دوران کالکان عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک) به پیوند ضروری امنیت و آزادی اشاره کرد و یادآور شد که کسانی که نمیتوانند امنیت خودشان را تضمین کنند نمیتوانند آزاد باشند و گفت همانطور که نمیتوان سازمان جامعه دموکراتیک بدون مبنا قرار دادن آن بر کمون دموکراتیک و آزادی زنان ایجاد نمود، بدون شک سازمان اجتماعی دموکراتیک بدون تکیه بر خوددفاعی نیز امکانپذیر نیست. کالکان با توجه به اعتبار اساسی این واقعیت برای جامعه کورد امروزی گفت: «برای کوردها امنیت مقدم بر نان و آب است و گفت: «از این نظر، قرار دادن خوددفاعی در مرکز مبارزه برای آزادی و سازماندهی اجتماعی دموکراتیک، هم درست و هم کاملاً ضروری است.» کالکان تأکید نمود که گریلاهای حرفهای، نیروهای خوددفاعی محلی و جامعه سازمانیافته، سیستم خوددفاعی ملت دموکراتیک را تشکیل میدهند.
دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پکک به سوالات خبرگزاری فرات (ANF) پاسخ داد.
*رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان میگوید که "جوامعی که نتوانند از خود دفاع کنند، نمیتوانند از انقراض رهایی یابند." امروزه این تشخیص برای کوردهای چه معنایی دارد؟
تشخیص رهبر آپو مبنی بر اینکه "جوامعی که نتوانند از خود دفاع کنند نمیتوانند از انقراض رهایی یابند" به این معنی است که امروز برای کوردها، خودفاعی مهمتر و ضروریتر از هر چیز دیگری، نان و آب است، زیرا ذهنیت و سیاست نسلکشی در تلاش است تا کوردها را نابود کند. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که بسیاری از جوامعی که نتوانستند از خود دفاع کنند، از بین رفتند و از صحنه تاریخ پاک شدند. ذهنیت و سیستم نسلکشی علیه کوردها که در ربع اول قرن بیستم ایجاد شد، در درجه اول با هدف تخریب آگاهی خوددفاعی و سازماندهی جامعه کورد بود. تحت حمله ۱۰۰ ساله نسلکشی، آگاهی خوددفاعی، سازماندهی و کنشگری در جامعه کورد تا حد زیادی از بین رفته است. بر این اساس میدانیم که کوردها در اواسط دهه ۱۹۷۰ به مرز انقراض کشیده شدند. ظهور رهبر آپو و مبارزه پکک در اصل تلاش و کوششی برای توقف این انقراض و ایجاد موجودیت آزاد است. با ۵۰ سال مبارزه، این حملات نسلکشی به میزان قابل توجهی شکسته و ضعیف شده است. ذهنیت و سیاست نسلکشی هنوز به طور کامل شکست و نابود نشده است. برعکس، نیروهای نسلکش برای رسیدن به اهداف خود انواع حملات را بر اساس یک توطئه بینالمللی انجام میدهند. البته، قبل از هر چیز، هدف آن از بین بردن کامل آگاهی و سازماندهی خوددفاعی در میان کوردها است. به همین دلیل حمله به رهبر آپو و گریلا را در آغاز و نوک حمله نسلکشی قرار میدهد. قبل از هر چیز، هدف آن نابودی رهبر آپو و گریلا است. از این نظر رهبر آپو و واقعیت و موجودیت گریلا نمایانگر موجودیت ملی جامعه کورد است. اینها آگاهی خوددفاعی، سازماندهی و عمل است. از این نظر پکک جنبش خوددفاعی جامعه کورد است. بنابراین جامعه کورد برای موجودیت و زندگی آزادانه باید حقیقت رهبر آپو و گریلا را به درستی درک کرده و قویاً بپذیرد و به عنوان یک معادل عملی، همه کوردهایی که اسلحه در دست دارند باید با خود را آموزش دهند، خود را سازماندهی کنند و در کنار آن عمل کنند. به عبارت دیگر جامعه باید خود را به سطحی برساند که بتواند انواع حملات نسلکشی را بشکند و شکست دهد.
*جامعه کورد، جوانان، زنان، کودکان، سالخوردگان، سیاست، نهادهای فرهنگی-اجتماعی به طور خلاصه مورد حمله دولت اشغالگر ترکیه به تمام معنا هستند. دولت و نهادهای آن به بزرگترین تهدید امنیتی برای جامعه کورد تبدیل شدهاند. مردم چگونه از خود در برابر این حملات محافظت خواهند کرد، چه نوع خوددفاعی را باید توسعه دهند، چه باید بکنند؟
در واقع، واقعیت همه دولت ملتها، نابودی جامعه است. به عبارت دیگر، دولت ملتها هدفشان تخریب جامعه و دولتی کردن فرد است. بنابراین، دولت ملتها و نهادهای آنها به بزرگترین تهدید امنیتی برای جوامع تبدیل شدهاند. در کوردستان کشتار مورد بحث در سطح نسلکشی انجام میشود. به عبارت دیگر، دولتها و نهادهای آنها که بر کوردستان حکومت میکنند، اساساً میخواهند جامعه کوردی را نابود کنند. اگرچه این تخریب عمدتاً در قالب نسلکشی فرهنگی یعنی همسانسازی در همه سطوح است، اما با روشهای کشتار فیزیکی، تبعید از کوردستان و تغییر جمعیت در کوردستان نیز ادامه دارد. یک حمله نسلکشی تمام عیار علیه جامعه کورد انجام میشود. در این صورت جامعه کورد چگونه از خود محافظت خواهد کرد؟
* اولا؛ باید بداند که تحت نسلکشی است، یعنی مشکل امنیتی وجود دارد.
* دوما؛ باید بداند که این دولتها و نهادهای آنها هستند که میخواهند او را نابود کنند. به عبارت دیگر به وضعیت صحیح و آگاهی از دشمن خواهد رسید. او نیروها و نهادهای دولتی را «نیروهای امنیتی» نخواهد خواند.
* سوما؛ باید بداند که فقط خودش میتواند امنیت خودش را تامین کند و بر این اساس احساس مسئولیت خواهد کرد.
* در نهایت، با تضمین امنیتش به ارتقای سطح آگاهی خوددفاعی، سازماندهی و کنش خواهد پرداخت. به عبارت دیگر خود را بر اساس خوددفاعی تربیت و سازماندهی میکند و در مقابل حملات وارد عمل میشود و از خود دفاع میکند. هیچ راه و روش دیگری جز این برای انجام این کار وجود ندارد.
