عضو شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک)، صبری اوک در «برنامه ویژه» تلویزیون استرک تیوی شرکت و موضوعات روز را ارزیابی کرد.
در روزهای آخر سال ۲۰۲۴، دم پارتی با رهبر آپو ملاقاتی انجام داد، این ملاقات چگونه باید ارزیابی شود؟
ما وارد سال جدیدی شدیم. قبل از هر چیز سال نو را به رهبر آپو تبریک میگویم. همچنین با احترام و قدردانی به رهبر آپو درود میفرستم. بهخوبی میدانیم که در سال ۲۰۲۴ در امرالی، فشار بسیار دشوار و انزوای تحمیلی شدیدی علیه رهبر آپو وجود داشت. به موازات آن، مبارزه شدید در امرالی ادامه داشت و دسیسه دولت ترکیه بهمثابه نابود کردن و پاکسازی جنبش ما نیز در جریان بود. بر همین اساس پس از ۴۰ سال این نخستین بار بود که هم علیه خلق کورد و هم علیه جنبشما، تمامی فرصتها و امکانات خود را در بالاترین سطح بسیج کرده و علیه ما دست به حمله زدند. هدف، استراتژی و دسیسهشان این بود که این جنبش را تصفیه کرده و رهبر آپو را بیتاثیر گردانند. دولت اشغالگر ترکیه و اردوغان نمیخواستند که دمکراتیک بودن ترکیه و چارهيابی مسئله کورد اینگونه بهشیوهای شناخته شده در تاریخ جای گیرد. در این راستا هرآنچه در توان داشتند، انجام دادند. اما ما باید چگونه به آن بنگریم؟ در سال ۲۰۲۴ تمام نیروی خود را وارد عمل کردند. میگفتند 'ما در پایان یا شاید طول سال ۲۰۲۴ به هدف خود رسیده و استراتژی و طرحمان را عملی خواهیم کرد'. اما با وجود تمام وحشیگری و فشارها، با سلاحهای شیمایی و ممنوعه، با وجود قوانین، دوباره به خلق و جنبشما حمله کردند. بهویژه به گریلاهای آزادیبخش حمله کردند، اما هیچ نتیجهای بدست نیاوردند. گریلا مقاومت کرد. بهمثابه روحیه آسیاها و روژگَرها، در هیچجا گامی به عقب برنداشتند. با روحی فدائی و خلاق، وارد عمل شده و فعال شدند. روحیه و ایمانی را در میان خلق کورد ایجاد کردند. نباید دولت ترکیه را دستکم گرفت. عضو ناتو است و دومین نیروی بزرگ ناتو محسوب میشود. اگر جنبشی مثل پکک و گریلاهای آزادیبخش کوردستان نمیبودند، ممکن نبود که هیچ نیروی دیگری سالها در مقابل دولت ترکیه مقاومت کند. در عینحال ما واقف هستیم که اگر دولت ترکیه نمیبود تاکنون ما دهها بار به نتیجه رسیده بودیم. اگر ایستار، ایدئولوژی، پاردایم و مبارزه پکک هم نمیبود، دولت ترکیه نیز دهها بار به نتیجه میرسید. به همین دلیل جنگ دشوار و طولانی مدت ادامه یافت. در سال ۲۰۲۴ نیز به نتیجه نرسیدند. با اعمال فشار و تحمیل انزوا علیه رهبر آپو در امرالی نیز به هیچ نتیجهای نرسیدند. کاملا برعکس، خلقما همیشه سرپا بود. بهویژه کارزار آزادی جسمانی رهبر آپو و راهحلی سیاسی برای مسئله کورد، به پیشاهنگی زنان، جوانان و دوستان خلق کورد ادامه یافت. تمام جامعه، آکادمیسینها، روشنفکران، سیاستمداران، انقلابیون و سوسیالیستها تاکنون دارای موضع بوده و مبارزهای انجام دادهاند. آن را به بحث روز تبدیل کردند، پارادایم رهبر آپو هر اندازه که در چهارسوی جهان درک و دیده شد، بیشتر تاثیر گذاشت، مشارکت بیشتری بهوجود آورد و تاثیرش نیز نیرومندتر شد. این نیز امری بسیار مهم بود. یعنی این مبارزه در سال ۲۰۲۴، مبارزهای مهم بود. تا جایی که مُهر خود را بروی آن حک کرد. هنوز هم ادامه دارد. روزانه خود را از نو ساختن، رهنمود و اهداف نوین هنوز هم ادامه دارد. این مسائل مهم هستند. آنان تمام امیدهای خود را به سال ۲۰۲۴ گره زده بودند. اگر بگوییم یک شکست، شاید دقیقا مناسب نباشد، اما در آنان تزلزل یا تردیدی ایجاد شد. یعنی دیدند که نمیتوانند هیچ نتیجهای بدست آورند. پکک این را نشان داد، خلقما این را دید. خلقمان همیشه سرپا