جمیل باییک: این حاکمیت یک هفته هم نمیتواند روی پای خود دوام بیاورد
جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان اعلام نمود که آ.ک.پ و م.ه.پ نیرو و قدرت خود را از دست داده و بحران آنها عمیقتر شده است.

بخش چهارم گفتگوی خبرگزاری فرات با جمیل باییک در رابطه با سالگرد تاسیس حزب کارگران کوردستان.
خبرگزاری فرات: در رابطه با شمال-شرق سوریه شاهد حملات روزانه هستیم، هم با تهدیدات اشغالگرانه اردوغان، ارتش اشغالگر وارد مرحله آمادگی شده است. استراتژی جنگ انقلابی خلق را در این مناطق تا کنون چگونه تحلیل میکنید؟ در مقابل حملات احتمالی باید چگونه دست به دفاع زد؟
جمیل باییک: وضعیت از سال ۲۰۱۲ به بعد یکسره وارد وضعیت جنگی شده است. انقلاب ۱۹ ژولای انقلابی بود که خلق و نیروهای انقلابی مسلح با هم آن را شکل دادند. خلق و نیروهای انقلابی مسلح با هم بودند. فرزندان خلق و خلق هم با سلاح خود در میان انقلاب حضور داشتند. به همین دلیل انقلاب روژآوا با نقش پر رنگ نبرد خلق انقلابی صورت گرفت. در واقع در خود کوبانی در نبرد علیه داعش از هر چهار سوی جهان انقلابیون در میدان حاضر شده و به آن پیوستند. یعنی بعد از جنگ جهانی دوم، تنها حمایت و مبارزه انترناسیونالیستی با مشارکت افرادی از خلقهای مختلف در کوبانی شکل گرفت. در پیروزی کوبانی چنین هویت و روحی حضور داشت. مردم کوبانی در درجه اول و تمام خلقهای روژآوا-شمال و شرق سوریه نباید این واقعیت را فراموش کنند.
اگر بگوییم که بعد از مقاومت کوبانی، مبارزه تنها از سوی نیروهای نظامی ادامه پیدا کرد و خلق هم در سطح پشتیبانی از آن حمایت کرد، این تحلیل اشتباه است. در واقع در نبرد عفرین خلق تنها به یگانهای مدافع خلق امید بسته بود. بدون تردید فداکاری و همکاری بزرگ خلق هم وجود داشت، اما چون خود را بر اساس نبرد خلق انقلابی سازماندهی نکرده بود، مشارکت خلق در نبرد عفرین تنها در سطح پشتیبانی بود. و این مسئله باعث شد که یگانهای مدافع خلق مانند یک ارتش دولتی، جنگ را به عنوان وظیفه و کار خود ادامه بدهند، بعد از آنکه منطقه از سوی خلق تخلیه شد، این نیروها از مناطق مورد نظر عقبنشینی کردند. بر اساس نبرد خلق انقلابی، در نبرد عفرین نیروهای نظامی و خلق با هم نبودند و خلق به بخشی از مبارزه تبدیل نشد، به همین دلیل این رویداد منفی به وقوع پیوست. در سریکانی و گری سپی هم وضعیت اینگونه بود. در این منطقه بر اساس ارتباطات آمریکا-ترکیه بازیهایی صورت گرفت که بر مقاومت تاثیر منفی گذاشت، در نتیجه این منطقه هم از سوی نیروهای دولت ترک و تبهکاران وابسته به آن اشغال شد. در روژآوا و شمال-شرق سوریه شروانان و خلق هزینههای بسیار سنگینی دادند. و قهرمانیهای بزرگی هم نشان داده شد. مقاومتهای مهم، پیروزیهای بزرگی هم بدست آمدند، اما در مناطقی که انقلاب خلقی صورت میگیرد، ویژگی مقاومت باید به خلق اتکا کرده و در میان خلق باشد. این فکر که مانند ارتش دولتی مقاومت کرد، به معنای بیماری قدرتطلبی گذشته است. انقلابیون روژآوا که میگویند هدف آنها تاسیس دولت نیست و علیه آن هستند، پس باید با نیروی نظامی و انقلابیگری درست و واقعی در میان جنگ انقلابی خلق حضور داشته باشند. در غیر اینصورت رویدادهای منفی روی میدهند.
