههایی علیه توسعه اندیشه و اقدام آزادیخواهانه علیه پ.ک.ک در باکور بودند. این تحریکات در حین مبارزه با آنها ایجاد شد.
همچنین در اواسط آوریل؛ احتمالا ۱۷ آوریل باشد، اولین شهیدمان در سال ۸۶ یا کمی بعد از آن که از جامعه عرب به صفوفمان پیوسته بود را دادیم. یعنی رفیق عزیز عرب... اگر درست یادم باشد، ۲۷ آوریل روز شهادت رفیق عزیز هست. وی پیشگام جامعه عرب بود. او از سوریه و لبنان آمده بود. زمانی که هنوز سازمان گریلایی در میان نبود و توسعه چندانی وجود نداشت، حتی زمانی که جرقههای آزادی تازه زده میشد، متوجه شده بود که چقدر معنادار و مهم است و تحولات مهمی بوجود خواهد آورد، لذا بصورت فدایی آمد و به آن پیوست. وی در کوههای کوردستان، در بوتان، بدون هیچ تردیدی جنگید. قهرمانانه جنگید. اکنون صدها و هزاران جوان عرب مسیر رفیق عزیز را دنبال میکنند.
صدها شهید زن و مرد داشتیم. دوستی کورد و عرب بر اساس آزادی و برادری در بالاترین سطح تحکیم شده است. این واقعیتی است که در شمال شرق سوریه ایجاد شده است. ایشان پیشاهنگ همه این تحولات بود. اکنون یک آکادمی به یاد رفیق عزیز وجود دارد. جوانان عرب در این آکادمی آموزش میبینند. آنها آگاهی آزادی، برادری به دست میآورند، در مورد جنگ یاد میگیرند. آنها بر اساس برادری و خواهری با کوردها و دیگر خلقهایمان برای یک زندگی آزاد در برابر این قدرت و نظام دولتی مبارزه میکنند. بنابراین این یک تحول تاریخی بود. به مناسبت سالروز شهادتشان یاد این رفقا، هوزان سفقان و گروهش و همچنین رفیق عزیز را با احترام و قدردانی گرامی میدارم. ما خاطرات آنها را در مبارزه برای آزادی زنده نگه داشتهایم و نگه خواهیم داشت. پ.ک.ک این همه پیشرفت را به یاد این شهدا ایجاد کرد. از این پس بر همین اساس ادامه خواهد داشت و این خاطرات در پیروزیهای بزرگ همیشه زنده میمانند.
ما تصمیم توقف عملیات نظامی را اجرا میکنیم
مدیریت ما پس از زلزله شدید ۶ فوریه، توقف عملیات نظامی را اعلام کرد. بنابراین برای تقویت زمینه و امکان التیامبخشی زخم آسیبدیدگان زلزله خواست گامی بردارد. چنین تلاشی صورت گرفت. پس از آن، علیرغم انواع حملات فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ، تصمیم گرفت این وضعیت توقف عملیات نظامی را تا انتخابات ادامه دهد تا با توجه به روند انتخاباتی که در جریان است، طرف تحریکات در این روند قرار نگیرد. مدیریت ما علناً این را اعلام کرده است. این روند تنها از طرف ما بصورت یکجانبه ادامه دارد. ما مطابق با تصمیماتی که میگیریم و اظهاراتی که میکنیم عمل میکنیم. تا زمانی که حملهای به گریلا صورت نگیرد، گریلا اقدامی نمیکند. اگر حملهای صورت بگیرد، اگر در صدد نابودی گریلا باشند، گریلا از خودش دفاع میکند. این برای همه نیروهای آزادی صدق میکند. به خصوص در مورد شهرها، مدیریت ما فراخوان ملموستری داشت. هماکنون وضعیت از طرف ما بدین شکل است. با آتشبس و تصمیم یک جانبه مبنی بر توقف عملیات نظامی، نمیتوان جنگ را متوقف کرد. هم جنگ و هم آتش بس باید دو طرفه باشد. رهبر آپو در دورههای گذشته آتشبسهای یکجانبه بیشماری را اعلام کرد. پس چرا جوابی نگرفت؟ اکنون این واقعیت در این مورد با وضوح بیشتری نمایان میشود. دیکتاتوری فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ حملات خود را بیشتر ادامه میدهد. این حملات را در مناطق حفاظتی مدیا انجام میدهند. در برابر استحکامات و تونلها، علیه گریلاها که در مقرهایشان هستند انجام میدهند. فقط به آنجا محدود نمیشود. به همه جا حمله میکند. به چوکورجا (چَلِ)، مردین و گَوَر حمله کرد. حملاتی در عمریان در ماردین رخ داد. قبلاً در آمد و درسیم حملاتی صورت گرفته بود. ما اینها را میدانیم.
حکومت آ.ک.پ- م.ه.پ هر روز در حال حمله است
در واقع به اینها نیز محدود نمینماند. به سلیمانیه حمله کردند، به شنگال حمله میکنند، هر روز به روژاوا حمله میکنند. آنها هر شب غیرنظامیان را هدف حملاتشان قرار میدهند. نیروهای مسلح نیز نیستند. همه کوردها هرکسی که با کوردها رابطه دارد و بر اساس آزادی همکاری میکند را دشمن خود اعلام کرده و بر این اساس حمله میکنند. مرکز اطلاعرسانی و مطبوعاتی ه.پ.گ نتایج روزانه را اعلام کرد. در حالی که هیچ حملهای از طرف ما صورت نمیگیرد، اما فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ به حملات خود ادامه میدهد. آنها هرگز حمله خود را متوقف نکردند. حتی این وضعیت را نقطه ضعف دانسته و میخواهند از آن سوء استفاده کنند. آنها همچنین برای ضربه زدن و تضعیف بیشتر گریلاها بهانهتراشی میکنند.
