چنگیز چیچک نماینده حزب برابری و دموکراسی خلقها (دم پارتی) از استانبول که یکی از اعضای هیئت امرالی دم پارتی و وکیل سابق رهبر آپو است، به سؤالات روزنامه یِنی یاشام پاسخ داد. چیچک دیدار خود با رهبر آپو و لحظات روز فراخوان را شرح داد.
مصاحبه چیچک به این شرح است:
آخرین دیدار شما با عبدالله اوجالان در سال ۲۰۱۱ انجام شد. پس از ۱۴ سال، وقتی دوباره به امرالی رفتید، چه احساسی داشتید؟
وقتی میدانید که با آقای اوجالان دیدار میکنید، میدانید که نه تنها تاریخ شخصی من، بلکه تاریخ مردم، تاریخ مبارزه دموکراتیک مردم و مبارزه آزادی آنهاست. شما با آن آگاهی، با آن احساس این سفر را آغاز میکنید.
اولین چیزی که در طول دیدار به ذهنتان رسید چه بود؟
دیدار پس از ۱۴ سال طبیعتا سؤالاتی را در مورد وضعیت و سلامتی او مطرح میکند.
او را چگونه دیدید؟
من آخرین بار آقای اوجالان را در سن ۳۲-۳۳ سالگی دیدم، امروز ۴۷ ساله هستم. آقای اوجالان ۶۲-۶۳ ساله بود و اکنون ۷۶ ساله است. بنابراین، ۱۴ سال از آخرین دیدار من گذشته است. طبیعتا تغییرات جسمی که در هر یک از ما رخ میدهد، در او نیز دیده میشود. اما در اولین دیدار، اولین سلام، وقتی اولین بار صدایش را میشنوید، با فردی مسلط بر خود، جوان مانده، از نظر ذهنی پر جنب و جوش و پرانرژی روبرو میشوید. انگار اصلا تغییر نکرده است.
گفتید اصلا تغییر نکرده است؟
با وجود شرایط جزیره، شما با واقعیت اوجالان بسیار زنده، پر جنب و جوش و واقعا قدرتمند روبرو میشوید. ما به عنوان وکیل، جزیره و تاریخ آن را به طور گسترده بررسی کردیم. از یلماز گونَی تا عدنان مندرس، شواهدی داریم. نه تنها شرایط زندان، شرایط انزوای جزیره و واقعیت آن در میان دریا، زنده ماندن، حفظ سلامت روانی به نظر من واقعا یک موضع انقلابی و مقاومتی آگاهانه را نشان میدهد. منطق حبس و انزوا این است که از نظر روحی انسان را درهم بشکنند. اما آقای اوجالان همیشه میگفت: «من هر روز در اینجا در خودم انقلاب میکنم. ما در یک مبارزه بیوقفه هستیم و هر لحظه مبارزه میکنیم.» واقعا زنده بودن و جنب و جوش و فکری پویا با این روش به دست آمده است.
او بسیار منظم بود؟
بسیار منظم است. قبلا وضعیت سلامتی او را میپرسیدیم. هرگز فراموش نمیکنم، در دیدار وکلا وقتی وضعیت سلامتی او را پرسیدیم، چشمانش را بست و اینگونه پاسخ داد: «من مانند یک کارخانه پالایش شده هستم. به دنبال جایی هستم که این را بگذارم. باید تمام محصولات و دادههای خود را به جامعه، به مردمم منتقل کنم.» کارخانه پالایش شده این است. «من در حال تولید هستم. به آینده دموکراتیک جامعه فکر میکنم. تولید میکنم، اما کانالهای گذاشتن آن ضعیف هستند.» قبلا نیز گفته بود که وکلا به تنهایی برای این کانال کافی نیستند. سلامت جامعه، سلامت سیاسی جامعه و سلامت خود را به هم مرتبط میبیند، در واقع سلامت خود را حفظ میکند و در نتیجه تلاشی برای سلامت جامعه، وعده حفظ زنده بودن خود را میدهد. چنین واقعیتی در مقابل ماست.
