نگرش مبتنی بر براندازی دولت، صرفا راهچاره حل بحران در ایران نیست! | زانا پشکو
نشست مجاهدین خلق و اپوزیسیون های خواهان براندازی حکومت ایران در حالی در پاریس برگزار گردید کە جدال بیوقفهای در خاورمیانه در جریان است. در حالی کە در خاورمیانه جنگ میان اقتدارخواهان و حقیقت خواهی شعلهور است کە تخمین نتیجه معادلات موجود کاری بس دشوار مینماید. از طرفی نیروهای هژمونیک جهانی با بهرهگیری از پتانسیلهای بومی و منطقهای، جنگ اقتدارطلبی خویش را تداوم میبخشند، همچنین نیروهای هژمون خواه منطقهای در پی حفظ جایگاه فعلی و تداوم حیات سیاسی خویش، سیاستهای خارجی و داخلی خود را بر مبنای حفظ منافع طرحریزی میکنند، اما طرف سومی در صحنه هم حضور دارد کە از بنیاد تاریخ جهانشمول بشریت برخواسته و امروزه در مسیر مقاومتهای دمکراسیخواهانه خویش و حیات خود را تدوام بخشیده است. خط سوم عنوانی ست که بر این جریان دموکراتیک و آزادی خواه اطلاق میگردد . جریانی کە در بحبوحەی جنگافروزی نیروهای هژمونگرای جهانی و فاکتورهای محافظەکار منطقەای کە در پی حفظ موقعیت خویش هستند; در پی ابراز هویت و اثبات افکار حقیقتخواهانەی خویش است. بە نحوی میتوان گفت این سە دستە را فاکتورهای اساسی دخیل در بحران موجود در خاورمیانە نامید.
در این میان بسیاری از نیروهای جهانی و منطقەای با بهرەگیری و سواستفادە از پتانسیلها و نیروهای خلقی، در پی اعمال فشار بر روی یکدیگرند. نشست چندی پیش نیروهای اپوزیسیون ایران که با پیش قدمی مجاهدین خلق در پاریس فرانسە برگزار گردید، نمونەای قابل توجه است. با هدف جنگ افروزی و تسلط کامل بر منطقە ، نیروهای هژمونیک جهانی با پیشقراولی آمریکا، در پی آنند که از تمامی پتانسیلهای موجود در منطقە استفادە نموده تا بتوانند در مرز با ایران در همەی عرصەها واقف گردند.
تشخیص و تثبیت اهداف چنین سیاستهایی و همچنین میزان خلق محوریشان ، نکاتی هستند که باید مورد تامل قرار گیرند. در مقابل این نیز حکومت جمهوری اسلامی درصدد حفظ موجودیت خویش و همچنین گسترش سلطەی ایدئولوژیک و سیاسی خود می باشد که جهت نیل بە این هدف ، مکانیزمهای مختلفی را در پیش گرفته است. از طرفی دیگر نیروهای دموکراسیطلب و آزادیخواه موجود در ایران نیز درصددند کە با استفاده از پتانسیل های خلقی و بر مبنای حقوق اجتماعی و انسانی خویش، مسائل مربوط بە نگرش و جهانبینی دولت- ملتهای موجود را تحلیل و چارەیابی نمایند. سردمدار و پیشاهنگ تلاشهای دمکراتیک در ایران، جامعەی دمکراتیک و آزاد روژهلای کردستان (کودار) میباشد که با اساس قرار دادن جهانبینی نظام کنفدرالیسم دمکراتیک در ایران و شرق کردستان، درصدد چارەیابی مسائل مربوط به خلقهای موجود در ایران و از پنجرەی راەکارهای دمکراتیک است.
یادآوری مجدد فاکتورهای موثر در حل بحرانهای اجتماعی و سیاسی موجود در ایران (هم از جنبەی مثبت و هم منفی) خالی از لطف نیست:
١- نیروهای هژمونیک جهانی و همپیمانان منطقەای و بومیشان [برای نمونه میتوان از ایالات متحده آمریکا نام برد که با استفاده از کشورهایی نظیر عربستان، در پی بە کارگیری احزاب و اپوزیسیونهایی هستند که فاقد برنامه و پروژەای استراتژیک میباشند].
٢- نیروهای محافظەکار منطقەای [نظیر حکومت جمهوری اسلامی، نیروهای مزدور بومی در داخل، سازماندهی و هم پیمانیهای منطقەای در خارج، در پی حفظ موقعیت و جایگاه خویش هستند].
٣- نیروهای آزادی خواه و دمکراتیک [نظیر جامعەی دمکراتیک و آزاد شرق کردستان که بر مبنای جهانبینی کنفدرالیسم دمکراتیک در پی چارەیابی مسائل مربوط بە خلقهای ایران از طریق راەکارهای دمکراتیک است].
