سپاه تنها راه را درگیر ساختن تمام منطقه به جنگ با آمریکا تشخیص داده

سپاه تنها راه را درگیر ساختن تمام منطقه به جنگ با آمریکا تشخیص داده

اخیرا سپاه پاسداران ایران بدنبال عملی کردن طرح‌های درون‌مرزی و برون‌مرزی خود جهت آمادگی برای جنگ حتمی با اسرائیل و آمریکا است.

سپاه پاسداران ایران و نظام اصولگرا با توجه به اینکه بخوبی می‌دانند جنگ با غرب امری حتمی است, سال‌هاست در کنار پیشبرد برنامه اتمی خود به تدارک برای جنگ حتمی که «جنگ انتظار» است دست زده‌اند. برای این کار سپاه به دو بخش درون‌مرزی و برون‌مرزی تقسیم شده و به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد.

چرا مقامات اصولگرای نظام و فرماندهان سپاه ایران مدام طی بیانیه‌ها و اظهارات خود جنگ با اسرائیل را حتمی می‌دانند؟ چرا مدام کشورهای ایران, روسیه, چین, سوریه , لبنان و غیره خبر از این می‌دهند که جنگ با ایران سراسری و منطقه‌ای خواهد بود؟!

این امر به طرح‌ها و پروژه‌های استراتژی دفاعی سپاه پاسداران و رژیم ایران برمی‌گردد. مسلما سپاه قدس در عرصه برون‌مرزی با توجه به استراتژی خاص نظام, به آمادگی‌های لازم از ایران تا لبنان دست زده است. هلال جنگ «ایران ـ سوریه ـ لبنان» هم‌اکنون به تنظیمات خود دست یافته و زمینه برای عملی کردن اهداف استراتژیک نظامی آن فراهم شده است. ترفتند ایران برای رویارویی با آمریکا و همپیمانانش این است که تنها را درگیر ساختن همه و یا مهم‌ترین کشورهای خاورمیانه در جنگ است این اصلی‌ترین مأموریت سپاه قدس است. اینکه فرمانده سپاه حسن فیروزآبادی اخیران اعلام کرد که جنگ با اسرائیل حتمی‌است, به این حقیقت اشاره دارد. چه بسا ایران می‌خواهد جنگ با آمریکا متفاوت‌تر از جنگ با عراق و افغانستان باشد و آن تفاوت هم درگیر ساختن چندین کشور در جنگ است. بطور قطع ارتش سوریه و حزب‌الله لبنان هم طرف‌های قطعی این جنگ هستند.

رویارویی ائتلاف ایرانی با ائتلاف آمریکایی

روز گذشته حسين سلامی، جانشين فرمانده کل سپاه، گفته است، فرض حاکم راهبرد و استراتژی دفاعی ايران اين است که اين کشور در يک «نبرد گسترده با ائتلاف جهانی به رهبری آمريکا وارد جنگ» خواهد شد. در واقع راز خشونت‌طلبی‌ها و تهدیدهای اخیر ایران این است که یک ائتلاف منطقه‌ای برای رویارویی با ائتلاف جهانی آمریکایی تشکیل داده و به آن هم امیدوار است. حتی روسیه هم می‌خواهد درصورت وقوع جنگ, جنگی منطقه‌ای باشد تا آمریکا با یک شکست مواجه شود و نتواند در آینده روسیه را تهدید کند. لذا از زمان بروز انقلاب در سوریه و تهدیدات اسرائیل علیه ایران, روسیه مدام هشدار داده که جنگ با ایران و سوریه می‌تواند منطقه‌ای باشد که این اظهارات همان پیام را در خود نهفته دارد. ایران و روسیه معتقدند که تنها را بازداشتن آمریکا و غرب یک جنگ فراگیر است.

سپاه نيوز، وب سايت خبری سپاه پاسداران روز يکشنبه دوم مهرماه متن اظهارات حسين سلامی در یک گفت‌وگوي تلويزيونی به مناسبت گراميداشت هفته جنگ در ايران را منتشر کرده است.