به همین دلیل ما اعتقاد داریم که خلق، رهبری خودمدیریتی دمکراتیک و نیروهای نظامی روژآوا و شمال-شرق سوریه نتایج بسیار مهمی را از تجارب مقاومت ده ساله خود گرفتهاند. در مقابل تهدیدات سال اخیر حاکمیت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ، موضع خلق، این واقعیت را نشان میدهد. به همین دلیل است که اخیرا دست به حمله به خلق و خانوادههای میهندوست شناخته شده میزنند. تلاش میکنند که از طریق این حملات مانع از مشارکت خلق در جنگ انقلابی خلق شوند. در هر صورت اگر دولت ترک حمله جدیدی را آغاز کند، جنگی همه جانبه علیه ان آغاز میشود. تمام روژآوا و شمال-شرق سوریه به میدان نبرد تبدیل میشود. با این گفته که دولت ترک اگر وارد جایی شود آنجا را ترک نمیکند، مقاومت خاتمه پیدا نمیکند. جنگ بدین شیوه بدون وقفه و تا خاتمه دادن به اشغالگری در تمام مناطق اشغال شده باید ادامه پیدا کند. در هر جایی از شمال-شرق سوریه دولت اشغالگر ترک باید مورد حمله قرار بگیرد. در هر صورت در مقابل یک حمله جدید اشغالگرانه دولت ترک، غیر از این راه دیگری در مقابل انقلابیون روژآوا وجود ندارد. برای حفاظت و دفاع از روژآوا غیر از این سیاست، راه چاره دیگری وجود ندارد. موضع خلق، گفتههای رهبری خودمدیریتی و نیروهای نظامی روژآوا و شمال-شرق سوریه این مسئله را نشان میدهد.
خبرگزاری فرات: دولت ترک نیروهایی مانند پارت دمکرات کوردستان را وارد فرایند حمله به ما کرده است. خصوصا که تلاش میشود که نواحی گریلایی را در تنگنا قرار بدهد. دست به عملیات کمینگذاری میکنند و علیه پ.ک.ک کارزارهای سیاهنمایی را براه میاندازد. این موضعگیری پارت دمکرات کوردستان خصوصا رهبران این حزب به چه معنایی است؟
جمیل باییک: پارت دمکرات کوردستان در حملات اشغالگری دولت، همپای این دولت اشغالگر حرکت میکند، حملات دولت ترک به مناطق حفاظتی میدیا، روژآوا و شنگال، اشغالگری و قتلعامها را با این گفته که 'ترکیه علیه کورد نیست، دشمن پ.ک.ک است' مشروعیت میبخشد. نه تنها ما بلکه افکار عمومی خلق کورد این اقدامات پارت دمکرات کوردستان را درک نمیکند. آیا برخی از نیروها به پارت دمکرات کوردستان وعدههایی را دادهاند که این حزب هم بر اساس آن با پ.ک.ک دشمنی میورزد؛ و با دولت ترک همکاری میکند؟ اگر این حزب با نیرویی مانند دولت ترک که دشمن کورد است همکاری میکند، در انصورت این مسئله بار دیگر به ذهن باز میگردد.
کاملا آشکار است: اگر دولت ترک با یک دولت دیگر یا نیروی سیاسی دیگری ارتباط خوبی را برقرار کرده باشد، این ارتباط بر اساس دشمنی با پ.ک.ک است. خصوصا که اگر یک سازمان و حزب دیگر کوردی مناسبات خوبی را برقرار کند، این مسئله بدون شک بر اساس دشمنی با پ.ک.ک بوده است. ائتلاف فاشیستی آک.پ/م.ه.پ سیاستهای داخلی و خارجی خود را بر اساس دشمنی با پ.ک.ک و دشمنی با کورد ایجاد کرده است. ارتباط با آ.ک.پ/م.ه.پ که در تمام جهان با دشمنی علیه کورد شناخته میشود، ارتباطات مستحکم با چنین نیرویی به هیچ وجه در راستای خیر قرار ندارد. دوستان پ.د.گ هم دولت ترک را مانند دشمنان کورد و فاشیست میدانند. به اردغان دیکتاتور میگویند. اما مسئولان پارت دمکرات کوردستان ادعا میکنند که ترکیه یک کشور دمکرات است. این برخورد مسئولان و مقامات پارت دمکرات کوردستان حمایت از دولت ترک بوده است که هم اکنون مشغول دشمنی شدیدتر با کورد و سرکوب کورد است.
