امیر کریمی، رئیس مشترک حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در رابطه با دستور کار انتخابات ریاست جمهوری در ایران، میزان مشارکت، شکافهای میان حاکمیت و مردم، موضع خلقهای ایران، «انقلاب ژن، ژیان، آزادی» و احتمالات پیشرو برای خبرگزاری فرات (ANF) ارزیابی نمود.
مصاحبه با امیر کریمی، رئیس مشترک حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) به شرح زیر است:
۱- انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شد که همچنان میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد شد و شکاف میان حاکمیت و مردم پر نشد. بنابراین وضعیت پیشرو را چگونه ارزیابی میکنید؟
امیر کریمی: انتخابات ریاستجمهوری ایران در شرایط خاصی برگزار شد. رئیسجمهور پیشین به شیوهای مشکوک جانش را از دست داد. مرگ مشکوک رئیسجمهور قبلی نشان از بحرانهای بسیار عمیق و تنشهای بسیار جدی در داخل خود نظام است. این انتخابات بعد از آشکار شدن بیشتر این بحرانها برگزار شد و یکی اینکه این انتخابات بعد از انقلاب زن زندگی آزادی برگزار شد و ما میدانیم که انقلاب ژن، ژیان، آزادی تأثیرات بسیار عمیق و جدی بر ذهنیت فرد و جامعه ایرانی گذاشت. و تغییرات برگشتناپذیری در جامعه ایرانی پدید آورد. در این انتخابات اکثریت جامعه رأی ندادند. عدم مشارکت مردم به این علت نبود که از نظام دلگیر بودند یا انتطاراتی داشتند که برآورده نشده بود، یعنی یک کنش منفعلانه و پسیف نبود برعکس، یک کنش خیلی فعال و یک موضعگیری سیاسی با اهداف بسیار مشخص بود. در این موضعگیری مردم، انقلاب ژن، ژیان آزادی و آرمانهای آن و نیز جایگزینی که همین انقلاب مطرح میکند را قبول کردند و مشروعیت سیستم حاکم موجود را نفی کردند. و این یک کنش سیاسی فعال است و مردم به شیوه یک رفراندم عمل کردند. اکثریت جامعه ایرانی مشروعیت نظام موجود را زیر سوال بردند، بلکه جایگزین آن را هم مطرح کردند. آنها جایگزین را در دست دارند و برای آن انقلاب کردهاند. کسانی هم که در انتخابات شرکت کردهاند نه اینکه طرفداران نظام هستند. بخشی از این مردم از سر ناچاری و از ترس اینکه مبادا تندروانی که خود را اصولگرا مینامند بتوانند با به دست گرفتن حاکمیت، بحرانها را بیشتر کنند، رأی دادند. قدرتطلبان میخواهند جامعه را بیشتر به قعر بحران و بیچارگی فروببرند و اینجاست که این عده از مردم بین بد و بدتر یکی را انتخاب کردند. یعنی چیزی را که به آن انتخاب اهون شر(شر بهتر) میگویند. اینجا نیز مردم یک موضعگیری سیاسی اتخاذ کردند. در نتیجه از انتخابات موجود اصلا نمیتوانیم مشروعیت نظام را استخراج کنیم. در واقع نظام و طرفدارانش در اقلیت محض هستند. انتخابات ریاستجمهوری ایران خیلی مشخص به نظام جمهوری اسلامی فهماند که مردم نه تنها موضعگیری دارند، بلکه جایگزین هم دارند. ما بر این باوریم که هسته قدرت جمهوری اسلامی این پیام را دریافت کرد اما اینکه چطور با آن برخورد خواهند کرد، این را در عملکرد آینده نظام خواهیم دید. ما این انتخابات را تحریم کردیم، یعنی از مردم خواستیم که مشارکت نکنند. برچه مبنا؟ بر این مبنا که این عدم مشارکت را بخشی از تداوم انقلاب ژن، ژیان، آزادی میدانیم و آنجا مردم یک کنش فعالانه در چارچوب و ادامه همان انقلاب از خود نشان دادند و این سیاست ما در قبال مسئله انتخابات و ادامه انقلاب ژن، ژیان، آزادی بهمثابه یک ابتکار عمل بود و همه شاهد بودیم که انتخاب مردم یعنی انقلاب زن، زندگی، آزادی پیروز شد.
