وژین: اگر زن آزاد نگردد، زندگی نیز آزاد نخواهد بود

زیلان وژین، ریاست مشترک پژاک با اشاره به اینکه انقلاب یک سال را پشت‌سر نهاد و با فعالیت‌ها و شیوەهای خلاقانەای تداوم می‌یابد، گفت: انقلاب زن، زندگی، آزادی آن انقلابی است کە آوازە آن در تمام جهان پراکنده شد و جهانیان را درباب مسئلە زن بە هوشیاری کشانید.

زیلان وژین ریاست مشترک حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در ارزیابی‌هایش که در سایت پژاک منتشر شده است به طور مفصل رویدادها و تحولات یک ساله پس از آغاز «انقلاب ژن، ژیان، ئازادی» در روژهلات کوردستان و ایران را مورد ارزیابی قرار داده و در مورد نقش زنان در این انقلاب گفت: زنان با این انقلاب توانستند دستاوردهای بزرگی را کسب نمایند کە یکی از آن‌ها شکستن تابوی دولت یعنی همان ترسی کە در دل جامعە نهادینە گشتە و دیگری گذار از مرزهایی بود کە جامعە با بعد ارتجاعی خود برای زنان بە ارمغان آوردە بود. زنان توانستند بە خود اعتماد کنند و نقش پیشاهنگی خود را نیز بازپس گیرند. تا چە اندازە ابعاد مسئلە زنان مشخص گردید بە همان اندازە نیز حقیقت مردسالاری و دولت نیز آشکار گشت.

متن کامل ارزیابی‌های زیلان وژین ریاست مشترک پژاک به شرح زیر است:

بعد از انقلاب سال ٥٧ تاکنون فعالیت‌ها و اعتراضات مختلفی در سرتاسر ایران برعلیە رژیم رخ دادند اما در اکثر اوقات محدود بە مسائل روزمرە و اقتصادی بودەاند. این اعتراضات در بیشتر اوقات بە صورت منطقەای و یا محدود بە چند شهر اتفاق می‌افتادند کە در نهایت تنها طبقە و خلق خاصی نقش اصلی را ایفا می‌نمود یعنی از ویژگی همەگیر بودنی کە بتواند منجر بە یک انقلاب گردد برخوردار نبودە است. اما انقلاب زن، زندگی، آزادی کە با قتل ژینا امینی آغاز گشت، از اهمیت تاریخی برخوردار است و ویژگی‌های والایی را ایجاد نمودە کە از آنان می‌توان بە بالابردن و تعمیق سطح مقاومت و مبارزە در میان خلق‌های ایران اشارە نمود. بعد از این قتل زنان و تمام خلق‌ها دست بە دست هم دادند تا مسئلەی اساسی جامعە را کە عبارت باشد از مسئلە زن، حل نمایند. خصلت پیشاهنگی زن در این انقلاب از اهمیت ویژەای در همەگیر بودن آن برخوردار است. تمام جوامع، آزادی زن را مبنای مبارزات خود قرار دادند زیرا کە آزادی خود را نیز در آن می‌یافتند. ویژگی اجتماعی بودن در زن بشدت قوی است و مسئلەی آزادی آن نیز اهمیتی اجتماعی و تاریخی دارد کە تمام مسائل اجتماعی دیگر را تحت‌شعاع قرار می‌دهد. مسئلە زن اولین مسئلەی ملی، طبقاتی و جنسیتی است زیرا کە با بردگی زن، انواع بردگی در جامعە تحمیل گشتە است و بە همین دلیل، این مسئلە در صدر تمام مسائل قرار دارد. با تعمیق فشار و سرکوب‌ها بر زن اعتراضات وجهەای اجتماعی‌تر و همەگیر‌تری کسب نمود و باعث شد کە دیگر تفاوتمندی‌های دینی، فرهنگی، ملی و طبقاتی بە دلیلی برای جدایی بدل نگردد بلکە بلعکس، تمام جوامع از تمام طبقات را با یک شعار در درون خود جای داد.

