جمیل بایک: مانیفست دوم را توسعه میدهیم
جمیل بایک با بیان اینکه «جنبش آپویی همیشه مانند آب روان است»، اعلام کرد که در حال توسعه «مانیفست دوم» مبتنی بر راه حل نه تنها مسئله کورد، بلکه مسائل آزادی و دموکراسی خلقهای خاورمیانه و بشریت هستند.
جمیل بایک با بیان اینکه «جنبش آپویی همیشه مانند آب روان است»، اعلام کرد که در حال توسعه «مانیفست دوم» مبتنی بر راه حل نه تنها مسئله کورد، بلکه مسائل آزادی و دموکراسی خلقهای خاورمیانه و بشریت هستند.
جمیل بایک احساسات خود را در مورد دوازدهمین کنگره حزب کارگران کوردستان (پکک) که بین ۵ تا ۷ می برگزار شد، با این عبارات بیان کرد: «جنبشی که با یک گروه کوچک آغاز شد، اکنون به سطح جهان رسیده و به یک جنبش جهانی تبدیل شده است. این جنبش فقط مسئله کورد را اساس قرار نمیدهد، بلکه مسائل آزادی و دموکراسی بشریت را نیز اساس قرار میدهد. هیجان و شور من به همین دلیل است. ما از هیچ به یک وضعیت جهانی رسیدیم. امروز همه جنبشی را که رهبر آپو توسعه داده، خلق کورد و زنان کورد را الگو قرار میدهند؛ میخواهند مشکلات خود را بر اساس حقیقت رهبر آپو حل کنند. آنچه در ما روحیه و شور ایجاد میکند، همین است.»
پکک دوازدهمین کنگره فوقالعاده خود را بین ۵ تا ۷ می برگزار کرد. در این کنگره، تصمیم به پایان دادن به ساختار سازمانی حزب و پایان دادن به مبارزه مسلحانه گرفته شد. این تحول که بازتاب گستردهای در جامعه ملی و بینالمللی داشت، توسط جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) و خالده اَنگیزَک، عضو هیئت رئیسه کنگره، و اوزگور شَرکَر، عضو شورای هماهنگی کنفدرالیسم جوانان، در مصاحبه با تلویزیون استِرک مورد ارزیابی قرار گرفت.
*دوازدهمین کنگرهای که بین ۵ تا ۷ می برگزار کردید، بازتاب زیادی داشت. میخواهیم با پکک شروع کنیم، زیرا این یک تاریخ ۵۲ ساله است. شما نیز از اولین کنگره در داخل جنبش بودهاید. رهبر خلق کورد وقتی از پکک صحبت میکند، میگوید: «ما میهندوستی میهنی را کردیم که هیچکس جرأت نمیکرد نام آن را ببرد». شما هم در اولین کنگره و هم در دوازدهمین کنگره حضور داشتید. از آن روز تا به امروز چگونه گذشت؟ شرایط در کوردستان چگونه بود؟
جمیل بایک: ابتدا، دوازدهمین کنگره پکک را به تمام خلق کوردستان، خلقهای خاورمیانه، بشریت و رهبر آپو تبریک میگویم. ما دوازدهمین کنگره را در ماه شهدا برگزار کردیم. در تاریخ جنبش ما در هر ماه شهیدانی وجود دارند، اما شهدای ماه می جایگاه ویژهای دارند. من یاد تمام شهدای ماه می و شهدای آزادی و دموکراسی را در شخص رفیق فواد و رفیق رضا گرامی میدارم و ادای احترام میکنم. اگر دوازدهمین کنگره با موفقیت برگزار شد، این نتیجه تلاش، مبارزه، فداکاری و رنجهای بزرگ بوده است. بویژه رهبر آپو تلاش بسیار زیادی کرد و این کنگره بر اساس این تلاش برگزار شد. شهدای ما، خلق ما، دوستان ما، به ویژه سری ثریا اوندر تلاش زیادی کردند. نتیجه این تلاشها این بود که کنگره با موفقیت برگزار شد و تصمیمات گرفته شد.
وقتی پکک تاسیس شد، وضعیت بدی وجود داشت. جنبشهای سوسیالیستی و دموکراتیک در ترکیه ضربه بزرگی خورده بودند. همچنین جنبشهای کورد، هر چقدر هم که کوردها قیام و مبارزه میکردند، با کشتارها، مهاجرتها و دستگیریها به پایان میرسید. یعنی مداخله رهبر آپو یک مداخله تاریخی بود. او در شرایط بد، بدون امکانات و در دوره دشوار مداخله کرد. اگر مداخله رهبر آپو نبود، شاید امروز هیچ چیز به نام کورد و کوردستان وجود نداشت. هیچکس نه صحبت میکرد و نه زندگی میکرد. این یک حقیقت است. ظهور و مداخله رهبر آپو یک مداخله عادی نبود. این مداخله در شرایط عادی و در دورههایی که امکانات وجود داشت، صورت نگرفت. وقتی ما این مداخله را به رهبری رهبر آپو انجام دادیم، هیچ چیز به نام کورد و کوردستان وجود نداشت. یعنی نه کسی از میهنی به نام کوردستان سخن میگفت و نه کسی از میهندوستی کوردستان سخن میگفت.
رهبر آپو با مداخلهای که انجام داد، هم کوردستان و هم میهندوستی کوردستان را به پا کرد. آن را در تاریخ ثبت کرد و یک رستاخیز بزرگ آفرید. به همین دلیل، هم خلق کورد، هم خلقهای خاورمیانه و هم بشریت باید این حقیقت را به خوبی ببینند. رهبر آپو حتی در آغاز و قبل از تاسیس حزب نیز مبارزات زیادی را توسعه داد. او یک مبارزه بسیار سخت ایدئولوژیک و فلسفی را به پیش برد. بر اساس این مبارزه بود که ما به سوی حزبسازی رفتیم. در آنکارا یک گروه کوچک بود، سپس آن گروه از نظر ایدئولوژیک و پس از آن از نظر سیاسی به یک گروه تبدیل شد. بر این اساس، یک جنبش جوانان شکل گرفت. این گامها و بسیاری از نشستها منجر به توسعه حرکت تشکیل حزب شد. تاسیس پکک جایگاه بسیار ویژهای در تاریخ خلق کوردستان دارد. زیرا آن تاریخ را که در معرض نابودی بود، تغییر داد. کوردها را به وضعیتی رساند که دیگر تاریخ خود را خواهند نوشت. زیرا تا آن زمان، تاریخهای نوشته شده برای کوردها نبود، کوردها در آن تاریخها وجود نداشتند، انکار و نابودی کوردها وجود داشت. با تاسیس پکک، کوردها برای خود تاریخی آفریدند.
بر کوه آگری نوشته شده بود: «کوردستان خیالی اینجا مدفون است».
جمیل بایک: درست است، دیگر هیچ جنبشی به نام کورد و کوردستان باقی نمانده بود، همه تصفیه شده بودند. با کشتارها، مهاجرتها و آسیمیلاسیونها... همچنین جنبشهای چپ و سوسیالیستی در ترکیه نیز تصفیه شده بودند. یعنی تمام آن گامها در شرایط دشوار، با فداکاریهای بزرگ و رنجهای بزرگ برداشته شدند. آسان نبود. همین که این جنبش اولین حرکت خود را انجام داد، بسیاری با آن مخالفت کردند. میخواستند جلوی جنبش را بگیرند. میگفتند: «این اندیشه، این فلسفه و این مبارزه نباید وارد کوردستان شود، این برای کوردها چیزی به ارمغان نمیآورد، بلکه آنچه را که به نام کورد و کوردستان وجود دارد نیز از بین خواهد برد». به این ترتیب مانع ایجاد میکردند. اما رهبر آپو در مقابل تمام این موانع ایستاد. در نتیجه، جنبش گام برداشت، توسعه یافت و به امروز رسید.
مبارزهای که رهبر آپو توسعه داد، برای این بود که کوردها در هر شرایطی بتوانند مبارزه برای آزادی و دموکراسی را به پیش ببرند. او یک زندگی آزاد را در کوردستان اساس قرار داد. او گفت: «اگر قرار است که زندگیای وجود داشته باشد، آزاد خواهد بود». زندگی کنونی، زندگیای نیست که کوردها را زنده نگه دارد، بلکه زندگیای است که هر روز آنها را به سوی مرگ میکشاند. ما نمیتوانیم این را زندگی بنامیم. به همین دلیل، او به نام کوردستان و خلق کوردستان، معنای زندگی و مرگ را آشکار کرد و باعث شد همه آن را درک کنند. چه نوع مبارزهای، چه نوع فلسفهای، چه نوع ایدئولوژیای، چه نوع سیاستی، چه نوع رهبریای، چه نوع سازمانی، چه نوع مبارزی و چه نوع میهندوستی باید در کوردستان توسعه یابد تا کوردها از مرگ نجات یافته و بتوانند روی پای خود بایستند، برای خود زندگی کنند و مبارزه کنند. رهبر آپو برای این منظور یک مداخله چند جانبه و تاریخی را توسعه داد. زیرا هیچ چیز به نام کورد و کوردستان در کوردستان باقی نمانده بود. لازم بود همه چیز از نو خلق شود، برای همین ابتدا باید یک خلق ایجاد میشد، در آنجا یک خلق و یک کوردستان وجود نداشت. در آنجا یک جنازه وجود داشت. لازم بود این جنازه از بین برود و احیا شود. آنچه رهبر آپو با پکک توسعه داد، بر همین اساس است.
