کردستان و مسئله کرد در مرحلهای حساس و تاریخی قرار دارد ـ فواد بریتان
کردستان و مسئله کرد در مرحلهای حساس و تاریخی قرار دارد ـ فواد بریتان
کردستان و مسئله کرد در مرحلهای حساس و تاریخی قرار دارد ـ فواد بریتان
در روزهاي اخير شاهد تشديد حملات داعش به روژئاواي کوردستان بهويژه شهر کوباني هستيم. نکتهي شايان دقت و توجه اين است که اين حملات مصادف با بايکوتنمودن آغاز سال تحصيلي در مدارس از سوي جنبش آزاديخواهي خلق کورد در شمال کردستان و نيز تلاش سازماندهیتر برای رسيدن به خواستهای برحقشان بود. کوردها در شمال کوردستان سالهاست براي احقاق حق آموزش به زبان مادريشان و به رسميتشناساندن زبان کوردي در ترکيه در تلاشاند. حملات وحشيانهي داعش به کوباني، وضعيت را به تمامي تغيير داده و نظر افکار عمومي را به سوي خود جلب نموده است. در همان روزي که خلق كورد رفتن فرزندان خويش به مدارس را بايکوت نموده، حملات داعش در برابر کوردها نيز شدت بيشتري به خود گرفته و در همين راستای نيز مقاومت سرتاسري خلقمان بر ضد نيروهاي فاشيست داعش نيز وارد مرحلهاي تازه گرديد. بدون ترديد اين حملات داعش، نمي تواند تصادفي بوده و در واقع گوياي اين واقعيت است كه برنامه حمله به کوردها و اجراييشدن آن از يک مرکز و يك اتاق فكر مشترك، طرحريزي ميگردد. يورشهاي وحشيانهي داعش به شهر کوباني، هم پاسخي به مطالبهي آموزش به زبان مادري كوردها بوده و هم نشاندهندهي ذهنيت انکارگرانهي تمامي نيروهاي منطقه بهويژه دولتهاي جهاني درگير در بحران منطقهاي است. در همين راستا سكوت تمامی نيروهای منطقه و جهانی در برابر اعمال جنايتکارانهي داعش در كوردستان خود گوياي اين واقعيت است. يورشهاي داعش نيز منافع تركيه و همپيمانان اين كشور را تأمين مينمايد.
مبارزهي آزاديخواهي خلقمان ديگر وارد مرحلهاي شده که هر عمل و موقعيت آن مستقيما بر روي ديگر مناطق کوردستان تاثير ميگذارد. به همين سبب دولتهاي اشغالگر كوردستان تصميم گرفتهاند که از بروز هر گونه تحولاتي که به نفع کردها بوده و آنان را به سوي موفقيت و پيروزي سوق دهد، جلوگيري نمايند. استفاده از مهرهي تبهکاري چون داعش در برابر خلقمان که خواستار ايجاد جامعهاي آزاد، يکسان و دموکراتيکاند، نيز در همين راستا ميباشد. گسيلدادن داعش به كوردستان و فراهمآوردن هر گونه امكان و فرصتي برايشان كه بتوانند به اهداف شوم خود برسند، نميتواند يك مورد سطحي و بدون برنامهريزي قبلي باشد. سازماندهي، آموزش و كمكهاي تسليحاتي و لجستيكي به داعش تنها با هدف درهمشكستن ارادهي مقاومت و تضعيف جنبش آزاديخواهي خلقمان صورت ميگيرد.
ملت كورد ميبايست اين وضعيت را به خوبي تحليل نموده و بدون توجه به مرزهاي ساختگي دولتها، به فرياد خلقمان در کوباني برسند. کوردها بايستي تنها به نيروي خود تكيه نموده و با اعتماد به نيروي ذاتي خود در پيشبرد اتحاد و همبستگي بيش از پيش مبارزه نمايند.