ترکیه با حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ در دشوارترین برهه دشمنی با کورد قرار دارد. این حزب اگر قبل از سالهای ۱۹۹۰ به حاکمیت دست پیدا میکرد، در هر صورت صدها چوبه دار در ترکیه برقرار میشد. در باکور کوردستان این حاکمیت هر چه در توان داشت علیه کورد انجام داد. اما بر اساس اظهارات مقامات پارت دمکرات کوردستان، حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ دشمن کورد نیست، بلکه دشمن پ.ک.ک است. این گفته چه معنایی دارد؟ به این معنا است که اردوغان بکنار، دولت باخچلی که دشمن کورد نیست، در این میان تنها پ.ک.ک است که دشمن کورد است. نادانترین انسان هم در سطح جهانی میداند که دولت باخچلی دشمن کورد است، چگونه میتوان شریک دولتی شد که سیاست قتلعام علیه کورد را ادامه میدهد؟ در واقع این باخچلی است که سیاستهای آ.کپ/م.ه.پ را طراحی و عملی میکند.
پارت دمکرات کوردستان هیچ استدلالی در دست ندارد تا براساس آن علیه پ.ک.ک دست به سیاهنمایی بزند. تنها اقدامی که اکنون به آن دست میزند، حمایت از استدلالهای آ.ک.پ/م.ه.پ است که علیه کورد دست به دشمنی میزنند. انها حملات و اشغالگری دولت ترک را مشروعیت میبخشند. همچنین در عرصه بینالمللی هم به هر نحو ممکن با هر کشوری که ارتباط برقرار کردهاند، تلاش کردند در حین مناسبات، به سیاهنمایی علیه پ.ک.ک هم دست بزنند. انقلاب روژآوا را سیاهنمایی کنند. تمام گفتهها و تحلیلهایشان برای پنهان کردن سیاستهای دشمنانه و دشمنی ترکیه علیه کورد است.
وارد مناطق گریلا شدهاند، در مقابل نیروهای گریلا دست به کمینگذاری میزنند، همین مثالها سطح ارتباط دولت ترک با پ.د.ک را نشان میدهد. پارت دمکرات کوردستان پیش از این هم تلاش میکرد که از طریق نیروهای دشمن کورد، سازمانهای مخالف را پاکسازی کند. همچنین تلاش میکرد که از طریق دولت ترک پ.ک.ک را از میان بردارد و بر نیروهای کورد تسلط پیدا کند. زمانیکه واقعیت دولت ترک را به یاد میآوریم، در آنصورت است که درک میکنیم که این تفکر آنها چه بیاطلاعی عمیقی را در خود دارد. چگونه این مسئله و دولت ترک خصومت بین پ.د.ک و پ.ک.ک را عمیق کرده است. سطح ارتباط کنونی این دو، مشارکت در سیاستهای نابودگرانه علیه پ.ک.ک به شیوهای غیر از این نمیتواند گفته شود. ما فکر میکردیم که مسائل و مشکلات بین ما و پ.د.ک دیگر تمام شده است. بعد از گسترش پ.ک.ک در بخشهای دیگر کوردستان و تاثیرگذاری پ.ک.ک در منطقه خاورمیانه، در سطح جهان، سیاستهای پارت دمکرات کوردستان هم تغییر پیدا کرد. پارت دمکرات کوردستان بر اساس دوستی با دولت ترک که خواهان نابودی پ.ک.ک است با ما دست به دشمنی زد. اگر پارت دمکرات کوردستان دست از این ذهنیت خود بردارد که میتواند به نیروی هژمون بر کورد تبدیل شود، چنین سیاستهایی را در پیش نمیگیرد. اگر با کورد رابطهای مستحکم ایجاد کند، پ.د.ک هم از این وضعیت بهرهمند میشود. سیاست درست باید بر این اساس باشد. در صورتیکه کورد به منافع خود دست پیدا کند، ما هم بهرهمند میشویم.