چه نوع اراده و عزمی است؟
شخصیت رهبری، اینگونه آشکار میشود. برای مثال، همیشه میگفت: «برای من، جسم، شکلگیری ساختار ذهنی و روحی است.» به عبارت دیگر، تا زمانی که روزانه خود را از نظر ذهنی و روحی تغذیه نکنید، سلامت شما هم از نظر جسمی و هم از نظر اجتماعی بد خواهد شد. میگوید: «هر روز، هر لحظه برای من میدان مبارزه روحی و ذهنی است. من دائما تلاش میکنم خود، بدنم و جسم خود را بر این اساس حفظ کنم.» به نظر من این بسیار مهم است.
قبل از اینکه به سالنی که آن بیانیه در آنجا داده شد بروید چه اتفاقی افتاد؟
رفتن به جزیره مانند رفتن وکلا بود. قبل از ورود به سالن دیدار، منتظر آمدن او بودیم. بنابراین، به عنوان هیئت، ۱۵-۲۰ دقیقه منتظر ماندیم. پس از آن، در اتاقی با هم دیدار کردیم.
آیا خودش از شما استقبال کرد؟
در مقابل در، ایستاده از ما استقبال کرد. به نظر من، دیدار با آقای احمد ترک بسیار مهم بود. دیدار آقای اوجالان و احمد ترک واقعا جوهرهای تاریخی بود. دیدار دو حافظه، دو خاطره، هم از نظر تاریخ کورد، هم از نظر تاریخ دموکراتیک ترکیه و هم از نظر تاریخ مردم، برای من بسیار ارزشمند، معنادار و تاثیرگذار بود.
آیا سلام و احوالپرسی بود یا تماس؟
بله، سلام و احوالپرسی بود. دیداری با لبخند و احساس بود. او خودش همیشه به چنین دیدارهایی اهمیت میدهد. برای راه حل دموکراتیک مسئله کورد، ایجاد جامعه دموکراتیک و تحول دموکراتیک جامعه، همیشه آن را به عنوان اوج بالا ارزیابی میکند. همیشه چنین معنایی به تمام دیدارها و بحثهای خود میدهد. طبیعتا دیداری بود که هرگز در خاطرات شخصی و زندگی خود فراموش نخواهیم کرد. دیداری بود که بسیار شاد، مثبت، قوی بود و واقعا به هر یک از ما در مورد واقعیت خود پیام داد.
گفتگوها چگونه انجام شد؟
برای مثال، در مورد سلامتی، به احمد ترک گفت: «شما باید مراقب سلامتی خود باشید، اما این نشست اوجی است که سلامت شخصی هر یک از ما را بهبود میبخشد و برای سلامت همگان مفید خواهد بود؛ باید به دیدار اینگونه نگاه و برخورد شود.» او رابطه بین انسان و جامعه را اینگونه دیالکتیکی سنتز میکند، که از این نظر هم مهم بود.
گفتگو با شما چگونه بود؟
گفت: «شما قبلا هم آمده بودید.» گفتم: «بله، بین سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۱ آمدم.» گفت: «شما هم پیر شدهاید.» چون میدانست من اهل درسیم هستم و رفیق هامیلی یلدرم هم اهل درسیم است، با گفتن «انگار سید رضا را ملاقات کردهاید، شما از یک شهر هستید، اما احساساتی هستید» به دیدار دو درسیمی اشاره کرد.