قتل یک زن بە دلیلی برای آغاز یک مرحلە نوین از مبارزات برعلیە ذهنیت اقتدارگرا و جنسیت‌پرست رژیم ایران مبدل گردید. تعمیق مسئلە زن در جامعە و زنان، باعث رادیکال و نیرومندی مبارزات شد و نشان داد کە تا چە حد این مسئلە در ایران عمیق و بحرانیست. نباید این مسئلە را تنها بە سیاست و اعمال دولت تقلیل داد زیرا کە قبل از قتل حکومتی ژینا امینی بە قتل شلیر رسولی بر می‌خوریم کە نتیجە ذهنیت جنسیت‌پرستی مرد و مردسالاریست. می‌توان گفت در ابتدا و انتهای تمام مسائل زن جای دارد زیرا کە هم نهاد دولت و هم نهاد خانوادە از یک ذهنیت ارتجاعی تغذیە می‌نمایند. دولت از خانوادە بە عنوان هستەی اساسی خود استفادە می‌کند و در آن با استفادە از ایدئولوژی و سیاست خود، بە زنان نقش‌ویژەای دادە شدە است. اگر زنان از این چارچوب و خط، تخطی کنند با نتایجی همچون قتل حکومتی ژینا و ریحانە جباری و یا بە سرانجامی همچون قتل شلیر رسولی و فریناز خسروانی کە نشات گرفتە از ذهنیت تجاوزگر مردسالاریست دچار خواهند گشت. این‌ها تنها چند مثال هستند و اگر بیشتر دقت کنیم می‌بینیم کە در نتیجە ذهنیت اقتدارگرا بە صورت روزانە در زندانها، دانشگاه‌ها، مراکز اشتغال و در خانوادە از این قبیل اتفاقات بە وفور رخ می‌دهند. دیگر کشتن زن برای رژیم استعمارگر ایران بە امری روزانە و معمولی بدل گشتە و حتی هیچ حسابخواهی صورت نمی‌پذیرد و نکتەی قابل توجە در اینجاست کە این معضلات تنها محدود بە کوردستان نیست بلکە در تمام ایران اوضاع همین است. همانگونە کە رهبر آپو می‌گویند: "هویت زنان، یک هویت بحرانیست" و در این نظام زن بودن بە خودی خود یک جرم است.

انقلاب یک سال را پشت‌سر نهاد و با فعالیت‌ها و شیوەهای خلاقانەای تداوم می‌یابد. انقلاب زن، زندگی، آزادی آن انقلابی است کە آوازە آن در تمام جهان پراکنده شد و جهانیان را درباب مسئلە زن بە هوشیاری کشانید. زنان با این انقلاب توانستند دست‌آوردهای بزرگی را کسب نمایند کە یکی از آن‌ها شکستن تابوی دولت یعنی همان ترسی کە در دل جامعە نهادینە گشتە و دیگری گذار از مرزهایی بود کە جامعە با بعد ارتجاعی خود برای زنان بە ارمغان آوردە بود. زنان توانستند بە خود اعتماد کنند و نقش پیشاهنگی خود را نیز بازپس گیرند. تا چە اندازە ابعاد مسئلە زنان مشخص گردید بە همان اندازە نیز حقیقت مردسالاری و دولت نیز آشکار گشت. گشت ارشاد، با قوانین خود کە بر جامعە تحمیل می‌گرداند زنان را با حملات پی در پی رو در رو می‌گردانند و با استفادە از دستگاه قضایی و طرز رفتارشان، هر روزە با شرافت زنان در تمام امکان عمومی بازی می‌شود. در نتیجە این قوانین می‌بینیم کە بە چهرە صدها زن اسید پاشیدە