مجلس کنگره استار در ارتباط با فرمانده یگانهای مدافع زنان (یپژ) و پیشاهنگ انقلاب زنان، زوزان حسکه (منور فاطمه) که مورخ ۲ آوریل ۲۰۲۴ در حین انجام وظیفه شهید شد بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه مبارزه شهید زوزان حسکه بازگو شده و قول صیانت از میراث شهدا داده شده است.
بیانیه مجلس کنگره استار به شرح زیر است:
«در سرزمین خدایان و الههگان، بروی خاک مقدس مزرابوتان، قهرمان زن و مرد بسیاری به وجود آمدند. برای میهن خود جنگیدند، مقاومت کردند و به مبارز آزادی و حقیقت مبدل شدند. رفیق زوزان حسکه (منور فاطمه) نیز یکی از آن دنبال کنندگان مبارزان راه حقیقت و آزادی بود. او در راه الهه مادر ایشتار گام برمیداشت. او در همان سنین جوانانی دل خود را به آرمان آزادی سپارده بود. با این حقیقت، از دل، رنج و پایبندی به رفقا و میهن، آن را در برابر هرچیزی مقاوم میساخت. او خود دارای روحی آزاد و سربلند بود. این روح مقاوم در داخل فرهنگ میهندوستی رشد و نمو یافته بود به همین دلیل هم از فولاد مستحکمتر شده بود. او قبول نمیکرد حتی یک لحظه هم تحت حاکمیت دشمنان زندگی کند، برای او آزادی از نان و آب و هوا هم مهمتر بود. با فکر و اندیشه میهن حرکت میکرد. میهندوستی، پایبندی به شهدا و رهبری برای او نسبت به هر چیز دیگر ارجحیت داشت. به رفقای خود از صمیم قلب پایبند بود. او دل خود را به آزادی و عشق به وطن سپرده بود، او در سنین جوانی خود در کار و کنشها جای گرفت. در جوانی خود برای اینکه برای حزب همکاری جمع کند، به پنبهکاری روی میآورد، خلق را در آنجا سازماندهی کرده و شب و روز کار میکرد، به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم که رفیق زوزان در میان رفقای خود به سمبل رنج و فداکاری مبدل شده بود. به اندازهای که میهنش را دوست میداشت، به همان اندازه هم به رفقای خود پایبند بود. او رفیق روزهای سخت و دشوار بود. به مثابه یک کوه برای رفقای خود تکیهگاه بود.
او در حیات خود برای آزادی میهنش خود را فدا نمود. در دهه ۱۹۹۰ میلادی به حزب پیوسته بود، به عرصه رهبری رفته و خود را با فکر و اندیشههای رهبری به خود ژرفا بخشید و پس از آن به کوهستانها رفت. پس از اینکه ۲۲ سال در کوهستانها ماند و درمقابل هر درخت و سنگ این وطن رنج کشید، برعلیه دشمن مبارزه کرد و به پختگی رسید.زمانی که داعش وحشی به روژاوای کوردستان حمله کرد، رفیق زوزان این وحشیگری را تحمل نکرده و به روژاوا میرود، او در کوبانی هم به مبارزات آزادی پیوست. از هر لحاظ خود را به سپری برای رفقای خود مبدل ساخته و به شیوهای بیمانند و بیباکانه مقاومت میکند. ترس در وجود او معنایی نداشت. دارای شخصیتی شفاف و بدون تردید بود. همیشه دفاع از رفقای خود را اساس میگرفت. تواضع داشت و دارای خندهای آزاد بود. بصورت طبیعی دوست داشته میشد بخصوص از سوی خلق. او یکی از قهرمانان کوبانی بود، او رفیق شهدا آرینها و بارینها بود. او سمبل تپه مشتنور بود.
از کوبانی شروع کرد و وجب به وجب در میهنش کوردستان مبارزه کرد. در عرصههای آموزشی، نظامی و اجتماعی به کار و کنش پرداخت. بخصوص در میان کپج کار و کنشهای مهمی را انجام داد، او به استاد، استادان مبدل شد. برای اینکه نسلی نو بنا شود، استادان را آموزش میداد. در دل استادان هم جایی ویژه گرفته بود و بسیار دوست داشته میشد. در هر جایی که رفت از خود تاثیری برجای گذاشت. با کودکان، کودک و با بزگترها هم به مانند آنان بود. به اندازهای که میهن خود را دوست میداشت، دلپاک هم بود به همان اندازه در برابر دشمن خشمگین بود.
امروز ما به مثابه روژاوا به رفیق زوزان مدیون هستیم. او با دل و جان در رهایی بخشیدن و از نو بنا کردن روژاوا جای مهمی داشت.
او و رفیق زلال زاگرس نیز در یک زمان مشترک به جنبش پیوسته بودند. آنان رفقای روزهای سخت و دشوار یکدیگر بودند، دست یکدیگر را گرفته و با یکدیگر کار و فعالیت میکردند، درکنار یکدیگر میجنگیدند و با یکدیگر قول و عهد یاد کرده بودند. پس از رفیق زلال او هم زندگی را به این شیوه نپذیرفت و به رفیق خود زلال پیوست. دو رفیق، دو دل پاک، زوزان و زلال در راه زیلانها قدم برداشتند، آنها زنان با اراده پولادین، آنان شرافت ما هستند، وجود و حیات ما را معنادار کردند.
ما به مثابه رفقا و زنان سازمانی در برابر یاد و خاطره آن شهدا، ادای احترام میکنیم و به رفقا و خانوادههای ارجمند آنها تسلیت میگوییم و بیان میداریم که تا پایام ما به مثابه کنگره استار در راه آنان قدم برخواهیم داشت و قول میدهیم که از میراث آنان صیانت به عمل آوریم.»