شهدایی که کوبانی را کوبانی کردند
روح و میراث مبارزهای که کوبانی را به سنگر مقاومت تبدیل کرد، امروز در برابر حملات دولت ترکیه که در آن زمان از داعش حمایت میکرد، احیا میشود.
روح و میراث مبارزهای که کوبانی را به سنگر مقاومت تبدیل کرد، امروز در برابر حملات دولت ترکیه که در آن زمان از داعش حمایت میکرد، احیا میشود.
کوبانی که با مقاومت ۱۳۴ روزه خود تاریخ بشریت را بازنویسی کرد، در سال ۲۰۱۵ با مقاومت باشکوه شهدا آزاد شد. کوبانی که به استالینگراد قرن بیست و یکم شهره شد و با میراث شهدایی که حماسه مقاومت را سرودند، امروز با تهدیدات دولت ترکیه و تبهکاران وابسته به آن مواجه است. در این متن یاد صدها شهیدی را گرامی میداریم که از کرامت بشریت پاسداری کردند و به نماد آزادی تبدیل شدند؛ بیایید یک بار دیگر به یاد بیاوریم که مقاومت کوبانی چه معنایی دارد.
گَلهات گابار
گلهات بوتان که ۲۲ سال در شرایط سخت جغرافیایی کوههای کوردستان و بوتان نمونهای از فرماندهی دلاورانه را به نمایش گذاشت، در ۱۴ اکتبر وارد کوبانی شد و از فرماندهان برجسته دژ مقاومت بود. با ورود به کوبانی در سختترین و حساسترین روزهای جنگ در جبهه شرق به عنوان فرمانده جبهه، رهبری مقاومت را بر عهده داشت. حتی در اولین روز حضور در جبهه شرق، نفوذ او خود را نشان داد و حملات تبهکاران خنثی شد. نبرد شدیدی با داعش در خانهای درگرفت. او در آن خانه محاصره شد و در آنجا پیام مقاومت داد. مبارزانی که این صدای قاطع را میشنوند با شکستن دیوارها محاصره را میشکنند و رفیق خود گلهات گابار را نجات میدهند. جایی در ساختمان نیست که مورد اصابت گلوله و بمب قرار نگرفته باشد، اما گلهات گابار و مبارزانش از این ساختمان خارج نمیشوند و آن را به قلعه مقاومت تبدیل میکنند. شاهدان این مقاومت بعدها این بنا را «قلعه دمدم» نامیدند. او تصمیم گرفت به جای پاسخ به حملات داعش، تیمهای حمله را آماده کند. با این اقدام حملات داعش از شرق به سمت دروازه مرزی روز به روز شکست خورد. آنها ۱۵ روز را در کوبانی سپری کردند. در ۲۹ اکتبر تیمهای حمله خود را به همان شکل «قلعه دمدم» آماده میکند و آنها را وارد عمل میکند. گلهات گابار که گروه اول حمله را راهی میکند، خود در گروه دوم قرار دارد. او به پشت بام خانهای میرود و با بیسیوینگ ضربهای کاری به دشمن میزند. در میانه جنگ، زمانی که میخواهد جای خود را عوض کند، مورد سوقصد قرار میگیرد.
گلهات گابار، فرمانده دلاور کوههای گابار، زاگرس و جودی، در کوبانی اسطوره شد. با ضرباتی که به داعش وارد میکند و روحیه مقاومت را با همرزمانش فراهم میکند، پلی میشود تا روحیه مقاومت بوتان در کوبانی خودنمایی کند.
