«حاجی احمد عباس» که در جریان قتلعام کردها در روستای «حداد» غرب کردستان فرزندان و بستگان خود را از دست داد, گفت موقعی که نزد پسرش که تازه از لبنان برگشته بود, رفته, بمباران روستا توسط رژیم بعث سوری صورت گرفته. وی گفت:«آنچه من در حداد دیدم یک حلبجه دیگر بود».
در روز 14 آوریل گروههای مسلح به روستای «حداد» در شهرستان تربسپی غرب کردستان وارد شدند که بدنبال آن جنگندههای رژیم بعث سوری آن روستا را بمباران کردند. در جریان این بمباران 11 تن از جمله 7 کودک جانباخته و 25 تن هم زخمی شدند.
«سعد احمد عباس» فرزند «حاجی احمد عباس» که تازه از سفر لبنان بازگشته بود, همراه با همسرش «نریمان» و هر دو فرزندشان «دیلما و بهار» , «دلبر» خواهر سعد و «شادیه» جان باختند. بزرگ این خانواده «حاجی احمد عباس» بود. وی در موقع بمباران در خانه فرزندش سعد عباس بود. وی در مصاحبه با خبرگزاری هاوار گفت:
« من در موقع بمباران خانه فرزندم سعد بودم. نشسته بودیم و وقتی که صدای هواپیما آمد, به پسرم سعد گفتم که از خانه بیرون نروید. وقتی که یک راکت به جنوب روستا اصابت کرد, فریاد زنان و کودکان به هوا برخاست».
حاجی احمد عباس در مورد قتلعامی که در میدان فوتبال صورت گرفت و 7 تن جان باختند, گفت:«وقتی که اولین راکت به ناحیهای در نزدیکی روستا اصابت کرد, عروس من که برادرزادهام است, هر دو فرزندش را گرفت و بسوی میدان فوتبال دوید. هرچند سعد گفت نرو, اما رفت. سعد هم بدنبال آنها رفت».
حاجیاحمد گفت در موقع بمباران در نزدیکی محل بود و افزود:«من هم بدنبال فرزندانم رفتم. آنها به میدان فوتبال رسیدند و من هم چند متری از آنها دور بودم. دیدم که یک راکت به وسط تجمع روستائیان اصابت کرد . گردوغبار اجازه نداد که اول چیزی را ببینم. من ایستادم, وقتی که گردوغبار نماند, آنچه دیدم, یک حلبجه دیگر بود. میدانی مملو از خون و جسد زنان و کودکان بود. با چشمهای خودم جانباختن 9 تن را دیدم».
حاجی احمد عباس در خاتمه گفت وقتی که به سوی قربانیان رفته, دیده که سر «نرمین» از بدنش جداشده و در نزدیکی آنها هم پیکر پسرش سعد, دخترانش شادیه و دلبر افتاده بودند. همسر او هم زخمی شده بود.
حاجی عباس از سیاستمداران کرد خواست که متحد شده و از این قتلعامها جلوگیری کنند.