بگذارید این را بگویم؛ منظورم این است که اخیراً برخیها گفتگو میکردند. میگفتند که گویا آتشبس یا توقف عملیات نظامی یک بهانه است و پ.ک.ک، گریلا این کار را به عنوان طرحی برای حمله بیشتر انجام میدهد. اگر قرار بود گریلا حمله کند چرا این کار را میکرد؟ در حال حاضر جنگهایی بصورت علنی صورت میگیرند، اقداماتی انجام میشوند و نتایج آن را نیز اعلام میکند. آیا در این امر نقصی داشته است؟ آیا در ترازنامه روزانه کاستی وجود دارد؟ تا بحال چنین چیزی رخ نداده است. چرا پ.ک.ک به چنین چیز نیاز داشته باشد؟ به قول پیشینیان که میگویند، مثل این است که از بز نر شیر بدوشی. آنها این گونه نیت خود را برملا میکنند. این آشکار است که آنها در حال انجام چه نوع تهاجمی هستند، چگونه به انواع تحریکات و توطئهها متوسل میشوند. این یک وضعیت مهم است که نیاز به ارزیابی و درک دارد. در واقع، حملات در زاپ، آواشین، متینا، خاکورک و هفتانین ادامه دارد. بیانیه بصورت روزانه صادر میشود. با هواپیماهای جنگی، هواپیماهای شناسایی و مسلح، هلیکوپترهای تهاجمی، توپها و با تانکها بمباران میکنند. البته زمانی که گریلا باید از خود دفاع کند، وارد درگیریهای تدافعی میشود. جایی که لازم بداند از خود دفاع میکند. اما دولت ترکیه حملاتش را متوقف نمیکند، همه باید این را بدانند.
از سوی دیگر، در اثر حملات نه تنها به مناطق حفاظتی مدیا، بلکه در دامنه کوه جیلو در گَوَر، سه رفیق ما به شهادت رسیدند. در عمریان درگیری شد، گفتند که دو گریلا شهید شدهاند. بعدها معلوم شد که یکی از آنها یک میهندوست مدنی است. ما باید اینها را ببینیم. یاد و خاطره رفقایی که در این حملات دشمن به شهادت رسیدند را با احترام و سپاسگزارى گرامی مىدارم. اینجا در دامنههای جیلو، رفقای ما راپرین، بوتان و ریوان به شهادت رسیدند. همچنین عنوان شد یکی از رفقا به نام چیاگر در مردین به شهادت رسیده است. اینها مهم هستند. از دو جهت حائز اهمیت است. یکی؛ برای مقاومت گریلایی مهم است. دو؛ با وجود تصمیم توقف عملیات نظامی، مشاهدهی تهاجمگرایی فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ مهم است. در واقع، بسیار مهم است که بایستی در منطقهای در دامنههای جیلو بود، تا آن مکانهای تاریخی را به فضای زندگی آزاد تبدیل کرد و در آنجا دم از آزادی کشید. لذا لازم است یاد و خاطره همه شهدایمان را در شخص رفقا راپرین، ریوان و بوتان گرامی بداریم. آنها موفقیت این دوره تاریخی را آشکار کردند.
یک سال است که نتوانست اشغال کند
نیز در اینجا لازمست این مورد را ارزیابی کرد. در سالهای گذشته حملاتی به مناطق حفاظتی مدیا صورت گرفت. در عین حال سالگرد روندی را پشتسر میگذاریم که طی آن دیکتاتوری فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ با هدف اشغال کامل آن به اعماق زاپ، آواشین و متینا حمله هجومی کرد. بایستی آنرا نیز دید. در ۱۴ آوریل، حملات هوایی آغاز شد. در ۱۷ آوریل دست به حملات زمینی زد. یک سال از آغاز این حملات سپری شده است. علیرغم حملات یک ساله با استفاده از سلاحهای شیمیایی، سلاحهای هستهای تاکتیکی، بمبهای فسفری، انواع بمبهای ممنوعه، انواع تکنیکها و با حمایت همهجانبه از ناتو گرفته تا روسیه، نتوانست به این مناطق حمله کند. او نتوانست به هدف خود که در هم شکستن گریلاها بود دست یابد. گریلا یکی از معنادارترین مقاومتهای تاریخ را در اینجا انجام داد. حملات تهاجمی را در هم شکست و از موفقیت دشمن جلوگیری کرد. حزب آ.ک.پ- م.ه.پ در آرزوی اشغال زاپ و سپس روژاوا در مدت کوتاهی بود و به این ترتیب پ.ک.ک را در هم بشکند و نسلکشی کوردها را کامل کند و با پیروزی بزرگ وارد انتخاباتی شود که قرار است یک ماه دیگر برگزار شود. اکنون تمام خیالهایش در هم شکسته است. آنها نمیتوانند چنین کاری انجام دهند. مقاومت بزرگ گریلا منجر به این امر شد. شاهد این هستیم؛ در این مقاومت یک ساله، آنچه واقعاً در جنگ تعیینکننده است، تعهد، فداکاری، شجاعت و ایثار مبارزان است. این خلاقیت، استادی، قهرمانی است. در زاپ، آواشین و متینا، روحیه آپویی مقاومت و پیروزی، روحیه فداکاری، جنگید و مقاومت کرد. در چنین فضای نابرابری، در برابر قدرت تهاجمی که انواع امکانات را در اختیار داشت ایستادگی کرد و مانع از پیشروی آن شد. این بسیار مهم و معنادار است. ما هم باید این را ببینیم. این نشان داد که گریلاها میتوانند در هر شرایطی به مبارزه برای آزادی خلقها و ستمدیدگان ادامه دهند. گریلا ثابت کرد که قدرت اجرایی دارد. هر کسی میتواند از این امر درس بگیرد. ما باید این را ببینیم و آن را درک کنیم.