دَستینا قندیل
دستینا قندیل (بیان حامد) که اهل باشور کوردستان است به دستینا هفتانین نیز معروف است. دستینا قندیل در سال ۲۰۱۱ به مبارزات آزادی کوردها پیوست و جای خود را در صفوف یپژ میگیرد. در شهر حلب با تبهکاران جبهه النصره میجنگد و تجربه مهمی از جنگ به دست میآورد. دستینا قندیل که تجربه تاکتیکهای جنگی را دارد به مقاومت کوبانی میپیوندد. او فرماندهی یک واحد رزمی در منطقه گورمرک کوبانی را بر عهده میگیرد -جایی که اکنون به موزه تبدیل شده است - و در یک ساختمان ۴ طبقه با ۱۰ مبارز مستقر میشود. تبهکاران داعش سپس حمله گستردهای را به دستینا قندیل و مبارزان همراه او آغاز کردند. دستینا قندیل در پایان جنگی که روزها به طول انجامید، در ۲۰ اکتبر به کاروان شهدا پیوست.
زهرا پَنابر
زهرا پنابر (زهرا کارا) از باکور کوردستان از فرماندهان مهم مقاومت کوبانی بود. زهرا پنابر که ۲۳ اکتبر وارد منطقه مقاومت شده بود، در ساختمانی ۴ طبقه در میدان آزادی به مقاومت خود ادامه میدهد. زهرا پنابر که شاهد همه درگیریها در مرکز شهر بود، فرماندهی خیابان ۴۸ را بر عهده دارد. فرمانده زهرا پنابر که به لبخند و صدایش معروف است در روز پیروزی مقاومت کوبانی این جملات را میگوید: «ما در حسرت این روز بودیم. ای کاش همرزمان شهید ما نیز شاهد این روز بودند. تعدادی از رفقای ما که به امید دیدن این روز بودند، شهید شدند. به رفقایمان قول میدهیم که اهدافشان را محقق کنیم.» زهرا پنابر فرمانده فلسفه ژن، ژیان، آزادی در ۳ فوریه ۲۰۱۵ در روستای عقید کوبانی به کاروان شهدا پیوست؛ او با مقاومت خود یکی از رهبران آزادی و پیروزی کوبانی شد.
رِوان روژاوا
رِوان روژاوا (مدینه مامو) در سال ۲۰۱۴ به جنبش آزادی کوردها پیوست. او مسئولیت دفاع از شهر در برابر داعش را بر عهده داشت و نبردهای سخت روستاها را رهبری میکرد. وی در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴ عملیاتی فدایی برای توقف حملات تبهکاران داعش به کوبانی انجام داد. روان روژاوا با اقدام فدایی خود سرنوشت جنگ هستی و نیستی را برای همیشه تغییر داد.
ساریا اوزگور
ساریا اوزگور در سال ۱۹۸۶ به دنیا آمد. در جوانی جای خود را در مبارزات سازمان یافته میگیرد. ساریا اوزگور که رفقایش او را به روحیه ایثارگرانه و شفافیت میشناختند، همیشه میگفت که نجات خلقهای ترکیه در گرو نجات خلق کورد است. او این را «ارتباط سرنوشت» تعریف میکرد. در اکتبر ۲۰۱۳، زمانی که به روژاوا رفت، به این موضوع توجه کرد و چنین گفت: «بین سرنوشتها ارتباط وجود دارد. آمدن به روژاوا و پیوستن به مقاومت در اینجا برای این رابطه بسیار مهم است. علاوه بر این، این وظیفه ما به عنوان کمونیست است. ما از شعار «هرجا در تمام دنیا یک مستضعف وجود دارد، ما آنجا هستیم» پیروی میکنیم. ما با همه مستضعفین هستیم. ما آنها را رهبری خواهیم کرد و برای آنها مبارزه خواهیم کرد. این اهمیت روژاوا برای ماست.»
ساریا اوزگور که اولین مبارزه خود را در روژاوا در یک گردان سیار آغاز کرد، در خط مقدم تمامی عملیاتها و فعالیتها قرار میگیرد. بسته به نیاز مبارزه پس از دو ماه به گردان سلاحهای سنگین منتقل میشود. او علیرغم مشکل زبانی خود، در زمینههای ارتباط با مردم و تأثیرگذاری بر محیط خود، مسیرهای بزرگی را پشت سر گذاشت. در این تیم سعی کرد هم خود و هم اطرافیانش را بهبود بخشد. همواره میگفت: «حمایت از کوبانی وظیفه همه مردم شریف است. در این جنگ همه افراد با وجدان باید از مردم کوبانی حمایت کنند. من به عنوان یک کمونیست باید در این جنگ حق طلبانه جای خود را بگیرم.» وی پیشنهاد رفتن به کوبانی را داد و با روحیهای فداکارانه و انترناسیونالیست در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۴ از کانتون جزیر به کوبانی رفت. ۱۲ دسامبر ۲۰۱۴ در جبهه جنوبی کوبانی در نبرد با تبهکاران داعش به شهادت رسید. او اولین زن انترناسیونالیست است که در روژاوا شهید شد.
