ارزیابیهای مراد کاراییلان
عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک) در ۲۶مین سال توطئه بینالمللی علیه رهبر آپو، برهه رهیافتی را که رهبر آپو قصد ایجاد آن را دارد و وقایع منطقهای حول شمال و شرق سوریه را در تلویزیون استرک تیوی ارزیابی کرد. مصاحبه مراد کاراییلان به شرح زیر است:
ما در آستانه رسیدن به ۲۶مین سالگرد توطئه بینالمللی هستیم. از تحولات اخیر نیز مشخص است که اینبار از سالهای گذشته متفاوت خواهد بود. نظر شما در این مورد چیست؟
در ابتدا توطئه بینالمللی ۱۵ فوریه را بهشدت محکوم میکنم. یاد تمامی آن فدائیانی را که با شعار «هیچکس نمیتواند خورشید ما را تاریک کند»، در شخص رفیق خلیل اورال و روژبین عرب گرامی میدارم. در مقابل یاد و خاطره آنان تعظیم میکنم. آنان بدن خود را در مقابل توطئه بینالمللی به گلولهای آتشین مبدل کرده و اینچنین نشان دادند که چگونه باید در مقابل توطئه دشمنان، ایستادگی و مبارزه کرد. ایستار آن فدائیان در مقابل توطئه، به چارچوب مبارزه علیه توطئه تبدیل شد. ۲۶ سال است که بر اساس این روح و روش در مقابل توطئه بینالمللی، مبارزهای وجود دارد. بیگمان توطئه بینالمللی از سوی نیروهای هژمونیک که میخواهند منطقه را از نو طراحی کنند انجام شد. آنان خط کورد آزاد که به پیشاهنگی رهبر آپو توسعه داده شد را در مقابل خود مانع دیدند و آن را برای منافع خود خطرناک دیدند. اینچنین این توطئه را عملی کردند. به شیوهای خارج از تمام حقوق جهانی، مفتضحانه و بیاخلاقانه، رهبر آپو را ربوده و به دولت ترکیه تحویل دادند. مطابق با تحقیقات انجام شده، این توطئه به پیشاهنگی آمریکا و با مشارکت ۳۴ دولت عملی شده است. برخی کمک کرده، برخی مطلع بوده، تعدادی راه را گشوده و بخشی دیگر هم به صورت فعال در آن مشارکت کردند. بیگمان هدف آنان از میان برداشتن خط رهبر آپو و جنبش آزادی بود. در واقع آنان میگفتند در مدت زمان کوتاهی جنبش پاکسازی خواهد شد. اما ایستادگی رهبر آپو در امرالی ۲۶ سال است که نه تنها مقاومتگرانه بلکه بزرگمنشانه و خلاقانه بوده و اینگونه توسعه یافت. پارادایم نوین را در آنجا ایجاد نموده و اینگونه به توطئه پاسخ داد. شهدای قهرمان، فداکاری عظیمی از خود نشان دادند. گریلاهای آزادیبخش کوردستان و خلق کوردستان ۲۶ سال است که برای آزادی رهبر آپو علیه توطئه مبارزه میکنند. قبل از همگان، یاد رفیق ویان سوران و تمام آن رفقا را گرامی میدارم. یعنی خلق کورد علیه این توطئه مبارزهای بسیار معنادار و مُصِرانه را انجام داد. پیرامون رهبر آپو به حلقهای از آتش مبدل شده و اینگونه توطئه را خنثی کردند. به همین صورت خط رهبر آپو از هر زمان دیگر قویتر است؛ بیش از پیش گسترش پیدا کرده و وسعت یافت. این نیز نشان میدهد که توطئه به نتیجه نرسیده است. اما توطئه هنوز ادامه دارد. وظیفه خنثی کردن آن هنوز در مقابل ما میباشد.