به طور خلاصه، او تنها به گفتن «خوددفاعی» بسنده نخواهد کرد. او با خوددفاعی برخوردی نادرست یا ناکافی نخواهد داشت. خوددفاعی، یعنی امنیت خود را به دیگران واگذار نمیکند. این روزها بعضیها فکر میکنند اگر بگویند خوددفاعی امنیتشان تامین میشود. این اشتباه است. یکی دیگر از رویکردهای نادرست خوددفاعی، عدم شناخت درست واقعیت دولت و دشمن و نگریستن آنها به عنوان «نیروی امنیتی» است. رویکرد ناکافی به خوددفاعی این است که محتوای خوددفاعی را شکسته و آن را فقط به عنوان یک امر آگاهی یا فقط به عنوان یک موضوع سازماندهی و عمل ببینیم. برخی خوددفاعی را صرفاً حالتی از آگاهی تعریف میکنند. بدون شک این کافی نیست. برخی دیگر خوددفاعی را فقط به عنوان تمرین و عمل، یعنی سازماندهی و عمل میدانند. بدون شک این نیز ناکافی است. خوددفاعی شامل همه اینها میشود. به عبارت دیگر، شامل یکپارچگی آگاهی، سازماندهی و عمل میشود. خوددفاعی را فقط به عنوان آگاهی مورد مداقه قرار دادن و تبدیل نکردن آن به سازمان و عمل چیزی جز گفتن چیزهای زیبا نیست. برعکس، خوددفاعی را فقط به عنوان عمل و ندیدن بعد آگاهانه آن، به انواع اعمال نادرست میانجامد. هرگز نباید چنین اشتباهاتی کرد و خوددفاعی را به میل خود تعریف کرد. باید خوددفاعی را در یکپارچگی آگاهی، سازمان و عمل به کار بست و بر این اساس به درستی برخورد کرد و آن را با موفقیت اجرا نمود.
پاسخ به این سوال که در مورد این موضوع چه باید کرد نیز ظاهر میشود. قبل از هر چیز، باید محتوای مفهوم خوددفاعی را به طور دقیق و کافی درک کند و الزامات آن را در عمل با موفقیت انجام دهد. به همین دلیل خود را مسئول امنیت خود میبیند و امنیت خود را به دیگری واگذار نمیکند. یک آگاهی خوددفاعی صحیح به دست میآورد و خود را به درستی آموزش میدهد. این آموزش را تنها در سطح دانش رها نمیکند، بلکه خود را از هر نظر سازماندهی و تجهیز خواهد کرد. سازماندهی و تجهیزات مهم است، اگر اینها وجود نداشته باشد و انسان سازماندهی شده و مجهز عمل نکند، در مقابل حملات نمیتواند کاری انجام دهد. بقیه این است که با دقت و احتیاط عمل کند و برای دفاع در برابر حمله شجاعت و از خودگذشتگی نشان دهد.
در واقع چیزی که ما تا حدی نسبت به محتوای مشکل احساس میکنیم این رویکرد و انتظار مبنی بر اینکه برخی دیگر این کارها را انجام دهد و باری بر دوش ما نباشد و اینگونه مسئله امنیتی ما به درستی حل شود. تخریب و نسلکشی چنین روحیه و تفاهمی را در جوامع و افراد ایجاد میکند. اینکه تا این همه بحث میشود ولی الزامات آن برآورده نمیشود به همین دلیل است و معنایش نیز همین است. این نشان میدهد که نابودی و نسلکشی کاملاً موفق بوده است. سپس اولین کاری که باید انجام دهیم این است که این روحیه و درک را کاملاً از بین ببریم و آن را از مغز و قلب خود پاک کنیم. اگر این کار را انجام دهیم، پاسخهای صحیح و کافی برای این سوال پیدا خواهیم کرد که برای تامین امنیت خود چه باید بکنیم. با این حال، تا زمانی که این کار را انجام ندهیم، هرچقدر هم که بحث و جستجو شود، راهحل معتبری نمیتوان یافت. بنابراین، اصلاح اشتباهات در رویکرد خوددفاعی حرف اول را میزند.
*این واقعیت چشمگیرتر میشود که موجودیت و آزادی کوردستان و کوردها نمیتواند بیدفاع باشد. مطمئناً اطمینان از این مشکل اصلی کل مردم است. برخی از سازمانهای خودمختار اقداماتی را سازماندهی میکنند، اما میبینیم که انتظارات بیشتر از گریلاها و نیروهای حرفهای است. در مورد این موضوع چه میخواهید بگویید، عموم مردم چگونه باید در مقاومت خوددفاعی شرکت کنند، چگونه میتوان همه اقشار اجتماعی را به سمت خوددفاعی هدایت کرد؟
در واقع، نه تنها کوردها، بلکه هیچ فرد، خلق، اجتماع یا جامعهای در این جهان نمیتوانند بدون خوددفاعی آزادانه وجود داشته باشند و زندگی کنند. خوددفاعی به معنای «امنیت» است. امنیت در کنار تغذیه و تولیدمثل یکی از سه شرط اساسی وجود است. اگر فرد، گروه یا جامعهای با قدرت خود امنیت خود را تامین کند، اگر بتواند با قدرت خود، خود را تغذیه کند و شرایط را برای تداوم نسب خود فراهم کند، وجود دارد و آزادانه زندگی میکند. به طور خلاصه، یک پیوند ناگسستنی بین امنیت و آزادی وجود دارد. کسانی که نمیتوانند امنیت را تضمین کنند، نمیتوانند آزاد باشند. کسی که امنیت خود را به دیگری واگذار کند، برده او میشود. او تنها زمانی میتواند به زندگی آزاد دست یابد که امنیت خود را تضمین کند. بنابراین، هرکسی که میخواهد آزاد باشد و آزادانه زندگی کند، باید امنیت خود را تامین کند. هیچ اما و اگری برای این وجود ندارد. هرکسی که در چنین موقعیتی قرار میگیرد، در واقع آزادی زیادی را از دست داده است. بدون شک اولین کاری که در اینجا باید انجام داد این است که حتی ذرهای از چنین درک و نگرشی را اجازه ندهیم.
وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که زندگی همه طایفه، قبیله، قوم و خلقها بر اساس خوددفاعی است. زندگی قبیلهای و قومی در میان کوردها و زندگی قبیلهای در میان ترکمنها کاملاً مبتنی بر خوددفاعی است، بنابراین آنها آزاد هستند. این به چه معناست یا چگونه اتفاق میافتد؟ کاملاً واضح است که هر کس اعم از زن یا مرد که اسلحه در دست دارد، آموزش خوددفاعی میبیند، نحوه استفاده از تفنگ را یاد میگیرد، بر اساس دفاع سازماندهی میشود و در مواجهه با حمله، همه به وظیفه خود عمل میکنند. زندگی یک جامعه آزاد چنین است.
شکلگیری واقعیت خلقی که میجنگد
معروف است که این وضعیت با ظهور نظام قدرت و حکومت تغییر کرد. قدرت و دولت سلاح و ابزار امنیتی را از دست جامعه گرفتند و قدرت را در درون خود متمرکز کردند و خود را "نیروی امنیتی - ارتش" معرفی کردند. از آنجایی که قدرت و دولت را ذهنیت مردسالار، سلسله مراتب و سلطه مردان تشکیل میدهد، تمام امنیت در انحصار دولت و مردان قرار گرفته است. بر این اساس، زنان و جامعه ۵ هزار سال است که دائما خلع سلاح و ناتوان و وابسته به مردان و دولت بوده است. حال اگر واقعاً کسی بخواهد از این وضعیت خلاص شود، واضح است که کار این است که سلاح و قدرت را از دست دولت و مردان بگیرد. برای این امر لازم است زنان و کل جامعه به آگاهی صحیح امنیتی برسند و بر این اساس خود را آموزش، سازماندهی و تجهیز کنند. اینگونه است که واقعیت خلقی که میجنگد شکل میگیرد که رهبر آپو اغلب به آن اشاره میکند. غر زدن برای این موضوع یا تلاش برای جستجو و اختراع چیزهای دیگر، نیازی نیست و فایدهای ندارد.