در جهان خلقهای زیادی تحت اسارت هستند. اشغالگران کشورها را اشغال کرده و سیاستهای خود را در آنجا به پیش بردهاند، اما هرگز آنچه در کوردستان انجام شده، رخ نداده است. کوردستان متفاوت است. یک نابودی کامل وجود دارد، احیای خلقی که در این وضعیت است و ایجاد و توسعه خلقی که در هر شرایطی برای آزادی خود مبارزه خواهد کرد، آسان نبود. به همین دلیل، همانطور که گفتم، تمام اینها با فداکاریهای بزرگ، رنجهای بزرگ و مبارزات بزرگ صورت گرفت. وقتی اولین کنگره برگزار شد، شور و هیجان زیادی ایجاد کرد. هم در من، هم در رفقایی که در کنگره شرکت کردند، هم در رفقایی که در کار بودند و هم در خلق تاثیر زیادی گذاشت. پس از اعلام کنگره، هیچکس در جهان انتظار نداشت که چنین جنبشی به نام کورد و کوردستان ظهور کند. همه شوکه شده بودند، دولت ترکیه نیز شوکه شده بود، جهان نیز... در میان خلق در کوردستان و در میان رفقا نیز شور و روحیه زیادی ایجاد شده بود.
شاید همه گامهایی را که رهبر آپو در اولین کنگره برداشت، عمیقا درک نکردند، اما حتی اگر چنین بود، یک مبارزه برای آزادی و دموکراسی به نام کوردستان و خلق کوردستان سازماندهی و اعلام شده بود. این در همه روحیه و شور زیادی ایجاد کرده بود. من نیز آن روحیه، شور و هیجان را تجربه کردم. چرا؟ زیرا تا آن زمان هیچ سازماندهی و مبارزهای به نام کورد و کوردستان وجود نداشت. یک جامعه سازمانیافته، یک هویت وجود نداشت. خلق کورد برای اولین بار به یک تاریخ، یک سازمان، یک رهبری، یک هویت و یک مبارزه دست یافت. به همین دلیل مهم بود. تا آن زمان هیچکس نمیدانست مرگ چیست و زندگی چیست. هیچکس نمیدانست چگونه قیام کنند. همه دیگر سرنوشتی را که اشغالگران برای کوردها نوشته بودند، پذیرفته بودند. یعنی میگفتند سرنوشت ما این است، بیش از این نمیتوانیم کاری انجام دهیم. اما رهبر آپو این را برعکس کرد. به همین دلیل آن مداخله یک مداخله تاریخی است. مداخلهای برای بازآفرینی کورد و کوردستان.
رهبر آپو اینگونه آغاز کرد و تا به امروز مبارزات زیادی را توسعه داده است. پکک توسعه انقلاب در درون انقلاب است. هدف رهبر آپو یک زندگی آزاد و یک جامعه آزاد بود. او تمام عمر خود را برای این صرف کرد. نتیجه نیز گرفت. در ابتدا ارزش، تاریخ و هویت بزرگی را در کوردستان آفرید. او ثابت کرد که کوردها مانند همه در جهان زندگی کرده و خواهند کرد. زیرا تا آن زمان هیچکس چنین حقی را برای کوردها قائل نبود. میگفتند کوردها قبلا بودند و دیگر نیستند. اما رهبر آپو گفت کوردها هستند و خواهند بود. وقتی او وجود خلق کورد را ثابت کرد و کوردها را به پا کرد، وقتی آنها را صاحب هویت، تاریخ و مبارزه کرد و آنها را عاشق آزادی ساخت، رهبر آپو گفت: «ما رستاخیز را با موفقیت به پایان رساندیم؛ باید آن را با آزادی تکمیل کنیم». او این را در سال ۱۹۹۳ گفت.
او دیگر میخواست مسئله کوردستان را از طریق سیاسی و دموکراتیک حل کند. اما چون در ذهنیت دولت ترکیه انکار و نابودی وجود داشت، حرکتی را که آغاز شده بود، خرابکاری کرد. او از توسعه آن حرکت و حل مسئله از طریق سیاسی و دموکراتیک جلوگیری کرد. اما رهبر آپو بر این اصرار داشت. در سال ۱۹۹۵ یک حرکت بزرگتر را توسعه داد. در پنجمین کنگره، تغییر را در مقابل جنبش قرار داد تا هدف دموکراسی و آزادی را توسعه دهد و مسئله کوردستان را از طریق سیاسی و دموکراتیک حل کند. او میخواست حرکتی را که در سال ۱۹۹۳ توسعه داده بود، بیشتر توسعه دهد.
هدف رهبر آپو توسعه آزادی و یک زندگی آزاد بود و او فقط میتوانست این را با آزادی زنان توسعه دهد. به همین دلیل تئوری و ایدئولوژی آزادی زنان را توسعه داد و در پنجمین کنگره سازماندهی آن را نیز توسعه داد. این یک تغییر اساسی بود. سپس در سال ۱۹۹۸، او میخواست حرکتی را که در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۵ آغاز کرده بود، تکمیل کند. او میخواست یک تغییر اساسی ایجاد کند. اما آنها با توطئه بینالمللی به این پاسخ دادند. آنها اجازه ندادند رهبر آپو این حرکت را توسعه دهد.
رهبر آپو در امرالی در شرایط سخت و در میان ناممکنها انقلاب ایدئولوژیک را توسعه داد. او یک انقلاب توسعه داد. او از نظر ایدئولوژیک یک انقلاب جدید توسعه داد و تغییرات اساسی در جنبش ایجاد کرد. او میخواست مسئله را بر این اساس از طریق سیاسی و دموکراتیک حل کند. اما چون در ذهنیت دولت ترکیه انکار و نابودی وجود داشت، سیاست «طرح فروپاشی» را توسعه دادند. یعنی میخواستند هر آنچه به نام کورد و کوردستان وجود دارد را از بین ببرند. با وجود همه اینها، رهبر آپو حرکتی را که در سال ۱۹۹۳ اساس قرار داده بود، ادامه داد و بر آن اصرار ورزید. دولت ترکیه با سیاست خود نمیتوانست نتیجه بگیرد. او میخواست جنبش را کاملا از بین ببرد، اما خلق ما، گریلاها و دوستان ما مبارزه کردند، فداکاریهای بزرگ کردند، شهدای بزرگ دادند، رنجهای بزرگ کشیدند، اما اجازه ندادند سیاست نسلکشی به موفقیت برسد و آن سیاست را خنثی کردند. علاوه بر این، جنگ جهانی سوم در خاورمیانه توسعه یافت و این جنگ نیز نتایجی به همراه داشت. دولت ترکیه دید که با سیاست «طرح فروپاشی» نمیتواند نتیجه بگیرد، وقتی بر آن اصرار ورزید، دید که مشکلات در ترکیه عمیقتر شده و خطرات برای ترکیه در حال توسعه است. آنها همچنین دیدند که جنگ در خاورمیانه تغییرات اساسی در خاورمیانه ایجاد کرده است، آن زمان سیاستی که آنها دنبال میکردند، خطرات بزرگی برای دولت ترکیه ایجاد میکرد، به همین دلیل گفتند باید در سیاست خود تغییر ایجاد کنیم. ما اینگونه به دوازدهمین کنگره رسیدیم.
*شما ۳۵ سال است که در این راهپیمایی حضور دارید. این یک راهپیمایی بزرگ و یک عمر است. پکک در دوازدهمین کنگره تصمیمات جدیدی اتخاذ کرد. تصمیماتی برای تغییر روشهای مبارزه اتخاذ کرد. شما نیز در کنگره حضور داشتید و عضو هیئت رئیسه بودید. بدون شک این وضعیت در میان خلق، رفقا و جامعه احساسات ایجاد کرد. در عین حال سؤالاتی نیز وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود. پس از این را چگونه ارزیابی میکنید؟ شما این را یک روند مبارزه و یک آغاز جدید تلقی کردید. در کنگره موضوع تغییر و تحول بیش از همه برجسته شد. مبارزهای که پس از این به پیش برده خواهد شد را چگونه ارزیابی میکنید؟
خالده انگیزک: من نیز ابتدا یاد رفیق فواد و رضا را با احترام گرامی میدارم. یاد شهدای ماه می را در شخص هر دوی این رفقا با امتنان گرامی میدارم و در مقابل یادشان سر تعظیم فرود میآورم. من به رهبر آپو که سهم و تلاش بزرگی در برگزاری کنگره ما داشت، درود میفرستم و اشتیاق و عشق خود را تقدیم میکنم. همچنین سری ثریا اوندر در این راه جان باخت و به شهادت رسید. یاد او را نیز با احترام گرامی میدارم.
برگزاری دوازدهمین کنگره در چنین روندی که جنگ جهانی سوم در آن جریان دارد، معنای بزرگی دارد. در این دورهای که جنگهای بزرگ و سنگین در حال وقوع است، پکک با پیشبینیهای رهبر آپو و درک درست روند، دوازدهمین کنگره خود را برگزار کرد. به همین دلیل بار دیگر به رهبر آپو درود میفرستم و برگزاری کنگره را به رهبر آپو و خلق ما تبریک میگویم.
