مسئول روابط دیپلماتیک پژاک در رابطه با عرصهی سیاست دمكراتیك و جبههی مشترك یادآوری کرد:" تنها محدود به احزاب سیاسی نیست، چون ظرفیت مبارزه و شیوه و راهكار بسیاری از احزاب در حدی نیست كه در قالب جبههی مشترك مبارزهی خلق جای گیرند"
آمَد شاهو از اعضای مجلس حزب حیات آزاد کردستان و مسئول روابط دیپلماتیک این حزب در گفتوگو با خبرگزاری فرات چهارده سال مبارزه پژاک در روژهلات کردستان و ایران، برنامههای این حزب در سال جاری، وضعیت جریانهای سیاسی، تحولات منطقه و جایگاه ایران در توازنات را مورد بررسی قرار داد.
متن کامل گفتوگو به این شرح است:
ـ تحولات خاورمیانه با مركزیت كردستان وارد مرحله تازهای شده است. تفاوت این مرحله با سالهای گذشته را در چه میبینید؟
-خلق كُرد در معادلات و جدال مابین قدرتهای هژمونگرای منطقه برای حفظ و صیانت از هویت و موجودیت خویش تحت عنوان خط سوم نقش ایفا نمودند و با در برگرفتن چنین خطمشی مسئلهی كُرد را به مسئلهای جهانی مبدل نمودند. در این برههی حساس تاریخی خلق كُرد بزرگترین نیروی تروریستی منطقه را در هم شكست و پایتخت خودخواندهی داعش را از تحت سیطرهی نیروهای اشغالگر و ضدبشری آزاد نمود. تضعیف و شكست داعش، زایش نوینی برای خلقهای آزادیخواه منطقه بوده و این دستاورد خلقهای آزادیخواه منطقه و جهان در نمونه عینی كوبانی و عفرین را به شکلدهی و نضج جبههی متحد خلقهای آزادیخواه و سوسیالیست جهان را علیه فاشیزم و دیكتاتوری شد. در حقیقت سال ٢٠١٧ی میلادی سال نبرد بزرگ خلقهای آزادیخواه منطقه و خلق كُرد علیه دولت ـ ملتهای جهانی و ذهنیت فاشیزم منطقه بوده است كه برای دستیابی به آزادی در جنگ جهانی سوم با مركزیت خاورمیانه نبردهای شگفتآور و جانانهای نمودهاند. تفاوتمندی جنگ نوین جهانی با دیگر جنگهای تاریخی و خطمشی مستقل مبارزاتی و مقاومت تاریخی كردها و سیاست دمكراتیك و استراتژی درازمدتشان كه به اتحاد، همبستگی و همزیستی مسالمتآمیز خلقها در منطقه پشت بسته، رمز موفقیت و ضامن آزادی و خودمدیریتی كردها در این برههی حساس تاریخی است.
ـ رژیم تركیه سال گذشته علیه كوهستان آسوس ـ كه نیروهای ی.ر.ك در آن مستقر هستند ـ حملاتی هوایی را ترتیب داد، این حملات نتیجه چه توافقی ما بین ایران و تركیه بود؟
-بمباران كوهستان آسوس برای نخستین بار از جانب تركیه، ایران و عراق حاكی از مذاكرات سه جانبه امنیتی، اقتصادی، سیاسی و ترافیك دیپلماسی مابین این دولتها در آن موقع بود. تركیه برای مشاركت و راضی نمودن ایران در پروژهی انكار و امحاء خلق كرد در عراق، سوریه و تركیه، گریلاهای شرق كردستان را آمال حملاتشان قرار داد. هدف آنهم قدرتمند شدن تركیه ـ ایران و تضعیف موقعیت كردها و اعلان نمودن كونسپتی نوین علیه خلقكرد در تمامی بخشهای كردستان بوده كه دولت فاشیست تركیه پیشتاز اساسی چنین كونسپت پلید ضدكردی در جهان است. در حقیقت تركیه با چرخش موضع خویش در قبال سوریه و بمباران مناطق گریلاهایمان ایران را راضی نمود كه در قبال تهاجمات تركیه علیه روژآوای كردستان سكوت اختیار نماید و به بخشی از طرح تغییر دموگرافی روژآوا و پاكسازی نژادی مبدل گردد. اما توافقات چند جانبهی دولتهای استعمارگر بر كردستان فاز نوینی از مبارزات دمكراسیخواهی در كردستان علیه فاشیزم و دیكتاتوریت را بدنبال خواهد داشت كه ایران از برپاشدن چنین طوفان و گردابی فارغ نخواهد ماند و باج اعمال و سیاستش را با گسترش ناآرامی و بیثباتی در ایران خواهد داد.
