کالکان‌: صلح با دو بال محق می‌شود -تکمیل می‌شود-

دوران کالکان بیان داشت که آنان مصمم هستند تا استراتژی مبارزه مسلحانه را به پایان برسانند، اما عملی کردن آن مرتبط با دولت ترکیه است. کالکان گفت‌: ‌«پرنده صلح با یک بال پرواز نمی‌کند. پس اگر صلح محقق شود با هر دو بال امکانپذیر خواهد بود.‌»

ارزیابی‌های دوران کالکان

دوران کالکان وقایع پس از فراخوان صلح و جامعه دمکراتیک رهبر آپو، تصمیمات ۱۲مین کنگره حزب کارگران کوردستان ‌(پ‌ک‌ک)، حملات دولت ترکیه علیه منطق حفاظتی مدیا علیرغم اعلام آتش‌بس نیروهای گریلا، جنگ اسرائیل و ایران، جنگ در خاورمیانه و سیاست دمکراتیک و اجتماعی را برای تلویزیون مدیا هابر ارزیابی کرد.

دوران کالکان اعلام کرد باید بر مدیریت آک‌پ فشار وارد شود تا گام‌هایی به سوی دمکراتیک شدن بردارد و اشاره داشت که باید هرکسی بتواند با رهبر آپو ملاقات کند، کارزار آزادی بین‌المللی همه‌جانبه شود و مبارزه حقوقی در هر سطحی عملی شود.

دوران کالکان بیان داشت که سیستم مدرنیته کاپیتالیست گلوبال، اسرائیل را به مثابه نیروی ضربه به کار می‌گیرد و می‌خواهد بافت سیاسی همه را در خاورمیانه که پس از ۱۹۱۷ ایجاد شده و بر اتحاد جماهیر شوروی تکیه کرده بودند را پاکسازی کنند. دوران کالکان اشاره داشت که ترکیه خارج از این موضوع نیست و گفت‌: ‌«ایستار کنونی ترکیه را قبول نخواهند کرد. هرچه بیشتر آن را تحت فشار و استعمارگری قرار خواهند داد... به پایان رساندن این خطرات تنها با دمکراتیک شدن ترکیه ممکن است. در بنیاد این امر نیز آزادی کوردها وجود دارد. آزادی علویان، زنان... واقعا هم باید ترکیه را به کشور آزادی‌ها مبدل کرد. اگر بدین صورت باشد، می‌توان گفت که روی پا خواهد ماند، در این صورت است که به یک نیرو مبدل خواهد شد. برای پیشرفت‌های مختلفی در خاورمیانه پیشاهنگی خواهد کرد. اگر این چنین نباشد، یا باید به هژمونی اسرائیل تسلیم شود و یا در مقابل آن خواهد جنگید، در این مورد راه سومی وجود ندارد.‌»

کالکان اشاره داشت که مردمان روژهلات کوردستان در برابر جنگ اسرائیل-ایران، هوشیار و مسئول‌ترین مردمان می‌باشد و جنبش‌های کوردی را فراخواند برای اینکه از این وضعیت جنگی موفق بیرون بیایند 'پیرامون کنگره اتحاد ملی' گردهم بیایند. در رابطه خلق کورد در روژهلات کوردستان نیز گفت‌: ‌«لازم است جامعه امنیت خود را در مقابل جنگ محقق کند. پشتیبانی و حیات مشترک را نیرومند کند. اما تا جاییکه ممکن است باید وارد چنین امور جنگی نشود. باید با دقت حرکت کند. هرگز نباید از خط پیشرفت دمکراتیک بین‌المللی رویگردان شود. باید اتحاد خلقی خود را به وجود آورد، سازماندهی خود را بیافریند. بر اساس ایجاد کردن خودمدیریتی دمکراتیک مشترک با خلق‌های ایران، رابطه به وجود بیاورد و متفق شود.‌‌»

ارزیابی‌ دوران کالکان به شرح زیر است‌‌:

‌«قبل از هر چیزی من با احترام به رهبر آپو درود می‌فرستم، می‌خواهم یکبار دیگر اشاره کنم که مقاومت امرالی، راه را نشان می‌دهد. در همین اواخر در امرالی ملاقاتی به مناسبت عید قربان صورت گرفت که در مطبوعات هم بازتاب یافت، ما هم بدین وسیله مطلع شدیم. اولین‌بار پس از ۲۷ سال توانسته بود با کودکان ملاقات کند.

رهبر آپو به قول خود مبنی بر ‌'من می‌توانم انجام دهم' عمل کرد. فراخواند، به حزب راه را نشان داد، حزب هم کنگره خود را تشکیل داد. تصمیم پایان دادن به فعالیت‌ها تحت نام پ‌ک‌ک و به پایان رساندن استراتژی مبارزه مسلحانه را گرفت. این امر  را نیز به شیوه‌ای آشکار با مستندات مربوطه‌ به افکارعمومی نشان داد. پ‌ک‌ک همان کار رهبر آپو را انجام داد، فراخوانش را عملی کرد. به قول خود عمل کرد. اما آیا در امرالی تغییر درست شد‌؟ قبل از ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴ هیچ ملاقاتی انجام نمی‌شد. هیچ حقوق‌، قانون و حقی به جا آورده نمی‌شد. حقوق و قانون وجود نداشتند.

مدیریتی خودسرانه، سیاسی و موضعی اسیرگرفتن وجود داشت. آیا بعد این موارد تغییر پیدا کردند‌؟. بله، ملاقات‌هایی انجام شدند. پیام‌های رهبر آپو به اشتراک گذاشته شدند. در واقع وضعیت دیالوگ هم آغاز شد. در حال حاضر تا آنجاییکه متوجه شدیم، وضعیت در امرالی، از سطح دیالوگ فراتر نرفته است. گفتگو و دیالوگ وجود دارد. بیشتر از این چیزی وجود ندارد. تغییرات در امرالی نیز در چارچوب همین ملاقات‌ها هستند. یعنی کسانی که تاکنون در این زندان حضور داشتند از لحاظ حقوقی باید مثل دیگر زندانیان در ترکیه از حقوق خود بهره‌مند می‌شدند. اما حتی از آنان دارای حقوق کمتری می‌باشند. به صورت تمام و کمال محقق نمی‌شود.

از این نظر، تغییری در مورد محقق شدن آزادی جسمانی رهبر آپو به وجود نیامده است. باید به این امر اشاره داشت. ملاقات‌های هیئت دم پارتی صورت گرفتند. این‌کار در سطح دیالوگ ادامه دارد. وضعیتی فراتر از صحبت کردن و مذاکره وجود ندارد. یعنی از جنبه آزادی جسمانی رهبر آپو، هیچ پیشرفت یا تلاشی وجود ندارد.

پارلمان باید به مسئولیت خود عمل می‌کرد و قانون آماده می‌کرد. اما می‌بینیم که حکومت موجود، یعنی ائتلاف آک‌پ-م‌ه‌پ می‌تواند بصورت دلبخواه قانون تصویب کند. اما در این مورد حتی تلاشی کوچک هم دیده نمی‌شود. چندبار با مدیران دم پارتی ملاقات انجام شد. همیشه امیدها به زبان آورده شدند. به اصطلاح حمایت می‌کردند، اما احزاب در پارلمان گردهم نیامدند، برای آزادی جسمانی رهبر آپو، برای محقق شدن حق امید، هیچ گامی برنداشتند.

هنوز هم فراخوان می‌دهند که پارلمان وظیفه خود را برعهده بگیرد. در چنین وضعیتی اگر پارلمان مسئولیت را برعهده بگیرد چه می‌شود‌؟ ما از زمان ۲۰۱۳-۲۰۱۴ می‌دانیم. آنزمان کمسیون‌هایی ایجاد شدند. ما مطلع هستیم که چگونه از ماهیت‌شان تهی‌شان کردند. اکنون دیده می‌شود که می‌خواهند کمیسیون‌هایی به همان شیوه به وجود بیاورند. اما این کمیسیون‌ها به چنین ساختارهایی مبدل نخواهند شد که روند را مدیریت کنند، راه را برای رهیافت مشکلات بگشاید، روند حقوقی را ادامه بدهد و پارلمان را به کار کردن وادارند. تنها به کمیسیون‌های مشورتی تقلیل خواهند یافت به رئیس‌جمهور، طیب اردوغان آگاهی بدهند.

در رفتار آک‌پ، موضعی جدی که به الزامات عمل کند، وجود ندارد. این امر نیز نشان می‌دهد‌: لازم است از راه مبارزه به حکومت وقت و دولت آک‌پ، فشار وارد شود تا برای دمکراتیک شدن گام بردارد. در این مورد دولت باغچلی فراخوان داد. من قبلا هم گفتم‌: سخنانی خوبی هستند، اما چیزی بیشتر از آن نیستند. حرف وجود دارد اما عملی وجود ندارد. همان وضعیت ادامه دارد. هرچه می‌گذرد تاثیرات سخنان باغچلی کمتر می‌شود، بخاطر اینکه در مورد آن کاری انجام نمی‌شود. به همین خاطر مورد مهمی وجود دارد تا فشار علیه حکومت وقت انجام شود. باید کار و کوشش‌هایی انجام شوند تا این فشارها وارد شوند.

این روند، صرفا روند حکومت و رهبر آپو و یا مدیرت پ‌ک‌ک نیست. روند تمام جامعه است. چیزی که خواسته شده تا انجام شود، به تمام جامعه مرتبط است. فراخوان رهبر آپو برای همگان است. تصمیماتی پ‌‌ک‌ک گرفته است به هر کسی مرتبط است، همگان از آن تاثیر می‌پذیرند. برای همین هم باید هر کسی از این روند، صیانت کند. از وظایف و مسئولیت‌های خود صیانت کند. راه این امر نیز اجرایی کردن مبارزه‌ای موثرتر است. باید چنان مبارزه‌ای انجام شود تا بر حکومت موجود و به ویژه بر آک‌پ، فشار وارد شود. خیلی خب، چنین مبارزه‌ای وجود دارد‌؟ بله وجود دارد.

برای مثال‌، کمپین بسیار مهمی در خارج از میهن آغاز شد. ملاقات با رهبر آپو مطالبه شد. این کمپین خوبی است. لازم است هر کسی این مطالبه را داشته باشد. در ترکیه، در کوردستان و خارج از میهن لازم است هر کسی درخواست ملاقات با رهبر آپو را بیان کند. این درخواست نیز باید در مطبوعات اعلام شود... اما نباید تنها به مطبوعات محدود شود، لازم است مراجعاتی بصورت مستقیم هم انجام شود. لازم است هرکسی این کار را انجام بدهد. از کودکان گرفته تا به سالمندان، زنان،‌ مردان، کارکنان، بیکاران، هرکسی لازم است این درخواست را داشته باشد. این مبارزه مهمی است.

از سوی دیگر، کارزار آزادی بین‌المللی که برای آزادی جسمانی رهبر آپو آغاز شده بود، ادامه دارد. باید این کارزار نیز توسعه داده شود،‌ قویتر شود. به مثابه اینکه به تمام رسیده است نشان می‌دهد، یکی دو ملاقات صورت گرفتند، رهبر آپو فراخوان داد. یعنی اهمیت این مبارزه دیده نمی‌شود. در حالیکه باید این کارزار بیشتر توسعه یافته، ژرف‌تر شده و گسترش پیدا کند. این امر بسیار بسیار مهم و الزامی است.

به علاوه، باید مبارزه حقوقی نیز قویتر شود. این لطف آک‌پ نیست، اما طبق قانون لازم است که پس از ۲۵ سال رهبر آپو در خارج از زندان باشد. باید آزاد می‌بود. قانون اتحادیه اروپا به این شیوه هستند. این قانون برای حقوق ترکیه نیز مصداق دارد. اکنون به ۲۷ سال هم رسیده است، حتی از آن هم گذشته است. به همین خاطر کسانیکه ۳۰ سال از مدت حبس‌شان تمام نشده است را آزاد نمی‌کنند. این مرتبط با وضعیت رهبر آپو می‌باشد. بدین صورت باید مبارزه حقوقی در هر سطحی انجام شود. هرگز نباید ضعیف شود، سست شود.

می‌خواهم مورد دیگری را نیز بیان کنم. مثل اینکه در این مورد،‌ در جعبه پاندورا باز شده باشد. اکنون هر کسی می‌آید و می‌گوید من هم فلان چیز را می‌خواهم، چیز دیگر را هم می‌خواهم. واقعیتی اجتماعی وجود دارد که اثبات شده است، حق آن را هم به خود اختصاص داده است. این درست است که هر کسی حق خود را بخواهد، حق با آن‌هاست. من هم با آنان موافق هستم، چیزی نمی‌گویم. اما اکنون اگر کسی هر چیزی بخواهد، بروی کسی که این درخواست‌ها را از وی دارند، فشار وارد نمی‌شود‌؟ عملی شدن تمام این درخواست‌ها به دمکراتیک شدن ترکیه مرتبط است. دمکراتیک شدن ترکیه نیز با آزادی کوردها و آزادی کوردها نیز با آزادی جسمانی رهبر آپو مرتبط می‌باشد.

در این صورت، لازم تمام درخواست‌ها وجود داشته باشند و مطالبه شوند. حقوق دمکراتیک و حقوق خواسته شود. اما این امر هم باید با آزادی جسمانی رهبر آپو انجام شود. نباید مجزا از آن در نظر گرفته شود. چارچوب باید فراموش نشود. هر کسی وقتی که چیزی خواست، باید آن را در چارچوب دمکراتیک شدن و آزادی جسمانی رهبر آپو  مطالبه کند.

