تصویر

کالکان: نباید دچار غفلت شد، فاشیسم را تنها با مقاومت رادیکال و مؤثر می‌توان شکست داد -تکمیلی-

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک گفت: «رویکرد به انزوای امرالی، آزمون تورنسل دموکراسی است» و گفت که مبارزه باید به صورت رادیکال انجام شود. کالکان گفت: «نباید دچار غفلت شد. فاشیسم را تنها با مقاومت موثر و فعال می‌توان شکست داد.»

دوران کالکان

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک گفت: «رویکرد به رهبر آپو و انزوای امرالی، آزمون تورنسل دموکراسی است.» کالکان با گفتن اینکه مبارزه باید به صورت رادیکال انجام شود، پیام داد: «نباید دچار غفلت شد. فاشیسم را تنها با مقاومت موثر و فعال می‌توان شکست داد.»

دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک به پرسش‌های تلویزیون مدیا خبر در رابطه با انزوای امرالی، کارزار ۱۵ اوت و روند جنگ جهانی سوم پاسخ داد.

دوران کالکان گفت: «آزمون تورنسل دموکراسی در ترکیه با نگرش نسبت به آزادی رهبر آپو در برابر نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی مشهود است. با هیچ چیز دیگری قابل مشهود نیست.»

کالکان با بیان اینکه باید بیشتر با رهبر آپو همگرایی کنیم، تاکید کرد: «باید آزادی خود را در آزادی رهبر آپو ببینیم.»

کالکان با بیان اینکه افرادی هستند که نسبت به مبارزه غافل هستند و باید مقاومت را ریشه‌ای‌تر انجام داد، گفت: «فاشیسم را تنها با مقاومت مؤثر و فعال می‌توان شکست.»

در مورد مقاومت گریلا و اشغال و خیانت، کالکان می‌گوید: «این یک جنگ قهرمانانه است. در واقع، مبارزان به اشغال و الحاق فاشیستی و نسل‌کشی، اجازه نمی‌دهند» و افزود: «جنگ میان پ‌ک‌ک. و پ‌دک وجود ندارد، حمله‌های الحاق و اشغال توسط دولت ترکیه وجود دارد، یک پ‌دک که در این حملات شریک است وجود دارد، همکاری وجود دارد، خیانت وجود دارد. کوردستان در ازای منافع مادی فروخته و به بازار عرضه شده است. گریلاهای آزادی کوردستان در برابر این امر مقاومت می‌کند.»

«رویکرد به انزوا تعیین‌کننده است»

*مبارزه با ایزولاسیون و انزوا ادامه دارد. قبل از هر چیز می‌خواهم از جایگاه و وضعیت احزاب در اینجا بپرسم. به عبارت دیگر وضعیت نیروهای نظام که به انزوا ادامه می دهند و در طرف مقابل نیروهای دموکراسی که با آن مبارزه می‌کنند چگونه است؟

قبل از هر چیز یک بار دیگر با احترام به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو سلام می‌کنم. جنبش آزادی جهانی با هدف آزادی جسمانی رهبر آپو با کنش‌های خود در چهار بخش کوردستان و سراسر جهان ادامه دارد. تحولات جدید و کنش‌های مهمی وجود دارد. روند عادی کنش‌ها ادامه دارد. به عنوان مثال، اعتراضات گسترده به رهبری زنان و جوانان، در همه جا، در کوردستان و در سراسر جهان وجود دارد. برخی از دوره‌ها شدت بیشتری پیدا می‌کند. به طور کلی افزایش وجود دارد. البته آنچه مهمتر است، علاقه و گسترش بین‌المللی در این مبارزه است. جایگاه، موقعیت و پارادایم رهبر آپو بیش از پیش گسترش می‌یابد. با گسترش این امر، سیستم انزوای شکنجه امرالی و بنابراین ذهنیت و سیستم استعمارگر، نسل‌کشی و سیستمی که در کوردستان اجرا می‌شود، برای بسیاری از اقشار جامعه قابل درک‌تر می‌شود. کسانی هستند که تعجب می‌کنند. کسانی هستند که موضع بسیار روشنی علیه این نظام انزوا و نسل‌کشی اتخاذ می‌کنند. فراخوان می‌دهند. کسانی هستند که ابتکار عمل را به دست می‌گیرند. این شامل تقریباً همه اقشار جامعه می‌شود. با اتحادیه‌های کارگری شروع شد، هنرمندان پیوستند، حقوقدانان پیوستند، آکادمیسین‌ها پیوستند. برندگان جایزه نوبل اخیرا ابتکار مهمی را انجام داده‌اند. همه اینها بسیار مهم و ارزشمند هستند. در عین حال، ابتکارات قانونی نیز توسعه بیشتری را در این روند نشان داد. یعنی در برنامه‌های گذشته تا جایی که می‌دانیم سعی کردیم به این موضوع توجه کنیم. مثلا می‌گفتند بار دیگر مجازات انضباطی می‌دهیم. اینها همه ساختگی است. به این می‌گویند پنهان کردن قانون. حقوق اروپا یک قانون رویه‌ای است. مواردی که نمی‌توان در مورد آنها بحث کرد. بنابراین، به نظر ما، حتی اگر چنین چیزهای ساختگی ساخته شود، در صورت رعایت رویه پذیرفته می‌شود. وکلا این را بهتر از ما می‌دانند. در واقع، دادگاه اروپایی حقوق بشر نتوانست تصمیمی را که ۱۰ سال پیش گرفته بود، اجرا کند. به عنوان مثال، محتوای آن مهم نیست، اما این یک وضعیت رویه‌ای بسیار جدی است. هر ابتکاری را می‌توان از اینجا انجام داد. در این زمینه ابتکارات قانونی مؤثر واقع شد. ما اظهار داشتیم که دیر شده است، اما با وجود اینکه دیر شده بود، ابتکاراتی که بر اساس داده‌ها و پرونده‌های عینی توسعه یافته بود، در برخی موارد مؤثر واقع شد. این همه راه به سازمان ملل رفت. همه جا بحث می‌شود. این وضعیت فشار زیادی را بر نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی در امرالی و نیروهایی که آن را انجام دادند، وارد کرد.

در این راستا من یک بار دیگر به مبارزات در حال توسعه و همه کسانی که در مبارزه شرکت کردند درود می‌فرستم. آنها در حال انجام یک مبارزه واقعا مهم هستند. کاملاً معنادار و مؤثر است. اگر دقت کنید از هیچ نهاد مسئول اروپایی صدایی نمی‌آید. اینجا بود که دولت آک‌‌پ بیشترین مشکل را داشت و در بحث‌های سازمان ملل گیر کرده بود. اکنون آک‌پ افشا و آشکار شده است. این عرصه نیز بسیار مهم است. این نیز باید به خوبی دیده شود. بنابراین، مبارزه نتیجه می‌گیرد. این مبارزه سیستم شکنجه، انزوا و نسل‌کشی، بی‌قانونی و بی‌اخلاقی در آنجا را افشا و تحت فشار قرار می‌هد. این واقعا مالکان را در شرایط سختی قرار می‌دهد. این یک واقعیت واضح است. در این راستا باید به مبارزه ادامه داد و پیشرفت کرد. باید بیشتر گسترش یابد. برخی از محافل باید در خارج، صدای بیشتری ایجاد کنند. برخی از محافل باید سر و صدای بیشتری در خارج ایجاد می‌کردند. من نمی‌دانم این وضعیت از کجا نشات می‌گیرد؟ البته ما را به فکر وا می‌دارد. بارزانیست‌ها و مدیریت پ‌دک به ذهن ما خطور می‌کند. نمی‌دانم آیا آنها پشت این وضعیت هستند؟ آک‌پ و م‌ه‌پ از یک سو در بیست و ششمین سال و چهل و یکمین ماه خود به این سیستم انزوا، شکنجه و نسل کشی ادامه می‌دهند، اما از سوی دیگر ممکن است تاثیر آنها بر سکوت جهان تا به این حد وجود داشته باشد.

چرا این را بیان می‌کنم؟ زیرا زمانی که رهبر آپو در رم بود، مسعود بارزانی پرونده‌ای را به دادستانی رم ارائه کرد. برای دستگیری و محاکمه رهبر آپو. او خواست که (رهبر آپو) آزاد نشود، خواست که آزاد نباشد. او اسنادی را ارائه کرد که به اصطلاح رهبر آپو را متهم به جنایت کرد تا او را دستگیر و محاکمه کنند. ما اینها را داریم. آن وقت یک انسان به اصطلاح سیاستمدار که آن موقع این کار را می‌کرد، حالا چه نمی‌کند؟ آنها ممکن است در بسیاری از محافل در پشت سکوتی که هست باشند. این را باید به خوبی دید، فهمید و تحقیق کرد. واقعا چه ابتکاراتی می‌کنند، چه اسنادی ارائه می‌دهند... چون دنیا می‌گوید که اینها هم کورد هستند. بنابراین سعی می‌کنند به حرف‌هایشان گوش دهند. از این جهت باید این چهره خیانت را دید و اینجا هم نقاب زد. این نیز نیاز به بررسی جدی دارد.