ابتدا میخواهم این را بگویم. گفتید که انسان احساساتی میشود. البته ما با پکک بزرگ شدیم، خودمان را با پکک شناختیم، با پکک وجود یافتیم و هر آنچه به نام کورد و کوردستان وجود دارد را با پکک فهمیدیم. زیرا در تاریخ قبل از پکک، در تاریخ کورد و کوردستان، ناامیدی وجود داشت. این تاریخی بود که در آن نسلکشی و کشتار وجود داشت. هر آنچه به نام کورد و کوردستان فهمیدیم و شنیدیم، با رهبر آپو و پکک فهمیدیم و شنیدیم. به همین دلیل پکک برای ما، برای تمام خلق کوردستان، برای چهار بخش کوردستان و به ویژه برای زنان کورد، فقط یک حزب کلاسیک و عادی نبود. پکک برای ما به معنای دیدن، شناختن، فهمیدن خود و رسیدن به حقیقت خود است. در عین حال، نام پکک حزب است، اما از سر تا پا فلسفه، سبک زندگی، آگاهی، هویت و میهندوستی است.
به همین دلیل، از آنجا که ما خودمان را با پکک شناختیم، جایگاه پکک در قلب، مغز و روح ما همیشه وجود خواهد داشت. چه به عنوان نام، چه به عنوان مبارزه و چه به عنوان تاریخ، همیشه در قلب ما خواهد بود. اما من باور دارم که جامعه و رفقای ما با مراحلی که پکک از آن عبور کرده است، آشنا شدهاند. در واقع، روند تغییر و تحول پکک از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. به عنوان حزب، کادرهای حزب و بنیانگذاران حزب، به دلیل اینکه رهبری را در زمان خود درک نکردیم و نتوانستیم تغییر و تحول ذهنی را در زمان خود انجام دهیم، اگر احساسی وجود دارد، به دلیل سنگین کردن بار رهبر آپو است. وگرنه، تغییر و تحولی که پکک در خود ایجاد کرد، در سال ۱۹۹۳ آغاز شد، به ویژه رهبر آپو همواره در جستجوی تغییر بود.
همانطور که میدانید، پکک در سال ۲۰۰۰ نیز خود را منحل کرد و دوباره ساخت. من در یازدهمین کنگره پکک نیز شرکت کردم. یازدهمین کنگره پکک سراسر تغییر است. نام آن حزب است، اما برنامه حزب محتوای دفاعیات تمدن دموکراتیک رهبر آپو است. نقش ساخت جامعه دموکراتیک را بر عهده گرفت. اما از آنجا که جنگ در همه جا عمیقتر شد و تغییر و تحول همیشه در جنگ انجام میشد، تغییر مطلوب در زمان خود محقق نشد.
مبارزه پکک از اولین روز تا روز پایان فعالیتهای آن مشروع بود
پکک تغییر و تحول بزرگی را در چهار بخش کوردستان، به ویژه در روژاوا، انجام داد. این تغییر و تحول بیشتر مربوط به ذهنیت و باور به خود بود. انقلاب روژاوا نیز بر همین اساس انجام شد. اگر در روژاوا انقلاب رخ داد، نام خود را به تمام جهان رساند و همه از روژاوا دفاع کردند، این به دلیل مبارزه پکک بود. این با تلاشهای رهبری صورت گرفت. پکک دوازدهمین کنگره خود را بر اساس این ارزشها برگزار کرد. دوازدهمین کنگره پاسخی به فراخوان ۲۷ فوریه رهبر آپو بود. کنگرهای برگزار شد که رهبر آپو با اسناد خود در آن شرکت کرد. تمام رفقایی که در کنگره شرکت کردند، امید، روحیه و انگیزه داشتند. درد این بود که دیگر با نام پکک فعالیت نخواهیم کرد، اما تغییر و تحول بر اساس میراثی که پکک برای ما به جا گذاشت، رخ خواهد داد و مبارزه ادامه خواهد یافت.
پکک یک سبک زندگی، فلسفه زندگی و قدرت فکری و ایدئولوژیک ماست. از این پس نیز پیشگام تغییر و تحول خواهد بود. پکک در دوازدهمین کنگره خود تصمیم به پایان دادن به فعالیتهایش تحت نام پکک گرفت. بدون شک، پکک بر اساس مبارزه برای آزادی ملی ظهور کرد و این جنبه را به پایان رساند. امروز پکک در ساخت جامعه دموکراتیک، زندگی کمونالی و سوسیالیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. به همین دلیل، پکک به عنوان حزب به فعالیتهایش تحت نامش پایان داد و راه را برای ساخت نهادها و سازمانهای جدید باز کرد. پارادایم دولت دموکراتیک کوردستان را نیز تغییر داد. پکک جنبه دولتگرای خود را منحل کرد. روش مبارزه مسلحانه، یعنی جنبه «راه رسیدن به سوسیالیسم از لوله تفنگ میگذرد» را نیز تغییر داد. نهادهای دموکراتیک خود را ساخته است، وارد روند مدرنیته دموکراتیک میشود، وارد دوره سوسیالیسم دموکراتیک میشود و از نظر پارادایمی سوسیالیسم دموکراتیک را اساس قرار میدهد. ادعای ما برای تحقق سوسیالیسم دموکراتیک هم در چهار بخش کوردستان، هم در خاورمیانه و هم در جهان بزرگ است. برای تحقق این ادعا، هر نهاد و سازمانی که لازم باشد؛ کمون، تعاونی، مجلس؛ هر چه لازم باشد، مبارزه خود را بر آن اساس پیش خواهیم برد.
برخی ارزیابی میکنند که «دیگر بهانهای برای دولت ترکیه باقی نمانده است». انگار پکک مانع بود. در حالی که مبارزه پکک از اولین روز تا روز پایان دادن به فعالیتهایش تحت نام آن مشروع بود. او به حق تعیین سرنوشت هر ملتی باور داشت و بر این اساس راه خود را آغاز کرد. پکک یک سازمان اجتماعی و یک سازمان بشردوستانه است. سازمان زنان، جوانان و کودکان است. بر اساس فلسفه رهبر آپو تاسیس شده است. ما با ارزیابیهای «پکک مانع بود» موافق نیستیم. واقعیت این نیست. پکک کاملا برعکس (این گفته) است؛ نقش پیشگامی در تغییر ذهنیت، سازماندهی اجتماعی و شناخت خود به عنوان زن و جامعه ایفا کرده است. تا آخر عمر قدردان پکک خواهیم بود، پکک تا آخر عمر مانند ستارهای در قلب ما خواهد درخشید.
*رهبر آپو میگوید: «با جوانی آغاز کردیم، با جوانی پیروز خواهیم شد». پکک به عنوان یک گروه جوان ظهور کرد. هنوز هم به صورت جوان ادامه میدهد. نقش و وظیفه جوانان در این روند تغییر و تحول و در استراتژی دوره جدید چیست؟ چه وظیفه و مسئولیتی بر دوش جوانان است؟ روشهای مبارزه چگونه خواهد بود؟
اوزگور شرکر: من نیز ابتدا یاد تمام شهدای آزادی کوردستان را در شخص رفیق فواد و رفیق رضا با احترام فراوان گرامی میدارم و در مقابل یادشان ادای احترام میکنم. آنها همیشه راه ما را روشن خواهند کرد و ما نیز همیشه راه آنها را دنبال خواهیم کرد. بار دیگر قولی را که به آنها دادهایم، تکرار میکنم. دوازدهمین کنگره پکک نیز به ویژه به رهبر آپو، به تمام خلق میهندوست ما، خلقهای تحت ستم، کسانی که قلبشان برای بشریت میتپد، کسانی که خود را با پکک شناختند و تمام کسانی که طعم آزادی را چشیدهاند، به ویژه جوانان، مبارک باد.
اغلب پرسیده میشود؛ معنای جوانی در پکک چیست، جوانی در پکک چه چیزی را بیان میکند، آیا بخشی از آن است، شاخهای از آن است یا از کجا شروع میشود و کجا ادامه مییابد؟ میخواهم این را بگویم. یکی از مهمترین نکات روند و مرحلهای که از آن عبور میکنیم، همین است. پکک از سر تا پا جوانی را بیان میکند. پکک با جوانی آغاز کرد؛ این شعاری برای تمام مبارزه انقلابی شد. سخنان رهبر آپو مبنی بر اینکه «با جوانی آغاز کردیم، با جوانی راه خواهیم رفت و با جوانی پیروز خواهیم شد»، نشان میدهد که این سخنان در طول تاریخ عادی نبودهاند.
احساسات ما را میپرسید، به همین دلیل میخواهم پاسخ دهم. رفیق جمعه نیز در کنگره گفت: «اکنون از اولین کنگره هیجانزدهتر و پرشورتر هستم». او گفت: «زیرا ما از آنچه میخواهیم توسعه دهیم و حرکتی که میخواهیم بسازیم، آگاه هستیم». واقعیت رهبر آپو این روحیه را خلق میکند. اگر امروز این هیجان بیشتر شده است، این نشان میدهد که جوانی هنوز زنده و در حال ادامه است.