بخاطر اینکه عملی شدن دیگر مطالبات با این مورد مرتبط است. این امر وجود نداشته باشد، محقق شدن دیگر موارد نیز اشتباه خواهد بود. چنین اشتباهاتی یقینا نباید انجام شوند. برای همین هم، خلق‌های‌ما، دوستان‌مان، میهن‌دوستان، جناح‌های دمکراتیک، صلح‌طلب، دوست‌داران و علاقه‌مندان آزادی کوردها و دمکراتیک شدن ترکیه، هر کسی که می‌خواهد در خاورمیانه و جهان حیاتی آزاد و دمکراتیک صورت بگیرد، لازم است مبارزه برای آزادی جسماین رهبر آپو در این روند را بیش از پیش توسعه داده و قویتر کنند. فراخوان ما بر این اساس است.

 

در رابطه با وقایعی که در مناطق جنگی روی می‌دهند

بیانیه‌های مرکز اطلاع‌رسانی و مطبوعات نیروهای مدافع خلق ‌(ه‌پ‌گ-ن‌ر‌چ) وجود دارند. نمی‌خواهم آن‌ها را دوباره بیان کنم. حملات وجود دارند. گاهی شدت می‌یابند و گاهی کاهش پیدا می‌کنند. سلاح‌های شیمایی، هر گونه بمب‌های ممنوعه، از بمب‌های اتمی تاکتیکی گرفته تا سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کنند. به شیوه‌ای سنگین آن سلاح‌ها را بکار می‌گیرند و گریلاها به شهادت می‌رسند. رفقا، باور، ولات و دجله در اواخر ماه می و اوایل ماه ژوئن به شهادت رسیدند. در شخص آنان، یاد تمام شهدای مقاومت زاپ را با احترام گرامی می‌دارم. ما شهادت گریلاها هنوز هم ادامه دارد. از گریلا چه می‌خواهند‌؟

در این مورد می‌خواهم چیزی بگویم. در حال حاضر اگر جنگ گسترش نمی‌یابد، اشاعه پیدا نمی‌کند و تشدید نشده و سنگین نمی‌شود، بخاطر این است که گریلا طبق آتش‌بس ۱ مارس حرکت می‌کند که مدیریت پ‌ک‌ک آن را اعلام کرد. اینگونه است که گریلا بر اساس تصمیمات ۱۲مین کنگره حرکت می‌کند. اگر نه به هر شیوه‌، تحریک و تهییج وجود دارد. به هر شیوه حمله می‌کنند.

درست این است که ما برای این جنگ اعلام آتش‌بس کردیم. ما برای رهیافت مسائل به علت جنگ و برای جلوگیری از جنگ، پیشنهاداتی عملی را ارائه دادیم. این امر به مثابه ضعف درک می‌شود. آنان به سوی آن مناطق روانه شدند و بیش از پیش حمله می‌کنند.

افکارعمومی تا حدی دنبال می‌کند، باید بهتر از این وضعیت مطلع باشد. ما تصمیم گرفتیم که استراتژی مبارزه مسلحانه را به پایان برسانیم. ما تا به پایان بر این تصمیم خود اصرار می‌کنیم و در مورد آن کاملا شفاف هستیم. بر اساس بنیاد استراتژی مبارزه دمکراتیک سیاسی، می‌خواهیم مبارزه آزادی خود را ادامه دهیم. اما انجام آن صرفا از سوی ما، امکانپذیر نیست.

برای مثال، هر کسی از صلح بحث می‌کند، صلح یکطرفه نیست. باغچلی گفت‌ 'پرنده صلح با یک بال پرواز نمی‌کند'. پرنده با یک بال پرواز نمی‌کند، پرنده صلح نیز نمی‌تواند اینگونه پرواز کند. در اینصورت اگر صلح صورت بگیرد، این امر با دو بال امکانپذیر خواهد بود.

بی‌گمان گریلا تحت چنین حملاتی از خود دفاع خواهد کرد. حمله کرده، منهدم می‌کند، به قتل می‌رساند و سپس می‌گوید، تو چرا از سلاح خود دست بر نمی‌داری‌؟ فراخوان می‌دهند می‌گویند سلاح‌هایتان را بر زمین بگذارید، تسلیم شود، به عدالت ما تسلیم شوید، به زندان‌ها بروید. این روند،‌ چنین روندی نیست.

رفیق هِلین در ارزیابی خود بیان کرد، گفت رانت‌خوران جنگی وجود دارند، آنان چنین می‌کنند. بله رانت‌خور و از این دست افراد هر کی که باشند، با اجازه و دستور همین حکومت عمل می‌کنند. عده‌ای به تنها و خودسرانه چنین کاری نمی‌کنند، اگر در مناطق زاپ‌ و متینا به گریلاها حمله می‌شود، در هر ناحیه از مناطق حفاظتی مدیا، پهپادها در حال گشت‌زنی هستند، تمامی این موارد با تصمیم و دستور حکومت وقت و رئیس‌جمهور ممکن می‌باشد. با حکم سیاسی می‌باشد. آنان مسئول هستند.

اگر ادامه بدهند، بی‌گمان گریلا هم قربانی گردن نهاده بر تیغه کارد نخواهد بود. از خود دفاع خواهد کرد، در هر شرایطی از خود محافظت می‌کند. حق دفاع از خود،‌ دفاع مشروع از خود را عملی خواهد کرد. از حق دفاع از خود، دفاع مشروع استفاده خواهد کرد. باید هر کسی این را درک کند.

پ‌ک‌ک‌ از همان مجبور به انجام چنین جنگی شد. عده‌ای آمده و می‌گویند ۴۰ سال است، ۵۰ سال است که جنگ وجود دارد، دیگر این حرف‌ها متوقف شوند. چنین نیست، این ۱۰۰ سال است که جنگ وجود دارد. از سال ۱۹۲۵ تاکنون جنگ وجود دارد. نه تنها در باکور کوردستان، در روژهلات، باشور و روژاوا نیز جنگ وجود دارد. در هر چهار بخش کوردستان جنگ وجود دارد. این امر سیستماتیک، سیاسی و اجرایی شده است. یعنی محصول سیاست و نگرش نیست‌انگارانه و نابودگرانه کوردها می‌باشد. بدین‌صورت جنگ از جانب پ‌ک‌ک آغاز نشده است.

پ‌ک‌ک مقاومتی را آغاز کرد، تصمیم به این گرفت. اما برای دفاع از یک خلق این کار را انجام داد آنهم درحالیکه این خلق هم تحت حمله نسل‌کشی قرار داشت. در برابر حملات، با هدف دفاع در مقابل نابودی، پاکسازی و نسل‌کشی، مقاومت کرد. این امر باید اینگونه آن را دانست.

در رابطه با مبارزه مسلحانه نیز حرف‌هایی زده می‌شود. می‌خواهم از آن هم همینجا بحث کنم. می‌گویند هرگونه مبارزه مسلحانه چیز مناسبی نیست. یعنی می‌گویند‌؛ 'صلح بسیار خوب است، پس در اینصورت برای صلح مبارزه کنیم'.