قبل از ورود به بیانیه، چه صحبتها و ارزیابیهایی انجام شد؟
متنی که خوانده شد، به قول آقای اوجالان، متنی واقعا پالایش شده، حاصل تمام تجربیات و اندوخته مبارزه ۵۰-۵۲ سالهاش، ماراتن جمعی و تجربیات بود. میتوان این متن را مانیفست عصر دانست. حداقل من خودم اینگونه میبینم. بنابراین، لازم است تاریخ تجربه شده، یعنی روند تجربه عملی، تلاش نظری و سطح نظری پشت تمام جملات این متن تعریف و معنا شود. در این دیدگاه، گفتگوی ۳-۴ ساعتهای که با او داشتیم، هر جمله را تک به تک توضیح داد و بیان کرد. در مورد متن فراخوان، طبیعتا کار روزانه در آن وجود دارد.
منظورتان از روزانه چیست؟
فراخوان مربوط به پکک، توقف و زمین گذاشتن سلاح موضوعات روند عملی هستند؛ اما وقتی موضوع به روند عملی تبدیل میشود، برای دولت، جامعه، عصر، مردم جهان و همه دولتها فلسفه، نظریه، تجربه عملی وجود دارد. وقتی با این دیدگاه نگاه میکنیم، تقریبا سه چهارم صحبت ما با ترجمه این جملات گذشت. قبل از هر چیز، واقعا کار ما باید این باشد که آن را درک کنیم. من فقط در مورد هیئت صحبت نمیکنم. این برای همه بازیگران سیاسی و کنشگران مبارزه نیز معتبر است.
آیا به همه مسئولیت میدهد؟
بدون شک… این متن به خودی خود و صحبت دو سه ساعته قبل از بیانیه که با آقای اوجالان داشتیم، وظیفهای را بر دوش همه ما میگذارد. او همه را به این کار دعوت میکند. ما در عصری زندگی میکنیم که هر بخش جامعه باید از آقای اوجالان حمایت کند، کسی که با سه رفیق خود سالها سلامت جسمی و ذهنی خود را حفظ کرده و به این راضی نشده، برای ایجاد جامعهای واقعا دموکراتیک و سیستمی دموکراتیک در ترکیه از طریق این متن هم از لحاظ نظری و هم عملی تلاش کرده است. چیزی که من از صحبتها فهمیدم این است که فقط پکک را فرا نمیخواند، بلکه در این مرحله از تاریخ ۵۲ ساله، آقای اوجالان میخواهد دری را به عصری دیگر باز کند. اما در نقطه پایانی چنین چیزی وجود دارد. اگر درهای باز شده در زمان خود باز نشوند و گامهای برداشته شده در زمان خود برداشته نشوند – واقعا در متن هم این وجود دارد، هشداری داده میشود که مردم و آن مبارزه را از دست خواهند داد. بنابراین، کسی که برای اولین بار عصر و دری را باز میکند، تاریخ را انکار نمیکند، اما در گذشته هم گیر نمیکند و مانند همیشه پیشرو است.
آیا منظورش این است که «من نه تنها برای کوردها، بلکه برای هر جامعه، هویت و هر کسی شرایطی را ایجاد میکنم که در یک سیستم دموکراتیک آزاد با هم زندگی کنند؟»
آقای اوجالان در دیدگاههای خود نه تنها تاریخ کورد، بلکه تاریخ همه مردم، تاریخ مردم ترک و تاریخ هزار ساله را نیز ارزیابی کرد؛ رویکرد تاکتیکی که فقط از توازن سیاسی، سازمانی، نظامی و سیاسی امروز خارج شود، وجود ندارد. متاسفانه با ناراحتی میگویم که سیاست موجود و مبارزه موجود مردم را محدود میکند. میتواند شما را وادار کند که بیشتر روزمره، محاسبات محدود را در نظر بگیرید. بزرگترین قدرت و بزرگترین کمک آقای اوجالان این است که فراتر از این میرود. به عبارت دیگر، تلاش میکند همه را از محیط محدود مبارزه و رویارویی روزمره رها کند. نه فقط مردم کورد، دولت، مردم ترک، مردم ترکیه، علوی، سنی، مسیحی، همه…
آیا در فراخوان میخواهد این را بگوید «در فراخوان، گفتمان ترک و کورد در تاریخ بیش از ۱۰۰۰ سال خود، برای حفظ موجودیت خود و زندگی در برابر نیروهای هژمونیک، همیشه نیاز به ماندن در یک اتحاد دیدهاند؟»
نه تنها مردم کورد در برابر نیروهای هژمونیک تلاش کردهاند روی پای خود بایستند. مردم ترک، ترکمن، کارگران و فقرا دویست سال است که در برابر همه جنگهای هژمونی، در برابر همه تلهها و توطئههای مدرنیته سرمایهداری تلاش میکنند روی پای خود بایستند. این تله برای همه مردمی که در این جغرافیا زندگی میکنند گذاشته شده است. اکنون آقای اوجالان این را میگوید و اگر آنجا دقت کنید، میگوید «طرف تمایل بیشتر است، اما همیشه نیاز به ماندن در یک اتحاد دیدهاند.» این هم مؤثرترین پاسخ به توطئه علیه مردم بود. برخی از بخشهای جامعه، به ویژه به جز سنیگری و ترکبودن، نگران این هستند که از این روند کنار گذاشته شوند، این ارزیابی مهمی بود.