بود، در روژاوا، باکور، اروپا، باشور و در همهجا سرپا بود. یعنی علیرغم حملات، نسلکشیها و فشارها نیز، خلق ما عقب ننشت. همواره به مبارزه خود ادامه داد. مثلا هنوز هم در زندانهای دولت اشغالگر ترکیه، هزاران میهندوست، سیاستمدار و کادر پکک وجود دارند. هر اندازه که دستگیر و زندانی کنند، جای آنان پر شده و همیشه یک همافزایی جدید، خشم و ایمانی نو و هدفی جدید، مبارزه را تداوم میبخشد. خلق کورد در این مورد با اندوخته خود و هزینههایی که دهها سال است میدهد، مبارزهاش را ادامه داد. تمامی اینها راه را بر اهداف و طرحهای آنان سد کرده و آنان را به تامل واداشت. حداقل در ذهنیت و نگرش آنان مشکل ایجاد کردند. در عرصه خاورمیانه نیز اتفاقات بسیار مهمی به وقوع پیوست. آنان نیز دیدند که در خاورمیانه تحولاتی در جریان است. یعنی هیچ چیز مانند قبل نخواهد بود. بهویژه در جنگ فلسطین-اسرائیل-حزبالله-حماس-لبنان و در پایان هم در سوریه، دولت ترکیه تمام این موارد را میبیند. فردا چه خواهد شد و چگونه تاثیری بروی آنان خواهد گذاشت؟ مسئله کورد یک مسئله دینامیک است، همیشه موثر و دارای معنا میباشد. این نیز فشاری افزون علیه آنان ایجاد میکند. تحولاتی که در خاورمیانه و پیرامون ترکیه ایجاد شد نیز همینطور. با در نظر گرفتن تمام این موارد، رفتن هیئت دم پارتی به امرالی یعنی سری ثریا اوندر، که جانشین ریاست پارلمان ترکیه است و از چنین جایگاهی برخوردار میباشد، به همراه پروین بولدان در چنین مقطع و برههای با رهبر آپو ملاقات کردند. این مهم است. معنای خاص خود را دارد. امروزه نه تنها ترکیه و خلق کورد و جنبشما، بلکه همه در این باره سخن میگویند. هر کسی به ظن خود میخواهد آن را درک کرده و به آن معنا بخشد؛ اینکه وضعیت چیست و به کجا میرود. یعنی بحث روز ترکیه به تمامی تغییر کرد. رفتن هیئت دم پارتی به امرالی و ملاقات با رهبر آپو تا به این اندازه مهم است. نه تنها در ترکیه بلکه در عرصه بینالمللی نیز سیاستمداران و افراد مرتبط بسیاری چنین گفتگوهایی را انجام میدهند. بیگمان این مسئلهای مهم است. این را چگونه عنوان کنیم، اینکه وضعیت چیست و به کجا میرود؟ اینها را میتوان بعدها ارزیابی کرد. از روز اول یعنی از ۱۹۹۳ تاکنون همیشه ایستار رهبری، موضعگیریاش، جستجو و هدفش، دمکراتیک کردن ترکیه و حل مسئله کورد به شیوهای سیاسی و دمکراتیک، و از طریق مذاکره و گفتگو بوده است. در این راستا فداکاریهای بسیاری نیز انجام شد. رهبر آپو در این خصوص بسیار اندیشید. پروژههای بسیاری را پیشبرد داد. همانگونه که میدانید، هفت-هشتبار آتشبس ایجاد شد. در زمان تورگوت اوزال، خواسته شد که یک روند چارهیابی ایجاد شود. متاسفانه تمام آن تلاشها، جستجوها و موضعگیریهای رهبر آپو از سوی ذهنیت اشغالگری که موجودیت خلق کورد را انکار میکند، مدنظر قرار داده نشد. این ذهنیت اجازه نداد. اجازه نداد که موضعگیری و تلاشهای رهبر آپو به هدف خود برسد. همیشه کاملا برخلاف آن عمل کرد. مسبب آن هم دولت ترکیه بود. اما در بطن دولت ترکیه نیروهایی وجود دارند. یعنی در نگرش دولت ترکیه، نیروهای جنگطلب، شوونیست، فاشیست وجود دارند و دولت نیز بر این اساس ایجاد شده است. بر اساس انکار خلق کورد. اجازه ندادند که موضع رهبر آپو به هدف خود و به پیروزی برسد. اینگونه نشد و همچنین تا به امروزه نیز گفتگوی آن وجود دارد. هیچکس نمیتواند آن را عنوان کند. درواقع برههای وجود دارد، این ملاقاتها در چه قالبی با رهبر آپو صورت میگیرند؟ در اینجا مهم اینست که این مورد دیده شود؛ رهبر آپو نه تنها امروز، بلکه همانگونه که بیان کردم همیشه خود را در قبال آینده خلق کورد و جامعه ترکیه مسئول دید. اصرار کرد که مسئله به این شیوه به رهیافت برسد. حتی گفت، مخاطبی میطلبم. یعنی به این جبهه اهمیت داد. حال یکبار دیگر با رهبر آپو ملاقات انجام میشود. پیامهایی ایجاد شدند. اینها پیامهایی بسیار تاریخی میباشند. بسیار با معنا هستند، بهخصوص برای آینده ترکیه و خلق کورد. یعنی برای هرکسی پیامی وجود دارد. هرکسی از جانب خود میتواند نقشی را ایفا کند. همانگونهکه بیان کردیم، رهبر آپو در سالهای قبل گفت، 'من برای دموکراتیک کردن ترکیه و رهیافت مسئله ترکیه آمادگی دارم'. آنچه که رهبر آپو میگوید و نقشی که به عهده میگیرد چیست؟ در اساس، خود رهبر آپو میباشد. مهم این است که هر کسی از سوی خود این پیام را به درستی دریافته و به مسئولیت خود عمل کند. در این نکته نیز بهمثابه مدیریت جنبشمان، ریاست مشترک کل کجک بیانیه داد و موضع جنبشما کاملا شفاف است. بیگمان مهمترین امر، امروز نیز رهبر آپو است. ریاست مشترک کل کجک نیز اعلام کرد مهم اینست که مبارزه همیشه گسترش یابد. برای اینکه رهبر آپو این نقش تاریخی خود را هنوز هم بهتر و راحتتر ایفا کند. یکی از موارد لازمه، اینست که به دنبال راحت طلبی و آسودگی خاطر نبود. امیدواری نادرست و اخلالگری هم غیرقابل قبول هستند. باید به نیروی خود باور داشت. به واقعیت خود ایمان داشت و اگر اینگونه نمیبود همانگونه که بحث کردم، دولت ترکیه امروزه سریعا هیئت را به امرالی نمیفرستاد. اگر هیئت ایجاد شد، پس در این صورت در میان آنان مشکل وجود دارد. آن چیست؟ در اهداف خود به پیروی نرسیدند، مبارزه ما گسترش پیدا کرد و آنان مجبور شدند. از این امر باید چه نتیجهای گرفت؟ مبارزه باید گسترش یابد و ما به راحت طلبی و آسودگی نیفتیم. فرصتهای موجود را بهتر سازماندهی کنیم، بیوقفه از هر سو همیشه به مبارزه بپردازیم، نتیجه این نیز مهمتر خواهد بود. رهبر آپو همانگونهکه میخواهد، نقش خود را بهتر ایفا خواهد کرد.
پس از ملاقات با رهبر آپو هم از سوی اپوزوسیون ترکیه و هم از سوی حکومت، بحثهای بسیاری صورت گرفتند و انجام میشوند. برای رهیافت مسئله کورد چنین تحولاتی شکل میگیرند و بیانیههایی داده میشوند، شما این موارد را چگونه ارزیابی میکنید، همچنین وظیفه و مسئولیتهایی که برعهده روشنفکران و هنرمندان ترکیه میباشد کدامها هستند؟
در ابتدا لازم است هیچکس، نیروهای سازمانهای مرتبط، ذهنیت اشغالگری ترکیه از سوی دولت ترکیه و رژیم آکپ-مهپ که موجودیت خلق کورد را انکار میکند را نپذیرد. آنان باعث شدند تا این مبارزه ۵۰ سال ادامه داشته باشد. لازم است از این امر نتیجهای بدست بیاید. یعنی اگر بر همان ذهنیت اصرار کنند، همان برهه هم ادامه پیدا خواهد کرد و اینگونه در اینجا رهیافت یا چیز دیگری بهوجود نمیآید. اگر روندی مثبت بهوجود آید یا گامهای لازم برداشته شوند، قبل از همه لازم است که آنان ذهنیت خود را تغییر دهند. یعنی اینکه هم موجودیت خلق را رد کنی، حقوق خلق کورد را نپذیرفته ودر عین حال از مسائل دیگر حرف بزنی، امر درستی نمیباشد و چنین چیزی هم ممکن نیست. لازم است از این موارد گذار شود و تاثیرات این ذهنیت بهخصوص بر روی جامعه ترکیه و خلق ما بسیار زیاد و سنگین بود. قبل از هر چیزی ۵۰ سال است که انجام میشود و در این مدت هزاران انسان جان باختند. جان باختگان تنها گریلا و خلق کورد نبودند. دهها هزار سرباز ترکیه، همچنین افراد دیگری جان خود را از دست دادند. اما همانگونه که من بیان کردم، نتیجه کاملا مشخص است. در این برهه نیز خلق کورد به آلام بسیاری دچار شد. دهها هزار روستا خالی از سکنه شده و به آتش کشیده شدند. میلیونها انسان را به کوچ اجباری مجبور کردند. آنان را پریشاناحوال ساختند، خواستند اینگونه آنان را به عقب برانند و برای اینکه به نتیجه برسند هر چه از دستشان آمد انجام دادند. امروزه نیز اقتصاد ترکیه، سیاست ترکیه مورد بحث است. از بیکاری حرف میزنند، گرسنگی و فقر را به بحث میگذارند. دلیل آن هم این جنگ بود. یعنی گفته میشود، در این جنگ ۳ تریلیون دلار خرج شده است. ۳ تریلیون دلار نیروی اقتصادی ترکیه است. اقتصاد جامعه ترکیه است. اگر این پول برای آموزش، خدمات بهداشتی و برای خلقهای ترکیه خرج میشد، امروزه وضعیت به گونهای دیگر بود. چنین تضادی وجود دارد و همیشه از آن بحث میشود. متاسفانه خلق ترکیه نمیداند چرا در چنین شرایطی قرار دارد. آن ذهنیت مسبب این وضعیت است. من میخواهم این امر را بگویم؛ دوباره بر همان امر اصرار کردن، همان نتیجه را بهوجود خواهد آورد. بههمین علت دولت ترکیه باید ذهنیت خود را تغییر دهد. بله ممکن است که حساسیتهای جامعه ترکیه نیز وجود داشته باشند، اما خلق کورد نیز حساسیتهای مختص به خود را دارد. از بالا نگاه کردن، باب میل خود رفتار کردن، قبول نکردن، انکار کردن، ممکن نخواهند بود. باید به خلق کورد و بهویژه موضع رهبر آپو، احترام قائل شوند. برای به رسیدن به چارهیابی، چنین چیزی از سوی آنان لازم است. باید بیش از همگان، آکادمیسینها، روشنفکران و شخصیتهای کورد و ترکیه دارای نقش باشند و از حقیقت و واقعیت صیانت کنند. لازم است که موضعگیری آنان، سخنان آنان برای این برهه وجود داشته باشد. باید چشمان خود را بر واقعیت و حقیقت نبندند، حرف لازمه را بر زبان بیاورند، گامهای لازمه را بردارند، جامعه را هوشیار کرده و بر دولت فشار بیاورند. باید بیش از همه آنان بر ژرفای جنگ واقف باشند. باید نقش دمکراتیک بودن خود را ایفا کنند. باید آنان بیش از همگان این موارد را درک کنند. مرتبط با همین امر اینکه ترکیه چگونه دمکراتیک میشود، مسئله کورد چگونه به رهیافت میرسد و دیالکتیک آن را باید بهخوبی بفهمند. این برهه این موارد را به روشنفکران، آکادمیسینها و شخصیتهایی که خود را مرتبط میبینند، تحمیل میکند.
همانگونه که شما هم بیان کردید، هیچکس نمیتواند بروی این برهه عنوانی بگذارد. چیزیکه ما میدانیم اینست که اگر رهبر آپو چیزی میگوید و دارای موضعگیری میباشد، یقینا به ژرفای آن دست یافته، دراز مدت و کوتاه مدت گفتگویی را انجام داده و به هدفی رسیده است. بدین صورت تلاش میکند تا چیزی را به پیروزی برساند و توسعه دهد. از سوی رهبر آپو چنین است. اما اینکه دولت ترکیه تا چه اندازه برای آن کار کند مسئولانه حرکت کند و اینکه آیا هنوز هم در سرش نقشههای رذیلانهای مثل 'چگونه جنبش را پاکسازی کنیم به آن ضربه بزنیم و به نتیجه برسیم' وجود دارد یا نه، مشخص نیست. اگر چنین نگرشی وجود داشته باشد، من این را میگویم که هیچکس نمیتواند در مقابل اراده، پاردایم و روح مقاومت پکک و خلق کورد، کاری از پیش ببرد. همانگونه که بیان کردم اگر مواردی که در سال ۲۰۲۴ رخ دادند را به خوبی درک کند و بهخوبی بر تاثیرات آنچه که در خاورمیانه بهوقوع میپیوندند بر روی ترکیه، واقف باشند، در اینصورت میتوانند نتیجهای از آن موارد بدست بیاورند. اگر اینگونه نشود خلق کورد دوباره میتواند مقاومت کند. هر چه که رخ دهد، همانگونه که ریاست مشترک کل کجک در بیانیه خود ابراز کرده بود؛ 'درست است، رهبر آپو اراده ما است و هر چه گفته است برای ما مصداق دارد'. اما باید هچوقت به آسودگی خاطر و سستی دچار نشویم، اولین و اساسیترین هدف ما، آزادی جسمانی رهبر آپو است. هر چیزی در خدمت این هدف است. امیدوارم مبارزه ما بر همین اساس ارتقا یابد.