هرکسی باید مسئولیتی را بپذیرد
باید تهاجم فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ در برابر تصمیم توقف عملیات نظامی اعلام شده پس از زلزله ۶ فوریه را بخوبی دید و درک کرد. در این زمینه همه باید مسئولیتی را بر عهده بگیرند. در واقع بیانیههایی جزئی از برخی محافل آمده است، اما ضعیف هستند. ما هنوز فکر میکنیم که باید موضعهای قویتری وجود داشته باشد. این امر برای محافل داخلی و همچنین محافل خارجی مصداق دارد. هیچ کس نباید فکر کند که بخاطر اینکه این جنگ نتوانست صورت بگیرد اتفاق افتاد، موضعهای مختلف نمیتواند ایجاد گردد. نه، کسانی که اینطور فکر میکنند اشتباه میکنند. این ربطی به قدرت و یا این و آن ندارد. آن سران فاشیست بیانیه میدهند که ما اینطور زدیم، آنطور شکستیم، ضعیفشان کردیم. به نظر ما بعضیها این را باور دارند. ربطی به ضعیفشدن ندارد. حتی یک جوان کورد قدرت شکست دادن یک ارتش، یک واحد را دارد. مگر زیلان-ها این کار را نکردند؟ مگر زنار-ها این کار را نکردند؟ آیا سارا-ها و روکن-ها این کار را نکردند؟ هر کدام از آنها این کار را کردهاند، همه میتوانند انجام دهند. به همین دلیل است که هیچ کس نباید گریلا را اشتباه درک کند یا اشتباه محاسبه کند. در این راستا، تصمیم توقف عملیات نظامی که به دلیل رویکرد اخلاقی و وجدانی بالا توسط مدیریت ما اتخاذ شده، نباید مورد سوء تفاهم قرار گیرد. این مهم همه را تحت مسئولیت قرار میدهد. مسئولیتهایی را بر عهده تمامی محافل سیاسی، محافل اجتماعی و نیروهای دولتی میگذارد. اگرچه هر کسی مسئولیتهای متفاوتی دارد، اما هرکسی در قبال همه مسئولیت دارد. این را باید دانست. به همین دلیل است که میگوییم همه باید لزومات مسئولیتش را انجام دهد.
حمله سلیمانیه چند جانبه است
دو هلیکوپتر قبل از حمله در سلیمانیه سقوط کردند. دولت ترکیه اعلام کرد که پروازهای خود به فرودگاه سلیمانیه را متوقف کرده است. این حمله بلافاصله پس از آن انجام شد. وی اظهاراتی در مورد تهدید مدیریت حزب اتحادیه میهنی کوردستان کرد. آنها مدام برای فشار بر آمریکا اظهاراتی میکنند. بدلیل شراکت آمریکا در شمال شرق سوریه، با نیروهای ق.س.د و مدیریت آنجا برای مبارزه با داعش، آنها با نفرت نسبت به ایالات متحده اقدام میکنند، این واضح است. این را همه هم میدانند. مدیریت شمال شرق سوریه نیز اعلام کرد، مدیران آمریکایی نیز بیانیه میدهند و اعلام میکنند که رویکردها و سیاستهای دولت آ.ک.پ، مبارزه ما علیه داعش را تضعیف میکند. این تهدیدها هم وجود داشت. و این اتفاق قبل از انتخابات افتاد. میتوان آن را از بسیاری جهات ارزیابی کرد، میخواهم آن را بیان کنم. در حال حاضر تهدیدی برای اتحادیه میهنی کوردستان است، از یک طرف ممکن است تهدیدی برای ایالات متحده باشد و در واقع دائماً به شمال شرق سوریه حمله میکنند، بخشی از آن است.
دو نکته دیگر عبارتند از؛ مرتبط بودن آن با حملات علیه پ.ک.ک و انتخابات ترکیه. این کار را تصادفی انجام نمیدهد. مثلا ۱۰ سال پیش در اسلو مذاکراتی انجام شد. ما همیشه این را از اظهارات هیئت تشکیلات استخباراتی ترکیه (MIT) در اسلو میشنیدیم و احساس میکردیم اینکه آنها منتظرند که ما کی خواهیم مرد. بنابراین ما را تهدید کردند. مدیریت شما پیر است، نمیتواند طولانی زندگی کند، شما خواهید مرد. بنظر میرسد که کسی نمیتواند به این مبارزه ادامه دهد. من میخواهم این را بگویم. آنها با هدف نابودی اراده کوردها برای آزادی حمله میکنند. آنها سیاستی بر پایهی نابودی و مرگ آن ایجاد میکنند.