آیا این فراخوان همه آن نگرانیها را کاهش نمیدهد؟ در ارزیابیها و صحبتها چه جزئیات دیگری وجود دارد؟
آقای اوجالان همچنین به فرهنگها و باورهای قدیمی ساکن در استانبول اشاره کرد. همچنین به کانون وکلای استانبول اشاره کرد. فقط در مورد سیاستهای قیمها علیه مردم کورد صحبت نکرد. بله، او اهمیت زیادی به قیمها میدهد. میگوید؛ «اینگونه قابل قبول نیست.» واقعا میگوید توطئه حقوقی که امروز از طریق قیمها آشکار شده، خطرناکتر از تحریک سرِکانی است که گفته میشود روند ۲۰۱۳-۲۰۱۵ را به پایان رسانده است. در عین حال، هنگام ارزیابی این موضوع در برابر همه بخشهای اجتماعی، بهاری را بیان میکند که در آن هر کسی حق جامعه دموکراتیک را به دست میآورد و هر بخش اجتماعی و دیدگاه سیاسی هویت جامعه دموکراتیک حول تحول دموکراتیک را به دست میآورد. در واقع، بیشتر صحبت ما بحثی بسیار تاریخی بود که همه جملات در متن از نظر تاریخی و کنونی چه معنایی دارند و چگونه باید دیدگاه آینده را بحث کرد.
در مورد محمدعلی بیراند و عصر چه گفت؟
گفت: «واقعا کمک او وجود داشت. او روزنامهنگاری دموکرات و شجاع بود.» حضور احمد ترک در این معنا مهم بود. چون روند آتشبس ١٩٩٣ را با هم انجام دادند، طبیعتا از تورگوت اوزال هم صحبت کرد. در یادآوری اوزال گفت: «آقای اوزال اولین شهید جستجوی ما برای راهحل دموکراتیک و صلح است. دری که او باز کرد مهم بود. بعد از آن ما شانس بهتری به صلح و دموکراتیزاسیون دادیم. چرا این ۳۲ سال ما هدر رفت.» نیاز به روزنامهنگاران واقعا شجاع و دموکرات مانند محمدعلی بیراند وجود دارد. از آنجا شروع کرد، گفت: «(آنچه) آن روز گفتم این بود.» در یادآوری اوزال گفت: «اساسیترین دلیل مسئله کورد یا همان مسئله کورد در جنگ و جنگ مسلحانه، این است که حق موجودیت و هویت کوردها پذیرفته نمیشود، در گفتار و سیاست بسته میشود، وقتی آن در کمی باز شود، ما تلاش میکنیم آن را به طور گسترده باز کنیم. یعنی مسئله جنگ، مسئله درگیری، مسئله سلاح باید اینگونه دیده شود؛ راه را برای گفتار و سیاست باز میکند. ببینید، وقتی در تاریخ نگاه میکنیم، آنجا هم موضعی بسیار اصولی و منسجم وجود دارد. چرا این ارزیابی نمیشود؟» همچنین از اشرف بدلیسی یاد کرد و گفت: «در نتیجه توطئه در داخل دولت، در بخشهای نظامی و غیرنظامی، کسانی بودند که جان خود را از دست دادند، کشته و ناپدید شدند.» وقتی نگاه میکنیم، از نظر برنامه، اصول، نظری و عملی به طور کلی بحث شد.