در اولین کنگره، در تاسیس پکک شکل گرفت و همانجا ماند. اینطور نیست که رهبر آپو به عنوان یک جوان ۲۴ ساله این گام را برداشت و به همین محدود شد. جوانترین انسان در جهان رهبر آپو است. من از اینکه در کنار رفقای حاضر هستم، بسیار هیجانزدهام. اگر این جوانی نبود، مبارزه ۵۲ ساله به این شکل پیش نمیرفت. هیچکس نمیتوانست این همه درد، فداکاری، شرایط سخت و ناممکن را مانند رفیق فواد و رفیق رضا تحمل کند. اگر امروز مبارزه با این قدرت و روحیه جوانی ادامه دارد، منبع آن واقعیت رهبر آپو است. این برای تمام مراحل مبارزه ما نیز صدق میکند. شاید ما در سالهای اخیر به آن پیوستهایم و مرحله خاصی از آن را میدانیم و مانند رفقا نمیدانیم، اما میدانیم که این مبارزه تمام ویژگیهایی را که با جوانی خلق کرده است، ادامه داده است. جوانی بازسازی، تغییر و تحول است. اساس این ویژگیها جوانی است.
پکک چنان حماسهای است که همیشه جوانی خود را حفظ خواهد کرد
در امرالی فشارهای بسیار زیادی برای جهنمی کردن زندگی رهبری وارد کردند، اما با وجود این، رهبری موضع جوانی خود را حفظ کرد، انقلاب را جوان کرد و به این ترتیب میخواست یک بازسازی ایجاد کند. او میخواست آزادی را در جامعه توسعه دهد. او نمیخواست آزادی انتزاعی، عادی و مانند تئوریهای کلاسیک مارکسیسم و سوسیالیسم در هوا معلق بماند؛ او میخواست حیاتی شود. امروز تمام تلاشها و کوششهای ما نیز برای همین است. واقعیت پکک نیز همین است. گامهای برداشته شده را نیز میتوان با این واقعیت تعریف کرد. رهبر آپو ۵۲ سال است که این راهپیمایی را مانند یک ماراتن آغاز کرده است. بسیاری از افراد، ما نیز گاهی میگوییم این یک معجزه است، اما رهبری میگوید این با تلاش و فداکاریها صورت گرفته است. این واقعیت در تمام مراحل اثر خود را بر تاریخ گذاشته است. یک جامعه پیر، در بستر مرگ و سالخورده وجود داشت که رهبری با مداخله، تلاش و آموزش خود جامعه را گام به گام به چنین مرحلهای رساند.
در نتیجه ۵۲ سال مبارزه، این جامعه، در شخص جامعه کورد و تمام جوامع تحت ستم، به مرحلهای رسیده است که میتواند به آزادی دست یابد. بسیاری از افراد میپرسند این چه معنایی دارد، چگونه چنین شد، چرا چنین شد و احساسات شما چیست؟ ما مفتخریم. چرا مفتخریم؟ زیرا باور داریم که یک جامعه در شخص کورد و کوردستان بر اساس سوسیالیسم دموکراتیک به آزادی دست خواهد یافت. ما نیز به عنوان افراد این مبارزه و فدائیان رهبر آپو برای توسعه آن تلاش خواهیم کرد. به همین دلیل پکک چنان حماسهای است که همیشه جوانی خود را حفظ خواهد کرد. این یک چیز فیزیکی نیست. این معنویت و این روحیه است. همه میگویند پایان، اما ما چیزی را به پایان نرساندیم. حتی میتوان گفت که بسیاری از چیزها را از نو آغاز میکنیم. پیشگامی این کار را نیز قطعا جوانانی که فدائیان رهبر آپو هستند، بر عهده خواهند گرفت. جوانان در این روند نقش خود را ایفا خواهند کرد و در این روند بیش از هر زمان دیگری نقش پیشگامی خواهند داشت.
جنبش آپویی همیشه مانند آب روان است
*شما اشاره کردید که تحولات جدیدی در خاورمیانه در حال وقوع است و طرح «فروپاشی» علیه خلق کورد به اجرا گذاشته شده است. شما گفتید که این طرح موفق نشد و مقاومت خلق، مقاومت گریلاها و مقاومت دوستان مانع آن شد و پس از تحولات خاورمیانه، دولت ترکیه مجبور به تغییر سیاست خود شد. پس از فراخوان ۲۷ فوریه برای صلح و جامعه دموکراتیک، کنگره برگزار شد. این مرحله را چگونه ارزیابی میکنید و چگونه با آن برخورد میکنید؟
جمیل بایک: همانطور که در اولین لحظهای که رهبر آپو را فهمیدم، تغییر جدیدی در من آغاز شد و شور و هیجان زیادی را تجربه کردم و بر اساس آن، در اولین کنگره نیز آن روحیه و هیجانم بیشتر شد، در دوازدهمین کنگره نیز روحیه، ایمان، شور و اشتیاق به مبارزهام بیشتر شد. دلایلی برای این وجود دارد. زیرا جنبش آپویی همیشه روان است، مانند آب. شاید در ابتدا با یک گروه بسیار کوچک آغاز شد، سپس آن گروه بزرگ شد، به یک جنبش جوانان و سپس به یک حزب تبدیل شد. مانیفست اول در مورد این بود که چگونه مسئله کورد را آشکار کنیم، چگونه کاری کنیم که همه آن را بفهمند و چگونه بر این اساس مسئله کورد را مطرح کرده و راه حل ایجاد کنیم. این شور و هیجان زیادی ایجاد کرده بود. بر این اساس مبارزهای توسعه یافت. یک خلق از مرگ بازگشت، احیا شد و قیام کرد. دوازدهمین کنگره این گامهای برداشته شده را به مرحله بزرگتری رساند و آن را عمیقتر کرد.
جنبشی که با یک گروه کوچک آغاز شد، اکنون به سطح جهان رسیده و به یک جنبش جهانی تبدیل شده است. این جنبش فقط مسئله کورد را اساس قرار نمیدهد، بلکه مسائل آزادی و دموکراسی بشریت را نیز اساس قرار میدهد. هیجان و شور من به همین دلیل است. ما از هیچ و نیستی به یک وضعیت جهانی رسیدیم. امروز همه جنبشی را که رهبر آپو توسعه داده، خلق کورد و زنان کورد را الگو قرار میدهند؛ میخواهند مشکلات خود را بر اساس حقیقت رهبر آپو حل کنند. آنچه در ما روحیه و شور ایجاد میکند، همین است.
امروز خلق کورد به مرحلهای رسیده است که کوردها دیگر نیروی ثبات، نیروی تغییر و تحول و نیروی دموکراسی در خاورمیانه هستند. امروز هیچکس در خاورمیانه بدون کوردها نمیتواند ثبات ایجاد کند. هیچکس بدون کوردها نمیتواند در خاورمیانه تغییر ایجاد کند و دموکراسی را توسعه دهد. تمام این راهها از خلق کورد میگذرد. اگر خلق کورد نیروی ثبات و نیروی تغییر و تحول شده است، این به ما روحیه و شور زیادی میدهد.
امروز یک تغییر اساسی در خاورمیانه در حال وقوع است. نقش رهبر آپو، خلق کورد و زنان کورد در این تغییر، نقش اساسی و پیشگامانه است. تغییر و تحولی که در خاورمیانه در حال توسعه است، فقط در چارچوب خاورمیانه باقی نمیماند. تمام جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. زیرا خاورمیانه اساس این جهان است. تغییری که در اینجا رخ دهد، جهان را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. شور و هیجانی بزرگتر از این نمیتواند وجود داشته باشد.
مانیفست دوم را توسعه میدهیم
با پارادایم اولیه و مانیفست اول ما، هویت کورد، خلق کورد و جامعه کورد شکل گرفت. جامعهای عاشق آزادی شکل گرفت. خلقی شکل گرفت که در هر شرایطی برای آزادی مبارزه خواهد کرد. بر این اساس، اکنون یک پارادایم جدید، مانیفست دوم را توسعه میدهیم. این پارادایم و این مانیفست نه تنها مسئله کورد، بلکه مسائل خلقهای خاورمیانه و بشریت را نیز میخواهد حل کند. رهبر آپو دیگر فقط رهبری خلق کورد را بر عهده ندارد، بلکه رهبری تمام خلقها و بشریت را بر عهده دارد. خلق کورد و زنان کورد برای تمام خلقها الگو هستند. بر این اساس، حرکت توسعه مییابد. این نیز به ما روحیه و هیجان زیادی میدهد. واقعیت جنبش آپویی چیست؟ همیشه انقلاب در درون انقلاب است. همیشه توسعه بازسازی است. به همین دلیل از چارچوب کوردستان خارج شده و در یک چارچوب جهانی تجربه میشود. به همین دلیل همه جنبش را الگو و اساس قرار میدهند. همانطور که گفتم، جنبش آپویی با یک گروه کوچک آغاز شد و امروز به مرحله جهانی رسیده است.
گامهای برداشته شده گامهای بسیار تاریخی و بسیار بزرگ هستند. نه تنها خواستههای خلق کورد، بلکه خواستههای خلقهای خاورمیانه و بشریت را نیز میخواهد برآورده کند. در این سطح حرکت میکند. این نیز البته شور و اشتیاق زیادی در ما ایجاد میکند.
رفقا نیز گفتند؛ این جنبش، یک جنبش جوانان است. یعنی یک جنبش راه حل است. حقیقت این جنبش همین است. به همین دلیل همیشه مانند آب روان است؛ هیچکس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. از زمان ظهور آن تا به امروز بارها خواستند جلوی آن را بگیرند، حملات، مداخلات و توطئههای زیادی صورت گرفت، اما نتوانستند جلوی این جنبش را بگیرند. حتی در روند اخیر نیز، وقتی رهبر آپو دوازدهمین کنگره را توسعه داد و فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک را داد، مداخلات زیادی صورت گرفت. هنوز هم در حال توسعه است. اما این مداخلات نتیجه زیادی نمیدهد. آنچه نتیجه میدهد، مبارزهای است که رهبر آپو توسعه داده است.