ما نیز استراتژی مبارزه مسلحانه را به پایان خواهیم رساند. اما نباید فراموش کرد که تمام دستاوردهای دمکراتیک ملی خلق کورد به یُمن مقاومت گریلا به وجود آمد. به مثابه خلق چیزی را  که می‌توانستیم با مبارزه مسلحانه بدست بیاوریم، بدست آورده‌ایم، حتی بیشتر از آن را هم بدست آوردیم. اکنون ما می‌خواهیم از طریق‌ راه‌های مختلف دیگری هم مبارزه را ادامه بدهیم. باید همگان این امر را به درستی درک کنند. در اینصورت زمانیکه چنین ارزیابی‌هایی انجام شدند،‌ باید نگرش انسان‌ها و خلق را سیاهنمایی نکرد. لازم است صحیح درک شود شود و درست راجب آن صحبت کرد.

گریلا از خود در مقابل حملات نابودگرانه دفاع می‌کند. چه کسی می‌تواند در مقابل آن مانع شود‌؟ اگر این امر به زور به کوردها تحمیل شود، کوردها چکار خواهند کرد‌؟ برای دفاع از شرافت خود تا به پایان مقاومت کرده و مقاومت می‌کنند. این کاری شرافتمندانه است. از اعماق تاریخ می‌آیند. یعنی شرافت خود را پایمال نمی‌کنند. باید هر کسی بر این امر واقف باشد.

کسانیکه فکر می‌کنند می‌توانند، شرافت کوردها را شکست دهند، خود به چنین وضعیتی دچار خواهند شد. تاکنون نتوانسته به این هدف برسند، از اکنون به بعد هم نمی‌توانند به آن دست یابند.

در رابطه با وقایع امرالی

در رابطه با وقایع و روند باید بدبین نبود. در این مورد می‌توانم بگویم، ما مصمم هستیم که از جانب خود چیزی که قصد انجامش را داریم را انجام می‌دهیم. ما در سطح کنگره تصمیمات لازمه را گرفتیم. در سطح رهبری نیز تصمیم گرفته شد. من در سخنان قبلی خود نیز آن را عنوان کردم.

شخص رهبر آپو، تغییر و تحولاتی مصممانه انجام داد. حزب را تغییر می‌دهد، متحول می‌کند و مصممانه اینکار را انجام می‌دهد. تمام بافت و ساختار پیشاهنگی انقلابی، بر این اساس خود و روش مبارزه را تغییر می‌دهد، کوردستان و ترکیه را تغییر می‌دهد. ما اصرار داریم. در این موضوع باید چیزی دیگری به وجود نیاید. بازگشت از پایان دادن به کار و فعالیت‌ها تحت نام پ‌ک‌ک غیرممکن است. ما به پیش‌روی خود می‌نگریم.

چنین است، تصمیم گرفته شد. پارادایم نوین وجود دارد. بر استراتژی نوین تصمیم گرفته شد. در این مورد موارد قبلی انجام شدند و دستاوردهایی بدست آمدند، برای ویژگی‌های روند از کنون به بعد، پیشبینی، مدیریت کردن این امر به شیوه‌ مثبت نگریستن، ارزیابی و تصمیماتی وجود دارند. خود به خود حرکت نمی‌کند. ما مصمم هستیم که استراتژی مبارزه مسلحانه را به پایان برسانیم. ما تصمیم گرفتیم. یقینا به مثابه قبل در خط مبارزه مسلحانه حرکت نمی‌کنیم. اما این بدان معنا نیست که 'زمان حملات برای نابودی و پاکسازی به پایان رسیده است، انکارگری وجود دارد، از خود دفاع نخواهیم کرد'‌. این خلق از خود دفاع خواهد کرد. برده نخواهد ماند. کسانیکه منتظر چیزی خلاف این امر هستند، خود را فریب می‌دهند.

 

راه و روش‌هایی با خود به وجود خواهد آورد. همچنین روند نوین بیش از پیش مطابق ویژگی‌های شرایط و وضعیتی مبارزه را به وجود خواهد آورد. بدین‌صورت است که شرایط نظامی و سیاسی را نیز مشخص خواهد کرد. این را تنها ما مشخص نمی‌کنیم. ما مطابق با شرایط حرکت می‌کنیم. اگر وضعیتی دمکراتیک وجود داشته باشد، ما نیز استراتژی مبارزه سیاست دمکراتیک را برای خود اساس خواهیم گرفت. این در صورتی است که ترکیه دمکراتیک شود...

اما اگر به این شیوه نباشد‌؟ اگر دمکراتیک بودن نباشد، انکارگری، نابودگری ادامه یابد، آزادی بیان و سازماندهی به تمامی از میان برداشته شود، علیه کوردها قتل‌عام تحمیل شود... کوردها همیشه و در همه جا مقاومت خواهند کرد. در مقابل تحمیلات نسل‌کشی کار دیگری وجود ندارد که انجام شود. بجز این امر‌، ما در مورد ادامه دادن روند کاملا از جانب خود مصمم هستیم.

می‌خواهم مورد دیگری را نیز بیان کنم. ما از موضع آک‌پ بحث کردیم. سخنان باغچلی خوب و مناسب هستند. کمی امیدبخش است. اما الزامات این سخنان عملی نمی‌شود. هرچه می‌گذرد تاثیر این گفته‌ها کمتر می‌شود، تاثیر خود را از دست می‌دهد.

در اصل تمام بدبینی‌ها و سردرگمی‌های کنونی به همین خاطر است. تلاش ما نیز بر اساس دنبال کردن این مورد است، برخوردهای جامعه در شهرهای آمد و وان در مطبوعات نشان داده می‌شوند. نگرانی‌هایشان به حق است... دلیل آن را نیز خودشان بیان می‌کنند‌‌: 'این حکومت، آک‌پ کار دیگری انجام نمی‌دهد‌؛ حیله‌گری می‌کند، در حال بازی است'. بی‌گمان حق ‌دارند. اما تنها به حق بودن برای پیروزی کفایت نمی‌کند.

هیچگونه تدارکاتی از سوی آک‌پ وجود ندارد، در این موضوع ما کاملا شفاف هستیم. کسانیکه سال ۲۰۰۹ را دیدند می‌تواند دوباره به یاد بیاورند. در ابتدا گفتند‌‌‌‌‌، ‌'ما گشایش کوردها' را می‌خواهیم، سپس در انتخابات ۲۹ مارس در زمانیکه کوردها اکثریت را بدست آوردند، 'گشایش ملی' به 'گشایش اتحاد ملی' تغییر پیدا کرد. زمان را طول دادند، خواستند ادامه بدهند و دیگران را مشغول کنند. پس از اینکه رهبر آپو و جنبش، کارهای صحیح و لازمه را انجام دادند در ماه نوامبر کارهایی انجام دادن مثل اینکه علیه‌شان کودتا صورت گرفته است، خواستند اینگونه نشان بدهند.

طیب اردوغان آنزمان گفت، 'ما بین‌می‌بریم و از اول آغاز می‌کنیم. از ابتدا شروع می‌کنیم' و سپس خشونت را تحمیل کرد. اکنون نیز به همان شیوه دارای تدارکاتی جدی نیستند. این امری مشخص است.

