دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پکک گفت: «توطئه بینالمللی شدیدترین، بیامانترین، وحشیانهترین حمله، خفهکنندهترین حمله، غیرانسانیترین حمله در تاریخ است. این یک واقعیت است. اما شکستناپذیر و خنثینشدنی نیست. توطئه ۹ اکتبر برای نابودی رهبر آپو در یک روز برنامهریزی شده بود. ۲۵ سال گذشت؛ هنوز نتوانستند وی را نابود کنند. پس از آن هر روز برای نابودی وی حمله میکردند. آنها سیستم امرالی را به عنوان سیستمی تأسیس کردند که میتواند هر روز ۱۰ بار بکشد. ۲۵ سال است که در برابر نظام امرالی مقاومت میکند. رهبر آپو ۲۶ سال است که در برابر حمله توطئه بینالمللی مقاومت میکند. او همه آنها را ناامید کرد و شکست داد. این چه چیزی را نشان میدهد؟ نشان میدهد که میتوان حمله توطئه بینالمللی را شکست داد. نظام شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی را میتوان از بین برد. آزادی جسمانی رهبر آپو قابل دستیابی است. این را باید باور کرد.»
کالکان با اشاره به اینکه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در ۹ سال گذشته بدون اینکه گرایشی متفاوت نشان دهد در خط مقاومت بوده است، با این جملات به اینکه چگونه میتوان در برابر ذهنیت نسلکشی مقاومت کرد پرداخت: «توجه کنیم، کوچکترین انعطاف و ضعفی در مقر دشمن وجود ندارد. هیچ کس نمیتواند آن را پیدا کند. با نگاهی به امرالی، همه میتوانند ببینند که رهبر آپو چگونه در برابر فاشیسم آکپ-مهپ و سیاست، حمله و ذهنیت فاشیست، استعمار و نسلکشی ایستاده است. بنابراین، چگونه میتوان یک ضد فاشیست بود، چگونه یک ضد استعمار بود، چگونه یک ضد نسلکشی بود، چگونه برای آزادی و دموکراسی مبارزه کرد. شما میتوانید آن را ببینید، یاد بگیرید، سبک آن را پیدا کنید.»
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پکک، در بخش دوم ارزیابی خود برای خبرگزاری فرات (ANF)، ویژگیها و اساس مقاومت تاریخی ربع قرنی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان را در امرالی توضیح داد. نشان داد که اقشار آزادیخواه در برابر این مقاومت چه موضعی باید داشته باشند.
کالکان ارزیابیهای زیر را انجام داد:
«مقاومت تاریخی رهبر آپو در برابر نظام ۲۵ ساله شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی چه ویژگیهایی دارد؟ ما میخواهیم روی آنها تمرکز کنیم. مقاومت در برابر شکنجه، انزوا و نسلکشی در امرالی چگونه بود؟
بیست و پنج سال یک ربع قرن است! نشاندهنده یک زندگی فعال انسانی است. گفتن آن راحت است. چگونه رهبر آپو ۲۵ سال به تنهایی در مقر دشمن مقاومت کرد؟ او کسانی را که او را آنجا گذاشتند و کسانی که میخواستند او را قضاوت کنند قضاوت کرد و از نظر تاریخی محکوم کرد. چنین مقاومتی بر چه اساسی بود؟ او نیروی خود را از کجا آورده است؟ چه ویژگیهایی باعث شد که ۲۵ سال مقاومت کند و چنین تحولات تاریخی ایجاد کند؟ ما به خوبی میدانیم که رهبر آپو نه تنها در برابر سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی مقاومت کرد. او در واقع از منظر خودش آن را به یک مرکز تولید نظری تبدیل کرد. او یک مرکز تولید فکر، یک آکادمی ساخت. او آن را به مدرسه تبدیل کرد. او بزرگترین انقلاب ذهنی و وجدان تاریخ را انجام داد. او یک انقلاب روشنفکری انجام داد. پارادایم جدیدی ایجاد کرد که راههای رهایی برای همه ستمدیدگان به ویژه زنان و کوردها را نشان میدهد و مشکلات را حل میکند. در چنین فضایی که فشار دشمن مدام در هر لحظه و هر ثانیه احساس میشود، فشار جسمی و روانی در بالاترین حد میباشد، همه چیز محدود، همیشه در معرض تهدید و در معرض فشار قرار دارد، نه تنها بزرگترین مقاومت تاریخ، بلکه بزرگترین انقلاب روشنفکری را نیز انجام داد.
پس بر چه اساسی این کارها را کرد؟ چگونه باید این مقاومت را درک کنیم؟ موضع ما در برابر این مقاومت چگونه باید باشد؟ چگونه باید خودمان را تجدید و ارتقا دهیم؟ چگونه باید به قدرت نمایندگی چنین مقاومتی و مشارکت صحیح در آن دست یابیم؟ این سوالات همچنان داغ هستند.
همه انقلابیون و میهندوستان باید به این سوالات پاسخ درست بدهند. همه ما؛ مخصوصاً مبارزان حزب کارگران کوردستان (پکک)، مبارزان حزب آزادی زنان کوردستان (پاژک) و کسانی که میخواهند همراه رهبر آپو باشند باید بیشترین، دقیقترین و کافیترین پاسخ را بدهند. باید واقعیت این مقاومت را عمیقا احساس کنند. درک عمیق آن ضروری است. باید به سطح آگاهی رساند. علاوه بر این، چنین مقاومتی نیاز به تجدید خود، بازآفرینی و تحقق انقلاب شخصیتی با انجام انقلاب ذهنی و وجدان بر اساس ویژگیهای خود دارد و البته این انقلاب را باید زندگی کرد و زنده نگه داشت. در هر زمینهای باید عمل کرد.