حقیقت آشکار است. هیچکس نمیتواند آن را انکار کند. اگر ایدئولوژی، فلسفه و حقیقت یک جنبش همیشه تغییر و بازسازی را اساس قرار دهد و همیشه خواستهها، امیدها و اهداف خلق و بشریت را اساس قرار دهد، هیچکس نمیتواند مانع این جنبش شود. اگر این جنبش تا به امروز مبارزات زیادی را توسعه داده، فداکاریها کرده، رنجها کشیده، تلاشهای بزرگ کرده و در برابر توطئهها و حملات ایستاده است و امروز امید بشریت شده است، این مربوط به حقیقت رهبر آپو است. مربوط به فلسفه، ایدئولوژی، روشها و خط مشی اوست. حقیقت همین است.
سلاح تغییر، زن است
*در مورد دیدگاههای رهبر آپو که برای کنگره فرستاده شده بود، مهمترین بخش در واقع مربوط به مبارزه زنان و آزادی زنان بود. به همین دلیل، در اینجا به عنوان زنان در روند مبارزه جدید از شما میپرسم.
خالده انگیزه: رهبری در دفاعیات مانیفست تمدن دموکراتیک، پارادایم خود را عمدتا بر آزادی زنان، یعنی آزادی اکولوژیک و آزادی زنان بنا نهاده است. او در واقع میگوید که علم اجتماعی باید از نو تعریف شود. او ژنئولوژی را به عنوان روح علم اجتماعی پیشنهاد کرد. اینها مورد تحقیق قرار گرفتند. فلسفه اصلی آپویی، پارادایم رهبر آپو، مسئله را نه فقط حل مسئله ملی، بلکه البته مسئله ملی مهم است، اما مسئله فقط ایجاد یک دولت و تعیین یک وضعیت محدود نیست. او اساسا با جامعهشناسی آزادی، جامعهشناسیای را که کمترین دردسر را برای علم دارد، بر پای خود استوار کرد. او جامعهشناسی آزادی را بر اساس اصول آن بنا نهاد. تعمیق فاصله بین جامعهشناسی و ایدئولوژی...
این با چه چیزی محقق خواهد شد؟ فلسفه رهبر آپو، فلسفه زندگی آزاد و زندگی آزاد است. زندگی آزاد با زن و مرد آزاد ساخته میشود. راه و روش آن چیست؟ راه و روش جامعه آزاد نیز سیاست دموکراتیک و زندگی کمونالی است. زندگی کمونالی یعنی کار کردن با سبک جمعی و زندگی کمونالی. رهبری بیشتر بر این تاکید دارد. جامعه دموکراتیک، ساخت جامعه دموکراتیک، سازماندهی دموکراتیک جامعه -اگر به آغاز تاریخ بشریت برگردیم- جامعه حول محور الهه مادر ساخته شده است. حال که خواهان اجتماعی شدن، جامعه اخلاقی سیاسی و جامعه دموکراتیک هستیم، حال که خواهان یک زندگی سوسیالیستی هستیم؛ نزدیکترین شخصیت به آن زن است. همانطور که گفتیم، در آغاز بشریت، اجتماعی شدن حول محور زن-مادر ساخته شده است. دفاع از خود با آن مرتبط است، سیر کردن شکم و خودمدیریتی با آن مرتبط است. سیاست جنس بشر، همانطور که میگویند خودمدیریتی، با آن مرتبط است. به همین دلیل رهبر آپو، ساخت جامعه دموکراتیک، اکولوژی و آزادیخواهانه زنان را اساس قرار میدهد.
*یعنی به این معناست که در دوره پیش رو تعمیق در این خط مشی وجود خواهد داشت، درست است؟
البته. پیش از این نیز رهبر آپو نقش اساسی را در پکک به زنان داده بود. در تاسیس پکک نیز چیزی که از کودکی در شخصیت رهبر آپو وجود داشت، همین بود. او زنان را در گروه خود جای داد. مبارزه بزرگی را به پیش برد. رهبر آپو زنان را در پکک به صورت خودویژه سازماندهی کرد. چرا؟ او میخواست با زنان جامعهشناسی پکک را نیز تغییر دهد. سبک زندگی پکک تغییر میکرد. او زنان را بیشتر معیار قرار داد. به عنوان مثال، تحلیلهای رهبر آپو در مورد ارتش زنان وجود دارد، دورهای که اتحاد آزاد زنان کوردستان (یآژک) ساخته شد وجود دارد. سپس ما مسیری به سوی حزبسازی و اکنون به سوی سیستم شدن داریم. با این، رهبری در واقع گفت: این سلاح تغییر من است.
مبارزه جنسیتی و طبقاتی پکک را بزرگ کرد
*در این دوره نیز تغییر و تحول رخ خواهد داد...
البته. رهبری همواره جنبش زنان را در پکک معیار و اصل قرار داده و آن را سلاح تغییر و تحول قرار داده است. اگر پکک امروز به این مرحله رسیده است، این هم به دلیل مبارزه ایدئولوژیک و جنسیتی در داخل آن است. با زن آزاد آموزشدیده و سازماندهی زنان، مرد فئودال، مرد سلطهگر و جامعه را متحول کرد. تحول در مردان به این شکل صورت گرفت. پکک نیز در واقع تغییر و تحول را در خود توسعه داد. پکک اینگونه بزرگ شد. آنچه پکک را از تمام احزاب چپ و سوسیالیست دیگر متمایز کرد، مسئله آزادی زنان بود. رهبری هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر فکری تعریف صحیحی از آن ارائه داد. و این را به روشنی آشکار کرد که سوسیالیسم در صورتی که یک جنس برده باشد، ممکن نیست.
شاید دیگر ایدئولوگها نیز به آن اشاره کرده باشند، مارکسیسم نیز از زنان سخن گفته است، اما تمام جوانب آن را به طور کامل توضیح ندادهاند. اما رهبری میگوید: «من مارکسیسم را از نو مینویسم، آن را بر پای خود استوار خواهم کرد و سوسیالیسم را از نو تعریف خواهم کرد.»
نود درصد تحلیلهای رهبری در مورد زندگی آزاد است. زندگی نیز حول محور زنان آزاد میشود. زندگی با زنان آزاد میشود. زندگیای که در آن زنان باشند، معنادار است. اگر در یک زندگی زن اراده و هویت باشد، اگر زن بتواند صحبت کند، خود را بیان کند، اراده خود را نمایندگی کند، میتواند مرد فئودال، سلطهگر و حسود را نقد کند. پکک اساسا اینگونه توسعه یافت. پکک اینگونه از اخلالگری، قدرتطلبی و تمرکزگرایی محافظت کرد.
مشکلات زیادی را نیز تجربه کردیم و بینظمیهای بزرگی را نیز پشت سر گذاشتیم، اما مبارزه جنسیتی و طبقاتی ما پکک را بزرگ و قدرتمند کرد. هرچه زنان در پکک توسعه یافته و اراده پیدا کردند، به همان اندازه خود را شناختند و سطح پیشگامی کسب کردند. اکنون در دورهای که پکک خود را متحول میکند، اگر پکک در روند صلح و تغییر و تحول دموکراتیک بر اساس زندگیای که حول محور زنان شکل میگیرد و بر اساس اصل زن آزاد ساخته شود، این نقش آشکار خواهد شد. به همین دلیل رهبر آپو نقش ساخت جامعه دموکراتیک و نقش در برقراری صلح را به زنان داد. این کار آسانی نبود. به عنوان مثال، رهبر آپو در نامهای که برای حزب آزادی زنان کوردستان (پاژک) نوشت، میگوید: «میدانم فداکاریهای بسیار سنگینی کردید، در جنگ شرکت کردید، شهید دادید و مبارزه بزرگی کردید، اما در برابر ظالمان شکست نخوردید؛ این قلب ما را آرام میکند.»
ما علیه ظالمی مانند داعش و فاشیسم مبارزه کردیم. امروز نیز هزاران زن در سنگرها، در تونلهای جنگ و در زندانها هستند. هزاران شهید دادیم و هزاران فداکاری کردیم. این آگاهانه انجام شد. یعنی آنها اصول آزادی را در خود نمایندگی کردند. امروز آن معیارها، رفاقت، رفاقت آزاد و رفاقت معنادار بین هر دو جنس وجود دارد. پکک نمونه آن را آشکار کرد. و انقلاب روژاوا بر آن بنا شد و به جهان ثابت شد.
نقش پیشگامی زنان در این روند بیشتر میشود
اکنون در روند پیش رو، نقش پیشگامی زنان در ساخت جامعه دموکراتیک بیشتر میشود. شخصیت زن در توسعه دموکراسی، توسعه زندگی سوسیالیستی، تربیت کودکان و آموزش جامعه نقش دارد. زیرا در شخصیت او عدالت، برابری و خواست آزادی وجود دارد. به همین دلیل خشونت در شخصیت زن وجود ندارد. از آنجا که زنان با این ویژگیهای خود میتوانند دموکراسی، سوسیالیسم و آزادی را خلق کنند، نقش پیشگامی درجه اول را ایفا خواهند کرد.
