بخاطر اینکه مسئله کرد دارای کاراکتری بینالدولی است, همه مقولهها و تحولات به میانآمده در ارتباط با آن هم بینالدولی خواهد بود. بویژه دولتهای اشغالگر خاک کردستان بصورت مستقیم با مسئله کرد در ارتباط هستند. یکی از این دولتها ایران است. پس از آغاز مرحله امرالی و تلاشهای صلحآمیز در شمال کردستان, همه نگاهها به دولت ایران و مواضع آن دولت معطوف شد. نه تنها کردها, بلکه قدرتهای بینالمللی هم به این امر توجه میکنند. ایران دارای چه مواضعی است و چه کاری از دستش برمیآید؟ ما تلاش میکنیم در این مقال به این پرسشها پاسخ دهیم.
چارهیابی مسئله کورد در شمال کوردستان و بعبارتی تغییر سیستم دولت ترکیه و به رسمیتشناختن حقوق و هویت کوردها در این بخش از کردستان به معنای نابودی پیمان لوزان است, چه بسا در جنوب کردستان هم کردها از جایگاه سیاسی مهمی برخوردارند.
در غرب کردستان خودمدیریتی کردها در حال تحقق است. سازش کردها و ترکها به معنای رسمیت بخشیدن به این جایگاه سیاسی غرب کردستان هم هست. در چنین وضعیتی تنها میماند ایران و شرق کردستان. چند سال پیش دولتهای اشغالگر با پیشاهنگی دولت ترکیه علیه کردها متحد میشدند. هماکنون این آرایش دولتها تغییر کرده. دیگر این ایران است که بجای ترکیه پیشاهنگی جبهه ضد کردها را برعهده دارد.
این یک طرف قضیه است. طرف دیگر هم وضعیت خود ایران و رویارویی با قدرتهای بینالمللی است. هماکنون تمام تلاش ایران برای به تعویق انداختن حملات قدرتها علیه خود است و مدام نبرد و جدال خود با این قدرتها را در خارج از خاک خود انجام میدهد. ایران نمیجنگد, بلکه دیگران را درگیر جنگ میسازد. مثلا جنگ خود با آمریکا را در عراق انجام میدهد و تا حدودی هم موفق بوده.
هماکنون ایران این جنگ برونمرزی خود را در سوریه ادامه میدهد. هنوز معلوم نیست که سرنوشت و آینده این کشور چه خواهد بود ولی قدرمسلم ایران در کنترل وضعیت کنونی رژیم اسد دست قدری دارد.
اگر اوضاع سیاسی در سوریه و عراق تغییر کند, آنگاه ایران ناچار خواهد شد که در داخل خاک خود با مخالفان داخلی و خارجی بجنگد. به خاطر همین دلایل هر گونه تغییر و تحول همان اندازه به ایران ارتباط دارد که برای کردها و ترکها. لذا غیرممکن است که ایران در این زمینه هیچ برنامه سیاسی عملی نداشته باشد.
پس ایران چکاری از دستش برمیآید؟
مسلما هدف جنبش کردها جنگ با ایران نیست و چنین مواضعی هم اتخاذ نکرده. این یک سوی مسئله است, اما بدان معنی نیست که کردها حقوقشان را در شرق کردستان مطالبه نکرده و مبارزه نمیکنند.
ایران نخست میتواند رژیم سوریه را تحریک کند و کردها را درگیر جنگی ناخواسته سازد. همچنین از طریق برخی سازمانها حملاتی انجام دهد و کردها را به درگیری مسلحانه بکشاند و اجازه ندهد که سازماندهی خود را نیرومندتر سازند.
همچنین میتواند در ترکیه در صفوف جناحهای قدرت نفوذ کند تا پتانسیلهای موجود برای حل مسئله کرد را تضعیف سازد. چهبسا دولت ایران در منطقهای از جنوب کردستان که به زبان سورانی تکلم میکنند, تحکمش را برقرار ساخته و میتواند در آنجا به اخلالگریهایی دست بزند. تاکتیک قدیمی ایران هم این است که خود این کار را نمیکند بلکه با بکارگیری برخی عوامل و نیروهای دیگر آن را به انجام میرساند.
اگر چنانچه چارهیابی مسئله کرد وارد مرحله سوم شده و شانس حل این مسئله بیشتر شد, آنگاه ایران میتواند مستقیما به جنبش کردها حمله کرده و جنگی منطقهای را شعلهور سازد.
منبع: آزادی ولات