۲- آیا رژیم پس از انتخابات، قادر به گذار از بحرانها و حل آن خواهد شد؟ آیا سیستم جمهوری اسلامی با وضع موجود توان ایجاد تغییر را دارد؟
کریمی: اینکه آیا نتیجه انتخابات منجر به خروج از بحرانها و ایجاد گشایش در سیستم جمهوری اسلامی می شود یا نه جواب ما این است که خیر چنین چیزی تقریبا ناممکن است. به چه دلیل؟ به این دلیل که بزرگترین مشکلی که نظام جمهوری اسلامی با آن روبرو است و خود آن را ایجاد کرده، مسئله نبود دمکراسی است. سیستم جمهوری اسلامی از یک ساختار با پوسته سخت و محکم با محتوایی ایدئولوژیک مرکب از ایدئولوژی دینی شیعه دوازده امامی و ناسیونالیسم پدید آمده است. چنین ترکیبی دارد. این سیستم با پوسته سخت هر روز به انجماد و محدودیتهای خود میافزاید . دایره مشارکت در این سیستم هر روز تنگتر میشود. وسعت حذف هر روز بیشتر میشود. مردم در این سیستم هیچ جایی ندارند. سیستم، مشروعیت خود را از دین و قدسیت آسمانی میگیرد. سیستم ولایت فقیه یک سیستم فراقانونی است . آیا نهاد ریاستجمهوری میتواند به عنوان” نهاد انتخابی” در برابر این تئوکراسی قد علم کند؟ آیا میتواند تغییری در قانون اساسی ایجاد کند که حداقل محدودیتهایی برای عملکرد ولایت فقیه و نهادهای وابسته به آن ایجاد کند و وزن قانون و نهادهایی که مشروعیت خود را از قانون میگیرند بیشتر کند؟ چنین چیزی را تقریبا میشود ناممکن دانست. رئیسجمهوری که انتخاب شده خود را وابسته کامل به نهاد ولایت فقیه میداند. در گذشته ثابت شده که در نبرد میان نهادهای قانونی و نهادهای ولایت فقیه، برنده مطلق همیشه نهادهای وابسته به ولایت فقیه بودهاند. و این هویت جمهوری اسلامی است. حال، آیا جمهوری اسلامی حاضر به تغییر در این هویت و محتوا هست یا نه؟ آیا اجازه ایجاد تغییر در این ساختار را میدهند یا نه؟ تقریبا هیچ افقی برای چنین تغییراتی پیشروی ما نیست یعنی کسی چنین افقی را نمیبیند. انقلاب ژن، ژیان، آزادی که برنده انتخابات بود، جایگزین دمکراتیک خودش را بصورت جامعه دمکراتیک عرضه میکند این را هر روز در برابر چنین سیستمی توسعه می دهد، برای همین جمهوری اسلامی هیچ چارهای ندارد جز اینکه یا تغییراتی در این سیستم به وجود بیاورد یا گذار از آن صورت خواهدگرفت. کاندیداهای این انتخابات دغدغه تغییرات دموکراتیک نداشتند بلکه دغدغه اصلی آنها تداوم نظام بود. کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در مناظرههای خود چیزهایی به زبان آوردند که میشود به آن توجه کرد. کاندید اصولگرایان یعنی جلیلی، برنامه مشخصی داشت و آنهم تداوم برنامههایی بود که تاکنون به شکل بسیار تندروانه و به شکل سرکوب در داخل و تنشزایی در خارج بعنوان راهبرد اساسی خود به انجام رساندهاند. میخواست همین برنامهها را تحت نام دولت سایه ادامه دهد. پزشکیان تقریبا برنامه مشخصی ارایه نکرد. پزشکیان بیشتر بعنوان منتقد ظهور کرد. منتقد به چه؟ به عملکرد کارگزاران رده میانی نظام. اینکه در خصوص مواردی که انتقاد میکنند، برنامه و جایگزینشان چیست، هیچ برنامه مشخصی ارایه نداد. در ضمن، انتقاد وی متوجه سیاست نظام، متوجه ساختار نظام و اشتباهات راهبردی آن نبود، بلکه متوجه کارگزاران ردهمیانی نظام بود. یعنی میگفت ما مسئولین اجرایی خوب نداریم. این، حرف ایشان بود که این، به نوعی سادهکردن مسئله، فراراز اصل مسئله و پاککردن صورتمسئله است.