شدە است و یا کشتە شدەاند و یا می‌توان بە زنادان ها اشارە نمود کە هرروزە در آن بە زنان تجاوز می‌شود و با استفادە از ویدیوهای گرفتە شدە از آنان اخاذی می‌شود. این سیاست‌های اعمال شدە بر زنان دیگر برای هرکسی مبرهن است. همتای این سیاست‌ها را در کمتر کشوری می‌توان یافت و این خود یکی از دلایل اساسی رخ دادن قیام‌های پی‌درپی و رادیکال در ایران بودە و هست. نظامی مردسالار، مذهب‌گرا و جنسیت‌گرا در هر سطحی کە باشد در مدیریت و مراجع تصمیم‌گیری بە زنان جایگاهی دادە نخواهد شد و اگر هم جایگاهی کسب نمایند باید برحسب معیارهای دولتی در آن نقش ایفا نمایند. اما در نظم استعمارگر ایران این نیز وجود ندارد و بە هیچ نحو ممکن زنان را در مراجع تصمیم‌گیری جای نخواهد داد و علی‌رغم تمام این‌ها می‌بینیم کە بە نقشی کە دولت بە زنان دادە اهمیت زیادی دادە می‌شود تا حدی کە شخص خامنەای بە صورت ماهانە برای زنان گردهمایی‌هایی تشکیل می‌دهد تا در سطح بالایی آن نقش‌ها را برجستە نماید و زنان را در جهت خدمت و فدا نمودن خود برای دولت سوق دهد. اما این را نیز نباید فراموش کرد کە زنان، دیگر بە مانند گذشتە نیستند و سطح آگاهی خود را در این انقلاب بە خوبی نشان دادند تا حدی کە تمام آن شناسەهایی را کە رژیم برای آنان معین کردە بود بە نحوی رادیکال، رد نمودند. آزادی خلق‌ها بە آزادی زنان بستگی دارد و این یک حقیقت است زیرا می‌بینیم کە در کوردستان، منطقە و تمام جهان با بەهم رسیدن دو زن، شعار زن، زندگی، آزادی فضا را پر می‌کند. مبارزە آزادی، هرکسی را در خود جای می‌دهد و این شعار نیز از آن انقلاب آزادی می‌باشد.

رهبر آپو گفتند: "اگر زن از بردگی و مرد از اقتدارگرایی رها گردد آزادی ممکن خواهد بود. سطح بردگی زن نشان می‌دهد کە تا چە حدی ذهنیت مردسالار در جامعە تاثیرگذار است. رهبر آپو در ایستار زن و مرد کورد، واقعیت تاریخی کوردستان و جوامع تحت ستم، همچنین زنان را تحلیل نمودند و حقیقتی کە باید زیستە شود را نیز بیان نمودند. این حقایق برای رهبر آپو، فلسفە و ایدئولوژی زندگی و موجودیت است. تا زمانی کە زنان بە حقیقت خود کە از آن دور گرداندە شدە دست نیابد هیچ زندگی حقیقت‌مداری وجود نخواهد داشت. رهبر آپو مسئلەی زنان را واجب تر از تمام مسائل دیگر دانستە و تحلیل نمود، در عین حال برای اینکە فلسفە و ایدئولوژی آزادی زن، در شخص، جامعە و زندگی ملموس گردد، در ابتدا، کشتن ذهنیت مردسالاری را از خویش آغاز نمودند. ما در کوردستان با چنین رهبریتی زندگی می‌کنیم و برای دیدن تاثیر ایشان بر جامعە کوردستان و انسان‌های آزادیخواه کافیست بە انقلاب روژآوا و انقلاب زن، زندگی، آزادی نگاه کنیم.

