بار دیگر درعا؛ چه روی می‌دهد؟

شهر درعا بار دیگر در کانون توجه تحولات سوریه قرار گرفته است. از یک طرف این شهر شاهد تظاهرات و عدم ثبات امنیتی بوده و از طرف دیگر شاهد حضور نیروهای ایران و روسیه و نقل و انتقالات نظامی این کشورهاست. چشم‌ها به جنوب سوریه دوخته شده‌اند. چه روی می‌دهد؟

درعا از جمله شهرهای سوریه ست که نخستین تظاهرات سوریه در مارس سال ۲۰۱۱ از این شهر آغاز شدند. از همان ابتدای شروع این تظاهرات، حکومت سوریه این شهر را مورد حملات نظامی خود قرار داد. نیروهای حکومتی برای کنترل جنوب سوریه عملیاتی نظامی را تحت عنوان بازیلت Bazilt آغاز کردند.

روسیه با نیروهای حاضر در حومه دمشق و روستاهای اطراف حمص به توافق پرداخته و همچنین در  شهر درعا  نیز که طبق توافق آستانه بین روسیه، ترکیه و ایران در ۶ ژوئیه ۲۰۱۸ تحت عنوان چهارمین منطقه کاهش تنش نام برده می‌شد، توافقی ایجاد شد. از زمان امضا شدن توافق در جنوب شوریه، اعضای کمیته‌ها و فرماندهانی که قبلا اپوزیسیون عنوان می‌شدند و متشکل از غیر نظامیان و افراد مسلح بود، با حملات بسیار گسترده‌ای مواجه شدند و به قتل رسیده یا ربوده شدند.

نقطه اشتراک منافع اسرائیل-ایران

تمامی جنوب سوریه و خصوصا استان درعا به منطقه مشترک منافع منظقه‌ای و دولتی و خصوصا ایران و اسرائیل تبدیل شده است. درعا در جنوب سوریه در مجاورت مرزهای سوریه-اردن و مرزهای منطقه گولان است که تحت اشغال اسرائیل قرار دارد. موقعیت این استان و مجاورت ان در کنار اسرائیل اجازه داده است که درعا در طرح‌های ایران و اسرائیل به جایگاه مهمی دست یابد. ایران تلاش می‌کند که در این منطقه نفوذ خود را توسعه دهد تا بتواند در این منطقه نیز مانند جنوب لبنان پایگاههای دائمی نظامی خود را بر پا کرده و از این طریق اسرائیل را هر چه بیشتر در محاصره قرار دهد. همزمان نیز می‌خواهد که از این پایگاهها برای زمان جنگ و افزایش تنش‌ها استفاده کند.

اسرائیل حضور و گسترش ایران در منطقه را به عنوان خطری علیه خود ملاحظه کرده و با گسترش نفوذ ایران، اسرائیل هر چه بیشتر در معرض تهدیدهای ایران قرار می‌گیرد که همچنان در تلاش برای بدست آوردن سلاح هسته‌ای است. همچنین اسرائیل می‌ترسد که این منطقه به منظقه‌ای تبدیل شود که گروه‌های مسلح فلسطینی در آن حضور یابند. اسرائیل نمی‌خواهد که در گولان جبهه دیگری را بگشاید که از ۴۰ سال پیش بدون تنش باقی مانده است.

پیش از توافقنامه‌ای که در ژوئیه ۲۰۱۸ بین نیروهای حکومت و گروههای مسلح در جنوب سریه بسته شد، روسیه اعلام نمود که در رابطه با حضور نیروهای ایران در جنوب سوریه با اسرائیل به توافق رسیده است. آن زمان تل آویو از مسکو خواسته بود که نیروهای ایران ۶۰ تا ۷۰ کیلومتر از مناطقی که از مجدل الشمس تا بعد از دمشق امتداد می‌یابند و در جنوب، از مرزهای مجاور اردن تا سویدا، عقب‌نشینی کنند.

