کودار: روش پلیسی و میلیتاریستی، خیزش جامعه انقلابی را کنترل نخواهدکرد
"حملات شیمیایی به مدارس که کانون خیزشاند، ترس رژیم از اوجگیری حضور مجدد در خیابانها را نشان میدهد."
"حملات شیمیایی به مدارس که کانون خیزشاند، ترس رژیم از اوجگیری حضور مجدد در خیابانها را نشان میدهد."
جامعه دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان(کودار) درباره اوضاع کنونی جامعه ایران و بایدها و نبایدها و احتمالات پیش روی آن یک تحلیل سیاسی ارائه داد. کودار با اشاره به فرصت تغییری که قیامهای سراسری و مداوم جامعه در پیشروی آن قرار داده اعلام کرده که اگر ایران این فرصت را از دست دهد، تاوان آن را بصورت فجایع جنگ و بحران مدام در آینده تحمل خواهد کرد و تاکید کرده است: کودار نیز که برای نخستین بار بعنوان سیستم متعلق به جامعه ظهور کرده، بر شانس پیروزی انقلاب افزوده است. این انقلاب با اتحاد جامعه و نیروهای دمکراتیک ادامه خواهد یافت.
متن کامل تحلیل سیاسی کودار بدین صورت است:
به دنبال آغاز خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی»، ایران از هر لحاظ وارد دورهای پرتلاطمتر شده است و بحرانهای اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیکی و اجتماعی – اکولوژیک به درجات حادتری رسیدهاند. نظام حاکم دیکتاتوری ایران هیچگاه به این اندازه با بحرانهای اقتصادی – سیاسی، سلب مشروعیت ایدئولوژیک و مبارزه گسترده جامعه مدنی روبرو نگشته، نظام دچار کائوس گشته است! کل ایران مابین نظم سابق چهاردههای و وقوع انقلاب قرارگرفتهاست. در این وضعیت بینابینی نیز تمامی حوزههای دولتی نظام و عرصههای مدنی اجتماع با بحرانهایی روبرو شدهاند که اگر به همین منوال تداوم یابد، در بسیاری مسایل جبران آسیبها امکانناپذیرخواهدشد. جامعه مدنی نیز بخاطر احساس خطر بزرگ به میدان سرازیر شده و اگر جامعه خود کمر همت به حل مسایل بحرانی موجود نبندد، کل ایران با ملیتها، طبقات، اقشار و تودههایش تاوان پس خواهند داد. بزرگترین خطر در شرایط کنونی، رویارویی جامعه، زن و محیطزیست با روند قهقرا و نابودی تدریجی است. نظام دیکتاتوری مرکزی نیز سعی میکند با توسل به زور و سرکوب وضعیت در همه حوزهها و ابعاد را به حالت سابق بازگرداند اما تاکنون نتوانسته قدرت آن را نشان دهد. به همین دلیل نظام ایدئولوژیک و تئوکراتیک از حالت گفتمانی فریبدهنده سابق به وضعیت یک نظام پلیسی زورمدار برای حفظ بقا مبدل شده که جامعه نشان داده تاب تحمل این وضعیت اضطراری نوین را ندارد. بنابراین خیزشها و نارضایتیها در مسیر تغییر چه کوتاهمدت و چه درازمدت ادامه خواهدیافت.
کسی نمیتواند از مقوله قرارگرفتن جامعه ایران و روژهلات کوردستان در مسیر تغییر و تحول بنیادین حاشا کند. توسل نظام حاکمیت به فشار و سرکوب پلیسی – امنیتی هم راهحل همیشگی نخواهدبود. بالاخره این فشارها در زمانی و جایی معین که بحرانها در نقطه انفجار قرارگیرند، متوقف خواهدشد. به دلیل اینکه جامعه مشروعیت ایدئولوژیک و مسئولیت سیاسی را از نظام حاکم و دولت سلب نموده، نظام امروز با خود را ناچار میبیند که تنها راه حفظ بقا را برقراری روش پلیسی کنترل جامعه بداند. مسئله تقلیلدادن خیزش انقلابی به مقوله حجاب امری ساختگی از سوی رژیم است، برای جامعه خیزشگر، حجاب فقط یک جزء از مطالبات متعدد است نه همه مطالبات. حال که خیزش خیابانی وارد فاز دیگری از ابراز نارضایتی شده، تندروها دچار توهم خالیشدن میدان از سوی خیزشگران شدهاند لذا به میل خود بیمحابا به حمله شیمیایی در مدارس و بازداشتها و محاکمات ظالمانه دست میزنند. جامعه را بیش از سابق ملیتاریستیکردهاند اما بازهم این راهکار رژیم پاسخگو نبوده. «جامعه دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان(کودار)» این حملات را شدیدا محکوم و از اعتصاب بازاریان و اعتراضات اصناف مدنی کارگران و کارمندان حمایت میکند.