در این انقلاب شعار از اهمیتی زیادی برخوردار است زیرا کە شعار در کمترین واژەها، نشان‌دهندەی ایدئولوژی، فلسفە و هدف است. شعار زن، زندگی، آزادی از سە مفهوم تشکیل شدە و معضلات اساسی یعنی عدم طبیعی بودن جامعە، وجود مشکلات محیط زیستی و معضلات تمام جانداران را در خود جای می‌دهد. این سە کلمە سحرآمیز نشان از تعادل و چرخەی کیهان دارد و هر کدام از آنها بدون دیگری ناقص و فاقد معنا خواهد بود. در یک کلام اگر زن آزاد نگردد زندگی نیز آزاد نخواهد بود و زندگی‌ای بردەوار فاقد هرگونە معنایی است. طبیعت زن بە خودی خود، یک کیهان است اما بە سبب وجود ذهنیت مردسالار این سە مفهوم مهم، اهمیت خود را از دست دادە بودند. این وضعیت در جامعەی تحت ستمی مانند کوردستان چندین برابر بدتر است. زن و خلق کورد رنج‌های بسیاری را، از کوچ اجباری گرفتە تا بە پرداخت هزینەهای مادی و معنوی، متحمل گردیدە است. رهبر آپو برای اینکە بتواند انقلاب کوردستان را بە پیروزی برساند تمام این رنج‌ها را بە نیروی مبارزە بدل ساخت. رهبر آپو شعار و فلسفەی زن، زندگی، آزادی را در سال‌های ١٩٩٠ و با سخن زن، زندگیست بنیاد نهاد و حتی در کتاب عشق کورد گفتەاند کە این دو کلمە[ زن و زندگی ] مکمل یکدیگرند و بە هم معنا می‌بخشند. ایشان در آغاز مبارزات آزادیخواهی خلق کورد موضوعاتی را تحت نام مفهوم و نظری ارائە دادند و در آن مسئلە زن را در ارجعیت قرار دادند و بە تحلیل این مسئلە از بعد شخصیتی و اجتماعی پرداختند. زبان و فلسفەی رهبر آپو بدور از ذهنیت جنسیت‌گرایی جامعە رشد کردە است زیرا کە وقتی طرز فکر و ذهنیت بر اساس دمکراسی و آزادیخواهی اجتماعی شکل گرفتە باشد نمی‌توان با زبان جنسیت‌گرا خود را بیان نمود. برای رهبر آپو آزادی زن ارجعیت دارد بر آزادی کورد و کوردستان و ایشان انقلاب آزادی زن را مبنای انقلاب آزادی کوردستان قرار داد و اینگونە سازماندهی را توسعە دادند. ایشان در کتاب عشق کورد گفتەاند آزادی زن، آزادی کوردستان است و آزادی کوردستان، آزادی کوردستان، آزادی مرد و جامعە می‌باشد پس نباید مشارکت تمام جوامع و زنان، در انقلاب زن، زندگی، آزادی را مجز از مبارزەی رهبر آپو در این ٥٠ سال اخیر ارزیابی کنیم. باید دانست جنبش آزادیخواهی زن کورد، نە تنها برای زنان کورد بلکە برای تمام زنان مبارزە می‌کند و دارای اساسنامە و برنامەای گستردە است. در تاریخ ١٧ اسفند سال ١٣٧٧ رهبر آپو بر اساس ایدئولوژی آزادی زن، ایدئولوژی حزب آزادی زن را گسترش داد و آن را را یک انقلاب نوین نام نهاد. با اعلان این گام بزرگ، مسئولیت‌های تاریخی و دشواری را بر دوش زن کورد نهادند. با ایجاد ایدئولوژی آزادی زن، مسئولیت خلق یک انقلاب اجتماعی و زندگی حقیقی ر ا بە زن کورد محول نمود. زنان آزادیخواه کوردستان در این ٤٠ سال مبارزە بی‌امان در چە در کوهستان و چە در شهرها و روستاها زحمات و هزینەی زیادی پشت سر گذاشتند تا بتوانند تغییراتی در ذهنیت و ارزش‌های موجود را ایجاد نمایند. زنان در این مسیر از سازماندهی بە ارتش زنان و حزب زنان رسیدند و امروزە در سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک و در نقش رئیس مشترک و مدیریتی جای می‌گیرند. می‌توان گفت قیام خلق‌های ایران بیش از پیش این حقایق را تایید می‌نمایند و نشان از فلسفەی و شعاری دارد کە رهبریت با مبنا قرار دادن ارزش‌های اجتماعی برای جامعە ایجاد نمودەاند.

