بزرگترین آسیب خلقهای سوریه ناشی از مداخله دولت ترک در انقلاب سوریه بود که مانع از تداوم آن گشته و این انقلاب را به بحران و بیثباتی طولانی مدتی تبدیل کرد که وارد دهمین سال خود میشود. در طول این سالها نیروهای منطقهای و بینالمللی دست به مداخله مستقیم در سوریه زدند و عرصه سیاسی-اجتماعی این کشور را به میدان نبردی طولانی و دشوار تبدیل کردند. خلق سوریه در طول این سالها چه کردند؟
بهار خلقها که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد بر بیشتر کشورهای منطقه که ساکنان آن تحت فشار حاکمیتهای سرکوبگر بودند تاثیر گذار شد، محمد بو عزیز با به آتش کشیدن بدن خود، جرقههای انقلاب را در تونس شعلهور ساخته و تظاهرات اعتراضی در سرتاسر تونس آغاز شد. مصر، لیبی و یمن نیز به این اعتراضات پیوستند.
سوریه نیز همانند بسیاری از کشورهای عربی از بهار عربی بینصیب نماند. در نخستین روزهای این بهار، ساکنان درعا علیه حکومت سوریه بپاخاستند، و این نخستین گام مانند نخستین شعله مهم و سرکش در انقلاب سوریه، با جمعه عزت در ۱۸ مارس سال ۲۰۱۱ ادامه یافت. زمانیکه کودکان بر روی دیوارها شعار «اسقاط النظام» را نوشتند، در بسیاری از شهرهای سوریه تظاهرات اعتراضی نیز آغاز شدند. راهپیماییهای اعتراضی و پر شور با واکنش شدید حکومت سوریه مواجه و مطالبات آزادیخواهانه و عدالتطلبانه و برابریخواهانه خلق با اسلحه مواجه شد. این اعتراضات در بیشتر شهرها و استانهای سوریه گسترش یافت.
اما مداخله نیروهای خارجی مسیر این انقلاب را تغییر داد. بعد از آنکه سوریه به صحنه نبرد سیاسی و نظامی و همچنین عرصهای برای تسویه حساب نیروهای داخلی و منطقه و جهانی تبدیل شد، جنبش خلقهای سوریه وارد مرحله جدیدی شد و شاهد جنگی خونین شد. در زمانیکه بخش بزرگی از مردم سوریه از این کشور آواره شده بودند، سوریه پذیرای نیروی نظامی کشورهای خارجی شد. دولت اشغالگر ترک نیز به منظور شروع نبرد با حکومت سوریه، مقادیر فراوانی اسلحه به این کشور ارسال کرد. از این طریق تغییر شگرفی در ماهیت تظاهرات صلحآمیز ایجاد شد. با شروع انشعاب در میان نیروهای حکومت سوریه، دولت ترک نخستین کشوری بود که در سوریه دست به مداخله نظامی زده و در امور سوریه دخالت نمود. ترکیه با آموزش و تسلیح افرادی که از حکومت سوریه بریده بودند، همراه با حمایت مالی و اطلاعاتی و نظامی ارتش آزاد سوریه را ایجاد کرد. در ژوئیهی سال ۲۰۱۱ دولت ترک با همکاری عربستان سعودی و قطر از ارتش آزاد سوریه حمایتهای مالی و نظامی به عمل آورد.
نقش ترکیه در سوریه از همان ابتدا بسیار مشهود بود. زیرا این کشور از سال ۲۰۱۱ مرزهای خود را بروی هزاران نفر از نیروهای خارجی باز کرده بود تا وارد سوریه شوند. همچنین پیش از آنکه شخصی وارد مرزهای ترکیه شود، کمپهای پناهندگان را ایجاد و از مناطق حایل سخن به میان آوردند.
در ۲ اگوست ۲۰۱۹ بشار جعفری نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد با اشاره به شمار نیروهای ترک مستقر در سوریه گفت: رژیم ترکیه ۱۰ هزار و ۶۵۵ افسر و نظامی خود را در خاک سوریه مستقر کرده است. همچنین ۱۶۶ تانک، ۲۷۸ نفربر زرهی، ۱۸ موشک اندار و ۱۷۳ تانک توپانداز، ۷۳ ماشین با سلاحهای سنگین و ۱۴ پایگاه موشکی ضد تانک ترکیه در سوریه حضور دارند. از سوی دیگر عربستان سعودی و دولت قطر نیز در بهار سال ۲۰۱۲ اعلام کردند که آنها از اپوزیسیون سوریه حمایتهای مالی و نظامی به عمل میآورند. در مه ۲۰۱۳ روزنامه فاینشنال تایمز خاطرنشان ساخت که عربستان سعودی بزرگترین منبع تامین سلاح اپوزیسیون سوری است. این روزنامه همچنین خاطرنشان ساخت که هر دو کشور نیروهای اپوزیسیون سوری را با سلاحهای ضد تانک کرواسی که از طریق اردن وارد شدهاند، تسلیح میکنند. بشار اسد در این رابطه اظهار داشت که عربستان سعودی بزرگترین حامی ترور است.