۱۳ و ۱۵ فوریه در عینحال ۱۰۰مین سالگرد قیام جبش شیخ سعید است. صد سال کامل میشود. باید این را نیز ارزیابی کرد. درواقع آن نیز با اخلالگری مواجه شد. توطئهای علیه آن عمل شد؛ هنوز به تمامی آماده نبودند که آن اخلالگری هم بهوجود آمد. از آن زمان تا کنون ۱۰۰ سال گذشت. امروزه مبارزه آزادی خلق کورد با مبارزه خود به سطح قابل قبولی در مواجه با توطئهها و تمام اخلاگریها دست یافته است. من به همین مناسبت، در شخص شیخ سعید یاد تمام انسانهایی که در این قیام به شهادت رسیدند را با احترام و قدردانی گرامی میدارم. یک ناحقی بزرگ علیه خلق کورد در منطقه خاورمیانه عملی شد. توطئه بزرگ به صورت اساسی در لوزان انجام شد. علیرغم اینکه خلق کورد، کهنترین خلق خاورمیانه بود، دارای فرهنگ و تاریخ بود، علیرم اینکه قول داده بودند جایگاهی سیاسی را نیز برای خلق کورد معین کنند، اما در لوزان کوردستان را به ۴ بخش تقسیم و انکار کردند. بدین صورت فلاکت صورت گرفت. توطئه ایجاد شد. از آن زمان تا کنون، جنبش آزادی خلق کورد در مقابل توطئهها، در مقابل حملات دشمنان، در مقابل سیاست انکار و نابودی، مقاومت میکند. این مقاومت نشان داد که این رفتار و برخوردها به ناحق بوده و حقارتی برعلیه خلق کورد میباشد. این خلق دارای چنین واقعیتی میباشد. اگر دارای چنین واقعیت تاریخی و فرهنگی نمیبود، این سطح از سیاست نابودگری تا به امروز به نتیجه دست مییافت. چرا به نتیجه نرسید، چون بنیادی وجود دارد. به همین خاطر هم ما امیدواریم، این نیروهای هژمونیک، به ویژه نیروهایی که در منطقه حاکم هستند و همیشه درباره آن محاسباتی دارند، از سیاست ضدیت با خلق کورد دست بردارند. یا میتوان گفت از سیاست عدم به رسمیت شناختن، انکار، نیست انگاشتن و روش توطئه دست بردارند و از خلق کورد عذرخواهی کنند. از اینکه خلق کورد به عنوان خلقی از منطقه بر روی این خاک آزادانه زندگی کند، جلوگیری نکنند و مانع نشوند.
مشخص است که خلق کورد امسال در کوردستان و خارج از کشور به صورت تودهای و گسترده، ۱۵ فوریه را محکوم میکند. در عینحال آزادی جسمانی رهبر آپو مطالبه میشود. شما در این باره چه میگویید؟
خلق ما ۲۶مین سالگرد توطئه بینالمللی و روز ۱۵ فوریه را به عنوان روزی سیاه عنوان میکند. رهبر آپو آن را به مثابه روز قتلعام شرح داد. در طول تاریخ، هم در زمان شیخ سعید و هم در زمان رهبر آپو، حملات قتلعامگرایانه علیه خلق عملی شدند. در نتیجه مبارزات، رهبر آپو امسال میخواهد روز سیاه به روز ظهوری نوین و به روز کارزار آزادی مبدل کند. روز سیاه را به روزی خوب، روزی سپید و روزی نوین مبدل کند که در آن آزادی به وجود بیاید. رهبر آپو اکنون چنین تدارکاتی را انجام میدهد. ما بر این باور هستیم که در این چارچوب در روز ۱۵ فوریه و با دادن فراخوان، کارزاری را که برای آن تدارکاتی دیده است، آغاز شود. این موضوعی بسیار مهم است. یعنی در واقع خلقمان نیز این همه سال است برای اینکه این روز را به روزی خوب، روشن و آزاد مبدل کنند، مبارزه میکنند. به همین علت خلقمان به ویژه امسال باید در خارج از میهن و داخل آن، در محکوم کردن توطئه بینالمللی مشارکت کند. برای اینکه این توطئه به تمامی از میان برداشته شود، نابود شده و راه آزادی گشوده شود، رهبر آپو قصد دارد این روز را به آغاز کارزاری نوین مبدل کند. کارزار نوین کارزار آزادی است، کارزار رهیافت است. باید خلق ما در این روز به صورتی نیرومندانه مشارکت کرده و موضع رهبر آپو را قویتر کند. ما از مطبوعات شنیدیم که در استراسبورگ یک تجمع بزرگ برگزار خواهد شد. خلقمان هر ساله در اینجا با وجود سرمای شدید گردهم آمده و اعتراض میکنند. امسال نیز باید بیش از پیش مشارکت باشد. هم در داخل میهن و هم در خارج از آن، باید روز ۱۵ فوریه را به روز قله مقاومت، به روز آغاز شکست توطئه بینالمللی، به روز آزادی، به روز خواهری-برادری خلقها و به روز آزادی و دمکراس مبدل کنیم. به همین خاطر لازم است در روز ۱۵ فوریه به صورتی ساده و پیش پا افتاده رفتار نکرد و به صورت تودهای مشارکت کرده و از آن پیشواز کرد تا واقعا این روز به آغاز روزی نوین مبدل شود.
