هماکنون دولت ترکیه با سرکردگی اردوغان که خوشخدمتترین فرد به ناتو شناخته میشود, با سوریه سر نزاع دارد و درحالی که سالها در کنار بشار اسد علیه ملتکرد و جنبش آزادیخواهی آن جنگیدند, هماکنون به دشمن یکدیگر مبدل شدهاند.
ترکیه سعی میکند برای خوشخدمتی به سازمان ناتو و ممانعت از رسیدن کردها به آزادی به هر اقدامی خشونتطلبانه دست زند. بارها از قدرتهای ناتو و غرب خواسته که منطقهای حایل و یا امن در سوریه تشکیل دهند و هرگونه پروازی را ممنوع سازند و سپس به دخالت نظامی در سوریه دستزده و رژیم اسد را از میان بردارند. اما واقعیت این است که اردوغان بارها گفته است که «حتی اگر دولتی کردی و یا یک کرد آزادیخواه در آفریقا هم سربرآورد, بازهم آن را نابود خواهیم کرد». لذا میخواهد از ارادهمندی کردها در غرب کردستان و سوریه جلوگیری کند. برای رسیدن به این مهم هر مانعی را از سر راه خود برمیدارد. چون میداند تنها راه برای جلوگیری از کردها دخالت نظامی است, لذا از حامیان بشار اسد هم انزجار شدید دارد. از طرفی طی سدهها با ایران در رقابت قدرتطلبانه منطقهای بوده است. ترکیه میخواهد پس از سوریه ضدیت با رژیم ایران را هم در دستور کار خود قرار دهد. این درحالی است که ترکیه عضو سازمان ناتو است و قاعدتا نمیتواند مطابق اصول سازمان غیرمتعهدها به عضویت درآید و در اجلاس غیرمتعهدها شرکت کند. اما این کلاف سردراز دارد و مسئله اصلی ضدیت ترکیه با ایران است, اگر تاکنون دیدهایم که ترکیه و ایران ادعای دوستی با یکدیگر دارند, بازهم به خاطر این بوده که هردو انکارگر ملتکرد میباشند. لذا این تنها موضع برای داشتن روابطی نسبتا دوستانه است. اما هرچند ایران و ترکیه برای رویارویی با پ.ک.ک و پژاک سعی کردند از سالهای 2006 الی 2010 به همکاریهای دوجانبه و حتی حملات نظامی مشترک علیه قندیل و گریلاها دست زنند, اما این همپیمانی آنها از هم فروپاشید و با شروع بهار کردی در شمال و غرب کردستان و اعمال تحریمهای بیشتر بینالمللی علیه ایران و کاهش دادن واردات نفت ایران توسط ترکیه, روابط این دو کشور بسیار کاهش یافت و همانند آتش زیر خاکستر هر آن ممکن است شعله جنگ را شعلهور تر سازد.
ترکیه به ایران قول داد که به اتفاق هم به منطقه قندیل و مناطق دفاعی مدیا حملهور میشوند, اما سال گذشته ایران با خوشباوری نسبت به این کشور به قندیل و پژاک حمله برد, اما ترکیه هرچند همکاریهایی محدود در سطح هدایت عملیاتهای جنگ را برعهده گرفت, اما به قول خود عمل نکرد و به نیروهای گریلا حملهور نشد. لذا ایران دست تنها ماند و شکستی عبرتآموز خورد و در ایجاد روابط با ترکیه و همپیمانی با آن کشور از در احتیاط درآمد.
حال که اجلاس جنبش غیرمتعهدها در تهران شروع شده, ترکیه به دعوت ایران برای شرکت بصورت میهمان پاسخ داد, اما هیچ نمایندهای نفرستاده است. حتی بیماری عبدالله گول و فرارسیدن سالروز پیروزی ارتش را بهانه قرار داده و در این اجلاس شرکت نکرد.
منابع دیپلماتیک در گفت و گو با روزنامه ترکی تودی زمان خاطرنشان کردند ترکیه در سطح رئیس جمهور یا در هیچ سطح دیگری در اجلاس غیر متعهد ها حاضر نمی شود.