حلقهای از آتش را به دور رهبر آپو تشکیل دادند
اتفاقات ماقبل توطئه ۱۵ فوریه نیز وجود دارد. این توطئه در ۹ اکتبر ۱۹۹۸ آغاز شد، زمانی که رهبر آپو مجبور به ترک سوریه شد. سپس سنگینترین و شدیدترین تعقیب و گریز تاریخ رخ داد. نیروهای توطئهگر - که پیشتازان نظام مدرنیته سرمایهداری جهانی بودند - شراکت آمریکا، انگلیس و اسرائیل بودند. ما اینها را خوب میدانیم. این قدرتها همه امکانات خود را بسیج کردند و میخواستند این جهان را تقریباً به رهبر آپو محدود کنند. آنها در این حمله به اندازه نیاز از انواع قدرتهای دولتگرا و قدرتگرا استفاده کردند. آنها میخواستند رهبر آپو را در یک حمله نسلکشی بینالمللی نابود کنند. بنابراین هدف آنها این بود که نسلکشی کوردها را با انحلال پکک خاتمه دهند. به همین دلیل مثل یک شکار به رهبر آپو حمله کردند. هدف را تنگ کردند و هر جا که او رفت، تحت شدیدترین تعقیب و گریزهای تاریخ قرار دادند. آنها این کار را در روسیه انجام دادند، در رم این کار را کردند، در یونان انجام دادند، آن را در کنیا کردند. با دهها حمله خواستند رهبر آپو را نابود کنند. رهبر آپو به تنهایی تمام این حملات را خنثی کرد و آنها را ناموفق ساخت. همانطور که در ابتدا حمله ۹ اکتبر را که هدف آن نابودی بصورت صحنهسازی که عامل آن نامشخص باشد، با عدم بازگشت و رفتن به روسیه خنثی کرد، با اقدامات دقیق، آیندهنگری و احساسات خود تمامی حملاتی را که پس از آن انجام شد خنثی کرد. او هر طرح حملهای را شکست داد. البته توطئه را هم افشا کرد. به عنوان مثال، او حمله توطئه بینالمللی در روسیه را در ۱۵ اکتبر و سپس در ۲۵ اکتبر با ارزیابیهای جامع افشا کرد. وی جامعه رم را به حساسیت در برابر این توطئه دعوت کرد. دهها هزار کورد و دموکرات-سوسیالیست میادین رم را پر کردند. آنها هفتهها مراقب و در نگهبانی بودند. مقاومت ایثارگرانه بزرگی در هر منطقه به ویژه در زندانها بر اساس شعار "شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید" شکل گرفت. صیانت از رهبر آپو توسعه یافت. از گریلا گرفته تا مردم میهندوست، زنان، جوانان، کودکان، سالمندان، از هر جنسیت، از هر سنی، از هر قشری برای صیانت از رهبر آپو عملیاتهای ایثارگرانه انجام دادند. آنها حلقهای از آتش را به دور رهبر آپو تشکیل دادند. آنها با شجاعت فراوان علیه حمله توطئه بینالمللی راهپیمایی کردند و گفتند دست از توطئه بردارید. آنها به نیروهای توطئهگر هشدار دادند. در واقع وزیر امور خارجه وقت آمریکا که توطئه بینالمللی را سازماندهی و هدایت میکرد، با گفتن: "انتظار واکنش داشتیم. اما ما اینقدر انتظار نداشتیم"، ناگزیر به بزرگی عکسالعمل مردم کورد و دوستانشان در برابر این توطئه اعتراف کرد. او ترس و وحشتی را که از واکنش احساس میکردند، بیان کرد.
او گفت: از تار موهایم گرفته تا ناخنهای پایم همه چیز را زیر سوال میبرم
بر این اساس نیروهای توطئهگر که نتوانستند رهبر آپو را نابود کنند، توطئه ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ را به عنوان گام دوم حمله طرح کردند. این چه بود؟ ربودن او از کنیا، تحویل دادن او به ترکیه و اطمینان از اعدامش. آنها این کار را در ۱۵ فوریه انجام دادند و آن را وارد سیستم امرالی کردند. کسانی که این کار را کردند نیروهایی هستند که کوردستان را به چهار قسمت تقسیم کردند و صد سال به جامعه کوردی حمله نسلکشی کردند. آنها رهبر آپو را هدف قرار دادند زیرا او اراده وجود و آزادی کوردها بود. با نابودکردن آن اراده، ساختار سازمانی آن؛ هدف آنها انحلال پکک و دستیابی به نسلکشی کوردها بر اساس آنها بود. آنها سیستم امرالی را آماده کردند. سیستم آنها بود. آنها توطئه ۱۵ فوریه را سازماندهی کردند. رهبر آپو گفت: "نقش ترکیه در اینجا چیزی جز نگهبانی نیست." دولت ترکیه در چنین توطئهای فقط میتوانست به عنوان نگهبان عمل کند.
ما از ایستار رهبر آپو نسبت به حمله ۱۵ فوریه آگاه هستیم. او در دفاعیاتش از خود نوشت که ابتدا واکنش نشان داده و به همین خاطر تصمیم گرفت در مورد چیزی صحبت نکند. با این حال، او ظرف یکی دو ساعت دوباره وضعیت را ارزیابی کرد و اظهار داشت که پیشبینی کرده بود که توطئهگران میخواهند همه چیز را در تاریکی نگه دارند و بنابراین به این نتیجه رسید که باید با مبارزه با توطئه این هدف را شکست داد. برنامهریزی کرد تا ایستار خود را تغییر دهد و با توطئه مبارزه کند تا آن را شکست دهد.