آموزش با درک صحیح از امنیت
درک و نگرشی که از گریلاها یا نیروهای حرفهای انتظار امنیت دارد، در وضعیت کنونی، در واقع درک و نگرشی است که پیشاپیش حاکمیت مرد و دولت را پذیرفته است. با این درک و نگرش نمیتوانید آزاد باشید. آنگاه قبل از هر چیز باید این درک و حال و نگرش را تغییر داد و با آشکارا دیدن پیوند ناگزیر آزادی و امنیت به درک و نگرش صحیح امنیت دست یافت. برای این کار باید با درک و نگرش نادرست مبارزه کرد. بدون شک ابتدا باید نیروهای انقلابی این مبارزه را رهبری کنند، حزب ما باید آن را رهبری کند و برساخت ملت دموکراتیک ما باید کاملاً بر این اساس باشد. قدرتی که بیش از همه در مبارزه برای همه اینها فعال خواهد بود، مطبوعات و نشریات، هنر و ادبیات است. آنها باید هم با اشتباهات بجنگند و هم حق را در جای خود قرار دهند. جوامع در واقع توسط دولت ملتها نابود شدهاند. کوردها یک قرن است که مورد حمله نسلکشی قرار گرفتهاند. بنابراین نمیتوان از آنها انتظار داشت که به طور خودکار از شر اشتباهات مورد نظر خلاص شوند. حتی وقتی حقیقت به جوامع نشان داده میشود، در موقعیتی نیستند که آن را رد کنند. بنابراین، جوامع باید با درک صحیح از امنیت آموزش ببینند. مسئولیت واقعی بر عهده کسانی است که مسئول آموزش جوامع هستند. رهبری حزب و گریلا، مطبوعات و نشر، هنر و ادبیات باید این وظیفه را انجام دهند و مشکل اصلی از ضعف و نواقص اینجاست. نیروهایی که مسئولیت آموزش جامعه را بر عهده دارند باید بدانند که چگونه بر نواقص و ضعفهای خود غلبه کنند و با موفقیت به وظایف خود عمل کنند. اگر آگاهی خوددفاعی در سطح صحیح و کافی به عموم و جامعه داده شود، اگر اشتباهات در این زمینه اصلاح شود و نقاط ضعف برطرف شود، اگر جامعه بر اساس خوددفاعی تربیت و سازماندهی شود، مشکل حل میشود. راه دیگری جز این وجود ندارد.
*نیروهای گریلایی شما نیز بخشی از خوددفاعی هستند. نقش نیروهای گریلایی در زمینه خوددفاعی چیست؟ اگر چنین است، چه باید کرد تا جنگ گریلایی و خوددفاعی مردم مکمل یکدیگر در مبارزه با فاشیسم باشند؟
نقش و مأموریت گریلا در خوددفاعی رهبری و فرماندهی است. این درست است که امروز گریلا میجنگد، فقط گریلا جنگ را رهبری میکند. به این معنا نیز میتوان گفت که گریلا تنهاست. این را نباید به عنوان «گریلا تنها گذاشته شده است» بیان کرد. در گذشته نه چندان دور این گونه دیدگاهها به اشکال مختلف بیان میشد، اما ما در ماهها و سالهای اخیر این وضعیت را در همه ابعاد مورد بحث و ارزیابی قرار دادهایم. ما مفهوم خوددفاعی خط مدرنیته دموکراتیک را دوباره ارزیابی و برنامهریزی کردیم. ما این مفهوم را در قالب گریلاهای حرفهای، پیشتاز، و نیروهای خوددفاعی محلی، نیروی اصلی، تجسم کردیم. به عبارت دیگر، ما در کل با گریلا و خوددفاعی سروکار داریم. ما گریلا را به عنوان نیروی پیشرو و خوددفاعی را به عنوان نیروی اصلی تعریف میکنیم. از این تعریف فهمیده میشود که نیروی اصلی که به آموزش، سازماندهی و مدیریت خوددفاعی میپردازد، گریلا است. بنابراین، اگر خوددفاعی ضعیف باشد و جنگ در حال حاضر بر دوش گریلاها انجام شود، مسئولیت اصلی آن بر عهده گریلا است. از آنجایی که مردم نمیتوانند خود را آموزش و سازماندهی کنند و از آنجایی که این آموزش، سازماندهی و مدیریت عمدتاً توسط رهبری گریلا انجام خواهد شد، رهبری گریلا عمدتاً مسئول ضعف خوددفاعی است. به عبارت دیگر، گریلا به جای انتقاد از دیگران، به دلیل شرایط موجود، خود را مورد انتقاد قرار میدهد و بر این اساس درصدد رفع نواقص است.
برای اینکه جنگ گریلا و نیروهای خوددفاعی مکمل یکدیگر باشند، باید با هم آموزش، سازماندهی و بسیج شوند. رهبری حزب و گریلاهای ما مسئول این هستند. این اساساً باید وظیفه کل حزب و گریلا باشد. به عبارت دیگر، مردم به ویژه جوانان و زنان را باید بر این اساس تربیت، سازماندهی و وارد مبارزه کرد. باید تصورات نادرست در مورد خوددفاعی را در بین مردم اصلاح کند و از ظهور آگاهی و عمل صحیح خوددفاعی اطمینان حاصل کند. البته همه کسانی که خود را میهندوست و آزادیخواه مینامند باید بدانند که چنین وظیفهای دارند و معتقدند زندگی آزاد جز با خوددفاعی امکانپذیر نیست و بر اساس آگاهی رهبری حزبی - گریلایی از وظیفه خود دفاع کنند.
بیماری جدی در باکور کوردستان
توهم جدی در باکور کوردستان در وضعیت کنونی آن در جریان است. به عنوان مثال، دیکتاتوری فاشیستی و نسلکشی وجود دارد، اما تصور میشود که این دیکتاتوری فقط از طریق سازماندهی قانونی و کنشهای تودهای دموکراتیک قابل غلبه است. در حالیکه این درک صحیح نیست. فاشیسم یعنی حمله و جنگ همهجانبه. مبارزه ضد فاشیستی تنها زمانی میتواند به موفقیت برسد که بر اساس جنگ انقلابی توسعه یابد. با این حال، در وضعیت کنونی، تودهها تصور نادرستی دارند که نتایج را تنها از طریق مبارزه برای صلح و دموکراسی میتوان به دست آورد. مطبوعات در کنار نیروهای سازمانیافته مسئول این امر هستند. قبل از هر چیز باید این آگاهی کاذب را فوراً اصلاح کرد و به این آگاهی رسید که مقاومت همه جانبه در برابر دیکتاتوری فاشیستی - نسلکشی بر اساس جنگ انقلابی و ضد فاشیستی جز موفقیت نیست. تقریباً همه در این زمینه اشتباهات و کاستیهای جدی مرتکب شدهاند. اینها ابتدا باید با خودانتقادی حذف و اصلاح شوند. به عبارت دیگر، باید بر اساس خطمشی ایدئولوژیکی و راهبردی، تبلیغات و آموزش صحیح انجام داد و حقیقت را به مردم گفت و با چنین نظام آموزش صحیح، مبارزه درست و کامل با نظام فاشیستی - نسلکشی را ممکن ساخت.