روزنامه جروزالم پوست اسرائیلی در شماره ۲۸ مه ۲۰۱۸ توافق اسرائیل-مسکو را منتشر کرد که طبق توافق روسیه با حکومت سوریه، جنوب سوریه تا مرزهای اسرائیل را به روسیه می‌رسد و به ایران و حزب‌الله اجازه مشارکت در این توافق داده نمی‌شود. در گزارش آمده است که اسرائیل علیه گسترش حضور نیروهای ایران در سوریه از نیروی نظامی استفاده می‌کند. همچنین اعلام شده است که برای بازگشت مناطق جنوب کشور به حکومت مرکزی، از نیروهای بشار اسد حمایت می‌کنند و اسرائیل نیز در این عملیات مشارکت کرده و اسرائیل نیز اجازه می‌دهد که اسد حاکمیت تمامی سوریه را در دست داشته باشد.

بارگشت مجدد ایران به مثلث مرگ

علیرغم آنکه در گام نخست نیروهای ایرانی عقب‌نشینی کردند، اما این عقب‌نشینی ادامه پیدا نکرد. بعد از گذشت ۶ ماه از توافق، نیروهای ایران بار دیگر به مناطق جنوب سوریه بازگشته و از مثلث مرگ تا مرزهای اسرائیل و پایگاههای نظامی حکومت در منطقه کسوی در مسیر دمشق-قنیطره پراکنده شدند. در نهایت حضور نیروهای ایرانی در درعا در سازمانهای اطلاعاتی سوریه ماتند اطلاعات نیروی هوایی، گروه‌های امنیتی نظامی و دستگاه‌های دولتی و کمک به لشکر کشف شده و  حضور رسمی حزب الله در منطقه اللوجات عیان شد.

در منطقه مرزی قنیطره نیز، ایران در روستاهای شراکیس (باریقه، بئرالعجم) و روستاهای جبل الشیخ مستقر شد. همچنین شبه نظامیان مناطقی را از غیر نظامیان ایجاد کرده  و خانواده‌های اعضای نیروهای نظامی ایرانی و حزب الله را در این منظقه مستقر کردند. اما بازگشت ایران به جنوب سوریه، روسیه را در منگنه قرار داده است. روسیه اکنون با فشار آمریکا و اسرائیل تلاش می‌کند مجددا در منطقه مستقر شده و تمامی گروه‌های حاضر در جنوب سوریه و از جمله حزب‌الله را که اسرائیل از آن به عنوان تهدیدی برای خود یاد می‌کند، از درعا خارج کند. تمامی طرف‌ها از روسیه می‌خواهند که طبق تفاهمنامه‌ای که در اردن امضا شده است عمل نموده و به حاکمیت ایران در این منطقه به تمامی خاتمه داده شود.

نقل و انتقالات جدید نظامی

اما مسئله جدیدی که در درعا در حال وقوع است، بازگشت مراکز امنیتی و نادیه گرفتن توافقات پیشین است. طبق اطلاعات بدست آمده از منطقه، بعد از آنکه حکومت حاکمیت خود را در این مناطق مجددا کسب کرده است،  هیچیک از وعده‌های خود را مبنی بر توافقی که مسئولان امنیتی طی دیدار خود در سال گذشته عملی نکرده و نیز وعده‌های انان مبنی بر اعاده وضعیت این استان به وضعیت قبل از مارس ۲۰۱۱ عملی نشده است. حکومت به اقدامات محدودی در برقراری مجدد برق و آب و... دست زده است.

از ۱۵ مه امسال، بعداز قتل ۹ عضو سازمان امنیت داخلی در شهرک مزریب درعا، وضعیت منطقه مجددا تنش‌آلود شده است. حکومت سوریه در این رابطه یکی از فرماندهان هنگ کرامه را تحت عنوان محمد قاسم السبیحی، وابسته به ارتش آزاد متهم کرده است. این موضوع به عنوان واکنشی به قتل شخصی به نام السبیحی در مسیر جیله-ابطح در روستاهای درعا قلمداد شده است..