اگر قرار است سیاست کورد سیاست باشد، می‌تواند در حدی باشد که با شکنجه، انزوا و نظام نسل‌کشی امرالی مخالفت کند و آزادی رهبر آپو را بخواهد. احزاب و شخصیت‌هایی هم هستند که خود را چپ می‌دانند. یک سیستم بی‌سابقه انزوا و شکنجه به مدت ۲۶ سال است که جریان دارد، ولی هیچ صدایی درنمی‌آورد. اصلا حرفی نمی‌زند. بسیاری از محافل در ترکیه این کار را انجام نمی‌دهند. بعد از آن می‌گویند چپ، سوسیالیست و دموکرات هستند. اما چرا رهبر آپو در امرالی است؟ برای اجرای آرمان آزادی خلق کورد، برای مبارزه برای دموکراسی ترکیه، برای ادامه انقلاب دموکراتیک ترکیه همراه با مبارزه آزادی کوردستان. یا چیز دیگری هم هست؟ پس این چه نوع کوردیت، چه آزادی‌خواهی، چه دموکراسی است؟ این همه حملات آشکار فاشیستی، استعماری و نسل‌کشی در جریان است، ولی صدا و واکنشی وجود ندارد، چنین مقاومت بزرگی در برابر آزادی و دموکراسی وجود دارد. واکنش نشان نمی‌دهد. نه از مقاومت حمایت می‌کند و نه با نسل کشی مخالف است، سپس نسل‌کشی را افشا می‌کند. او اینگونه انجام نمی‌دهد. اینطوری نمی‌شود. در این راستا لازم است این جنبه از موضوع بیشتر توضیح داده شود. باید بیشتر روی آن تمرکز کنیم. همیشه بیان شده است. آزمون تورنسل آزادی‌خواهی در کوردستان و دموکراسی در ترکیه در نگرش به آزادی رهبر آپو در برابر نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی مشهود است. با هیچ چیز دیگری نمی‌توان آن را تعیین کرد.

«آزادی رهبر آپو آزادی خود ماست»

همه بهتر شناخته شده‌اند، اما باید صف خود را واضح‌تر نشان دهند. ما می‌دانیم که خیانت پشت این انزوا، نسل‌کشی و شکنجه است. ۲۶ سال است که رهبر آپو در چنین سیستمی توسط دولت ترکیه و سیستم اروپایی با تکیه بر آنها تحت چنین شکنجه‌هایی قرار گرفته است. بنابراین، هیچ کس نباید بگوید که موقعیت‌ها درک یا شناخته نشده‌اند. ما باید همه اینها را بیشتر فاش کنیم، باید بیشتر آنها را آشکار کنیم. ما باید بیشتر با رهبر آپو یکی و ادغام شویم. ما باید آزادی خود را در آزادی رهبر آپو ببینیم. ما باید آزادی رهبر آپو را دموکراتیزه کردن ترکیه، خاورمیانه و جهان بدانیم. بنابراین، ما باید تمام مبارزاتی را که به نام آزادی و دموکراسی انجام می‌دهیم با جنبش آزادی جهانی برای آزادی جسمانی رهبر آپو ترکیب کنیم.

نسل‌کشی ایزدیان

*خیانتی که شما به آن توجه می‌کنید ۱۰ سال پیش در شنگال نیز خود را نشان داد. دهمین سالگرد کشتار مردم کورد ایزدی است. البته این موضوع در جامعه کوردی مطرح است. شما هم در این جریان یک طرف فعال بودید. در مورد این موضوع چه می‌توان گفت؟

من با نفرت فرمان نسل‌کشی تبهکاران فاشیست و نسل‌کش داعش علیه شنگال و مردم کورد ایزدی ما را در دهمین سالگرد آن محکوم می‌کنم. من به مبارزه قهرمانانه علیه این که ۱۰ سال است ادامه دارد سلام می‌کنم و موفقیت آنها را تبریک می‌گویم. یاد و خاطره شهدای قهرمان این مبارزه را در شخص رفیق زکی شنگالی، مام زکی مردم کورد ایزدی‌مان گرامی می‌دارم. من می‌توانم بگویم که در واقع حملات و فرمان‌های نسل‌کشی همچنان ادامه دارد. مقاومت شنگال برای هستی و آزادی، همچنان که مقاومت برای هستی و آزادی کوردیت ایزدی نیز ادامه دارد. پس اینها به پایان نرسیده‌اند. ۱۰ سال به این ترتیب گذشت، اما نسل‌کشی هنوز ادامه دارد. با کمک آک‌پ-م‌ه‌پ ادامه می‌یابد، با دست پ‌د‌ک ادامه می‌یابد. این قدرت‌ها تلاش می‌کنند عراق و بسیاری از قدرت‌های دیگر را در این موضوع دخالت دهند. مسعود بارزانی در حال دویدن به این سو و آن سو است! او در تلاش است تا دریابد که چگونه همه را وادار به حمله به شنگال کند. همه این را می‌دانند، همه آن را می‌بینند. حال در این زمینه لازم است سوء تفاهم نشود. باید شرایط را به خوبی ارزیابی کنیم. در واقع، روشنگری بزرگی نسبت به آنچه در این ۱۰ سال گذشته در شنگال رخ داده است، صورت گرفته است. چه کسی کیست؟ چه کار می‌کند؟ کارهای انجام شده به چه معناست؟ همه چیز دیده شد. حملات نفرت‌انگیز نسل‌کشی نیز مشاهده شد. همدستان او نیز به وضوح آشکار شدند. کسانی که شجاعانه و قهرمانانه مقاومت کردند نیز دیده شدند. در نهایت حداقل در این ۱۰ سال مقاومت بر فرمان و حمله نسل‌کشی غالب شد. شنگال ۱۰ سال است که آزاد زندگی می‌کند. بر اساس خودمدیریتی دموکراتیک زندگی می‌کند. مردم کورد ایزدی شنگال با زنان و جوانان خود سازماندهی و نهادینه شدند، خوددفاعی‌شان را توسعه دادند، اراده خود را به دست آوردند و توانستند آزادانه زندگی کنند. از میان تمام جوامع کورد ایزدی پراکنده در سراسر جهان، آزادترین آنها در ۱۰ سال گذشته احتمالاً در شنگال بوده است. کوردیت ایزدی آزادترین و زیباترین دوران خود را در ۱۰ سال اخیر این مقاومت تجربه کرد. زنان، جوانان و مردم کورد ایزدی قدر این را خواهند دانست. او در واقع می‌داند. ما معتقدیم. او با تمام وجود از آن صیانت خواهد کرد. او اجازه نخواهد داد که فرمان‌ها آنها را مانند گوسفندان قربانی نابود کند. خود را آگاه می‌کند، سازماندهی می‌کند، خود را اراده‌مند و مبارزاتی می‌سازد. این جامعه هم یک جامعه مبارز است.

اکنون تفکرات رهبر آپو، حمایت گریلاهای ه‌پ‌گ، یژا استار و نیروهای آزادی روژاوا این آگاهی را بازسازی کرده است. جامعه را به خود آورد. در این راستا، ما معتقدیم که نیروهای آزادی‌خواه و نیروهای اجتماعی، آگاهی، سازماندهی بیشتر و اراده بیشتری را توسعه خواهند داد. این را هم بگوییم. مثلا ۱۰ سال گذشته و هیچ محاکمه‌ای علیه داعش صورت نگرفته است. نگرش مشترکی وجود ندارد. انسان تعجب می‌کند که داعش چند همدست دارد که هیچکس نمی‌تواند با آنها برخورد کند. چون می‌گوید اگر دست بزنی می‌سوزی. چه کسی از زیر آن بیرون خواهد آمد؟ کدام دست‌ها آنجا بود؟ پس چه کسانی اینجا شریک جرم بود؟ برای اینکه آشکار نشوند، هیچ مداخله یا قضاوتی برای داعش وجود ندارد. مبارزه با داعش تقریباً محاکمه خواهد شد. مثلاً دولت بغداد که در آن زمان به پ‌ک‌ک که علیه داعش می‌جنگید سلام می‌کرد و می‌گفت آبروی عراق را حفظ کرده است، حالا می‌گوید که پ‌ک‌ک را سازمانی ممنوع اعلام کرده است. نمی‌دانم، او اظهاراتی می‌کند که پ‌ک‌ک پشت همه شرارت‌هاست. این یک وضعیت شگفت‌انگیز است. پس آیا چنین انحرافی از حقیقت وجود دارد؟ پس آیا می‌توان برای منافع ساده این همه حقایق را زیر پا گذاشت؟ اما ما اینها را تجربه می‌کنیم. ما اکنون شاهد این شرایط هستیم. روشنگری شنگال واقعا بر همین اساس است.

مثلا بعضی نیروها گفتند نسل‌کشی است اما کاری نمی‌کنند. مثلا آلمان. من حدس می‌زنم که با کمی زیبا به نظر رسیدن و جذب آنها به سمت خود، برخی از مزایای احتمالی را برای جامعه ایزدی فراهم می‌کند. او گفت این نسل‌کشی است، اما ما هیچ اقدامی علیه داعش ندیدیم. او تقریباً هر هفته یک شکایت از پ‌ک‌ک تشکیل می‌دهد. قانون، دادگاه‌ها و دادسراهای آلمان که به تشویش بسیار برای تشکیل پرونده پ‌ک‌ک معروف هستند، حمله داعش در شنگال را نسل‌کشی می‌دانند، اما حتی یک پرونده برای محاکمه مهاجمان تشکیل نداده‌اند. او علیه حملات پ‌د‌ک و آک‌پ-م‌ه‌پ که سعی در ادامه آن دارند، صحبت نمی‌کند. برعکس، از کسانی که مورد حمله قرار می‌گیرند انتقاد می‌کنند. چی بود؟ پ‌ک‌ک بود. چند سال پیش پ‌ک‌ک گفت ما عقب‌نشینی می‌کنیم؟ نقش ما تمام شده است و عقب‌نشینی کرد. در آنجا آگاهی آزادی وجود دارد، آگاهی از دموکراسی. جامعه اراده پیدا کرده است. آنها می‌گویند هرجا جامعه‌ای اراده پیدا کند، اگر زنان اراده به دست آورند، اگر کارگران اراده پیدا کنند، اگر آگاهی و سازمان یابند، این پ‌ک‌ک است. پس البته که پ‌ک‌ک... پس در این مسیر کار می‌کند. اگر که اینقدر موثر باشد خوش به حال پ‌ک‌ک. به عنوان موفقیت او تلقی می‌شود. اما فقط پ‌ک‌ک نیست. همه برای این کار و در این مسیر تلاش می‌کنند.