*رهبر آپو گفت: «ممکن است در آمد قتلعام کنند. چگونه از خود دفاع خواهید کرد آیا گریلاها میآیند و شما را از قتلعام نجات میدهند؟»، خاطرنشان کردند که دفاع اجتماعی از اهمیت حیاتی برخوردار است. از روزی که ارزیابی صورت گرفته تا به اکنون، قتلعامهای زیادی علیه مردم صورت گرفته است. در این زمینه جامعه و مردم چه باید بکنند و چگونه باید از خود دفاع کنند؟
ما بهعنوان رهبری حزب و گریلا، بیش از هر کس دیگری، انتقاد رهبر آپو را در نظر میگیریم و با خودانتقادی به آن میپردازیم. مردم نمیتوانند خود را آموزش دهند یا سازماندهی کنند. مردم توسط رهبری حزب و گریلا آموزش و سازماندهی میشود. رهبر آپو همچنین از مردم میخواهد که بر اساس خوددفاعی به درستی و کافی آموزش دیده و سازماندهی شوند. ما مصمم هستیم که این وظیفه را با موفقیت به انجام برسانیم که تاکنون به دلایل مختلف نتوانستهایم به اندازه کافی آن را انجام دهیم. در این زمینه مردم ما به ویژه جوانان و زنان باید ما را باور و به ما اعتماد کنند. البته ما آموزش خواهیم داد و سازماندهی میکنیم، اما این خود مردم هستند که سازماندهی میکنند. بنابراین، فرد باید برای چنین آموزشهایی باز و آماده باشد، باورهای غلط قدیمی را کنار بگذارد و به درک جدیدی از خوددفاعی دست یابد.
قانونمندی بیش از حد وجود دارد
همانطور که در بالا بیان کردیم، این درک که نظام فاشیستی- نسلکشی تنها از طریق سازماندهی قانونی و کنشگری تودهای دموکراتیک نابود خواهد شد، صحیح نیست. اول از همه مردم ما باید خود را از این سوء تفاهم خلاص کنند. باید باور داشته باشد که ذهنیت و نظام فاشیستی - نسلکشی تنها با مقاومت همهجانبه بر اساس جنگ مردمی انقلابی از بین میرود و در نتیجه باید بیشترین علاقه، مشارکت و حمایت از گریلا و فعالیتهای خوددفاعی را داشته باشد. بر این اساس است که ضعف رخ میدهد. همه میهندوستان برای پیوستن به گریلا تلاش نمیکنند. ما حتی میدانیم که به اصطلاح میهندوستانی وجود دارند که مانع از مشارکت جوانان خود و نزدیکانشان میشوند. بدیهی است که چنین میهندوستی وجود ندارد، ما باید چنین افرادی را از بینمان بیرون بیاندازیم. همچنین مشارکت و حمایت کافی برای کسانی که برای جنگ خوددفاعی تلاش میکنند وجود ندارد. به عبارت دیگر وضعیت قانونیسازی و قانونگرایی بیش از حد وجود دارد. وضعیت از دست دادن موضع انقلابی و بیش از حد اصلاحطلب شدن وجود دارد. قطعا باید بر این فهم و سبک اصلاحطلبانه غلبه کرد. باید جنگ دفاع مشروع را به درستی درک کرد و بر اساس آن عمل کرد و دانست که اولین شرط وظیفه میهندوستی شرکت و حمایت از جنگ دفاع مشروع است.
زندگی، حرکت و سبک کار
با این حال، ما باید خود و محیط خود را با آگاهی درست میهندوستی تربیت کنیم. با این آگاهی که بیامانترین جنگ هستی و آزادی تاریخ را به راه انداختهایم، هم باید در این جنگ شرکت کنیم و هم بر اساس مقتضیات این جنگ زندگی کنیم. پس همه باید به سبک زندگی، حرکت و سبک کار خود توجه کنند. هیچ کس نباید طوری رفتار کند که انگار مورد حمله نسلکشی قرار نگرفتهایم. همه باید سازماندهی شده و مجهز باشند، نباید تصادفی عمل کنند، نباید تنها سرگردان باشند، باید همیشه آماده برای هر گونه حملهای زندگی و کار کنند. همین کار را باید به عنوان مردم در برابر هرگونه احتمال قتلعام انجام داد. بنابراین ما خودمان امنیت خود را تضمین خواهیم کرد. نیروهای دولتی امنیت را تامین نمیکنند، برعکس میخواهند ما را نابود کنند. آن وقت ما نمیتوانیم امنیت خود را به چنین قدرتی بسپاریم. ما نمیتوانیم بدون آمادگی زندگی کنیم. ما باید همیشه آماده باشیم و هدف خود را برای مقاومت و شکست یک حمله بدون تردید داشته باشیم. البته چنین وضعیت و درک جدیدی است. اما این واقعیتی است که در گذشته تاریخی اتفاق افتاده است. ذهنیت فاشیستی، استعماری و نسلکشی ما را از این واقعیت دور کرد و درک و نگرش اصلاح طلبانه-تسلیمی کنونی را آشکار کرد. بنابراین باید این واقعیت را به سطح آگاهی برسانیم و خود را از هر فهم و نگرشی که به معنای اصلاحطلبی و یا تسلیمیت میآید نجات دهیم.
*زنکشی هر روز انجام میشود. دولت یک سیاست سیستماتیک نابودی، به ویژه در قبال زنان دارد. ناگیهان آکارسل در وسط شهر در سلیمانیه به قتل رسید. نماینده عراق دولت ترکیه نیز آشکارا مسئولیت این قتلعام را بر عهده گرفت. رهبری میگوید که زنان «نباید بدون خوددفاعی به مناطق ناامن اجتماعی بروند.» چگونه میتوان خوددفاعی زنان را بهبود بخشید، خوددفاعی برای زنان به چه معناست؟
چند هفته پیش، هماهنگیهای حزب آزادی زنان کوردستان (پاژک) و جامعه زنان کوردستان (کژک) اعلامیه مشترک خوددفاعی را منتشر کردند و از همه زنان خواستند تا آگاهی و سازماندهی صحیح دفاعی را کسب کرده و بر این اساس عمل کنند. ما نیز به عنوان پکک با اعلامیه و فراخوان مورد نظر موافقیم. البته وضعیت زنان در دنیای امروز بسیار بدتر است. در عین حال، واقعیت مدرنیته سرمایهداری، آخرین مدرنیته آن، با قدرت و نظام دولتی تحت سلطه مردان را به وضوح آشکار میکند. در واقع وضعیتی که زنان تجربه میکنند، وضعیتی است که جامعه تجربه میکند. این تنها زنان نیستند که از آگاهی، سازماندهی و عمل خوددفاعی حذف میشوند، بلکه کل جامعه نیز هستند. اینگونه بود که سلطه بردگی، چنین ظلم و استثماری شکل گرفت.