سالهاست مبارزە خلق‌ها در ایران تداوم دارد و ضربات زیادی را بە بدنەی حکومت وارد ساختە است و هزینەهای زیادی اعم از بی‌کاری، فقیری، کوچ اجباری، دستگیر شدن، شکنجە و اعدام را متحمل شدەاند. دولت با سیاست‌های مذهب‌گرایی و ملی‌گرایی در تلاش است خلق را از مبارزە دور و ناامید گرداند اما با این انقلاب کە زنان و جوانان پیشاهنگی آن را بە عهدە دارند ضربەی محکمی بە مغز و قلب دولت وارد شد و در عین حال مشروعیت‌اش را نیز از دست داد. دولت با سیاست‌های ذکر شدە در تلاش بود تا در جامعە رعب و وحشت ایجاد کند اما خلق‌ها با مبارزات خود در این انقلاب نشان دادند آنکە باید بترسد رژیم است و اینگونە نیز شد. دولت بە مانند همیشە با راهکار خشونت بە مطالبات دمکراتیک خلق‌ها پاسخ داد و در عین حال خلق‌ها از دولت هیچ انتظاری برای تغییر ندارند زیرا مبارزاتشان را تقویت نمودە و این نظام را رد می‌نمایند. در این انقلاب خلق‌ها نشان دادند کە بە نیرو و ارادەی خود اعتماد دارد و نیازی بە پشت بستن بە هیچ نیرویی را نمی‌بیند زیرا نیروی خلق در اتحاد آنان خود را نمایان ساخت. جناحین زیادی خواستند این انقلاب را بە نفع خود بە کار ببندند و یا بعضی خواستند از آن صیانت نمایند اما بدلیل اینکە در ذهنیت آنان اشکال وجود داشت و دارای هیچ پروژە و آلترناتیو دمکراتیکی نبودند در این کار ناکام ماندند. خلق‌های ایران بە این سطح از آگاهی رسیدەاند کە باری دیگر بە مانند انقلاب سال ٥٧ پیروزی خود را بە اقتدارگرایانی مانند ولایت مطلق فقیە تقدیم نکنند و در عین حال باید دانست کە در طول تاریخ جوامع، حقیقتی وجود دارد کە هیچگاه و در هیچ شرایطی بە نیروی‌های ستم‌کار اجازەی بقا و فشار بر اقشار جامعە را نخواهند داد. این وضوح در ایستار خلق کورد دیدە می‌شود و خلق‌های ایران اثبات نمودند هیچ نیرویی برتر از نیروی اتحاد خلق‌ها وجود ندارد. باید دانست کە تمام انقلاب‌ها بە پشت بستن بە نیروی اتحاد بە پیروزی رسیدەاند و این یکی از ویژگی‌های ای انقلاب در یک سال گذشتە بود.

رهبر آپو بە مثابەی جامعەشناسی آزادایخواه تمام پیشبینی‌های خود را برای آیندەی زنان و جوانان در دفاعیات و سایر کتاب‌هایشان بیان نمودەاند. ایشان در ابتدای قرن بیستم گفتند کە قرن ٢١ یک از آن زنان خواهد بود و امروزە زنان کورد و خلق کوردستان این حقیقت را تایید می‌نمایند. با انقلاب روژآوا پارادایم رهبر آپو یعنی ملت دمکراتیک با پیشاهنگی زنان بیش از پیش ملموس گشت. مبارزات زنان در کوردستان بە جوهرەی تمام مبارزات بدل گشتە است. رهبر آپو اذعان نمودند اگر بە ارادە زنان اعتماد و برای آزادی آن تلاش و مبارزە صورت نگیرد هیچ انقلابی بە نتیجە نخواهد رسید. در تاریخ انسانیت انقلاب‌های زیادی بو وقوح پیوستند و دستاوردهای با ارزشی را نیز برای خلق‌ها بە ارمغان آوردەاند اما در هیچ‌کدام از آنها بە مانند انقلاب کوردستان مسئلەی زنان در اولویت قرار نداشتە است. در این انقلاب‌ها[ در طول تاریخ ] زنان مبارزات زیادی انجام دادەاند و هزینەهای زیادی پرداختند اما هیچگاه بە خود بودن ویژە خود و ایدئولوژی و پارادیم ویژە خود دست نیافتەاند. در کنار تمام اینها می‌بینیم کە حتی دانشمندانی کە در طول تاریخ برای انسانیت پیشاهنگی کردەاند نتوانستەاند بە زنان و جایگاه آنان در علوم اعتراف نمایند و کاری در این مورد انجام ندادەاند. اما رهبر آپو علم زن [ ژنئولوژی ] را پیش کشید، آن را سر منشا تمام علوم قرار دادە و با گفتند کە تنها با این دیدگاه می‌توان جامعەشناسی آزادی را میسر گرداند. امروزە بزرگترین فرصت‌ها از حیث علمی، ایدئولوژیکی و سیستم در دستان خلق کوردستان وجود دارد و این نیز با ٥٠ سال زحمات بی‌امان رهبر آپو، جنبش آزادیخواهی زنان و مبارزات خلق میسر گشتە است. بسیاری از تحلیلات رهبر آپو حول محور رسیدن بە انقلابی فرهنگی و ذهنیتی می‌باشد بە عنوان مثال ایشان گفتند:" اگر زن خود را از بردگی و مر خود را از مرکزگرایی رها ننماید هرگز در مبارزات موفق نخواهد شد و بە هدف آزادی کوردستان نیز نخواهند رسید". وقتی زنان و مردان بە صورت برابر در فعالیت‌ها و بکلی در زندگی، شرکت نمایند در آن صورت آزادی ممکن خواهد گشت. رهبر آپو این تحلیلات را بە شکل چند تئوری رها نکرد بلکە نمونەهای آن را چە در مرد و چە در زن ایجاد نمود و مسئولیت پیشاهنگی را بە آنان اهدا نمودند.

