پژاک: سال پیشرو سال تثبیت و استحکام مبارزات خلقکورد و خلقهای ایران خواهدبود
در ارزیابیهای تحلیلی که پژاک در مورد سال 1401 انجام داده، آنرا سالی مملو از مبارزه، مقاومت و دستاورد خوانده و در مورد سال نو نیز اعلام شده: سال نو ۱۴۰۲ مزین به انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» است و تمامی ملیتها را فراروی ژرفترین تحولات قرارداده است.

حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در بهبوبهی فرارسیدن نوروز و سال نو که در عین حال پایان سال گذشته در ایران و روژهلات کوردستان است، چشماندازی تحلیلی در خصوص پیشرفت و تحولات طی سال گذشته انجام داده و منتشر ساخت.
متن کامل تحلیل سال ۱۴۰۱ پژاک به شرح زیر است:
خلق کورد و خلقهای ایران یک سال مملو از مبارزه و مقاومت و دستاورد را پشت سر گذاشته و وارد سال نو شمسی با اتوپیاهای متنوع و زیبای خویش جهت برساخت جامعهای نوین میگردند. سال نو ۱۴۰۲ مزین به انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» است و تمامی ملیتها را فراروی ژرفترین تحولات قرارداده. از یک سو جنایتهای زنجیرهای و بیامان نظام فاشیست ایران و از دیگر سو مبارزات خلقها در مسیر کسب آزادی و دمکراسی دو قطب متضاد برای تحول تاریخی را به وجودآوردهاند. خیزشهای خلقها بنیانهای یک ایران آزاد و دمکراتیک با ساختار نوین را پایهریزی نموده است. تداوم بحرانهای معیشتی – اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که عاملان و آمران آن صاحبان ماشین ستم و فساد رژیم سرمایهداری ایرانی هستند، تمامی جامعه مدنی از همه اقشار فقیر و متوسط را زیر منگنه دستگاه ظلم به حالت احتضار و نابودی فروبرده. در این میان، پیشاهنگی خلقکورد برای خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» خلقمان را به دینامیک بنیادین این انقلاب مبدل ساخته. تمامی جامعه ایران در سال نو بر بنیان خیزش انقلابی خلقها محکوم به کسب آزادی و دمکراسی و ارتقای مبارزات ترقیخواهانه خویش جهت برچیدن نظام فساد و ستم است.
شاید در سالی که گذشت بحرانهای معیشتی و اقتصادی، بحران ارز، رکود تولید و تعطیلی کارخانجات، افزایش فقر، بیکاری و سقوط پایگاه طبقات فقیر و متوسط به سطحی نازلتر موجب شکلگیری خیزشها تلقی گردد، اما این به تنهایی عامل خیزش انقلابی نیست. کاملترین صورت خیزش منبعث از بحرانهای ساختاری شامل مجموعهای از مسائل حاد اجتماعی و سیاسی از قبیل «بحران معیشتی – اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک، محیطزیستی و حتی فرهنگی» میباشد که تنها با تغییر ریشهای در ساختار کل نظام موجود میتوان از آنها گذار صورت داد. درنتیجه، تقلیل مسایل و معضلات اخیر ایران به ریشه صرف معیشتی، تعریف و درک صحیح از اوضاع جامعه کنونی شرق کردستان و ایران را بهدست نمیدهد و انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» نیز از ابعاد گسترده ناشی از آن مجموعه بحرانها شکل گرفته نه صرفا بحران معیشتی. یعنی بعد ذهنیتی و مادی باهم دچار کائوس فراتر از بحران گشتهاند و بعد زیستمحیطی نیز مزید بر آن دو میباشد. بنابراین اهداف و بنیانهای خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» با هدف حل همه بحرانها در ابعاد ذهنیتی، مادی و محیطزیستی شکلگرفته و به پیش میتازد. وقوف و اشراف کافی خلقهای ایران بر این ابعاد و جوانب گسترده خیزش انقلابی برای درک صحیح و تداوم انقلاب بسیار حیاتی است. از این جهت، خیزش انقلابیای که تداوم دارد، کاملترین جوانب و صورتهای یک انقلاب حقیقی را داراست.