خلاصه اینکه واقعیت شنگال، فرمان نسل‌کشی و مقاومت در برابر آن همه چیز را روشن کرد. در واقع، اجازه دهید به این نکته آخر هم اشاره کنم: اگر آن وضعیت به خوبی ارزیابی و درک می‌شد، اگر وضعیت پ‌د‌ک که با داعش توافق کرده بود و سپس در زمان توافق، کوردهای ایزدی را به چنگال قتل‌عام داعش رها کرده و فرار کرد و داعش حمله کرد و وضعیت بارزانی‌ها به خوبی فهمیده شده بود، آن زمان در خط غربی باشور کوردستان این حملات رخ داد، اکنون نیز حملات اشغالگری و الحاق به خط شرقی آن توسط آک‌پ-م‌ه‌پ صورت می‌گیرد. در آن زمان بهتر دیده می‌شد که پ‌د‌ک این کارها را انجام دهد. او بیشتر شناخته شده بود. همکاری و خیانت حد و مرزی نمی‌شناسد. بنابراین هیچ کاری نیست که نتواند انجام دهد. بنابراین می‌شد گفت با دقت نزدیک شویم و احتیاط کنیم. اگر نمی‌شد این کار را کرد، اگر نقصی در این کار وجود داشت، به چه معنی است: یعنی آنچه در ۱۰ سال گذشته در شنگال رخ داده است، به اندازه کافی درک نشده است. درس‌ها به طور کامل آموخته نشده است. حداقل به مناسبت این دهمین سالگرد این درس‌ها بهتر آموخته شود. ۱۰ سالگی را اینگونه ارزیابی کردیم. ما آن را فرآیندی می‌دانستیم که باید از آن درس‌های بهتری یاد بگیریم. ۱۰ سال هم مهم بود. من به همه توصیه می‌کنم به این روش نزدیک شوند. این رویکرد درستی خواهد بود. این کشتار را با نفرت محکوم می‌کنم و به مقاومت قهرمانان آزادی شنگال درود می‌فرستم.

کارزار ۱۵ اوت

*بله، در آستانه چهلمین سالگرد کارزار تاریخی ۱۵ اوت هستیم. شما قبلاً گفتید که وقتی ۱۴ جولای را ارزیابی می‌کنید باید این سوال مطرح شود که اگر ۱۴ جولای اتفاق نمی‌افتاد چه می‌شد؟ اگر همین سوال را در مورد کارزار ۱۵ اوت بپرسیم چه می‌توان گفت؟

اگر کارزار گریلایی ۱۵ اوت در سال ۱۹۸۴ اتفاق نمی‌افتاد، اگر این جنگ آزادی ۴۰ سال است که پیگیرانه و سرسختانه به راه نمی‌افتاد، چه چیزی به نام کوردیت در کوردستان باقی می‌ماند؟ کوردستان به چه وضعیتی درمی‌افتاد؟ بنابراین، وضعیت ترکیه چگونه خواهد می‌شد، وضعیت خاورمیانه چگونه می‌شد؟ این را باید در مورد کارزار ۱۵ اوت نیز پرسید. همچنین برای مقاومت روزه مرگ در ۱۴ جولای. زیرا مانند گوشت و ناخن به یکدیگر متصل هستند.

تصمیم به مقاومت برای آزادی در زندان‌ها گرفته شد. مظلوم‌ها، فرهادها، خیری‌ها، کمال‌ها تصمیم گرفتند. با مقاومت روزه مرگ بزرگ در ۱۴ جولای گرفته شد. او بر اساس کارزار ۱۵ اوت که این تصمیم را اجرا کرد و آن را به یک سازمان و عملیات تبدیل کرد، گریلا تشکیل شد. این حزب به صورت گریلایی سازماندهی شد. رهبری جوانان به صورت گریلایی تحقق یافت. جنبش آزادی زنان و مبارزه آزادی زنان در درون این گریلا پدید آمد. افکار، تئوری و خط آزادیخواهانه رهبر آپو در مقاومت روزه مرگ در ۱۴ جولای و کارزار ۱۵ اوت جان گرفت. هر دوی آنها اجرای درخشان و موفق خط آپویی بودند که مکمل یکدیگر بودند. کاستی‌ها و اشتباهات آنها مشکلات داخلی‌شان است. اما نتیجه موفقیت است. قبل از هر چیز باید بر این موضوع تاکید کنیم. این موفقیت بزرگ اکنون چهلمین سالگرد خود را سپری می‌کند. چهل سال است که مردم، زنان و جوانان کورد در امتداد خط آپویی و تحت رهبری گریلاها جنگ آزادی را به راه انداخته‌اند. این یک جنگ مداوم است. در دهه ۱۹۷۰، درباره جنگ ویتنام برای آزادی صحبت شد. مبارزه در اواسط دهه ۷۰، ۷۳، ۷۴ بسیار شدید بود. جنگ آزادی ویتنام ۱۵ سال طول کشید و به ۲۰ سال نزدیک می‌شد همه می‌گفتند این مردم چقدر جنگیدند، چگونه تحمل کردند... در حالی که در آن زمان در کوردستان مسئله ملی، مسائل مبارزه آزادی و وضعیت جنگ مورد بحث و ارزیابی قرار می‌گرفت، آیا این جنگ ممکن است در کوردستان چهلمین سال خود را بدون وقفه به پایان برساند؟ بدون شک قبل از آن یک دوره آماده‌سازی بیش از ۱۰ سال وجود دارد که رهبر آپو همیشه گفته است که مهمتر از قبل است. چون همه پایه‌ها آنجا گذاشته شد. اندوخته‌ها در آنجا حاصل شد. کارزار ۱۵ اوت اجرای عملی آن بود. روح، احساس، فکر، اصل، سازمان، درک سبک چیست که آن تمرین را ایجاد می‌کند؟ همه اینها در ۱۰ سال گذشته تحقق یافت. کوردها برای اولین بار با پ‌ک‌ک هم مقاومت نکردند. آنها حداقل در ۲۰۰ سال گذشته، در طول قرن ۱۹ و ۲۰ همیشه در مقاومت بوده‌اند. به طور پراکنده در جاهای مختلف مقاومت کردند. ما نمی‌توانیم بگوییم که این اولین بار است که پ‌ک‌ک مقاومت را در کوردستان آغاز می‌کند. اما این اولین بار در ۴۰ سال گذشته است که چنین جنگ آزادی ۴۰ ساله آگاهانه، برنامه‌ریزی شده، سازمان‌یافته و بدون وقفه صورت گرفته است. این اولین است. یعنی اولین در تاریخ کوردستان است. به عبارت دیگر، در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه خلق‌های جهان از همه پیشی گرفته است. در واقع، حداقل ویتنام را دو برابر کرد. از نظر زمانی.

در این مرحله من به مردم کورد، جوانان و زنان آنها و گریلاهای کوردی که این جنگ ۴۰ ساله را به راه انداخته‌اند درود می‌فرستم. رستاخیز ملی و روز گریلا را به همه رفقای‌مان به ویژه رهبر آپو، نیروهای گریلا، فرماندهی و مبارزان ه‌پ‌گ و یژا استار، مردم و دوستانمان تبریک می‌گویم.

رفیق زیلان نیز در شخص فرمانده جاویدان رفیق عگید به این کارزار پیوست. به عبارت دیگر، او پیشگام گریلاسازی زنان بود. یاد و خاطره همه شهدای دلاور این موفقیت قهرمانانه را در شخص رفقا عگید و زیلان با احترام و عشق و سپاس گرامی می‌دارم. آیا می‌توان چنین مبارزه‌ای را تا ۴۰ سال ادامه داد؟ البته این هدف بود. اشتیاق، هیجان، آگاهی، اعتقاد و اصرار زیادی نسبت به این موضوع وجود داشت. رهبر آپو گفت: یک کارزار ایمان، عزم و اصرار است. او در توصیف ۱۵ اوت چنین گفت. وی گفت: «انسان بودن، کارزار اصرار بر انسان ماندن است. او کارزار ۱۵ اوت را اساسی‌ترین پیشرفت بشردوستانه می‌دانست. بنابراین این وجود داشت. اما البته به عنوان یک فکر، یک آرزو و یک رویا وجود داشت. اما این را هم در ارزیابی مقاومت ۱۴ جولای گفتم. کسانی که نمی‌توانند امروز را پیش‌بینی کنند، نمی‌توانستند آن مقاومت را انجام دهند. این مهم برای ۱۵ اوت نیز معتبر است. این برای آن انقلابیون بزرگ پیشگام، فرماندهان، مبارزان آزادی که ۱۵ اوت را رهبری و محقق کردند، و همچنین عگیدها، زیلان‌ها و اردال‌ها معتبر است. البته اگر امروز را نمی‌توانستند پیش‌بینی کنند، اگر چنین آگاهی و باور بزرگی ایجاد نمی‌کردند، نمی‌توانستند آن گام‌ها را بردارند. همه اینها حاصل تفکرات رهبر آپو است. آنها قطعاً محصول کار خلاقانه و نبوغ رهبر آپو هستند. اما شجاعت و فداکاری فراوان جوانان و زنان کورد این امر را ایجاد کرد. پس این شجاعت و فداکاری، این آگاهی و اعتقاد را باید به خوبی دید. حقایق زنده حقایق شهداست. خالق تمام این ۴۰ سال شهدا و پیشکسوتان قهرمان هستند. این واقعیت‌های زنده قطعا آنها هستند. ما باید این حقیقت را به وضوح ببینیم.