در بیانیههای جنبش شما نیز مشخص شده است که شما گزینههای دیگری را هم دارید. آیا ممکن است راجع به آن گزینهها توضیح بدهید؟
خود من هم قبلا راجع به آن حرف زده بودم. برخی دیگر از رفقای مدیریت هم از آن بحث کرده بودند. بیگمان گزینههای ما اکنون از هر زمان دیگری بیشتر است. آنان چه هستند؟ قبل از هر چیز باید گفت دولت ترکیه برای اینکه ما را پاکسازی کند و ما را از دور خارج کند ۱۰ سال است که علیه ما جنگی بسیار وسیع انجام میدهد. در نتیجه آن شاید چند جا را اشغال کرده باشند. ما هم هزینه دادیم، اما نتوانستند ما را پاکسازی و تصفیه کنند. ما از سنگرهایمان و نیروی خود محافظت کردیم. در جنگ علیه داعش و در منطقه خاورمیانه، نیروی کوردها به منصه ظهور رسید. امروز دست کوردها بیش از هر زمان دیگر گشوده و نیرومند است. در ابتدا فلسطین و سپس در لبنان و سوریه فروپاشیهایی مثل رژیم بعث رخ داد، این نیز با خود دوران جدیدی را به وجود آورد. در منطقه در سطح تمام خاورمیانه، دوران جدید به وجود آمده است. مشخص است که در این دوران جدید، طراحی جدیدی نیز مورد بحث باشد. در اینجا به مثابه جنبش، گزینههایمان برای انتخاب بیش از پیش افزایش پیدا کردند. بدین صورت استراتژیهای مختلفی در رابطه با منطقه وجود دارند. طرفین وجود دارند. ما نیز یکی از طرفین هستیم. ما تنها سازمان یک بخش یا یک کشور نیستیم. ما امروزه در سطح تمام منطقه یک سازمان هستیم. به همین خاطر نیز گزینههای ما بسیارند. کسانی که قبلا خود را از ما دور میکردند امروزه میخواهند که با ما ارتباط داشته باشند و امکانات و فرصتهایی به وجود بیاورند. یعنی اکنون از جنبههای سیاسی و دیپلماتیک دارای فرصتهای بهتری هستیم. ما قصد نداریم در این امر مبالغه کنیم. به همین خاطر هم قصد نداریم به نیرویی خارجی تکیه کنیم. ما بر نیروی خود تکیه داریم. اما این هم یک فرصت و امکان است. نیروهایی که در منطقه استراتژیهایی را عملی کرده و مبارزه میکنند وجود دارند. در این چارچوب ما نیز یکی از طرفین هستیم. فرصت و امکانات سیاسی بیش از پیش افزایش یافتهاند.