بدون شک هر چقدر هم که ساختارهای سیاسی بسازیم، تا زمانی که فرهنگ خشونت و فرهنگ تجاوز که توسط دولت توسعه یافته است در جامعه وجود داشته باشد، دموکراسی، صلح، آزادی و برابری توسعه نخواهد یافت. به همین دلیل، زنان با نهادسازی، سازماندهی دموکراتیک آزادیخواهانه خود میتوانند در سازماندهی جامعه در برابر فرهنگ آزار و فرهنگ خشونت نقش پیشگامی ایفا کنند و زندگی سوسیالیستی را به خلقها و به ویژه به خلق کورد و مادران کورد هدیه دهند.
در روند پیش رو بار سنگینی بر دوش ماست؛ ما از این آگاهیم. و از اینکه رهبر آپو چنین وظیفهای را به ما محول کرده است، سرافرازیم. ما پیشگام در ساخت سوسیالیسم، جامعه دموکراتیک و سوسیالیسم دموکراتیک خواهیم بود.
*بدون شک در سازماندهی جامعه، بار بر دوش جوانان نیز گذاشته شده است. اکنون سیستم لحظه به لحظه میخواهد با جوانان بازی کند و در واقع از طریق جوانان با جامعه بازی میکند. اکنون بیشتر از همه بر جوانان کورد در همه جا با روشها و متدهای مختلف اعمال میشود. چه نوع مبارزهای لازم است؟ چرا یک مبارزه چند جانبه لازم است؟
جوانان به عنوان سازماندهی، باید بیشتر بر پیشگامی تمرکز کنیم
اوزگور شرکر: بدون شک جوانی پویاترین نیروی مبارزه ماست. در مبارزه ۵۲ ساله ما همواره چنین نقش و وظیفهای بر دوش آن گذاشته شده است؛ اکنون نیز این را میگوییم. و در واقع رویکردی انتقادی به خود داریم. اگر جوانان همانطور که رهبر آپو تعیین کرده بود نقش خود را ایفا میکردند، شاید اکنون در مبارزه عمومی خود به این مرحله رسیده بودیم. اکنون مبارزه به مرحله جدیدی رسیده است. میخواهیم با این امید به آن نزدیک شویم. امید و ایمان ما به توسعه بازسازی در تمام معانی آن است. این گامهایی که حزب و مبارزه ما برداشته است، اینگونه مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
ما بیشتر از خودمان به رهبر آپو ایمان داریم. این ایمان واقعا مقدس است. یعنی مبارزان این جنبش، مبارزان آپویی، در عین حال خلق، جامعه زن و مرد را به آن سطح رساندهاند. صرفا فداکاری واقعیت انقلاب ما را منعکس نمیکند. گفتن «ما به رهبری ایمان داریم، رهبری خودش توسعه خواهد داد و ما نیز شرکت خواهیم کرد» کافی نیست. در واقع، مهمترین اشتباه پیش از این در این مورد رخ داده بود. ایمان ما فقط اینگونه نیست. ما باید ذهنیت مورد نظر رهبری و گامهایی را که میخواهد از نظر اجتماعی بردارد، به عنوان جنبشهای جوانان بسیار خوب درک کنیم.
رهبری در راهپیمایی ۴ آوریل آمارا در واقع دیدگاه بسیار قدرتمندی ارائه داد. او گفت: «خودتان را سازماندهی کنید، خودتان را سازماندهی کنید و در همه جا سازمان را توسعه دهید». یعنی این را به عنوان یک وظیفه تعیین کرد و پیش روی ما گذاشت. اما چگونه این وظیفه را با موفقیت به پایان خواهیم رساند؟ چگونه سازماندهی خواهیم کرد؟ این نیز نکته مهمی است. سازماندهی خود یک موضوع کلی است. ما ۵۲ سال است که تلاش میکنیم خودمان را سازماندهی کنیم و در این چارچوب با یک سازماندهی به سطح معینی رسیدهایم. پس از این، به ویژه برای جوانان، چه نوع سازمانی لازم است؟ پیشگامی چه معنایی دارد؟ باید بیشتر بر این تمرکز کرده و بیشتر روی آن کار کنیم.
از نظر روحی شرکت میکنیم، درست است، اما این محدود خواهد ماند و واقعیت رهبر آپو را منعکس نخواهد کرد. به عنوان مثال، رهبری به این اشاره میکند؛ جوانان کورد باید ضد سرمایهداری باشند و سوسیالیسم را زندگی کنند. به عبارت دیگر، باید اجتماعیت را اساس قرار دهند. جامعه از ابتدا تکهتکه و سرکوب شده است. از این نظر، سیستم میخواست قدرت مبارزه را از بین ببرد. تصفیه دائما مطرح میشود، اما کانسپت تصفیه کافی نیست. تصفیه به طور کامل از بین بردن را توضیح نمیدهد. تصفیه با از بین بردن اجتماعیت و سازماندهی توسعه مییابد. به همین دلیل، در این دوره باید بیش از هر زمان دیگری خود را سازماندهی کنیم. حول چه چیزی؟ حول واقعیت رهبر آپو، روشهای رهبری و معیارهای زندگی رهبر آپو.
اساسیترین وظیفه ما خلق انسان سوسیالیست است
به عنوان مثال، سوسیالیسم شوروی ۷۰ سال قدرت در دستشان بود، دولت بودند و هر نوع امکاناتی داشتند، اما در پایان ۷۰ سال خود به خود فروپاشیدند. زیرا نتوانستند انسان سوسیالیست را بسازند. وقتی نتوانستند بسازند، شکست خوردند، خود به خود شکست خوردند. اساسیترین وظیفه ما این است که بتوانیم انسان سوسیالیست را بسازیم. این با دولت محقق نمیشود. ما به این باور داریم. عقل و مغز ما این را میپذیرد. یعنی اگر ۱۰۰ دولت هم به کوردها بدهند، آزادی با این روش توسعه نخواهد یافت. آزادی با چه چیزی توسعه مییابد؟ آزادی با این نوع سوسیالیسم توسعه مییابد. رهبری میخواهد این را توسعه دهد. به همین دلیل خواستم این مثال را بزنم. همین رفقا که اخیرا به دیدار رهبری رفتهاند، میگویند: «رهبری، آیا به چیزی نیاز دارید؟» یعنی لباس جدید و غیره. رهبری میگوید: «همان لباسهای قدیمی من کافی است، نیازی به لباس جدید نیست.»
*آیا این را به عنوان یک پیام تلقی میکنید؟
البته این یک پیام است. این یک سخن عادی نیست. هر لحظه از زندگی رهبر آپو یک پیام است.
رفقا ۵۲ سال است که پیشگام این مبارزه بودهاند؛ اگر این میراث به درستی خوانده شود یا موضع کنونی رهبر آپو به درستی درک شود، برای ما به اندازه یک انقلاب و یک اقیانوس است. یعنی در مقابل ما یک زندگی مادی و سرمایهداری وجود دارد. ما در برابر آن ایستادهایم. ما فقط در برابر ظالمان نمیایستیم؛ بلکه در برابر سیستمی که خون مردم را میمکد و هیچ فکر و احساس معنوی در انسان باقی نمیگذارد، میایستیم. رفیق خالده نیز به آن اشاره کرد؛ این سیستمی است که هیچ معنویت در انسان باقی نمیگذارد. قدرت چگونه توسعه مییابد؟ همه چیز بر اساس خودخواهی و مادیات است. رهبری با یک پارادایم در برابر آن ایستاده است. رهبری از یک خط مشی دفاع میکند. ما جوانان نیز پیش از هر چیز باید خودمان را بر اساس این خط مشی آموزش دهیم. نباید فقط از روی حفظ کردن بگوییم «ما با رهبر آپو هستیم». درست است که ما با رهبر آپو هستیم، اما ما باید از نظر ایدئولوژیک با رهبر آپو باشیم و با سبک رهبر آپو آزاد خواهیم شد. وگرنه، بسیاری از نمایندگان کورد در قرون گذشته ظهور کردهاند؛ خود را رهبر نامیدهاند، اما رهبری چه چیزی را بیان میکند؟ رهبری واقعا تعمیق در آزادی را بیان میکند.
ما دیگر میدانیم چگونه آزاد زندگی کنیم. ما به عنوان زنان و جوانان تلاش خواهیم کرد تا با پیشگامی در این راستا آن را گسترش دهیم. نه فقط در کوردستان، بلکه آشکار است که کوردها هسته آن هستند، اما دیگر از آن فراتر رفته است.
سطح مبارزه جوانان پس از این چگونه خواهد بود؟ من این را میفهمم. جوانان کورد و جوانان آزادیخواه جهان باید رفیق فواد و رفیق رضا را تحقیق کنند. باید آن شخصیت شگفتانگیزی را که با رفیق فواد شکل گرفت، تحقیق کنند. شخصیت رادیکال و فعال کمال پیر در رفیق رضا آشکار و تجسم یافته است. اگر جوانان این واقعیت را در زمان ما بیاموزند و بر اساس آن مبارزه کنند، میتوانیم این میراث ۵۲ ساله را به پیروزی برسانیم.
این مبارزه همیشه خود را بازسازی خواهد کرد. و هرگز، حتی اگر هزاران سال بگذرد، آپوییگری زنده خواهد ماند. پس از این آپوییگری بیشتر گسترش خواهد یافت. ما به این باور داریم. آپوییگری ۵۰ سال است که مقاومت بزرگی در برابر ظلم دشمن، فاشیسم و نسلکشی توسعه داده است. پس از این به تمام جهان گسترش خواهد یافت. ما به این باور داریم.
