نامه‌ سرگشاده پژاک به آيت‌الله سيدعلی خامنه‌ای رهبر ایران

نامه‌ سرگشاده پژاک به آيت‌الله سيدعلی خامنه‌ای رهبر ایران

«حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» در حالیکه تنها 14 روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای شهرها و روستاها در ایران, در روز 31 می 2013 برابر با 10 خرداد 1392 نامه‌ای سرگشاده به «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای» رهبر ایران نوشته است. پژاک در این نامه می‌گوید:« با توجه به حساسيت فوق‌العاده در اوضاع کنوني ايران، ضروري مي‌دانيم که موضع آشکار خود را در قبال مسئله‌ي کورد اعلام نماييد. موضع و گام‌هاي عملي شما در اين مقطع حساس تاريخي است که نشان خواهد داد نظام جمهوري اسلامي کدامين راه را انتخاب مي‌نمايد.»

نسخه‌ای از نامه «حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» برای نخستین بار در خبرگزاری فرات منتشر می‌شود.

بخاطر اهمیت این نامه, خبرگزاری فرات متن کامل آن را به صورت ذیل منتشر می‌نماید:

پژاک می‌گوید:

همزيستي داوطلبانه‌ي خلق‌هاي مختلف ايران

«با توجه به احساس مسئوليت‌مان در قبال خلق‌هاي ايران و آينده‌ي کشور، در اين برهه‌ي حساس تاريخي ارائه‌ي اين نامه را در مقابل آراي عمومي و خطاب به شخص شما، ضروري مي‌دانيم.

ايران با همه‌ي سابقه‌ي تاريخي‌اش، تنوعات فراوان اجتماعي و سکونت بسياري از خلق‌هاي کهن در آن، جايگاه بس عظيمي را در فرهنگ خاورميانه داراست. خلق‌هايي که در گستره‌ي آن زندگي مي‌کنند، نقش چشمگيري در رشد و تعالي انسانيت داشته و براي تمدن ايران پيشاهنگي نموده‌اند. اصل تعيين‌کننده در ادواري که سياست ايران سازنده بوده و ثبات و پيشرفت به همراه آورده، واقعيتي به نام همزيستي خلق‌هاي ايران و احترام به اراده و فرهنگ اين خلق‌ها بوده است. در اين خصوص، نمونه‌هاي بسياري را مي‌توان در تاريخ ايران يافت. کنفدراسيون ماد ـ پارس به‌عنوان درخشان‌ترين اين نمونه‌ها، يکي از نيرومندترين مقاطع تاريخي ايران را تشکيل مي‌دهد. همزيستي خلق‌هاي ايران و اتحاد تاريخي آنها بود که ايران را به کشوري توانمند مبدل نمود نه دولت‌هاي مرکزي مقتدر که با نفاق‌افکني ميان خلق‌ها درصدد حکمراني برمي‌آمدند. در بنيان آن مقاطعي که رفاه و سعادت در جامعه برقرار بوده، بي‌گمان توجه به همين همزيستي خلق‌ها و رعايت اصول اخلاقي و سياسي شکل‌گرفته در پيرامون آن نهفته است. حکومت‌هايي که اين واقعيت تاريخي و سياسي را مد نظر داشته و الزامات آن را به‌جاي آورده‌اند، توانسته‌اند مشروعيت لازمه را در ميان جامعه براي خود کسب نمايند. هر انسان جوياي حقيقت به‌راحتي مي‌تواند پي ببرد که راز جايگاه عظيم ايران در تاريخ منطقه، نه شکوه مادي، ارتش‌سالاري و فتوحات شاهانه بلکه همزيستي داوطلبانه‌ي خلق‌هاي مختلف ايران بوده است. همين خلق‌ها و اراده‌مندي آنها براي آفريدن حياتي آزاد و تعالي فرهنگ‌هايشان بود که حماسه‌آفرين مي‌گشت. هرگاه زمامداران ايران اين واقعيت را ناديده مي‌گرفتند و مورد غفلت قرار مي‌دادند آنگاه بود که بحران، آشفتگي و تهاجمات بيروني گستره‌ي اين کشور را درمي‌نورديد.»