قتلعام علیه زنان چند بعدی است
روشن است که ظلم و قتل زنان تک بعدی نیست بلکه چند بعدی است. تحت نظام مدرنیته سرمایهداری کنونی، در واقع هیچ زندگی برای زنان پیشبینی نشده است. نظام تمام جامعه را به بردگی گرفته است و زنان را برده کنیز کردهاند. برای زنان مطلقاً راهی برای زندگی باقی نمانده است جز اینکه آن چیزی باشد که دولت مردانه میخواهد و به آن خدمت کند. در این نظام، زنان آشکارا هم از نظر روحی، فکری و جسمی به قتل میرسند. قانون و تمام قواعد نظام بر اساس بردهداری زنان تنظیم شده است. تعداد زنان به قتل رسیده در ترکیه در چهار ماهه اول سال ۲۰۲۴، ۱۸۵ نفر اعلام شد. تقریباً هر روز دو زن از سوی بستگانشان به قتل میرسند. اینها معلوم و مشهود است، اما البته قتلعامهای ناشناخته و دیده نشده زنان دهها برابر بیشتر است. بنابراین آگاهی، سازماندهی و اقدام خوددفاعی برای زنان بیش از دیگران ضروری است.
ضرورت خوددفاعی برای زنان
در شرایط کنونی، خوددفاعی برای زنان تنها راه موجودیت و زندگی آزاد است. جدا از این، برای زنان امکانپذیر نیست که خود را از آزار، تجاوز و قتلعام محافظت کنند و به زندگی آزاد دست یابند. به طور خلاصه، آگاهی، سازماندهی و اقدام خوددفاعی برای زنان بیش از هر کس دیگری ضروری و واجب است. تنها از این طریق است که میتوان به آگاهی، اراده و زندگی آزاد دست یافت. زیرا نظم کنونی برای اینکه جامعه را تحت بردگی نگه دارد، بیشتر از همه به زنان حمله میکند و از آنها میترسد. البته غلبه بر مدرنیته سرمایهداری و برساخت مدرنیته دموکراتیک بر اساس فرد آزاد و کمون دموکراتیک تنها بر اساس آزادی زنان ممکن و واقعی خواهد بود. بر این اساس، آگاهی و عمل مهم زنان در حال توسعه است. اگر از تحریفات خرده بورژوایی آسیبی نبیند، سازماندهی و مبارزه زنان صحیح و مؤثر بر اساس خوددفاعی شکل خواهد گرفت. تجربه خوددفاعی و مبارزه آزادی که توسط زنان کورد بر اساس یژا استار ایجاد شده است با موفقیتهایی که به وجود آورده است، نمونهای عینی برای همه است.
*وقتی صحبت از خوددفاعی و مقاومت میشود، اولین قشر اجتماعی که به ذهن میرسد، البته جوانان هستند. شعار خوددفاعی جوانان کورد چه باید باشد، چه سبک و روشی را در عرصه اجتماعی دنبال کنند؟
جوانان کورد با ایجاد پکک و گریلاهای آزادی کوردستان نقش و ماموریت تاریخی خود را با موفقیت انجام دادند. چنانچه معلوم است؛ پکک یک حزب جوانان است. گریلا نیز اساسیترین سازمان جوانان است. بنابراین خطمشی جوانان خودسازی حزبی و گریلایی است. خوددفاعی شکل اساسی سازماندهی و مبارزه جوانان است. کار غیر از این، کاری است که بعداً برای جوانان مطرح میباشد. اگرچه این واقعیت است، اما کار جوانان در باکور کوردستان در وضعیت فعلی آن بسیار قانونی است. کار جوانان در روژاوا حول فعالیتهای ثانویه مانند راهپیماییهای جمعی انجام میشود.
جوانان باید قدرت اصلی باشند
بدون شک جوانان برای اینکه اراده خود را آشکار کنند نیاز به تشکیلات منحصر به فرد خود دارند، اما خطی که این تشکیلات در آن شکل میگیرد مهم است. اگر دقت کنید اخیراً سازماندهی نرم و شیوههای مبارزه مبنای کار جوانان شده است. به نظر ما چنین وضعیتی اشتباه است. اگر مفهوم به کار رفته در سؤال را مبنا قرار دهیم، سازمان و اصل عمل جوانان قطعاً باید خوددفاعی باشد. جنبش جوانان نیز مانند حزب و گریلا باید پیشگام و نیروی اصلی دفاع اجتماعی باشد. جوانان باید نقطه قوت اصلی ارتش خوددفاعی جامعه را تشکیل دهند. علاوه بر این، جوانان باید سایر آموزشها، سازمانها و اقدامات اجتماعی بهویژه قیام را رهبری کنند.
بنابراین، آیا جوانان میتوانند چنین وظیفه جامعی را بر عهده بگیرند؟ اگر به درستی آموزش داده و سازماندهی شود، بله میتواند. اما باید دانست که دستورات و قوانین حاکم همواره راه را بر سازماندهی و عمل انقلابی میبندد و راه را بر اشکال اصلاحطلبی باز میکند. در چنین شرایطی جنبشهای جوانان نباید اشتباه کنند و از سختیها فرار کرده و به سوی در باز شده بشتباند. به ویژه در شرایط فاشیسم و نسلکشی، تشکیلات جوانان در واقع بر اساس سبک غیرقانونی و دستیابی به این امر ضروری است. در شرایط فاشسیم اگر سازمان جوانان قانونی عمل کند، همه سازمانهای دیگر قانونیتر میشوند. اگر عمل جوانان اصلاحطلبانه شود، عمل و اقدامات گروههای دیگر کاملا بیاثر میشود. در این راستا لازم است کار جوانان موجود مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و بر توسعه آن در مسیر درست تاکید شود.
*وقتی از خوددفاعی نام برده میشود، مقاومت فیزیکی (جسمانی) به ذهن متبادر میشود که در واقع زمانی قابل درک است که نسلکشی بر مردم تحمیل شود. خوددفاعی غیر از مخالفت و مقاومت فیزیکی چه ابعادی دارد؟
مانند مقاومت، روشهای مختلفی برای خوددفاعی وجود دارد. مقاومت در روح، مقاومت در عاطفه، مقاومت در آگاهی، مقاومت در فرهنگ، مقاومت فیزیکی، یعنی قیام و جنگ. همه این مقاومتها را میتوان خوددفاعی دانست. همه این روشهای مقاومت در شرایط فاشیسم و نسلکشی هم ضروری و هم معنادار هستند. همه این روشهای مقاومت اگر مبتنی بر جنگ خوددفاعی و متعهد به آن نباشد، بیاثر و بیثمر میشوند. این امر در مورد خوددفاعی هم همینطور است. خوددفاعی در نهایت درست و معنادار خواهد بود اگر همراه با یک جنگ خوددفاعی در نظر گرفته شود. نتیجه میدهد. تمام اشکال دیگر خوددفاعی که با جنگ دفاعی مرتبط نیستند و با آن درگیر نمیشوند، بینتیجه میمانند. به همین دلیل لازم است در تعریف خوددفاعی هیچ اشتباهی مرتکب نشویم، آن را فقط یک فکر، احساس و نگرش نبینیم، بلکه اینها را همراه با جنگ خوددفاعی در نظر بگیریم. ما در بالا به برخی سوء تفاهمات در این زمینه انتقاد کردیم. به نظر ما، بهتر است آن را بر این اساس در نظر بگیریم.