ـ آنچه كه از اواخر دی ماه سال گذشته شمسی با حمله رژیم تركیه و تبهكاران وی به عفرین آغاز شد را چگونه ارزیابی میكنید؟ مسئولین فدراسیون شمال سوریه آنرا توطئه منطقهای اعلام كردند، رژیم ایران چه نقشی را در این توطئه ایفا كرد؟
-روژآوای كردستان سرچشمهی الهام مبارزات دمكراتیك و مقاومت نوین سدهی ٢١ و مدل دمكراتیك نوین جهانی است كه تمام معادلات و توازنات منطقه را زیرورو كرد و منفعت تمامی دولت ـ ملتهای جهانی و منطقهای را به مخاطره انداخت، برای همین با توطئهی بینالمللی مواجه گردید. یعنی تمامی دولتهای موجود در سوریه با سكوتشان در جبههی فاشیزم كه دولت تركیه پیشاهنگی آن را مینماید، علیه جبههی خلق یا دموكراسی جای گرفتهاند. یعنی طراحان و بازیگران جنگ جهانی سوم برای سود و سرمایهی بیشتر، خلقهای منطقه را قربان سیاست پلیدشان مینمایند. ایران هم بسان تركیه با دستاوردهای نوین خلق كرد در روژآوا خشنود نبوده و از پیشرویهای كردها ترس و واهمه داشته است. برای اینكه عفرین از حاكمیت كردها درآید و به دولت اسد واگذار شود و موقعیت كردها در سطح جهانی و منطقهای تضعیف گردد و به مدلی برای كردهای سایر بخشهای كردستان مبدل نگردد، ایران با مشاركتش در این توطئهی شوم علیه كردها دگربار تاریخ پلیدش را احیاء نمود. از جهتی دیگر ایران با چنین سیاستی درصدد است جایگاه آمریكا و متحدانش را در خاك سوریه تضعیف نماید و با تعمیق جنگ خونین در سوریه مرزهایش را از تداخلات خارجی محفوظ سازد و در جنگ فرسایشی منطقه، رقیب سرسخت خویش كه تركیه است را تضعیف و از جبههی مخالف خویش خارج سازد.
ـ گفته میشود كه اختلافاتی در رویكرد دو حكومت ایران و روسیه نسبت به سوریه و حكومت بشار اسد وجود دارد، از سوی دیگر گزارشهایی دال بر همكاری تركیه و آمریكا علیه منافع ایران در خاورمیانه در جریان است، آیا رژیم تركیه در صدد سوریهای كردن ایران نیست؟
-روسیه تأكید برآن دارد كه در سوریه بدنبال حفظ صلح و آرامش در منطقه است، اما برعكس روسیه به دلیل منافع و گسترش هژمونی خویش در منطقه جنگ و جدال را در سوریه تشدید میبخشد. چنین منافعی موجب میگردد كه روسیه برای تسخیر منطقه با كشورهای همجوار دست دوستی دراز كند. از جهتی روسیه به متحد و همپیمان ایران و سوریه و از دیگر جهت به متحد تركیه و عربستان كه تضاد عمیقی با ایران دارند تبدیل است. روسیه از جهاتی برای دستیابی به منافعش حامیان خود را بیشتر میسازد و برای راضی نمودنشان خلقكرد را قربانی چنین سیاست عوامفریبانهای نموده و از جهتی دیگر با كشاندن تركیه به دام سیاستش، در صدد پارچه نمودن ناتو و برپاسازی جنگ مابین تركیه و آمریكا و تضعیف سیاستهای آمریكا در منطقه است.