حسين سلامی اضافه کرده است:«ما منافع حياتی دشمنان را شناسايی کرده‌ايم و برای ضربه زدن اساسی و در هم شکستن اين منافع حياتی ساختار قدرت تهاجمی ايجاد کرده‌ايم. ما می‌دانيم پايگاه‌های دشمن در منطقه، امنيت رژيم صهيونيستی، امنيت جريان انرژی و حفظ جان نظاميان دشمن منفعت حياتی دشمن است». پیشتر هم ایران گفته بود که توانایی مورد هدف قرار دادن 32 پایگاه نظامی آمریکا در کشورهای همسایه خود را دارد.

در حالی جانشين فرمانده سپاه پاسداران از فرض حاکم بر استراتژی دفاعی ايران مبتنی بر «ورود به جنگی با ائتلاف جهانی به رهبری آمريکا» سخن به ميان آورده است که روز شنبه محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ايران، نيز در اظهاراتی کم سابقه گفته بود، «دشمنی اسرائيل با اسلام و انقلاب [ايران] جدی است» و اين دشمنی و خصومت «نهايتا به درگيری فيزيکی ختم خواهد شد». اساسا ایران اعلام کرد که این جنگ گریزناپذیر است و همگان باید آماده باشیم.

به گزارش مهر، محمد علی جعفری گفته بود :«نمی توان منکر جنگ آينده شد .... همه بايد برای جنگ آينده آماده شويم.»

به گزارش فارس فرمانده نيروی هوا فضای سپاه خصوص «تهديدات دشمنان» گفته است: اصولا جنگ بين ايران با اسرائيل و يا امريکا به صورت مستقل را نمی‌توان تصور کرد، يعنی هر کدام از اين دو طرف شروع کننده جنگ باشد، ديگری نيز وارد جنگ خواهد شد.

اميرعلی حاجی‌زاده اضافه کرده است: ما آمريکا و اسرائيل را کاملا در کنار هم می‌بينيم و اصلا نمی‌توانيم متصور شويم که اسرائيل بدون پشتيبانی آمريکا چنين جنگی را آغاز کند. به همين دليل در صورت بروز جنگ قطعا ما با هر دو طرف وارد جنگ شده و حتما با پايگاه‌های آمريکا درگير خواهيم شد.

اين فرمانده سپاه همچنين گفته است: «در صورت بروز چنين شرايطی اتفاقاتی می‌افتد که قابل کنترل و مديريت نيست و ممکن است اين جنگ به جنگ جهانی سوم تبديل شود، يعنی ممکن است کشورهايی به نفع ايران و يا عليه ايران وارد جنگ شوند.»

جنگ روانی نیست, جنگ قطعی است

طی روزهای اخير لحن فرماندهان سپاه پاسداران در خصوص جنگ احتمالی بين ايران و اسرائيل تغيير کرده است. پيش از اين مقام های ايرانی احتمال حمله اسرائيل به ايران را بخشی از جنگ روانی عليه جمهوری اسلامی ارزيابی می کردند. اما اينک فرماندهان سپاه از قطعی بودن جنگ اسرائیل و ايران سخن می گويند.