بیش از ٢٠ سال است کە در شرق کوردستان بر اساس فلسفەی رهبر آپو  مبارزات شکل و توسعە یافتەاند. بذرهای شعار زن، زندگی، آزادی سال‌ها پیش کاشتە شدە است و امروزە عینیت می‌یابد. این انقلابی کە رخ می‌دهد نتیجەی سالها مبارزات زنان و خلق کوردستان می‌باشد. قیام‌های زیادی در شرق کوردستان رخ دادەاند اما این انقلاب بی نظیر را می‌توان نتیجەی ٢٠ سال آموزش و سازماندهی دانست. وقتی رهبر آپو در سال ١٣٧٨ بە اسرات در آمدند، خلق کورد در ایران و شرق کوردستان اعتراضات عظیمی را راه انداختند و دلسوزی و همراهیشان را با رهبر آپو نشان دادند. پیشاهنگان زیادی در شرق کوردستان از طرف دشمن اعدام شدە و یا با راهکار توطئە با شهادت رسیدەاند. تا بە حال هیچ کس بە مانند رهبر آپو از آنان صیانت ننمودە است و بە همین خاطر است کە خلق شرق کوردستان موجودیت و آزادی خود را در آزادی فیزیکی رهبر آپو دیدەاند. این فکر و احساس نسبت بە رهبر آپو هر روزە در دل و مغز خلقمان رشد می‌نماید. چگونە می‌توان فریاد شعار زن، زندگی، آزادی بر سر قبر ژینا امینی را بدور از این گذشتە ارزیابی نمود. امید بە انقلابی نوین اینگونە ارادە و اعتمادی در شرق کوردستان زندە شد. رهبر آپو مبارزات زنان را جهانی نمود کە می‌توان این مهم را بە خوبی در انقلاب روژآوا دید زیرا زمانی کە انقلاب روژآوا آغاز گشت زنان و افراد زیادی از تمام خلق‌ها حمایت خود را از این انقلاب اذعان نمودند و همزمان در کوردستان روحی متحد برعلیە استعمارگران و مزدوران ایجاد گشت. در شمال کوردستان از زمان شروع فعالیت‌های رهبر آپو تاکنون خلق بی‌امان در حال مبارزەاند و برای تمام بخش‌های دیگر نقش پیشاهنگی را بە عهدە داشتەاند. شرق کوردستان نیز نقش خود را در این حرکت کلی بە خوبی ایفا نمود و با ارادە و عزمی راسخ بە مبارزە خود ادامە می‌دهد تا حدی کە امروزە توجە تمام دنیا بە شرق کوردستان و ایران متمرکز شدە است.