رهبری چگونه در مقابل اجرای توطئه ۱۵ فوریه ایستاد؟ او اولین پیامش را اینگونه ارسال کرد: «از تار موهایم گرفته تا ناخنهای پایم همه چیز را زیر سوال میبرم. بگذار همه رفقا این کار را بکنند. ما تحت یک بازخواست بزرگ قرار خواهیم گرفت. ما تغییر و تحول را تجربه خواهیم کرد. چون حمله خیلی شدید است. ما باید خود را از هر نظر تجدید کنیم تا بتوانیم آن را درست درک کنیم و با موفقیت با آن مبارزه کنیم. ما باید به عنوان یک ذهنیت، به عنوان یک وجدان، به عنوان یک سبک، به عنوان یک شخصیت، به عنوان یک سازمان، به عنوان یک سیستم، به عنوان یک هدف، تغییر و تحول اساسی را در هر جنبه تجربه کنیم. همه رفقا به این روند برخورد کردند» و رهبر آپو بر همین اساس با حملات اعدام مبارزه کرد. وی در دفاعیه کتبی خود با عنوان «اعلامیه راهحل دموکراتیک برای مسئله کوردها» به افشای توطئه و اهداف آن پرداخت و بیش از همه به ابعاد توطئه هدف قرار دادن ترکیه پرداخت. او با تحلیل اهداف توطئه در قبال ترکیه سعی کرد محیط ترکیه را روشن کند.
همه فکر میکردند که یک دعوای کورکورانه انجام خواهد داد
از سوی دیگر او موضع جدیدی در برابر پلیس و در دادگاه نشان داد. هیچ یک از ایستارهایی را که نیروهای توطئهگر پیشبینی و انتظار داشتند از خود نشان نداد. برعکس، ایستار و موضعی اتخاذ کرد که توطئه را ناکام و شکست داد. او از فضای دادگاه به عنوان بستری برای ارسال پیام به مردم و خلقهای ترکیه استفاده کرد. او خواستار راهحل شد. وی برای پایان دادن به مناقشه تاریخی برخاسته از مسئله کورد، خواستار صلح برای مشکلاتی شد که ترکیه را دچار بحران کرده است، به ویژه مسئله کورد.
هیچکس انتظار این را نداشت همه فکر میکردند که رهبر آپو دعوای کورکورانه خواهد کرد. زیرا آنها رهبر آپو را اینطور درک میکنند. میگفتند «تروریست»، میگفتند «وحشی». آنها او را به عنوان "کسی که چیزی جز سلاح نمیداند" میدانستند. کسانی بودند که نوشتند و گفتند که او حتی نمیتواند از خودش دفاع کند. لذا تصور میکردند که او دست به دعوای کورکورانه میزند و راه را برای اعدام هموار میکند. اما در بازجویی و دادگاه با شخصیت رهبر آپو مواجه شدند که شامل تفکر عمیق، صبر و نگرش و رفتار صحیح و رویکرد سیاسی است. همانطور که مقامات ترکیهای که بازجویی را انجام دادند با نیروهای توطئهگر مواجه شدند، تمام مردم نیز در فضای دادگاه با حقیقت رهبر آپو مواجه شدند. بدین ترتیب گام مهمی در شکست اهداف نیروهای توطئهگر برداشت.
او سپس خواستار آتشبس نامحدود در ۲ اوت برای مبارزه با این توطئه شد. او خواستار عقبنشینی گریلاها شد. او سپس در اوایل اکتبر گروههای صلح را از کوهها و اروپا احضار کرد. با تمام این اوصاف، او برای متوقف کردن و ناکام گذاشتن اعدام مورد نظر توطئه سخت تلاش کرد. جنبش ما و مردم ما هم در مبارزات رهبر آپو شرکت کردند و حمایت کردند. تمام حمایتی که رهبر آپو میخواست را ارائه کردند. مهمتر از همه به عنوان یک جنبش و به عنوان یک خلق، بیآنکه محدود و تنگ شود، با سر پا نگهداشتن خود با ماندن در وحدت و متحد شدن حول رهبری، از مبارزه رهبر آپو علیه اعدام حمایت کرد. در نتیجه دولت ترکیه از اعدام ترسید. اعدام را حادثهای دانست که به خودش آسیب جدی میزند و قیام و مقاومت کوردها را به همراه خواهد آورد و این را به نفع خود ندید، بنابراین این را درستتر و به نفع خود دانست که رهبر آپو را در محیط شکنجه، انزوا و نسلکشی در امرالی با سیاست انکار و اعدام بسط داده شده به مرور زمان نابود کند. در واقع، دولت اجویت در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۰ اعلام کرد که اعدام اجرا نخواهد شد. بدین ترتیب روند جدیدی در مبارزه با توطئه و توطئه بینالمللی آغاز شد. مبارزه امرالی آغاز شد. کسانی که سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی در امرالی را بوجود آوردهاند، گفتند: "در اینجا هر روز ۱۰ بار مردن صورت میگیرد". آنها با گفتن اینکه «اعدام یک بار میکشد. سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی هر روز ۱۰ بار میکشد» علناً اعلام کردند که نظام امرالی یک سیستم نابودگری است، اینها در رسانهها موجود است.
