مکتب ایرانی یا مکتب ایران اصطلاحی است که در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور (اوایل مردادماه ۱۳۸۹) توسط اسفندیار رحیممشایی بکار رفت و با واکنشهای متفاوتی در داخل ایران روبرو شد. محمود احمدینژاد از این گفته حمایت کرد. از مخالفین سرشناس این قول احمد توکلی ، علی مطهری، حداد عادل از نمایندگان مجلس و داوود احمدینژاد، حبیبالله عسگراولادی، سرلشکر فیروزآبادی و آیت الله مصباح یزدی را میتوان نام برد.
چکیده تفکر مشایی این است که ملت ایران عالیترین و صحیح ترین درک از مذهب اسلام را زندگی میکند، و بر این اساس، به انسان تکریم و احترام میگذارد. اضافه این که موضوع "ایرانیت" موضوعی معنوی و روحانی است نه قومی. مشایی میگوید این درک صحیح را بایستی با اراده و خطر پذیری پیش برد. گام بزرگ برداشتن در حوزه معنویات به معنای خطر بزرگ کردن است. با این اوصاف، ایمان صحیح در "انسانیت" متجلی میشود و تصمیم های بزرگ، انسان را بسمت تکامل پیش میبرد.
اصول فکری "مکتب ایرانی" مشایی
1 ـ ایرانی بهترین مسلمان و مکتب ایرانی بهترین اسلام گرایی است. هیچ گرایشی به اندازه اسلام ایرانی پیشرفته و صحیح نیست. تنها اسلام ایرانی صحیح است.
2 ـ تکریم انسان یا همان اومانیسم ایرانی است که مکتب ایرانی آن را ترویج میدهد و میگوید «آفرینش با انسان معنا پیدا میکند». این مکتب همه چیز جهان را قربانی انسان میکند, چیزی که اومانیسم سده 16 اروپا بدان متبلا شد و بعدها فروکش کرد, تازه گریبانگیر ایران و ایرانی میشود.
3ـ ایرانیت و ایرانی بودن مقدس و یک حالت روحی است. در مکتب ایرانی با توسل به اسلام ایرانیت بر همه ملتهای دیگر تقدس و برتری داده میشود. میگوید«حقیقت ملیت ایرانی حقیقت دین است». ایرانی را برتر الهی میپندارد.
4 ـ ارادهگرایی یا خطرکردن. بانیان این مکتب از جمله اسفندیار رحیممشایی که بزرگترین همدست احمدینژاد است میگوید: مکتب ایرانی یعنی خطر کرده و اراده به انجام هرچیز. حتی خطر رویارویی با ولایت فقیه و ساختن تاریخی دیگر. یعنی تاریخسازی.
حمایت احمدینژاد از مکتب
بجز سخنرانی های احمدی نژاد، بزرگنمایی نمادین و تبلیغاتی از روایت ایران و ایرانی در مراسم رسمی دولت دیده میشود. نمونه اینکه در سال 1389 منشور کورش هخامنشی را به ایران آوردند و رييس جمهور در موزه ملي ايران از آن رونمايي كرد و چفیه بسیجی بر گردن کوروش نمادین انداخت. و یا اینکه برای انجام مراسم نوروزی 1390 از 12 ریئس جمهور برای حضور در تخت جمشید دعوت کردند.
اصولگرایان سنتی مکتب ایرانی را انحراف ایدئولوژیکی میدانند
منتقدین اصلی مکتب ایرانی، نیروهای دست راستی، اصولگرا و سنتی بوده اند. یورش انتقادی اصولگرایان به نظریه مشایی و احمدی نژاد سنگین و یکباره بود. از جمله نظریه پردازانی چون ایت الله مصباح یزدی (مدرس حوزه) و یدالله جوانی (از دفتر سیاسی سپاه پاسداران) صحبت هایی کردند. در میان سیاست گذاران میتوان به صادق لاریجانی (ریئس قوه قضاییه)، محمد باقر قالباف (شهردار تهران) و علاءالدین بروجردی (از کمیسیون امنیت ملی مجلس) اشاره کرد. در یک مورد 120 نماینده مجلس نامه ای به احمدی نژاد نوشتند و خواستار تذکر به رئیس دفترش شدند. برخی از مداحان با عناوین زشت از مشایی یاد کردند.
نظر خامنهای
خامنهای که تاکنون میان دو جبهه اصولگرایی و طرفداران احمدینژاد و مکتب ایرانی سعی کرده خطی میانه رو دربرگیرد, اظهارنظری صریح علیه این مکتب نداشته و صرفا گفته با نظرشان مخالفم اما نباید حمل بر این شود که آنها قصد اسلامزدایی داشتهاند. مواضع خامنهای بیشتر سیاسی و برای حفظ موازنه قدرت بوده تا فروپاشی رویاروی نظام نشود. درواقع سکوت خامنهای نوعی سکوت مصلحتی در قبال این مکتب بوده است. اما این سکوت ممکن است در جریان انتخابات آینده ریاستجمهوری ایران تغییر چشمگیر داشته باشد.