رسانههای ایرانی هم سعی میکنند وانمود کنند که این بهانههای ترکیه معقول است و گفتهاند:«همزمانی روز پیروزی ترکیه با اجلاس غیر متعهد ها در تهران و بیماری رئیس جمهور این کشور موجب شده است که مقامات ترک در هیچ سطحی در اجلاس سران جنبش غیر متعهد ها که این هفته در تهران برگزار می شود، شرکت نکنند. »
این در حالی است که رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با توجیه مسئله و توسل به این بهانههای خود ترکیه, اعلام کرده است با توجه به عدم عضویت ترکیه در جنبش غیر متعهد ها ضرورتی برای حضور این کشور وجود نداشته و رئیس جمهور ترکیه به عنوان میهمان ویژه به این نشست دعوت شده بود.
مهمانپرست در ادامه خاطرنشان کرد: ترکیه عضو این جنبش نیست. با توجه به این که ترکیه در ناتو عضویت دارد و یکی از شروط اصلی عضویت در این جنبش، حضور نداشتن در پیمان های نظامی مربوط به قدرت ها بوده است، بنابراین از عبدالله گل دعوت شد به عنوان مهمان ویژه در اجلاس شرکت کند. روز برگزاری اجلاس سران در تهران با روز ارتش در ترکیه تلاقی داشته است و چون مقامات این کشور به ویژه رییس جمهور آن به عنوان فرمانده کل قوا باید در آن مراسم حضور داشته باشند، به نظر نمی رسد هیاتی از مقامات ترکیه در این اجلاس حضور داشته باشند.
قضیه پشت پرده چیست؟
هرچند این بهانه ها نوعی توجیه معقول برای سرپوش گذاشتن بر مسئله حاد روابط دو کشور ایران و ترکیه است, اما درواقع ترکیه میتوانست تنها در سطح یک نماینده عادی هم در اجلاس شرکت کند. پس مسئله این است که ترکیه میخواهد بگوید هرگونه تلاش ایران در اجلاس غیرمتعهدها برای نجات خود و سوریه در مقابل ناتو, بیفایده است و ترکیه آن را قبول ندارد. ترکیه بر سر بحران سوریه در جبهه مخالف با ایران قرار گرفته است. ایران بارها بهشیوهای نرم ترکیه را به حمایت از «تروریستهای سوریه» که منظورش مخالفان است, متهم نموده. چهبسا چندی پیش حسن فیروزآبادی, رئیس ستادکل نیروهای مسلح ایران, ترکیه را متهم به ترویج تروریسم در سوریه کرد و مقامات دولت ترکیه هم واکنش شدید نشان دادند. ایران برای اینکه به ترکیه هشدار بدهد, نیاز داشت که بالاترین مقام نظامی این کار را بکند نه یک مقام سیاسی. حتی یکی دیگر از نشانههای دشمنیهای زیرخاکستر ترکیه و ایران در هنگام ربودهشدن 18 فرد ایرانی در سوریه و تقاضای ایران از ترکیه برای آزادی آنها , خود را بروز داد. ترکیه هرگونه همکاری را بر آزادی ایرانیها رد کرد و تهران از این امر خشمگینتر شد.
این واقعه مرحلهَای جدید از رویارویی ایران و ترکیه بود که خود را نمایاند. از طرفی تنها مهره باقی مانده در دست غرب برای رویارویی با ایران در خاورمیانه, ترکیه است. پس برای رویارویی با ایران پس از سوریه به ترکیه نیاز مبرمی دارد. هرچند کشورهایی همانند عربستان و قطره مهرههایی ثانوی هستند و با ایران مخالفتهایی از نوع دیگر دارند, اما ماهیت این کشورها بسیار متفاوتتر از ترکیه است.
هرچند گل بیماری خود را بهانه قرار داده, اما روز چهارشنبه به قرقیزستان می رود تا در نشست شورای همکاری کشور های ترک زبان شرکت کند.
نماینده مجلس ترکیه: سال 2012 ممکن است سال برخورد ایران ترکیه باشد
بنا به گزارشی که چندی پیش در بخش فارسی رادیو اسرائیل پخش شد, سینان اوغان، نماینده پارلمان ترکیه و رییس مرکز تحقیقات استراتژیک بین المللی در آن کشور، از احتمال رویارویی نظامی میان ایران و ترکیه در سال جاری میلادی پرده برداشت.
این گزارش میگوید:اوغاون در مصاحبه ای با رادیو فردا گفت که اختلاف نظرها و تنش های ایجاد شده میان ایران و ترکیه به ویژه بر سر سوریه، ممکن است که موجب شود آرامش مرزی میان دو کشور که در درازای قرن ها پس از دوران صفوی برقرار بوده، شکسته شود و در کشور به سوی رویارویی نظامی پیش بروند.