تپه 8 هزار ساله حسنلو میراث تاریخی کُردها در اورمیه

تپه تاریخی ۸ هزار ساله حسنلو که در دل خود خاطرات زیادی از قوم ماننا به یادگاردارد و روزگاری شکوه و عظمت بی نظیر داشته امروز در گوشه ای به دست فراموشی سپرده شده و خاک می خورد.

تپه تاریخی ۸ هزار ساله حسنلو که در دل خود خاطرات زیادی از قوم ماننا به یادگاردارد و روزگاری شکوه و عظمت بی نظیر داشته امروز در گوشه ای به دست فراموشی سپرده شده و خاک می خورد.

تپه حسنلو در هفت کیلومتری شهر نقده قرار دارد به طوریکه در ۸۵ کیلومتری جنوب اورمیه در کنار جاده‌ای که از اورمیه به نقده و اشنویه می‌رسد به فاصله ۳ کیلومتر از سمت چپ جاده این تپه نسبتا بلند خودنمایی می‌کند.

 این اثر بی نظیر تاریخی از سال ۱۳۳۶ در پی کشف خرابه های شهر و دژی متعلق به دوره ماننا یعنی هشت هزار سال قبل، اهمیت فراوانی پیدا کرد که با کشف جام طلایی نیز بر اهمیت باستانی و تاریخی این محوطه افزوده شد، ولی متاسفانه با وجود قدمت و آثار تاریخی متعدد، هنوز به جایگاه اصلی خود در سطح ملی و بین المللی نرسیده و سالهاست در انتظار ثبت در فهرست آثار جهانی قرار دارد ولی هیچ خبری از ثبت این اثر در یونسکو نیست.

بحث دیگر اینکه تپه باستانی حسنلو دارای چهار لایه تاریخی است و امروز  آنچه در معرض دید عموم قرار دارد لایه چهارم است این در حالی است که اگر کاوشهای باستان شناسی در لایه های بعدی صورت گیرد می توان به تاریخ و تمدن چندین هزار ساله ایران پی برد.

حضور احشام، نبود حریم مشخص و قانونی، کمبود اعتبار و بی توجهی به مرمت در کنار شرایط آب و هوایی از دیگر مشکلاتی است که این اثر تاریخی امروز به نظاره نشسته و ادامه این روند ممکن است بخشی از هویت آن را زیرسوال ببرد.

نبود علائم مشخص راهنمای گردشگر، نبود مراکز مناسب اقامتی، عدم برنامه ریزی اصولی با برگزاری همایش های ملی و بین المللی برای معرفی و زمینه سازی انجام کاوش و تحقیقات باستان شناسی از این اثر نیز مسایل دیگری است که تپه حسنلو را با موج بی توجهی همراه ساخته است.

وجود ۱۰ دوره متمایز سکونت در تپه حسنلو

مهمترین دوره سکونت در حسنلو همان دوره چهارم است،همه ساختمان های یافت شده در حسنلو که از سنگ ساخته شده اند متعلق به دوره چهارم سکونت در حسنلو است،هیئت مشترک ایران و آمریکا توانست اتاق های متعددی با سالنهای بزرگ در مرکز تپه کشف کند و دیوار دفاعی قلعه نظامی و دژ محکم این شهر را از زیر خاک بیرون آورد.

بر اساس داده های باستان شناسی، این تپه در ۱۰ دوره مورد سکونت قرار گرفته است که دوره دهم که قدیمی ترین دوره سکونت حسنلو به حساب می آید مربوط به هزاره ششم تا هزاره سوم قبل از میلاد است و دوران هایی را شامل می شود که تپه حسنلو زیاد مورد توجه نبوده است.

از دوره چهارم سکونت در حسنلو یعنی در هنگام وقوع آتش سوزی بزرگ تا دوره هفتم سکونت ( ۲۲۰۰ سال پیش از آتش سوزی) آثار ساختمانی به دست آمده است که دلالت بر سکونت افراد در این تپه دارد از این رو دوره هفتم بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ قبل از میلاد است که در این دوره از ابزار مفرغی استفاده می شد.