۳- در ارتباط با مسئله زن و آزادیهای آنها وضع چگونه هست و چه تابلویی از سوی نظام ایران ترسیم خواهد شد؟
کریمی: در حرفهای پزشکیان اعترافات بسیار جدی مشاهد میشد راجع به سرکوب انقلاب ژن، ژیان، آزادی، حملات نسبت به زنان و تبعیض نسبت به ملیتها . این اعترافات خوب است اما در خصوص اینکه راه عبور از این مسایل و مشکلات چه هست، هیچ برنامهای ارایه نکرد. مثلا در مسئله زن هیچ برنامهای نداشتند. گفتمان همان گفتمان موجود در سیستم یود. چیزی که میشود برداشت کرد این است که سرکوبها نسبت به مسئله زن ادامه خواهد داشت، تبعیضها ادامه خواهد داشت. زنان همچنان تحت فشار خواهند بود و سیاستهای جمهوریاسلامی در این راستا ادامه خواهد داشت. فقط برخورد نیروهای امنیتی که مسئول سرکوب زنان هستند، ممکن است ملایمتر شود و یا نشود ولی تغییر اساسی و بنیادین در مسئله زن صورت نمیگیرد. پزشکیان میگوید اگر زنان بیحجابی میکنند برای این است که ما آنها را خوب تربیت نکردهایم. حالا این مفهوم تربیت مورد بحث، یک گفتمان خشونتآمیز مردسالارانه در خود نهفته دارد که به سرکوب مشروعیت میبخشد.
۴- پزشکیان و نظام ایران در قبال ملیتها و حقوق و آزادیهایشان چه رویکردی از خود نشان دادهاند و با رویه کنونی عملکردشان چگونه خواهد بود؟
کریمی: در مورد ملیتها، آقای پزشکیان از حقوق ملیتها سخنراند و بر طبق ادبیات وی، اقوام حق وحقوقی دارند اما تعریفی از این حقوق ارائه نکرد. این حقوق را کجا میشود عنوان کرد و کجا میتوان تعبیه کرد اشارهای به اینها نشد. آیا قانون اساسی نسبت به مسئله حقوق ملیتها در ایران تعریفی دارد؟ آیا سطح مشارکت ملیتها در سیاستگذاریهای ایران را قبول میکنند؟ آیا خودمدیریتی را قبول میکنند؟ آیا حقوق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملیتها را میپذیرند؟ اینها چیزهایی هست که اشارهای به آنها نشده و با شناختی که ما از سیاستها و استراتژی نظام نسبت به مسئله ملیتها داریم، هیچ افق روشنی در این زمینه دیده نمیشود. در سیستم حکمرانی ایرانی دیدگاه امنیتی که هر گونه سرکوبی را روا میدارد نسبت به مسئله ملیتها حاکم است. آنها هرگز به دنبال چارهیابی مسئله نیستند بلکه درصدد مدیریت کردن آن در محدوده همان دیدگاه امنیتی هستند. دور و تسلسلی از حیله و سرکوب و انکار همیشه در جریان بوده است. خود آقای پزشکیان به این علت مورد حمایت مراکز تصمیمگیری در نظام هست که جمهوری اسلامی بحرانهایی دارد در زمینه ملیتها بخصوص در رابطه با ترکهای آذری. ما میدانیم که آذربایجان، ترکیه و اسراییل روی ناسیونالیسم آذری سرمایهگذاریهایی میکنند و جمهوری اسلامی متوجه این خطر هست. برای همین به احتمال زیاد از آقای پزشکیان بعنوان یک راهحل بینابینی میان ناسیونالیسم ترکی آذری و مرکزگرایی آذری- ایرانی و با غالبیت اندیشه شیعهگری استفاده کنند. میخواهند فرمول نه سیخ بسوزد نه کباب را بکار ببرند و مانع از بروز مشکل با ناسیونالیسم آذری بشوند. همچنین آقای پزشکیان زبان کُردی بلد است و میخواهند از وجود او برای تأثیرگذاری بر جامعه کردستان هم استفاده بکنند. این تدبیرات ممکن است کارساز نباشند زیرا حسابی که ترکیه و اسرائیل بر روی ناسیونالیسم افراطی ترکی آذری بازکردهاند بسیار راهبردیتر از محاسبات جمهوری اسلامی است .میخواهند از آذربایجان بعنوان پاشنه آشیل کل ایران استفاده کنند. البته همه این برنامه ها خارج از اراده مردم آذربایجان و جدای از مطالبات برحق آنها به عنوان یک ملت آزاد است. مسئله دوم اینکه مردم کردستان و مبارزه آنها، خواستهها و مواضع مشخص دارند و نمیشود آن را به مسئله زبان و لباس و غیره تقلیل داد. کردستان زادگاه انقلاب ژن، ژیان، آزادی است و مردم کردستان، خواستههایشان را در پارادایم مبارزه متقاطع و چند بعدی جامعه دموکراتیک، اکولوژیک و گذار از مردسالاری مشخص کردهاند، جریان مبارزاتشان هم کاملا مشخص هست و مردم ایران پیشگامی و پیشاهنگی مردم کردستان برای دمکراسی را قبول کردهاند.