حملات شیمیایی برای تنبیه جوانان بعنوان دینامیک خیزش انقلابی، چهرهای داعشی از جمهوری ولایی تندرو و ظالم را به جامعه انقلابی نشان داده. حملات شیمیایی، واکنش رژیم حاکم به پایاننیافتن کامل خیزش خیابانی است. جامعه بطور اساسی در مسیر تمرین انقلاب و آگاهییابی بیشتر و تجهیز خود به مصالح اساسی برای ایجاد تغییر و تحول ساختارین، قرارگرفته که موجب هراس و دستپاچگی رژیم گشته. با بازگشایی مدارس پس از تعطیلات نوروزی، مجددا حملات شیمیایی به مدارس که کانون خیزش هستند، ترس رژیم از اوجگیری مجدد حضورخیابانی را نشان میدهد. نبرد خیابانی بازهم در سقز شکل گرفت و بازهم بازار دست به اعتصاب زد و اثبات شد که جامعه حاضر به تسلیمپذیری نیست. حملات شیمیایی درواقع اعلام جنگ رژیم علیه جامعه با برقراری وضعیت فعال میلیتاریستی است. بعبارتی واکنش رژیم به تمرین انقلابی جامعه برای ایجاد تحول ساختاری میباشد. از مناطق بومی گرفته تا کلانشهرها نارضایتیها، اعتصابات و تجمعات اعتراضی فروکش نکرده. هم جامعه و هم بخش کثیری از اپوزیسیون خواهان واردشدن ایران به مرحله جنگ نیستند لذا واردشدن از دریچه ذهنیتی، آگاهسازی و رهیافتهای دمکراتیک را ولو طولانیمدتتر باشد، ترجیح دادهاند. جامعه شدیدا مشغول آمادهسازی خود برای پذیرش تحولات بنیادین است و این ارزشمندمیباشد.
در اوضاع کنونی، رژیم سعی میکند در داخل با روش دولت پلیسی به سرکوب و کنترل جامعه انقلابی تحولخواه بپردازد و در خارج هم با توافقات دیپلماتیک با برخی دول و قدرتهای بینالمللی، خود را مشروع و قدرتمند جلوهدهد. این بازی داخلی و خارجی را طوری به پیشمیبرد که انگار نه جامعه ایران قادر به سرنگونی حاکمیت دیکتاتوری است و نه جامعه جهانی آماده ایجاد تحول. مسلما جامعه ایران با جوامع و کشورهای عربی تفاوت بسیار زیادی دارد زیرا این جامعه مجبور نیست همانند افغانستان، عراق و سوریه یا برخی کشورهای دیگر منطقه خود را درگیر راهکار نظامی و جنگ داخلی سازد تا انقلاب را تحقق بخشد. جامعه ایران و روژهلات کوردستان قادر است با توسل به راهکار خیزش دمکراتیک مبتنی بر دفاع مشروع، تغییر را ممکن سازد. بنابراین جامعه مدنی لازم است خود اقدام نماید و به اخذ تدابیر دفاع مشروع و ذاتی اجتماعی علیه حملات شیمیایی، نظام دیکتاتوری و بحرانهای تحمیلشده، دست زند و فعالانهتر وارد عمل شود.
در اوضاع کنونی، اپوزیسیون راستگرای خارج از کشور با عوامفریبی به قدرت اجتماعی اعتنا و باورندارد لذا به قدرت سرنگونکننده دول هژمونی جهانی و لابیگری دلخوش کرده. اپوزیسیون چپگرا و دمکراتیک نیز در حاشیه مانده و توان بازگشت به دامان جامعه خیزشگر را ندارد. بنابراین چون جامعه توانمند و مجهز به آگاهی و عمل انقلابی در جریان انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» گشته، بایستی خود به حل مسایل اقدام نماید. چهبسا حمایت روشنفکران، نیروهای دمکراتیک و بخش دمکراتیک و فعال اپوزیسیون ایرانی و کوردی در این کارزار پاسخگو خواهدشد.
اپوزیسیون کوردی، حامی خیزشهای خیابانی بوده و همچنان حامی باقی خواهدماند. بارزبودن خصیصه دمکراتیک در اپوزیسیون کوردی شانسی بزرگ برای کل ایران است. از دست رفتن این شانس، شدیدترین آسیبها را به خیزش انقلابی ایران خواهد زد. امروز کانونیت خیزشها به انحصار هیچ حزب، جریان اپوزیسیون و یا ملیتی خاص درنیامده است لذا هریک از کورد، بلوچ، آذری و سایر ملیتها یک کانون بزرگ خیزشی و انقلابی گشتهاند که با مطالبه نظام دمکراتیک غیرمتمرکز، دست جامعه خیزشگر را قوی ساختهاند. اگر ایران این فرصت را از دست دهد، تاوان آن را بصورت فجایع جنگ و بحران مدام در آینده تحمل خواهد کرد. نقش دمکراتیک ملیتها به طرزی بیسابقه و امیدبخش بارزتر گشته و آینده ایران را رقم خواهدزد. کودار نیز که برای نخستین بار بعنوان سیستم متعلق به جامعه ظهور کرده، بر شانس پیروزی انقلاب افزوده است. این انقلاب با اتحاد جامعه و نیروهای دمکراتیک ادامه خواهد یافت.