حال به این سؤال بپردازیم، وقتی به آنچه امروز می‌گذرد نگاه می‌کنیم، وقتی به شیوه‌ها و رویکردهای مختلف نیروهای مختلف فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ نگاه می‌کنیم، وقتی به این واقعیت می‌نگریم که برخی از محافل در حال ایجاد اتحاد و توسعه وحشیانه حملات به منظور نابودی پ‌ک‌ک، درهم شکستن گریلا‌ها و تکمیل نسل‌کشی کوردها هستند، هنگامی که به خیال آنها مبنی بر اینکه آنها پ‌ک‌ک را از بین برده و نابود خواهند کرد، واقعیت را می‌بینیم. با وجود این همه مبارزه، با وجود همه ارزش‌هایی که آن مبارزه ایجاد کرد، این را گفتیم؛ امضای مقاومت بزرگ زندان، عملیات روزه مرگ در ۱۴ جولای، پشت همه تحولات به نام آزادی در کوردستان به مدت ۴۲ سال نهفته است. قدرتی که ۴۰ سال این را ایجاد کرد، کارزار ۱۵ اوت و جنگ گریلایی است که بر این اساس ادامه دارد.

با وجود این، هنوز افرادی هستند که چنین رویاهایی در سر دارند. کسانی هستند که بر این اساس حملات انجام می‌دهند. پس من تعجب می‌کنم که اگر این مبارزه قهرمانانه وجود نداشت، اگر این جنگ با تقدیم هر روز شهدا انجام نمی‌شد، چیزی به نام کوردیت، به نام آزادی، به نام انسانیت در کوردستان، ترکیه و خاورمیانه باقی نمی‌ماند. در دنیا نیز باقی نمی‌ماند. حال اگر می‌توان یک جهان آزاد و دموکراتیک را به عنوان یک دنیای زیست‌پذیر، یک دنیای بدیل تصور کرد و به آن نگاه کرد، اگر دقت کنیم، از مبارزه آزادی در کوردستان الهام گرفته شده است. با تأثیرپذیری از ارزش‌هایی که از آن مبارزه، انقلاب آزادی زنان، مبارزه گریلایی و عمدتاً پارادایم اکولوژیکی، دموکراتیک و آزادی‌خواهانه زنان ایجاد شده توسط رهبر آپو پیش‌بینی می‌شود. بدون اینها، هیچ چیز بسیار هیجان‌انگیز، ملموس و برجسته به نام آزادی، دموکراسی و زندگی جایگزین وجود نخواهد داشت.

نظام مدرنیته سرمایه‌داری، قدرت و نیروهای دولتی با حملات وحشیانه خود همه چیز را قتل‌عام کردند. نسل‌کشی می‌کنند. رهبر آپو این را جامعه‌کشی عنوان کرد. نسل‌کشی وجود دارد. تقریباً بشریت از طریق جامعه‌کشی کشته و نابود می‌شود. این جنگ آزادی ۴۰ ساله است که در مقابل آن مقاومت می‌کند، در نتیجه زندگی اجتماعی ایجاد می‌کند و به همه نشان می‌دهد که زندگی آزاد بر اساس آزادی زنان قابل تحقق است.

ماه اوت ما نیز مبارزه بزرگی دارد. ماه اوت ماه کارزار ۱۵ اوت است که نقطه عطف کوردها است. تاریخ آزادی کوردها از ۱۵ اوت آغاز شد. با مبارزه ادامه می‌یابد. بنابراین، هر سالگرد مقاومت بزرگی را شاهد بود. در ماه اوت هم شهدای بزرگی داریم. افراد با فضیلت وجود دارند. هر دو اردال رفقای ماه اوت بودند. در ماه اوت به شهادت رسیدند. رفیق زکی شنگالی نیز ماه اوت به شهادت رسید. رفیق آتاکان ماهر، رفیق ابراهیم، رفیق حسین ماهر، رفیق عظیمه. در ماه اوت صدها شهید وجود دارد. به همین مناسبت یاد و خاطره همه این شهدا را با احترام و سپاسگزاری گرامی می‌دارم.

چهلمین سالگرد مهم است. بیایید سطح آگاهی و سازماندهی مردمی را که ۴۰ سال برای آزادی می‌جنگند و شجاعت و فداکاری که به دست آورده‌اند را در نظر بگیریم. هیچ کس دیگر نمی‌تواند جامعه کورد را پشت این موضوع قرار دهد. نمی‌تواند مردم، زنان و جوانان کورد را شکست دهد. نمی‌تواند اراده آنها را بشکند. نمی‌تواند مانع از آزادی‌اش شود. او هر اندازه که می‌خواهد حمله کند، هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، قطعاً در آخر بازنده خواهد بود. همانطور که می‌گویند غرق در خونی خواهد شد که می‌ریزد. در خونی که می‌ریزد غرق می‌شود. در این راستا باید از منظرمان این را ارزیابی کنیم. در حالی که چنین پیشرفتی در حال رخ دادن بود، افراد زیادی بودند که با آن مخالفت کردند. قبل از هر چیز باید آنها را خوب ببینیم. افرادی هم بودند که به نام کوردگرایی این کار را کردند. کسانی هم بودند که به نام چپ این کار را کردند. حتی می‌توانم این را بگویم: آنها بزرگترین گروه از سازمان‌های مختلف ترکیه و کوردستان را در حمله به کارزار ۱۵ اوت ایجاد کردند. آنها این کار را در اروپا انجام دادند. افرادی بودند که از حکومت کنعان اَورَن خواستند که «بگذارید ما شما را در نابودی پ‌ک‌ک رهبری کنیم.» ما اینها را فراموش نمی‌کنیم. ما هرگز نمی‌توانیم همکاری و خیانت را فراموش کنیم. همکاری و خیانت علیه کارزار ۱۵ اوت نیز وجود داشت. بارزانی‌ها از اوت ۱۹۸۵ علیه این پیشرفت می‌جنگند. الان فقط نمی‌جنگند، بلکه از آن زمان بود که این جنگ را شروع کردند. آنها قبلاً سعی در جلوگیری از آن داشتند. وقتی نتوانستند جلوی آن را بگیرند و موفقیت حاصل شد، این بار با جمهوری ترکیه متحد شدند و حمله را برای خنثی کردن گریلاها آغاز کردند. امروز هم حمله می‌کنند. افرادی هم بودند که آنها را تماشا می‌کردند. ما هرگز نباید این را فراموش کنیم. علاوه بر این، مبارزه بسیار آموزنده است. ۴۰ سال تجربه بزرگترین گنجینه مردم کورد است. اگر درس‌های این ۴۰ سال تجربه آموخته شود، اگر انسان این مبارزه ۴۰ ساله را درک کند، آن را به آگاهی برساند و آن را جذب کند، قوی‌ترین آزادیخواه، میهن‌دوست، انقلابی، انسان می‌شود، اجتماعی می‌شود، درستی همه چیز را می‌داند و به نحوی زیبا عملی می‌کند. درس‌های کارزار ۱۵ اوت و جنگ آزادی ۴۰ ساله که بر همین اساس ادامه یافت، برای رساندن یک فرد، همه، به این سطح کافی است. در این زمینه باید درس‌های بیشتری بیاموزیم.

۴۰ سال گذشته چگونه بوده است؟ این جنگ چگونه بود؟ هر لحظه پر از سختی بود. رهبر آپو گفت: «این روندی است که نفس به نفس به دست آمده است.» ما واقعاً باید ارزیابی‌های رهبر آپو را درک و درونی کنیم. باید نسبت به لحظه لحظه این جنگ هوشیار بود و درس‌های آن را آشکار و درونی کرد. این آگاهی ما را بالا می‌برد، ما را سازمان می‌دهد، ایمان ما را تقویت می‌کند و ما را شکست‌ناپذیر می‌کند. این ما را قوی‌ترین می‌کند.

به مناسبت چهلمین سالگرد، از همگان می‌خواهم که جنگ آزادی چهل ساله را به درستی درک کنند، درس‌های آن را به درستی بیاموزند و از معنا و اهمیت رهبری حزب، رهبری گریلا و مقاومت مردمی آگاهی کافی داشته باشند. رفیق خیری در آغاز مقاومت ۱۴ جولای به این موضوع توجه ویژه‌ای داشت. وی گفت: «اگر کسی که می‌گوید برای آزادی و آزادی کوردستان می‌جنگم، پیگیر است، باید خود را بر اساس مبارزه مسلحانه قرار دهد». این یک دستور بود، یک امر، یک وصیت بود. جنبش ما، مردم، جوانان و زنان کورد به این دستور عمل کردند. آن دیدگاه نیز بر زمین نماند و عملی شد. تصویب شد و الزامات آن برآورده شد. روح شهدای ما در آرامش باشد. امروز جنبش‌های گریلایی، حزبی، مردمی، جوانان و جنبش‌های زنان از همه آنها قوی‌تر، آگاه‌تر، سازمان‌یافته‌تر، شجاع‌تر و فداکارتر هستند. همه آنها به مبارزان خط فداکاری آپویی مبدل شده‌اند. انقلابی‌گری و میهن‌دوستی در کوردستان به عنوان فداکاری آپویی تجسم یافته است. بنابراین، آنها هرگز عقب نخواهند افتاد، آنها جلوتر خواهند رفت. آنها همیشه مبارزه برای آزادی را برای زنده نگه داشتن اهداف و یاد شهدای ما بیشتر توسعه خواهند داد. من به کارزار ۱۵ اوت درود می‌فرستم، یاد و خاطره شهدای آن را با احترام و سپاسگزاری گرامی می‌دارم و عید گریلایی‌مان را تبریک می‌گویم.