میگوید که کوردها را خواهم کشت
از سوی دیگر، آنها این کار را آشکارا انجام میدهند. در اینجا آنها لیستها، لیست قرمز، لیست زرد، لیست سبز، لیست خاکستری ایجاد کردهاند. در هر لیست 30-40 نام و عکس میگذارند. اینها لیستهای تحت تعقیب نیستند، آنها لیستهای کشتن علنی هستند. هر کس در دنیا بگوید یکی دیگر را میکشم همه یخهی او را میگیرند. دولت ترکیه فهرستی را اعلام کرده است. دهها نام، صدها نام. میگوید من آنها را میکشم. و هر روز میکشد. از هیچ کسی صدایی درنمیآید. قتلشدگان را تروریست مینامند، قاتلان را نیز دوست مینامند. دوستیهای زیادی برقرار میکنند. آنها این کار را به نام دموکراسی انجام میدهند. به نظر میرسد منطقی نیست. از این نظر، تمام مدیریت ما، مدیریت پ.ک.ک، ک.ج.ک، ه.پ.گ، پ.ا.ژ.ک، اداره کنفدرالیسم جوانان، مدیریت ک.ژ.ک و مدیران ما در بخشهای دیگر کوردستان در این لیستها هستند. همه آنها در لیست مرگ قرار دارند. به همین دلیل، چنین شکارچیهای انسان تشکیل و جوخههای مرگ تأسیس کردهاند. چنین حملاتی اتفاق میافتد. یعنی الان نمونهی آن در دنیا وجود ندارد. بله، یک لیست تحت تعقیب وجود دارد، اما تنها دولتی که لیست کشتهشدگان را منتشر میکند، دولت ترکیه است. آ.ک.پ- م.ه.پ یک دیکتاتوری فاشیستی است. این کار را علیه کوردها انجام میدهند. میگوید کوردها را میکشم. کسی مخالفتی نشان نمیدهد. در دنیا کسی که میگوید دموکرات و آزادیخواه و سازمان ملل هستم در برابر این امر هیچ صدایی برنمیآورد. همه آشکارا از این وضعیت چشم پوشی میکنند. اگر این تروریسم نیست، چه چیز دیگری میتواند باشد؟ آیا کسانی که در برابر این امر صدایی در نمیآورند، شریک تروریسم نمیشوند؟ در واقع میشوند.
حملهای به فرمانده کل نیروهای ق.س.د صورت گرفت. وی قبلاً توضیح داد که این اولین حمله نیست. او گفت: «چند بار مورد حملات مشابه قرار گرفتهام، ولی همه آنها شکست خوردهاند.» آنها نه تنها به مظلوم عبدی بلکه به بسیاری از مدیران شمال شرق سوریه حمله کردند. آنها را به قتل رساندند و بیانیه دادند که «ما زدیم». واضح است. ابتدا باید این را دید. در واقع، ما دیدیم که چگونه رفیق شاهین را تعقیب میکنند. این را هم همه باید ببینند. ما باید اقدامات خود را بهبود بخشیم، اما تمام جهان باید این واقعیت را ببینند. باید نسبت به آن موضعی وجود داشته باشد.
همچنین با انتخابات مرتبط است
البته به انتخابات هم ربط دارد. ما درک میکنیم که؛ فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ و MIT، کنتراگریلا را تا آخرین حد بسیج کرده است. آنها برای پیدا کردن و ضربه زدن به مدیریت پ.ک.ک بسیج شدند و با نتیجهای که از آنجا خواهند گرفت، میخواهند در انتخابات ۱۴ مه پیروز شوند. این نیز بسیار واضح است. آنها این کار را در گذشته انجام دادهاند، تا حدودی تأثیر دارد. محاسبه میکنند: اگر تعدادی از مدیران پ.ک.ک، کوردها، کوردهای برجسته را ترور کنیم، از محافل نژادپرست، شوونیست، فاشیست، ناسیونالیست و پانترکیست ترکیه رای میگیریم، این آرا را با هم ترکیب میکنیم و در انتخابات پیروز میشویم. امروزه تبلیغات انتخاباتی طیب اردوغان کاملا بر همین اساس است. روشی که او در انتخابات ریاست جمهوری تعیین کرد، قتلعام کوردها است. این قتل مدیران پ.ک.ک و کوردهایی است که برای آزادی میجنگند. مگر چنین چیزی میتواند قابل قبول باشد؟ همه باید این را ببینند.
هیچ کس حق ندارد این را عادی ببیند
دیدن این وضعیت به عنوان وضعیتی عادی به ما نشان میدهد که این جهان چه نوع دنیایی است. هیچ کس حق ندارد این را عادی ببیند و نباید ببیند. ما نمیتوانیم بگوییم: حملاتشان را شکست دادیم، ناموفق ماند. ما نمیتوانیم این را مبنا قرار دهیم، نمیتوانیم این را ملاک خود قرار دهیم. پس چگونه این حمله اتفاق افتاد؟ آیا این حمله توجیهی دارد؟ این حمله چه پیامی به بشریت دارد؟ زندگی در دنیایی که چنین هجمهای وجود دارد چه معنایی دارد، وضعیت بشریت چگونه است؟ همه باید این را ببینند و ارزیابی کنند. همه باید وضعیت خود را در برابر حمله سلیمانیه آشکار کنند. چون همه مسئول هستند. همه راهگشا بودهاند. آنها با این دولت همکاری میکنند. پول میدهند، رابطه برقرار میکنند. حتی کسانی هستند که میخواهند آنها (آ.ک.پ- م.ه.پ) در انتخابات پیروز شوند. باید خجالت کشید! دیگر چه چیزی میتوان گفت...