در سال ۲۰۲۴ تحولات تاثیرگذار بسیاری در خاورمیانه رخ دادند. در سوریه حکومت بعث به پایان رسید. تحولات سال ۲۰۲۴ در خاورمیانه، چه تاثیری بر سال ۲۰۲۵ خواهد گذاشت؟
میتوانیم بگوییم که در پایان سال ۲۰۲۳ در جنگ اسرائیل و فلسطین به این مورد اشاره شد. از همان زمان پایههای خاورمیانه دیگر به لرزه درآمدند. از همان زمان شروع شد. احتیاج نیست که آن موارد را دوباره بیان کنیم، حماس ضربات مهلکی دریافت کرد. این امر کاملا مشخص است. سپس لبنان تغییر کرد و در پایان نیز سوریه با تغییر روبرو شد. مشخص است که استراتژی و هدفی وجود دارد و این ادامه خواهد داشت. میتوان در اینباره مواردی را بیان کرد اما احتیاج نمیباشد. این امر ادامه خواهد داشت. نتیجه چیست؟ وضعیت (استاتو)یی که صدسال قبل در خاورمیانه گذاشته شد، دیگر باقی نمانده و وجود ندارد. دولت-ملتهای موجود بر ماندن خود اصرار میکنند و سیاست بینالمللی نیروهای هژمونی، همواره شبیه یکدگیر نیست. بهویژه آمریکا، انگلیس و اسرائیل مدرنتیه کاپیتالیست را مطابق سود و منفعت خود ایجاد میکنند و میگویند چگونه آن را در خاورمیانه عملی کنیم. همانگونه که بیان کردم موانع و اهدافی در مقابل آنان قرار داشت و در مقابل آن هم جنگیدند. در این اواخر سوریه کاملا عیان است. مشخص است که آنان در آنجا متوقف نخواهند شد و ادامه خواهند داد. ترس و خوفی که دولت ترکیه تجربه میکند نیز ناشی از چنین موردی است؛ کسیکه بر خود اصرار میکند، برای تغییر بسته است و میگوید همیشه باید همین گونه بمانم، مضاف بر اینها هم نقش عثمانی نوین را ایفا کنم. این نگرش و آنچه که در خاورمیانه رخ میدهد، با یکدیگر همخوانی ندارند. دولت ترکیه در این خصوص دچار هراس شده است. کسانی را که بخواهد هدف بگیرد، وجود دارند. دیگر ازکدام شیوه و کدام ماه بحث نمیکنند، بلکه میخواهند عراق را هم مطابق با خواست خود طراحی کنند. باید عراق به عقل بیاید، در واقع از خود بپرسد که دولت ترکیه چگونه من را فریب داد و چگونه امروز به این وضعیت بد دچار شدم. در مطبوعات منتشر شد و ما میشنویم که به برخی از نهادهای مطبوعاتی زنان حمله کرده و قصد بستنشان را دارند. دولت عراق اینچنین تصمیماتی میگیرد. احتمالا همراه با پدک چنین کارهایی انجام میدهند. این درخواست دولت ترکیه است. دولت ترکیه بازیهایی را درباره عراق انجام میدهد. همانگونه که خواست در سوریه با سنیها و ارتش تبهکاران ملی سوریه خطی سنی-ترکمن بهوجود بیاورد، بههمان صورت میخواهد در مقابل شیعیان نقشی را ایفا کند و منفعت خود در عراق را سازماندهی و ایجاد کند. این امر کمی هم شبیه استراتژی و سیاستهای مدرنیته کاپیتالیست آمریکا، انگلیس و اسرائیل است. سیاستهای آنان در قبال عراق مشابه است. دولت عراق هنوز متوجه این امر نیست. مدتی قبل با ترکیه قراردادی منعقد کردند. دولت ترکیه خاک آنان را اشغال کرده است. بهمحض اینکه اسرائیل به آن حمله کرد، فورا به از اسرائیل به سازمان ملل شکایت کرد. حق هم دارد، حق دارند شکایت کنند. زیرا حاکمیت سرزمینی را نقض کرده است. اما از سوی دیگر دولت ترکیه نه تنها یکبار بلکه بارها حاکمیت آنان را نقض کرده است. نهتنها نقض بلکه الحاق کرده است. دهها هزار نفر از نیروهای خود را در آنجا مستقر کرده است. جنگ در آنجا جریان دارد. اما علیه دولت ترکیه اعتراض نکرده و چیزی نمیگوید. با دولت ترکیه تفاهمنامه منعقد میکنند، عراق باید هرچه زودتر این تفاهمنامه را فسخ کند. باید محاسبات دولت ترکیه را ببیند. باید عراق این را بداند که پس از سوریه، عراق در دستور کار قرار خواهد گرفت. یا به سوریه مبدل خواهد شد یا با اعمال تحریمهای سنگین و یا از طریق اشخاص لیبرالی که به عرصه خواهند آورد، آن را به خود وابسته خواهن. آمریکا، انگلیس، اسرائیل و نیروهای هژمونیک موجود، اینگونه بر حکومت عراق تاثیر میگذارند. شیوههای آن متفاوت است اما چنین هدفی را در عراق دارند. این امر علیه ایران نیز چنین خواهد بود. خاورمیانه و آسیای میانه برای آن نیروهای هژمونیک جهانی یک مشکل است. آنان چگونه حفاظت خط انرژی را تامین کنند، از هند تا قبرس، از آسیای میانه نیز چین و روسیه را از متحدشان ایران، جدا خواهند کرد. برخورد ایران برای آنان مشکلساز است. نمیدانیم که چگونه این کار را خواهند کرد، با اعمال تحریم یا فشار . چیزی که میدانیم، راهحل دموکراتیک بودن است. اگر ایران و عراق بر اساس رهنمود دموکراتیک، تغییرات رادیکال دموکراتیک را توسعه دهند و مسائل کورد، اجتماعی و فرهنگی را به راهحل برسانند، در اینصورت میتوانند این حملات و اعمال فشارها علیه خود را نیز شکست دهند.