کسانی بودند که میگفتند نمیتوان با توطئه مبارزه کرد
آنها فکر میکردند و معتقد بودند که دولت اجویت با پروژه حقوق فردی خود به اصطلاح مسئله کورد را حل کرده و مقاومت کوردها را از بین خواهد برد. و بنابراین سیاست فرسودهسازی به مرور زمان، سیاست کشتن را به نفع خود یافتند. رهبر آپو را در محیطی نگه داشتند که تحت انواع فشارها و محدودیتها نتواند فکر کند یا ایده تولید کند. اگر رهبر آپو نتواند ایده تولید کند، پکک نمیتواند خود را تجدید کند و از هم خواهد پاشید. پککای از هم پاشیده به معنای مردمی از هم پاشیده است. آنها فکر میکردند که وقتی رهبر آپو بدون سازمان و از حمایت خلق محروم بماند، شکست خواهد خورد و کاری برای انجام دادن نخواهد داشت. محاسبه آنها این بود. بر این اساس انواع فشارها و ظلمها را اعمال میکردند. هیچ امکانی ندادند. نه خودکار به وی دادند، نه کاغذ، نه کتاب. ۲۴ ساعت شبانه روز او را تحت انواع فشارها نگه میداشتند. هیچ کس حتی فکر نمیکرد که بتواند در آن محیط تحقیق کند، فکر کند، ایدههای جدیدی تولید کند و با برخی حقوقها و احکام قانونی محدود و بر اساس محاکمهها افکارش را به رشته تحریر درآورد، اندیشههایش را به افکار عمومی، جنبش و مردم منتقل کند. هیچ کس باور نمیکرد آنجا مبارزه صورت بگیرد. همه میگفتند "دیگر تمام شد". به عبارت دیگر، «اسلحهها دفن شدهاند، دیگر هرگز ظاهر نمیشوند»... نویسندگان ترکیه میگفتند: «آپو در تابوت امرالیاش دیگر پروندهای نخواهد داشت». آنها فکر میکردند و علناً اعلام میکردند که رهبر آپو دیگر نمیتواند کاری بکند. این نفوذ به محافل میهندوستانه رسید. همه میگفتند که چنین مبارزهای ممکن نیست، بنابراین پکک باید راه جدیدی برای مبارزه انتخاب کند. کسانی بودند که این را آشکارا میگفتند، کسانی بودند که با تهدید میگفتند، کسانی بودند که میخواستند از فرصتهای ما استفاده کنند. اینها حتی به برخیها در درون حزبمان هم رسید. تا جایی که افرادی بودند که میگفتند: حمله توطئه بینالمللی برای حل مسئله کورد انجام شد. کسانی بودند که میگفتند ما نباید با توطئه مخالفت کنیم. در بین ما عدهای بودند که در مقابل توطئه زانو زدند. آنها گفتند: «مبارزه با توطئه غیرممکن است.» حتی در بین ما هم کسانی بودند که مبارزه با توطئه را تحریکآمیز توصیف کردند. خیلیها بودند که زانو زده بودند و شکست میخوردند. اما در چنین فضایی رهبر آپو به خودش ایمان داشت و اعتماد داشت و گفت؛ "من مبارزه خواهم کرد. به من فرصت داده شود و از من حمایت شود." مدیریت ما و مردم ما حمایتی را که رهبر آپو خواسته بود انجام دادند. آنها به رهبر آپو ایمان داشتند، به او اعتماد کردند و اطراف او متحد شدند.
اِجِویت حتی نتوانست بفهمد که چگونه در مبارزه امرالی شکست خورد
در اینجا نتیجه مشخص است. او دفاعیات خود را با نام از دولت کاهنی سومر به سوی تمدن دموکراتیک توسعه داد. با وجود همه مشکلات و موانع، رهبر آپو برنامه حقوق فردی دولت اجویت را در سالهای ۲۰۰۱-۲۰۰۲ ناکارآمد ساخت. زمانیکه حل مسئله کورد را با فرمول کوردستان آزاد خاورمیانه دموکراتیک تحلیل کرد و آن را به عنوان یک برنامه مطرح کرد، برنامه اجویت شکست خورد. اجویت حتی نمیتوانست بفهمد که چگونه در نبرد امرالی شکست خورد. سپس، در پایان سال ۲۰۰۲، ائتلاف تحت ریاست اجویت را با انتخابات زودهنگام سرنگون کردند.
آنها این بار به دولت دینگرای طیب اردوغان و آکپ مأموریت دادند تا این توطئه را با موفقیت انجام دهند. با رویکرد امت اسلامی از مسلمانی مردم کورد بهره میبرد و به اصطلاح مردم را از پکک و رهبر آپو دور میکرد. آنها قصد داشتند با توسعه روشهای تحریکآمیز انحلال و تحمیل پکک را از درون تجزیه و تجزیه کنند. آنها نحوه مبارزه طیب اردوغان و دوستانش علیه نجمالدین اربکان را به عنوان نمونهای برای اخلالگران درون پکک در مورد نحوه مبارزه آنها با رهبر آپو نشان دادند. این گونه بود که انحلالطلبی سالهای ۲۰۰۲-۲۰۰۴ پدیدار شد. حمله وحشیانهای از درون و بیرون به جنبش و در نتیجه به رهبر آپو انجام شد.