زلزله فاجعهای طبیعی است اما طبیعی نیست که به قتلعام تبدیل شود
ما در مورد یک قتلعام کوردها صحبت میکنیم که توسط آ.ک.پ- م.ه.پ و دولت ترکیه انجام شده است. این زلزله هم نوعی قتلعام بود. بله، زلزله یک بلای طبیعی است. زلزله طبیعی است، ولی مرگومیر طبیعی نیست. مرگ نتیجه سیستم ساختوساز است. زلزله کسی را نکشت. شهرهای ساخته شده، آپارتمانهای بنا شده، یعنی شیوه زندگیای که خوب و صحیح نیست منجر به کشتار شد. هیچ اقدامی صورت نگرفته است. همه چیز به سرقت رفته است. آهن مطلوب و لازمه بکار نرفته، سیمان در حد لازمه استفاده نشده است، غارت صورت گرفته است. انگار انسانهایی که در آنجا هستند در قبر دفن شدهاند. در واقع کسانی که قبل از زلزله وارد آنجا شده بودند، گویی از قبل مردهاند. اینگونه باید ارزیابی و درک شود. حال این نیز یک قتلعام است. باید اینطوری دید، این یک قتلعام است. نزدیک به ۲۰ میلیون نفر تحت تأثیر قرار گرفتند. قطعی به نظر میرسد که صدها هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. حالا چگونه آوارها را برخواهند داشت؟ حتی نمیتوانند آن را انجام دهند. در چنین لحظهای فراموش میشود. کسی استعفا نداد. آنها طوری به انتخابات میروند که گویی موفقیت بزرگی کسب کردهاند.
گفتند که اگر میتوانید برکنار کنید
آنها گفتند: ما استعفا نمیدهیم، از مدیریت کنارهگیری نمیکنیم، اگر میتوانید برکنار کنید. من فکر میکنم کوردها، خلقهای ترکیه، زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان باید بتوانند این کار را انجام دهند. اگر برکنار نمیشوند، باید به آنها بگویند که ما میدانیم چگونه شما را برکنار کنیم. چنین وضعیت جدی را نمیتوان نادیده گرفت یا نیست پنداشت. در شرایط معمولی، مدیریتی که باعث اینها میشود نمیتواند جلوی جامعه ظاهر شود. صورتش قرمز میشود، نمیتواند در جلوی مردم ظاهر شود. بگذریم اینکه نمیتواند از ورود به انتخابات و درخواست رای بحث به میان آورد، ولی طیب اردوغان که انگار کار خوبی کرده میگوید که به من رای بدهید، بیایید تا شما را در قبرهای جدید دفن کنیم. آیا او واقعاً فکر میکند که مردم در ترکیه احمق هستند یا یک گله؟ در واقع با گفتن اینکه برایتان قبرهای بهتری میسازم، درخواست رای میکند. این را همه باید ببینند و بفهمند. نباید آنقدر جسورانه باشد. این جرات و جسارت را از کجا میآورد؟ شما باید این را ببینید. بنابراین یک ضعف وجود دارد، اختلاف وجود دارد. پراکندگی در جامعه در کار است. ناتوانی در دیدن واقعیتها وجود دارد. ما باید این را اساساً درک کنیم، باید روی آن تمرکز کنیم. تقریباً مثل این است که انگار از طریق شستوشوی مغزی و با چنین ابزاری گلهای درست کرده و آن گله را هر طور که میخواهد میچراند. اگر استعفا نداد، اگر انصراف نداد، باید با انتخابات به شدیدترین وجه آن را پاسخگو کرد، شکست داده و برکنار ساخت.
همه باید توجه کنند، حقیقت را ببینند. این شهرسازی، این ساخت و ساز، این سازه مثل این است که قبرش را از قبل کنده باشند. این غیرقابل قبول است. باید یک مقدار آگاهی زیستمحیطی وجود داشته باشد. زلزله طبیعی است، طبیعت زلزله ایجاد میکند. آنوقت بایستی زندگی را بر اساس نیازهای آن سازماندهی کنی. بر این اساس شهر خود را سازماندهی کنی. ساختمان و زندگی خود را بر اساس آن خواهید ساخت. تلنبارهای بتنی در حال حاضر مانند گورهای دسته جمعی هستند. مردم باید این را ببینند. این آگاهی نیاز به بهبود دارد. هر کس باید بتواند کمی زندگی خود را سازماندهی کند. ما باید دوباره کمی مسئولیت زندگی خود را بپذیریم. همچنین با پرداخت پول برای خود قبر نسازید. تا این اندازه راهگشای خسارت شد، منجر به قتلعام شد. قبل از هر چیز حساب این مهم را بپرسیم. و به ورطهی تکرار آن درنیافتیم، اجازه ندهیم که تکرار شود.