تغییری جدی در این روند نشان داده نمی‌شود. همیشه قصد طولانی کردن زمان را دارند، تلاش می‌کنند تا بر وقایع نظارت کنند. اپوزوسیون نیز در این مورد سیاستی موثر را عملی نکرد. چرا‌؟ بخاطر اینکه رهیافت مسئله کورد وضعیتی که تحمیل شود نیست. بلکه اتحاد می‌خواهد. اما می‌بینیم که با یکدیگر درگیر شده‌اند. جنگ اقتدار، جنگ منافع... با اپوزوسیون و حکومت، خود را تداوم می‌بخشند.

اما نمی‌بینند که ترکیه در چه حالی است. تلاشی جدی وجود ندارد. هر چیزی در حد گفتار می‌باشد... هر کسی، جامعه، جوامع ترکیه منتظر عمل هستند، منتظر عملکرد می‌باشند. می‌خواهند تغییر ببینند. اکنون این را بیان می‌کنم‌: سخن و انتقاد کفایت کننده نیست. فراخوان رهبر آپو تنها برای این نیروها نمی‌باشد. تصمیمات پ‌ک‌ک صرفا برای این نیروها نمی‌باشد، تنها انتقاد کردن از آنان، گفتن 'چرا انجام نمی‌دهند' کفایت نمی‌کند. باید جامعه انجام بدهد، خود کارهایی را انجام بدهند.

گفته شد که فراخوان داده شد، از طرفین جامعه مدنی، با گفتن 'ما صلح را می‌خواهیم'، رهبر آپو فراخوان داد، پ‌ک‌ک نیز تصمیم گرفت. گفت، 'ما استراتژی مبارزه مسلحانه را به پایان می‌رسانیم'، بفرما، راه گشوده شد. در اینصورت صلح به مبارزه نیاز دارد. باید مبارزه‌ای فعالانه انجام شود. در این مبارزه کاستی‌هایی وجود دارد. جناح‌های مختلفی مبارزه می‌کنند، به‌ویژه عرصه‌های باکور کوردستان و ترکیه. در دیگر مناطق نیز تاکنون تا سطحی قابل توجه مبارزه وجود دارد. همانگونه که قبلا هم گفتم‌‌‌؛ باید این امر با آزادی جسمانی رهبر آپو در همه جا یکی شود. اما لازم است این امر باید بصورتی قوی انجام شود. کم است. یعنی دمکراتیک شدن با مبارزه ممکن می‌باشد. صلح با مبارزه به دست می‌آید، برای همین هم به مبارزه‌ای موثرتر نیاز می‌باشد.

از سوی دیگر، سازماندهی شدن و آموزش باید در همه جا بهتر و بیش از پیش انجام شود. لازم است از این فردگرایی گذار کرد. پ‌ک‌ک تا به پایان در را به روی آن گشوده است. مبارزه مسلحانه را متوقف کرد. برای اینکه سیاست دمکراتیک انجام شود. در اینصورت سیاست دمکراتیک باید با خروش حرکت کند. هم از جنبه مبارزه و هم از جنبه سازماندهی... لازم است خود را به همه جا برساند. لازم است هیچ جایی از ترکیه نمانده باشد که خود را به بدانجا نرسانده باشد. درست این است که خود را به تمام انسانیت برساند. سخن گفتن در مقابل مطبوعات و بر زبان آوردن چند سخن، کفایت کننده نیست. ممکن است به آن گوش داده نشود. عمل لازم است.

می‌گویند‌‌‌، 'چه چیزی تغییر کرد، باید چکار کنیم‌؟'... باید از فردگرایی و حیات مادی، خود را کمی دور کرد، خود را تغییر داد. باید کار کرد. قابل اطمینان شدن، اجتماعی بودن راستین و کومینال بودن از الزامات آن است. باید شب و روز در این موضوع تلاش کرد. این امر به انسان‌ها آموزش می‌دهد.

اما عملی نمی‌شود، اینگونه است که حکومت به شیوه فشار می‌آورد. در مقابل این امر مقاومت بسیار کم می‌ماند. در کوردستان حتی یک درخت باقی نگذاشتند. بیشه‌زار و طیبعت را غارت می‌کنند. تنها گاهی در مطبوعات بازتاب می‌یابد. چند روز قبل در شهر آمد، جنبش اکولوژی ایجاد شد. ما آن را دنبال کردیم. به آن‌ها درود فرستادیم. بسیار خوب است، اما تنها ایجاد شد و به پایان رسید. جنبش اکولوژی تنها با نشستن پشت میز در یک شهر عملی نمی‌باشد. باید در همه جا، در کوهستان‌ها، در باغچه‌ها، در دشت‌ها، در روستاها و محله‌ها باشند... در تمام عرصه‌های حیات حضور داشته باشند. اکنون طبیعت در مقابل چشم‌ها، غارت، ویران و نابود می‌شود.

در مقابل این امر نیز مقاومتی وجود دارد اما بسیار ضعیف می‌باشد، از هم گسیخته است. باید بیش از پیش موثر باشد. باید قیام کننده باشد.

تا به این سطح وارد شهر شدن کار درستی نیست. بخصوص کسانیکه در مناطق بوتان، زاگرس، روستاهای کوردستان رفته‌اند، درست است تغییر مکان می‌هند، زمانی لازم بود. این مطابق با الزامات زمان گذشته بود. اما هنوز هم یکبار دیگر وضعیت را ارزیابی کنند، کار درستی خواهد بود. پیشنهاد می‌کنم. موردی که تحمیل شود نیست. در آن شهرها نمی‌توان چیزی را بدست آورد. اگر ممکن باشد می‌توانند به روستاهایشان بازگردند، به خانه‌هایشان بازگردند. از کوهستان، دشت، آب، غنای زیرزمینی و روزمینی و درخت‌هایشان صیانت کنند. حیات با آن‌ها وجود دارد. جامعه شدن با آن‌ها ممکن است.

اگر نه در آن شهرها با زندگی به دور از هر چیزی نمی‌توانند چیزی را بدست بیاورند. در این چارچوب به یک ارزیابی مناسب نیاز می‌باشد. اگر به این شیوه باشد، موارد بسیاری وجود دارند که مبارزه در راه آن‌ها انجام شود، کنش‌های بسیاری می‌توانند انجام شوند.

زنان، جوانان، می‌توانند برای آن پیشاهنگی کنند. باید هم پیشاهنگی کنند. باید هر کسی ارزیابی داشته باشد. به مثابه یک پیشنهاد آن را ارائه می‌کنم. هر کسی می‌تواند این موارد را دوباره بنگرد،‌ بجای اینکه در شهرها و به این شیوه باقی بمانند... بروی زمین مثل جامعه‌ای آزاد وجود داشته باشند، به شیوه‌ای زیبا زندگی کنند. زندگی در اینجاست و باید از آن صیانت کرد.