تاکنون جنگ‌افروزي کار قدرت‌ها و حکومت‌ها بوده نه خلقها

«ايران سرزمين خلق‌ها و فرهنگ‌هاي پرشماري است که هم در برابر مرکزگرايي دولت‌ها در داخل و هم در برابر تهاجم نيروهاي خارجي، سلطه‌ناپذيرند. هرکدام از نيروهاي داخلي و خارجي که اين واقعيت را درک نموده و سياست‌ها و عملکردهاي خود را بر مبناي اين ويژگي خلق‌ها تعيين کرده است، توانسته نظر جامعه‌ي ايران و تنوعات فرهنگي آن را به‌سوي خود جلب نمايد. کليت فرهنگي ايران پديده‌اي خارجي و مصنوعي نيست که با فشار و يکدست‌سازي بتوان آن را ايجاد نمود؛ بلکه کليتي است که با مشارکت و حضور داوطلبانه، آزاد و برابر همه‌ي خلق‌هاي ايران امکان‌پذير گشته است. اين کليت فرهنگي بر پايه‌ي احترام به ارزش‌هاي يکديگر، آزادي، صلح و پذيرش متقابل شکل گرفته است. به همين دليل در سرتاسر تاريخ ايران، نمي‌توان نمونه‌اي از درگيري و جنگ ميان خلق‌ها را يافت. آنچه رخ داده، تنها جنگ‌افروزي قدرت‌ها و حکومت‌ها بوده است. درگيري و تنش، طي چند قرن اخير و به ميدان آمدن پديده‌ي کاملا بيگانه با واقعيت تاريخي خاورميانه و ايران يعني دولت ـ ملت، بروز يافته است. اين پديده، يک واقعيت به کلي ناهمخوان با اصل همزيستي خلق‌هاست. رهاورد آن نيز قتل‌عام فرهنگي و فيزيکي خلق‌ها و تراژدي‌هايي است که منتج به تضعيف کليت فرهنگي ايران گرديده‌اند.»

سرکوب و حذف خلق‌ها پس از انقلاب 57

«رسمي‌شدن يک فرهنگ، حاکميت يک ملت خاص و به حاشيه راندن سايرين نه‌‌تنها ايراني نيرومند را موجب نگشت بلکه شکاف‌هاي اجتماعي، بي‌اعتمادي‌ها و ناگواري‌هاي بسياري را براي مردمان اين سرزمين به همراه آورد. به‌عنوان نمونه‌اي چشمگير مي‌توان به وضعيت خلق کورد در ايران اشاره کرد. اين خلق همواره بر حفظ هويت ذاتي خود و مشارکت مستقيم در مديريت امور اصرار ورزيده و در همان چارچوب با ديدي مثبت به هويت ايراني نگريسته است. اگر چنين نمي‌بود خلق کورد دوشادوش ساير خلق‌هاي ايران از بلوچ و آذري و عرب گرفته تا ترکمن و گيلک و فارس، در انقلاب سال 1357 به شکل فعال جاي نمي‌گرفت. اين در حالي است که پس از انقلاب 57، عناصر دموكراتيك و خلق‌هاي شرکت‌کننده در انقلاب با سرکوب و حذف رويارو گشتند. بايد پرسيد با توجه به پيشينه‌ي تاريخي ايران، چرا غناي فرهنگي و تاريخي خلق‌هاي اين سرزمين اکنون به‌عنوان تهديدي امنيتي قلمداد مي‌شوند؟ بدون شک همين تهديد جلوه‌دادن غنا و توان فرهنگي و سياسي خلق‌هاي ايران است که بيشترين خدمت را به آناني نمود که درصدد ازهم‌گسيختن کليت فرهنگي‌ـ تاريخي خلق‌هاي ايران و تجزيه‌نمودن آن برآمدند. خلق‌ها جهت تداوم موجوديت خود، هيچگاه از مطالبات آزادي‌خواهانه و فرهنگ خويش چشم نخواهند پوشيد؛ اين مسئولين حکومتي هستند که مي‌بايست در سياست‌هاي اشتباه و مغاير با واقعيت تاريخي خلق‌هاي ايران تجديد نظر کرده و چرخش به عمل آورند. از منظر ما، براي حل مسائل و مشکلات حاد کنوني، يگانه راه همان قرائت صحيح تاريخ و بازگشت به اصل همزيستي خلق‌ها و شنيدن صداي آنهاست. در اين برهه از تاريخ ايران، مطرح‌سازي و اجراي پروژه‌ي «صلح دولت با خلق‌هاي ايران» و به رسميت شناختن اراده و حقوق مشروع همه‌ي خلق‌هاي ايران است که مي‌تواند بار ديگر ايران را به جايگاه شايسته‌ي پيشاهنگي براي تمدن دموکراتيک در سطح منطقه و حتي جهان برساند.»