خبرگزاری فرات: ۴۳ سال است که مبارزه بیوقفه ادامه دارد. خلق کوردستان با تمام بخشهای اجتماعی خود هزینههای سنگینی داده است. پ.ک.ک ۴۳ سال است که بدون وقفه پیشاهنگی مبارزه را در دست دارد. امروز پیشاهنگ مبارزه است. شما میگویید که طرح نابودی را خنثی کردهایم و زمان فروپاشی فاشیسم رسیده است. چنین چیزی چگونه ادامه دارد؟ در عرصه نظامی و سیاسی و اجتماعی چه استراتژیی را دارید؟ در این چارچوب چه نقشی بر عهده کدام نیروها میافتد؟
جمیل باییک: مبارزهای که پ.ک.ک پیشاهنگی آن را بر عهده دارد ۴۴ ساله شده است. در واقع در نوروز آینده، پ.ک.ک ۵۰ ساله میشود. این مسئله به معنای حرفهایی بودن و مقاومت و مبارزهای گسترده و عمیق است. همانگونه که پولاد آبدیده میشود، پ.ک.ک هم با مبارزه نیم سده خود، به نیرویی تبدیل شده است که با مبارزه خود هر نوع حملهای را علیه خلق کورد در هم میشکند. ادامه مبارزه آزادی خلق کورد در این سطح، با ویژگی دشمنی با کورد ارتباط دارد. زیرا هدف نابودی کورد به هر قیمتی است و این مبارزه هم ناگزیر است که ادامه پیدا کند. اگر هدف دولت ترک نابودی خلق کورد نبود، راه حل میتوانست پیدا شود. علیرغم آنکه رهبر آپو پیشنهادات راه حل منطقی خود را برای از میان برداشتن انکار و تحقق موجودیت کورد ارائه کرده است، اما پاسخی دریافت نکرده است. یعنی درهم شکستن ذهنیت انکار کورد از سوی دولت ترک آسان نیست. رهبر آپو از همان ابتدا اعلام کرد که این مبارزه بسیار سخت و دشوار است. سیاستهای قتلعام و نابودی و انکار کورد تنها بر باکور کوردستان تحمیل نشده است، بلکه این سیاستها بر باشور و روژآوای کوردستان هم تحمیل شدهاند. در صورتیکه فرصت مهیا شود این سیاستها در روژهلات کوردستان هم ادامه پیدا میکند.
در مقابله با یک نیروی نابودگر مانند دولت ترک، اگر ذهنیت، سازماندهی و عقلانیت و خطمشی مبارزاتی پ.ک.ک نباشد، مبارزه نمیتواند ادامه پیدا کند. پ.ک.ک از ابتدا و از این به بعد هم پیشاهنگی آزادی و رهایی کورد از نابودی را برعهده خواهد گرفت. زمانی که مشاهده شد که کورد منسجم و قدرتمند شده است و به سطح دستیابی به راه حل رسیده است، انزمان بود که طرح نابودی سازماندهی و طراحی شد و بعد از یک سال حملات آغاز شد. احمد داود اوغلو خود مشخص کرده بود که یک سال قبل به نیروهای پلیس و نظامیان دستور داده شده بود که خود را برای حمله آماده کنند.
اگر در سال ۲۰۱۵ دولت ترک دستیابی به راه حل مسئله کورد را به شیوهای منطقی میپذیرفت، دست به حمله گسترده نمیزد. اما چون همچنان دست از هدف خود، یعنی نابودی کورد برنداشته است و میخواهد کوردستان را به میدانی برای گسترش ملیت ترکی تبدیل کند، این حملات را آغاز و ادامه میدهد. حملات از سال ۲۰۱۵ به بعد آغاز شدهاند و همه در این چارچوب هستند. اما فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ علیرغم در دست داشتن فرصتها و امکانات داخلی و خارجی، نتایچ دلخواه را نگرفته و در مقابل مقاومت در هم شکست.
با پیشاهنگی پ.ک.ک مبارزهای سنگین و زحمت آغاز شد که در میدانهای نظامی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، هزینههای سنگینی برای آن پرداخت شده است. از این طریق حاکمیت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ هم در داخل و هم در خارج وارد بحرانها و مشکلات بسیاری شده است. اکنون دیگر میتوان به خاتمه حاکمیت ا.ک.پ/م.ه.پ اندیشید. در واقع بسیاری از اوقات فروپاشی این حاکمیت به تمامی در دستور کار قرار گرفته است. این حاکمیت، حاکمیتی نیست که با نیروی خود و اتکا برخورد بر پا بایستد. نیروهای خارجی، تا زمانیکه آلترناتیفی را بر اساس منافع خود نیابند، این حاکمیت همچنان در مسند قدرت باقی میماند. اگر نیروهای خارجی نبودند و به حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ کمک نمیکردند، این دو حزب اکنون در مسند قدرت نبودند. اگر نیروهای دمکراسی با تمام فرصتها خود به سوی یک هدف مشترک حرکت میگردند، این حاکمیت علیرغم حمایتهای خارجی دچار فروپاشی میشد. برخی از نیروها فروپاشی آ.ک.پ/م.ه.پ را وابسته به انتخابات میدانند. ا.ک.پ/م.ه.پ از این مسئله بهرهبرداری کرده و حاکمیت خود را ادامه میدهند.
