جنگ در خاورمیانە چند دهه‌ای‌ست که چهره‌ای بحرانی به این منطقه از جهان بخشیده است. شدت جنگ در خاورمیانه روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود و بر تمامی جهان تأثیر می‌گذارد. به‌همین دلیل می‌توان گفت که جنگ اخیر در واقع جنگ جهانی سوم است. هر کدام از قدرت‌های منطقەای و فرامنطقەای درصددند در این بحران عمیق با سود جستن از شرایط جنگ، حوزەی نفوذ و قدرت خود را بە فراتر از مرزهای خود بکشانند.

دولت ایران نیز از این قاعدە مستثنی نبودە و با شروع جنگ در سوریە، بە بهانە مبارزە با "تروریسم"! ـ که دارای معنای جداگانه‌ای در ادبیات این رژیم است‌ـ ، جلوگیری از رسیدن جنگ بە درون مرزهایش و در اصل باهدف حمایت از رژیم بشار اسد و حفظ حوزه نفوذ خود، نیروهای نظامی‌اش را تحت عنوان عوام‌فریبانە "مدافعان حرم" روانە جنگ سوریە نمود. این نیروها کە نیابت جنگ رژیم بشار اسد علیە اپوزیسیون‌های سوریە را برعهدە داشتەاند، در کشتار وسیع خلق‌های بی‌تاوان سوریە در طی جنگ داخلی این کشور سهم عمدەای داشتە و دارند.

علاوە بر این دولت ایران با حمایت از شبە‌نظامیان حزب‌اللە لبنان (از حامیان بشار اسد در جنگ سوریە)، حشدشعبی در عراق و حوثی‌های یمن، هموارە در تلاش بودە است تا طرح هلال شیعی را در منطقە خاورمیانە دنبال کند؛ طرحی کە با استفادە از آن در پی افزایش قدرت و نفوذ خود در منطقە بودە است. این امر نیز واکنش ایالات متحده و غرب را در پی داشته و به‌نظر می‌رسد برای جلوگیری از افزایش نفوذ ایران در خاورمیانە، یک قدرت منطقەای دیگر یعنی عربستان را برای مقابلە با آن وارد میدان کرده‌اند. تنش‌های تاریخی این دو کشور نیز می‌تواند به‌خوبی غرب را در دست‌یابی به این هدفش یاری دهد.

تنش در روابط میان ایران و عربستان تنها بە تفاوت ایدئولوژی شیعە و سنی کە هر کدام از این کشورها سرکردگی آن را در منطقە برعهدە دارند، مربوط نمی‌شود. بلکە در واقع این رقابت بە اقتدارگرایی‌ای کە حاکمیت‌های ایران و عربستان تحت لوای نمایندگان ایدئولوژی شیعە و سنی دنبال می‌کنند ، مربوط است .

در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما در آمریکا، حاکمیت ایران با روی کار آوردن دولت یازدهم (روحانی) و براە انداختن دور بی‌سابقەای از مذاکرات دو جانبە! با دولت آمریکا بر سر مسائل اتمی، سیاستی نرم را برای کاهش تحریم‌ها و طولانی نمودن عمر خود در پیش گرفت .اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، موضع این کشور در قبال ایران تغییر کرد؛ بە گونەای کە بجای در پیش گرفتن مذاکرات و سیاست نرم مانند دولت اوباما، صراحتاً در پی کشاندن جنگ بە داخل مرزهای ایران است. ایالات متحده به‌خوبی بر هزینه یک درگیری مستقیم با این کشور اشراف دارد به‌همین خاطر درست مانند آنچه که از ترامپ مشاهده کرده‌ایم، عربستان را برای مقابلە با ایران تشویق می‌کنند. در همین رابطه می‌توان به امضای قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری میان آمریکا و عربستان و تشکیل ائتلافی متشکل از ۵۰ کشور عربی اشارە نمود .ترامپ در اولین دیر خارجی خود به عربستان رفت و در دیداری با پادشاه این کشور، مشترکاً دولت ایران را حامی تروریسم و مسئول بی‌ثباتی در منطقە اعلام کرده و تضعیف این کشور را در دستور کار خود قرار دادند .