رهبری با جهانی کردن حقیقت خود به این حمله توطئه پاسخ داد
رهبر آپو با یک تغییر پارادایم به این حمله پاسخ داد. او یک بازپرسی عمیق در مورد اینها را انجام کرد. با گسست از پارادایم قدرتگرا و دولت گرا، تعریف راهحل دموکراتیک را برای حل مسئله کورد و در نتیجه تعریف سوسیالیسم دموکراتیک را با حذف حاکمیت دولت از دموکراسی و سوسیالیسم توسعه داد. ملت دموکراتیک، راهحل جامعه دموکراتیک مسئله کورد، راهحل سوسیالیستی دموکراتیک مبتنی بر اکولوژی و آزادیخواهی زن، پارادایم مدرنیته دموکراتیک را توسعه داد. راهحل کنفدرالیسم دموکراتیک را بر اساس خودمدیریتی دموکراتیک ایجاد کرد. وی با بزرگترین انقلاب فکری تاریخ به فشار و حمله آکپ و حمله توطئهای که توسط آکپ انجام شد پاسخ داد. در دفاعیات خود، پارادایم مدرنیته دموکراتیک را در برابر توطئهگرانی که میخواستند او را در درون نظام امرالی محاکمه، محکوم و شکست دهند، بطور مفصل تعریف کرد و نظام قدرت و حکومت ۵ هزار ساله مردانه و نظام مدرنیته سرمایهداری ۵۰۰ ساله با تمام ابعادش را تحلیل، قضاوت و محکوم کرد. او این کار را در دفاعنامهی آتناش انجام داد. دفاعیات خود را با عنوان دفاع از یک خلق و دفاعیه ۵ جلدی خود را با عنوان مانیفست جامعه دموکراتیک انجام داد. او مدرنیته دموکراتیک را در مقابل مدرنیته سرمایهداری تعریف کرد. او ژنئولوژی را علیه ذهنیت و سیاست مردانه توسعه داد. انقلاب آزادی زنان را تعریف کرد. راهحلی برای همه معضلات اجتماعی ناشی از نظام قدرت و حکومت و مدرنیته سرمایهداری به ویژه مسئله کورد و مسئله زن ارائه کرد. بدین ترتیب رهبری واقعیت خود را جهانی کرد. رهبر خلق کورد به سطح رهبر خلقها، رهبر همه ستمدیدگان، رهبر بشریت رسیده است. او خود را از موقعیت رهبری ملی خارج ساخته و خود را به رهبری بشریت، رهبری خلقها و رهبری ستمدیدگان تبدیل نمود.
به عبارت دیگر، او فقط در امرالی برای خنثی کردن حملات مقاومت نشان نداد. او فقط کسانی را که میخواستند او و قضاوتش را قضاوت کنند، قضاوت و محکوم نکرد. در عین حال، ذهنیتی جدید، خطمشی سیاسی ایدئولوژیک جدید، برنامهای جدید، سبک، اسلوب و رویهای جدید را آشکار کرد که راه رهایی را به همه ستمدیدگان به ویژه مردم و زنان کورد نشان داد. او یک رهبری جدید ایجاد کرد. او پکک را از پارادایم حاکم و دولتگرا نجات داد و آن را به پارادایم دموکراتیک، زیستمحیطی و آزادیخواهانه زن رساند. این پارادایم مهم است. ما به خوبی میدانیم که این پارادایم اکولوژیکی است و شامل هماهنگی جامعه و طبیعت است.
این پارادایم آزادیخواهی زنان است. او ژنئولوژی را توسعه داد. انواع ذهنیت و سیاست، حالات، درک و رفتار مردسالارانه را تحلیل، قضاوت و محکوم کرد. زن را دوباره تعریف کرد. این آگاهی آزادی و سازماندهی زنان را توسعه داد. اینها را تبدیل به علم کرد؛ در نتیجه ژنئولوژی را خلق کرد.
کنفدرالیسم دموکراتیک را علیه دولت-ملت تعریف کرد
این پارادایم ملت دموکراتیک را در مقابل دولت-ملت تعریف نمود. کنفدرالیسم دموکراتیک را تعریف کرد. ملت دموکراتیک را در مقابل دولت-ملت و کنفدرالیسم دموکراتیک مبتنی بر خودمدیریتی دموکراتیک را در برابر دولت-ملت تعریف کرد. اکنون همه ستمدیدگان خودشان را در این پارادایم مییابند، منافع خودشان را میبینند، خودشان را نجات میدهند. کسانی که از ذهنیت و سیاست مردسالار آشفته هستند، از ژنئولوژی حمایت میکنند. کسانی که از سرکوب دولت-ملت خسته شدهاند، کنفدرالیسم دموکراتیک را اساس خود میدانند. کسانی که تحت فشار دنیای مالکیت خصوصی و فردگرایی هستند به کمون دموکراتیک میچسبند. زندگی فرد آزاد و کمونهای دموکراتیک را ترجیح میدهند. اینجا راه نجاتی برای هر کس، برای همه ستمدیدگان وجود دارد، در اینجا همه راه نجات خود را میبینند. ما باید این واقعیت را به درستی درک کنیم.
معلوم است که در دورههای بعد، رهبر آپو دوباره در برابر فشار آکپ در برابر انواع رفتارهای فریبکارانه ایستاد. او کودتای ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹ را افشا کرد. در مقابل کودتا ایستاد. وی این روند را عملیات نسلکشی سیاسی علیه سیاست دموکراتیک تعریف کرد و با گفتن اینکه سیاست دموکراتیک قابل اجرا نیست، در ۳۱ می ۲۰۱۰ از مبارزه سیاسی کنارهگیری کرد. او نقشهراهی را علیه ترفندهای آکپ مشابه گشایش، شبیه به گشایش کورد تهیه کرد و پروژه راهحلی دموکراتیک برای مسئله کورد را مطرح نمود. حتی امروز نیز به عنوان پروژهای که همه را، همه جا را روشن میکند، برای مسئله کورد واقعبینانه است و راهحلی به نفع همه ستمدیدگان و خلقها ارائه میدهد، برجسته است.
او شرایط امرالی را به میدان مقاومت مدرنیته دموکراتیک تبدیل کرد
این بدان معناست که شرایط امرالی به عرصه بزرگ مقاومت مدرنیته دموکراتیک در برابر ذهنیت و سیاست مردسالار، دولت و ساختار قدرت ۵ هزار ساله و حمله مدرنیته سرمایهداری پانصد ساله تبدیل شده است. به مدرسه مقاومت و آکادمی آن تبدیل کرد. در اینجا او علم تمدن دموکراتیک را توسعه داد. او خطمشی مدرنیته دموکراتیک را مشخص نمود. از همه خواست تا بر این اساس انقلاب ذهنی و وجدان انجام دهند و خود را تجدید کنند.