اگر نیروهای دمکراسی منتظر هستند که این حاکمیت با انتخابات از میان برود، در آنصورت است که دچار غفلت شدهاند. در مقابل آنها نیرویی سیاسی قرار ندارد که در درون سیستم سیاسی موجود، از طریق انتخابات به قدرت رسیده باشد، از طریق انتخابات هم کنار برود. زیرا این حاکمیت، حاکمیتی است که میخواهد دولتی را کاملا بر اساس خواستهای خود شکل بدهد. تا زمانیکه به این هدف دست پیدا نکند، نمیخواهد که به هیچ نحوی قدرت را واگذار کند. به همین دلیل است که مشاهده میشود از سیاستهای جنگی برای دستیابی به این هدف بهرهبرداری میکند. میتواند بر اساس وضعیت جنگی از برگزاری انتخابات سرپیچی کند، یا در چنین وضعیتی بر اساس خواست خود دست به انتخابات بزند و اعلام کند که من پیروز انتخابات هستم. اما بدون آنکه منتظر انتخابات باشد، اگر نیروهای دمکراسی با هم ائتلاف برقرار کرده، مبارزه مشترک را آغاز کنند، در آنصورت است که این حاکمیت خاتمه پیدا میکند. زیرا دیگر نیروی خود را برای اداره حاکمیت از دست دادهاند. همراه با از دست دادن حمایتها، مسائل و مشکلات آنها هم افزایش پیدا میکند. در این بعد نیروهای دمکراسی میتوانند حرکتهایی را برای ساقط کردن حاکمیت آغاز کنند. در مقابل چنین حرکتی حاکمیت نمیتواند ایستادگی کند. البته باید پرداخت هزینههایی را در نظر داشته باشند و سپس حاکمیت را ساقط کنند. در این صورت است که نمیتوانند همچنان در مسند قدرت باقی بمانند. زیرا نیروهای حامی حاکمیت هم دیگر از انها پشتیبانی نمیکنند. احتمال دارد که گروههای مسلح را سازماندهی کرده باشند. اما زمانیکه خلق علیه آنها بپاخیزد، آنها هم فرار خواهند کرد. نیروهایی که از حمایت اجتماعی برخوردار نیستند، تنها به تبهکاران مسلح وابسته خود متکی هستند، اما این سلاحها هم مشکل آنها را حل نمیکند.
ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ به نیروی فاشیستی تبدیل شده است که نه تنها کورد، بلکه خلقهای دیگر ترکیه و نیروهای دمکراسی ترکیه را هم تحت تاثیر قرار میدهد. بر نیروهای دمکراتیک در خاورمیانه و نیروهای دمکراتیک در سطح جهانی هم تاثیرگذار است. نیرویی که در مقابل دمکراتیک شدن خاورمیانه ممانعت ایجاد میکند، دولت ترک است که اکنون آ.ک.پ/م.ه.پ رهبری آن را بر عهده دارد. فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ تهدیدی علیه نیروهای دمکراتیک در سطح جهان است. اگر نیروهای دمکراسی در ترکیه با همدیگر همکاری داشته باشند، نیروهای دمکراسی در خاورمیانه و جهان موضعگیری داشته باشند، در آنصورت است که هیچ کس از این حاکمیت نمیتواند دفاع کند. در ترکیه، نیروهای دمکراسی از پتانسبل کمی برخوردار نیستند. اگر نیروهای دمکراسی با هم همکاری داشته باشند، ساقط کردن این حاکمیت را به هدف خود تبدیل کنند، و با عزم راسخ به حاکمیت نه بگویند، این حاکمیت حتی یک هفته هم نمیتواند بقای خود را حفظ کند. وضعیت بر این منوال است.