در غیر اینصورت چنی امری ممکن نخواهد بود. واقعیت این امر در سوریه دیده شد. اگر اسد و حکومت بعث، واقعیت موجود را خوب درک میکردند، خوانشی درستی میداشتند و از نگرش سلطهگری اجتناب میکردند، بجای آن تفکری استراتژیک پیشه میکردند، راهحل مسئله کورد را پیدا کرده و ضرورت تغییر را درک میکردند. این کار را نکرده و انکار کردند. اکنون وضعیت کاملا مشخص است. من میتوانم این را بگویم؛ صدسال قبل با سرکردگی انگلیس و فرانسه یک طراحی یا دیزاین صورت گرفت. صدسال بعد اینبار میخواهند با سرکردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل طراحی دیگری را ایجاد کنند. اگر پارادایم دمکراتیک، زنان جوانان و تمام هویتها، ادیان، فرهنگها و خطی که همه با هم در آن آزاد زندگی کنند بهوجود نیاید، یکبار دیگر نیروهای بینالمللی طراحی دیگری انجام خواهند داد. وضعیت موجود جنگ است. این نیز جنگ جهانی سوم است. رهبر آپو این جنگی را که در خاورمیانه به وقوع میپیوندد، سالها قبل بیان کرده بود، ممکن است این جنگ تا سال ۲۰۳۰ نیز ادامه داشته باشد. امر مهم این است که اراده دمکراتیک جامعه شکل خواهد گرفت یا نه. طبیعت خاورمیانه و اروپا با هم تطبیق نمیيابند، چرا؟ زیرا خاورمیانه بیشتر اجتماعی و فرهنگی است. شاید پارادایم دمکراتیک نباشد اما بهشیوهای مقاومت خواهد کرد. اگر پارادایم دمکراتیک خود را سازماندهی کند، جامعه درواقع برای آن گشوده میباشد. جنگ و مبارزه در خاورمیانه ادامه دارند. اگر مواردی که بیان کردیم رخ ندهد همانگونه که بیان کردم ممکن است در سال ۲۰۲۵ با تاثیری شدیدتر ادامه پیدا کند. برای خلقها و نیروهای دمکراتیک نیز فرصت و امکاناتی بهوجود میآیند. بیگمان از آن نیرو کسب میشود، اینکه فرصت ایجاد شود ممکن است، اما امکان اینکه خطراتی را هم ایجاد کند وجود دارد. امر دیگر نیز به سطح نگرش، مدیریت و سازماندهی خلقها بستگی دارد.
پس از فروپاشی رژيم بشار اسد، چگونه وضعیتی پیشروی شمال و شرق سوریه و سوریه میباشد؟ همچنین پس از فروپاشی رژیم اسد، تبهکاران ارتش ملی سوریه دچار خلا نشدند؟
زمانیکه به سراسر خاورمیانه مینگریم، میبینیم که دولت سوریه با تمام دیگر دولتهای عرب تفاوت دارد. سکولارتر و لائیکتر است و بسیاری از فرهنگها و ادیان میتوانند در آن در کنار هم زندگی کنند. از سوی حکومت و دولت فشارهایی وجود دارد. اما مطابق دیگر دولتها، سوریه دارای ویژگیهای مختص به خویش است. کورد، عرب، مسیحی، مسلمان، چنین غنایی وجود دارد تا با برخوردی دموکراتیک در کنار هم یک زندگی دموکراتیک را داشته باشند. اما اگر برخورد و رفتار دموکراتیک نباشد، این دیگر یک فرصت نخواهد بود. این به دشمنی، ستیز و جنگ مبدل میشود. قبلا آزاد نبوده و تحت ستم بودند. اما اکنون مشخص نیست که آیا با یکدیگر خواهند جنگید و یکدیگر را قتلعام میکنند و یا با دموکراتیک کردن سوریه، رهیافتی را ایجاد خواهند کرد. در روزهای اخیر یکی از آکادمیسینهای ترک نیز در تلویزیون میگفت، در سال ۱۶۸۰ در دمشق مثل امروز ادیان و هویتهای زیادی با یکدیگر جنگیدند. در آنزمان عثمانی بر سوریه حاکم بود. عثمانی نیز نمیتوانست این مسئله را چارهیابی کند و آلمان، انگلیس و فرانسه را فراخواند و گفت که مشکلاتی وجود دارد. خوبا است که حکومت بعث رفت، آن حکومت یک مانع بود و الزامی بود که از آن گذار صورت گیرد. گذار از آن امر خوبی بود، اما چیزیکه بجای آن آمد، هیئت تحریرالشام است که آن نیز در مواردی مثل قبول کردن حق زنان، ادیان و هویتهای مختلف، دارای یک برخورد تنگ نظرانه است و علیه این موارد میباشد. این نیز به دلیلی مبدل میشود تا مشکلات دشوارتر شوند. این احتمال قریب الوقوع تری است. هیئت تحریرالشام اگر امروزه دمشق را بدست آورد قبلا از خارج منابعی را در اختیار داشت. سرچشمه این منابع هم مشخص هستند، آمریکا، انگلیس و غیره. اکنون این بهمثابه یک آزمون است. اگر تغییری ایجاد کند و مطابق نیروهای بینالمللی در یک نکته قابل قبول ارزیابی شود، ممکن است که با موجودیتش موافقت کنند. این نکته چیست؟ ما نمیدانیم اما مشکلات خاورمیانه، زنان، دین، دزدی و غیره بر همان زمینه استوار هستند. بسیار سخت است که مشکلات در سوریه در مدت زمان کوتاهی به رهیافت برسند و از چیزی دیگر بحث کرد. این رئیس هیئت تحریرالشام یعنی الشرع عدهای را موظف کرده است، همه از داعش و القاعده آمدهاند. تغییر در ذهنیت آنان چیز آسانی نخواهد بود. رهیافت مشکلات در سوریه آسان نیست. همانگونه که بیان کردیم، اگر تغییری جدی در خود ایجاد کنند، نیروهای هژمونیک آنان را تایید خواهند کرد. اگر نه، دوباره مشکلساز خواهد بود. واقعا هم بدرد نیروهای بینالمللی میخورند. دیگر آنان دچار سختی نمیشوند، خونشان ریخته نمیشود. هر اندازه که تضعیف شوند بیش از پیش به سوی آمریکا میروند، ما حدس میزنیم که مشکلات در سوریه شدیدتر میشوند و ادامه مییابند.