آیا میگوید که ایجاد صلح و سیاست دموکراتیک ضروری است؟
بدون شک یک روند تحول دموکراتیک وجود دارد. این نه برای سیاست کورد و نه برای آقای اوجالان وضعیت جدیدی نیست. مخاطب شناخت و معیار قانونی این سیاست دموکراتیک، دولت و امروز خود حکومت است. نباید مردم کورد یا همه دیدگاهها و جنبشهای سیاسی دارای افکار و دیدگاههای متفاوت خارج از حاکمیت و اپوزیسیون رسمی، مورد ظلم و حملات سیستم قرار گیرند. دارای معیاری سیاسی برابر؛ شناخت حق جامعه، مردم، سیاست و سازماندهی؛ نباید در برابر حقوق فرهنگی قانونی و اساسی آنها و سازماندهی آنها با زبان، فرهنگ و باورهایشان مانعی ایجاد شود. ما نمیتوانیم این دری را که آقای اوجالان باز کرد و ما با زور از آن عبور کردیم، فقط به این دلیل که پکک سلاح را زمین گذاشت و خود را منحل کرد، ارزیابی کنیم. ببینید، بیانیه پکک درست است. فراخوانی جدید، روندی جدید باز میشود. این پایان نیست، آغاز است. اکنون باید درهای این پلتفرم سیاسی و قانونی باز شود.
آیا در جایی که پکک تصمیم به آتشبس گرفته و کنگره خود را برگزار میکند، پیگیری قانونی هم دور نیست؟ این چگونه عمل خواهد کرد؟ به نظر شما اولین گام چه باید باشد؟
اکنون باید جلوی تحریکات را بگیریم. این را به حکومت، اپوزیسیون و همه محافل سیاسی میگوییم. آقای اردوغان هم این را میگوید. جملهای بسیار ارزشمند است. تحریکات احتمالی که از پیشرفت این روند جلوگیری میکنند، نباید فقط در زمینه نظامی و مسلحانه ارزیابی شوند. ما در سرِکانی دیدیم، در فارقین در پایان روند اسلو دیدیم، آن تحریکات نظامی را از نزدیک تجربه کردیم. اما از این به بعد باید همه در برابر تحریکات سیاسی هوشیار باشند. بنابراین، این به تنهایی نمیتواند چیزی باشد که فقط کوردها، جنبش کورد، بازیگران کورد و آقای اوجالان با حساسیت به آن نزدیک شوند. زیرا همیشه اینگونه بوده و حساسیت یکطرفه نشان داده شده، روندها همیشه با مانع روبرو شدهاند. اکنون باید کسانی که نماینده دولت هستند نیز با همین نگرش نزدیک شوند و در این زمینه تلاش کنند. پکک گفت که فراخوان آقای اوجالان را اجرا خواهند کرد. آقای اوجالان در این زمینه هیچ تردیدی نداشت. بدون اینکه منتظر پاسخها بماند به ما گفت: «من به مقامات گفتم که پکک این را اجرا خواهد کرد.» اما باید کنگره در شرایط امن برگزار شود. زیرا هر حزبی هنگام تصمیمگیری در مورد آینده خود باید کنگره خود را برگزار کند.