سیاست تركیه در سوریه موجب خشم عمومی گردیده و حمایت و پشتیبانی اردوغان از ترور و جای گرفتن در جبههی مخالف آمریكا، موجب آغاز مداخلات نوینی علیه دولت فاشیست تركیه میگردد، چون اعمال داعشگونهی ج.ه.پ و آ.ك.پ تهدیدی برای جهانیان است. سیاست تركیه در شمال سوریه و حتی جنوب كردستان، اثر منفی بر روی جنگ با داعش داشته و موجب تشدید جنگ و خونریزی در منطقه گردیده كه اینهم موجب نگرانی خلق كرد، اتحادیه اروپا، آمریكا و همپیمانانش شده است.
دیدارهای اخیر و پیدر پی ایران، تركیه و روسیه در آنكارا، تهران و مسكو موجب گردید كه دولت تركیه بهسمت محور ایرانی ـ روسی گرایش پیدا كند. تركیه در دشمنی با موقعیت سیاسی کردها و موجودیت فدراسیون دمکراتیک شمال سوریه هر روز به آغوش نیروهای منطقهای و جهانی پناه میبرد و عملا به مهره آنها مبدل شده است. هدف ترکیه ضربه وارد کردن به جایگاه کردها و سپس سوق دادن جنگ و درگیری به داخل دیگر کشورهای منطقه و از جمله ایران است. ترکیه اگر چه در ظاهر امر خود را دوست جمهوری اسلامی نشان میدهد اما در حال اجرایی کردن سوریهای نمودن ایران است و آینده این امر را به اثبات میرساند.
_پژاك سالی دیگر از مبارزات خود را در شرق كردستان پشت سر میگذارد، دستاوردهای پژاك از تأسیس تا به امروز را چگونه ارزیابی میكنید؟
-١۵ فروردین، (۴) آوریل سالگرد تأسیس پژاك و سالگرد میلاد رهبر آپو است. نخست چهاردهمین سالگرد تأسیس پژاك و شصت و نهمین سالگرد میلاد رهبر آپو را به تمامی خلقهای ایران و خلق كرد و رهبر آپو و خانوادهی شهیدان راه آزادی تبریك میگویم. چهارم آوریل برای خلق شرق كردستان تداعیگر دو جشن است، از یكسو میلاد رهبرآپو و از سوی دیگر سالروز تأسیس پژاك برای سازماندهی و گسترش یافتن مبارزات خلقمان در شرق كردستان و ایران داری معنای خاص خویش میباشد. پژاك از بدو تأسیس تا به امروز توانست به حزب امید، اراده، باور، اتحاد و همبستگی برای خلقهای ایران و خلق كرد مبدل گردد. در حقیقت تأسیس پژاك، احیاء كرد آزاد و بااراده در شرق كردستان و ایران است. ١۵ فروردین روز احیاء امیدها، آرزوها و میعادگاه جستجوگران حقیقت و آزادی است. خلق شرق كردستان میلاد رهبر آپو را میلاد دوباره و آغاز دوبارهی حیات خود قلمداد مینمایند. به همین دلیل پژاك از بدو تأسیس تا به امروز در ابعاد مختلف مبارزاتی همچون؛ سازماندهی خلق، ترویج فعالیت مدنی، گسترش سیاست دمكراتیك، و دفاع ذاتی نقش مهمی را ایفا نموده است. در واقع پژاك با پیرو نمودن سیاست دمكراتیك به رادیكالترین اپوزسیون ایران و شرق كردستان مبدل گردیده است. فلسفهی مبارزاتی پژاك روح مقاومت را در زندانهای ایران احیاء نمود. مفهوم و اصطلاحات نوین مبارزاتی را به عرصهی فعالیت شرق كردستان به میدان آورد و برای ایجاد حیاتی آزاد و دمكراتیك با پیشاهنگی جوانان و زنان پیروزی را به ارمغان خواهد آورد.