وضعیت جنگ کنونی: آنها حقیقت را پنهان می‌کنند، گریلاهای قهرمان اجازه عبور به اشغال را نمی‌دهد

*اگر از آن کارزار به جنگ جاری کنونی بپردازیم، وضعیت جنگ امروز پس از ۴۰ سال چگونه است؟

مرکز اطلاع‌رسانی و مطبوعاتی نیروهای مدافع خلق (ه‌پ‌گ) همچنین ترازنامه ماه جولای خود را اعلام کرد. هر کسی می‌تواند به ترازنامه نگاه کند. زیرا فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ، وزارت دفاع و ستاد کل ترکیه نتایج جنگ را پنهان می‌کنند. در واقع همه چیز را پنهان می‌کند. او یک حمله نفرت‌انگیز اشغالگری و الحاقی انجام می‌دهد، در این رابطه حتی یک کلمه در مطبوعات ترکیه، در مطبوعات آک‌پ-م‌ه‌پ گفته نمی‌شود. او سعی می‌کند کاری را که انجام می‌دهد از همه پنهان کند. در مقابل این، ه‌پ‌گ به صورت روزانه به اطلاع عموم می‌رساند. ماهانه اطلاع‌رسانی می‌کند. در اینجا ترازنامه ماهانه است. دو سکورسکی سرنگون شدند. پهپادها سرنگون شدند. ده‌ها مهاجم اشغالگر مجازات شدند. مجروح شدند. خیلی چیزها منهدم شد، بیش از ۲۰۰ عملیات صورت گرفته است. البته دشمن هم متوقف نشد. صدها حمله، بمباران، سلاح‌های شیمیایی، بمباران‌ها با بمب‌های هسته‌ای تاکتیکی، بمب‌های ترموباریک و بمب‌های فسفر انجام داد. اینها همیشه در بیانیه‌های ه‌پ‌گ وجود دارند. البته تمرکز جنگ بر روی مناطق حفاظتی مدیا است. در حال حاضر به شدت در زاپ و متینا ادامه دارد. اما در باکور کوردستان، در مناطق حفاظتی مدیا، همه جا هست. مبارزان ه‌ب‌د‌ه و نیروهای ی‌پ‌س در شهرها و همچنین در کوهستان‌ها مشغول جنگ هستند. آنها عملیاتی را در سطح خود انجام می‌دهند. مقاومت بزرگی در این زمینه وجود دارد. گریلاهای آزادی کوردستان و همه نیروهای خوددفاعی ما چهلمین سالگرد کارزار ۱۵ اوت را با توسعه بیشتر جنگ جشن گرفته و تجربه می‌کنند. به آن خط پایبند هستند. در همه جا فداکارانه می‌جنگد تا روح، خط و اهداف کارزار را تحقق بخشد. یک جنگ کاملاً قهرمانانه وجود دارد. در واقع، گریلاها اجازه اشغالگری و الحاق نسل‌کشی فاشیستی را نمی‌دهند. نه در زاپ، نه در تپه بهار، نه در قله‌های متینا و نه در دامنه آن اجازه نمی‌دهد. او هر روز اقدام به عملیات می‌کند. در میان همه این حملات، گله‌های فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ نمی‌توانند مؤثر باشند و نمی‌توانند نتیجه بگیرند. این یک واقعیت واضح است. من به نمایندگی از مدیریت حزب ما به این مقاومت قهرمانانه که توسط گریلاهای ه‌پ‌گ و یژا استار توسعه یافته است، درود می‌فرستم. موفقیت‌هایشان را تبریک می‌گویم. من به ویژه به همه کسانی که هلیکوپترها و پهپادها را سرنگون کردند و در سرنگونی آنها مشارکت داشتند تبریک می‌گویم. پس یاد و خاطره شهدای دلاورمان را با احترام و عشق و سپاس گرامی می‌دارم. آنها از ۴۰ سال تاریخ به قوی‌ترین شکل صیانت می‌کنند. آنها هیچ مانع بزرگی را نمی‌شناسند. آنها با شجاعت، اراده و اشتیاق فراوان به مقابله با دشمن فاشیست، استعمارگر و نسل‌کش می‌روند و آنها را مورد بازخواست قرار می‌دهند. آنها انتقام ظلمی را که بر مردم، زنان و مردم کورد روا داشته‌اند می‌گیرند. گریلا نیروی انتقام‌جویی است، نیروی پاسخگوکننده است و هر روز می‌پرسد. بنابراین هیچ ظالمی از کاری که می‌کند نمی‌تواند فرار کند. این مبارزه در سال چهل و یکم به همین منوال ادامه خواهد داشت.

«هیچ کس نباید بگوید ما آن را نشنیدم. مهم نیست که چه قدرتی وارد شود، جنگ خواهیم کرد»

به همین مناسبت موارد زیر را بیان کنم: به آن مناطق حفاظتی مدیا می‌گویند، تبهکاران را به مناطق اشغالی می‌آورند، مزدوران (محافظان روستا) را به اینجا و آنجا می‌آورند. نیروهای مختلف مستقر می‌کنند. ما در سپتامبر ۲۰۰۲ اعلامیه‌ای دادیم. ایده این است که این مناطق آزاد و رهایی‌ساخته هستند. هر که حمله کند با او ‌جنگ خواهد شد. حالا همه باید بدانند. پس هیچکس نباید بگوید که نشنیده است. مهم نیست که چه کسی باشد یا چه قدرتی وارد شود، بیانیه‌ای که ما در سپتامبر ۲۰۰۲ بیان کردیم، امروز و فردا معتبر است. هر کس بخواهد این مکان‌ها را اشغال کند یا بدون اجازه گریلاها وارد این مکان‌ها شود، با او جنگ می‌شود. ما در برابر آنها مقاومت می‌کنیم، می‌جنگیم، آنها را پاسخگو می‌کنیم. همه باید محاسبات خود را درست انجام دهند.

«این یک چشم‌پوشی نیست، یک عملیات همکاری است!»

از طرفی مواردی را توضیح دادیم اما به نظر می‌رسید کاملاً درک نشده است. از ۳ جولای تغییر وجود دارد. این تغییر چگونه اتفاق افتاد؟ قبلاً، گله‌های آک‌پ-م‌ه‌پ روی تپه‌ها پایین می‌آمدند، آنها جاده‌هایی را از مرز ترکیه باز می‌کردند و آنها را به تپه‌ها متصل می‌کردند، بنابراین سعی می‌کردند به تپه‌ها حمله کنند. آنقدر تلاش کردند، جاهایی را گرفتند، اما نتوانستند جاهایی را که هدف قرار داده بودند، اشغال کنند. آنچه در ۳ جولای اتفاق افتاد متفاوت است. آنها هنوز آن سیستم را اجرا می‌کنند، اما موفق نبودند. برای موفقیت، همراه با پ‌د‌ک و دولت عراق، در حال ایجاد یک مرز جدید با واحدهای زرهی و تانک در خطوط جاده باتوفا، بامرنی، اَنیشکه، کادیشه، آمدیه، دِرَلوک و شَلادزه هستند. از جنوب هم محاصره می‌کنند. از یک طرف از شمال با هلیبورن و جاده‌سازی حمله می‌کنند و از طرف دیگر از اینجا حمله می‌کنند. آنها این منطقه را به طور کامل محاصره کرده‌اند. کجای این اهمیت دارد؟ اداره عراق و پ‌د‌ک در تمام این مناطق و شهرهایی که ذکر کردم وجود دارد. با اجازه آنها عبور می‌کنند. همراه با آنها عبور می‌کنند. ده‌ها هزار سرباز ترکیه، صدها واحد زرهی تانک، همراه با نیروهای پ‌د‌ک و عراق. از این نظر اکنون مرز ترکیه به این خط تغییر کرده است. دولت ترکیه، فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ محاسبه می‌کند که این همه سرزمین را اشغال و ضمیمه کرده است. الان یک عده می‌گویند پ‌د‌ک حمایت می‌کند، نمی‌دانم، دولت عراق چشم‌پوشی می‌کند... هیچ پشتیبانی و تدابیری وجود ندارد، اتاق عملیات مشترک وجود دارد، این سه نیرو با هم این عملیات را انجام می‌دهند. دولت ترکیه این مناطق را تحت عنوان منطقه حائل اشغال می‌کند، دولت عراق، پ‌د‌ک و بارزانی‌ها این منطقه را به دولت ترکیه فروخته‌اند. فقط آن را نفروختند. آنها همچنین با گریلاهای آزادی که در برابر این اشغال و الحاق مقاومت می‌کند، می‌جنگند تا بتواند اشغال و ضمیمه کند. این که واضح است. هیچ کس هرگز این فروختن را مطرح نکرد. پس برای چه می‌فروشند؟ به عنوان مثال، دولت عراق این مجوز را از ۳ جولای در ازای چه چیزی داده است. او بسیاری از مناطقی را که در اتاق عملیات مشترک «سرزمین‌های من» می‌نامد را به اشغال ترکیه واگذار می‌کند؟ مقداری برق می‌گیرد. در حال گرفتن سهم‌آبه است. آنها شروع به تجارت وطن در ازای برق و آب کردند. پ‌د‌ک چه می‌کند؟ پول به دست می‌آورد. یعنی مخفیانه نفت می‌فروشد و معامله می‌کند. بارزانی‌ها جزو ثروتمندترین افراد جهان شدند. این بر اساس مشارکت مخفیانه‌ای است که آنها با دولت ترکیه و آک‌پ-م‌ه‌پ ایجاد کردند. به همین دلیل این کار را می‌کنند.