رهبر آپو پیشبینیهای خود را به عنوان چارچوب به کنگره ارائه داد
*تا آنجا که توانستهایم دنبال کنیم و بیاموزیم، رهبر آپو کار بسیار گستردهای انجام میدهد. مذاکراتی نیز در حال انجام است که گاهی در مطبوعات نیز بازتاب مییابد. باید گامهایی برداشته شود. ابتدا فراخوان داده شد، سپس کنگره برگزار شد و تصمیمات اعلام شد. اکنون نیز باید گامهایی برداشته شود. بویژه در فراخوان ۲۷ فوریه نیز وجود داشت؛ ایجاد زمینه حقوقی و سیاسی... تا کنون دولت در این زمینه هیچ اقدامی نکرده است. اکنون چه نوع گامهایی باید برداشته شود؟ این مسئله چگونه باید پیش برود؟ این روند چگونه باید پیش برود؟
جمیل بایک: همه باید حقیقت و واقعیت رهبر آپو را به خوبی درک کنند. رهبر آپو نه تنها برای خلق کورد، بلکه برای خلقهای خاورمیانه و بشریت نیز راه حل مسئله را اساس قرار داده است. به همین دلیل گامهایی را توسعه میدهد. رهبر آپو هم تغییر و تحول را در خود، هم در جنبش و هم در خلق توسعه میدهد. این حقیقت رهبر آپو و حقیقت جنبش آپویی است. رهبر آپو گامهایی در جهت چگونگی انتقال مسئله کورد به زمینه سیاسی و حقوقی و حل مسئله بر این اساس برداشته است. او مسئولیت تاریخی را بر دوش گرفت و آن گامها را برداشت. رهبر آپو در این گامها جدی است و گامهای جدی برمیدارد. جنبش ما نیز رهبر آپو را اساس قرار میدهد و بر این اساس گام برمیدارد. در اینجا رهبر آپو چه خواهد کرد؟ آشکار است؛ چگونه مسئله را بر اساس سیاسی و حقوقی توسعه خواهد داد؟ در این راستا توسعه خواهد داد. برنامه، سازماندهی و مبارزه آن چیست؟ رهبر آپو اکنون بر این اساس تمرکز دارد. برخی از پیشبینیهای خود را نیز به کنگره ارائه داد. حتی گفت: «این یک چارچوب است. شما باید در این چارچوب متمرکز شوید، من نیز متمرکز میشوم. کارزار را آغاز کنید.»
برخی بحثها به روند خدمت نمیکنند
منظور اصلی من چیست؟ ارزیابیهای زیادی وجود دارد. هم در ترکیه و هم در جهان وجود دارد. برخی از بحثهای جاری در ترکیه خدمت میکنند، اما برخی از بحثها واقعا تحریف میکنند. تاریخ کوردها و ترکها باید به خوبی بررسی شود. هر زمان که کوردها و ترکها متحد شدهاند، هم خلق ترک و هم خلق کورد نتیجه گرفتهاند و پیشرفت و پیروزی را تجربه کردهاند. هر زمان که در این اتحاد ضعف یا سستی رخ داده یا اتحاد از بین رفته است، خلقها با مشکل مواجه شدهاند. آن هم مشکلات بسیار سنگین. بسیاری از چیزها را از دست دادهاند. این تاثیر منفی بر خلقهای خاورمیانه نیز داشته است. این یک واقعیت است. یعنی من نمیخواهم زیاد روی آن تمرکز کنم. در اواخر دوران عثمانی، در ترکیه پیمان ملی (میثاق ملی) وجود داشت. با پیمان ملی چه چیزی توسعه یافت؟ سرزمینهای پیمان ملی متعلق به کوردها و ترکهاست. متعلق به هر دو است. اینگونه پذیرفته شده بود. بر این اساس نیز کوردها و ترکها مبارزهای را به پیش بردند. مصطفی کمال از اَرزروم آغاز کرد، سیواس و پس از آن مجلس ترکیه تاسیس شد. در راس این روند چه چیزی وجود دارد؟ اتحاد کورد و ترک، خواهری-برادری، وحدت و مبارزه مشترک وجود دارد. اما وقتی دولت رسمی ترکیه تاسیس شد، این اتحاد فراموش شد. حتی آن سرزمین مشترک کوردها و ترکها بود، اما وقتی دولت تاسیس شد، کوردها طرد و انکار شدند. انگار که کوردها اصلا وجود نداشتند... پس چه بر سر آن کوردها آمد؟
کسانی که اتحاد ترک و کورد را برهم زدند، مسئول هستند
در تاریخ، از سلطان سنجر گرفته تا مصطفی کمال، اتحادهایی وجود دارد. خلقهای ترکیه با این اتحادها گام برداشته و به نتایجی دست یافتهاند. اینها با کمک و اتحاد کوردها انجام شده است. اما به محض تاسیس دولت، خواهند گفت که کوردی وجود ندارد. کوردها را انکار خواهند کرد و حتی خواهند خواست کوردها را از بین ببرند. یعنی اینها چقدر درست است؟ پس چه بر سر کورد آمد؟ آیا به فضا رفت یا گم شد؟ پس این همه مبارزه، قیام و عصیان برای چه بود؟ پس چرا پکک تاسیس شد؟ این اثر آن است. اگر پکک تاسیس شده است، پس مشکلی وجود دارد. اتحاد کورد و ترک از بین رفته، کورد انکار شده و سیاست انکار و نابودی بر کوردها اعمال شده و کورد نیز آن را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده است. اگر این همه قیامها رخ داده است، به همین دلیل بوده است. تاسیس پکک اثر آن است.
رهبر آپو، پکک و مسئله کورد را اینگونه در مقابل خود یافت. آن را بر دوش رهبر آپو و کوردها انداختند؛ رهبر آپو و کوردها نیز خواستند آن را حل کنند. برای تحقق آن نیز مبارزه کردند. یعنی پکک مسئول آن نیست؛ کسانی مسئول هستند که این اتحاد و خواهری-برادری تاریخی را برهم زدند. رهبر آپو میخواهد همین اتحاد را بازسازی کند و آن را بر پای خود استوار کند. او میخواهد انحراف رخ داده را اصلاح کند. آنچه میخواهد انجام دهد، همین است. اکنون برخی آن را میفهمند، برخی بحث میکنند، اما برخی نیز جلوی بحث را میگیرند. اجازه نمیدهند همه آزادانه بحث کنند. کسانی که جلوی آن را میگیرند، همانهایی هستند که خود را دموکراتتر میبینند. کسانی که خود را دموکرات میبینند، نباید جلوی بحث را بگیرند. باید شفاف باشند. ترکیه به این نیاز دارد. تا کنون جلوی آن گرفته شده است؛ ترکیه چه چیزی به دست آورده است؟ آیا توانسته چیزی به دست آورد؟ به لبه پرتگاه رسیده است. سیاستی که تا کنون دنبال شده، ورشکسته شده است. دیگر نمیتوانند سیاست را پیش ببرند. یعنی دیگر نباید در آن تحریفها و انحرافها اصرار کرد. نباید جلوی بحث را گرفت. همه باید بتوانند نظر خود را بیان کنند. و نباید از روی حفظ کردن سخن گفت. همینها به تلویزیون میآیند و برخی در روزنامهها مینویسند. یعنی پیمان ملی را انکار میکنند. پیمان ملی اتحاد کورد و ترک است. در آن چه چیزی وجود دارد؟ آن سرزمینها متعلق به کوردها و ترکهاست. پس چرا آن را انکار میکنند؟
اگر خلق ترک و کورد پیروز شوند، خلق خاورمیانه نیز پیروز خواهد شد
*به جامعه ترکیه نیز میگویند: «ما از پیمان ملی محافظت میکنیم».
آن را میگویند، اما پیمان ملی همان است که من گفتم. چرا خارج از آن عمل میکنند؟ چرا مصطفی کمال از آنکارا و استانبول شروع نکرد و در آمد و در ارزروم و سیواس شروع کرد و سپس مجلس را تاسیس کرد؟ او آن را بر اساس اتحاد کورد و ترک تاسیس کرد. او کوردستان و کوردها را اساس قرار داد. اگر این نبود، آیا دولت ترک تشکیل میشد؟ نمیتوانست تشکیل شود. دولت بر این اساس تشکیل شد و سپس کوردها را انکار کن و حتی بخواه آن را از بین ببری! البته این قابل قبول نیست. باید این بحثها توسعه یابد. نباید از بحث ترسید و نباید جلوی بحث را گرفت. نباید اینگونه سخن گفت و ارزیابی کرد. به همین دلیل، روندی که رهبر آپو میخواهد توسعه دهد، در جهت اصلاح اتحادی است که در تاریخ بین کوردها و ترکها توسعه یافته است، اصلاح تاریخی است. خواهری-برادری و اتحاد اینگونه شکل میگیرد. با این، خلق ترکیه و خلق کورد پیروز میشوند. اگر خلق ترک و کورد پیروز شوند، خلقهای خاورمیانه نیز پیروز خواهند شد. ابتکار صلح و جامعه دموکراتیک رهبر آپو فقط برای کوردها و ترکها نیست؛ بلکه برای تمام خاورمیانه و تمام بشریت است. به همین دلیل، درخواست من این است که آنچه را که رهبر آپو با فراخوان خود میخواهد توسعه دهد و تصمیماتی که پکک در کنگره خود گرفته است، به خوبی درک کنند. چگونه درک خواهند کرد؟ یعنی دموکراتیزاسیون در ترکیه توسعه خواهد یافت و یک جامعه دموکراتیک تشکیل خواهد شد. این به همه خدمت خواهد کرد. به سوسیالیستها، دموکراتها، روشنفکران و لیبرالها سود خواهد رساند. به همین دلیل، همه باید در آن شرکت کنند و به آن خدمت کنند تا فراخوانی که رهبر آپو توسعه داده و تصمیماتی که پکک بر آن اساس گرفته است، بتواند پیروز شود. اگر پیروز شود، همه سود خواهند برد.