اکنون ترکیه خود را پیروز میدان نشان میدهد. ممکن است برای اینکه علیه روژاوا و خلق کورد جنگی انجام دهد، برخی تبهکاران را به خود وابسته کند. شاید در ابتدا تبهکارانی مثل ارتش ملی سوریه نقشهایی هم داشتند. مشخص است که این گروههای وابسته به ترکیه در سوریه چیز چندانی برای گفتن ندارند. اول، اینها هموژن (یکدست) نیستند و ایدئولوژیک نیز نمیباشند. یعنی برای پول و منفعت خود گردهم آمدهاند. زمانیکه به آنان مینگریم میبینیم که هر کدام از آنان از حماه، حمص، دمشق و غیره آمدهاند. این مناطق از منظر آنان دیگر آزاد هستند. فکر میکنند عجبا آنان چه کاری در عینعیسی، گرسپی، سرکانی و غیره دارند. میخواهند دیگر از این مناطق بروند. در رسانههای خودمدیریتی نیز انتشار یافت و آنان را تشویق میکنند. از این نظر کار خوبی انجام میدهند. دولت ترکیه نمیگذارد که آنان به مناطق خودشان بازگردند. برای دولت ترکیه هم به یک دردسر مبدل شدهاند. نمیخواهند بجنگند و نتیجه هم نخواهند گرفت. به همین علت هم ترکیه به یک خلا دچار شد. ارتش ملی سوریه مطابق محاسبات خودش حرکت کرد. تا آنجایی هم که ما مطلع هستیم هیئت تحریرالشام هیچ نقشی به آنان نداده است. برای همین هم ترکیه در سوریه دارای نقشی نخواهد بود. ممکن است که از جنبه اقتصادی و تجارت دارای نقشی باشند، جغرافیای آنان برای چنین امری مساعد است. بنظر من ترکیه در آینده و سیاست سوریه به خلا فرو رفته است. کسانیکه گذاشتند اسد برود، رژیم تغییر پیدا کند و به منبع مبدل شدند، اجازه نخواهند داد ترکیه روی هیئت تحریرالشام تاثیر داشته باشد. برای اینکه بتوان وضعیت سوریه را دید باید بر وضعیت شمال و شرق سوریه به خوبی واقف بود. بیش از ۱۳ سال است که در آنجا تجربهای زیسته شد. کورد، عرب، ارمن، سریان، ترکمن همگی همراه هم و به شیوهای برابر، حیاتی دموکراتیک را تجربه کرده و برای خود یک سیستم ایجاد کردند. هرکسی با هویت شرافتمندانه خود زیست. این سیستم حیات دموکراتیک در روژاوا، واقعا هم برای سوریه مهمترین و مناسبترین مدل است.
در جنگ جهانی اول خاورمیانه طراحی شد، اراده خلق کورد، نیست انگاشته شده و خلق کورد در آن زمان تعیینکننده نبود. اما امروزه پس از صدها سال خاورمیانه یکبار دیگر طراحی میشود و خلق کورد اینبار یک نیروی تعیینکننده است. در این برهه برای اینکه خلق کورد به یک موقعیت (استاتو) دست یابد، چه نقش و ظیفهای برعهده نهادها، سازمانها، احزاب کورد میباشد؟ باید روشنفکران، هنرمندان و غیره دارای چگونه موضعی باشند؟
خلق کورد میبیند، لازم است سازمانهای خلق کورد نیز این موارد را ببینند. این دوران، یک برهه مهم است. واقعا هم دینامیکترین نیرو، گشودهترین نیرو برای پیشرفت، دمکراتیکترین نیرو، ارادهمندترین نیرو، خلق کورد میباشد. رهیافت مسئله کورد عملی نشود، دمکراتیک شدن خاورمیانه هم ممکن نخواهد بود. این امر مشخصا نیز دیده میشود. درست است، صدسال قبل نیروهای اشغالگر، خلق کورد را به بازی گرفتند. منفعت آنان در راستای موجودیت یک موقعیت (استاتو) برای خلق کورد نبود. نیروی خلق کورد برای نشان دادن اتحاد و ارادهای مشترک، کفایت نمیکرد. صدسال ما این درد را کشیدیم. امروز وضعیت تغییر کرده است. امروز پارادایم ۵۰ ساله رهبر آپو وجود دارد. در هر چهار بخش کوردستان، سازمانهای بسیاری که زحمت کشیده و مبارزه میکنند، وجود دارند. باید هرچه زودتر اراده، نگرش و اتحاد ایجاد شود. خیال و آرزوی خلق کورد این است. اکنون از هر حزب سیاسی بپرسی، کسی وجود ندارد که بگوید اتحاد لازم نیست. همه میگویند چرا اتحاد خلق کورد ایجاد نمیشود و این را مورد انتقاد قرار میدهند. از این نظر کاملا برحق میباشند. اگر اتحاد وجود نداشته باشد، هیچکدام از بخشها و یا حتی سازمانها در امنیت نمیباشند. همه با هم به اراده مبدل میشوند. مثلا در خاورمیانه مواردی رخ دادند، لازم است بهعنوان خلق کورد حرفی زده شود. باید برخی اشخاص و اراده بتوانند حرفهایی بزنند. اما زمانیکه از هم جدا میافتیم، نیروهای اشغالگر نیز میخواهند از این سود بگیرند و آن را به بازی بگیرند. باید از این امر جلوگیری شود. رهبر آپو همیشه در اینباره سخن میگفت و در این مورد رهنمودهایی میداد، واقعا هم فروتنانه با آن برخورد کرد. میخواهد اتحاد خلق کورد ایجاد شود. هیچچیزی را تنها برای پکک نمیخواهد.