۵- در عرصه سیاست خارجی ایران با چه بحرانهایی روبرو است و آیا توان حل بحرانها و تنشزایی و احتراز از جنگ را دارد؟ نشانههای موجود به ما چه میگویند؟
کریمی: در زمینه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی با بحرانهای بسیار جدی روبرو است. احتمال اینکه جنگی که در خارج از مرزهای ایران به صورت نیابتی در جریان است به حملات مستقیم به خاک ایران تبدیل شود، هست. هرچند آمریکا از افزایش تنشها بیم دارد اما اسرائیل، ترکیه و روسیه به عنوان منتفعان اصلی چنین جنگی به آتش آن دامن میزنند. سیاست صدور انقلاب، جنگ بر سر ایجاد هژمونی در منطقه، گروههای نیابتی، هلال شیعه و انرژی اتمی مباحث استراتژیک و حیاتی برای نظام هستند که مستقیما از مرکز ایدئولوژیک و امنیتی نظام و توسط شخص خامنهای در مورد آنها تصمیم اتخاذ میشود. همین سیاستها تنشهای عمیقی را با جهان خارج پدید آورده است که منجر به اعمال تحریمها و انزوای روزافزون دولت ایران شده است. ایران خارج از کریدورهای انرژی و تجاریی است که در دستور کار آمریکا و کشورهای عربی قرار دارند. پیمان ابراهیمی میان اسرائیل و کشورهای خلیج اتحادی بالقوه علیه ایران است. در مرزهای شمالی ترکیه و آذربایجان و اسرائیل خواب جداکردن آذربایجان جنوبی از ایران را میبینند. با آنکه کشورهای غربی چندان توجهی به وضعیت حقوق بشر در ایران ندارند ولی سرکوبگریهای رژیم چهره بسیار کریهی از آن در نزد افکار عمومی جهان و نهادهای دموکراتیک نشان داده است. تحریمها و انزوا این حاکمیت را با بحران فراگیری مواجه کرده که با وجود سطح بالای نارضایتی در جامعه ایرانی، عملا کشور به انبار باروت رو به انفجار تبدیل شدهاست. حاکمیت میخواهد از انتخاب پزشکیان برای ایجاد نرمش و رفع این بحرانها استفاده کند. احتمالا برای این مقصود انتخابات را مهندسی نیز کرده باشند. اما دامنه نرمشها تا چه حد خواهد بود. رئیسجمهور تا چه حد میتواند ایفای نقش بکند؟ رئیس جمهور مشخصا در این زمینه سیاست گذار نیست و چون سیاستهای اصلی نظام مبتنی بر صلح و سازش نیست انتظار تداوم مذاکرات اتمی و آشکارتر شدن نشستها با آمریکا و همچنین از سرگرفته شدن بعضی روابط منطقه ای میرود اما چشم انداز حل مشکلات در روابط خارجی بسیار دوردست است و رئیس جمهور بازیگر اصلی آن نیست.
۶- بحرانهای اقتصادی و معیشت بسیار بد مردم چه آیندهای را برای جامعه ایران برمیسازد و بحرانها به چه نتایجی ختم خواهد شد؟
کریمی: درخصوص مسایل اقتصادی و بحرانهای آن که گریبانگیر جمهوری اسلامی هست، نتیجه انتخابات نمیتواند منجر به خروج از این بحرانها شود. بحران اقتصادی ایران آنطور که آقای پزشکیان میگویند، صرفا برآیند وجود مسئولان بد و مدیران نالایق نیست، بلکه خود بحران اقتصادی بخشی از بحران بزرگ سیاسی و اجتماعی است. بحران سیاسی با خودش بحران اقتصادی به همراه آورده. اولا تحریمها نقش بسیار تعیینکنندهای در این بحرانها دارد و تحریمها یکی از نتایج سیاستهای غلط جمهوری اسلامی خصوصا سیاست خارجی است. دوما، فقدان مدیریت صحیح در مسئله اقتصاد ناشی از این است که مدیرانی که در زمینه اقتصاد کار میکنند از مجموعه خودیهای جمهوری اسلامی هستند که بر مبنای تعهد جناحی بر سرکار آمدهاند و منابع را در راستای تداوم رانت خواری و فساد به کار میگیرند نه در راستای برنامه مشخص اقتصادی برای خدمت به رفاه مردم. اینکه یک نیروی نظامی مانند سپاه پاسداران کاملا در اقتصاد نقش اصلی را بازی می کند و اقتصاد را تحت سیطره خود درآورده، یکی از عوامل اساسی بحران در اقتصاد ایران است. گروههای مافیایی بزرگی شکل گرفتهاند و رانتخوری بسیار بزرگی در جریان است . امید به زندگی و همچنین اعتماد به اینکه نظام می تواند اقتصاد را در جامعه سامان بدهد، اصلا وجود ندارد. به همین سبب این بحرانها همچنان ادامه خواهد داشت. تازمانی که این مسایل چارهیابی نشود، یعنی نتوانند چارهای برای مسئله تحریمها و در نتیجه ساماندهی سیاست خارجی بیابند و همچنین اقتصاد را از دست سپاه پاسداران خارج نسازند، فکری برای گروههای مافیایی و رانتخورهای بزرگ اقتصادی بعنوان کارگزاران اساسی در درون نظام نکنند، نمیشود از حل بحران اقتصادی در ایران دم زد. تقریبا غیرممکن است که رئیسجمهور بتواند وارد چنین صاحتی بشود و در این قلمرو، ارادهای از خودش نشان دهد.