*چه ارتباطی بین سازمان اجتماعی و خوددفاعی اجتماعی وجود دارد؟
همانطور که در بالا اشاره کردیم، خوددفاعی به معنای امنیت است. امنیت در کنار تغذیه و تولید مثل یکی از سه شرط اساسی موجودیت است. به عبارت دیگر، خوددفاعی یکی از سه شرط اساسی موجودیت است. جامعهپذیری که راه وجودی نوع بشر است بر اساس این سه شرط اساسی شکل میگیرد. به عبارت دیگر سازمان اجتماعی با تحقق این سه شرط تعیین میشود. جامعه طبیعی مبتنی بر کمونالیسم در تغذیه (یعنی اقتصاد)، برابری بر اساس تفاوت در تولید مثل (یعنی در روابط بین جنسها) و آزادی استفاده از قدرت خود در امنیت (یعنی خوددفاعی) است. حمله به جامعه توسط ذهنیت و نظام قدرت و حکومت که محصول ذهن مردانه است، عمدتاً در این سه نقطه صورت میگیرد. مالکیت خصوصی فردی را با درهم شکستن کمونالیسم در اقتصاد، ذهنیت و سیستم مردسالار را با حذف برابری بر اساس تفاوتهای جنسیتی در تولید مثل و سیستم ارتش و پلیس را با نابود کردن خوددفاعی برای امنیت از خود محافظت میکند، توسعه میدهد. این بدان معناست که هر مبارزه سوسیالیستی دموکراتیکی که علیه دولت و سیستم دولتی توسعه یافته است باید بر اساس مالکیت اشتراکی در برابر مالکیت خصوصی فردی، آزادی زنان در برابر سلطه مردان (یعنی برابری بر اساس تفاوتها) و خوددفاعی در برابر قدرت ارتش و پلیس باشد. به عبارت دیگر، سازماندهی اجتماعی دموکراتیک را میتوان بر اساس کمون دموکراتیک، آزادی زنان و خوددفاعی به دست آورد.
سازمان باید بر اساس خوددفاعی باشد
از اینجا متوجه میشویم که همانطور که یک سازمان جامعه دموکراتیک بدون پایهگذاری کمون دموکراتیک و آزادی زنان نمیتواند وجود داشته باشد، یک سازمان جامعه دموکراتیک نیز بدون تکیه بر خوددفاعی نمیتواند وجود داشته باشد. بدون شک این واقعیت اساساً برای جامعه کورد امروز صادق است. خوددفاعی حرف اول را برای جامعه کوردی میزند، زیرا این مردمی هستند که یک قرن در معرض نسلکشی قرار گرفتهاند، سیستم مدرنیته سرمایهداری جهانی میخواهد آنها را نابود کند و تنها از طریق انقلابیگری میتوانند موجودیت و آزادی خود را به دست آورند. جنگ مردمی مبتنی بر خوددفاعی همانطور که اشاره شد؛ برای کوردها امنیت مقدم بر نان و آب است. از این نظر، قرار دادن خوددفاعی در مرکز مبارزه برای آزادی و سازماندهی اجتماعی دموکراتیک، هم صحیح و هم کاملاً ضروری است. به عنوان مثال، سازماندهی دموکراتیک جامعه کوردی، یعنی برساخت ملت دموکراتیک، میتواند عمدتاً بر اساس و حول محور خوددفاعی انجام شود. زندگی دموکراتیک جمعی و آزادیخواهانه زنان را میتوان بر پایه خوددفاعی ساخت و تحقق بخشید. این اساساً در مورد زنان نیز صدق میکند. بنابراین سازماندهی دموکراتیک کوردها و زنان باید بر اساس خوددفاعی باشد. کسانی که با این روش به مشکل برخورد میکنند میتوانند موفق باشند. کسانی که اینگونه به آن برخورد نمیکنند، هر چه میگویند و انجام میدهند، در نهایت شکست میخورند و همیشه در خدمت نظام استعماری- نسلکشی هستند.
*نمایندگان مجلس و چهرههای منتخب در وسط خیابان و جلوی دوربینها توسط سربازان و پلیس مورد حمله و شکنجه قرار میگیرند. به نظر شما چه تدابیری میتوان در برابر این حملات در عرصه سیاسی اتخاذ کرد؟
پارلمان ترکیه مانند همه دولت ملتها، نهادی از جمهوری ترکیه است. بنابراین، منتخبان این نهاد اساساً کارمند دولتی میشوند. بله، ظاهراً جامعه آنها را انتخاب میکند، اما در واقع آنها کارمند دولت میشوند. آنها قول میدهند که از منافع جامعه در عرصههای انتخاباتی محافظت کنند و از موجودیت و منافع دولت در پارلمان محافظت کنند. در مقابل، دولت حقوق میدهد و آنها را تغذیه میکند. البته در مقابل میخواهند آنها را ابزار سلطه خود بر جامعه قرار دهند. آنهایی که به چنین موضعی نمیرسند، مانند نمایندگان کورد در مجلس ملی کبیر ترکیه، انواع فشارها و حملات را وارد می کند. این وضعیت بسیار واضح و قابل درک است. بنابراین، نماینده بودن در مجامع دولت-ملت و به علاوه تلاش برای دفاع از منافع جامعه در برابر دولت دشوار است.
معاون نیز باید سازماندهی شده و با دقت عمل کند
در مورد مسئله خاص ترکیه و کوردستان، واقعاً بسیار دشوار است که تحت عنوان یک «نماینده» در مجلس ملی بزرگ ترکیه تحت واقعیت فعلی یک دولت فاشیست، استعمارگر و نسلکشی عضویت داشته باشید. دولت خواستار حمایت از تمامی اعمال فاشیستی، استعماری و نسلکشی از این کارمندان دولتی است. اگر افراد مورد نظر به دلیل ذهنیت دموکراتیک خود یا به یاد آوردن وعدههایی که به جامعه دادهاند بخواهند با این امر مخالفت کنند، با روحیه انتقامجویانه مورد حمله دولتی قرار می گیرند. در واقع، این مورد به فراوانی اتفاق میافتد. در این شرایط چه باید کرد؟ به نظر ما قبل از هر چیز لازم است وضعیت واقعی را با تمام وضوح و انضمام به تودهها بازگو کنیم و با ایجاد این تصور که مردم میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند، افکار عمومی را فریب ندهند. در واقع دولت از آنها میخواهد که جامعه را فریب دهند و آن وقت دقیقاً همان کاری را انجام میدهند که دولت میخواهد. از طرفی باید سعی کنند کارهای محدودی را که میتوانند انجام دهند، با آگاهی از وضعیت واقعی، با دقت زیادی انجام دهند. به عبارت دیگر باید خود را سازماندهی کنند و همیشه سازماندهی شده و با دقت عمل کنند. به این ترتیب آنها باید از خود در برابر حملات ارتش و پلیس و حتی بیشتر از آن در برابر تبهکاران فاشیست محافظت کنند، یعنی باید در خوددفاعی عمل کنند. بدیهی است که این میدان میدان مبارزه بسیار جدی و دشواری است. آنها باید این مبارزه را سازمانیافته و با دقت انجام دهند. البته صرفاً به دلیل خطر ظلم و حمله نمیتوان از مبارزه دوری کرد، اما تلاش برای مبارزه بدون سازماندهی و بیدقتی نیز موفقیتی به همراه نخواهد داشت.