حالا پ‌د‌ک می‌گوید، نمی‌دانم کدام وزیر عراق می‌گوید، پ‌ک‌ک همه جا را فرا گرفته، همه جا را آتش می‌زند. اینها همه دروغ است. بگذارید ثابت کنند وگرنه دروغگو شناخته می‌شوند. چرا اینها را می‌گویند؟ زیرا اگر مردم باشور کوردستان و مردم عراق بفهمند چه کرده‌اند، پ‌د‌ک و دولت عراق را در یک قاشق آب غرق خواهند کرد. بنابراین آنها آشکارا مرتکب جرم می‌شوند. آیا این کار انجام‌شدنی است؟ کدام جامعه این را قبول دارد؟ در این راستا از مردم باشور و مردم عراق می‌خواهیم که حقیقت را بهتر ببینند. رفقای ما فراخوان دادند، ما موافقیم. هیچ کس نباید عوام‌فریبی را باور کند. اینها همه دروغ است. برای سرپوش گذاشتن و پنهان کردن این خیانت و همکاری و فروش اراضی عراق و باشور کوردستان به دولت ترکیه و جلوگیری از مطرح شدن آن به دروغ می‌گویند پ‌ک‌ک این کار را می‌کند و آن را می‌کند. آنها سعی می‌کنند دستور کار را منحرف کنند. در واقع مطبوعات پ‌د‌ک، مانند مطبوعات آک‌پ-م‌ه‌پ، هر روز جنگ ویژه و جنگ روانی به راه می‌اندازند. هر روز یک دروغ می‌سازد. هیچ کس نباید آنرا باور کند. پس بگذارید حقیقت را ببینند. بیایید شرایط فعلی را بهتر درک کنیم. هیچ جنگی بین پ‌ک‌ک و پ‌د‌ک وجود ندارد، حملات اشغالگری و الحاق به دولت ترکیه وجود دارد، پ‌د‌ک وجود دارد که در این شریک است، همکاری وجود دارد، خیانت وجود دارد. کوردستان در ازای سود مالی به بازار عرضه و فروخته شد. گریلاهای آزادی کوردستان، گریلاهای پ‌ک‌ک، در برابر این مقاومت می‌کند. پس اگر مقاومت نکند چه کند؟ آیا او همکار خواهد بود یا خائن؟ آنها سوگند یاد کردند و قسم خورده‌اند که آزادی را به دست آورند، محافظت کرده و از آن دفاع کنند. آنها همیشه به سوگند خود عمل می‌کنند. آنها از مرگ نمی‌ترسند. آنها نمی‌ترسند و واقعاً آن را حفظ می‌کنند.

پ‌ک‌ک علیه همکاری‌گرایی و خیانت مبارزه می‌کند. امروز بیش از همیشه نقاب از همکاری و خیانت برداشته شده است. ما از همه کسانی که خود را میهن‌دوست می‌نامند می‌خواهیم این حقیقت را ببینند و این حمله اشغالگرانه، الحاقی، نسل‌کشی را از یک سو و همکاری و خیانت را که همدستان آن است، از سوی دیگر به درستی بشناسند و به مبارزه علیه آنها بپیوندند و حمایت کند. فراخوان ما همیشه بر همین اساس بوده است. چرا فراخوان می‌دهیم؟ زیرا میهن‌دوستی این را می‌طلبد. ما می‌خواهیم وظیفه‌ای را انجام دهیم. کسی نیست که اقتضای این وظیفه را برآورده کند یا نکند. خودش می‌داند. ما تا الان به عنوان یک جنبش جنگیده‌ایم. از این پس تا آخرین لحظه این جنگ را ادامه خواهیم داد.

«دچار غفلت می‌شوند، فاشیسم با مقاومت موثر و رادیکال نابود می‌شود»

*البته فاشیسم مدام به جامعه حمله می‌کند. چنین دستور کاری وجود دارد. اخیراً درباره حملات فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ به زبان، طبیعت و فرهنگ صحبت شده است. بحث‌هایی وجود دارد. این استدلال‌ها چقدر دقیق هستند؟ نگرش‌ها چقدر درست است؟ به نظر شما رویکرد صحیح باید چه باشد؟

رفیق جمعه هفته گذشته ارزیابی‌های جامعی در این زمینه انجام داد. او هم اقدامات انجام شده را برشمرد و هم نگرش و وضعیت مردم، زنان، به ویژه جوانان کورد، و نحوه مبارزه با آنها را برشمرد. او به وضوح پاسخ این سؤالات را آشکار و بیان کرد. بنابراین ما با همه آنها موافقیم. ما چیزی برای گفتن یا اضافه کردن به اینها نداریم. آک‌پ-م‌ه‌پ به زبان و فرهنگ کوردی حمله می‌کند. یعنی جوانان را دستگیر و شکنجه می‌کند. اکنون هم این کار را می‌کنند. به نظر می‌رسد برخی از این موضوع شگفت‌زده شده‌اند. صادقانه بگویم، ما نیز از آنها شگفت‌زده شده‌ایم. این کاری نیست که دولت ترکیه یا فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ اکنون انجام می‌دهد. این دولت ۱۰۰ سال است که این کار را انجام می‌دهد. آک‌پ-م‌ه‌پ ۲۰ سال است که این کار را انجام می‌دهد. خب این تا الان دیده یا شناخته نشده بود؟ پس اگر دیده و معلوم شد چه انجام داده شد؟ این بدان معنی است که یک غفلت، یک اشتباه وجود دارد. بد است، من می‌خواهم توجه را به آن جلب کنم. غفلت وضعیت خطرناکی است، من نمی‌خواهم چیزی فراتر از آن بگویم. باید بر این غفلت غلبه کرد. م‌ه‌پ در قدرت است، امروز حاکم دولت ترکیه از نظر ایدئولوژیک، از نظر فهم و خط، م‌ه‌پ است و از نظر سیاسی و عملی م‌ه‌پ است. دولت طیب اردوغان سال‌ها بر چه اساسی دوام آورده است؟ با تکیه بر م‌ه‌پ زنده می‌ماند. پس آیا در ترکیه نیروی فاشیستی‌تر از م‌ه‌پ وجود دارد؟ آیا نیرویی هست که بیشتر کوردستیز، زن‌ستیز، ضدانسان، ضد مردم باشد؟ وجود ندارد. این قدرت بر سر کار است، اما حالا برخی محافل از این قدرت چه می‌فهمند؟ بنابراین من تعجب می‌کنم. این بدان معنی است که به نظر می‌رسد با م‌ه‌پ قابل زندگی است. من حدس می‌زنم برخی از محافل م‌ه‌پ را فاشیست نمی‌دانند. بنابراین، آیا افرادی هستند که فکر می‌کنند م‌ه‌پ تغییر کرده و معتدل‌تر شده است؟ پس نباید اینگونه باشد، واقعا نباید اینگونه باشد. همانطور که همیشه گفته‌ایم، مقاومت در برابر فاشیسم باید همه‌جانبه باشد. زیرا فاشیسم یک حمله همه‌جانبه است. چه می‌گویند؟ ساکت نباش، اگر که سکوت کنی، نوبت تو نیز خواهد رسید. الان اول به رهبر آپو حمله می‌کند، بعد به گریلا حمله می‌کند، به پ‌ک‌ک حمله می‌کند. اگر با آنها متحد نشوید، البته به زبان حمله می‌کند، به فرهنگ حمله می‌کند، به خاک حمله می‌کند، به جنگل حمله می‌کند، به همه منابع ثروت زیرزمینی و روزمینی حمله می‌کند. اینها اکنون اتفاق نمی‌افتند. اینها قبلاً نیز اتفاق می‌افتادند. همه باید این را ببینند. ما نباید خودمان را گول بزنیم. با این افکار تنگ‌نظرانه و اشتباه دور از حقیقت فکر نکنیم. انگار چنین جوی هست. همه به خودشان بیایند. بگذارید حقایق را درست ببیند. از غفلت خلاص شویم. بیایید چشم‌ها، قلب‌ها، آگاهی‌هایمان را باز کنیم. ببینیم کوردیت با چه نوع حمله تخریبی مواجه است. رهبر آپو بارها به ما هشدار داد. او گفت: «فردا نمی‌توانید به زبان خود صحبت کنید، نمی‌توانید در روستای خود بمانید، نان پیدا نمی‌کنید، نمی‌توانید نام خود را بر زبان بیاورید. حتی به شما محل دفن نمی‌دهند.» ما می گوییم همه چیز را در راستای خط رهبری انجام می‌دهیم، اما حرف‌های رهبر آپو را فراموش می‌کنیم. ما نباید فراموش کنیم. لازم است دچار غفلت نشویم. حمله وحشیانه‌ای به جامعه و طبیعت، به همه چیز در کوردستان و کوردستان صورت می‌گیرد. بشریت قتل‌عام می‌شود. جوانان، زنان و کودکان در معرض شدیدترین تجاوز جنسی قرار می‌گیرند. انواع حملات وجود دارد. به زندگان حمله می‌کنند. به مردگان حمله می‌کنند. زندان‌ها تا لبه پر شده‌اند. حمله به طبیعت وجود دارد. ثروت‌های زیرزمینی و روزمینی کوردستان سال‌هاست که غارت شده است. جنگل‌ها غارت می‌شوند. در حال مذاکره با عراق برای نسل‌کشی کوردها است. با آب و انرژی کوردها. تمام منابع ثروت برای برای زنده نگه داشتن یک مشت پول‌دوست استفاده می‌شود. اینها حقایق روشنی است.

انگار یک حکومت دموکراتیک و چیزی قابل زندگی در ترکیه وجود داشته و دارند یکی دو حمله انجام می‌دهند. می‌گویند با او مخالفت کنیم، کمی افشاگری کنیم. با پایکوبی ما مخالفت کردند، نباید بگوییم پایکوبی کنیم. بنابراین آنها به این سادگی نیستند. یک حمله همه‌جانبه فاشیستی، استعماری، و نابودی نسل‌کشی وجود دارد. فرمان (نسل‌کشی) سخت‌گیرانه‌تر و مشابهی که داعش در ۳ اوت ۲۰۱۴ علیه شنگال انجام داد، سال‌ها و دهه‌ها است که بر مردم کورد در باکور کوردستان اجرا می‌شود. باید این حقایق را به وضوح دید و جدی‌تر، فعال‌تر و شایسته‌تر مبارزه کرد. من نمی‌گویم بیایید این یا آن کار را بکنیم. رفیق جمعه گفت من موافقم. ما باید رادیکال‌تر، مؤثرتر، همه‌جانبه‌تر باشیم. اگر اینطور به زبان شما حمله کنند، یعنی شما در زبان ضعف دارید. شما به زبان او محتاج می‌شوید. آن وقت می‌توان صبحت کردن به زبان ترکی را تحریم کنیم؟ آیا می‌توانیم رفتن به مدارس ترکیه را تحریم کنیم؟ آیا جامعه کوردی می‌تواند چنین اراده‌ای از خود نشان دهد؟ ما باید اینها را محاسبه کنیم. ما باید به اینها فکر کنیم. فاشیسم را فقط می‌توان از طریق چنین مقاومت مؤثر و فعالی شکست داد. ما باید بتوانیم اعمالی که در کوردستان انجام می‌دهند را بهتر به جامعه، مردم، زنان، جوانان و کارگران ترکیه نشان دهیم. بگذارید بیایند و بیشتر ببینند. این واقعاً به نام خودشان انجام می‌شود. آیا آنها این را قبول دارند؟ یا اعتراض خواهند کرد؟

