کوردها اکنون کفن مرگ را پاره کرده و زنجیره بردگی را شکسته‌اند

کوردها در تاریخ خود نسل‌کشی و کشتارهای زیادی را تجربه کرده‌اند. اما به لطف افکار عبدالله اوجالان برای آزادی زنان، ساختن یک جامعه دمکراتیک و آزاد، زندگی جدیدی را آغاز کرده‌اند.

کوردها با مقاومت خود مانند درختی خشک و سخت روییدند. آنها با انقلاب روژآوا زنجیره بردگی را شکستند. کوردها که معدوم خوانده می‌شدند خود را ثابت کردند و راه آزادی را در برابر ظلم پیمودند.

چرا آنها می‌خواهند کوردها را نابود کنند؟

کوردها دارای تاریخ کهن هستند، از جامعه طبیعی- ابتدایی تا آغاز تمدن‌های دولتی، کوردها نقش بسیار مهمی دارند. کوردها سرزمین‌های مقدسی دارند که از آغاز زندگی بشر در بین النهرین مناسب ترین مکان برای زندگی به شمار می‌رفت. همچنین منشأ بسیاری از پیامبران مانند حضرت ابراهیم است.

بسیاری از مورخان می‌گویند که کوردها از طرف ایرانی خانواده بزرگ مردمان هند و اروپایی هستند. پادشاهان زیادی بر سرزمین کوردستان حکومت می‌کردند، پادشاهانی به نام‌های میتانی، کاسیت، حوری بر سرزمین کوهستانی بین دشت ایران و حوضه بالای رود فرات حکومت می‌کردند.

بسیاری از امپراتوری‌های کوردی تأسیس و سپس مورد سرکوب و نابودی قرار گرفتند. مثلاً امپراتوری ماد که امپراتوری کوردها بود و در سال ۶۱۲ قبل از میلاد ایجاد شد، از حمایت امپراتوری پارس برخوردار شد و سپس پارس‌ها به سرکوب و نابودی مادها پرداختند.

کوردها همیشه سرکوب شده‌اند

کوردها دین زرتشتی داشتند که قدیمی‌ترین دینی بود که به خوبی و نیکی پذیرفته و شناخته شده بود. برای نابودی آن و همچنین کشتار کوردها به هر روشی متوسل شدند، با ظهور اسلام سعی کردند کوردها را مجبور به مسلمان شدن کنند و می‌خواستند کوردها را از حقیقت و هویت خود دور کنند. آنهایی هم که مسلمان نشدند نابود شدند. آنها می‌خواستند کوردهای زرتشتی را از بین ببرند و تاریخ، دین، هویت و فرهنگ آنها را نابود کنند.

عثمانیان و ایرانی‌ها نیز از همین روش استفاده می‌کردند. برای اینکه کوردها را از کوردبودن دور نگه دارند، به همه روش‌های نسل‌کشی، کشتار، غارت و ویرانی متوسل شدند.

قتل‌عام‌ و نسل‌کشی بسیاری بر کوردها انجام شد. در ۴ گولان ۱۹۳۷ قتل‌عام درسیم روی داد که آب منذیر بر اثر خون سرخ شد. این کشتار به عنوان بدترین قتل عام در قرن بیستم شناخته می‌شود.

یکی از وحشیانه‌ترین قتل‌عام‌ها در دره زیلان رخ داد. آنها برای از بین بردن قیام آگری به هر روشی متوسل شدند. در ۲۵ ژوئیه ۱۹۳۰، هزاران روستا به آتش کشیده شد، هزاران نفر به قتل رسیدند.

در سال ۱۹۶۶ در مناطق کوردنشین تحت اشغال رژیم سوریه، هویت خلق کورد از آنها گرفته شد. دیگر نه می‌توانستند بگویند ما کوردیم، نه هویت سوری به آنها داده  می‌شد، کورد دیگر خلقی خارجی و بیگانه بودند. با این روش می‌خواستند خلق کورد را بیگانه بگذارند و آنها نه هویت داشتند و نه شناسنامه.

اما با مقاومت خلق و دستاوردهای خلق‌های منطقه، اکنون این بردگی به پایان رسیده است. با انقلاب روژآوا زنجیره‌ی بردگی قطع شد، می‌گفتند ما کوردها را نابود کرده‌ایم، اما نمی‌دانستند که هواداران رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان هرگز بردگی را نمی پذیرند. افکار عبدالله اوجالان وسیله آزادی زنان، ایجاد جامعه‌ای دموکراتیک و آزاد و آغاز زندگی جدید شد.