درهای امرالی هنوز باز نشده، شفافیت و اطلاعرسانی وجود ندارد. از نظر سیاسی و قانونی چه باید کرد؟
البته مراحل این هم وجود خواهد داشت. اظهارات همه طرفها وجود دارد که پس از فراخوان آقای اوجالان، این روند سرعت بیشتری خواهد گرفت. اما درسهایی هم وجود دارد که میتوانیم از روندهای حل مسئله قبلی بگیریم. باید گامها در زمان مناسب برداشته شوند.
پس از اینکه پکک آتشبس اعلام کرد و اعلام کرد که کنگره خود را برگزار خواهد کرد، باید پکک کنگره خود را در شرایط امن برگزار کند و عملیات نظامی متوقف شود. خود کاراییلان هم گفت: «در محیطی که این چیزها بحث میشود، ما ۳۰ متر از هم دور هستیم و درگیری داریم.» این یک واقعیت است. با این دیدگاه پکک آتشبس اعلام کرده است. به عبارت دیگر، باید زمینه درگیریها پایان یابد.
از طرف دیگر، آقای اوجالان که با ابتکار خود راه را برای روند باز کرد، در شرایط بسیار نامناسب و نابرابر که ما آن را شرایط انزوا مینامیم، این کار را انجام میدهد. به یاد دارم که قبلا در روند اسلو وضعیت خود را اینگونه توصیف کرده بود: «اکنون همه از من میخواهند که نقشم را ایفا کنم. اما تو مرا به استخری خالی انداختی. آب نیست، میگویی شنا کن آپو. چگونه میتوانم بدون آب شنا کنم؟» گامهای قانونی که شما به آن اشاره کردید، پر کردن آب این استخر است. شرایطی که آقای اوجالان واقعا بتواند نقش خود را در آن به طور فعال ایفا کند، شرایط آزادی جسمانی، شرایط کار آزاد، باید برای اینکه روند واقعا پیش برود با هر بازیگر و هر محفلی دیدار کند.
این زمینه چگونه باید باشد؟
منظور ما از شرایط آزادی جسمانی این است: فردا نیاز به کاهش نگرانیهای برخی بخشهای جامعه وجود دارد. ممکن است رویکردهای متفاوت برخی بازیگران سیاسی به روند مورد بحث و نزدیک به هم باشد. در همه اینها ویژگی آقای اوجالان وجود دارد. ممکن است فردا علویها، سازمانهای کارگری، سازمانهای زنان بخواهند از اوجالان سؤال کنند. ممکن است جهپ بگوید «ما میخواهیم در این مورد با آقای اوجالان بحث کنیم.» برای اینکه آقای اوجالان نقش خود را در پیشبرد روند ایفا کند، باید دبیرخانه خود را داشته باشد، تیمی با او کار کند و در آنجا هم با تیمی کار کند. همه بازیگرانی که خارج از محل خود زندگی میکنند میتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند؛ نیاز به محیطی دارد که در صورت لزوم به سرعت به هر بازیگر و هر محیطی به نوعی دسترسی پیدا کند و در آنجا بتواند مشورت کند و روند تصمیمگیری را تضمین کند. فکر میکنم این یکی از اساسیترین عناصری خواهد بود که روند آینده را تعیین میکند.
آیا راه اجرای قانونی زیر سقف پارلمان است؟
از طریق هیئت، پیامی برای همه احزاب سیاسی حاضر در مجلس ترکیه وجود دارد. در مجموع در داخل پارلمان اجازه وجود دارد که همه نیازهای قانونی و اساسی را برآورده کند؛ ایجاد کمیسیونی با مشارکت نه فقط احزاب حاکم و جه پ، بلکه همه احزاب حاضر در مجلس. به عبارت دیگر، ما تلاش میکنیم روندی مشارکتی را پیش ببریم و همه را در این امر مشارکت دهیم. این هم یک جامعه دموکراتیک است. به عبارت دیگر، فلسفه و دیدگاه او این است که همه هویتهای متفاوت و افکار متفاوت باید در آینده مشترک جامعه حرفی برای گفتن داشته باشند و در روندهای تصمیمگیری مشارکت کنند. اکنون در بدترین شرایط این را بر عهده میگیرد. باید ارزش این هم دیده و درک شود.