۷- آیا دولت جدید ایران برای مسایل زیستمحیطی برنامه دارند؟ مناظرههای کاندیداها در این زمینه چگونه بود؟
کریمی: مشکلات زیستمحیطی هم از جمله مشکلاتی هستند که کاندیداها تقریبا به آن اشارهای نکردند و از کنار آن عبور کردند، چون خود سیستم جمهوری اسلامی و عملکردهای آن و دشمنیای که با زیستبوم مردم ایران دارد، منشأ بحرانهای زیست محیطی هستند. اگر تخریب محیطزیست با این سرعت ادامه یابد، در آینده، ایران به جغرافیای مرگ تبدیل خواهدشد. لذا جایی برای زندگی جوامع در آن باقی نمیماند. این چیزی است که هیچ برنامهای برای آن ارایه نشده. بخش بزرگی از محیطزیست ایران قربانی دیدگاههای امنیتی میشود، مثلا در کردستان و زاگرس، جنگلها آتشزده میشوند، دریاچهها خشک میشوند، سدسازیهایی که بیشتر به دلایل امنیتی و مقاصد سیاسی صورت میگیرد، همه و همه مواردی هستند که بصورت برنامهریزیشده انجام میگیرند. ممانعت از تخریب محیط زیست و تلاش جهت احیای آن مستلزم مبارزه علیه دیدگاه ها و سیاستهای اصلی نظام است، چیزی که نباید از مقام رئیس جمهور همین نظام انتظار داشت.
نتیجه اینکه امیدها به اینکه تغییر در داخل خود نظام صورت بگیرد و اصلاحاتی انجام شود، تقریبا ناممکن است. رستوراسیون در نظامی که هیچ فرصتی برای دمکراتیزاسیون در آن نیست، تقریبا ناممکن است. برای همین تغییرات اساسی در خارج از نظام و در جامعه صورت میگیرند. این همان چیزی است که مردم در انقلاب ژن، ژیان، آزادی و در انتخابات جاری بعنوان بخشی از عملکرد انقلابشان مشخصا ارایه کردند. نظام اگر تغییر هم نکند، مردم در راستای گفتمان ژن، ژیان، آزادی و پارادایم جامعه دمکراتیک، آلترناتیوسازی خودشان را در جامعه ادامه میدهند و عرصه را روز به روز بر دیکتاتوری تنگ میکنند و آلترناتیوهای دمکراتیک خودشان را در جامعه میسازند. این چیزی هست که مردم در این انتخابات کاملا به وضوح آن را نشان دادند. در نتیجه انقلاب ژن، ژیان، آزادی تداوم دارد، آلترناتیوساز است و همین انقلاب است که نتیجه را مشخص میکند نه گفتمان اصلاحطلبی یا تغییر در داخل خود نظام. پس ما بعنوان نیروی انقلابی ژن، ژیان، آزادی به مبارزات دمکراتیکمان و به پیگری اهدافمان در راستای تحقق جامعه دمکراتیک ادامه میدهیم که در هر صورت و حالت، این تنها راهی است که آینده ایران دمکراتیک را میتواند بسازد. با انتخاب رئیس جمهور جدید این احتمال میرود که فضای باز اندکی ایجاد شود. بدون شک از آن استقبال خواهیم کرد زیرا آنرا نه از فضل نظام و رئیس جمهور آن بلکه از نتایج مبارزات مردم ایران و انقلاب خارق العاده زن، زندگی، آزادی می دانیم.