ـ در سال گذشته پژاك اقدام به دور تازهای از گفتوگو با جریانها و احزاب شرق كردستان نمود نتایج را چگونه ارزیابی میكنید؟ به گفته مسئولان پژاك برخی از احزاب سیاسی شرق كردستان در اتحاد مابین طیفهای مختلف كارشكنی و یا مانع ایجاد میكنند؟ مشكل از كجاست و چه باید كرد؟
اتحاد و همبستگی مابین خلق كرد و خلقهای ایران استراتژی حزب حیات آزاد كوردستان (پژاك) است. پژاك از بدو تأسیس تا به امروز برای دستیابی به چنین هدف ارزشمندی آگاهسازی و سازماندهی خلقها را مورد هدف قرار داده است. چون كلید رهایی جامعه از بند اسارت رژیم ایران در اتحاد و همبستگی صفوف خلقهای آزادیخواه ایران و شرق كردستان است. برای همین پژاك اعتقاد برآن دارد كه همزیستی مسالمتآمیز خلقها و برادری مابینشان ضامن دموكراتیزاسیون ایران و آزادی خلق كردستان است. مشكل اساسی در این است كه برخی از احزاب كردی خوانش واقعبینانهای نسبت به راهحل دمكراتیك مسئلهی كرد و خلقهای ایران و دموكراسی و آزادی ندارند و عدم اتحاد و قبول یكدیگر این طیفهای خودمحور و خوانشهای غیرواقعبینانهشان مانع اتحاد مابینشان است. با نگرش و طرز فكر دولتی، هرگز اتحاد و همبستگی مابین احزاب و خلق كرد برقرار نخواهد گردید و برعكس شكاف و تضاد روزبروز عمیقتر خواهد گردید. با چنین طرز نگرشی احزاب توان پیشاهنگی مبارزات آزادیخواهی در شرق كردستان را نخواهند داشت و خلق كُرد آگاهتر و سیاسیتر از آنست كه بدنبال احزاب خودمحور و بیعمل صفآرایی نمایند.
ـ پژاك در رابطه با تشكیل جبهه مشترك مبارزه در شرق كردستان چه گامهایی را برداشته است؟
-به نظر من عرصهی سیاست دمكراتیك و جبههی مشترك تنها محدود به احزاب سیاسی نیست، چون ظرفیت مبارزه و شیوه و راهكار بسیاری از احزاب در حدی نیست كه در قالب جبههی مشترك مبارزهی خلق جای گیرند. تشكیل جبههی مشترك مبارزه علیه نظام ایران جدا از احزاب مختص به سازمانهای مدنی، روشنفكران، هنرمندان، علمای دینی، معلمان، كارگران، جوانان و زنان و طیفهای متعدد جامعه هم هست. ما بسان پژاك در شرق كردستان و ایران گامهای جدی در خور تشكیل جبههی مشترك مبارزه برداشتهایم و برای موفقیت و به انجام رسانیدن چنین پروژهای در میان احزاب، نمایندگان خلق و نهادهای مدنی در تلاشیم.