پژاک گام‌هایی مسئولانه برداشت, اما خلق‌کرد انکار شد

«در طول چند دهه‌ي اخير، به گونه‌اي به‌دور از انصاف و صرفا با مد نظر قراردادن منافعي تنگ‌نظرانه و نامسئولانه نسبت به واقعيت خلق‌هاي ايران و به ويژه خلق کورد ‌ـ به‌عنوان يکي از کهن‌ترين پيشاهنگان فرهنگ آريايي در اين سرزمين‌ـ بي‌اعتنايي و حتي برخوردي انکارگرايانه و امنيتي در پي گرفته شد. در چنين شرايط نامطلوبي که برداشتن گام‌هايي در راستاي حل مسائل خلق‌ها بسيار دشوار مي‌نمود، ما به‌عنوان پژاک با همه‌ي توان خود طرح‌هايي دموكراتيك براي چاره‌يابي مسئله‌ي کورد و ديگر خلق‌هاي ايران پيش کشيديم. در اين چارچوب، همواره سران نظام را دعوت به مسئوليت‌پذيري در قبال وضعيت موجود داخلي و خارجي نموديم. اين گام‌هاي مسئولانه را به‌عنوان راهکاري دموکراتيک جهت برون‌رفت از تهديداتي که متوجه کشور و خلقهاست، برداشتيم. در مقابل اين برخورد چاره‌يابانه و منطبق با سرشت تاريخي خلق‌هاي ايران، پاسخي که از سوي نظام و تحت مسئوليت شما داده شد ديدگاهي امنيتي، سرکوب، فشار، تبعيض، ممنوعيت و اصرار بر انکارگري بود.»

