طی هفتههای اخیر مناطق جنوب غربی حلب و جنوب شرقی ادلب شاهد تحولات خیره کنندهای بوده است. نیروهای رژیم سوریه در ۲۴ ژانویه به حملهای در مناطق جنوب غربی حلب و جوب شرقی دست زدهاند. طی چند روز نیروهای رژیم سوریه مناطق استراتژیکی مانند مرعة النعمان، سراقب و تمامی شاهراه بینالمللی بین حلب-دمشق را که تحت عنوان شاهراهM4 و M5 شناخته میشود به کنترل دراوردهاند. از ابتدای این حملات رژیم نزدیک به ۵۰۰ کیلومتر مربع از این مناطق را به کنترل دراورده است.
مناطقی را که رژیم سوریه به کنترل دراورده است، پیش از این در کنترل تبهکاران وابسته به رژیم اشغالگر ترک بودند. تبهکارانی مانند هیات التحریر الشام (جبهه النصره) بیش از ۹۰ درصد ادلب را در کنترل داشتند. تبهکاران جیش البدیعه و الملاحم و هر دو گروه در اواخر سال ۲۰۱۷ از هیات التحریر الشام انشعاب کرده بودند و به القاعده پیوسته بودند. تبهکاران حزب الترکستان و اسلام، بازماندگان تبهکاران داعش، احرارالشام، جنبش نرادلین زنگی، جیش الاحرار، جبهه العز و جیش الوطنی السوریه نیز در این منطقه حضور داشتند.
بیشتر این نیروهای در جریان عملیاتهای پیشین نیروهای سوری، طبق توافق انجام شده در آستانه (روسیه، ترکیه و ایران) از مناطق حومه دمشق، حلب، غوطه جمعآوری شده و از طریق اتوبوسهای سبز رنگ به منطقه ادلب آورده شده بودند. به منظور درکی بهتر از تحولات اخیر و سریع در ادلب، با آلدار خلیل عضو هیات رهبری جنبش جامعه دمکراتیک گفتگویی انجام شده است.
آلدار خلیل در این گفتگو اظهار داشت که رویدادهای اخیر در ادلب بر مبنای توافق بین دولتهای متخاصم در سوریه روی میدهند. اما در این میان این صرفا خلق سوریه است که هزینههای این توافق را میدهد. رژیم ترکیه میتواند هیات التحریر الشام را از میان بردارد و خاطرنشان ساخت که ترکیه میتواند برساخته دست خود را نابود کند.
بخشهای اصلی این گفتگو بدین شرح است:
طبق توافق آستانه و سوچی تمامی تبهکاران به ادلب اعزام شدند. اخیرا نیز رژیم سوریه دست به حملهای علیه روستاها و نواحی اطراف هر دو استان حلب و ادلب زده است. به شیوهای شگفتانگیز این تحولات سرعت زیادی به خود گرفتند. شما این تحولات را چگونه ارزیابی کرده و علت آن را چه میدانید؟
آلدار خلیل: در وهله نخست ما باید واقعیت برخی از امور را مورد ملاحظه قرار دهیم. خلق سوریه تیره روز است، زیرا از یک اپوزیسیون واقعی و سازماندهی شده که از نگرشها و مواضع دمکراتیک و ملی برخوردار بوده و از این موضع از حقوق خلق دفاع نماید، برخوردار نیست. علیرغم آنکه بسیاری از شخصیتهای دمکراتیک و میهندوست سوریه وجود دارند، وضعیت بدینگونه است. متاسفانه سازمانهای رادیکال و تبهکاران ضد دمکراسی و تمدن دمکراتیک خود را به عنوان نمایندگان سوریه تصور میکنند. این امر نیز به شیوهای منفی بر انقلاب سوریه تاثیر گذار است.
دولت ترک در برهههای متعددی این سازمانها را ایجاد کرده است، به آنها کمک کرده است و از آنها استفاده کرده است. دلایلی نیز در دست است؛ ترکیه با سوریه همسایه است و در سوریه تاثیر گذار است. رئیس جمهوری ترکیه رجب طیب اردوغان، در واقع رئیس واقعی اخوان المسلمین در سطح جهانی است. در داخل نیز گروههای مختلفی وجود دارند، سازمانهای وابسته به رژیم نیز حضور دارند. این سازمانها اصرار داشتند که راهحل دمکراتیک در سوریه را قبول نمیکنند. گامهای دمکراتیک را برنداشته و اجازه تکثر در سوریه را ندهند.
این مجموعه دلایل اجازه دادند که بیثباتیهای سوریه از سال ۲۰۱۱ تا کنون ادامه داشته باشند. خلق سوریه باج و هزینههای منافع دولتهای متخاصم در سوریه را میدهند. در این نقطه میخواهم نمونهای را ذکر کنم؛ در حملات ارتش اشغالگر ترک در عفرین، ترکیه و روسیه که نمایندگی سوریه را برعهده داشت، به توافقی دست زدند که ترکیه دست از حمایت اپوزیسیون مسلح در نواحی دمشق، یعنی غوطه بردارد. زیرا این گروه تهدیدی علیه دمشق به شمار میرفتند. به همین دلیل در مقابل به ترکیه اجازه داده شد که به عفرین حمله کند.
عفرین قربانی توافقهای بین ترکیه و روسیه شد. گروههای تبهکاری که ترکیه از آنها حمایت میکرد دمشق را محاصره کرده بوند، به ادلب سوق داده شدند. بعد از آن طی مجموعه توافقهای دیگر، تبهکاران از تل تدمر، حمص و حلب نیز به سوی ادلب سوق داده شدند.