آرین میرکان
فرمانده یپژ آرین میرکان (دلار گِنج) در ۵ اکتبر ۲۰۱۴ در تپه مشتنور کوبانی برای جلوگیری از پیشروی تبهکاران داعش یک عملیات فدایی انجام داد که نگاه تمام جهانیان را به روژاوا معطوف کرد. آرین میرکان در سال ۱۹۹۲ در روستای میرکان در منطقه ماباتا عفرین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در روستای میرکان به پایان رساند. معلمش در دوران تحصیلش به نوشتههای کوردی روی مچ دستش توهین میکرد که باعث عصبانیت آرین میرکان شد. اکنون مسیر جدیدی برای آرین میرکان که با مبارزات آزادی کوردستان همراه است در دسترس است. در سال ۲۰۰۷ به جنبش آزادی کورد پیوست. آرین میرکان با شجاعت، شخصیت قوی و ویژگیهای مرتبط با افکارش در جوانی به مبارز بزرگ زنان تبدیل شد. او همزمان با نبرد کوبانی به صفوف یگانهای مدافع زنان (یپژ) برای آزادی مردم و حفاظت از وطن میپیوندد.
مقاومت کوبانی با عملیات او در تپه مشتنور به مرحله دیگری میرود. توجه تمام دنیا به کوبانی و مبارزه با تبهکاران داعش معطوف شد. در روزهای ۶، ۷ و ۸ اکتبر در کوردستان به ویژه باکور کوردستان کنشهای اعتراضی برگزار شد. در روژهلات و باشور کوردستان نیز تظاهرات اعتراضی برگزار شد. در بسیاری از شهرهای جهان، دوستان کوردها به میدان رفتند.
امیر قبادی
یکی از قهرمانانی که در مبارزات پیروزی شهر کوبانی شرکت کرد، امیر قبادی از ایران بود. وی در سال ۱۹۹۱ در مشهد، استان خراسان به دنیا آمد. امیر قبادی که بعداً به روسیه رفت و در آنجا ماندگار شد، در پی ندای رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان مبنی بر «همه بشریت باید از کوبانی محافظت کنند» به این باور رسید که باید به کوبانی برود و در مقابل ظلم و ستم بایستد. او در اکتبر ۲۰۱۴ روسیه را ترک کرد و با نگرش انترناسیونالیستی به عنوان اعتراض علیه رژیم سلطه وارد شهر کوبانی شد. شاید کسی آنجا هم زبانش نبود، اما با قاطعیت، جدیت و اخلاقش تاثیر زیادی روی همرزمانش گذاشت. در مدت کوتاهی با همه رفقا روابط حسنه برقرار کرد و در زندگی جمعی شریک شد. او با روحیه انقلاب انترناسیونال مبارزه کرد. در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۴ وقتی میخواست همرزمانش را در عملیات امداد و نجات مرکز فرهنگ و هنر نجات دهد به کاروان شهدا پیوست.
پاراماز قِزلباش
صبحی نجات آگرنسلی که در سال ۱۹۸۴ در یک خانواده ارمنی به دنیا آمد، نام خود را از بنیانگذاران حزب کمونیست ترکیه (TKP) مصطفی صبحی و اتهم نجات که در سال ۱۹۲۱ به همراه ۱۴ تن از رفقایشان در ترابزون کشته شدند، گرفته است. او همچنین نوه نیازی آگرنسلی است که به عنوان وکیل رهبران انقلاب دنیز گزمیش، یوسف اصلان و حسین اینان فعالیت میکرد. از آنجایی که خانواده او فعالانه در جنبشهای سوسیالیستی در ترکیه شرکت میکردند، او را دستگیر میکنند.