ترور نیست، نسلکشی کوردها وجود دارد
در مورد انتخابات توضیحاتی دادیم. تلویزیونهای آ.ک.پ- م.ه.پ با موچین کردن و کمی منحرف کردن آن قیامت بپا کردند. عجب حرف سیاسی میزنند، نظرشان را در مورد انتخابات میگویند، در انتخابات دخالت میکنند. الان وضعیت عجیبی است. آنها تمام امکانات ترکیه را برای نابودی ما بسیج میکنند. آنها هم سیاست و هم خدمت سربازی را بر این اساس بنیادگذاری میکنند. آنها تبلیغات انتخاباتی خود را بر ضد ما و بر اساس مبارزه علیه ما قرار دادهاند. ما علیه پ.ک.ک اینطوری کردیم، علیه پ.ک.ک آن کار را کردیم، همچنین با گفتن اینکه با پ.ک.ک رابطه داری، این و آن را متهم میکنند. با این حال، طیب و آ.ک.پ بیشترین رابطه را با پ.ک.ک داشت. به امرالی رفت. آنقدر ملاقات با رهبر آپو را تدارک دیدند و این همه سفیر به قندیل فرستادند. این را دولت طیب اردوغان فرستادند. همه میدانند. طیب اردوغان دولت را به مذاکرات اسلو فرستاد. رئیس استخبارات که این همه قتلعام را انجام داد رفت و گفتگو کرد. اکنون برخی از آنها تحت این فشار قرار دارند که گویی ارتباط واقعی با پ.ک.ک جرم است. میگویند ما نیستیم. فقط خودشان این کار را کردند. چرا این قابل مشاهده نیست؟ مثل اینکه یاووز دزد، صاحب خانه را بدهکار میکند، ثابت میکند که اشتباه میکند. ما هرگز کسی را در این دنیا ندیدهایم که به اندازه طیب اردوغان این کار را انجام دهد. در واقع، عشق به این همه دزدی وجود دارد، اما چرا او میتواند این کار را انجام دهد؟ آیا او بسیار ماهر است؟ اینطور نیست. مخالفان بسیار ضعیف هستند. حتی قدرت دفاع از خود را هم ندارند. چسبیدهاند به ترور. تروریسم وجود ندارد، بیعدالتی وجود دارد، حمله وجود دارد، نابرابری وجود دارد، نسلکشی کوردها وجود دارد، کوردها نادیده گرفته میشوند، آنها میخواهند که کوردها نابود شوند. نزدیک به ۳۰ میلیون کورد، شاید بیشتر، در داخل مرزهای جمهوری ترکیه وجود دارد. طیب اردوغان میگوید: کورد وجود ندارد، هویت، نام و زبان کوردی وجود ندارد. میگوید که آنهایی که موجود هستند کشته میشوند، اینگونه تصمیماتی میگیرد. هر که بگوید من کورد هستم یا زندانی میشود یا به درون قبر انداخته میشود. غیر از این چیز دیگری را قبول نمیکند.
خلق باید بتوانند تا حدودی واقعیت را ببینند، کمی همدلی داشته باشند. کسانی که اینقدر نمیبینند باید خود را جای کوردها بگذارند و فکر کنند کورد هستند. میتوانند تصور کنند که با کوردها چه، چگونه و چطور کردند، با آنها کردند. چه واکنشی نشان خواهند داد؟ در این صورت، موضع و رویکرد آنها چگونه خواهد بو؟ الان واقعا باید کمی واقعبین بود. تقریباً ما را از صحبت منع میکنند. میگویند که از قندیل اینگونه حرفهای زده شد، از پ.ک.ک حمایت میشود و ... بله، ما به عنوان پ.ک.ک از همه نیروهای آزادیخواه و دموکراتیک حمایت میکنیم. ما فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ را نابود خواهیم کرد. این فاشیسم قطعا نابود خواهد شد. همه این را میگویند، ما هم گفتیم. ما انزوا را میشکنیم، فاشیسم را نابود خواهیم کرد. ما آزادی و دموکراسی را به دست خواهیم آورد. این یک معیار برای آن است.
این فراخوان ما برای همه کسانی است که به ما گوش فرامیدهند
من خلق کورد، زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان، همه خلقهای ترکیه و ستمدیدگان فرامیخوانم. به نامزدهای دموکراتیک رای دهند. به عبارت دیگر، آنها باید سرنگونی فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ را برنامه اصلی خود قرار دهند. به ویژه، آنها باید بیشتر به زنان آزادیخواه و دموکراتیک رای دهند. این موضع ماست. این فراخوان ما به همه کسانی است که در کنار ما هستند و به ما گوش فرامیدهند.
فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ در وضعیتی قرار دارد که دیگر نمیتوان آن را تحمل کرد. در واقع باید به زبالهدان تاریخ انداخته شود. باید آن را در تاریخ دفن کنید. یعنی تصور کنید که آ.ک.پ- م.ه.پ دوباره یا کمی بیشتر در اریکه قدرت بماند. چه چیز ملموسی در ترکیه باقی خواهد ماند؟ هیچ چیز به نام انسانیت، به نام آزادی، به نام دموکراسی، به نام برادری و خواهری باقی نمیماند. این واقعا مهم است. حال کاملاً ضروری است که اجازه ندهیم چنین قدرتی دوباره به حکومت تبدیل شود و کمی بیشتر در قدرت بماند. چنین وضعیتی به پسندکردن قتلعام از قتلعامها میانجامد.