اکنون ما بر این اساس پیش میرویم و بر این اساس کار میکنیم. درخواست من از همه این است که تعصبات و دشمنی را کنار بگذارید. کاری کنید که بار دیگر اتحاد کورد و ترک را بر اساس خواهری-برادری، دموکراتیزاسیون و برابری توسعه دهید. این به نفع همه خواهد بود.
*اکنون بیشتر بر قانون اساسی ۱۹۲۴ تمرکز میشود. پیش از این نیز نامهای مختلفی بر آن گذاشته میشد، گاهی «اَرگَنَکون»، گاهی «دولت عمیق» و گاهی نیز «دولت غیرقانونی» گفته میشد؛ اکنون نیز آن نیروها سخنگوی آن هستند. اصرار بر قانون اساسی ۱۹۲۴ در حالی که قانون انکار کوردهاست، چه معنایی دارد؟
در سال ۱۹۲۴ دولت رسمی ترکیه تاسیس شد. با آن شروع کردند و کوردها را انکار کردند و سیاست انکار و نابودی را بر کوردها اعمال کردند.
*یعنی قانونی کردند؟
رسمی و قانونی کردند. بر این اساس تاریخ را پیش میبرند. به همین دلیل در مقابل کوردها میایستند. کورد میگوید ما با هم این میهن را تاسیس کردیم، اینجا میهن من نیز هست، من نیز در این میهن حق دارم و میتوانم هویت و فرهنگ خود را به حق (بطور برحق) زندگی کنم. به همین دلیل مبارزه میکند. میگوید تو تروریستی و تجزیهطلب هستی. تروریستها و تجزیهطلبان خودشان هستند، نه کوردها. کوردها تجزیه ایجاد شده را از بین میبرند. آنها خدمت بزرگی به ترکیه، خلق ترکیه و خاورمیانه میکنند. میخواهند تجزیه رخ داده را از بین ببرند. تا همه با فرهنگ، هویت و ارزشهای خود آزادانه زندگی کنند. تا یک جامعه دموکراتیک شکل بگیرد و در آن جامعه همه آزادانه خود را بیان کنند. مبارزه کوردها بر این اساس است. انکار کوردها بزرگترین ضرر را به ترکیه میزند. آنها ترکیه را تجزیه میکنند. کوردها هرگز تجزیه را اساس قرار ندادهاند؛ تاریخ را به خوبی تحقیق کنید، از سلطان سنجر تا مصطفی کمال همواره متحد شده و همواره با خلق ترکیه مبارزه و از آن دفاع کردهاند. چه کسی پیمان ملی را کنار گذاشته است؟ کوردها نیستند. چه کسی اتحاد را کنار گذاشته و کوردها را انکار کرده است؟ اینها باید به خوبی پرسیده شود. این بحثها باید به درستی انجام شود. اگر هدفی برای ترکیه و خلق ترکیه دارند، باید رویکرد درستی به تاریخ داشته باشند.
اگر ذهنیتی که در سال ۱۹۲۴ ساخته شد پیش از آن وجود داشت، اتحاد کورد و ترک نیز وجود نمیداشت...
در واقع، پیش از سال ۱۹۲۴ اتحادی بین کوردها و ترکها وجود داشت. پیمان ملی را سرزمین مشترک میدانستند. هم سرزمین کوردها و هم سرزمین ترکها بود. مبارزه انجام شده نیز به نام کوردها و ترکها در حال توسعه بود. وقتی تاسیس شد نیز به نام کوردها و ترکها تاسیس شد. اسناد آن نیز وجود دارد و اسناد بسیار زیادی نیز وجود دارد.
سخنرانیهای آتاتورک نیز وجود دارد.
سخنرانیهای زیادی وجود دارد. حقیقت همین است. اکنون رهبر آپو و خلق کورد میخواهند تاریخ را بر پای خود (ریشه و حقیقتش) استوار کنند. کاری که او میکند همین است. همه باید از این خوشحال باشند.
خلق ما باید به نیروی خود اعتماد کند
*در این دوره، افکار عمومی کورد، در چهار بخش کوردستان و کوردهای ساکن خارج از میهن، چگونه باید با این روند برخورد کنند؟
خالده انگیزه: این یک روند تاریخی است. خطراتی نیز دارد، اما شانس آزادی بسیار زیاد است. این شانس را رهبر آپو آشکار و ایجاد کرد. نیاز به تغییر و تحول نیز بر این اساس آشکار شد. به همین دلیل، پیش از هر چیز، تمام هواداران پکک و خلق میهندوست ما باید رهبری را بخوانند، رهبری را درک کنند و نترسند. ترس را تجربه نکنید. رهبر آپو تمام زندگی خود را وقف آزادی خلق کورد و خدمت به خلق کورد کرد. هرگاه رهبر آپو گامی بردارد، آن را برای خلق کورد، خلقهای منطقه و تمام بشریت برمیدارد. خلق ما هرگز نباید از این ناامید و بیاعتماد باشد. به جای ترس، باید به نیروی خود ایمان داشته باشد و روی پای خود بایستد. ما از هیچکس چیزی نمیخواهیم. ما از هیچ دولت و هیچ قدرتی آزادی گدایی نمیکنیم، ما آزادی خود را با نیروی خودمان ایجاد میکنیم. ما به عنوان تمام خلق کورد، هواداران و کادرهای پکک تا کنون فداکاریهایی برای تمام بشریت انجام دادهایم و از این پس نیز میتوانیم انجام دهیم. به همین دلیل، خلق ما نباید به تبلیغات جنگ ویژه گوش دهد. نباید به چیزهای ارزان چشم بدوزد و نباید به قدرتهای خارجی تکیه کند؛ باید به نیروی خود اعتماد کند. نیروی ما دانش ما، درک رهبر آپو و اتحاد ماست. دموکراتیزاسیون از خانه خودمان شروع میشود...
رهبری همواره میگفت: «خودت را بساز، خانوادهات، همسایهات و روستایت را بساز؛ میهن اینگونه ساخته میشود.» «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.» به همین دلیل هر کورد باید خود را بسازد و خانهاش و روستایش را بسازد. بر چه اساسی؟ بر اساس معیارهای آزادی، دموکراسی و سوسیالیسم.
خلق کورد باید در قرن بیست و یکم هر نوع عقبماندگی را از درون خود ریشهکن کند. یک جامعه آگاه و سیاسی توسعه یافته است. نباید با رویدادهای ارتجاعی، مانند خشونت یا چیز دیگری، درگیر شود. برای راه حل نیز باید وحدت اجتماعی و سازماندهی اجتماعی را تامین کنیم. وحدت احزاب، نهادها، سازمانها و بخشها نیز مهم است. اما وحدت اجتماعی از همه مهمتر است. جامعه باید بر اساس معیارهای دموکراسی، آزادی و سوسیالیسم توسعه یابد، خودکفا باشد، از خود دفاع کند و خود را اداره کند. این نیز با تغییر و تحول رخ میدهد. از هیچ دولتی راه حل یا حق نخواهیم خواست. حق متعلق به خود ماست و ما نیز باید از حق خود دفاع کنیم.
به عنوان مثال، در روژاوای کوردستان -روند جدید سوریه نیز در حال وقوع است- خلق ما نه تنها در چند شهر کورد، نه تنها در شمال و شرق سوریه؛ بلکه باید خود را مسئول کل سوریه بداند. باید از کل سوریه دفاع کند. باید سوریه را دموکراتیک کند تا کوردها بتوانند در آنجا زندگی کنند. اگر سوریه دموکراتیک نشود، کوردها نمیتوانند زندگی کنند. اگر عراق، ترکیه و ایران دموکراتیک نشوند، کوردها نمیتوانند زندگی کنند. وجود کوردها به وجود سایر خلقها بستگی دارد. سرنوشت کوردها به سرنوشت سایر خلقها گره خورده است. سازماندهی جامعه، ارادهیابی، خودکفایی، خودمدیریتی و خوددفاعی به پیشاهنگی زنان و جوانان یک موضوع حیاتی است. بازگشتی از این وجود ندارد. ما هم به عنوان هواداران پکک، هم به عنوان کادرهای پکک و هم به عنوان جامعهای که پکک در اطراف خود ایجاد کرده است، ابتدا این فداکاری را خواهیم کرد؛ سپس نیز همکاری و وحدت اجتماعی خود را با کسانی که به مبارزه برای آزادی و دموکراسی در جامعه کورد باور دارند، تامین خواهیم کرد. و منتظر نباشیم که کسی برای ما کاری انجام دهد. خودمان انجام دهیم و پیشگام آزادی تمام خلقها باشیم. در این زمینه نیز به خودمان اعتماد داشته باشیم.