جام‌ طلایی

اما مشهورترین اثر باستانی یافت شده در این محل جام طلای حسنلو است که به عصر آهن تعلق داشته و در موزه ایران باستان نگهداری می شود. ۲۳ فروردین ماه سال ۱۳۳۷ هیئت مشترک ایران و آمریکا ضمن حفاری در این تپه موفق به کشف جام بزرگ طلای حسنلو شد.

این جام در آغوش انسانی جای داشت که بر زمین افتاده بود و بر پشت او خنجری فرو کرده بودند. نقوش این جام متنوع بوده و دارای ارزش هنری بسیاری است.جام طلای حسنلو یک اثر باستانی کم نظیر به حساب می آید که قدمتی ۳۲۰۰ ساله دارد و احتمالا نقش مهمی در شکلگیری هنر دوره بعدی یعنی دوره مادها داشته است.

این اثر ۲۱ سانتی متر بلندی، ۲۵ سانتی متر قطر و ۹۵۰ گرم وزن دارد. بر روی جام نقش خدایگان سه گانه: خدای زمین، خدای آب و خدای خورشید حک شده است. نقش پهلوانی که با هیولا می جنگد، نقش بدن انسان بر پشت یک پرنده و مطابقت صحنه ها با یک حماسه حوری از نقشهای موجود بر روی این جام است.

این جام در زیر اسکلت یک مرد پیدا شد و به همین خاطر، ضربه خورده و کج شده است. کارشناسان بر این باورند که این مرد با در دست داشتن جام در حال فرار از سپاه مهاجمان بوده و چون در حال فرار جانش را از دست داده جام در زیر فشار بدنش ضربه خورده و کج شده است.

تمدن کوردی ماننا

پایتخت ماننا شهر بوکان کنونی بوده‌است که شهری کردنشین در استان اورمیه شرق کردستان است.

آثار باستانی ماننا بیشتر در استان‌های سنه و اورمیه می‌باشد. گنج زیویه، آثار کشف شده در قلایچی بوکان و دژ حسنلو را به مانناها نسبت داده‌اند. در کاوش‌های تپه حسنلو و شهر سقز و زیویه در (نزدیک سقز) نیز اثار باستانی ماننایی به دست آمده است.

منا در پایان قرن هشتم پیش از میلاد از مبارزهٔ آشور و اورارتو استفاده نمود و بر قدرت خود افزود و سراسر ناحیهٔ دریاچهٔ اورمیه را به زیر اطاعت خود در آورد. شاید به استثنای کرانهٔ غربی و بخش شمالی دریاچهٔ اورمیه که در دست اورارتو باقی‌ماند. محتملا ماننا از طرف شمال با پادشاهی اسکیت هم‌مرز شد.

دلایل سکوت برخی تاریخ نگاران جهان و محققان ایرانی را در این خصوص چنین می توان جمع بندی نمود.

1 ـ برای آریایی قلمداد نمودن مادها، سکوت در مورد ماننایان که در واقع اعقاب و اجداد مادیها و پایه گذاران تمدن آنان بودند ضروری بود. همچنین لازم می نمود که به موازات ماننایان، اجداد آنان یعنی گوتیان و لولوبیان نیز از تاریخ زدوده شوند.

2 ـ برای انکار حقیقت تکوین آیین زرتشت در میان ماننایان و در ناحیه اطراف دریاچه ارومیه و ساوالان لازم می نمود که تاریخ و ماننایان از تاریخ ایران حذف گردد.

3 ـ پیشترگفته ایم که تمدن هخامنشیان با الهام و اقتباس از تمدنهای گوتی ـ لولوبی، اورارتو و ماننا پدید آمده است. لذا برای انکار این حقیقت ومنسوب ساختن دستاوردهای هنری و فنی و فرهنگی اقوام مذکور به پارسیان، و لایق و با کفایت نشان دادن اقوام هند و اروپایی و بی کفایت قلمداد نمودن  اقوام التصاقی زبان سکوت درباره تمدن ماننایان ضروری بود، چرا که در غیر اینصورت، مبالغه در بزرگ نمایاندن تمدن هخامنشی و " کبیر" خواندن کوروش ها و داریوش ها مسیر نمی شد.

+ آجر مونومنت ایزیرتو در موزه شرق توکیو مربوط به تمدن منائیان