کوردستان انقلاب و قیام‌های زیادی را تجربە کردە است و بە همین خاطر بود کە این انقلاب نیز از شهر سقز و با دختری کورد [ ژینا امینی ] آغاز گردید. شهرهای بزرگ و مرکزی کە فرصت تحصیل و پیشرفت و پیگیری اوضاع دنیا در آن بیشتر است، بیش از شهرهای دیگر با سیاست مارژینال ساختن رو در رو گشتە و فردگرایی نیز تاثیرات مخرب‌تری را بر روح و روان انسان‌ها گذاشتە است. در شهرهای غیر مرکزی مانند شهرهای شرق کوردستان و بلوچستان کە فرصت و امکانات زندگی محدود است و شرایط زندگی نیز زحمای بیشتری دارد، مبارزات نیرومند‌تر و متداوم تر از نقاط دیگر ایران پیشرفت می‌نمایند. در حقیقت شرایط کوردستان و بلوچستان تا حدی از یکدیگر متمایز است زیرا کە صیانت و حمایت از یکدیگر در میان خلق کورد بە شدت نیرومند است. این نشان از نیرومندی هر دو خلق است و دیدیم کە بیشترین شهادت و حملات دولت نیز از میان این دو خلق اتفاق افتاد. رژیم و هر کسی بە خوبی این مهم را می‌دانند کە تا زمانی کە این انقلاب با سیستمی دمکراتیک بە نتیجە نرسد توقف ناپذیر خواهد بود.

در این یک سال انقلاب دستاوردهای زیادی را برای خلق‌ها بە ارمغان آوردە است. این انقلاب در تمام زمینەها نفوذ کرد بە ویژە در زمینەی فرهنگی و هنری شاهد خلق آثاری بی‌نظیری بودیم کە از اتحاد خلقها نشات می‌گیرد و صدای انقلاب را بە گوش جهان رساند. سخت می‌نماید کە باری دیگر خلق‌ها بە شیوە زندگی قبلی بازگردند زیراکە یک بار طعم زندگی آزاد را تجربە نمودە و برای آن هزینەهای مادی و معنوی زیادی پرداختەاند. در اینجا می‌توان بە بە مادران شهدا اشارە نمود کە بیش از هر کسی روح انقلاب را زندە نگە داشتەاند زیرا آنان برای اتحاد و پیروزی انقلاب پارەای از جان خود را فدا نمودەاند. در راه خلق زندگی شرافتمندانە آنان بهترین فرزندان خود را فدا نمودە و در راه آزادی و دمکراسی هزینەی بسیاری پرداختەاند. زنان در هر چهار بخش کوردستان پشتیبانی خود را برای انقلاب اذعان داشتند و هم در کوردستان، خاورمیانە و هم در اروپا گردهمایی‌های بسیاری برای حمایت از انقلاب رخ دادند. زنان دیگری نیز از تمام ملت‌های دیگر با راهکارهای متفاوتی حمایت خود را از این انقلاب اعلام نمودند. می‌توان گفت کە در اثنا انقلاب میلیون ها زن همزمان یک احساس را تجربە کردند و این خود انقلاب است. فلسفە، احساس و روح رهبر آپو توانست لحظات آزادی را برای تمام زنان میسر گرداند. فلسفەی رهبر آپو از ویژگی دیالکتیکی اینگونەای برخوردار است کە احساس، فکر و روح تمام کسانی را کە برای آزادی مبارزە می‌کنند را با هم یکی می‌گرداند.