گرانی ارز و دلار ۶۰ هزار تومانی، بحران بانکها، کاهش شدید تراز تجاری، ورشکستی کارخانجات و تعطیلی واحدهای تولیدی نمیتوانند موضوعات اساسی و یا تنها عوامل مؤثر در شکلگیری خیزش جامعه مدنی ایران تلقی گردند. این انقلاب به حل مسایل و بحرانهای ذهنیتی، ساختار سیاسی، محیطزیستی، اسارت زنان و خلقها بسی فراتر از مسایل صرف معیشتی و پول همت میگمارد. انقلاب ژینا یک جنبش کامل چندبعدی و چند لایهای فراگیر همه خلقها و جامعه مدنی است که چند مرحله متقرقیانه از انقلاب ۱۳۵۷ جلوتر میباشد.
مهمترین رخداد تحولآفرین در سال ۱۴۰۱ وصلشدن انقلاب زنان و خلقهای ایران به زنجیره انقلابی و گسترده زنان و ملتکورد میباشد. خاورمیانه نیز تنها با یکپارچگی و همگرایی این دو روند انقلابی میتواند پس از قرنها انتظار، تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عمیق و مورد انتظارش را بالاخره رقم بزند. خیزش انقلابی اخیر ایران با پیشاهنگی زنان و جوانان اثبات نمود که هر انقلابی در خاورمیانه بدون تکیه بر بنیانهای ذهنیتی و مادی انقلاب کوردی که ابعاد کامل یک رنسانس شایسته خلقها را در خود مستتر دارد، قادر به کسب پیروزی نخواهدبود. درک این واقعیت برای کوردها و ملیتهای منطقه جهت پیشرویهای انقلابی حیاتی است. به دلیل اینکه خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» در ایران متأثر از عناصر کامل انقلاب کوردها شعلهور شده، باید نتیجه گرفت که این سیر به معنای پیشروی انقلاب کوردها در عمق ایران همانند سایر کشورهای ترکیه، سوریه و عراق است. حاشاکردن از این روند گسترش جوانب ذهنیتی و مادی خطسوم دمکراتیک هم در ایران و هم خاورمیانه، بیشک بحرانزدگی فزایندهتر نظامهای فاشیستی و اسارت مضاعفتر خلقها را درپی خواهد داشت.
اهمیت سال ۲۰۲۳ میلادی برابر با ۱۴۰۲ شمسی در ایران و خاورمیانه مستقیما به وضعیت کوردها در چهار کشور حاکم ایران، ترکیه، سوریه و عراق گرهخورده است. کوردها در این کشورهای چهارگانه دفاع مشروع مسلحانه و انقلاب اجتماعی – سیاسی را بصورت همزمان اما با تحمل مشقتها، رنجها و دردهای بیامان پیشبرد میدهند. مهمترین مسئله تکمیل پازل موجود با درگیرشدن ایران به رویارویی با جامعه کوردها و فعالشدن گسلها از حیث هم ملیتاریستی و هم انکار سیاسی در سال ۱۴۰۱ میباشد. خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» پس از چهار دهه بالاخره ایران و کوردها را از حالت انفعال خارج ساخته است. سال نو سال مبارزات خلق کورد در شرق کردستان خواهدبود. متوقفساختن این سیر تحولخواهی انسانی، اخلاقی و سیاسی کوردها و ملیتهای ایران با توسل به سرکوب، کشتار و اعدام، وضعیتی اسفناکتر برای همگان بهبارخواهد آورد. درصورت حاضرنشدن ایران به ایجاد تحولات ساختارین، قطعا بحرانها، خیزشهای انقلابی و اوضاع محشرآسا در سال نو شکلی خطرناکتر و لاینحلتر به خود خواهد گرفت. این تصور رژیم که سرکوب را ختم کامل غائله میداند، بسیار واهی و بیفایده است.