صبحی نجات که در دانشگاه مرمره در رشته جامعه شناسی تحصیل کرده بود، به دلیل حملات فاشیستی مجبور به ترک دانشگاه شد و به دانشگاه بوغازیچی استانبول منتقل شد. او علاوه بر تحقیق در تاریخ ترکیه و کشورهای همسایه، به مطالعه چپ انقلابی و مبارزات کارگری نیز میپردازد. صبحی در ۲۹ آوریل ۲۰۱۱ در چارچوب پرونده کجک میگوید:
«من به عنوان یک سوسیالیست فعال، با تمام وجود به مبارزات جنبش آزادی کوردستان تعلق دارم. سعی میکنم خود را بخشی از جنبش انقلابی ترکیه بدانم. چون همه کارهایم تا الان به نوعی به مشکل کوردی که درگیرش بودم مربوط میشود. مبارزه ۳۰ ساله خلق کورد یک مبارزه مشروع در همه ابعاد است. به لطف مظلوم دوغانها، امروز میتوانیم در مورد مسئله کوردها در ترکیه صحبت کنیم.»
زمانی که در دانشگاه بوغازیچی تحصیل میکرد، از مقاومت کوبانی شنید و به مقاومت پیوست. او به عنوان یکی از اعضای MLKP به صفوف مبارزه پیوست و نام پاراماز کزلباش را به خود اختصاص داد. نام خود را از انقلابی سوسیالیست ارمنی پاراماز (مادتئوس سرکیسیان) گرفته است که در ۱۵ و ۱۶ ژوئن ۱۹۱۵ به همراه ۱۹ تن از رفقایش توسط دولت عثمانی تا حد مرگ شکنجه شدند.
پاراماز کزلباش که در بسیاری از جبهههای مقاومت کوبانی جنگید، در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۴ در شهر کوبانی و در تپه مشتنور به شهادت رسید.
کیث برومفیلد
کیث برومفیلد در ۳ آگوست ۱۹۷۶ در ایالت ماساچوست در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. او به عنوان مدیر تولید در کارخانه خانوادهاش در ماساچوست کار میکرد. او بعد از تصادف با موتور گفت که صفحه جدیدی در زندگیاش برایش باز شده و میخواهد با مبارزه به زندگی خود ادامه دهد و به دنبال راههای درست مبارزه میگردد. او شنید که کوبانی در حال مبارزه تاریخی با تبهکاران داعش است و مبارزان انترناسیونالیست نیز به این مقاومت میپیوندند. او آمریکا را ترک کرد و در ۲۴ فوریه به روژاوا رسید و وارد کوبانی شد. او نام گَلهات رومَت را برای خود انتخاب کرد. پس از انتقال به روژاوا میخواهد در کوبانی بجنگد و پس از آموزشهای اولیه، با مواضع قاطع خود به جبهههای مقاومت میرود. بزرگترین آرزوی او یادگیری زبان کوردی و آشنایی بیشتر با ایدئولوژی و فلسفه پشت یپگ بود. او با باور و اراده بسیار به یپگ پیوست. شهید گلهات با اینکه قبل از آن سابقه نظامی نداشت اما در مدت کوتاهی به یک مبارز بزرگ تبدیل شد. همزمان با عملیات آزادی شهید روبار قامشلو در ۱۴ می ۲۰۱۵ با یگان خود به جبهه در جنوب شرق کوبانی رفت. شهید گلهات در ۳ ژوئن ۲۰۱۵ در روستای قنطره در غرب کوبانی بر اثر جنگ با داعش به کاروان شهدا پیوست. مردم کوبانی و یارانش مراسم بزرگی را برپا کردند و پیکر او را به خانوادهاش تحویل دادند. سپس پیکر او در ایالت ماساچوست آمریکا به خاک سپرده شد.