از طرفی با انواع ظلم و ستم مخالفت میکرد. او در ۵ آوریل ۲۰۱۵ با کوبیدن مشت خود بر روی میز در برابر حمله دولت آکپ تحت عنوان طرح فروپاشی که میخواست مردم و جنبش را از بین ببرد، گریلاها را در هم بکوبد و به اصطلاح رهبر آپو را به زانو درآورد، شروع به مقاومت کرد. از آن به بعد بیوقفه مقاومت میکند. این خط مقاومت مطلق را بدون نشان دادن کوچکترین تمایلی دنبال میکند. وقتی درها کمی باز شد، او برای پایان دادن به روزههای مرگ در سال ۲۰۱۹ وارد عمل شد و یک پروژه راهحل را مطرح نمود. فاشیسم آکپ مجدداً به اعمال عدم ارتباط مطلق و انزوا متوسل شد. و رهبر آپو همچنان به چنین مقاومتی ادامه میدهد. ۹ سال بدون وقفه در حال انجام چنین مقاومتی است. توجه کنیم، کوچکترین انعطاف و ضعفی در مقر دشمن وجود ندارد. هیچ کس نمیتواند آن را پیدا کند. با نگاهی به امرالی، همه میتوانند ببینند که رهبر آپو چگونه در برابر فاشیسم آکپ-مهپ و سیاست، حمله و ذهنیت فاشیست، استعمار و نسلکشی ایستاده است. بنابراین، چگونه میتوان یک ضد فاشیست بود، چگونه یک ضد استعمار بود، چگونه یک ضد نسلکشی بود، چگونه برای آزادی و دموکراسی مبارزه کرد. شما میتوانید آن را ببینید، یاد بگیرید، سبک آن را پیدا کنید.
مبارزه یک نفره ربع قرن برای پاسخگو کردن تاریخ تمدن دولت
از این نظر، تقریباً بیست و پنجمین سالگرد مبارزه به عنوان یک فرد با تاریخ یک چنین تمدن قدرتگرا و دولتگرا در جریان است. یک ربع قرن گذشت. چه مبارزه بزرگی بود، چه مبارزه فوق بشری بود، چه ماراتن بزرگی بود؟ پس بیایید آن را خوب درک کنیم. رهبر آپو چگونه ۲۵ سال در چنین فضایی زندگی کرد؟ این محیط چه ویژگیهایی داشت؟ بیایید آن را خوب درک کنیم.
برای مبارزه برای آزادی در کوردستان و مبارزه برای دموکراسی در ترکیه و جهان، قبل از هر چیز باید ویژگیهای مقاومت امرالی را به درستی درک کرد. باید حقیقت رهبر آپو را درست فهمید. آنهایی که نمیتوانند این را درک کنند، نمیتوانند مبارزان آزادی کورد، مبارزان دموکراسی ترکیه، منطقه یا جهان باشند و همچنین نمیتوانند مبارزان انقلاب ضد فاشیستی باشند. تاریخ ربع قرنی مقاومت بزرگ رهبر آپو است که سبک آنها را آشکار کرد و راهش را روشن نمود. در این مقاومت همه نوع ویژگی مثبت وجود دارد. بنابراین، هر کس باید از آنجا برای نجات خود میتواند پاسخ سؤالات خود مبنی بر اینکه؛ 'چگونه با مبارزه کند؟ ذهنیتش چگونه باشد، برنامهاش چگونه باشد؟ سبک، اسلوب و رویهی آن چگونه باید شکل بگیرد؟' را بیابد. چنین مبارزهای است.
گفت 'من با قدرت معنا مقاومت میکنم' و به خود نیروی حیات بخشید
رهبر آپو نیز بازخواست کرد؛ او ارزیابی کرد که تقریباً در هر دفاعیهای چگونه تحمل کرد و در برابر شکنجه، نسلکشی و سیستم انزوا در امرالی با چه چیزی مبارزه کرد. او ارزیابیهایی انجام داد تا کسانی که کنجکاو و علاقهمند هستند بنگرند و یاد بگیرند. چه گفت؟ او از بازآفرینی خود هر روز و هر لحظه صحبت کرد. او گفت: 'من با قدرت معنا مقاومت میکنم. 'او در واقع دیدگاه خود، دیدگاه خود در مورد زندگی را به عنوان معناگرایی تعریف کرد. او به خودش نیروی حیات بخشید. قدرت معنایی به چه معناست؟ یعنی بیانگر دادن پاسخ درست به سوالات: چرا او آنجاست، چه کسانی او را در آنجا نگه میدارند، برای چه هدفی نگه میدارند، پس چه باید کرد، چگونه باید رفتار نمود. اساسا آنگونه اظهار نمود. وی گفت: 'هیچ کس نمیتواند مانند من رفتار کند'. گفت؛ 'من با رفتارم همه را گمراه کردم'. او اینها را به صراحت نوشت؛ 'آنها انتظار رفتار متفاوتی از من داشتند. اما من آنطور که کسی انتظار داشت این کار را نکردم. برعکس، من به روش منحصر به فرد خودم مبارزه نمودم. نتیجه این بود که مبارزه من پیروز شد. 'چطور به روش خودش؟ او گفت: 'کسی که میفهمد و میداند چه میگذرد، کجاست... به عبارت دیگر با آشکار ساختن یک آگاهی بزرگ، یک باور بزرگ، یک اراده بزرگ، این مبارزه را انجام دادم و پیروز شدم. 'اینها ویژگیهای مبارزات امرالی است. این ویژگی اصلی مقاومت ربع قرن امرالی رهبر آپو است. این مبتنی بر یک آگاهی بسیار عمیق، یک باور بسیار عمیق، یک اراده بسیار قوی، یک مسئولیت بسیار تاریخی و ادعای بزرگ، پافشاری و قدرتی است که در نتیجه اینها ایجاد شده است. بنابراین این مقاومت قدرت خود را از اینجا میگیرد. اینها پایههای اساسی هستند.