بە دنبال افزایش تنش های موجود در روابط ایران و عربستان که بە اهتمام آمریکا انجام گرفت و با روی دادن حملات تروریستی تهران کە داعش مسئولیت آن را بر عهدە گرفت، رهبر ایران نیز در سخنانی اظهار داشت کە "این حملات چیزی جز افزایش نفرت از دولت‌های آمریکا و عربستان را به دنبال نخواهد داشت". در سخنان خامنەای صراحتاً بە دست داشتن دولت‌های آمریکا و عربستان در حملات تروریستی تهران اشارە شدە است. با این وجود بهره‌برداری‌های سیاسی ایران از این رویداد، افزایش سرکوب‌ها در مناطق کردنشین و قربانی ترویسم نشان دادن خود ـ درحالی که خود متهم به حمایت از تروریسم است ـ را نمی‌توان در این اتفاق نادیده گرفت.

دولت ایران در جدیدترین اقدام و دو هفتە بعد از حملات تروریستی تهران اعلام کرد کە "نیروی هوافضای سپاه پاسداران در جواب حملات تروریستی داعش بە تهران، با موشک مراکز و تأسیسات داعش را مورد هدف قرار دادە است و در این حملە موشکی بیش از ٥۰ عضو داعش را کشتەاند".

حملات موشکی سپاە در حالی در پایگاەهای کرماشان انجام گرفتەاند کە طی چند روز اخیر مناطق مرزی این استان یعنی در شهرستان های سرپل‌ذهاو، قصرشیرین و گیلان‌غرب شاهد در‌گیری‌هایی میان نیروهای سپاە پاسداران و عناصر داعش بودەاند؛ درگیری‌هایی که گفته می‌شود در پی آن شماری از نیروهای سپاە کشتە و زخمی شدەاند .

رسانەهای داخلی بە نقل از مقامات ایرانی حملات موشکی سپاە را نشانە اقتدار نظامی ایران معرفی می‌کنند اما از در‌گیری‌های روی دادە میان نیروهای سپاە و اعضای داعش و تلفات سپاە هیچ خبری را منتشر نمی‌کنند. سوالی کە در اینجا پیش می‌آید این‌ست کە :"چرا سپاە پاسداران برای مقابلە با داعش صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران را انتخاب کردە و آن را اقتدار نظامی می‌نامد درحالی‌کە اعضای داعش در درون مرزهای ایران در درگیری با نیروهای سپاە می‌باشند؟"

واضح است کە سپاە پاسداران و شخص خامنەای کە در پی برنامه‌های اقتدارطلبانه خود هستند، با حملە موشکی کە بیشتر بە یک مانور نظامی شبیە است، اهداف بالاتری از صرف "مقابلە با داعش" در سر می‌پرورانند؛ چرا کە در داخل خود مرزهای ایران با داعش درگیر می‌باشد و اگر تنها هدفشان مقابله با داعش باشد، می‌توانند در درون مرزهای ایران با آن‌ها بجنگند .سیاست‌های اقتداطلبانه خامنه‌ای و سپاه‌پاسداران که امروز تحت عنوان مبارزه با داعش کانالیزه شده است، جدا از تحولات منطقه نیست و بدون‌شک پیامدهای دیگری‌ را در پی خواهد داشت. می‌توان انتظار داشت که در پی این سیاست‌های سران جمهوری اسلامی، جنگ نهایتاً به داخل ایران کشیده شود. با این حال سؤال این‌ست که باتوجە به سرنوشت مردم سوریە و عراق در خلال جنگ داخلی در این کشورها، چە سرنوشتی در انتظار مردم ایران خواهد بود؟ و آیا خامنه‌ای و سرداران سپاه به آن اندیشیده‌اند؟!