نفر اول آزمون دانشگاهی شمال و شرق سوریه: در خدمت انقلاب خواهم بود
هِوی میرزو گفت: «با فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی دانشگاه روژاوا، در خاک خود به مردم و انقلاب خدمت خواهم کرد و راه پدر شهیدم را ادامه خواهم داد.»
هِوی میرزو گفت: «با فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی دانشگاه روژاوا، در خاک خود به مردم و انقلاب خدمت خواهم کرد و راه پدر شهیدم را ادامه خواهم داد.»
هِوی میرزو زنی جوان اهل سریکانی است. در سن ۱۲ سالگی شهر سریکانی محل تولد و بزرگ شدنش، توسط دولت ترکیه اشغال شد. هِوی میرزو با خانوادهاش ناچار به ترک محل زندگی خود شدند و پس از حمله در حسکه ساکن شد. او پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی خود در حسکه، به عنوان نفر اول در آزمون دانشگاه پذیرفته و اکنون به مدت ۶ سال در دانشکده پزشکی دانشگاه روژاوا در حال تحصیل است.
هِوی میرزو در مورد اهمیت آموزش به زبان مادری و برنامههای خود برای آینده صحبت کرد.
هِوی میرزو گفت: «ما در سریکانی خانه داشتیم، کشتزار داشتیم، زندگی زیبایی داشتیم و با انقلاب آزاد شده بودیم. تا اواسط کلاس نهم در سریکانی درس خواندم. ما و همسایههایمان آنقدر رابطه صمیمی داشتیم که مثل اقوام نزدیک همدیگر بودیم. با حمله دولت اشغالگر ترکیه ما آواره شدیم؛ من ناچار شدم دوستانم و خانهام را ترک کنم.
من شوکه شده بودم انگار که زندگی جدیدی را شروع کرده بودم. کلاس نهم را دوباره در حسکه شروع کردم. ما مجبور بودیم مدام خانه خود را عوض کنیم؛ بنابراین من مجبور شدم سه بار مدرسه خود را عوض کنم. وقتی با شرایط جدید کنار میآمدم، دوباره به نقطه اول برمیگشتیم. مدرسه جدید، معلمان جدید، دوستان جدید، خانه و همسایگان جدید. این شرایط سخت، تاثیر زیادی روی من گذاشت. دلم برای زندگی در سریکانی تنگ شده بود. اما با وجود سختی زیاد، همیشه سعی میکردم مدرسه را تمام کنم و موفق باشم.»
آموزش همزمان با انقلاب آغاز شد
هِوی میرزو که با انقلاب روژاوا در ۱۹ جولای شروع به تحصیل کرد، یکی از آن زنانی است که با انقلاب بزرگ شد. به یُمن انقلاب تحصیل را به زبان مادری آغاز کرد و ادامه میدهد. او که به زبان کوردی تحصیل کرده است، در آزمون دانشگاه رتبه اول را کسب کرد. هِوی میرزو درباره تحصیلاتش که همزمان با انقلاب شروع شد گفت:
«من با انقلاب شروع به تحصیل کردم، من زن جوانی هستم که با انقلاب بزرگ شدهام. فرصت و موهبت بسیار بزرگی است که آزادانه به زبان مادریام درس بخوانم. ما در خانه با خانوادهام کوردی صحبت میکردیم. اگر مجبور میشدم در خانه کوردی صحبت کنم اما در مدرسه به عربی درس بخوانم آیا موفق میشدم؟ قطعا خیر. به همین صورت اگر کودک عربی هم مجبور شود به زبان دیگری درس بخواند قطعا خیلی موفق نمیشود. ما به یُمن انقلاب روژاوا اکنون میتوانیم به زبان مادری خود درس بخوانیم و موفق شویم.
بسیاری از مردم میگفتند: «تو باهوش و موفقی. چرا به زبان کوردی درس میخوانی؟ بهتر است به عربی تحصیل کنی» من این حرفها را گوش نکردم و آن را درست ندیدم. من به عنوان یک زن جوان کورد به ضرورت زندگی و تحصیل به زبان مادری اعتقاد داشتم و در این امر پیگیرانه مبارزه میکردم. به همین دلیل در امتحانات دانشگاه اول شدم و در دانشکده پزشکی دانشگاه روژاوا ثبت نام کردم. من میخواهم به زبان کوردی درس بخوانم و زندگی کنم.»
رویای پدر شهیدش بود
پدر هِوی به نام محمد صالح میرزو در سال ۲۰۱۴ بر اثر حمله تبهکارانی که خودروی وی را بمب گذاری کردند به شهادت رسید. مهمترین دلیل تمایل «هِوی میرزو» به تحصیل در رشته پزشکی، سخنان پدرش بود که «اگر پزشکی بخوانی، پزشک بزرگی میشوی و میتوانی به مردمت خدمت کنی.» میرزو برای تحقق آرزوی پدر شهیدش این مسیر را انتخاب کرد.
هِوی میرزو گفت: «پدرم واقعاً دوست داشت پزشک شوم و همیشه آرزویش را ابراز میکرد. او روزی که شهید شد برای من یک مجموعه بازی مربوط به پزشکی خریده بود. من خیلی دوست داشتم پدرم میبود و دکتر شدن مرا میدید، ولی افسوس که او نبود. مادرم هم همین آرزو را داشت و خوشحالم که آرزوی او را برآورده کردم. مادر من مَها حسن به عنوان همسر شهید، از ۵ کودک به تنهایی مراقبت کرد و برای اینکه من به اینجا برسم بسیار سختی کشید.»
او به عنوان یک پزشک به انقلاب خدمت خواهد کرد
هِوی میرزو بر اهمیت شغلش در این شرایط تاکید کرد و گفت: «این رویای خود من هم بود که پزشک شوم؛ این انقلاب به پزشک نیاز دارد. برای خدمت به انقلاب، من میخواهم از دانشکده پزشکی دانشگاه روژاوا فارغ التحصیل شوم. برای خدمت به مردم و انقلاب، در وطن خودم این راه را ادامه میدهم. راه پدر شهیدم را ادامه خواهم داد.»