شیوه‌ای دیگر دل انسان‌ها را تکه تکه می‌کند. وحشی‌گری، ناجوانمردی... انسان‌های خائن تلاش می‌کنند تا انسانیت را نابود کنند. فردا آب و هوا تغییر خواهد کرد، آبی باقی نخواهد ماند، باران و حیات وجود نخواهند داشت. می‌خواهند کوردستان زیبا را به بیابان مبدل کنند. خاکی که در کتب مقدس به آن 'بهشت' گفته شده است... لازم است از آن صیانت کرد. میهن‌دوستی چنین است، آزادیخواهی و سیاست دمکراتیک چنین است. برای همین هم باید برنامه‌ریزی بهتر انجام شود، صحیح درک شده و بجای گفتن 'فلان و بهمان کسی این کار را نکرد' باید گفت 'من خود می‌توانم چه کاری انجام دهم'. یعنی لازم است هر کسی تصمیم و برنامه‌های جدیدی انجام بدهد، متحد شوند، سازماندهی کنند و مبارزه همه‌جانبه را انجام دهند. من خواستم به مثابه یک فراخوان، در اینجا این موارد را بیان کنند.

 

جنگ اسرائیل و ایران

جنگ اسرائیل و ایران چنان جنگی است که آشکارا انجام می‌شود. این خطر وجود داشت که همیشه وضعیت به این سطح برسد. بی‌گمان این امر با به وجود آمدن مدرنیته کاپیتالیست در ۱۰۰ سال اخیر مرتبط می‌باشد. با جنگ جهانی سومین مرتبط می‌باشد که در سال‌های ۱۹۹۰-۱۹۹۱ با جنگ خلیج به منصه ظهور رسید. بصورت اساسی یکی از خطرناکترین نتایج برهه‌ای که در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با جنگ غزه آغاز شد همین می‌باشد. بی‌گمان این تمام نتایج نیست. ما همان زمان نیز این ارزیابی را انجام دادیم‌: چرا صورت گرفت، چه می‌شود‌؟ سپس گفتیم، لبنان خواهد شد، سوریه خواهد شد، پس از اینکه سوریه به ۲ بخش تقسیم شد‌؛ از یک‌سو ایران و از سوی دیگر نیز ترکیه وجود داشت. کدامشان در ابتدا به موضوع بحث مبدل می‌شد‌؟ اکنون دیده می‌شود که ایران به موضوع بحث مبدل شده است. این جنگ ممکن بود که عملی شود، آیا مجبوری بود‌؟ ما ارزیابی کردیم، اما در عین‌حال فکر می‌کردیم که ممکن است انجام نشود. سپس دیدیم که هر کسی را مثل خودمان ارزیابی می‌کنیم. مطابق نگرش ما، مطابق نگرش‌ما این امر قتل مردمان است. به هیچ شیوه در حیات جایی ندارد. اما این نگرش و سیاست سلطه‌گرا و دولتی، واقعیت دولت ملت، فجایع دو از عقل را نیز به وجود می‌آورد. ما می‌گفتیم، تا این اندازه ریسک نکنند. اما می‌بینیم که تا اندازه بسیاری ریسک را در نظر گرفتند. مشخص نیست این جنگ تا کجا گسترش خواهد یافت، نتایج آن چه خواهد بود. ممکن است عملی نباشد که هر چیزی به آسانی انجام شود. ممکن است نتوان هر چیزی را به دل خود انجام داد. ممکن است ایران به منبع از هم گسیختگی و تجزیه جدید مبدل شود، منبع یک جنگ در اینجاست. یعنی این جنگ توانایی اشاعه را دارد. وضعیتی که راه را برای آن هموار کند وجود دارد. این سیستم مدرنیته کاپیتالیست چرا تا بدین اندازه ریسک کرد. استعمارگری و سلطه‌گری چرا تا این اندازه وجود دارد‌؟ این است راه انرژی، بیش از پیش استعمارگری، گسترش بیشتر سرمایه. سلاح‌های کنونی و تمام سلاح‌ها را گردهم آورده، بکار می‌گیرد، آزمایش می‌کند و برای ساخت سلاح‌های جدید نیز امکاناتی می‌آفریند. یعنی بدین شیوه است که شرکت‌های سلاح‌‌سازی، سرمایه‌داران تجارت، شرکت‌های ساختمان‌سازی سودمند خواهند شد. اسرائیل فرومی‌پاشد، ایران فرومی‌پاشد. فردا در جاهایی که فروپاشیده‌؛ از اکراین تا غزه و دیگر مناطق، می‌گویند بیایید از نو بنا کنیم. درست کن، یکبار دیگر خراب کن، دوباره دست کن. چنین سیستمی روی کار است که به انسان‌ها خدمت نمی‌کند، اما به سودمندی عده‌ای خدمت می‌کند. تجارت این کار را انجام می‌دهند. از سوی دیگر ما می‌گفتیم، حکومت ایران می‌تواند از خود بصیرت نشان بدهد. در موضوع لبنان و سوریه گفته بودیم که بصیریتی کفایت کننده نشان نداده است. ما بر آن ارزیابی‌ها واقف هستیم. ما می‌گفتیم در آنجاها نتوانستند استفاده کنند، ندیدند، خود را بزرگنمایی کردند و غیره. اما کمی دیگر این را بهتر دیدند، می‌توانند با بصیرت بیشتری حرکت کنند. زیرا زمانیکه به علت جنگی به این شیوه مبدل شدند، علی خامنه‌ای برای صدام حسین همان سخن را بیان کرده بود. گفته بود، مرد بی‌بصیرت، نمی‌تواند خلق خودش را مدیریت کند. کسی که برای دیگری این را گفته بود، چرا خود موضعی جداگانه نشان می‌دهد، چرا از این وضعیت گذار نکرد. در اینجا همان نگرش وجود دارد: من، منفعت، سلطه. طی ۳۵ سال از جنگ خلیج تا به امروز، ملی‌گرایی، ملی‌گرایی دولت بعث و ناصری، شکست خورد، فروپاشید. نتوانست از خود بصیرت نشان بدهد. حتی مقاومت فلسطین نیز به این شیوه بود. با القاعده، اخوان المسلمین، داعش، دین‌گرایی، تکه تکه شد،‌ فروپاشید. نتوانست کاری کند و در نتیجه در چارچوب منفعت نظام به کار گرفته شدند. شیوه ملی‌‌گرایی و دین‌گرایی شیعه می‌توانست از آنان درس بگیرد، ما اینگونه فکر می‌کنیم. آنان نیز با همان عاقبت روبرو می‌شوند. مشخص است که این نگرش دولت ملت، نگرش سلطه در همه جا مثل هم است. این نیروی سلطه‌گرا و دولت به معنای جنگ است. درست نیست که این امر تنها با شخصیت نتانیاهو و خامنه‌ای بیان شود. آنان نمایندگان نظام، نگرش و سیاستی هستند. باید این سیستم به خوبی دیده شود. باید این سیاست و نگرش ارزیابی شود. آنان بانی نتیجه‌ای تا به این اندازه سنگین برای انسانیت هستند. خاورمیانه به دریای خون مبدل شده و اکنون نیز هر چه می‌گذرد تشدید می‌یابد. ضرر آن بر ضد خلق‌ها می‌باشد. مشخص است که این امر بهتر دیده خواهد شد. برای آنان نتیجه چگونه خواهد بود. چیزی که دیده می‌شود این است‌؛ نظام مدرنیته کاپیتالیست بین‌المللی، اسرائیل را به مثابه نیروی ضربه بکار می‌گیرد، ساختار سیاسی که با جنگ جهانی اول ایجاد شد را تغییر می‌دهد، در چارچوب منفعت سرمایه علیه خلق‌ها، در چارچوب نیازهای راه انرژی که در تلاش ایجادشان هستند، این امر هژمون اسرائیل را نشان می‌دهد. برای عملی کردن این امر هرگونه حمله‌ای را انجام می‌دهند. اسرائیل تنها نیست، در پشت اسرائیل، آمریکا وجود دارد، همراه با هم این کار را انجام می‌دهند، ناتو و انگلستان وجود دارند. آمریکا، انگلیس و اسرائیل همراه هم، نظامی را مدیریت می‌کنند. اما آلمان، فرانسه و تمام اروپا نیز پشت آنها هستند. در واقع حمایت خود را نیز آشکارا بیان می‌کنند. از اینجا می‌توان درک کرد، که هرکسی تسلیم آنان نشود را نابود می‌کنند. تسلیم شدن را علیه حکومت ایران تحمیل می‌کنند، می‌گویند رد کرده است. گفته‌های حکومت ایران چنین است. لازم است که برهه سطح تحمیل تسلیمیت نمی‌رسید. پس از اینکه به این جا رسید، نمی‌توان گفت 'این امر علیه من تحمیل می‌شود، من چکار کنم'. تو باید در زمان مناسب می‌دیدی، در زمان خودش سیاست به‌وجود می‌آوردی، تدبیر می‌گرفتی. تو چنین زمینه‌ای را از بین می‌بردی. راه آن چه بود‌؟ تو نگرش و سیاستی را در ایران حاکم می‌کردی تا راه و زمینه چنین مداخله‌ای را از بین می‌برد. در بنیاد تاریخی ایران چنین چیزی وجود دارد. عرصه‌ای است که می‌تواند برای دمکراسی گشایش ایجاد کند، عرصه‌ای مرکزی است که تفکرات آزادی در آنجا توسعه یافته‌اند. اجتماعی‌بودنش بسیار قوی است. تو کاری می‌کردی تا خلق‌ها نفس بگیرند. از زنان گرفته تا هرکسی دیگر‌؛ به هرکسی فشار وارد کرد. این است فشارهایی که تو وارد می‌کردی، به حمله مبدل شده و دوباره به تو برگشته است. سپس نیز تو به وضعیت ‌'چه کنم' می‌افتی. یعنی راه چاره وجود داشت، می‌توانست کمی تغییر و تحول دمکراتیک ایجاد کند. زنان دو سال قبل قیام کردند و گفتند 'ژن ژیان آزادی'. جوانان و جامعه از آن حمایت کردند. می‌خواستند بهتر زندگی کنند. من آنزمان گفتم، شما از آنان زنان چه می‌خواهید، در آن کشور زندگی می‌کنند،‌ بگذارید آزادانه زندگی کنند. مگر این حق آنان نیست‌؟ اما آن‌ها ‌(حکومت) به شیوه‌ای بسیار سخت حرکت می‌کردند که نتیجه‌ آن نیز وضعیت کنونی است. دین‌گرایی، ملی‌گرایی، جنسیتگرایی و علوم پوزیتیویستی نتایجی که همراه خود ر خاورمیانه به دنبال داشته است، چنین است. در حالیکه کوردها تلاش کردند، دیگر خلق‌ها کوشش کردند، مطالبه کردند. یعنی راه رهیافت وجود داشت. رهبر آپو راه رهیافت را ایجاد کرد، دمکراتیک شدن، ملت دمکراتیک. حتی اگر اسلام هم باشد دمکراتیک باشد. حتی رهبر آپو پیمان‌نامه مدینه را به مثابه مستندی که ارزیابی شود مشخص کرد. برای دمکراتیک شدن فراخوان داد. اما به هیچکدام از آن فراخوان‌ها گوش ندادند، سلطه‌گری سخت را تحمیل کردند. بله، ایران اکنون با جهان روبرو شد، با جهان رودرور شد. مشخص است که نظام مصمم می‌باشد تا این رژیم را تغییر دهد. راه دیگری باقی نماند. می‌توانست از آن مانع شود، می‌باشد از آن مانع می‌شد.