ذهنیت نسلکشی و استعماری تغییر نکرده است
جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ تاسیس شد. اکنون ۱۰۰ سال از عمر آن میگذرد. صدمین سالگرد خود را تکمیل میکند. فاشیستها گفتند که وارد قرن دوم میشوند، قرن ترکیه را اعلام میکنند. با این دیکتاتوری فاشیستی، نباید و ممکن نیست که یک قرن ترکیه باشد. قرن گذشته چه اتفاقی افتاد؟ برخی آن را به دو قسمت تقسیم میکنند. جمهوری اول ساختار دولتی کمی بوروکراسی داشت. پس از کودتای ۱۲ سپتامبر که آن را جمهوری دوم نامیدند، ویژگیهای خود را از دست داد. اکنون آ.ک.پ- م.ه.پ به یک دولت تبهکار تبدیل شده است. دولت همچنین نهادینه شدن و ساختار بوروکراتیک خود را از دست داد. برخی تغییرات بر این اساس بود. با نگاه به این گونه تمایزات، نگاه به این و آن تغییر، میتوان آن را این گونه دستهبندی کرد، تقسیم به دو، تقسیم به چهار کرد، چه میتوان کرد؟ وقتی از منظر خطمشی سیاسی ایدئولوژیک، خط اساسی نگاه کنید، قرن یک تمامیت است، چیزی تغییر نمیکند. تمام اتفاقاتی که رخ داده چیستند؟ ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر و نسلکش. از زمان تأسیس این دولت تا به امروز وجود داشته است. از جمعیت اتحاد و ترقی گرفته شد. اساس آن دشمنی با کوردها بود، بر پایه نسلکشی کوردها بنا شد. قرن اینگونه گذشت. اینکه بنیان آن بر نسلکشی کوردها مستقر شد، ترکیه را دموکراتیک، آزادیخواه، محترم به حقوق بشر نساخت بلکه مستبد ساخت. گهگاهی دیکتاتوری نظامی ساخت، گهگاهی دیکتاتوری فاشیستی ساخت. تمام اینها در این قرن اتفاق افتاده است. دیکتاتوری یک نفره ساخت. دائما ساختند ولی همیشه دیکتاتوری بود. اگر توجه شود، چرا؟ به خاطر دشمنی با کوردها و کوردستیزی است.
این قدرت باید نابود شود
نه فقط ضد کوردها، در عین حال در قبال ارمنیها، یونانیها و آشوریها نیز این گونه برخورد شد. خمیرمایه این دولت را با ذهنیت نسلکشی به وجود آورد. خط اصلی سیاسی ایدئولوژیک را تشکیل داد. قرن دوم ترکیه نباید اینگونه باشد. دیگر باید از این قدرت گذار صورت بگیرد. یعنی دیگر تمام شد. حملات دیکتاتوری فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ بر اساس "برنامه به زانو درآوردن" طی این ۸ سال دیگر اوج این سیاستهاست. این قدرت باید از بین برود. زنان در خیابانها بزبان میآورند. ما به آنها ملحق میشویم. این حکومت باید سرنگون شود. باید برود. باید در تاریخ دفن شود. این قدرت پوسیده است. تحت چنین حکومتی، ترکیه نه آینده خواهد داشت، نه وحدت، نه آزادی و نه دموکراسی. بنابراین، در قرن دوم، ترکیه باید دموکراتیک و آزاد باشد. قطعا باید از این ذهنیت و سیاست استعمارگر و نسلکشی گذار صورت بگیرد، باید نابود شود و این چیزی است که باید نابود شود. برای این منظور ترکیه نیاز به بازسازی دارد. این خیلی واضح است. این انتخابات در پایان چنین قرنی و در آغاز قرن دوم به معنای پیریزی یک قرن جدید است که از این نظر حائز اهمیت است. ترکیه در قرن دوم چگونه خواهد بود و اندکی به این موضوع پاسخ خواهد داد. به عبارت دیگر، آیا سیاست با ذهنیت ضد کورد، ضد زن، ضد علوی، ضد کارگر و زحمتکشان، ضد مردمی به دست آ.ک.پ-م.ه.پ ادامه خواهد یافت؟ یا اینکه از آنها گذار صورت خواهد گرفت، نابود میشوند و یک نظام آزادیخواهانه و دموکراتیک مبتنی بر برادری و خواهری ایجاد میشود؟ آیا ترکیهای دموکراتیک، کثرتگرا، برادری و خواهری مبتنی بر آزادی کوردها، آزادی زنان، آزادی عقیده، آزادی اندیشه، کار و آزادی ایجاد خواهد شد؟ آیا به عنوان یک جامعه، مدیریت و سیستم، چنین ترکیهای ایجاد میشود؟ تا حدودی در این راستا گام برداشته خواهد شد.
انتخابات بخش مهمی از مبارزه است
ما نباید همه چیز را به انتخابات نسبت دهیم، اما انتخابات نیز بخش مهمی از مبارزه در این روند است. روشن است که این یک مبارزه انقلابی بزرگ است. انتخابات نیز ابزار مهم تغییر و تحول در این مبارزه انقلابی است. با انتخابات چیزهایی مشخص میشود. همه باید مطالعهای درست از این امر داشته باشند، درست ارزیابی کنند. خلقهای ترکیه باید این واقعیت را ببینند. بر این اساس باید رویکردی داشت. باید از این گذشته گذار صورت بگیرد. باید تغییر ایجاد شود؛ به عبارت دیگر، دشمنی با کوردها باید از بین برود، دشمنی با زنان باید از بین برود، باید از دشمنی با علویان، از دشمنی با کارگران و زحمتکشان گذار صورت بگیرد، دشمنی با خلق باید از بین برود و توسعهای پدید آید که از آنها گذار صورت دهد. ما در حال مبارزه انقلابی هستیم، اما این انتخابات میتواند نقطه عطف بسیار قدرتمند و حلقه مهمی در چنین تحول انقلابی باشد. میتواند روند انقلاب دموکراتیک خلقها، زنان، کارگران و زحمتکشان و ستمدیدگان را آغاز کند و راه را برای انقلاب دموکراتیک هموار کند. این کشور میتواند روندی را آغاز کند که ترکیه را به آزادترین و دموکراتیکترین کشور جهان تبدیل کند. ما میتوانیم این را به وضوح بیان کنیم. در این راستا، هر گونه ذهنیت و سیاست فاشیستی فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ باید از بین برود. این قطعا همینطور است.