نه فقط دولتهایی که برای سرنگونی رژیم اسد از اپوزیسیون این کشور حمایت نظامی میکردند به دخالت در این کشور پرداختند، بلکه طرفهای حامی دولت سوریه نیز به تسلیح رژیم سوریه دست زدند. حامی استراتژیک دولت سوریه ایران بود که مستقیما از حکومت سوریه حمایت به عمل آورده و برای نخستین بار شهر زبیدانی را در سال ۲۰۱۱ به مرکز استقرار نیروهای سپاه پاسداران و حزب الله لبنان تبدیل کرد.
با شروع دخالت نظامی ایران و حمایت آشکار و مستقیم این کشور از حکومت بشار اسد، آمریکا نیز مداخله کرده و اعلام نمود که از گروههای مسلح حمایت میکند. آمریکا در وهله نخست کمکهای غذایی و مواصلاتی خود را به این نیروها آغاز کرد. اما بعد از مدتی سازمان اطلاعات امریکا به آموزش گروههای مسلح سوری در خاک ترکیه دست زد. در ژوئن ۲۰۱۳ باراک اوباما ریاست جمهوری امریکا تصمیم حمایت نظامی این کشور را از شورای عالی نظامی اپوزیسیون منتشر نمود. در واقع از ابتدای ماه سپتامبر نیز در عرصه نبردها، سلاحهای سبک و موشکهای ضد تانک به سوریه فرستاده شدند. آمریکا رقمی بالغ بر ۱۵ میلیون دلار به گروههای مسلح ضد حکومت بشار کمک کرد.
آمریکا در ژوئیهی سال ۲۰۱۴ به سازمانی تحت عنوان گروه حمایت از سوریه اجازه داد که مبالغی را برای ارتش آزاد سوریه جمعآوری کند. اما بعد از انکه یک کامیون از تسلیحات آمریکایی به دست گروه جبهه النصره- که سال ۲۰۱۵ آمریکا این گروه را در لیست گروههای تروریستی قرار داد- افتاد حمایتهای آمریکا از گروههای مسلح ضد سوری دچار مشکلات جدی شد. بر همین اساس واشنگتن تصمیم گرفت که ارسال سلاح به سوریه را متوقف کند.
به دلیل گسترش حملات داعش در سوریه و اعدام اسرای آمریکایی، آمریکا کشورهای فراوانی را جهت مقابله با داعش سازماندهی کرده و رهبری ائتلاف بینالمللی را با حمله هوایی به نیروهای داعش بر عهده گرفت. ائتلاف بینالمللی از گروههای مورد حمایت ترکیه و قطر حمایت نکرد. دلیل این امر به ضعف این گروهها و قرار گرفتن تحت نفود گروه جبهه النصره و دیگری گروههای رادیکال بود. به همین دلیل نیروهای ائتلاف از نیروهای سوریه دمکراتیک حمایت نمودند.
ورود روسیه؛ تغییر موازنه قوا
از ابتدای نا آرامیهای سوریه، روسیه از حکومت اسد حمایت به عمل آورده بود. اما بعد از سقوط معمر القذافی در لیبی از سوی کشورهای غربی، روسیه با درک در خطر افتادن منافع این کشور، تصمیم به افزایش حمایت از حکومت سوریه گرفت. در سپتامبر ۲۰۱۵، روسیه مستقیما در سوریه دست به مداخله نظامی زده و حملات هوایی خود را علیه پایگاههای گروههای مسلح آغاز نمود. در این زمان دولت سوریه در آستانه سقوط قرار داشت و حتی دمشق نیز محاصره شده بود. اما علیرغم آنکه روسیه اعلام نمود که به نیروهای داعش حمله میکند، اما این حملات علیه گروههای مورد حمایت ترکیه و قطر و خصوصا جبهه النصره و احرار الشام بودند.
دخالت خارجی و پایان انقلاب
به دلیل تضاد منافع دولتهای منطقهای و بینالمللی که در بحران سوریه دخیل بودند، همزمان با ورود کشورهای خارجی، صدها گروه ریز و درشت با اسامی مختلفی مانند سلطان مراد، سلیمان شاه و... از سوی این کشورها ایجاد شدند. گروههای سیاسی مختلفی نیز که از سوی کشورهای حامی به رسمیت شناخته شده بودند- شورای استانبول، اپوزیسیون ریاض، نشست مسکو – در فاصلهای اندک تشکیل شدند. به منظور تحقق اهداف کشورهای حامی این گروهها، در مواقعی بین این گروههای مختلف سیاسی-نظامی نبردهای خونینی نیز روی میداد و کم کم نا آرامیهای سوریه به جنگ کشورهای حامی این گروهها تغییر وجهه داد. همچنین امیدهای خلق سوریه نیز که به خیابانها آمده بودند و خواست کسب حقوق خود را داشتند، نقض شد.