در این ۳-۴ سال اخیر از جنبه تاکتیک، تغییرات و تحولات بسیاری در جنبش ما صورت گرفت. یعنی پیشرفت تاکتیکی ایجاد شد. قبلا تنها بر روی زمین میجنگیدیم. حتی سنگر هم نمیساختیم. گریلاهای این جنبش، هر روز در کوهستان بودند. جنگ ما اینچنین تنها بر روی زمین بود. ما این جنگ را به زیرزمین بردیم، جنگ زیرزمینی (جنگ در تونلهای جنگی). با مشارکت جوانان کورد در جنبش، باهوشترین انسانها در کوردستان و تلاشهای آن رفقا، رنجی طولانی مدت کشیده شد تا به ثمر بنشیند. از جنبه تکنولوژیک نیز پیشرفتهایی نوین ایجاد شدند. یعنی دولت ترکیه با به کارگیری امکانات ناتو میخواست تعادل جنگ را عوض کند. این امر در جنگ هم نقشیهایی را داشت. اما ما نیز اکنون در مقابل آن تکنیک مختص به خودمان را توسعه دادیم. اکنون پهپادهایی را که آنان درست کردند و بسیار آن را ستایش میکردند به تمامی به زباله مبدل کردیم. دیگر نمیتوانند موثرانه از آن علیه ما استفاده کنند. تنها یکی از آن مدلها را علیه ما به کار میگیرند که در ارتفاع بسیار زیادی به پرواز در میآید. تنها آن مدل از پهپاد را علیه ما به کار میگیرند. دیگر مدلهای پهپادشان از دور خارج شدند. مگر آنها را به دولتهایی که مطلع نیستند بفروشند؛ وگر نه دیگر زباله محسوب میشوند. ما اکنون در مقابل آن نیز تلاشهایی را انجام میدهیم و در مدت زمانی نزدیک در مقابل آن چارهایی به وجود خواهیم آورد و این داستان پهپادهایی که مردمان را به مرگ میرساند و قتلعام عملی میکند را به پایان میرسانیم. این امری ساده و پیشپا افتاده نیست. از سوی دیگر فرصت و امکانات تکنولوژیک ما نیز به وجود آمد که دیگر از راه دور به دشمن حمله کنیم. بدین صورت دشمن هواپیماهای خود را از آنکارا به پرواز در میآورد. ما قبلا بر روی زمین از مسافتی صد متری قصد جنگ با دشمن را داشتیم. این پیشرفتها تعادل را به هم زد. اکنون به چنان فرصت و امکاناتی دست یافتیم که دشمنان را بصورتی دوربرد مورد هدف قرار دهیم. اینچنین فرصتها و امکاناتی را در اختیار داریم. لازم نیست که این موارد را بسیار شرح دهم. قبلا هم در مورد آن حرف زده بودم. ما هم تاکتیک و هم تکنیک را به صورتی عمیق توسعه دادیم و بدین صورت به دکترین نوین جنگی رسیدیم. ما بر این باور هستیم که با دکترین جنگی نوینی که بدست آوردهایم به پیروزی برسیم. این نیز برای ما یک فرصت ساده و پیشپا افتاده نیست. دارای چنین امکانات و فرصتهایی هستیم تا مبارزه را بیش از پیش قویتر کنیم و به مثابه کارزاری نوین آن را پیروز گردانیم. فرصتهایی که از آنان بحث میکنیم از جنبههای سیاسی، نظامی، تاکتیکی و تکنیکی میباشند.
شما در سخنان خود نیز از آن بحث کردید. رهبر آپو میخواهد ۱۵ فوریه را به روز کارزاری جدید مبدل کند. این کارزار چیست و چگونه است؟
اینکه تمامی اینچنین مواردی به سطحی از موفقیت دست مییابند در نتیجه مقاومت و رنج است. رنج رهبر آپو بسیار معنا بخشیده است، ما شهدای بسیاری دادیم، هزینههای سنگینی را دادیم. قهرمانی شهدایمان و فداکاری خلق ما سطحی را با خود به وجود آورد. در نتیجه دست یافتن به این سطح بود که دولت ترکیه مجبور شد تا یکبار دیگر به سراغ ملاقات با رهبر آپو برود. قبلا هم رهبر آپو را به مثابه مخاطب شناخته بودند. اما انزوا و ایزولاسیون سنگینی را تحمیل میکرد ومیخواست هر چیزی را از خارج انجام دهد. اما پیشرفتهایی که به جود آمدند یکبار دیگر این