اگر انتخابات سالم برگزار شود، هر گرایشی وارد مجلس خواهد شد
همه باید بتوانند در برابر این فاشیسم موضعی فعال داشته باشند. مخالفت باید بر این اساس باشد. میتوانم بگویم که؛ در گذشته انتخابات زیادی در ترکیه با قوانین متفاوت برگزار میشد. گاهی بند انتخاباتی وجود نداشت. هر گرایشی، تقریباً هر گرایش ایدئولوژیکی میتوانست وارد مجلس شود. تنها اگر میتوانست رای کافی را بدست بیاورد. هیچ بندی در سراسر کشور وجود نداشت. اکنون از ۱۲ سپتامبر یک بند وجود دارد، اما چنان ترازنامهای به وجود آمده است که تقریباً تمام گرایشهای موجود در لیستهای فعلی انتخابات وارد این مجلس میشود. در این میان هیچ حزبی وجود ندارد، هیچ اتحادی وجود ندارد، اتحادهای بزرگی بوجود آمده است. بطوریکه هر گرایش ایدئولوژیکی، اگر واقعا انتخابات صورت بگیرد، یعنی اگر آ.ک.پ-م.ه.پ تقلب نکند، مانع نشود، اگر انتخاباتی نزدیک به عادلانه باشد، همه گرایشها وارد مجلس جدید خواهند شد. چنین وضعیتی پیش آمد. اگر دقت کنید آ.ک.پ- م.ه.پ کل جبهه فاشیستی را متحد میکند. نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه در ائتلاف کار و آزادی متحد شدند. میگویند الان با حزب چپ سبز وارد انتخابات میشویم. آنها چنین لیستی را ایجاد کردند. تقریباً همه گرایشهای ایدئولوژیک در آن وجود دارد. وارد مجلس خواهند شد. میتوان گفت که؛ اگر انتخابی وجود داشته باشد، عواقب آن قابل توجه خواهد بود. مجلس جالبی پدیدار خواهد شد. از این نظر لیست ائتلاف کار و آزادی نیز بسیار مهم است. وضعیت مشابهی برای دیگران نیز وجود دارد.
دو چیز میتوانم بگویم؛ اولی نابود کردن فاشیسم و دومی آغاز روند انقلاب دموکراتیک است. بایستی با رای دادن به شبکههایی که فرآیند انقلاب دموکراتیک را آغاز میکنند، نیروهای آزادیخواه و دمکراتیک را به بزرگترین قدرت در مجلس تبدیل کرد و در نتیجه روند جدیدی را آغاز نمود. بدون شک مبارزه ادامه خواهد داشت، ما مبارزه برای انقلاب را ادامه خواهیم داد، اما انتخابات میتواند اقدام بسیار مهمی در این زمینه باشد. همه ستمدیدگان باید این را ببینند، خلقهای ترکیه باید ببینند، زنان باید ببینند، به ویژه خلق کورد باید متوجه شود.
بایستی پاسخگو کرد
از منظر کوردها این فرایند، فرآیند پایان دادن به ذهنیت و سیاست نسلکشی صد ساله است. پس همه باید با حساسیت و دقت بیشتری رای دهند. من از همه خلقهای ترکیه، زنان و جوانان میخواهم که از نیروهای آزادیخواه و دموکراتیک حمایت کرده و به آنها رای دهند. من به ویژه از جامعه کورد میخواهم که دشمنان خود را پاسخگو کنند. من از زنان میخواهم که زنستیزان را مورد بازخواست قرار دهند. من از کارگران و زحمتکشان میخواهم که دشمنان خود را مورد بازخواست قرار دهند. من از علویان میخواهم که دشمنان علوی را مورد بازخواست قرار دهند. من از خلقها میخواهم که از کسانی که با خلقها دشمنی میکنند پاسخگو باشند. کوردها در آمد، سرحد، بوتان و همچنین سراسر باکور کوردستان که در کلان شهرها پراکنده شدهاند، نقش تاریخی خواهند داشت. آنها باید این نقش را آگاهانه، دقیق و مؤثر ایفا کنند. شرایط برای این ایجاد شده است، امکانات پدید آمده است. همه باید آگاهانه عمل کنند، نقش و رسالت خود را به درستی ایفا کنند و از وظایف و مسئولیتهای صیانت بعمل بیاورند. انتخابات ۱۴ مه را باید به تاریخ نابودی فاشیسم و گشودهشدن راه برای انقلاب دموکراتیک تبدیل کرد.
در نهایت این را میگویم؛ طیب اردوغان ۱۴ مه را انتخاب کرد. ظاهراً در ۱۴ مه ۱۹۵۰ انتخابات برگزار شد. حزب خلق جمهوریتگرا شکست خورد و حزب دموکرات به قدرت رسید، تغییر قدرت رخ داد. او این انتخابات را در چنین سالگردی انجام میدهد، اما اجازه دهید به طیب اردوغان یادآوری کنم که؛ ۱۴ مه ۱۹۹۷ هم هست. آنها به زاپ حمله کردند تا مقر اصلی ارتش رهاییبخش خلق کوردستان را نابود کنند. چه اتفاقی برای مهاجمان افتاد؟ چگونه گریلاها در برابر آن حمله ۱۴ مه به پیروزی بزرگی دست یافتند؟ اکنون نیروهای دموکراسی و آزادی در ۱۴ مه پیروزی بزرگی مانند پیروزی در سال ۱۹۹۷ به دست خواهند آورد. من کاملا به این اعتقاد دارم و برای همه آرزوی موفقیت دارم.