لیلا گوون: ما باید روحیه قیام را توسعه دهیم
لیلا گوون، سیاستمدار زندانی، گفت که پایان دادن به انزوای اوجالان کافی نیست، او باید از نظر جسمانی آزاد شود و گفت: «ما به روحیه قیامهایی نیاز داریم که از دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ روی داد.»
لیلا گوون، سیاستمدار زندانی، گفت که پایان دادن به انزوای اوجالان کافی نیست، او باید از نظر جسمانی آزاد شود و گفت: «ما به روحیه قیامهایی نیاز داریم که از دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ روی داد.»
لیلا گوون، رئیس مشترک زندانی کنگره جامعه دموکراتیک (کجد) که در زندان زنان سینجان آنکارا به سر میبرد، با رادیو «دَنگه گَل» (صدای خلق) صحبت کرد.
گوون با بیان اینکه مردم باید توطئه بینالمللی را به درستی درک کنند، گفت: «اگرچه خلق کورد و رهبر ما این توطئه را خنثی کردند، اما شرایط اسارت همچنان ادامه دارد. در زمانی که مسئله کوردها در صحنه جهانی قرار داشت و باید مبارزه مؤثرتری بر مبنای دموکراتیک و قانونی انجام میشد، به عنوان رئیس مشترک کجد، سعی کردم کاری انجام دهم. اما حزب عدالت و توسعه به بهانه کودتا، ترور دولتی را در کوردستان انجام داد. در دوران اسارت ۲۴ ساله رهبر ما، ۲۲ سال آن در دوره حزب عدالت و توسعه به پایان رسید. ما از فردی مانند اردوغان از یک مستبد ظالم، منافق، شوونیست و فاشیست در جامعه عمومی انتظار رویکرد دموکراتیک را نداشتیم. اما این یک وضعیت بسیار ویژه است که حتی خلقهای قانونی که به آنها حقوق داده شده است، رهبر ما را به رسمیت نمیشناسند. سلب حقوقی که در سالهای گذشته بارها روی داده است، اکنون به انزوای کامل تبدیل شده است. حزب عدالت و توسعه میدانست که این یک بازی خطرناک است،اما در عین حال وفاداری مردم ما به رهبرشان را محک زد.»
سکوت بزرگی در مقابل حملات حاکم بود!
گوون در ادامه سخنان خود درباره دستگیری خود صحبت کرد و ادامه داد: «من شکنجه انزوا را نپذیرفتم. داشتم به این فکر میکردم که در این فضایی که هر که دهان باز میکرد دستگیر میشد و سکوت بزرگی حاکم میشد، کار جدیدی انجام دهم. من میخواستم در این محل مقاومت که رفقا سکینه و کمال در آن نگهداری میشدند، جرقه یک اقدام معنادار باشم. این اولین فریاد میلیونها نفر بود. میخواستم به همه اطلاع دهم که رهبر خلق را نمیتوان ساکت کرد.
امروز که به آن دوره نگاه میکنم، آرزو میکنم کاش نه تنها رفع انزوا، بلکه آزادی رهبری را نیز هدف قرار میدادیم. به نظر من، ما به عنوان ۵۰ سیاستمدار کورد و هزاران زندانی اگر فعالیتهایمان را برای آزادی انجام میدادیم بسیار معنادارتر بود. البته شنیدن صدای رهبر ما به دلیل فداکاریهای آن جریان که هزینههای زیادی را نیز به همراه داشت، مهم بود، اما اینکه فردی که نماینده رهبری میلیونها انسان است همچنان زندانی شود، قابل قبول نیست.»
من میخواستم بخشی از هزینه انزوا باشم
لیلا گوون درباره اعتصاب غذای خود گفت: «هدف من این بود که بار جوانانمان را که در همه میدانهای مبارزه، مبارزه میکنند، تقسیم کنم. میخواستم بخشی از هزینه انزوا باشم. با این حال، این اتفاق نیفتاد. با مشارکت هزاران رفیق در راهی که به تنهایی تعیین کردم، من را تنها نگذاشتند. در اولین هدفم موفق نشدم. مسئولیت هر رفیقی که اعتصاب میکرد حالا بر دوش من بود. امیدوار بودم هیچ اتفاقی برای آنها نیفتد. در حالی که قلبم در کف دستم بود راهم را ادامه دادم. دومین ویرانی بزرگ را در عملیات فدایی رفقا زولکوف و آیتن تجربه کردم. هر شهید انزوا بخشی از قلبم را میگرفت.
در مقابل این شهدا دیگر نمیخواستم زنده بمانم. رفقا زولکوف، ، آیتن، زهرا، محسوم، سیراچ، مدیا، یونجا و دو تن از رفقای ما از اروپا جان خود را فدای رهبر ما کردند. با احترام و سپاس از آنها تا آخرین نفسم یاد خواهم کرد. باید برای رهبری آزاد، که هدف شهدای انزوا بود مبارزه قویتری میکردم. شرایط بسیار سختی بود، اما باید موضعگیری شایستهای نشان میدادم.»
لیلا گوون، رئیس مشترک کجد، شکنجه انزوا را ادامه توطئه بینالمللی دانست و ادامه داد: «ما باور نمیکردیم که این انزوایی که از جزیره امرالی شروع شد و به همه زندانها سرایت کرد، به همه بخشهای زندگی نیز سرایت کند. ما نتوانستیم به اندازه کافی روشن کنیم که رویکرد به رهبری خلق کورد اساساً رویکرد به کل مردم کورد است.
راه حلهای رادیکال مورد نیاز است
ما باید به درستی برنامهریزی کنیم و خواستههای ملموس و واقع بینانه داشته باشیم. از این نظر، من فکر میکنم کارزار «آزادی برای رهبری، موقعیت برای کوردستان» که در خارج از کشور آغاز شد، شروع بسیار مهمی است. همانطور که همه ما به تجربه آموختهایم، هیچ شانسی برای موفقیت بدون معیارهای اجتماعی وجود ندارد. واضح است که ما در این زمینه به راه حلهای رادیکال نیاز داریم.»
لیلا گوون سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: «ما نباید فراموش کنیم که این روزها به چه فرصتهایی رسیدهایم. شهدای ما سارا، کمال، خیری، فکری، سما، مظلوم، زولکوف و آیتن مقاومت را به یکدیگر رسانده و ما را به این مرحله رساندند. رهبر ما و سه رفیقش ۲۴ سال است که با وجود انزوای شدید مقاومت میکنند. بنابراین آنچه ما نیاز داریم احیای روحیه قیامهای دهه ۹۰ تا ۲۰۰۰ است. البته شرایط یکسان نیست. ولی این غیر ممکن نیست. چون هدف ما مردم ماست. این مردمی که جان و مال و همه چیز خود را فدای این مبارزه کردند از این پس با تمام توان به این کار ادامه خواهند داد. اگر رابطه ما با مردممان صمیمانه باشد، موفق میشویم. مبارزه ما بیش از هر زمان دیگری به پیروزی نزدیک است. واضح است که این روند مواضع همراه با تردید، بی اثر و خودسرانه را نمیپذیرد. به همین دلیل باید بهتر کار کنیم و مبارزه کنیم. همه باید روی دیوار روبروی خود با حروف بزرگ بنویسند. در امرالی انزوا وجود دارد. در زندانها اعتصاب غذا وجود دارد. آن وقت فراموش نمیکنیم که هر ثانیه مهم است.»