رقابت میان اصولگرایان مکتب اسلامی و اصولگرایان مکتب ایرانی
در غیاب اصلاحطلبان و سرکوب آنها, میرود که به احتمال بسیار زیاد, رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری آینده ایران صرفا میان اصولگرایان صورت گیرد. ایران در رویارویی با تحریمها و خطر دخالت خارجی و بروز جنگ , سعی میکند هر گونه مخالفتی را بنا به ضرورت مرحله حذف کند. حذف اصلاحطلبان ضروری است, اما این بدان معنا نیست که چالشهایی میان اصولگرایان وجود ندارد. اساسا جبهه اصول گرایان هم درز برداشته. این درز از زمانی به وجود آمده که مکتب ایرانی اصولگرایی سربرآورد.
ابراز نگرانی از احتمال حضور احمدی نژاد و مشایی در دولت برای یک دوره دیگر
در اواخر یک مصاحبه تلویزیونی محمود احمدی نژاد، وقتی مصاحبه کننده در یکی از سوالات خود به "سال آخر دولت" اشاره کرد، آقای احمدی نژاد خطاب به وی گفت: "شما از کجا مطمئنید؟"
به ادعای برخی محافظه کاران، احمدی نژاد در پی پیروزی رحیم مشایی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ است تا بتواند در سال ۱۳۹۶، خود مجددا به ریاست جمهوری برسد.
محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس با انتقاد شدید از اظهارات محمود احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی, گفت: "من وقتی صحبت رئیس جمهور را شنیدم آرزو کردم این دولت هر چه زودتر تمام شود و دولتی سر کار بیاید که صادق باشد."
آقای دهقان چهارشنبه ۱۵ شهریور (۵ سپتامبر) با اشاره به این سخن رئیس دولت که "چه کسی گفته امسال سال پایانی دولت است؟" هشدار داد: "رئیس جمهور باید بداند ایران روسیه و ایشان هم پوتین نیست و مدودف مورد نظر آقای احمدی نژاد نیز چنین جایگاهی در میان افکار عمومی ندارد و نخواهد داشت."
این واکنش در شرایطی صورت گرفت که عده ای از محافظه کاران منتقد دولت، معتقدند محمود احمدی نژاد همچون ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، که پس از دو دوره مسئولیت جای خود را به دمیتری مدودف داد و سپس مجددا خود به ریاست جمهوری رسید، در اندیشه ادامه حضور در مدیریت قوه مجریه ایران است.
عبارت «مدودف مورد نظر آقای احمدینژاد» در اظهارات محمد دهقان نیز میتواند اشاره به اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر محمود احمدینژاد، داشته باشد.
طبق قانون اساسی ایران, یک فرد تنها میتواند دو دوره رئیسجمهور شود, اما احمدینژاد و مکتب ایرانی وی میخواهند با تسلط بر عرصه قدرت آرمانهای ایرانی را بر آرمانهای اسلامی ترجیح دهند و نوعی شیعهگرایی ایرانی را ترویج دهند که بیشتر رنگ ایرانی داشته باشد. لذا متهم شده که به تاکتیکهای ولادمیر پوتین رئیسجمهور روسیه متوسل میشود.
محمد دهقان گفته است: "اگر مشخص شود رئیس جمهور می خواهد کسی را تعیین کند یا برای فرد خاصی تبلیغ کند، حتی برای اجرای انتخابات نیز با مشکل مواجه خواهیم شد. احمدینژاد از رسانههای جمعی برای تبلیغات خود استفاده میکند."
رئیس خبرگان: دولت فکر نکند کاندیدایش در انتخابات رای میآورد
آیت الله مهدوی کنی، رئيس مجلس خبرگان رهبری در واکنش به گفتههای محمود احمدینژاد که گفته بود از کجا معلوم این سال آخر دولت باشد، اظهار داشت دولت نباید فکر کند که کاندیدایش رای میآورد.
آيت الله مهدوی کنی، گفت: «دولت باید برنامه خود را دنبال کند و فکر نکند کاندیدایش در دور بعدی رای میآورد.»
وی افزود که «رئیس جمهور باید بداند ایران روسیه و ایشان هم پوتین نیست و مدودف مورد نظر آقای احمدینژاد نیز چنین جایگاهی در میان افکار عمومی ندارد و نخواهد داشت.»
فروردینماه گذشته مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کشور، نیز محمود احمدینژاد را شخصیتی معرفی کرد «که پاسخگو نیست و مسئولیتها را متوجه دیگران میکند» ولی با وجود این افزود که «مقامات ایران باید وی را تا پایان دوره قانونی تحمل کنند.»
محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، نیز در خردادماه گذشته از علاقهمند بودن آیتالله خامنهای به ادامه کار دولت «با آرامش» خبر داد و گفت: «قبلش برداشت ما این بود که آقا حاضر است خیلی هزینهها داده شود و دولت دهم کارش را پایان دهد ولی دیدیم که آقا حاضرند اتفاق غیرمعمول نیافتد و دولت فعلی به کارش ادامه دهد.»