ویرانی اقتصاد و اجتماع از نخستین پیامدهای دخالت خارجی در سوریه بود. به دلیل مداخلات خارجی و جنگ برای دستیابی به حاکمیت در سوریه، تمامی زیر بناهای این کشور تخریب شدند. در بعد انسانی، بر اساس سرشماری مرکز رصد حقوق بشر سوریه (SOHR) در چهار ژانویه ۲۰۲۰، از آغاز ناآرامیها در سوریه، نزدیک به ۵۸۵ هزار نفر کشته و میلیونها نفر نیز پناهنده شدهاند. همچنین به دلیل این جنگ، میلیونها نفر نیز به دیگر مناطق سوریه کوچ کردهاند. دولت اشغالگر ترک نیز به دلیل اشغال شمال-شرق سوریه، صدها هزار نفر از آحاد خلقمان را در روژآوا آواره کرده است و در اکتبر ۲۰۱۹ شهرهای سریکانی و گری سپی را به اشغال خود درآورد.
از طرف دیگر؛ اقتصاد سوریه نیز با تخریب کامل مواجه شده است. از انجا که شهر حلب به عنوان بزرگترین مرکز تجاری و بازرگانی و صنعتی سوریه تحت کنترل نیروهای تبهکار وابسته به ترکیه قرار گرفت، این شهر به طور کامل تخریب شد. همچنین گروههای تبهکار وابسته به ترکیه شاهراه استراتژیک M5 و M4 را تحت کنترل گرفتند. از این طریق خطوط مواصلاتی بین شهرهای سوریه قطع و هر گونه حمل و نقل تجاری در این کشور نیز با بنبست مواجه شد. در نتیجه زیانهای اقتصادی هنگفتی به سوریه وارد شد.
برای نخستین بار در استان ادلب بین نیروهای روسیه و ایران از یک طرف و ترکیه و گروههای وابسته به آن نیز برخوردهای مستقیم روی داد. طبق آمار مستند مرکز رصد حقوق بشر سوریه در ۲۷ فوریه ۲۰۲۰ در مناطق بین البار و بیلون در شمال غرب سوریه، ۳۴ نظامی ترک کشته شدند. دولت اشغالگر ترک در پاسخ به قتل نظامیان خود، به حمله مستقیم به نیروهای سوریه، ایران و روسیه دست زد. این واکنش تحت عنوان سپر بهار انجام شد. این حمله در ۶ مارس بعد از دیدار پوتین و اردوغان در مسکو متوقف شد.
دخالت نظامی ترکیه در سوریه و تهدید علیه خلقهای سوریه
در این رابطه تحلیلگر سیاسی غیاس نیسا به خبرگزاری هاوار گفته است که وحشیگری رژیم سوریه خصوصا بعد از میان برداشتن اعضای دور اندیش شوراهای هماهنگی، مانع از ظهور فرماندهی سیاسی شد که نمایندگی انقلاب را برعهده داشته باشد. همچنین او خاطرنشان میسازد که دخالت نیروهای منطقهای و بین المللی خصوصا، قطر و ترکیه مانع از گسترش انقلاب شد؛ زیرا فرماندهی انقلاب به منافع ترکیه وابسته شد و از شبه نظامیان جهادی و سلفی حمایت به عمل آمد که بعد از آن اشغالگری و دخالت نظامی بسیاری از نیروها آغاز شد.
نیسا در ادامه میافزاید: "رژیم ترکیه در ۱۰ سالی که از انقلاب سوریه میگذرد، از دو عامل مهم بهره گرفته است، نخست؛ توسعه اقتصاد ترکیه که نیروی ترکیه را افزایش داد و دوم؛ عقبنشینی آمریکا از عراق در سال ۲۰۱۱ و تضعیف امریکا در منطقه. اشغالگری دولت ترک در مرزهای بینالمللی سوریه، بدترین دخالت در سوریه به شمار میرود و غیر از مقاومت خلق هیچ پاسخ دیگری ندارد. این پژوهشگر سیاسی مسائل سوریه براین باور است که اگر خلق سوریه خارج از عرصه سیاسی بماند، راه خروج از این بن بست باقی نمانده و کشورهایی که در سوریه دست به اشغال نظامی زدهاند، و از جمله ترکیه آینده سوریه را تعیین میکنند؛ که بر اساس منافع خلقهای سوریه و رویای آنان برای دستیابی به آزادی و صلح نخواهد بود."
منبع: ANHA