خلق کورد هم مبارزه میکند. کارزار «زمان آزادی فرا رسیده است»، مبارزه در تمام بخشهای کوردستان را منسجم و متحد کرده است و مبارزه علیه فاشیسم ا.ک.پ/م.ه.پ را تاثیرگذارتر کرده است. این کارزار در تضعیف آ.ک.پ/م.ه.پ نقش مهمی را ایفا کرده است. اما اتحاد مبارزاتی باید در تمام کوردستان تاثیرگذارتر باشد. نیروهای سیاسی در هر چهار بخش کوردستان، باید تمام بخشهای جامعه کورد را سازماندهی کرده و وارد مبارزه کنند. در واقع مسئلهای که فاشیسم ا.ک.پ/م.ه.پ را در آستانه شکست قرار داده است، مبارزه بدون وقفه خلق کورد در میادین بوده است.
نیروهای گریلا در مقابل حملات بیش از ۶ سال است که به شیوهای فداییانه مبارزه را ادامه میدهد. این مقاومت با پیشاهنگی نیروهای گریلا در حال انجام است. نیروهای گریلا هنوز هم این پیشاهنگی را ادامه میدهند. اما دیگر نباید جنگ را فقط به نیروهای گریلا محول کرد. همراه با جنگ گریلا اگر در شهرها، در محلات و کوچهها علیه نیروهای دشمن، علیه نوکران، علیه اقتصاد استعمارگرانه نابودکننده دست به فعالیت زده شود، این حاکمیت نمیتواند در مقابل چنین واقعیتی با جنگ دست به مقابله بزند. به طور خلاصه، در این نبرد همه، هر سازمان و نهادی باید خود را مسئول بداند. هر وظیفهای که بر دوش آنان میافتد را باید انجام دهند. در هر محلهای اگر سه جوان میهندوست با هم یکی بشوند میتوانند دست به اقدامات بسیاری بزنند. در شهرها مبارزه علیه جاسوسی، مزدوری، مواد مخدر، فحشا باید به عنوان مبارزه علیه حاکمیت فاشیستی دیده شود.
در این مرحله باید برای تضعیف و نابودی فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ همه نقش مهم خود را ایفا کنند. علیرغم دستگیری و فشارها زنان هم بر مبارزه خود اصرار میکنند و همین مسئله به دمکراسیخواهی جسارت بیشتری میدهد. کارگران هم در بسیاری از عرصهها دست به مبارزه زدهاند. اما پتانسیل مبارزه کارگران بیش از این است. در سطح دلخواه کارگران دست به حرکت نزدهاند. مهم این است که مبارزه کارگران به سوی دمکراسیخواهی سوق داده شود. زیرا حقوق اقتصادی و دمکراسی کارگران تنها از طریق مبارزه میتواند کسب شود. مبارزه اکولوژیک به اندازه کافی از پنانسیل برخوردار است. باید به این عرصه بیش از پیش اهمیت داده شود، سازماندهی شود و فعال بماند.
علویان و جوامع دیگر درک کردهاند که آزادی اعتقادات و باورها را نباید از سوی دولت انتظار داشت. ضربات حاکمیت ا.ک.پ/م.ه.پ به اسلام در حد ضربات داعش بوده است. اگر طرفداران اسلام در مقابل این حاکمیت موضعگیری کنند و از باوردهای خود به عنوان ابزار استفاده کنند، در آن صورت است که میتوان انتظار داشت بر اساس اسلام موضعگیری کردهاند. اعتقاد آ.ک.پ و افرادی مانند انها از ذهنیتاسلامی، همان ذهنیت اسلام قدرت محور معاویهای است. حاکمیت ا.ک.پ برای جامعه اسلامی به آزمونی مهم تبدیل شده است. احتمال دارد که از اعتقادات به شیوهای سوء استفاده شده باشد و به ارزشها آسیب وارد کرده باشد. اما این آزمون میتواند به نحوی که در خدمت اسلام دمکراتیک باشد مورد استفاده قرار بگیرد. از این طریق است که ارزشهای جامعه محوری اسلامی میتواند به جامعه دمکراتیک کمک کند.