_مدتی است زنجیره ترورهای اعضای احزاب كردی در جنوب كردستان آغاز گردیده، دلایل این ترورها و موضع پژاك در این مورد چیست؟
-پژاك هر گونه اعمال تروریستی را در هر جایی از كردستان محكوم مینماید و چنین ترورهایی دلخراش و نگرانكننده هستند. متأسفانه ترورهای جمهوری اسلامی در خارج از مرزهایش در تاریخ ١٣ آوریل ٢٠١۶ با ترور كمال شیخصادق و صدیق سالیاوایی دوباره آغاز گردید و در این اواخر با ترور چند عضو دیگر از احزاب كردی افزایش پیدا كرده است. آغاز این زنجیره ترورها نشانهی بیارادهگی و تضعیف موقعیت حكومت اقلیم و احزاب حاكم جنوب كردستان و برعكس حاكمیت دولتهای ایران و تركیه در جنوب كردستان است. زمانی كه اقلیم در موقعیتی بحرانزده قرار گرفته و توانایی راهحل برونرفت از مشكلات موجود را نداشته باشد، حاكمیت كردها تضعیف میگردد و این هم زمینه برای افزایش ترورها و فعالیتهای ضد كردی را تشدید خواهد داد. در واقع ترور تنها منوط به دولت ایران نبوده، بلكه امروز دولت تركیه متحد ترورهای ایران هم، بزرگترین جنایات جنگی و ترور را در خاك اقلیم كوردستان علیه شهروندان اقلیم انجام داده و متأسفانه چنین اعمالی از جانب حزب دمكرات كردستان عراق مورد استقبال و پشتیبانی واقع گرفته، زمانی كه حزب بارزانی سربازان اشغالگر تركیه را به سوی خاك اقلیم كردستان برای كشتن و ترور شهروندان كُرد یاری دهند، چیزی دور از انتظار نیست كه اعضای احزاب شرق كردستان در چنین موقعیتی مورد هدف اعمال تروریستی ایران و مزدورانش واقع گردند. تا احزاب كردی در جنوب و بخصوص شرق كردستان در قبال سیاستهای تركیه و ایران موضع شفافی نداشته باشند، ترور ریشهكن نخواهد گردید.
ـ نوروز شرق كردستان در همبستگی با عفرین رنگ دیگری به خود گرفت. انسجام ملی سال گذشته در كمكرسانی خلق كرد و خلقهای دوست به زلزلهزدگان كرماشان بخوبی خود را نشان داد. شرق كردستان چگونه میتواند این اتحاد را به فرصتی تاریخی برای گسترش جامعه دموكراتیك مبدل كند؟
-مشاركت فعال خلق كرد در نوروز امسال جای ستایش و تقدیر است. خلق كرد نوروز را با روح و روان مقاومت عفرین در هم آمیختند. نوروز شرق كردستان نوروز مقاومت عفرین و قیام علیه استبداد و فاشیزم بود. سردادن شعارهای ضد اردوغانی و به آتش كشاندن پوستر و عكسهای اردوغان و پرچم تركیه، خشم و نفرت خلق كرد در شرق كردستان را در مقابل اشغال و قتلعام كردها از جانب تركیه و سكوت جامعهی جهانی و ایران را نشان داد. در واقع نوروز فریاد آزادی و اتحاد و همبستگی خلقها به منزلت پشتیبانی از خلق زلزلهزدهی كرماشان و اشغال و غارت عفرین بود. مراسمهای نوروز مقاومت عفرین، پیغامی بود به گوش رژیم ایران و احزابی كه قهرمان عرصهی بیعملند. خلق كرد بر خلاف نظرات و شعارهای تهی و بیمایهی نظام و حتی نظرات برخی احزاب كه شعارهای بیمعنا و بدور از حیطهی ذهنی خلق شرق كردستان برافراشتند، میدان نوروز را به میدان كاوهها مبدل نمودند. در حقیقت نوروز شرق كردستان ایستار قهرمانانهی خلق در مقابل سیاست تضعیف جامعه، ترویج فقر، بیكاری، فساد، بسیجسازی، دستگیری و اعدام از جانب نظام جمهوری اسلامی ایران بود و تداوم خیزشهای دمكراتیك و مردمی چون نوروز همبستگی با عفرین، زمینهی بنیاد نهادن جامعهی دمكراتیك و آزاد را فراهم خواهد ساخت.