در حقيقت دستيابي خلق در روژئاواي كوردستان به خودمديريتي دموكراتيك و ايجاد جامعهي آزاد، نويدبخش دستيابي تمامي كوردها در ديگر مناطق كوردستان به اين مهم است. با نگاهي به حملات داعش از ابتداي ظهور تا به امروز، به اين واقعيت پي ميبريم كه داعش، نه تنها ضد مبارزات کردها بلکه ضد انقلاب دموكراتيك تمامي خلقها و ملتهاي موجود در خاورميانه نيز ميباشد. در اين راه نيز برآنند تا تمامي ارزشهاي انساني و اجتماعي خلقها و به ويژه خلق كورد را به انحا مختلف از بين ببرند. تجاوز اين گروه در حملات خود به شهرهاي شنگال، مخمور و كوباني نمود عيني و عمق تجاوزات آنها را نشان ميدهد. اگر چه امروزه شاهد هياهوي دولتهاي اروپايي و بهويژه آمريکا در زمينهي مقابله با داعش هستيم، اما در واقع مساله چيز ديگري است. در واقع هدف اصلي آنها تضعيف نيروهاي اجتماعي و جنبشهاي مردمي به ويژه جنبش آزاديخواهي ملت كورد است. ابزاري همچون داعش ميتواند آنها را در دستيابي به اين هدف نزديك سازد. اگر هياهوهاي رسانهاي غرب و به ويژه آمريكا از ميان بردن داعش را موضوع بحث سياستهاي خود قرار دادهاند، چرا در نسلكشي اين گروه در شنگال هيچ واكنشي نشان نداده و اينك نيز در انتظار درهمشكستن مقاومت خلق كوباني هستند. سياستهاي دوگانهي نيروهاي سلطهطلب موجود در منطقه در موضوع تقويت و يا ازميانبردن داعش، بهخوبي از نگرش ابزاري آنها به داعش حکايت دارد.
روزانه نيروهاي بسياري عنوان ميدارند که ما حاضريم به هر کس که ضد داعش ميجنگد، کمک تسليحاتي کنيم اما تا به حال، به کوردهايي که بر ضد داعش روزهاست در نبردي قهرمانانهاند هيچ کمکي انجام نگرفته است. تعريف آنها از کورد کدام است هنوز معلوم نيست؟ آيا منظور همان کوردهايي است که هماکنون در جبهههاي مقاومت در شنگال و بهويژه کوباني در حال نبرداند يا کوردهاي نشسته بر مسند قدرت که حاضر به حفاظت از شهرهاي کوردستان و کوردهاي ساکن در اقليم نبوده و بهراحتي در آغاز حملات داعش به عمق کوردستان عقبنشيني نمودند. عوامفريبي نيروهاي همپيمان جهاني در موضوع داعش، تنها در خدمت سياستهايي است که در آينده در راستاي سياستهاي جهاني و اهداف استراتژيک آنها قرار گيرد. بدون شک سرنوشت ملتها در اين برنامه و سياست در اولويت نبوده و اين اهداف سياسي و اقتصادي نظام سرمايهداري است که تعيينکننده است. مطالبات دموکراسيخواهي خلقهاي موجود در خاورميانه ميتواند به عنوان تهديدآميزترين مقوله براي اهداف نيروهاي سلطهي جهاني به شمار آيد. اين خواستهها و مطالبات دموکراتيک خلقها نيازمند بيداري و وجود مدلي آلترناتيو در منطقه است. بدون ترديد جنبش آزاديخواهي خلق کورد که حاصل بيداري اين ملت است و نمود عيني آن در روژئاواي کوردستان به روشني ديده ميشود، مدلي براي ديگر خلقهاي موجود در جغرافياي خاورميانه به شمار ميرود. اين موضوع به هيچ وجه براي نظام سلطهي جهاني و بهويژه نظام سرمايهداري که تحقق اهدافش بر مبناي تضعيف دموکراسيخواهي خلقهاست، قابل قبول نبوده و مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت. حجم عظيم حملات و يورشها بر انقلاب مردمي روژئاواي کوردستان از ابتداي تأسيس تا به امروز نيز به همين دليل است. بر همين مبناست که ميخواهند با ايجاد سيستمي بحراني و ناهمگون تمامي خاورميانه را به جانهم انداخته، و بيش از بيش بافت فرهنگي خاورميانه دچار تخريب گردانند تا طلب استغاثهي مردم از نيروهاي استعمارگر و سرمايهدار شرقي و غربي بيشتر شود. تبديل کوردها به نيروي دمکراتيک و دگرگونيساز در عرصهي سياسي خاورميانه هم براي دولتهاي اشغالگر منطقهاي و هم براي نظام سلطهي جهاني به عنوان خطر و تهديد به شمار ميرود.