یک عکس گروهی وجود دارد. ما در مورد چندصدایی صحبت میکنیم، وقتی به هویت آنها نگاه میکنیم، آیا در هیئت ۷ نفره رنگارنگی وجود دارد؟
بدون شک… اما فکر میکنم هنوز هویتهای دیگری وجود دارد. برای مثال هویت زن و رفقای زن باید بیشتر به آنجا بروند. او هم به ویژه این نیاز را بیان کرد.
در مورد زنان چه گفت؟
میگوید «پارادایم آزادی زنان برای من پروژهای است که هنوز کامل نشده، نیمهتمام مانده است. تعمیقهایی دارم. ۷۵ ساله هستم اما هنوز میپرسم زندگی آزاد با زن چگونه میشود.» از صحبت با او شنیدیم که تعمیقهای بسیار جدی و جالبی در مورد پارادایم آزادی زنان دارد. اما امروز نمیتوانم برای شما تعریف کنم. زیرا ممکن است خودش به رفقای زن منتقل کند. جای تاسف است که در آن انزوا نمیتواند تعمیقهای خود را در مورد مبارزه زنان، مبارزه آزادی بنویسد. زیرا او اکنون در سنی است و برای اینکه بتواند کارهای نظری انجام دهد نیاز به دبیرخانه دارد.
دارای مجموعهای است که میتواند بر جهان فکری، جهان نظری، جهان سوسیالیسم، جهان آزادی زنان تاثیر بگذارد. بنابراین باید روشنفکران، متفکران، نخبگان، نویسندگان در این روند مشارکت کنند.
آیا با زندانیان دیگر، هامیلی یلدرم، ویسی آکتاش و عمر خیری کُنار در مورد روند صحبت کردید؟
در چارچوب ارتباطی که آقای اوجالان با آنها برقرار کرده، همه چیز یعنی همه تصمیمات را با بحثهای مشترک میگیرند. در مورد عناوین بحث و روندهای سیاسی که آقای اوجالان ارائه میدهد، همه به طور ملموس افکار و پیشنهادات خود را به او منتقل میکنند. خود آقای اوجالان هم در صحبت آخر هنگام صحبت از کارهایی که باید انجام شود، به این دیدگاه اشاره کرد. میگوید «ما با هم بحث میکنیم، بسیاری از چیزها را با هم ارزیابی میکنیم، بنابراین در دیدار با این هیئت باید هر سه رفیق حتما حاضر باشند.» این نشاندهنده رهبری جمعی، فرهنگ جمعی است. همچنین میگوید «رفقای دیگری هم باید پیش من بیایند، بتوانم با آنها بحث کنم. رفقای زن هم باید حتما در این روند بحث شرکت کنند.» زیرا خطمشی آزادی زنان را بسیار مهم میبیند. ما شاهد این امر بودیم.
اوجالان در مورد سید رضا، شیخ سعید و دنیزها چه گفت؟
آخرین سخنان سید رضا اینگونه بود: «من از دروغ و حیلههای شما سر در نیاوردم؛ این برای من یک درد است، ولی من در برابر شما سر خم نکردم، بگذارید این هم دردی برای شما باشد.» آقای اوجالان در صحبت ما این را بیان کرد. او سخن سید رضا را تکرار کرد. گفت: «سید رضا آن سخن را گفت. شیخ سعید آن سخن را گفت. دنیزها، ماهرها آن سخن را گفتند. ابراهیم آن سخن را گفت. اما آن سخن در نهایت در لحظه آخر گفته شد. من میخواهم همه این سخنان را در زندگی به سخن آغازین، سخن ماندگار تبدیل کنم.» شجاعت این است. به نظر من همه باید حول این شجاعت خود را سازماندهی کنند.