خبرگزاری فرات: پیش از این جهان غرب پ.ک.ک را با اقدامات دیپلماتیک و تبلیغاتی علیه ترکیه معرفی میکرد. دانشگاهیان و روزنامهنگاران و روشنفکران هم همراه با دولت چنین نگاهی داشتند. ما میبینیم که این نگاه امروز در سطح گستردهای دچار تغییر شده است. برای نمونه، دیگر خلق، دولت، روشنفکران، سازمانهای اجتماعی مدنی، کورد و جنبش آزادیخواهی کورد را به جای دریچه اشغالگران بلکه با تمرکز بر خود کورد و پ.ک.ک مینگرند. یعنی میتوان گفت که پیشفرض قبلی از میان رفته است. این وضعیت جدید برای جنبش و خلق کورد به چه معنایی است؟ این نگرش راه را برای چه تحولات جدیدی هموار میکند؟
جمیل باییک: مبارزه ما نزدیک به ۵۰ سال ادامه دارد. دولت ترک از دولتهایی است که در سطح جهان بیشتر از هر دولتی از جنگ ویژه روانی، استفاده میکند. فتلعام چندها میلیون کورد بدون شک بدون استفاده از جنگ ویژه روانی امکانپذیر نیست. دولت ترک با استفاده از جنگ روانی تلاش میکند جامعه را فریب دهد، و کوردستان را هم فریب بدهد. یعنی از این طریق نباشد نمیتواند این قتلعام را مخفی کند. مشاهده شد که با قتلعام ارمینان در سطح جهانی دچار چه وضعیتی شد. به همین دلیل تلاش میکند با دقت قتلعام کورد را مخفی کند. به همین دلیل سیاستهای فریب را در سطح جهانی گسترش داده و در این راه از شیوههای مختلفی استفاده میکند. اصلیترین ویژگی رهبر آپو و علت اصلی پا برجا ماندن حرکت ما این است که واقعیت این جنگ ویژه را به خوبی ملاحظه میکند. دولت استعمارگر ترک را به خوبی شناخته است. به همین دلیل در بعد ایدئولوژیک، سازماندهی و فعالیتهای حرکت علیه جنگ روانی با دقت عمل کرده است. خلق را هم در رابطه با ابعاد جنگ روانی آموزش داده است.
چون رهبر آپو واقعیت دولت ترک را به خوبی شناخته است و مبارزه را بدون وقفه ادامه داد، ماسک از چهره جنگ ویژه برداشته شد. هر سال نه تنها کورد، بلکه جهان واقعیات و ویژگیهای جنگ ویژه را میبیند. با ادامه مبارزه جنگ ویژه روانی دچار تنگنا میشود. استعمار نابودگر هم ناگزیر میشود که راههای جدیدی و محکمتری را در پیش بگیرد. همین مسئله باعث شده است که واقعیت دولت ترک از سوی تمام جهان بهتر شناخته شود. پیش از این برای مخفی کردن قتلعامها و اقدامات خود، خود را محافظهکار و دمکراتیک معرفی میکردند، ادعا میکردند که دمکراسی در ترکیه حضور دارد، با استفاده از راهکارهای مختلف جهان را فریب داد. در مقابل پشرفتهای ما با کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر واقعیات را سیاهنمایی کرد. کارزار گریلایی در سال ۱۹۸۴، بعد از آن قیام خلق باعث شد که دولت ترک به راهکارهای جنگی پلید متوسل شد. با به اتش کشیدن روستاها و تخریب آنها و تبعید میلیونها کورد، قتل ۱۷ هزار انسان توسط فاعلان مجهول، این دولت را تا اندازهای محکوم و رسوا کرد.
با توطئه بینالمللی، با به اسارت درآمدن رهبر ما، انتظار داشتند که پ.ک.ک را از میان برداشته و سپس با استفاده از راهکارهای جنگ ویژه بتوانند آن جنگ پلید را مخفی کنند. تا بار دیگر بتواند بر اساس راهکارهای جنگ روانی جهانیان را فریب بدهند. اما دقت و تفکر رهبر آپو در امرالی، سیاستهایی که وی آن را ادامه داد، تاکتیکهای شکل گرفته از سوی او، با استفاده از اهمیت و تاکید بر پارادایم جامعه دمکرانیک، اکولوژیک و آزادطلبانه زن، اجازه نداد که دولت ترک دست به فریبکاری بزند. در مقابل مبارزه جنبش ما بر اساس این پارادایم جدید، دولت ترک بار دیگر راهکار جنگ ویژه را مورد استفاده قرار داد و بعد از انکه پارادایم رهبر آپو در تمام جهان معرفی و گسترش پیدا کرد، سیمای واقعی دولت ترک بهتر به نمایش درآمد. همچنین ویژگی دمکراتیک آزادی محور جنبش آزادی ما بهتر درک شد. همه مشاهده کردند که دولت ترک نمیخواهد که مسئله کورد را به شیوهای منطقی و معقول حل کند. بلکه تلاش میکند تا خلق کورد را قتلعام کند.