یکی دیگر از نقاط قابل توجە در این انقلاب، یک صدایی احزاب کوردی بود. سال‌های زیادی است کە تلاش صورت می‌گیرد تا در میان احزاب و نیروهای کوردی یک صدایی ایجاد گردد اما در اکثر اوقات این تلاس‌ها بی‌ثمر ماندند. با شروع انقلاب یکی از مطالبات و انتقادات خلقمان نیز ایجاد این یک صدایی بود. با گردهم آمدن احزاب کردی در کنفرانس دمکراتیک خلق‌های ایران کە در مجلس اروپا برگذار گردید تاثیرات مثبتی ایجاد گشت و امید را در دل جامعە و بسیاری از روشنفکران، سیاستمداران و اندیشمندان اجتماعی زندە کرد. در این اثنا بی‌امان تلاش نمودیم و برای ایجاد این یک صدایی کوشش نمودیم تا کە بتوایم فراخوانی ارائە دهیم برای سالگرد انقلاب و خلقمان را بە تشدید فعالیت‌ها دعوت نماییم. این نیز یکی از دستاوردهای خلق‌مان می‌باشد کە با فداکاری و مسئولیت‌پذیری بزرگشان بە وقوع پیوست. تمام احزاب سیاسی در مقابل پیروزی انقلاب مسئول‌اند و در مقطعی کە خلقمان با پرداخت هزینەهای بزرگ مادی و معنوی در مبارزە برای آزادی و ایجاد زمینەای برای مبارزات است، اتخاذ موضع‌گیری هایی کە خلقمان از آن انقاد کردە و یا رد کردەاند، برای تمام احزاب و نیروهای کوردی غیر قابل قبول است. چگونە امکان دارد کە خلق با اتحاد و همبستگی در مقابل رژیم استعمارگر ایران مبارزە نماید اما احزاب بر اساس منفعت و اقتدارگرایی با یکدیگر در جنگ و ستیز باشند. اینگونە موضع‌گیری ها تنها بە سیاست‌های دول استعمارگر کمک می‌کنند.  در این برهەی حساس، بیشتر از هر وقت دیگری پیشاهنگی امری الزامیست و تمام نیرو ها و اشخاصی کە خود را پیشاهنگ بە حساب می‌آورند باید مقتضیات این وظیفە را بە خوبی ادا نمایند. موضع‌گیری کە منجر بە اتحاد و همبستگی شود می‌تواند نیرویی عظیم بە خلقمان در کوردستان و تمام خلق‌های ایران ببخشد. در این اواخر دیدیم احزابی کە بە خود و خلق باور ندارند و پشتشان را بە نیروهای خارجی گرم می‌کنند کە هیچ برنامە، پروژە و آلترناتیوی ندارند، چگونە ضررمند خواهند گشت و در میان خلق نیز شرمسار خواهند بود. ما در خط سوم اصرار می‌ورزیم و بە نیروی خود و خلق اعتماد داریم زیرا این نظام دیکتاتور و ستم‌کار ایران را قبول نخواهیم کرد و در برساخت یک جامعە دمکراتیک و آزاد اصرار خواهیم ورزید. سیاست خط سوم ما این اتحاد را برای ما بە یک امر الزامی بدل ساختە است و باید دانست کە نباید صرفا بە چند بیانیە اکتفا نمود و باید در آیندە بە برنامە و فعالیت‌های مشترکی برسیم. امکان دارد کە نیروهایی با این اتحاد ما مشکل داشتە باشند اما باید دانست کە همین موضع‌گیری اشتباه برعلیە اتحاد است کە بە مبارزات و دستاوردهای خلقمان زیان رساندە است. چیزی کە باید در صدر اولویت‌هایمان باشد موضوع مسئولیت ما در برابر خلق است و نباید وظایف تاریخی خود در مقابل خلق را فراموش نمود. زنان نیز همانگونە کە تا بە حال در تمام عرصەها بە پیشاهنگی انقلاب پرداختەاند و باید در عرصەی سیاست نیز دارای نقشی باشند کە با ارادە و همکاری مختص بە زنان آن را بە دست آوردە باشد. امروزە در زندان‌های دولت استعمارگر ایران رفقای ما در بنداند کسانی مانند رفیق زینب جلالیان کە از پیشاهنگان هستند و زنان مبارزی مانند سپیدە قلیان، نرگس محمدی، آتنا دائمی و روزنامەنگاران بسیاری در زندان های رژیم در حال توسعە و نیرومند ساختن مقاومت‌اند. زیر تمام حملات و جنگ ویژە دشمن سعی نمودەاند تا با راهکارهای متفاوت صدای خود را بە خلق برسانند. لازم است تمام زنان این صداها را بشنوند، از آن صیانت نمایند و بە گوش تمام زنان جهان برسانند. زنان و تمام خلق‌های آزادیخواه می‌توانند بر مبنای آزادی زن بە اشاعەی سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک و توسعەی جامعەی دمکراتیک بپرداند. اتحاد و سازمانمندی ما بە دفاع و حفاظ اساسی ما مبدل خواهد گشت.