داشتن انتظار بیش از حد از نمایندگان مجلس درست نیست
نکته مهم دیگری که در اینجا میتوان گفت این است؛ توقعات بیش از حد مردم به ویژه زنان و جوانان از نمایندگان مورد نظر درست نیست. نباید فراموش کرد که آنها کارمندان دولت هستند و طبق قوانین دولتی عمل میکنند. در حالی که با تروریسم و ظلم دولتی مبارزه میکنند، کسانی که به قوانین دولتی تکیه میکنند نمیتوانند کار زیادی انجام دهند. دانستن این امر ضروری است و بنابراین نقش بیش از حد به نمایندگان مجلس در مبارزه برای آزادی قائل نشوید، برعکس، با قدرت خود مردم و بدون مقید به قوانین دولتی مبارزه را انجام دهید. به عبارت دیگر، تودهها باید خود را سازماندهی کنند و بدانند چگونه این کار را انجام دهند.
*خوددفاعی اجتماعی و دفاع از فرهنگ و ارزشهای فرهنگی یک مردم در عرصه فرهنگی چگونه میتواند باشد و برای این کار چه باید کرد؟ اهمیت فعالیتهایی مانند فرهنگ-هنر، ادبیات و سینما برای نظام خوددفاعی یک ملت دموکراتیک چیست؟ وضعیت کوردها و نهادهای دموکراتیک از نظر مبارزه نهادی و عملی در این زمینه چگونه است؟
وجود یک ملت با زبان، تاریخ و ارزشهای فرهنگی آنها عینیت مییابد. توده، مردم یا جامعهای ممکن نیست وجود داشته باشد که نتواند از این ارزشها محافظت کند، از آنها محافظت کند و آنها را توسعه دهد. نسلکشی فرهنگی تخریب، غارت و چپاول این ارزشهاست. چنین حمله نسلکشی در کوردستان با روشهای بیسابقهای در قرن اخیر انجام شده است. غارت و تخریب زبان، تاریخ و فرهنگ و تلاش برای ترکی کردن آنها در بالاترین سطح ادامه دارد. جنبش آزادی باید در همه این زمینهها حساس باشد، تشکلها را توسعه دهد و مبارزه موثری را انجام دهد. به عنوان مثال زبان کوردی از طریق همگونسازی در حال نابودی است، اما موضعگیری بسیار سازمانیافته و موثری در برابر این امر وجود ندارد. فرهنگ و ارزشهای تاریخی کوردی در حال غارت، تخریب و قاچاق به مناطق دیگر است. با این حال، هیچ واکنش سازمانیافته و مناسبی به چنین رویدادهایی وجود ندارد. در کوردستان جنگلها قطع میشود و طبیعت غارت میشود و پاسخ مناسبی به اینها داده نمیشود. همه اینها به معنای ضعف در آگاهی و سازماندهی خوددفاعی است. با این حال، یک واکنش عمومی سازمانیافته در برابر چنین حملات نسلکشی باید فوراً ایجاد شود و اگر تعبیر جایز باشد بایستی قیامت بپا کنند.
در بالا، ما خوددفاعی را به عنوان آگاهی، سازماندهی و عمل تعریف کردیم. بدون شک برای توسعه سازمان و عمل، ابتدا آگاهی خوددفاعی لازم است. ضروری است که جامعه با آگاهی خوددفاعی به اندازه کافی آموزش ببیند. البته آموزش خوددفاعی مورد نظر به راهها و روشهای مختلفی انجام میشود. در چنین تربیت اجتماعی، نقش مطبوعات و مطالعات هنری و ادبی بسیار مهم و تقریباً تعیینکننده است. ادبیات و هنر به ویژه اساس این آموزش را تشکیل میدهند زیرا تحلیل آنها عمیق است. این قدرت را دارد که روح، عاطفه و فکر را با هم یکی کند. بنابراین عمیقترین و قویترین آموزش اجتماعی با مطالعه هنر و ادبیات ارائه میشود. متأسفانه ادبیات و هنر کوردی همچنان در وضعیت فعلی بسیار ضعیف است. از ایفای نقش خود در تربیت جامعه فاصله زیادی دارد. علاوه بر این، آنهایی که وجود دارند کاملاً صلاحیت ندارند. به همین دلیل، تقویت مطالعات هنری و ادبی برای توسعه آگاهی خوددفاعی در جامعه ضروری است. دستیابی به این مهم بدون توجه به موانع و مشکلات پیش روی آن ضروری است.
*رهبری میگویند که اگر ساختارهای اخلاقی و سیاسی جامعه با هم ادغام نشود، خوددفاعی و مقاومت نمیتواند دائمی باشد. ارتباط و رابطه خوددفاعی و برساخت اجتماعی، برساخت ملت دموکراتیک را چگونه ارزیابی میکنید؟ سیستم خوددفاعی یک ملت دموکراتیک چگونه باید باشد؟
ما در بالا به پیوند بین برساخت ملت دموکراتیک و خوددفاعی اشاره کردیم. ما اعلام کردیم که برساخت ملت دموکراتیک باید بر اساس کمون دموکراتیک، آزادی زنان و خوددفاعی باشد. همچنین اضافه کردیم که خوددفاعی به ویژه برای کوردستان حرف اول را میزند. همچنین سیستم دفاع مشروع ملت دموکراتیک را به اختصار شرح دادیم. اولین حلقه در سیستم دفاع مشروع ملت دموکراتیک، گریلای حرفهای است. این یک نیروی گریلایی، آموزشی، سازماندهی و رهبری حرفهای است. نظام دفاعی یک ملت دموکراتیک بدون رهبری گریلایی حرفهای شکل نمیگیرد. رهبری گریلایی حرفهای در عین حال رهبری حزب هم هست، به قول رهبر آپو بدون اینها حتی یک برگ هم در کوردستان را نمیتوان به حرکت درآورد. رهبری گریلایی حرفهای تا چه اندازه مهم و معنادار است. بدیهی است که نظام خوددفاعی یک ملت دموکراتیک بدون رهبری گریلایی حرفهای شکل نمیگیرد، اما سیستم خوددفاعی یک ملت دموکراتیک نیز تنها با گریلای حرفهای به اندازه کافی تحقق نمییابد. در این راستا دومین حلقه در نظام دفاعی ملت دموکراتیک، خوددفاعی مردمی است. به عبارت دیگر، هر فردی که اسلحه در دست دارد، اعم از زن و مرد، باید آموزش خوددفاعی ببیند و بر این اساس سازماندهی و تجهیز شود. سازمان خوددفاعی مردم، نقطه قوت اساسی نظام خوددفاعی ملت دموکراتیک است. این قدرت حرفهای نیست، محلی است. همچنین میتوان این را گریلای محلی نامید. کسانی که در این نیرو جای میگیرند زندگی اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ میکنند و همچنین بر اساس خوددفاعی کار میکنند.
