حملات کابل و سوالات بیپاسخ
موضوع سوال برانگیز دیگر که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، زمان و نحوه خروج نیروهای ترکیه از کابل بود. این حمله یک روز پس از عقبنشینی نیروهای ترکیه صورت گرفت. آیا آنها از این حمله مطلع بودند یا تصادفی بود؟
موضوع سوال برانگیز دیگر که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، زمان و نحوه خروج نیروهای ترکیه از کابل بود. این حمله یک روز پس از عقبنشینی نیروهای ترکیه صورت گرفت. آیا آنها از این حمله مطلع بودند یا تصادفی بود؟
بمبگذاری انتحاری در فرودگاه کابل پایتخت افغانستان منجر به کشته شدن دستکم ۱۰۰ نفر شد و شبه نظامیان داعش فوری مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتهاند.
اما لازم است در نگاه و ارزیابی مکان و زمان این حمله به تعاملات و توافقهای بین ایالات متحده و طالبان در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز توجه کرد.
ایالات متحده گفته بود: "ممکن است نتوانیم خروج نیروهایمان را سر موعد مقرر و در ۳۱ آگوست تکمیل کنیم و ممکن است نیاز به یک بازه زمانی طولانیتر باشد. اما طالبان اعلام کرده بود که خروج نیروهای خارجی باید به موقع و سر موعد مقرر صورت گیرد."
به همین دلیل لازم است پرسیده شود، آیا احتمال دارد که طالبان به منظور تسریح خروج نیروهای خارجی به نحوی در این حملات دست داشته باشد؟
آیا احتمال دارد که روسیه و چین این انفجارها را انجام داده باشند که افکار عمومی آمریکا را علیه دولت جو بایدن تحت تاثیر قرار دهند؟
یا اینکه آیا اطلاعات آمریکا در این امر دخیل بوده و خواسته است بدین وسیله نارضایتی عمومی مردم امریکا از دولت جو بایدن را کاهش دهند و بگویند او حق داشت نیروهای ما را از افغانستان خارج کند. آیا خطر بزرگی در افغانستان در انتظار آنها است؟
موضوع سوال برانگیز دیگر که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، زمان و نحوه خروج نیروهای ترکیه از کابل بود. این حمله یک روز پس از عقبنشینی نیروهای ترکیه صورت گرفت. آیا آنها از این حمله مطلع بودند یا تصادفی بود؟
اگرچه داعش حملاتی صورت گرفته را به خود منتسب کرده و نام و عکس عاملان و جنایتکاران این انفجار را منتشر کرده است، اما این سوالات و احتمالات بیپاسخ مانده است.
سوال دیگر این است، چرا داعش این حمله را در زمانی که نیروهای ترکیه در آنجا مستقر بودند، انجام نداد؟
رابطه داعش با ترکیه چگونه است؟
باید اذعان داشت که در شرایط کنونی افغانستان، مفروضات و سناریوهای ذکر شده در بالا دور از منطق نیستند. همچنین میتوان اضافه کرد که اگر داعش واقعاً این حمله را انجام داده باشد، بدون شک از جنایاتی است که با هویت داعش هماهنگ و همخوانی دارد. روشی که وقتی داعش میخواهد نام و صدای خود را برای تبلیغات به گوش مردم برساند، دست به کشتار بزرگی میزند و بدین ترتیب خود را در صدر اخبار تمام جهان قرار میدهد.
اگرچه واقعاً نمیتوان هیچ یک از این سناریوها را تأیید کرد، اما وقتی به اقدامات داعش توجه میکنیم، نیروهایی که داعش از آنها استفاده میکند، معمولا هر کجا بخواهند، به راحتی دست به چنین اقداماتی زده و سپس مسیر مداخله و نفوذ خود را باز میکنند. اما وقتی به استراتژی این طرحها و تحولات پیش رو نگاه کنیم، میبینیم که مدرنیته سرمایهداری در خاورمیانه دیگر نمیتواند به سیستم خود ادامه دهد و به خشونت، جنگ و آنارشی روی میآورد. این صحنه فروپاشی مدرنیته سرمایهداری در خاورمیانه را نشان میدهد.