زمینه را ایجاد کردند که به دنبال رهبر آپو بروند. رهبر آپو قبلا هم از سال ۱۹۹۳ به بعد دارای این نظر است که لازم است اتحاد خلق کورد و ترک به وجود بیاید. داخل مرزهای میثاق ملی برای اتحاد میان خلق کورد و ترک در سال ۱۹۱۹ یک توافق به وجود آمده است. بر اساس همین توافق بود که اساس و بنیاد جمهوری ترکیه ایجاد شد. اما پس از پیماننامه لوزان، دولت ترکیه از آن صیانت و حمایت نکرد. گفت تنها من حضور دارم و کوردها را انکار کرد. اینچنین بود که مرحله قتلعام در کوردستان اجرایی شد. اکنون نیز رهبر آپو میگوید: «ما باید اصلاح کنیم. بر اساس توافق کورد و ترک حاضریم رهیافت را به وجود آوریم.» زمانیکه رئیس مهپ دولت باغچلی در پارلمان سخنرانی کرد، گفت بگذارید اوجالان به پارلمان بیاید و سخنرانی کند. گفت بگذارید خلع سلاح کرده و سازمان خود را منحل اعلام کند. چنین حرفهایی زد. این حرکتی دیگر از دولت بود. در واقع پس از آن هم متوجه شدیم که هیئتهایی از دولت در امرالی ملاقاتهایی انجام دادهاند. رهبری قصد دارد این را ارزیابی کند. دوبار هیئت دم پارتی به امرالی رفت و ملاقات کرد. یکبار دیگر این هیئت با احزاب پارلمان دیدار کردند. در زندانها نیز با کسانی دیگر ملاقات داشتند. یعنی رنجی شایسته کشیدند. در نتیجه تمام اینها ما میبینیم که به صورت کلی نظر مثبتی وجود دارد. یعنی خلق دیگر درک میکند که باید رهیافت به وجود بیاید. چنین تابلوی مثبتی مشخص میشود. اما حکومت در این مورد دارای رفتار شفافی نیست. به صورت اساسی آن را دیدید، رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان چند بار سخنرانی کرد و گفت ما از فراخوان باغچلی حمایت میکنیم. چنین گفت، اما در عمل دقیقا برعکس آن کار میکند. یعنی نه برای اینکه دوران جدیدی به وجود بیاید یا مثل اینکه گفته شده است صلح ایجاد خواهد شد، یعنی صلح در میان خلق کورد و ترک به وجود میآید، در اینجا باید این را هم دید. پس در اینصورت جنگی وجود دارد. قبلا انکار میکردند. هر کسی چنین میگوید. خود اردوغان هم میگوید صلح به وجود بیاید هر کسی از آن استفاده خواهد کرد. خیلی خب، اما لازم است زبان هم مطابق آن باشد. عمل هم طبق صلح باشد. اما تمام این موارد کاملا برعکس هستند، مثلا در مرزهای باکور کوردستان از جرابلس تا طبقا، دولت ترکیه با تمام توان خود یک جبهه علیه کوردها را بکار میگیرد. یعنی این هواپیماها تا به این سطح کار میکنند، به تمامی از جیب ملت و زحمتکشها خرجشان داده میشود. در آنجا میجنگد، مسئله تنها سد تشرین نیست. به صورت سراسری جبههای وجود دارد و در این جهبه جنگ در جریان است. یکبار دیگر قیم، سیاست قیم. حملهای علیه اراده این خلق میباشد. تو به خلق میگویی که ما صلح را به وجود میآوریم و متحد میشویم. اما اراده را نقض کرده و زیرپا میگذاری. هر روز حملاتی برای دستگیری صورت میگیرند. هر روز علیه ما بمباران وجود دارد. حمله وجود دارد. نیروی ما و آنان در جاهای بسیاری تنها در مسافتی ۲۰۰-۳۰۰ متری میجنگند. هر روز ما به آنان شلیک میکنیم آنان هم به ما. علیرغم اینکه زمستان است این جنگ متوقف نشد. از این جوانب بیش از نرم شدن، بیشتر شدت بخشیدن به وجود آمده است. برای همین هم میتوان گفت، آکپ هنوز تصمیم نگرفته است. سیاست قتلعامگرایانه، کشتار و خشونتآمیز قبلی خود را ادامه میدهد.
تنها میگویند پکک خلع سلاح شود و از چیز دیگری بحث نمیکنند...