او در مبارزات قبلی سبک خود را اینگونه تعریف کرد. وی گفت: 'جهش تاریخی ۱۵ اوت، پیشرفت ایمان، اراده، ادعا و عنادی بزرگ بود. مقاومت امرالی هم همینطور است. همچنین این بزرگترین مقاومت مترقی تاریخ است. بنابراین باید واقعیت این مقاومت را به خوبی درک کنیم.
حمله توطئه بینالمللی را میتوان شکست داد
در واقع میتوانیم این را بگوییم. به عبارت دیگر، رهبر آپو حتی قبل از ۱۵ فوریه در مبارزه با حملات توطئهآمیز توطئه ۹ اکتبر به موفقیتهای چشمگیری دست یافته بود. عزیمت به رم ضربه سنگینی به حمله توطئهآمیز بود. ما این را دیدیم. اگر رهبر آپو تنها رها نمیشد، اگر سازمانیافته عمل میشد، اگر در عمل مانند مقاومتهای «شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید» از او حمایت سازمانی میشد، اگر تأثیر این حملات اطلاعاتی برطرف میشد، ۱۵ فوریه میتوانست خنثی شود و از توطئه ۱۵ فوریه جلوگیری شود. بنابراین نمیتوان گفت که ۱۵ فوریه قطعا اتفاق خواهد افتاد. ابتکار رهبر آپو در رم و تحولاتی که او ایجاد کرد به وضوح این را نشان داد.
چه نتیجهای از این میگیریم؟ آری، توطئه بینالمللی شدیدترین، بیامانترین، وحشیانهترین حمله، خفه کنندهترین حمله، غیرانسانیترین حمله تاریخ است. این یک واقعیت است. اما شکستناپذیر نیست، خنثینشدنی نیست. توطئه ۹ اکتبر برای نابودی رهبر آپو در یک روز برنامهریزی شده بود. ۲۵ سال گذشت هنوز هم نتوانستند وی را نابود کنند. پس از آن هر روز برای نابودی وی حمله میکردند. آنها سیستم امرالی را به عنوان سیستمی تأسیس کردند که میتواند هر روز ۱۰ بار بکشد. ۲۵ سال است که در برابر نظام امرالی مقاومت میکند. رهبر آپو ۲۶ سال است که در برابر حمله توطئه بینالمللی مقاومت میکند. او همه آنها را ناامید کرد و شکست داد. این چه چیزی را نشان میدهد؟ حمله توطئه بینالمللی را میتوان شکست داد. نظام شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی را میتوان از بین برد. آزادی جسمانی رهبر آپو قابل دستیابی است. این را باید باور کرد. باید دید که این امر با درک درست درسهای مبارزه گذشته امکانپذیر است. اما چگونه این اتفاق میافتد؟ این با یک مبارزه بزرگ اتفاق میافتد. اولاً درک درست مبارزات رهبر آپو در امرالی با آموختن درست عبرتها و اجرای آن سبک، آن روش مبارزه امکانپذیر است.
اگر در امرالی چنین مقاومتی وجود داشته باشد، در جای دیگر مقاومت شدیدتر خواهد بود
بنابراین، در حالی که ما ۱۵ فوریه جدیدی را پشتسر میگذاریم - که رهبر آپو آن را "روز نسلکشی کوردها" نامید و آن را روز سیاهی برای کوردها تعریف کرد - در حالی که بیست و پنجمین سالگرد چنین روزی، چنین حمله توطئهآمیزی، چنین روز دردناکی، روز سنگینی را تجربه میکنیم، بعنوان همه انقلابیها و میهندوستان، به عنوان زن و مردان، به عنوان جوانان، به عنوان خلق کورد و انسانیت دموکراتیک باید خود را مورد بازبینی قرار دهیم. ما باید خود را در معرض بازخواستی انتقادی و خودانتقادی قرار دهیم. ما باید واقعیت و ویژگیهای مقاومت امرالی را به درستی درک کنیم و بر اساس آن ویژگیها خودمان را با خودانتقادی زیر سوال ببریم. ما باید درک، احساسات، رفتار، اشتباهات و نواقص خود را بیابیم و تصحیح کنیم و خود را بر پایه خط مقاومت امرالی قادر به مبارزه موفق برای آزادی و دموکراسی علیه ذهنیت و سیاست فاشیست، استعمارگر، نسلکشی کنیم. ما نباید بگوییم این اتفاق نمیافتد. بیایید در این مورد اشتباه نکنیم. چرا؟ زیرا رهبر آپو قبلاً با مبارزات قبلی خود در خارج از کشور "غیرممکن" را کشته بود. او هرگز غیرممکن را نپذیرفت. او همیشه انقلابی بود که غیرممکنها را ممکن میکرد. او با مبارزه ۲۵ ساله امرالی در واقع هزاران بار این را کشت. او حقیقت را فاش کرد. وی نشان داد که هیچ چیز غیر ممکن نیست. او نشان داد که میتوان غیرممکنها را ممکن کرد. خودمان را گمراه نکنیم.
