ارزیابی مایکل روبین از تحولات جاری در باشور کوردستان

مایکل روبین، کارشناس مسائل خاورمیانه درباره تحولات اخیر در باشور کوردستان اظهار نظر کرد و گفت: کودتای ترکی-ایرانی در کوردستان عراق ادامه دارد و در این بین ایالات متحده در خواب فرو رفته است.

مایکل روبین پژوهشگر موسسه آمریکن اینترپرایز انستیتو AEI، که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ مشاور بخش ایران و عراق وزارت دفاع ایالات متحده بود، در نوشته اخیر خود به تحولات باشور کوردستان پردخاته و ارزیابی‌های قابل تاملی در رابط با آن ارائه داده است. روبین در مقاله خود، به برنامه‌های ترکیه و ایران و شکست نفوذ آمریکا در اقلیم کوردستان می‌پردازد.

نوشته روبین به شرح زیر است:

تنش‌های مابین پ.د.ک و ی.ن.ک

کوردستان عراق خود را به عنوان متحد ایالات متحده نشان می‌دهد. البته باید گفت، اگر منافع مشترکی داشته باشند، می‌توانند شریک واقعی هم باشند. اما با این وجود گفته‌ها و اقدامات ماکیاولیستی اغلب منجر به اظهارات و اقدامات متناقض رهبران کورد عراق می‌شود.

بزرگترین عامل این مشکلات و تناقضات به خانواده‌های حاکم برمیگردد. جدایی طایفه بارزانی و خانواده طالبانی تا اواسط دهه ۱۹۷۰ ادامه داشت، اما پس از بیست سال این جدایی به دشمنی بین آنها تبدیل شد.

حزب مسعود بارزانی (پارت دمکرات کوردستان ، PDK) و اتحادیه میهنی کوردستان جلال طالبانی (PUK) در اولین انتخابات دولت اقلیم کوردستان، آرایی تقریبا برابر کسب کردند و در مورد تقسیم قدرت توافق کردند. اما اختلاف نظر بر سر درآمدهای اقتصادی، زمینه را برای جنگ داخلی و تقسیم باشور کوردستان به دو قسمت فراهم کرد. به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۰ که به اقلیم کوردستان رفته بودم، برای سفر از هولیر به سلیمانی، که توسط اتحادیه میهنی کوردستان اداره می‌شد، مجبور شدم از اطلاعات امنیتی پ.د.ک یک مجوز برای ورود به آنجا دریافت کنم.

تلاشهای بعدی برای نزدیکی این دو خانواده نیز، نتیجه خوبی به همراه نداشت. مشکل اصلی این است که خانواده بارزانی در اعمال و کردار خود عشیره‌ای عمل کرده و تنها منافع عشیره خود را در نظر می‌گیرند. برای پ.د.ک، تنها چیز گرانب‌ها و مهم خانواده خودشان است. جلال طالبانی نیز در اواخر با نگاهی خانوادگی به موضوعات نزدیک م‌یشد و منافع خانواده خود را در نظر می‌گرفت، ولی نه به اندازه بارزانی. طالبانی‌ها برای جامعه وسیع، مترقی و فراگیر آمادگی بهتری دارند، می‌توان گفت که نگرش آنها مترقی است. بخصوص زمانی که  هولیر و دهوک که تحت رهبری پ.د.ک هستند را با سلیمانی مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که آزادی‌های سلیمانیه اصلا در منطقه بارزانی‌ها وجود ندارد. باید گفت که کوردها در هر دو منطقه احساس نارضایتی شدیدی نسبت به حکومت و خانواده‌های حاکم دارند. در سلیمانی مقامات اداری این نارضایتی‌ها را می‌بینند، ولی اقدام به سرکوب نمی‌کنند، اما در اربیل، این شکایات و نارضایتی‌ها می‌تواند منجر به ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی و چندین سال زندان شود.

اقدامات پارت دمکرات کوردستان (پ.د.ک)

پ.د.ک با مرجع قرار دادن منافع عشیره‌ای، یک دوره زمانی طولانی است که خسارت‌های زیادی را برای امریکا بوجود آورده است. در آغاز حمله آمریکا به عراق، مقامات پ.د.ک چندین نوبت در ازای منافع کوتاه مدت، با ایران همکاری کرده و برنامه‌های امریکا را خنثی کرده و یا دچار مشکل می‌کردند. نخست وزیر پیشین و رئیس جمهور فعلی باشور کوردستان، نچیروان بارزانی چندین بار، قاسم سلیمانی، رئیس سپاه قدس ایران را از عملیاتهای امریکا قبل از وقوع خبردار کرده بود. در طول مبارزه با دولت اسلامی (داعش)، پ.د.ک بارها درخواست سلاح کرد، اما زمانی که آنها را دریافت کرد، یا آنها را می‌فروخت یا آن‌ها را علیه کوردها به کار می‌گرفت. نیروهای پ.د.ک که با اپراتورهای ویژه امریکا در حال انجام وظیفه بودند، فیلم‌هایی از کار آنها را بدون بررسی و بدون اطلاع دادن به مقامات بالاتر، منتشر می‌کردند و در چندین نوبت امنیت همکاران آمریکایی خود را به خطر انداختند. آنها اینگونه وانمود می‌کنند که امریکا پ.د.ک را به ی.ن.ک ترجیح می‌دهد. این در حالی است که مسرور بارزانی، نخست وزیر اقلیم کوردستان، روزنامه‌نگاران را به جاسوسی برای دیپلمات‌های آمریکایی متهم و آنها را بازداشت کرده است.