از سوی دیگر اسرائیل می‌گوید با خرد کردن کسیکه با من ضدیت می‌کند، از امنیت خود دفاع می‌کنم. حکومت ایران نیز می‌گفت، با خرد کردن خلق‌ها از امنیتم محافظت می‌کنم. نگرش همان نگرش بود. در حالیکه امنیت چنین امکانپذیر نخواهد بود. امنیت همراه هم ممکن می‌شود، به تنهایی نیست. اگر جامعه یهودی به شیوه‌ای آزادانه زندگی کند، اگر پیرامونش آزاد باشند، خلق‌های خاورمیانه آزاد باشند، با آن‌ها در اتحادی دمکراتیک باشند، در اینصورت است که می‌توانند آزادانه زندگی کنند. اگر نه با فشار و برده کردن تمام خلق‌ها، تو آزاد نخواهی شد. در پیشرفت ایدئولوژی سوسیالیسم، یهودی‌ها نیز موثر بودند. گفتند جامعه‌ای که جامعه‌ی دیگر را خرد کند نمی‌تواند آزاد زندگی کند. بله، اکنون نتیجه‌ای نظامی بدست می‌آورند، مشخص است که از راه انرژی هم نتیجه‌ای بیشتر کسب خواهند کرد، اما این امر آزادی جامعه یهودی نخواهد بود، به آزادی اسرائیل منجر نخواهد شد. ما دوباره بیان می‌کنیم، امنیت در ذهنیت ملت دمکراتیک وجود دارد، در اتحاد خاورمیانه وجود دارد. پیشنهاد رهیافتی که رهبر آپو ارائه کرده است، یگانه پیشنهادی است که می‌تواند حیات دمکرات و آزاد را عملی کند.