آیا کردستان در این ائتلاف‌ها جای می‌گیرد؟

درصورت وقوع جنگ ایران و غرب این سوال پیش می‌آید که آیا کردستان هم به عرصه جنگ مبدل می‌شود و یا آیا در یکی از این ائتلاف‌‌ها جای می‌گیرد؟ اگر بخوبی بنگریم درمی‌یابیم که هر یک از دو ائتلاف ایران و آمریکا سعی دارد که نیروهای کردستانی و احزاب اپوزیسیون را با خود همراه سازد. برخی نیروها و احزاب کردی هم تنها امیدشان غرب است و از غرب برای خود یک اسطوره نجات‌بخش ساخته‌اند. در واقع نیروهای کنونی و احزاب کردی هم به دو دسته تقسیم می‌شوند, دسته‌ای به غرب امید داشته و وابسته به آن هستند. اگر مطابق خواست و استراتژی رهایی این احزاب مسئله جنگ آینده را ارزیابی کنیم می‌بینیم که کردستان نمی‌تواند به یک نیروی تعیین‌کننده مبدل شود و تنها در خدمت منافع و اهداف قدرهای دیگر قرار می‌گیرد. از همه مهم تر این دسته از نیروهای کردی کردستان را درگیر جنگ ایران ـ آمریکا می‌سازند و این امر خطر از دست رفتن فرصت طلایی قرن بیست‌و یکم برای کردها را در پی دارد. اگر این فرصت از دست برود, مسئله کرد به احتمال زیاد برای یک قرن دیگر و یا بیشتر لاینحل بماند. کماکان مسئله مهم این است که در این صورت کردها نمی‌توانند به عنوان یک نیروی واحد و مستقل به حساب آیند.

خصیصه جنگ فراگیر

تنها خصوصیت جنگ فراگیر منطقه‌ای بویژه در خاورمیانه این است که یک جنگ جهانی محسوب می‌شود و هیچ‌ یک از طرفین برنده نخواهند شد و تنها جنگی ویرانگر جریان می‌یابد. جنگ‌های جهانی اول و دوم هم همینگونه بود. چه‌بسا آمریکا در جنگ‌های افغانستان و عراق با شکست مواجه شد و آمریکا اگر تاکنون به سوریه و ایران حمله نکرده به این خاطر است که بخوبی پی برده که اینبار تنها با یک کشور طرف نیست بلکه با جنگ کشور و نیروی نظامی طرف است.

جنبش آزادی بخش کردستان؛ نیروی سوم منطقه‌ای

اگر نیروهای کردی همپیمان غرب را به عنوان یک ائتلاف همگام با جنگ علیه ایران به کناری بگذاریم و از منظر دیگر به وجود «نیروی سوم و مدرن» در هر چهار بخش‌کردستان, اروپا, روسیه و قفقاز و لبنان بنگریم می‌بینیم که این نیروی سوم تنها نیروی کردستانی و مستقل است که می‌تواند کردستان را از دچار شدن به این جنگ خانمانسوز نجات دهد. فرق این نیرو با نیروهای کردستانی دیگر این است که نیروهای امیدوار به غرب تنها در یک بخش از کردستان فعالیت محدود دارند و نمی‌توانند نیرویی منطقه‌ای تشکیل دهند. دوم اینکه «نیروی سوم» به تنها متکی به جنبش‌های رهایی بخش در هر چهار بخش کردستان است, به پیشاهنگی پ.ک.ک نه خواستار جنگ است و نه در ائتلاف‌های ایران و آمریکا جای می‌گیرد. این مهم در غرب کردستان و سوریه بطور قطع اثبات شد و کردها در آن بخش از یک جنگ داخلی ویرانگر رهایی یافتند و تمامی مطبوعات و محافل سیاسی جهان کردهای سوریه را تنها برنده انقلاب معرفی کردند. نیروی سوم به پیشاهنگی ک.ج.ک اعلام کرده که مسئله کرد تنها از طرق راهکار سیاسی حل می‌شود و استراتژی کردها باید این باشد که بجای وابستگی به عنوان نیروی سوم در خاورمیانه سربرآورند تا باردیگر بعنوان «کارت کرد» از طرف بیگانگان برای اهداف جنگ‌طلبانه بکار گرفته نشوند. دولت‌های حاکم ایران, ترکیه و سوریه بخوبی می‌دانند که نیروی سوم منطقه‌ای یعنی کردها که پنج عرصه جهانی یعنی «کردستان ـ اروپا ـ روسیه , قفقاز و لبنان» را بعنوان پشتیبان خود جذب نموده, به هیچ‌وجه نمی‌خواهند در جنگ ایران به عنوان طرف درگیر شوند. لذا تنها کلید گشایش یک افق کردستان است, چراکه اهمیت سیاسی و استراتژی یافته و شاید همین نیرو باشد که از وقوع جنگی فراگیر جلوگیری نماید.