سومین پیوند در سیستم خوددفاعی
حلقه سوم در نظام دفاع مشروع یک ملت دموکراتیک، سازماندهی کل مردم در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. به عبارت دیگر، ایجاد جامعهای سازمانیافته در راستای کنفدرالیسم دموکراتیک و مبتنی بر سازماندهی شبکهای است. بدون شک سازماندهی تمامی عرصههای زندگی اجتماعی اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باید بر پایه خوددفاعی باشد و در خدمت آن باشد. این عرصه به واکنشهای تودهای، قیام و کنشگریهای مشابه نیز اشاره دارد.
به طور خلاصه، گریلای حرفهای، نیروی خوددفاعی محلی و جامعه سازمانیافته، سیستم خوددفاعی ملت دموکراتیک را تشکیل میدهد. در این میان جوانان و زنان نقش اصلی را دارند. در خدمات خوددفاعی هیچ کار برای پول یا حقوق وجود ندارد. سرویس خوددفاعی کاملاً بر اساس خطمشی فدائی است. فداکاری برای خوددفاعی محلی و سازمانهای اجتماعی و همچنین برای گریلاهای حرفهای اعمال میشود. بدین ترتیب، به واقعیت مبارزاتی که در امتداد خطمشی فداکاری و گریلا شدن سازماندهی شدهاند، دست یافته است. سبک گریلایی سبک اساسی نظام خوددفاعی ملت دموکراتیک است. رسیدن به سطح خلق که گریلایی شده ضروری است. ضروری است که تمامی نیروهای خوددفاعی از نظر ایدئولوژیکی و نظامی آموزش دیده و سازماندهی شوند.
*خوددفاعی در چارچوب حفاظت از انقلابها و دستاوردهای به دست آمده به چه معناست؟ به طور مشخص، نقش خوددفاعی اجتماعی در مبارزه برای حفاظت از انقلاب روژاوا و دستاوردهای آن که هر روز مورد حمله قرار میگیرد چیست و چگونه میتوان آن را بیشتر تقویت کرد؟
بدون شک، حفظ دستاوردهای انقلابی همیشه ضروری است، اما این حمایت باید بر مبنای فعال باشد، نه بر مبنای منفعل. به عبارت دیگر، برای حفظ دستاوردهای خود نباید درگیر رویکردهای محدود و محافظهکارانه باشیم. همانطور که مشخص است میگویند بهترین دفاع حمله است. همین امر در مورد حفظ دستاوردهای انقلابی نیز صدق میکند. به عبارت دیگر بهترین حفاظت از دستاوردهای انقلاب، توسعه، تعمیق و گسترش مستمر انقلاب است. انقلابهایی که توسعه نمییابند و عمیق نمیشوند محافظه کار میشوند و از درون میپوسند. هیچ قدرتی نمیتواند جلوی این را بگیرد. این درک برای روژاوای کوردستان نیز صدق میکند.
انقلاب روژاوا همیشه در دنیای قدرت و دولت ممکن است مورد حمله واقع گردد. تا زمانی که حکومت و نظام دولتی وجود دارد نمیتوان از این امر جلوگیری کرد. بنابراین، به جای آرزو و انتظار برای وقوع این حملات، باید فرض کرد که این حملات همیشه رخ خواهند داد و یک سیستم خوددفاعی که شامل اقداماتی برای جلوگیری از آسیبهای این حملات و خنثی کردن آنها باشد، توسعه داد. ماهیت این امر تعمیق و گسترش انقلاب و همچنین بهبود اقدامات دفاعی است.
وضعیت کنونی روژاوا به شرایط امروز بستگی دارد و در معرض تغییر است. هیچ کس نمیتواند جلوی این را بگیرد. نکته مهم در اینجا این است که این فرآیندهای تغییر را بر اساس خوددفاعی انجام دهیم و به نفع انقلاب پیش ببریم. در روژاوا امکانات و فرصتهای زیادی برای این کار وجود دارد. نکته مهم در اینجا این است که به جای شکایت از حملات و انتظار امنیت از دیگران، از فرصتها و امکانات مورد نظر به طور مؤثر استفاده کنیم. آموزش، سازماندهی و تجهیز کل جامعه و همه کسانی که میتوانند بر اساس خوددفاعی سلاح حمل کنند. واضح است که امکانات و فرصتهای زیادی برای این کار وجود دارد. باید دانست که فقط مردم شمال و شرق سوریه میتوانند از روژاوای کوردستان یا شمال و شرق سوریه دفاع کنند و هیچ کس دیگری نمیتواند. برای اینکه این مردمان بتوانند وظایف دفاعی خود را با موفقیت انجام دهند، باید از نظر ایدئولوژیکی و نظامی آموزش دیده، سازماندهی شده و بر اساس خوددفاعی تجهیز شوند.
*رهبر آپو بیان میکند که دولت ملت جامعه را بیدفاع میگذارد و میگوید: «فاجعه بزرگتر از اینکه جامعه خوددفاعیاش را از دست بدهد، غیر قابل تصور است». چگونه میتوان جامعه را خوددفاعی ساخت، چگونه میتوان یک دفاع کامل از خود را در برابر سرمایهداری و دولت ملت سازمان داد، چگونه میتوان جبهه خوددفاعی را توسعه داد؟
مجموع آنچه تاکنون گفتیم پاسخ این سوال را تشکیل میدهد. بدون شک دستیابی به سیستم خوددفاعی کامل چیزی نیست که ناگهانی و به راحتی اتفاق بیفتد. این یک مبارزه است و در طول زمان توسعه مییابد. نکته مهم در اینجا داشتن چنین درک و خط دفاعی و تلاش مستمر برای تحقق آن از همان گامهای اولیه است. مابقی توسعه مییابد و در عمل اتفاق میافتد. رسیدگی و اجرای مبارزه برای مدرنیته دموکراتیک علیه نظام مدرنیته سرمایهداری بر اساس خوددفاعی، صرف نظر از شرایط مشخص برای هر زمینهای معتبر است. مهم این است که چنین درک و اراده روشنی داشته باشیم و با شجاعت و فداکاری زیاد و همچنین با صبر و حوصله کار و مبارزه را بدانیم. مابقی خودش میآید و در عمل اتفاق میافتد، چون این دنیا اینطور کار نمیکند. زنان و خلقها مدت طولانی است که چنین زندگی نوکرانهای را نمیپذیرند. اگر قرار است زندگی وجود داشته باشد، باید آزاد باشد. راه رسیدن به زندگی آزاد از طریق خوددفاعی امکانپذیر است. بنابراین، همانطور که ما مبارزه برای آزادی و دموکراسی را در هر زمینه توسعه میدهیم، اصل و شعار اساسی ما باید این باشد: زندگی آزاد بدون خوددفاعی امکانپذیر نیست!