مردمان روژهلات کوردستان

خلق کورد از این منظر، به خلقی مبدل شد که بیش از پیش هوشیارانه و با مسئولیت عمل کرد. قبلا فشارهایی وارد آوردند اما خلق مقاومت کرد. در همین اواخر هم گفتند اگر فشار بیاورید دوباره هم مقاومت خواهیم کرد. در عین‌حال برای تغییر و گذار از فشار، برای عمل به دمکراتیک شدن، همیشه زمینه را مناسب کردند. نشان دادند که آنان طرفدار خشونت و ضربه نیستند. ایستار جامعه کورد در روژهلات کوردستان، ایستار خوبی است. یعنی از چیز دیگری بجز حیات آزاد را قبول نکرد، در حیات آزاد و بدست آوردن حقوق دمکراتیکش اصرار کرد، زمانیکه نیاز بود با مقاومت موضع گیری کرد، اما برای اینکه این مورد از راه‌های دمکراتیک و سیاست عملی شود، بسیار تلاش کرد. اکنون موضع صحیح همان است. در این چارچوب می‌توانم چنین بگویم‌؛ فراخوان ما برای تمام جنبش‌های کوردی بدین شرح است‌: این وضعیت، وضعیت جدیدی است. از مدت‌ها قبل، جنبش‌ما و رهبر آپو همیشه فراخوان اتحاد ملی را دادند.  گفتند، این امر را در کنگره ملی کوردستان عملی کنیم. اکنون دقیقا زمانی است که برای تشکیل این کنگره کار شود و پیرامون این کنگره اتحاد ملی به وجود بیاید. اگر ما اکنون نتوانیم این کار را انجام بدهیم، پس چه زمانی آن را عملی خواهیم کرد‌؟ به همین خاطر لازم است تمام سازمان‌های کورد، تمام میهن‌دوستان در چارچوب معیارهای میهن‌دوستی، چنین سیاستی را عملی کنند. لازم برای اتحاد ملی کوردستان تلاش شود. موارد شخصی، سازمانی لازم است به کناری گذاشته شوند، هرکسی در آن مشارکت کند. یکصدا حرکت کنیم، زمان آن فرا رسیده است. باید بتوانیم این کار را انجام دهیم. با این درخواست،‌ فراخوان‌هایی وجود دارند. پژاک بیانیه داد، فراخواند. ما این فراخوان را درست و با معنا می‌بینیم. برای مثال، تمام سازمان‌های کوردی، تمام میهن‌دوستان باید با همان موضع باشند. اگر اکنون متحد شوند، به شیوه‌ای عظیم دستاورد خواهند داشت. در خط حیات آزاد و سیاست دمکراتیک، اتحاد ملی کورد را بنا کنید، در این اتمسفر جنگ بیش از همگان، آنها هستند که دستاورد خواهند داشت. این امری قطع به یقین است، فراخوان ما برای تمام احزاب است. تمام احزابی که خود را میهن‌دوست می‌بینند را چنین فرامی‌خوانیم. دقیقا زمان حرکت همراه یکدیگر است، زمان اتحاد است.

برای خلق روژهلات کوردستان نیز می‌گویم. بی‌گمان وضعیتی خطرناک وجود دارد. مشخص نیست که چه چیزی روی خواهد داد، باید بسیار دقت کرد، سازماندهی داشته و آماده بود. جامعه باید از خود دفاع و محافظت کند. باید حمایت و حیات مشترک قویتر شود. اما تاجاییکه بتواند باید به وضعیتی جنگی وارد نشود و بسیار با دقت و حساس حرکت کند. هرگز نباید خود را از خط ملت دمکراتیک دور کند. لازم است اتحاد خلقی خود را بنا کند‌، سازماندهی خود را با تمام خلق‌های ایرانی بر اساس بنیاد بنا کردن خودمدیریتی دمکراتیک مشترک دارای ارتباط و اتحاد باشند. اتحاد ایران دمکراتیک بسیار مهم است. خلق کورد در روژهلات کوردستان با ‘ژن ژيان آزادی’ برای قیام مهمی پیشاهنگی کرد. می‌تواند در چنین برهه‌ای نیز برای اتحاد دمکراتیک پیشاهنگی کند، به خود اطمینان داشته باشد. به جنگ‌های نامناسب وارد نشود، اما تدابیر لازمه امنیتی خود را همیشه اتخاذ کند. همیچنین باید بداند و از آن مطمئن باشد که کوردهای هر چهار بخش و خارج از میهن، حامی آنان هستند. آنان از خلق کورد در روژهلات کوردستان حمایت و پشتیبانی می‌کنند. تا به پایان از آنان حمایت خواهند کرد. باید به خلق کورد، به نیروهای دمکراتیک و آزادی‌خواه، اعتماد و اطمینان داشته باشند.

تاثیر بر ترکیه

در رابطه با تاثیر جنگ اسرائیل و ایران بروی ترکیه، دولت باغچلی صحبت کرد. اصلا لازم نیست که ما بیان کنیم. من قبلا هم گفته بودم، تاثیر حرف‌های باغچلی کم شده است.

پس از حرف‌های دولت باغچلی من منتظر بودم که دو موضوع را یکی کند. اول، اگر چنین باشد، موضع صحیح چگونه است و باید خیلی زود به سوی آن برود. باید فورا به سوی مبارزه دمکراتیک شدن حرکت می‌کرد، ترکیه را به عرصه‌ی دمکراتیک مبدل می‌کرد، به سوی رهیافت دمکراتیک مسئله کورد که زمینه‌ای برای مداخله‌ای از خارج در ترکیه نمی‌دهد حرکت می‌کرد. کسانیکه این کار را نکردند باید هرچه زودتر دست به کار می‌شدند. لازم بود دچار ترس و نگرانی می‌شدند. این به چه معناست‌؟ می‌گویند‌؛ این حمله در عین‌حال علیه ماست. ما محاصره می‌شویم. از طرف شرق و این هم از طرف غرب از خارج هم که در محاصره هستیم. یعنی از سمت قبرس تا یونان راه می‌گشایند.

از جنوب سوریه تا به لبنان محاصره شده‌اند. اکنون نیز از سمت ایران محاصره می‌شوند. اگر واقعا از همچنین چیزی بحث می‌کنند، پس باید به نگرانی و ترس بزرگی دچار می‌شدند. باید حرکتی انجام می‌شد اگر که موضعی صحیح نشان داده می‌شد. اما چنین نشد، چنین چیزی روی نداد.

دولت باغچلی گفت. در دو منطقه به موضوع بحث مبدل شد، پس از آن هم فراموش شد. آن را به موضوع روز مبدل نکردند، راجبش گفتگو نکردند. سیاستی در این چارچوب ایجاد نکردند. اما دولت باغچلی یک واقعیت را بیان کرد. ما نیز این مورد را به صورتی آشکارا بیان کردیم. زمانیکه آن را بیان می‌کنیم نیز می‌گویند ‘تهدید می‌کنند’. رهبر آپو ابراز می‌کرد، آنان می‌گفتند ‘تو ما را تهدید می‌کنی‌؟’ حکومت موجود، این جناح‌های ملی‌گرای بدین گونه درک می‌کردند. ما نمی‌گوییم. رئیس کل م‌ه‌پ‌، دولت باغچلی می‌گوید. یعنی چه چیزی را چگونه درک می‌کنند، فرقی ندارد، بگذار همانگونه درک کنند.

بله، چیزی را که بیان می‌کنند درست است. ترکیه محاصره می‌شود. نوبت ایران و ترکیه رسیده است. اکنون ایران را هدف گرفته‌اند. سپس نیز نوبت ترکیه می‌باشد. حمله علیه ایران بی‌گمان به این شیوه حمله علیه ترکیه نیز می‌باشد.

لازم است ترکیه این واقعیت را بداند‌: حملات موجود، همچنین حملاتی که از جنگ خلیج ۱۹۹۱ تاکنون در خاورمیانه انجام شده‌اند به همین علت می‌باشند‌: برای همین می‌خواهند تمام بافت و ساختار سیاسی در خاورمیانه که بر اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه تکیه داشت را پاکسازی کنند.

ادامه دارد...