رژیم سوریه به منظور پاکسازی مناطق دیگر سوریه از گروههای تبهکار وابسته به ترکیه، امتیازاتی را داده و دست از کنترل و حاکمیت برخی از بخشهای شمال-سوریه برداشت. اردوغان در این رابطه حاضر بود که نه فقط خلق سوریه و انقلاب سوریه، بلکه ارزشهای تاریخی ترکیه را نیز به مزایده بگذارد. همچنین ارزشهای تاریخی ترکیه را نیز به فروش رسانده و تحولات تاریخی فرهنگی ترکیه را به منظور موجودیت و اقتدار خود قربانی کرد، او به هیچ وجه شخصیت واجد اصول نیست.
آیا رویدادهای ادلب برنامهریزی شده هستند؟
-بله، این برنامه میبایست در سال گذشته اجرایی میشد. اما برخی از محاسبات ترکیه هنوز عملی نشده بودند. آمریکا نقش مهمی را در حمله به ادلب ایفا کرد. اکنون به رغم حضور برخی از گروهها در ادلب و اطراف آن آخرین میخ بر تابوت اپوزیسیون سوریه کوبیده شده است. رژیم سوریه بسیاری از نقاط استراتژیک، شاهراههایM4 و M5 را به کنترل درآورده است و اطراف حلب را پاکسازی کرده است. این مناطق از سالهای ۱۹۸۰ یکی از مراکز اصلی گروههای تبهکار بوده است. این منطقه، مرکز اخوان المسلمین و گروههای وابسته به آن بوده است. از طریق این حمله، خط مقاومت اخوانیها ویران شده ست.
آنچه که اکنون مانده است، ادلب و بخشی از مناطق وابسته به آن است که براساس استرداد آن به رژیم میتواند مورد توافق قرار گیرد. میخواهم بر این نکته تاکید کنم که اردوغان اپوزیسیون سوریه را فروخته است. این اپوزیسیون که اکنون ادعا میکند که اپوزیسیون سوری است، در واقع نه اپوزیسیون است و نه نمایندگی خلق را برعهده دارد. بلکه این اپوزیسیون وابسته به آجنداهای خارجی بوده و آرمان آن تاسیس اسلام سیاسی نه فقط در سوریه، بلکه در مصر نیز است که البته درمصر با شکست مواجه شدند. اکنون نیز تلاش دارند تا این اهداف را در ادلب تحقق بخشند. در این میان حتی تحقق و اجرایی شدن بندهای قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل نیز بر مبنای مطالبات خلق سوریه نبود. افرادی برای مذاکره و گفتگو با رژیم مورد قبول واقع شدند که نمایندگان واقعی خلق سوریه نبودند، بلکه نمایندگان تبهکاران بودند. این افراد از سوی ترکیه انتخاب شده بودند نه از سوی سازمان ملل متحد. حتی اعضای کمیته مقدماتی برای بازنویسی قانون اساسی سوریه نیز از سوی ترکیه انتخاب شدند که کاملا عضو سازمانهای تبهکار بودند. ترکیه صرفا به این اقدام بسنده نکرد؛ بلکه تصمیمات سازمان ملل متحد را نیز تحت کنترل خود قرار داد. به همین دلیل نیز بود که نمایندگان شمال-شرق سوریه از روند مذاکرات سیاسی و شرکت در کمیته قانون اساسی سوریه اخراج و کنار گذاشته شدند.
غیر از مواردی که شما خاطرنشان ساختید، اما اردوغان رژیم سوریه را تهدید کرده است، تهدید نموده است که عملیات نظامی خود را تا اواخر فوریه متوقف میکند. همزمان نیروهای خود را در قالب کاروانهای بزرگ نظامی به منطقه سوق داده است. این مسئله را چگونه باید تحلیل کرد؟
-اردوغان از طریق اعزام نیروهای خود به منطقه درصدد حراست از تبهکاران نیست، بلکه هدف اصلی وی چگونگی اشغال سوریه است. زیرا در رابطه با موضع اخراج تبهکاران در سوریه توافق شده است. اردوغان تلاش میکند که اشغال سوریه را تحقق بخشد، تا بتواند به اهداف خود به طور کامل دست یابد. تاسیس جمهوری ترکیه مانند دولت عثمانی، اما از طرق نسلی جدید. تلاش میکند تا این مناطق را قبل از سال ۲۰۲۳ اشغال کند و برنامههای اشغالگرانه خود را به موصل و کرکوک نیز تسری بدهد.
وی در سخنرانیهای خود تلاش میکند تا خیانت خود به گروههای تبهکار را پردهپوش کند. تبهکاران نیز ادعاها و سخنرانیهای وی را باور میکنند. به منظور تخفیف و کاستن از فشار بر تبهکاران، تبهکاران به لیبی اعزام میشوند. اردوغان هم اکنون تلاش میکند که مزدوی در لیبی را به توسعه بخشد.
طی روزهای اخیر، اطلاعاتی در رابطه با نابودی تحریر الشام منتشر شدند و مسئولان ترک نیز در این رابطه سخن گفتند؛ به نظر شما ترکیه میتواند این گروه را نابود کند؟
-بله ترکیه میتواند جبهه النصره یا هیات التحریر الشام را از میان بردارد. زیرا ترکیه این گروه را تشکیل داده است. میتواند نام این گروه را تغییر دهد، یا گروههای دیگری را تاسیس کند. زیرا جبهه النصره وظایف خود را انجام داده است و دیگر نیازی به آن نیست. ترکیه گروههای دیگری را با اسامی دیگری به منظور اجرای برنامههای خود و حضور مداوم خود در منطقه تشکیل میدهد.
منبع: ANHA