حق تعیین سرنوشت برای کردها اجتناب‌ناپذیر است

«براي خلق کورد که سنگ بناي فرهنگ و تاريخ خاورميانه و به‌ويژه ايران است، «مطالبه‌ي آزادي فرهنگي، هويتي، اتنيکي و مشارکت يکسان سياسي و دموکراتيک در کنار ساير خلق‌هاي ايران جهت تعيين سرنوشت مشترک خويش»، امري اجتناب ناپذير بوده و محور تمام مبارزات اين خلق است. چرا که اين مطالبات، پايه‌هاي حفظ موجوديت خلق کورد و ساختن حياتي آزاد و شرافتمندانه است. در طول بيش از سه دهه‌ي گذشته، هيچ کدام از سليقه‌ها و برخوردهاي سياسي موجود در بدنه‌ي نظام نتوانست واقعيت اين مطالبات را درک نمايد و مبناگرفتن آن‌ها را در برنامه‌ي کاري خود بگنجاند. اکنون شما با سياست‌هايي که در قبال مسئله‌ي انتخابات رياست جمهوري و ساير مسائل حاد کشوري در پي گرفته‌ايد، به‌اصطلاح يکدست‌سازي در بدنه‌ي نظام را پيشه نموده‌ايد و خود را مخاطب و مسئول رويارويي با اين مسائل نشان مي‌دهيد، چه برنامه‌اي براي پاسخگويي به اين مطالبات داريد؟ در حالي که مطالبات برحق خلق‌ها و به‌ويژه خلق کورد در سياست‌گزاري‌ها و برنامه‌هاي حکومتي جايگاهي برايشان تعيين نشده و حتي با سرکوب مواجه شده‌اند، طلب مشارکت در «مقاومت و حماسه‌ي سياسي» مورد نظر شما تا چه حد واقع‌بينانه است؟  ضروري است که شما به‌عنوان مخاطب اين مسائل و با توجه به اهميت انتخابات رياست جمهوري دوره‌ي يازدهم، برنامه و موضع خود را در قبال اين مطالبات خلق‌ها آشکار نماييد و وظيفه‌اي را که واقعيت تاريخي و کنوني ايران و خلق‌هايش بر عهده‌ي طرف‌هاي اين مسئله مي‌نهد، به‌جاي آوريد. ما به‌عنوان پژاک با مبنا قراردادن خط‌مشي همزيستي مسالمت‌آميز خلق‌هاي منطقه، در راستاي پيشبرد دموکراتيزاسيون در ايران و احقاق حقوق خلق کورد و ديگر خلق‌ها تاکنون مبارزات و فعاليت‌هاي گسترده‌اي نموده‌ايم، بهاي معنوي بسياري متحمل گشته‌ايم و در اوج خودباوري بر چاره‌يابي دموکراتيک مسئله‌ي کورد اصرار مي‌نماييم.»

در حال حاضر تنها ایران بر عدم چاره‌یابی مسئله کورد اصرارمی‌ورزد

«ايران نه‌تنها به سمت انتخابات رياست جمهوري مي‌رود بلکه به سمت يک انتخاب استراتژيک و سرنوشت‌ساز حرکت مي‌نمايد. مسئوليت نوع برخوردي که خلق‌ها در اين برهه و در قبال مسائل نشان خواهند داد، بر عهده‌ي شما خواهد بود. تداوم سياست‌هاي گذشته نه‌تنها انزواي ايران در سطح خارجي را به دنبال خواهد داشت، بلکه منجر به انزواي حکومت در ميان خلق‌هاي ايران نيز خواهد شد. عدم روي‌آوري به اتخاذ موضعي آشکار و چاره‌ياب، طبيعتا موجب تداوم مبارزات خلق‌هاي ايران خواهد گشت و آن‌ها را به سمت گزينه‌هاي ديگر خواهد کشانيد. نگاهي به تحولاتي که در منطقه حول محور کوردها صورت مي‌گيرند، نشان مي‌دهد که در نتيجه‌ي مبارزات عظيم خلق کورد، سياست کوردستيزي به شکست انجاميده است. تنها دولتي که در حال حاضر بر عدم چاره‌يابي مسئله‌ي کورد پافشاري مي‌نمايد، نظام حاکم در ايران است. حال آنکه قرن بيست و يکم ديگر برخوردهاي سرکوب‌گرانه عليه خلق‌ها را برنمي‌تابد. سياست انکارگرايانه‌ي نظام جمهوري اسلامي در قبال کوردها، تنها بر مسائل موجود دامن خواهد زد. با توجه به واقعيت‌هاي تاريخي و فرهنگي ايران، انتظار مي‌رفت که ايران به نسبت ديگر کشورها در حل مسئله‌ي کورد و گشايش دموکراتيک پيش‌قدم مي‌بود. با توجه به حساسيت فوق‌العاده در اوضاع کنوني ايران، ضروري مي‌دانيم که موضع آشکار خود را در قبال مسئله‌ي کورد اعلام نماييد. موضع و گام‌هاي عملي شما در اين مقطع حساس تاريخي است که نشان خواهد داد نظام جمهوري اسلامي کدامين راه را انتخاب مي‌نمايد.حزب حيات آزاد کوردستان(پژاک)30/ 5/ 2013»

 

 

استفاده از این خبر با اشاره به منبع «خبرگزاری فرات» جایز است