«اگر مقاومت قوی وجود داشت که آنها نمی‌توانستند تا این حد حمله کنند، باید بطور کامل از سیستم جدا شد»

در این راستا به ویژه جوانان باید هوشیارتر، پیگیرتر و سازماندهی شوند. باید بیشتر مبارز و فعال باشد. من در مورد مبارزه رادیکال صحبت کردم. از لزوم رادیکال‌شدن. زیرا منفعل‌بودن علیه فاشیسم به این امر منجر شد. نگرش‌های منفعل، لیبرال، محدود و ضعیف، فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ را بسیار تهاجمی کرد. اگر قوی‌تر مقاومت می‌کردند که آنها نمی‌توانستند این کارها را انجام دهند. می‌بینند که هر چه بیشتر حمله کنند، هر چه بیشتر سازماندهی نشده باشند، بیشتر مورد ظلم و ستم قرار می‌گیرند، بیشتر می‌خواهند له کنند، مرعوب کنند و همگون‌سازی کنند. نسل‌کشی انجام می‌شود، می‌خواهند آنها را ترک کنند. بنابراین کوردها باید بتوانند از ترک‌بودن جدا شده و به شکلی قوی و موثر به کوردبودن بازگردند. آنها باید بتوانند به عنوان کورد وجود داشته باشند و زندگی کنند. و البته، شما این کار را با سازماندهی خودتان انجام خواهید داد. پس بعد از گرفتن دیپلم از این مدارس جمهوری ترکیه چه خواهید کرد؟ اگر خواندن و نوشتن زبان خود را یاد بگیرید خوشحال خواهید شد. این همه چیزهایی است که با آن یاد می‌گیرید. دیگری چیزی به شما نمی‌دهد. رهبر آپو چه گفت؟ همین ۴۰ سال پیش او گفت: «من به بهترین مدارس رفتم، ولی آنچه را که می‌دانستم فراموش کردم.» پس جوانان کورد در آن مدارس به دنبال چه هستند؟ آنها در تلاش برای یافتن چه چیزی هستند؟ آیا آنها می‌توانند چیزی پیدا کنند؟ آیا آنها چیزی را خواهند یافت که رهبر آپو نتوانست پیدا کند؟ بنابراین آنها نمی‌توانند آن را پیدا کنند. بیش از هر چیز دیگری مسئولیت این امر بر عهده جوانان است. جوانان باید واقعاً درست فکر کنند، کلی‌نگر نگاه کنند و غفلت را از خود دور کنند. به این می‌گویند درون سیستم‌شدگی (وفق‌یابی با خود نظام)، و این همچنان ادامه دارد. بزرگترین جرم، درون سیستمی‌شدن است. پس از سیستم جدا خواهیم شد. و ما به رادیکال‌ترین نحوه جدا خواهیم شد. ما از این ذهنیت و سیاست مردسالار، کورد‌ستیز، زن‌ستیز، ذهنیت و سیستم ضدمردمی جدا خواهیم شد. ما زندگی خودمان را خواهیم ساخت. ما باید اینها را در نظر بگیریم. ما باید چنین جامعه‌ای را پیش‌بینی کنیم. این فقط در مورد کوردها صدق نمی‌کند. راه نجات همه کارگران، زحمتکشان، زنان و ستمدیدگان در همه جا در همین جاست. وگرنه راه خلاصی برای این نظام هم وجود ندارد. تنها زمانی می‌توانید خود را نجات دهید که از این سیستم جدا شوید. من همه را به درک بهتر، سازماندهی و مبارزه دعوت می‌کنم.

«دولت ترکیه می‌خواهد جنگ ایران و اسرائیل را آغاز کند»

*با رسیدن به وضعیت متناقض و درگیری در خاورمیانه، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران کشته شد. حداقل این چیزی است که گفته می‌شود. اولاً کدام نیرو یا قدرت‌هایی چنین حمله‌ای را انجام دادند و البته چرا این کار در تهران انجام شد؟

ما در واقع در حال ارزیابی این مسائل هستیم. اما مدیریت ما این اتفاق اخیر را ارزیابی نکرد. هیچ توضیحی وجود نداشت. ارزیابی می‌کند و اگر لازم بداند توضیحاتی ارائه می‌دهد. در این زمینه می‌توانم نظر شخصی مختصری را بیان کنم. جنگ غزه چه بود، در تهران چه گذشت؟ اینها چیزهای منفصل نیست. خیلی وضعیت متفاوتی نیست. این نتیجه آن نوع جنگ در غزه خواهد بود. البته نمی‌توانست متفاوت باشد. در غزه، میلیون‌ها نفر در واقع برای منافع شخصی، برای منافع مادی ساده، مورد نسل‌کشی قرار گرفتند. جلوی چشم همه. این درگیری برای همین ایجاد شد. کسانی بودند که این را می‌خواستند. چرا دولت اسرائیل بلافاصله چنین حمله‌ای کرد؟ بنابراین از قبل آماده بود. آمریکا و دیگر قدرت‌ها چگونه از آن حمایت کردند؟ آماده بودند. بنابراین، چه کسی با سر در چنین آمادگی فرو رفت و اقدامات تحریک‌آمیز انجام داد؟ طیب اردوغان بود. این را همه می‌دانند. طیب اردوغان باعث شد داعش به کوبانی حمله کند. طیب اردوغان نیز بدون دلیل حماس را وارد چنین جنگی کرد. او امیدوار بود که من مسیر انرژی اسرائیل را ناکام بگذارم و راه خودم را به نظام تحمیل کنم. اما وقتی عزم اسرائیل و آمریکا را دید شروع به التماس کرد. او ۹ ماه است که درخواست آتش‌بس کرده است. پس اگر شما آتش‌بس می‌خواستید، چرا حمله کردید و جنگ راه انداختید؟ در واقع او آتش‌بس نمی‌خواست. وقتی دید که جنگ آنطور که او می‌خواهد پیش نمی‌رود، فریب برخی قدرت‌ها را خورده و از او به عنوان یک تحریک‌کننده استفاده کرده‌اند، سعی کرد از شر آن خلاص شود، اما نتوانست.

دوم اینکه بعد از شروع جنگ، دیدیم که خیلی از قدرت‌ها دست به دست هم دادند تا این جنگ را شروع کنند، این ایران بود، جنگ ایران و اسرائیل شروع شد، اینها غوغا کردند که امروز می‌جنگند، فردا می‌جنگند. جنگ‌های مجازی ایجاد کردند. یعنی مات و مبهوت شدیم. افراد زیادی در این دنیا هستند که خواهان جنگ اسرائیل و ایران هستند. قدرت‌های زیادی وجود دارند که منافع و موجودیت خود را به جنگ بین اسرائیل و ایران مرتبط می‌کنند. ما اینها را دیدیم. پس چه کسی در بین آنها اول شد؟ طیب اردوغان و دولت آک‌پ. یعنی ۹ ماه مطبوعات، بیانیه‌ها، جلسات او را تماشا کرده و ببینید. آنها با تمام وجود در جستجو و تلاش هستند تا دریابند چگونه جنگ ایران و اسرائیل را آغاز کنند. آنها می‌خواستند این کار را از طریق غزه انجام دهند. این اتفاق نیفتاد. آنها می‌خواهند این کار را از طریق یونان انجام دهند. بنابراین این بار آنها می‌خواهند جنگ بین حزب‌الله و اسرائیل را توسعه دهند. برخی از نیروهای داخل اسرائیل نیز این را می‌خواهند. من نمی‌توانم برای همه آنها چیزی بگویم. اما دولت آک‌پ و م‌ه‌پ قطعا این را بیش از هر کس دیگری می‌خواهد. چرا اسماعیل هنیه در تهران کشته شد نه جای دیگر؟ در تهران بسیار کم می‌ماند. مثلاً بیشتر در ترکیه می‌ماند. او یک پاسپورت ترکیه‌ای داشت. می‌دانیم که از ترکیه به آنجا رفته است. او توسط میت محافظت می‌شد. او در قطر اقامت داشت. این را هم همه می‌دانستند. گفته و نوشته شد. چرا این کار در تهران انجام شد و در آنجا انجام نشد؟ در اینجا چیزی است که من بیان کردم، شروع جنگ اسرائیل و ایران. حالا به محض شنیده شدن ماجرا، برنامه‌های مطبوعاتی آک‌پ را دنبال کنید، دوباره نگاه کنید، خواهید دید. او می‌گوید جنگ الان شروع شده است. قبلاً در مورد حزب‌الله اتفاق افتاده است. حالا این آخرین مورد است. آنها به معنای واقعی کلمه تنبور می‌زنند و می‌رقصند چون ایران و اسرائیل در حال جنگ هستند. آنها منافع خود را به این جنگ پیوند زدند. اگر اسرائیل و ایران بجنگند، هر دو به ترکیه نیاز خواهند داشت، همه چیز در منطقه تغییر می‌کند و نجات می‌یابد. اگر اینطور نباشد، نظام مدرنیته سرمایه‌داری و سیاست‌های فعلی آک‌پ-م‌ه‌پ در تضاد هستند و تضاد به خودی خود خواهد آمد. اگر حزب‌الله و ایران را مجبور به جنگ با اسرائیل در لبنان نکند، در نهایت در قبرس با اسرائیل می‌جنگد. نوبت قبرس و خودش خواهد بود. ترس او برای اینست. فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ ترکیه را به یک فاجعه کشاند. رهبر آپو بارها این را بیان کرد و به همه هشدار داد. او گفت که خاورمیانه دموکراتیک مبتنی بر آزادی کوردها برای همه خوب است. او کنفدرالیسم دموکراتیک خاورمیانه را پیشنهاد کرد. او گفت در غیر این صورت فاجعه خواهد بود. بزرگترین فاجعه برای ترکیه رخ خواهد داد. اکنون دولت طیب اردوغان آن را در یک فاجعه قرار داده است و سعی دارد با کشاندن ترکیه و ایران به جنگ از آن خارج شود. او سعی می‌کند از عمیق‌تر شدن فاجعه جلوگیری کند. چه نتیجه‌ای از این همه می‌گیریم؟ چه کسانی این کار را کردند؟ آنها به اسرائیل اشاره می‌کنند. می‌توانست باشد. ممکن است برخی نیروها این کار را کرده باشند. چرا در ایران اتفاق افتاد؟ قطعا برای شروع جنگ ایران و اسرائیل. چه کسی بیشتر دوست دارد جنگ ایران و اسرائیل را آغاز کند؟ مدیریت آک‌پ-م‌ه‌پ. برای اسرائیل، برخی نیروها با آنها شریک هستند. بعد تعجب کردم که چرا کسی پشت این ماجرا نیست؟ به عنوان مثال، آیا او به دنبال هاکان فیدان، میت و دولت طیب اردوغان نیست؟ این فرد در ترکیه زندگی می‌کند، ساکن ترکیه است و با پاسپورت ترکیه نقل مکان می‌کند. آیا ترکیه مسئول تامین امنیت او نبود؟ چرا از او محافظت نکردند؟ چرا امنیت اسماعیل هنیه را تامین نکردند؟ گفتند که حماس تمام شده و ما دیگر با اسماعیل هنیه کاری نداریم آیا طرف چنین چیزی شده‌اند؟ کسانی که این حادثه را بررسی می‌کنند باید در مورد دخالت طیب اردوغان در این حادثه تحقیق کنند. بدون آن آنها اصلاً نمی‌توانند نتیجه‌ای بگیرند. خیلی واضح است. زیرا همانطور که گفته می‌شود هر که از یک واقعه بیشترین سود را می‌برد باید جستجو کرد. اکنون گفته می‌شود که این اتفاق به جنگ اسرائیل و ایران می‌انجامد و اگر چنین شود بیشترین سود را به حزب آک‌پ م‌ه‌پ خواهد رساند. چون آنها آن را می‌خواهند. اینگونه بر سر اسماعیل هنیه آوردند، این بار سعی می‌کنند با محمود عباس تماس بگیرند و چیزهایش (اعتبار و برنامه‌هایش) را با او نجات دهند. این به تنهایی دلیل کافی برای جستجوی ردپای ترکیه در این حادثه است.