در این رابطه نیروهای حکومتی وسائط نقلیه نظامی مملو از مهمات سنگین، توپخانه، لشکر ۴ و ۹ را به روستاهای شرق و غرب منطقه درعا  اعزام کرده‌اند. برخی از این نظامیان چند روز بعد از منطقه فرار کردند و لشکر ۴ بار دیگر عقب‌نشینی نموده و نیروهای خود را به منطقه تل الخدر و تمیل البدر در منطقه یادود اعزام کرد. ساکنان منطقه می‌گویند که نقل و انتقالات نظامی به منظور ورود به شهر بوده است، به همین دلیل تظاهرات مردم در جنوب کشور بار دیگر آغاز شده است.

جنگ سوریه نشانه‌ای برای جنگ بین‌المللی و منطقه‌ای بزرگ

در رابطه با همین موضوع، یکی از تحلیلگران سیاسی سوریه به نام احمد الدروزی با خبرگزاری هاوار گفتگو کرده و اظهار داشت: جنگی که از مارس ۲۰۱۱ آغاز شده است و در بیشتر مناطق سوریه گسترش یافته است، نشانه‌ای برای یک جنگ وسیع بین‌المللی و منطقه‌ای است که تمامی نیروهای بزرگ به شیوه‌ای نظامی و مستقیم- آمریکا- روسیه، فرانسه و بریتانیا- یا به شیوه‌ای غیر مستقیم و حمایتهای اطلاعاتی و سیاسی-آلمان و بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا و چین- در ان مشارکت دارند.

الدروزی در این رابطه خاطرنشان ساخت که در این جنگ ایران به عنوان یک نیروی منطقه‌ای بزرگ به عنوان همکار سوریه، با ترکیه، اسرائیل، عربستان سعودی، قطر، اردن و بسیاری از کشورهای دیگر ضدیت دارد. وضعیت سوریه باعث شده است که نیروهای امریکایی که توان خاتمه جنگ و تحقق اهداف خود را در سوریه نداشته باشند. این موضوع بر نیروهایی که در منطقه نیز حضور دارند تاثیر گذاشته و اجازه داد که به تمامی از روستاهای دمشق، حمص و روستای این شهر نیز عقب نشینی کرده و در برخی از مناطق درعا برای تاسیس برخی از گروههای مسلح مستقر شوند.

الدروزی در ادامه تحلیل خود به خبرگزاری هاوار می‌گوید که در بسیاری از مناطق که درعا نیز جزو آن است، دولتها براساس گزینه‌های مختلف سیاسی و نظامی عمل نموده‌اند. در اردن مجددا اتاق موک* راه‌اندازی شده است و فرامین امنیتی به شیوه تلاش برای قتل و سازماندهی غیر نظامیان برای راهپیمایی صادر شده است. این موضوع صریحا پیامی برای تهران و مسکو است که از دمشق دوری گزینند و مشاوران امنیتی و نظامی ایران از سوریه خارج شوند و ارتباطات زمینی عراق و سوریه قطع شوند و مسکو انتخابات ریاست جمهوری در سوریه را بدون تاکید بر نقش اسد و قرار گرفتن این کشور در مرزهای تهران، بغداد، بیروت بپذیرد.

این تحلیلگر سیاسی خاطرنشان می‌سازد که سیاستهای کنونی، تردیدهای بزرگی را برای پایتختهایی که اطلاع دارند قادر به تداوم منافع مشترک استراتژیک بین خود نیستند ایجاد می‌کنند. این تردیدها راه را برای نقل و انتقال وسائط سنگین نظامی سوریه به منطقه درعا گشوده و سوریه با حمایت روسیه و ایران تلاش می‌کند تا مجددا حاکمیت خود را بر تمامی این کشور اعاده کند و از این طریق راه را برای توافقی جدید بگشاید که در ان گروههای مسلح هیچ نقشی نداشته و می‌خواهد تا نقش آمریکا و اسرائیل را در جنوب این کشور خاتمه دهد. این مسئله نیز منوط به منافع هرسه دولت بوده و منافع استراتژیک را گسترش می‌دهد.


* اتاق موک: اتاق نظامی و ستاد خارجی که سال ٢٠١٣ توسط ایالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلیس، اردن و برخی از کشورهای حاشیه خلیج برای هماهنگی شکل گرفت. در سال ٢٠١۴ توسعه یافت و شامل چندین جناح ارتش آزاد در دارا، قنیطرا، حومه دمشق و حومه شمالی حلب است.