واکنش عسگر اولادی به اظهارات احمدینژاد درباره تداوم دولت
عسگر اولادی, دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری با تاکید براینکه آنچه که ماندنی است «خط امام و اصولگرایی» است، در واکنش به اظهارات اخیر احمدی نژاد گفت: آقای رئیس جمهور، طبق قانون اساسی شما و دولت شما با همه تلاشها و توفیقات اش، دو دوره بیشتر نمی تواند بماند و دوره بعد به انتخاب مردم مربوط می شود.
او افزود: «اگر به خاطر داشته باشید در دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی ، برخی از کارگزاران می خواستند که در قانون ریاست جمهوری تجدید نظر شود که ایشان برای یک دوره دیگر بماند و در آن زمان نیز من موضع گیری مناسبی انجام دادم که قانون اساسی را نمی توان با احساسات و عواطف پیش برد.»
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در ادامه گفت: اگر منظور ایشان این است که خط وی و دولت، خط نظام است و ادامه می یابد، این مساله می تواند درست باشد. نباید گذاشت که تصور شود آقای احمدی نژاد و دوستانشان می خواهند یک دوره دیگر بمانند.
عسگر اولادی در ادامه سخنان خود سعی کرد در لفافه بگوید که نظام و رژیم کنونی ایران بسیار پاک و منزه است و هیچ لکهای در کارنامه ندارد. لذا به ناچار درحالی که خطاب به دولت احمدینژاد میگفت باید برود, به برخی محاسن آن هم اشاره کرد تا وانمود کند که درزی در جبهه اصولگرایی و نظام و رژیم ایران به وجود نیامده است و این تنها شخصاحمدینژاد است که مشکلساز شده است.
وی خطاب به احمدی نژاد گفت: «دولت شما در طول مدت عمر خود کارهای بسیار خوبی انجام داده که این به خاطر پایبندی به اصول، آرمانها، انقلاب و ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و با این اظهار نظر که می خواهید بمانید زیر سوال می رود».
دوستان احمدی نژاد می گویند "دولت وی 20 سال است نه 8 سال"
عسگر اولادی گفت:«برخی دوستان آقای احمدی نژاد نظر دارند که دولت وی 8 سال نیست بلکه بیست سال ایشان می ماند و مردم در خصوص این اظهار نظرها سوال دارند».
رقابت مکتب ایرانی و اسلامی بر سر دو انتخابات «شوراها و ریاستجمهوری» است
رقابت میان طرفداران احمدینژاد و اصولگرایان سنتی که ادعای ائتلاف کل اصولگرایان را دارند, تنها محدود به انتخابات ریاستجمهوری نیست, بلکه به هر دو طرف به کسب کرسیها و جایگاههای بهتر و برتر در انتخابات «ریاست جمهوری» و «انتخابات شوراها» دارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخابات ریاست جمهوری را پیچ تندی در کشور دانست و خاطر نشان کرد: «اصولگرایان همانطور که به انتخابات ریاست جمهوری توجه دارند نباید بگذارند فرصت برای انتخابات شوراها نیز از بین برود».
در جبهه متحد برخی ما را محاصره کردند
عسگر اولادی با اشاره به تجربه جبهه متحد اصولگرایان تصریح کرد: در آزمایش جبهه متحد اصولگرایان مخلصانه عمل شد اما دیدیم که برخی سعی کردند ما را محاصره کنند و بعدا متوجه شدیم در این محاصره بسیار حساب شده عمل کرده بودند.
ائتلاف جدید میان اصولگرایان ترفندی برای ضدیت با هر نوع انشعاب
اصولگرایان بخوبی میدانند که با احمدینژاد و طرفداران آنها روبرو هستند و باید از هر گونه انشعابی در جریان اصولگرایی در غیاب اصلاحطلبان جلوگیری کنند. برای همین سعی میکنند ائتلافی دیگر با استفاده از نام «امام خمینی» تشکیل دهند. این مهم یعنی مخالفت با ظهور جبههای دیگر در صف اصولگرایان است که همانان منظور آن, جبهه احمدینژاد است.
عسگر اولادی در این زمینه اعتراف کرد:« در حال حاضر جبهه متحد اصولگرایان که برای انتخابات مجلس بود، وجود ندارد و ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری و موتلفه اسلامی قصد نداریم آن را احیاء کنیم اما قصد داریم طبق نظر آیت الله مهدوی کنی به ائتلاف جدید اصولگرایان توفیق پیدا کنیم.»
گمانهزنیها حاکی از آن است که اگر چنانچه اصلاحطلبانی در این دوره از انتخابات از داشتن نامزد و شرکت در انتخابات محروم گردانده شوند, در این صورت به احتمال زیاد ابراز وجود جبهه مکتب ایرانی هم با مشکل روبرو شود و حتی خطر خفهکردن از نطفه را بدنبال داشته باشد, زیرا در رویارویی با تحریمها, آمریکا و اسرائیل و خطر جنگ بعد از سوریه اساسیترین نیاز نظام این است که اصولگرایان متحد باشند. لذا مشخص نیست که آیا مکتب ایرانی به این سرنوشت راضی شده و کوتاه میآید یا نه؟