این مشکل ما نیست، مشکل آنهاست. آن کسانی که فراخوان دادند و گفتند که اوجالان بیاید و در پارلمان سخنرانی کند، باید تلاش کنند که گامهایی برداشته شود. یعنی مسئله مشخص است، دولت باغچلی خود به تنهایی این فراخوان را نداد. اینکه در پشت آن حکومت یا بخشی از حکومت وجود دارد را ما دقیقا نمیدانیم. اما مطمئنا به تنهایی نبوده است، بلکه حکومت است. حداقل بخشی از آن حکومت است. آنان مطابق با فراخوان خود حرکت کنند، میگوید راه برهه گشوده خواهد شد. کاری را که اکنون آکپ انجام میدهد، کار صلح نیست، بلکه جنگ است. قبل از هر چیزی مثلا باید زبان تغییر کند. جامعه کورد تاکنون بارها فریب داده شده است. به سیاستهای دولت ترکیه دیگر اعتماد ندارد. قبل از هر چیزی باید اطمینان داده شود و گامهایی که این اعتماد را ایجاد کند، برداشته شود. یعنی اگر این زبان، این اعمال و این تلاشها تغییر نکنند هیچ برههای به وجود نخواهد آمد. مسئولان آکپ همین اواخر یکبار دیگر از راه عمر چَلیک که سخنگوی آکپ است سخنرانی کردند. چیزهایی را بیان کردند. میگوید، بگذارید اوجالان فراخوان خلع سلاح بدهد. ما فرض کنیم که فراخوان هم داد، تنها با فراخوان این کار به پایان نمیرسد. این یک جنبش است، دهها هزار نفر نیروی مسلح دارد. این نیروی مسلح متشکل از کسانی نیست که بخاطر پول اسلحه بدست گرفته باشند و اینگونه با قطع حقوقشان به آنان گفت بروید به خانههای خودتان. آنان مسلحانی ایدئولوژیک هستند، باورمند هستند. دارای اعتقاد بوده و فدائی هستند. تا وقتی آن کسی که این ایدئولوژی را بنیانگذاری کرده، رهبر آپو، شخص خودش نیاید و با رفقا صحبت نکند، که حتی بصورت ویدئویی نیز این امر ممکن نمیباشد و اگر بصورتی مدام صحبت نکند، آنان چگونه قناعت پیدا خواهند کرد تا خلع سلاح شوند؟ من اکنون یکی از مسئولان این جنبش هستم. من به امور گریلاگری مشغول هستم و خودم هم یک گریلا هستم. ممکن نیست که اکنون فراخوان دهم بگویم خلع سلاح شوید. من هرگز نیز نخواهم گفت. همین حالا و امروز در منطقه زاپ در مسافتی ۲۰۰ متری سربازان دولت ترکیه و رفقای ما در مقابل یکدیگر میجنگند. من چگونه به او بگویم سلاح خود را بر زمین بگذار. من اصلا و ابدا چنین حقی را برای خود نمیبینم که چنین چیزی بگویم. یعنی لازم است شخص رهبر آپو بیاید. من باید این را نیز بگویم؛ برای تصمیم به خلع سلاح به اتخاذ تصمیمات سازمانی نیاز میباشد. حکم و تصمیم کنگره الزام آن است. مثلا باید کنگره پکک برگزار شود و چنین تصمیمی بگیرد. تمامی این کارها را تنها رهبر آپو میتواند انجام بدهد. رهبر آپو میتواند فراخوان کنگره بدهد، کنگره برگزار شود و با کنگره صبحت کند. حتی اگر بصورت حضوری نتواند بیاید نیز باید بارها صحبت کند. شما دیدید که فدائیان، آسیا علی و روژگَر هِلین هر کسی آنان را دید. در تصاویر هم دیده شدند چگونه با باور و ایدهای عظیم، چگونه مشتاقانه مثل اینکه میخواهند در یک رقص شرکت کنند، چنین عملیاتی را اجرایی کردند. چنین انسانهایی، انسانهایی دارای چنین ایستاری را نمیتوانی تنها با یک فراخوان قانع کنی. یعنی از جنبه ایدئولوژیک و فلسفی پایبندی و اعتقاد وجود دارد. به همین صورت رفقای ما، فدائیان این جنبش تا زمانیکه رهبر آپو آزاد نشود، خلع سلاح نخواهند شد. هرکسی میگوید انزوای تحمیلی از میان برداشته شود. اما