دغدغه اساسی عموم این است که فرایند تحولات خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» در سال ۱۴۰۲ و سرنوشت آن چگونه خواهد بود. این خیزشها برای تحقق یک انقلاب اجتماعی بزرگ بنیاننهاده شده و انتظارمیرود که با گریز از راهکار جنگافروزانه به ایجاد تحولات ساختارین منجر شود. این جنبه اجتماعیبودن خیزشها بر جنبه سوقیابی آن بسوی جنگ و درگیری مسلحانه میچربد. نقش و اهمیت اپوزیسیون کوردی و ایرانی در خارج و کوهستان نیز به شیوهای است که چندقطبی است و بر بنیان راستو چپگرایی برنامههای مجزا و متفاوت از همدیگر دارند. ماهیت منشورهای دمکراتیک داخلی که از سوی اصناف، اتحادیهها و سازمانهای مدنی و زنان منتشر شد جنبه دمکراتیک قوی داشت ولی به موازات آن، منشورهای اپوزیسیون خارج از ایران ماهیتی جداگانه دربرگرفتهاند. ضعیفبودن اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور و حمل آن بر شکست خیزش انقلابی محلی از اعراب ندارد و تحلیل صحیحی نیست. حتی حضور خلقی گسترده در چهارشنبهسوری و پنجشنبه پایان سال صحت این مدعا را که خیزش داخلی خلقی و دمکراتیک است و زاویهداربودن منشورهای خارجی اپوزیسیون راستگرا بر سمتوسوی آن تأثیر چندانی ندارد، ثابت نمود.
در کوران خیزش انقلاب خلقهای ایران در چند ماه گذشته، نقش خلقکورد در شرق کردستان و عناصر انقلابی پژاک و کودار بهمثابه نیروهای خطسوم جهت دمکراتیزهکردن ایران و پیشبرد خیزش انقلابی، عیان گشت. اتکای خیزش ژن، ژیان، آزادی بر مسئله ملیتها و زنان، نقش کوردها را بارزتر ساخته. به اندازهای که معانی مفهومی و نظری «ژن، ژیان، آزادی» حقانیت بلامنازع دارد، خط سوم پژاک و کودار بر ریل دمکراتیزاسیون نیز همچو تنها راهکار فراگیر حقیقی نمودیافته است زیرا سیستمی جامعهمحور را از پایین ارایه میدهد نه دولت و قدرتمحور از بالا. فرق رهیافتهای دمکراتیک پژاک و کودار نیز از این دو جنبه متمایز برخاستهاست.
توطئههای هماهنگ میان ایران و ترکیه و حمله هوایی به مواضع پژاک و گریلاهای آن در مناطق مختلف، به شهادترساندن رفقای پیشاهنگ «ریزان جاوید و هوگر دلیل» رخدادهای مهم سال گذشته برای جنبش آزادیخواهی شرق کردستان بودند. سال پیشرو بیشک سالی مملو از تحولات ریشهای برای خلقکورد در هر چهاربخش کردستان خاصه شرق کردستان خواهد بود. لذا باید توجه داشت که بنیان مبارزات استراتژیک سال پیشرو نیز در خیزشهای خلقی و مبارزات گریلایی سال ۱۴۰۱/۲۰۲۲ پایهریزی شده. بنابراین کیفیت رخدادهای سال آینده در حد تحولات انقلابی خواهدبود که فراتر از کشورهای منطقه، ایران و ترکیه را دربرخواهد گرفت. همه این تحولات مستقیما به کوردها، نقش آنها و سرنوشتشان ربط دارد. بار سنگین مبارزه علیه جنگافروزی دول و نیز پیشبرد خیزشهای انقلابی بر دوش خلق نستوه کورد سنگینی میکند ولی نویدبخش آیندهای متمایز و آزاد میباشد. سال پیشرو، سال تثبیت و استحکام مبارزات خلق و گریلا و روشنشدن تکلیف بسیاری از خلقهای ایران و منطقه خواهدبود.