امریکا به لاهور شیخ جنگی اطمینان دارد

پس از وفات جلال طالبانی، نیروهای اصلی ی.ن.ک پسران طالبانی پافل و قباد و پسرعموی آنها لاهور هستند. قباد طالبانی در حال حاضر معاون نخست وزیر مسرور بارزانی است. اما داستان قباد بسیار شبیه 'طارق عزیز برای صدام' شده است، قباد تنها پادویی برای پ.د.ک است و هیچ قدرتی ندارد. به نظر می‌رسد پ.د.ک از قباد برای دستیابی به اهداف خود مقابل دیپلماتهای جهان غرب استفاده می‌کنند و از اینکه قباد را به هر کاری وامی‌دارند و هیچ قدرتی ندارد، لذت می‌برند. در این بین اما پافل رئیس مشترک ی.ن.ک است و در تلاش است که کنترل کامل را بدست بگیرد. اما مقامات آمریکایی، لاهور شیخ جنگی که مسئول سرویس اطلاعاتی است را ایمن‌تر، باهوش‌تر و خبره‌تر می‌دانند و اذعان دارند که در مذاکرات و گفتگوهای سخت او بهتر و تخصصی عمل می‌کند.

منافع شخصی بارزانی

روابط لاهور با واشنگتن می‌تواند او را به هدف ایران و ترکیه تبدیل کند. زمانی که دنیای غرب با تروریسم مبارزه می‌کرد، ترکیه و رجب طیب اردوغان دو طرفه بازی کردند، به عنوان نمونه، مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد، دولت ترکیه در عوض جنگ و مقابله با داعش، با آنها همکاری کرده و آنها را تقویت کرده است. امریکا تلاش کرد که این سیاست و همکاری را از بین ببرد. در این بین، ترکیه روابط خود را با مسرور بارزانی با ایجاد یک بازار شیطانی تقویت کرد. در قبال همکاری بارزانی با ترکیه، منافع شخصی و عشیره‌ای آنها توسط ترک‌ها تضمین شد. مسرور بارزانی که چهار سال پیش در مورد رفراندوم استقلال سخنرانی می‌کرد، امروز منطقه خود را به اندازه قبرس شمالی به مستعمره ترکیه تبدیل کرده است. می‌توان گفت که برنامه‌ها و اقدامات ضدملی بارزانی و خیانت‌های او در ازای منافع مالی، اعتبار و پ.ک.ک (حزب کارگران کوردستان) و متحدانش در سوریه را افزایش داده است

مسرور بارزانی با ایران در مورد حزب دمکرات کوردستان ایران (PDK-I) توافق کرده است

لاهور مانع چنین اقدامی شده است، ی.ن.ک و لاهور با سیاستهای خود مانع جنگ داخلی کوردها شده و مانع اجرایی شدن دستور اردوغان شده‌اند. کمک‌های لاهور به روژاوا (کوردهای سوریه) و همکاری ویژه وی با ایالات متحده، اردوغان و ترکیه را بسیار نگران کرده است. به همین دلیل ترکیه از مسرور خواسته است که لاهور را به طور کامل نابود کند. اما نتیجه بازگشت دولت اسلامی خواهد بود. بعد از آن موضوع ایران نیز مطرح خواهد شد. در هفته‌های اخیر، دیپلمات‌های اقلیم کوردستان با فرمان مسرور بارزانی با ایران توافق کرده که PDK-I را از عراق اخراج کنند و علیه لاهور حملات مشترکی به انجام برسانند. برای این جلسات که در کویه و در منطقه تحت کنترل ی.ن.ک انجام گرفت، یکی از اعضای خانواده بارزانی شرکت داشته است. البته این حزب در حال حاضر هیچ فعالیت نظانی علیه ایران انجام نمی‌دهد، اما ایران به دنبال انتقام و جنگ‌افروزی است. به این منظور که این احزاب کوچک را وارد جنگ کنند و با بی‌ثبات کردن منطقه سیاست‌های خود را دنبال کنند.

امریکا در خواب فرو رفته است

در این بین امریکا به خواب فرو رفته و هیچ واکنشی نسبت به این تحولات ندارد. تقویت و گسترش قدرت ترکیه به افزایش قدرت عراق منجر نخواهد شد، بلکه به نارضایتی انها منجر خواهد شد. هیچ پلان و یا برنامه‌ای نیست که در راستای سیاستهای امریکا و منافع آن باشد. باید گفت که مسرور بارزانی تجربه حکومتی و خانوادگی کمتری به نسبت پدرش دارد و از لحاظ روحی و روانی نیز وضعیت پایداری ندارد. به دلیل برنامه‌های مسرور و تلاش‌های انتقام جویانه‌اش، کوردستان از توسعه عقب مانده است و در سیاست خارجی وارد بحران و بی‌اعتباری زیادی شده و می‌شود. رئیس جمهور جو بایدن نباید سخنان مسرور و سایر مقامات کورد، که به نظر می‌رسد ضد ایران هستند ر اباور کند. پ.د.ک به شدت از ی.ن.ک به عنوان حامی ایران انتقاد می‌کند و به آمریکایها می‌گویند بارزانی عزم بیشتری برای دشمنی با ایران دارد، اما این گونه نیست. چگونه می‌توان باور کرد که پ.د.ک ضد ایران و با این حکومت دشمن است، زمانی که معاملات بزرگ نفتی بین آنها انجام می‌شود و بزرگترین معاملات نفتی از دروازه حاج عمران زیر نظر پ.د.ک به ایران انجام می‌گیرد. در مقابل روابط ی.ن.ک با ایران بیشتر بر اساس روبط عرفی، دیپلماتیک و بر اساس منافع است، نه اینکه به سمپاتی ایران تبدیل شده باشد.