عملکردها تا کنون مهم بوده و برای آن هم رنج زیادی داده شده است. متاسفانه مداخلات خارجی و رفتار سازمانهایی که این اعمال مطابق نظر شخصی آنان نبود، وجود داشت. این موارد دیگر غیرممکن میباشند. امروز الزامی است که اتحاد خلق کورد ایجاد شود. پکک همیشه برای آن آماده است و باید هر سازمان و هر کورد برای آن اماده باشد. برای آن هم تنها یکی دو نکته کفایت میکند. اول؛ میهندوستی لازم است. هر انسان میهندوست باید نقشی ایفا کند. دوم؛ هیچ سازمان و هیچ شخصیتی با دشمن خلق کورد همکاری نکند و با آنان ارتباط ایجاد نکند. ارتباطات اقتصادی ممکن است، اما نباید با خلق کورد، سرنوشت خلق کورد و دستاوردهای خلق کورد ضدیت داشته باشد. باید ترس و خوف موجود مثل اینکه عجبا ترکیه چه خواهد گفت، دیگر دولتها چه میگویند، را از خود دور کنند. مگر تا به کی باید اینگونه ادامه پیدا کند. واقعا هم اگر نیروی ما یکی شود این دولتها ناچار خواهند شد تا در مقابل خلق کورد احترام نشان دهند و این نیز با خود جدیت را به همراه خواهد آورد. این بسیار مهم است. لازم است که اتحاد ایجاد شود. ممکن است که برای کنگره و موارد دیگر زمان لازم باشد، اما باید این ذهنیت، برخورد و موضعگیری روز به روز بیش از پیش توسعه یابد. الزامی است که بجای این موارد یک مکانیسم ایجاد شود، باید سازمانهای کورد یک مکانیسم را ایجاد کنند که برای مثال برای موارد مهمی که در خاورمیانه رخ میدهند و لازم است که به عنوان خلق کورد حرفی زده شود، این مکانیسم موضعگیری کند. این امر جدیت خلق کورد را نشان خواهد داد. خلق کورد محق این امر است و باید ایجاد شود. اول؛ باید در خدمت رهیافت مسئله کورد باشد و حیاتی دموکراتیک و آزاد را عملی کند. دوم؛ دموکراتیک شدن خاورمیانه را اجرایی کند. نیرو و دولتهای مرتبط اگر دموکراتیک شوند، خاورمیانه نیز دموکراتیک خواهد شد. مسئله کورد تا به این اندازه تعیینکننده و اساسی میباشد. ما بهمثابه پکک همیشه برای اتحاد آماده هستیم و باید هرچه زودتر آن را عملی کنیم.
در پایان، پیام شما و امیدهایتان برای سال ۲۰۲۵ چیست؟
در درجه نخست؛ مبارزه و کارزار برای آزادی جسمانی رهبر آپو بسیار مهم بود. زحمات زیادی کشیده شد و نتایج بزرگی نیز در پی داشت. زنان، جوانان، خلق، و دوستان خلق کورد، زحماتی زیادی کشیدند و بایستی در سال ۲۰۲۵ بیشتر گسترش یابد. نباید راحتطلبی ایجاد شود و بایستی از تمام فرصتها به خوبی بهره گرفته و اهدافمان مبنی بر آزادی جسمانی رهبر آپو در سال ۲۰۲۵ تحقق یابد. دوم؛ مبارزه گستردهای در راستای اتحاد خلق کورد صورت گیرد. همه خود را در قبال آن مسئول بدانند. ما نیز خود را موظف میدانیم. پس از صد سال، این موضوع را با جدیت دنبال کرده و گامهای لازم را برداریم. سوم؛ هیچکس نباید درگیر راحتطلبی شود. گریلاهای آزادی کوردستان هموراه با روحیه آسیاها و روژگرها مقاومت میکنند. همه باید مبارزه کنند. باید بدانیم به میزانی که مبارزه و سازماندهی کنیم، به همان میزان نیرومند خواهیم بود. این امید من برای سال ۲۰۲۵ است، اینگونه اقدام کرده و به نتیجه خواهیم رسید.