کردها و بلوچها بیشترین آمار بیکاری را در ایران دارند | میسا کلهر
براساس آخرین آمار ارائه شده توسط دولت، شهرهای کردنشین و همینطور سیستان و بلوچستان و خوزستان بیشترین میزان بیکاری را در میان تمامی شهرها و استانهای کشور ایران دارند
براساس آخرین آمار ارائه شده توسط دولت، شهرهای کردنشین و همینطور سیستان و بلوچستان و خوزستان بیشترین میزان بیکاری را در میان تمامی شهرها و استانهای کشور ایران دارند
براساس آخرین آمار ارائه شده توسط دولت، شهرهای کردنشین و همینطور سیستان و بلوچستان و خوزستان بیشترین میزان بیکاری را در میان تمامی شهرها و استانهای کشور ایران دارند
براساس همین آمار، کرماشان بزرگترین شهر کردنشین روژهلات، مقام اول بیکاری را در سرتاسر کشور ایران داراست. پس از کرماشان، استان سنه در رده چهارم قرار گرفته است. طبق آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران، استانهای مرکزی، سمنان، همدان، زنجان، خراسان، اردبیل، اورمیه و قم کمترین نرخ بیکاری را دارند.
آنچه از این نمودار به وضوح به چشم میآید، تبعیض شدید در میان خلقهای ساکن در کشور ایران است، به وضوح دیده میشود که استانهای مرکزی و فارسنشین، کمترین نرخ بیکاری را دارند و از بیشرین امکانات زندگی و رفاه نسبی برخوردار هستند. این در حالی است که این استانها در مناطق کویری، خشک، کمآب و فاقد منابع قرار دارند.
در مقابل، در استانهای مرزی که خلقهای غیرفارس همانند کردها، بلوچها و اعراب در آنها ساکن هستند، بیشترین نرخ بیکاری و فقر را دارا هستند. در حالی که غنیترین منابع زیرزمینی، آب، نفت و... در این استانها قرار دارد، غیر از منابع طبیعی، برخورداری از آب و هوای خوب و طبیعت بکر و زیبا میتواند باعث گسترش صنعت توریسم در این مناطق شود و نیز به دلیل واقع شدن در مرزها! خود میتواند عامل گسترش تجارت و رونق بازارشان شود، همچنان در رده توسعه نیافتهترین، فقیرترین و بیکارترین استانهای ایران بهشمار میآیند.
اما با این وجود آشکارا علیرغم وجود تمامی منابع و امکانات موجود ، بیشترین نرخ بیکاری در این استانها وجود دارد. بدونشک دلیل این امر نمیتواند چیزی جز سیاستهای آشکار و ستیزهجویانه جمهوری اسلامی باشد که با تمام نیرو سعی در فقیر نگه داشتن خلقهای غیرفارس و گسترش فقر و محرومیت و بیسوادی در این مناطق و تاراج و انتقال منابع طبیعی از این استانها به شهرهای مرکزی و عمدتاً فارسنشین دارند.
حال سوال اینجاست، آیا این سیاستهای خصمانه و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی میتواند برای مدت زیادی دوام بیاورد و آیا این خلقهای تحت ستم چنین سیاستهایی را قبول خواهند کرد؟ واقعیت این است که خلقهای تحت ستم جمهوری اسلامی هر روز بیشتر پی به سیستهای غاصبانه و ستمگرانه جمهوری اسلامی پی میبرند و در راستای رسیدن به حقوق خود تلاش و مبارزه میکنند. رژیم نمیتواند بیشتر از این خلقهای غیرفارس را در جهل و نا آگاهی نگه دارد و منابعشان را غارت نماید. بیگمان آگاه شدن اولین گام در جهت رسیدن به حقوق ملتهاست.