ما به عنوان یک جنبش مخالف چنین جنگ‌هایی هستیم. قطعا در اینها به مردم ظلم خواهند شد. همانطور که مردم غزه تحت ظلم قرار گرفتند، چنین جنگ‌هایی باعث ظلم جدید به مردم خواهد شد. اینها جنگ آزادی، جنگ دموکراسی، جنگ ضد فاشیستی یا چیز دیگری نیست. جنگ‌های استعماری هستند. جنگ منافع هستند. جنگ‌های امپریالیستی هستند. جنگ‌های استثماری هستند. ما باید با جنگ استثماری مخالف باشیم. این را از منظر دولت ایران هم می‌توانم بگویم. دولت ایران در مواجهه با تحریکات غزه واقعا محتاط بود. او به سمت تحریکات نیامد. حالا این یک تحریک سنگین‌تر است. ایران نیز یک دولت جدید دارد. رئیس‌جمهور و دولت او تغییر کرده است. ما انتظار داریم که دولت جدید این حقایق را بهتر درک و ارزیابی کند. بنابراین، ما فکر می‌کنیم که او آینده‌نگری برای جلوگیری از این تحریکات نشان خواهد داد. ما فکر می‌کنیم به نفع ایران است که این را نشان دهد. بنابراین، ایران قطعا نباید طعمه تحریک ترکیه از سوی دیگر قدرت‌ها شود. نباید طرف چنین جنگی باشد.

حکم اعدام در ایران

*در ایران برای دو کنشگر زن حکم اعدام صادر شد. واکنش‌های جدی در قبال آن وجود دارد. به مدیریت جدید (دولت ایران) هم اشاره کردید. در این زمینه چه می‌توان گفت؟

جنبش‌های زنان از حساسیت بیشتری برخوردار هستند. بسیاری از سازمان‌های زنان بیانیه‌هایی دادند. فراخوان دادند و انتقاد کردند. می‌خواستند جلوی آن را بگیرند. اینها مهم و معنادار هستند. ما هم به این نگرش و هم به فراخوان‌ها اهمیت می‌دهیم. همچنین بسیار مهم است که جنبش زنان چنین حساسیت و تاثیرگذاری را از خود نشان داده است.

جنبش توده‌ای که با شعار ژن، ژیان، آزادی شکل گرفت، واقعاً به یک انقلاب ایدئولوژیک و فرهنگی در ایران تبدیل شد. سال دوم خود را در اواسط سپتامبر به پایان خواهد رساند. بنابراین جنبش بسیار مهمی بود. مثل یک انقلاب بزرگ فرهنگی بود. اینکه این از قدرت زنان بود، توسط زنان رهبری می‌شد و زنان چنین چیزی را توسعه دادند به این رویداد اهمیت ویژه‌ای داد. اگر یک زن تا این اندازه مؤثر، آگاه و سازمان‌یافته باشد، بدین معناست که در آنجا چیزی (سطحی) وجود دارد.

ما در گذشته گفته‌ایم که چرا دولت ایران این‌قدر مخالف بود... قابل درک نیست که چرا این همه حمله انجام داد، اعدام‌ها و زندان‌ها را تحمیل کرد. در حالی که این عزت و شرف ایران بود. این نگرش زنان روژهلات و ایران باعث پیشروی زنان جهان شد. آبرو و حیثیت ایران را در جهان حفظ کرد. در حالی که نشان دادن احترام و قدردانی واقعاً ضروری است، اما انجام این همه حمله با ذهنیت مردانه، قدرت و دولت چندان قابل درک نیست. خیلی سیاسی نبود به خصوص در دنیای امروز. اما با تکیه بر آن، دولت کنونی ایران می‌توانست بسیاری از حملات را در جهان از جمله حملات علیه خود را شکست دهد. آنها چه گفتند؟ نیروهای خارجی پشت آن هستند. زنان روژهلات و ایران خواهان آزادی هستند. او همچنین می‌خواهد با تعویض لباس، لحظه‌ای استراحت کند. این چه ربطی به قدرت خارجی دارد؟ چه کسی آن را سازماندهی کرد؟ بلافاصله آن زن کجاست، با کدام قدرت بیرونی رابطه برقرار کرد و اینکه خود ضمیمه آن است و به عنوان عامل او عمل می‌کند؟ این حیرت‌آور نیست. اینها واقعاً تعصبات افراطی است. دیگر این که اکنون یک دولت جدید انتخاب شده است. رئیس جمهور فعلی نیز واکنش خشونت‌آمیز به این جنبش‌ها را محکوم کرد. برعکس گفت که باید مشکل را حل کرد و به مطالبات زنان گوش فرا داد. او همچنین قول داد که این کار را انجام دهد. به عبارت دیگر فضای ایجاد شده توسط انقلاب ژن، ژیان، آزادی امکان انتخاب این رئیس جمهور را فراهم کرد. رئیس‌جمهور هم باید این را بداند. اولا، قول داد. دوما، در واقع بر اساس این جنبش در انتخابات پیروز شد. اکنون او به قدرت می‌رسد، همه از او انتظار دارند که به وعده خود عمل کند، فضایی را که در آن انتخاب شده به درستی ارزیابی کند و بر اساس آن به آنها نزدیک شود. این اعدام‌ها، ظلم‌ها و دستگیری‌ها به ویژه برای زنان باید پایان یابد. بگذریم از این. با یک ارزیابی جدید، واقعاً باید یک تغییر و گام‌های آزادی‌خواهانه رخ دهد. این امر ایران را از هر نظر تقویت می‌کند. ما به عنوان جنبش آزادی کورد بر این عقیده هستیم. تضعیف نخواهد کرد، بلکه چنین اقدامی قطعاً ایران را از هر نظر تقویت خواهد کرد. بنابراین انتظار ما این است که فوراً جلوی این موارد اعدام‌واری گرفته شود. فراخوان ما برای این است. فراتر از آن، ما باید به حرف زنان گوش دهیم، باید جوانان را بشنویم و درک کنیم. آنها ستون‌های این جامعه هستند. آنها نیروهای نگهدارنده و اجرایی هستند. کاملاً ضروری است که تغییر، دگرگونی و نظم را مطابق آنچه آنها می‌خواهند توسعه دهیم. این ایران را ضعیف نمی‌کند، آن را تقویت و توسعه می‌دهد. ایران را قدرتی مبتنی بر جامعه می‌سازد و ایران را با تاریخش یکی می‌کند. تمام جریان‌های آزادی‌خواه، جنبش‌های آزادی‌خواه، جنبش‌های آزادی‌خواه زنان در طول تاریخ همیشه در ایران وجود داشته است. امروز اگر زنان ایرانی دو سال است که با ژن، ژیان، آزادی قیام کرده‌اند و با ژن، ژیان، آزادی خواهان آزادی شده‌اند و این همه دنیا را تحت تاثیر قرار داده‌اند، به این دلیل است که بر اساس آن تاریخ است. بنابراین ایران را نیز با تاریخ خود پیوند می‌دهد. ما امیدواریم و انتظار داریم که دولت جدید به سرعت تغییرات و اصلاحاتی را در مورد این مسائل ایجاد کند.