اگر نگاهی اجمالی بە نشست مذکور مجاهدین خلق و طرفهای شرکت کنندە در آن بیاندازیم، با صراحت می توان بیان داشت که این نشست با پشتیبانی نیروهای هژمونگرای مرکزی، جهت اعمال فشار بر روی ایران طرح ریزی شدە است. بی شک مخالفت با سیاستهای حکومت ایران نکتەای مثبت و قابل توجه است اما مهمتر این است که با کدامین نگرش و با چه پروژە و استراتژی به مصاف با رژیم ایران رفته و با آن روبرو خواهند شد. در نشست مذکور محور اصلی بر خط براندازی حکومت در ایران استوار بوده است.
اگر ادعای براندازی مورد ارزیابی و تحلیل منطقی قرار داده شود، در آنصورت میتوان به این واقعیت پی برد که تا چه حد این رویکرد عملی و قابل اجرا و همچنین بر اساس منافع خلقی و اجتماعی میباشد. بیشک با ارزیابی و مطالعەای عمیق در پیشینەی فعالیتهای نگرشهای حاضر در نشست پاریس، بە راحتی میتوان گفت کە جز مسالەای رسانەای و تاکتیکی دماگوژیک ، نمیتواند گسترەی بیشتری را در برگیرد . چرا کە در نهایت امر نتیجەی چنین نشستهایی فاقد استراتژی مدون و پروژەهای عملگرا و واقعگرایانە چیزی جز برنامەهای خیالی و توهمی حاصل نمیگردد.
از سوی دیگر، اگر نگاهی به سیاستگذاری و برنامەهای جامعەی دمکراتیک و آزاد شرق کردستان (کودار) نیز بیاندازیم، می توان ارزیابی صحیحتری در مورد بهینەترین راهکار جهت حل بحران و چارەیابی مسائل مربوط بە خلقهای ایران به تفکر و تعمق پرداخت. کودار که در سال ۲۰۱٤ میلادی جهت برساخت نظام کنفدرالیزم دمکراتیک در ایران و با داعیهی (ایران دمکراتیک و کردستان خودمدیر [اتونوم]) وارد میدان عمل شد; در واقع دارای بیشینەای کهن و عمیق است. چرا که حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) با اساس قرار دادن پارادایم جامعەی دمکراتیک و اکولوژیک و مبتنی بر آزادی زن، بر مبنای اندیشەها و افکار رهبر خلقهای کردستان - عبداللە اوجلان- دارای سابقەای درخشان در مبارزات آزادیخواهانه و دمکراتیک در میان خلقهای ایران میباشد. این مقاله کوتاه جهت شناخت بهتر برنامەهای کودار میتواند مفید واقع گردد. پروژەی کودار جهت گذار از بحران و چارەیابی مسائل خلقهای ایران ، پروژەای است که بر راەحل دمکراتیک و صلحطلب متکیست. کودار در وهلەی اول؛ خواهان چارەیابی از راه دیالوگ و گفتگوی سیاسیست. در غیر اینصورت برساخت یکطرفە نظام دمکراتیک در برنامه خویش را اساس قرار میدهد.
حال با مقایسەی رویکردهای مبارزاتی و مخالف سیستم موجود در ایران و بر مبنای مطالبات دمکراتیک و آزادیخواهانەی ملتهای ایران و بر طبق معیارهای جامعەای اخلاقی ـ سیاسی میتوان راهکار بهینه را تشخیص و پیرو نمود. راهکار مورد نظر کودار از این لحاظ حائز اهمیت میباشد. راهکار کودار بر طبق مطالبات و معیارهای خلقی پایەریزی شده است. چرا کە بە درازای تاریخ کهن همزیستی مسالمت آمیز خلقهای موجود در جغرافیای خاورمیانه همواره مبدا و معیار حیاتی آزاد و برابر و دمکراتیک ، معیارهای اخلاقی ـ سیاسی جوامع خاورمیانه بوده است.
کودار با احیای دوبارە این معیارها و همچنین بر اساس تلاش در راه برساخت مدرنیتەی دمکراتیک، به چارهیابی مسائل و بحرانهایی میپردازد که پیرامون خلقهای ایران را فرا گرفتەاند. اگر حکومت ایران با نگرش واقعگرایانە و چارەجویانه در برابر مسائل خلقهای ایران و بحرانهای موجود گام بردارد، بدون شک راەحل دمکراتیک مدنظر کودار بهترین گزینەی ممکن در عرصەی عمل بە جامعه آزاد میباشد. در غیر اینصورت جمهوری اسلامی با برساخت یکطرفەی نظام کنفدرالیزم دمکراتیک و گسترش مبارزات حقیقتطلبانەی خلقهای ایران ( که کودار پیشاهنگی آنرا عهدەدار شدە ) روبرو خواهد گردید.
در نهایت امر ذکر این نکته حائز اهمیت است که عمر اقتدارطلبی در مقابل دموکراسیخواهی خلقی بسیار کوتاه است و پیروزی نهایی بدون شک آن معیارهای اخلاقی ـ سیاسی جوامع دمکراتیک و خلق خواهد بود.