اگر توجه کنیم؛ رهبر آپو این مبارزه را در مقر دشمن و در هر لحظه از ۲۴ ساعت تحت حملات جسمی و روحی و در فضایی که امکانی نبود و تنها با اتکا به حقیقت و قدرت معنا و اندیشه و آگاهی و اراده و باوری خود به پیش برد. او خود را به سطح رهبری جهانی، به سطح رهبری همه ستمدیدگان رسانده است. پیشرفت بسیار زیادی ایجاد کرده است. پس هیچ مکانی به اندازهی امرالی غیرممکن نیست. در هیچ جایی به اندازهی امرالی فشار، ظلم و مانع وجود ندارد. اگر چنین مقاومتی در امرالی وجود داشته باشد، ممکن است در جاهای دیگر مقاومت بیشتر و افزونتر و قویتر شود. اگر واقعیت، ذهنیت و سبک رهبری به درستی درک شود، میتوان بزرگترین مبارزات را در همه جا انجام داد. توجه کنیم، آیا رهبر آپو میگوید هرگز چنین نخواهد شد؟ آیا او هرگز در مورد سختی صحبت کرد؟ آیا او هرگز به موانع اشاره میکند؟ آیا با گفتن این یا آن نقص به توجیهات پناه میبرد؟ پس بیایید خودمان را گمراه نکنیم. بیایید خود را از شر تمام این رویکردهای توجیهی نجات دهیم. به اشتباهات و کاستیها پناه نبریم. برعکس، آنها را برداریم و دور بریزیم. بیایید با روشنگری در واقعیت مقاومت امرالی و با بازخواست (زیر سوال بردن) و ارتقای آگاهی و باورمان بارها و بارها بر همه اشتباهات و کاستیهای خود غلبه کنیم. امکانش وجود دارد. تا جایی که بر این امر غلبه کنیم، رهبر آپو را درست درک خواهیم کرد. با پذیرش صحیح پارادایم جدید، به حقیقت رهبری نزدیک میشویم. و بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو، ما مبارزه برای آزادی خلق کورد و دمکراتیک شدن ترکیه، خاورمیانه و جهان را بسیار موثرتر پیش خواهیم برد.
بشریت توطئه ۱۵ فوریه در وین را رد کرد
اکنون ما بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد در حال انجام چنین مبارزهای در سطح جهانی هستیم. در این ۱۵ فوریه، مردم ما همه جا به پا خاستهاند، دوستان ما ایستادهاند، انسانیت همه جا ایستاده است. توطئه ۱۵ فوریه را به صورت ویانآسا رد میکند و می گوید: 'من با شکنجه و سیستم انزوا در امرالی زندگی نخواهم کرد. 'او میگوید: «من این نظام را در هم میشکنم، قطعا آزادی جسمانی رهبر آپو را تضمین میکنم. ' در واقع توطئه را متلاشی کرده است. در واقع، او روندی را به ارمغان آورد و در دستور کار قرار داد که در آن نظام امرالی برچیده شود و آزادی جسمانی رهبر آپو تضمین شود. زمان آزادی فرا رسیده است، زمان متلاشی کردن نظام شکنجه و انزوای امرالی فرا رسیده است.
توجه کنیم؛ با این همه مبارزه، روز سیاه واقعاً به روشنایی تبدیل شد. روز نسلکشی به روز آزادی تبدیل شد. بزرگترین مبارزه آزادی در ۱۵ فوریه در حال انجام است. این با مبارزه رهبر آپو اتفاق افتاد. پس بیایید با مبارزات موثرتر در هر عرصهای به مصاف بیست و پنجمین سالگرد برویم. بیایید در هر میدانی در چهار بخش کوردستان در خارج از کشور و در سراسر جهان با رهبری زنان و جوانان موثرتر مبارزه کنیم و با سبک حمله گریلایی بجنگیم. بگذارید سبک ضربتی قهرمانانه گریلاهای زاپ، سبک نتیجهگیری، سبک مبارزه ما باشد. بیایید بر اساس رد ویانآسای امرالی و زندگی با رهبری آزاد مبارزه کنیم. کسانی که این کار را انجام میدهند برنده میشوند.
موفقیت از آن کسانی خواهد بود که در برابر نظام امرالی مقاومت کنند
بر این اساس، من معتقدم که بیست و پنجمین سالگرد ۱۵ فوریه ضربه مهلکی به ذهنیت و سیاست توطئهگرانه وارد خواهد کرد، سطحی از مبارزه پدید خواهد آمد که آزادی کوردها، دمکراتیک شدن ترکیه و خاورمیانه را بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو، و برای آزادی جهانی به اوج خود خواهد رسید.
بر این اساس در اروپا اقدامات و کنشهایی انجام میشود. تظاهرات و راهپیماییها در ترکیه و باکور کوردستان برگزار میشود. مردم ما در روژاوا ایستادهاند. چهار بخش کوردستان ایستادهاند، زنان، جوانان ایستادهاند، همه در حال مبارزه هستند. تجمع ۱۷ فوریه در کلن یک نقطه اوج مهم اینها خواهد بود. من به همه این کنشهای انجام شده در اعتراض به ۲۵مین سالگرد توطئه ۱۵ فوریه درود میفرستم. از همگان میخواهم در سالگرد توطئه ۱۵ فوریه و در بیست و ششمین سال مبارزه، کارزار عملی با هدف آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد را به شکلی بسیار قویتر، موثرتر و نتیجهبخشتر توسعه دهند. برای همه کسانی که بر این اساس تلاش میکنند آرزوی موفقیت دارم. موفقیت، پیروزی و آزادی از آن کسانی خواهد بود که در برابر توطئه و نظام امرالی مقاومت کنند.
پایان