این خود به تنهایی رهیافت نیست. باید رهبر آپو آزاد شود. دیگر مرحله آن فرا رسیده است. یعنی لازم است آزاد شود تا برهه پیشرفت کند. به جز رهبر آپو هیچکس دیگر نمیتواند این رفقا را به قناعت برساند تا خلع سلاح شوند. در ابتدا باید رهبر آپو آزاد شود و در جایی آزاد، چه از راه تکنولوژی چه از دیگر راهها، یا هیئتها در مورد این برهه کارهایی که لازم میبیند را انجام دهد. با وجود انزوای تحمیلی امرالی ممکن نیست که چنین چیزی عملی شود. یعنی فراخوانی سمبلیک مطمئنا قابل احترام میباشد. یک آغاز است، بسیار مهم است. اما پس از آن نیز باید اجرایی شود. مثلا در آغاز یک آتشبس لازم است. اگر چنین چیزی به وجود نیاید ما چگونه در اینجا خلع سلاح را مورد بحث قرار دهیم. هر روز از سلاح بر علیه ما استفاده میشود و به یُمن وجود سلاح است که از خود دفاع و حفاظت میکنیم. باید در ابتدا زمینه آن ایجاد شود. این زمینه چگونه ایجاد خواهد شد، بگذارید آتشبسی دو جانبه ایجاد شود. سپس زمین تغییر پیدا میکند. زمین صلح عملی میشود، کار و کنشهایی بر اساس اقناع کردن انجام شوند. اعتماد به وجود خواهد آمد، ما هم واقعا شیفته سلاح نیستیم. ما شیفته و عاشقان آزادی هستیم، عاشق آزادی و دمکراسی، حیاتی برابرانه میباشیم. ما برای همین امر است که زندگی خود را در میان گذاشتهایم. اگر این موارد عملی شوند، بیگمان در آن صورت سلاح نیز دیگر هیچ معنایی نخواهد داشت. به همین خاطر لازم است که هر کسی در این مورد درست رفتار کند. یعنی اینچنین با اعمال فشار و تهدید ممکن نخواهد بود، در چنین زمینهای ممکن نیست. ما حامی رهبر آپو هستیم و استراتژیک برخورد میکنیم. ما رفتاری تاکتیکی نداریم. این چیزی مثل انتخابات است. این چیزی برای خلقهاست، دهها برابر ارزشمند است، شایسته است. این موردی استراتژیک است. برای این مقصود هم باید در ترکیه رهبر و لیدر وجود داشته باشد. مال ما وجود دارد، آن رهبر آپو است. لازم است در مقابل وی نیز کسی دیگر وجود داشته باشد. مسئله را در میان بگذارد و به راهحل برساند. این مسئله تنها مربوط به پکک و دولت ترکیه نیست. ما ادامه دهنده راه شیخ سعید هستیم. ما ادامه دهنده راه سیدرضا هستیم. ما ادامه دهنده راه رِندیخان علی یونس هستیم...
این آرمان، آرمانی صدها ساله است. در واقع اگر مسئله کوچگیری را حساب نکنیم چون در آن مورد راهحل درست شد، در مجلس با یکدیگر به توافق رسیدند. یعنی اگر از آغاز جنبش شیخ سعید تا کنون حساب کنیم؛ در صد سالگی آن در باکور کوردستان در مقابل جمهوری ترکیه هستیم. ما میخواهیم یک دادرسی صدساله را به رهیافت برسانیم. این نیز برای توافق میان کورد و ترک ممکن میباشد. این یک امر تاکتیکی نیست، استراتژیک است. ما در چنین سطحی با آن برخورد میکنیم. اگر دولت ترکیه به همین شکل با برهه رفتار کند، ما بر این باور هستیم که یک رهیافت ماندگار به وجود خواهد آمد و در اینصورت دورانی نوین در ترکیه به وجود خواهد آمد. اما برای آن باید موضعهای موجود تغییر کنند. یعنی ما از جانب خود در این مورد کاملا شفاف هستیم. بگذارید آنان در میان خودشان گفتگو کنند و به شفافیت برسند. اینطور نمیشود که هم جنگ را توسعه بدهند و هم بگویند بیا صلح را به وجد آوریم. جنگ و صلح همراه هم ممکن نیست، یا جنگ یا صلح. باید دولت ترکیه تصمیم بگیرد.
ادامه دارد...