این واقعیت بار دیگر ثابت شد که مبارزه همیشه میتواند نقاب را از چهره بردارد. بعد از انکه مبارزه ما نه یک سال، بلکه دهها سال ادامه پیدا کرد، واقعیت دولت ترک و واقعیت مبارزه کورد هر چه بیشتر و بهتر درک شد. واقعیتی ۵۰ سالهای به نمایش درامد که امروز نمیتوان آن را نادیده گرفت. واقعیتی که مبارزه ان را آشکار کرد، پارادایمی که بر تمام زنان، خلقهای خاورمیانه و جهان تاثیرگذار شد، در جریان آن سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک خود را بر جامعهای سازماندهیشده متکی کرد، ذهنیت و عقلانیت خارج از سیستم دولت و سوسیالیسم دمکراتیک را سازماندهی کرد و نشان داد که جنبش آزادیطلب ما چه واقعیتی دارد. بعد از آنکه این ذهنیت و عقلانیت با رهایی ایزدیان از نابودی و عملگرایی روژآوا همگام شد، تازه آن زمان بود که جهان و نیروهای دمکراتیک بیش از پیش از مبارزه آزادیخواهانه خلق کورد حمایت کردند. با این حمایت، دولت ترک بیش از پیش محکوم و رسوا شدند.
سیاستهای دولت ترک، ناتو و کشورهای ائتلافی برای سیاهنمایی پ.ک.ک با شدت ادامه پیدا کردند. به همین دلیل بود که طرفداری وسیعی از ما صورت گرفت. اگر پ.د.ک و برخی از گروههای حاشیهای دیگر علیه پ.ک.ک دست به تبلیغات و سیاهنمایی نمیزدند، حمایتها و طرفداری از ما بیش از این هم گسترش پیدا میکرد و مبارزه آزادیخواهانه خلق کورد میتوانست از فرصتها و امکانات بیشتری برخوردار گردد.
بدون شک انزوایی که بر جنبش آزادیخواهی خلق کورد تحمیل شده است، درهم شکسته شده است. همین مسئله برای پیشبرد و تقویت مبارزه آزادی فرصتها و امکانات مهمی را ایجاد کرد. خلق کورد در منطقه و در تمام جهان میتواند متحدانی داشته باشد. این مسئله برای مبارزه آزادیخواهانه ما به معنای حمایت و کسب روحیه است. حمایت و نیرویی اینچنین روحیه بخش بوده و تاثیرگذار است. مطالبات و اراده مبارزه را تقویت میکند. ارتباطات پ.ک.ک در میان خلقها و نیروهای دمکراسیخواه را تقویت میکند. دولت نابودگر ترک روز بروز بیشتر در تنگنا قرار میگیرد. دیگر آشکار شده است که دولت ترک سیاستهای نابودی کورد را مبنا قرار داده است. جنبش آزادی در میان خلقها و در نهایت دمکراسی را تقویت میکند و موانع را از میان بر میدارد.
قرار دادن پ.ک.ک در لیست گروههای تروریستی از سوی اروپا و امریکا، این فرصت را در اختیار دولت ترک قرار میدهد که سیاستهای جنگی پلید خود را ادامه داده و ظلم و ستم را تداوم ببخشد. اکنون مبارزه برای خارج کردن پ.ک.ک از لیست ترور در حال انجام است. این واقعیت باعث میشود که نه تنها خلق و گروههای دمکراسی، بلکه دولتهایی که بر دمکراسی تاکید میکنند هم به پ.ک.ک توجه کنند و با آن ارتباط برقرار کنند. هم اکنون مناسبات مستقیم و غیر مستقیمی در جریان هستند. از این طریق مبارزه آزادیخواهانه خلق کورد نه فقط از سوی خلقها و نیروهای دمکراسیخواه، بلکه از سوی دولتها هم به رسمیت شناخته میشود. همین مسئله هم میتواند ضربهای سنگین را بر سیاستهای ویرانگر دولت ترک وارد کند. زیرا دولتهایی که به دمکراسی توجه دارند، نمیخواهد که در سیاستهای جنایتکارانه دولت ترک سهیم باشند.