از شکنجه نگهبانان تا شکنجه انزوا!

سَردال بوزکورت اعلام کرد که برادرش عبدالقادر بوزکورت که از شکنجه نگهبانان زندان در زندان شماره ۲ تکیرداغ جان سالم به در برده بود، در زندان با امنیت عالی چورلو کاراتپه که به آن منتقل شده است، این بار تحت شکنجه انزوا قرار گرفته است.

شکنجه انزوا

تحمیل انزوا بر زندانیان سیاسی در زندان‌های ترکیه تحت مدیریت آک‌پ به مکانیزم انتقام‌جویی تبدیل شده است. مشخص شد زندانی سیاسی عبدالقادر بوزکورت را که در اثر تلاش شدید خانواده، وکلا و نمایندگان دم پارتی از زندان شماره ۲ نوع F تکیرداغ که بارها مورد حمله نگهبانان قرار گرفته بود منتقل شد؛ این بار به زندان فوق امنیتی چورلو کاراتپه، جایی که شرایط انزوا شدیدتر است، برده‌اند. سردال بوزکورت، برادر عبدالقادر بوزکورت، در گفتگو با خبرگزاری فرات (ANF)، خاطرنشان کرد که برادرش که از شکنجه نگهبانان جان سالم به در برده، اکنون با شکنجه انزوا مواجه است.

از یک شکنجه به شکنجه دیگر: اول ضرب و شتم، سپس انزوا!

عبدالقادر بوزکورت که شاهد ضرب و شتم یک زندانی توسط نگهبانان در زندان شماره ۲ نوع F تکیرداغ بود و فشار اداره زندان را برای دادن اظهارات نادرست در این مورد نپذیرفت، دو بار توسط نگهبانان مورد شکنجه قرار گرفت، به سلولی شبیه قفس پرنده انداخته و تهدید به مرگ شد. بوزکورت در تماس تلفنی خود با خانواده‌اش با درخواست حلالیت خاطر نشان کرد که مسئول هر اتفاق منفی که ممکن است برای او بیفتد، مدیر زندان، رئیس نگهبانان و روانشناس که او را تهدید کرده است، خواهند بود. برادرش سردال بوزکورت که پس از این تماس تلفنی وارد عمل شد، دادخواست‌های متعددی را به وزارت دادگستری ارسال کرد و اعلام کرد که برادرش در امان نیست و خواهان انتقال وی به رحا، جایی که به صورت خانوادگی در آنجا اقامت داشتند، یا به زندانی در استان‌های نزدیک شد. عبدالقادر بوزکورت که پس از مداخله وکلا و نمایندگان دم پارتی منتقل شده بود، این بار به زندان فوق امنیتی چورلو کاراتپه منتقل شد که به دلیل تشدید شرایط انزوا به آن نوع چاه می‌گویند و بسیاری از زندانیان سیاسی به منظور انتقال از آنجا به جایی دیگر مجبوربه اعتصاب غذا شده‌اند.

آنچه که وزارت دادگستری از انتقال می‌فهمد…

سردال بوزکورت اظهار داشت که بارها از وزارت دادگستری درخواست کرده است که برادرش را به زندانی نزدیک به خانواده منتقل کند، اما او از زندان تکیرداغ، به زندان فوق امنیتی چورلو کاراتپه، جایی که شرایط انزوا شدید حاکم است، منتقل شد. بوزکورت با اشاره به اینکه برادرش که حدود ۱۵ تا ۲۰ روز پیش منتقل شده است، رسما در شرایط حبس ابد تشدید‌یافته حبس شده است، گفت: «وضعیت روحی برادرم به دلیل حملات و فشارهایی که در واقع در زندان شماره ۲ تکیرداغ متحمل شده بود آسیب دیده بود. آخرین باری که به ملاقاتش رفتم دوباره توسط نگهبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. درخواست او برای دریافت گزارش ضرب و جرح در واقع با تأخیر زیادی مواجه شده بود و او نتوانست به بیمارستان برود، زیرا دقیقاً در روز مراجعه او انتقال داده شد. وقتی او را دیدم هنوز بدنش کبود بود و حالش خوب نبود. پس از اضافه شدن شرایط انتقال و انزوا، وضعیت روحی و روانی او بدتر شده بود. وی در آخرین ملاقات با روانشناس زندان کاراتپه، خواستار ارجاع وی به بیمارستان شد، اما دو هفته است که ارجاع نشده است.»

«پدر من که ۹۴ درصد معلول است، ۸ سال است که برادرم را ندیده است!»

بوزکورت همچنین با بیان اینکه پدرش که معلول ۹۴ درصدی است، ۸ سال است که به دلیل دوری زندان نمی‌تواند برادرش را ببیند، تاکید کرد که اینجا نه تنها برادرش بلکه خانواده نیز مورد ظلم قرار می‌گیرند. بوزکورت تصریح کرد که برادرش آخرین بار تلفنی با خواهرش صحبت کرده و گفته که شرایط آنجا از این هم سخت‌تر بوده است و افزود: «برادرم در یک سلول ۶ متر مربعی نگهداری می‌شود. او را روزی ۱/۵ ساعت برای تهویه می‌برند، اما چهره هیچ انسانی را نمی‌بیند. نه حوزه اجتماعی وجود دارد، نه هیچ چیز. به هر حال دستمان بسته است، هر هفته نمی‌توانیم برویم. ضمن اینکه درخواست کردم برادرم را به زندان نزدیک به منطقه ما منتقل کنند، گزارش از معلولیت پدرم را نیز به وزارت دادگستری فرستادم. اما مورد توجه قرار نگرفت.

«رسما از برادرم انتقام گرفته می‌شود!»

برادرم نیز بارها عریضه نوشت و خواستار انتقال او به رحا یا استان‌های نزدیک به رحا شد. اما این بار او را به زندان فوق امنیتی چورلو کاراتپه در ۱۴۰۰ کیلومتری رحا منتقل کردند و در آنجا شرایط انزوای کامل تحمیل می‌شود. کم کم دارم فکر می‌کنم که اعمال ویژه‌ای علیه برادرم تحمیل می‌شود. در تکیرداغ ضرب و شتم و تهدید و در کاراتپه انزوا وجود دارد. رسماً انتقام گرفته می‌شود. ما نگران امنیت جانی او هستیم زیرا وضعیت روحی و روانی او در حال حاضر خوب نیست. یک زندانی بیمار به تازگی در زندان فوت کرده است، من نمی‌خواهم برادرم نیز به همین سرنوشت دچار شود. من مجدداً در مورد این موضوع به وزارت دادگستری نامه نوشتم اما پاسخی دریافت نکردم. با توجه به وضعیت روحی و روانی برادرم می‌خواهم بلافاصله از سلول انفرادی خارج و به زندانی در رحا که در آن زندگی می‌کنیم و یا اطراف آن منتقل شود.»