بنابراين حملات داعش به کوردستان حمله به دستاورد ذهني و هويت آزاد کورد است. اگر امروز شهرهاي شنگال و کوباني در رأس حملات نيروي تروريستي قرار دارند، رسالت دفاع از ارزشهاي دموکراتيک خلق بر دوش تمامي خلق در هر تمامي مناطق کوردستان است. چرا که تنها دفاعي سرتاسري، همآهنگ و ايستاري شکوهمند ميتواند، پيروزي را براي خلق به ارمغان آورد. امروزه کوباني از خود تصوير يک قرباني منفعل و در دم سرکوب شده را ارائه نداده است، برعکس کوباني گوياي خيزشي آرام و مداوم است، يعني عنصر زمان و تداوم است که هستهي اصلي مبارزه و مقاومت کوبانيان را برميسازد. کوباني زمان مقاومت را تداوم ميبخشد وبا وفاداري به رخدادهاي گذشته تصوير لحظهاي از انقلاب و قدرت مردم را نمايان میسازد و نشان ميدهد که مقاومت همواره نيازمند تأکيد و تداوم و کنش و تفکر برخواسته از آن است.
در کوباني سياستي کهپيرو ميگردد از نوع سياست راديکال بوده اما نه از نوع سياستی که تنها محکوم میکند بلکه از آن نوعي است که از محکومکردنِ صرف به مقاومت پايدار گذر کرده و خود به خلق امر نو ميپردازد، خلق شکلي ديگر از حيات جمعي. آنچه در کوباني رُخ ميدهد، فراتر از هرگونه مقاومت صرف يا موقتيست، سياست راديکال کوبانيان تلاشيست درجهت ساختن شکل جديدي از زندگي جمعي. مبارزهي کوباني خود مفهوم سياست و مبارزهجويي را متحول و از نو تعريف ميکند. پس اين نام مردم است که در کوباني مقاومت ميکند.
هر کس بايستي به خوبي اين را درک نمايد که فراخوان براي دفاع از کوباني دفاع از يکي از شهرهاي کوردستان در روژئاواي ميهن نيست، بلکه دفاع از هويت آزاد و دمکراتيک تمامي خلق کورد و ساير خلقهاي ساکن در کوردستان و خاورميانه است. اين وظيفهي تمامي خلقمان در کوردستان و تمامي احزاب کوردي به ويژه احزاب شرق کوردستان است. در اين وضعيت هر کس بايستي عملا وارد عرصهي مقاومت در کوباني گردد. امروزه بيش از هر زماني ديگر اهميت وجود مکانيزم اتحاد و اشتراک کوردها در شرق کردستان احساس ميگردد.
شعار اساسي اين مرحله «مقاومتي همه جانبه برای رسيدن به حياتي آزاد و دمکراتيک» بوده که ميبايست تمامي جوانان با تمام نيرو و توان خويش به فعاليت بپردازند و موفقيت و پيروزي را هدفي عظيم و ارزشمند به شمار آورند. ديگر گفتن اين جملات، که من نمي توانم يا اينکه ميخواهم کار ديگري انجام دهم، صحيح نخواهد بود. تمامي جوانان بايستي براي شکلدادن به ارتش گريلايي تلاش نمايند و با مشارکت همه جانبهي خود از شرف و ناموس خود که همانا آزادي آب و خاک کوردستان ميباشد، دفاع نمايند.
در اين مقطع و در اين شرايط بسيار حساس هر کس بايستي براي دفاع از کوباني تلاش نمايد. ديگر خلقمان در عمل نشان دادهاند که به گونهاي عطشناک ارزشهاي انقلابي و شيوههاي حيات آزاد را که مملو از اخلاق و زيبايي است را پذيرفته است و آن را ملکهي ذهن و دل خود نمودهاست. بدين نحو خود را از بوي متعفن تهوع مدرنيتهي کاپيتاليستي که همان داعش و ذهنيت نشات گرفته از آن ميباشد، دور نگه داشته است. بر ما است که با مبنا قراردادن ارزشهاي دمکراتيک و انساني که همسو با طبيعت اجتماعي ما ميباشد، در پروسهي انقلاب خلقي مشارکت نموده و تمامي جامعه را نيز از آن بهرهمند گردانيم.