مظلوم هفتن، عضو مجلس حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، اعدام جوان یارسانی غلامرضا رسایی توسط رژیم ایران را محکوم کرد و اعلام نمود، «همان طور که رژیم ملی مذهبی قاجار، شاه تیمور بانیاران را بدون چون و چرا کشت، رژیم ملی - مذهبی اسلامی ایران هم رضا رسائیان را بدون چون و چرا اعدام کرد. هر دو منطق و ذهنیت یکسانی دارند فقط اسمشان فرق میکند. یکی قاجار و دیگری ولایت فقیه است. این یک اقدام غیرانسانی و غیرمنصفانه است و من آن را محکوم میکنم و به خانواده و بستگان وی و به همه مردم کورد تسلیت میگویم.
هفتن افزود: «حکومت اسلامی ایران خود را دوست حسین و ادامه دهنده خاندان علی میداند، اما در ماه محرم و اربعین به نام شیعیان علی حکومت را اداره میکنند، اما مانند یزیدیان، جوانان کورد و بلوچ و عرب و سایر خلقهای ایران را اعدام میکنند.»
مظلوم هفتن عضو مجلس پژاک؛ در خصوص دلایل افزایش اعدام توسط رژیم ایران گفت: «با آغاز انقلاب ژن ژیان، آزادی که توسط زنان کورد، بلوچ و سایر زنان ایرانی رهبری میشد، رژیم میخواهد مردم کورد و بلوچ را ساکت کند و مانند دهههای گذشته صدای آزادیخواهان و رهبران جامعه و خلقهای ایران را در زندانها خاموش کند. بنابراین، مردم و جوامع در ایران، جدا از هویت ملی، اتنیکی ، مذهبی، فرقهای و جنسیتی خود، باید خود را سازماندهی کنند، رژیم را تحت فشار قرار دهند و با احساس مسئولیت انسانی، دموکراتیک، اخلاقی و ملی در تلاش برای از بین بردن پدیده اعدام در ایران باشند.»
امروز رژیم ایران به یزید معاصر تبدیل شده است
مظلوم هفتن عضو مجلس پژاک در مورد اعدام غلامرضا رسایی جوان یارسانی میگوید: «کشته شدن غلامرضا رسایی، جوان یارسانی کرماشانی توسط حکومت را محکوم میکنم و به خانواده رسایی، مردم صحنه، کرماشان و عموم مردم کورد تسلیت میگویم. البته آنچه سهشنبه گذشته در زندان دیزل آباد و اعدام غلامرضا رسایی رخ داد مایه شرمساری نظام است. یاریها و کرماشانیها همه میدانند که در دوره قاجار، شاه تیمور بانیارانی نیز مانند غلامرضا رسایی در سبزه میدان کرماشان کشته شد. در آن زمان حکومت قاجار بر سر کار بود که یک حکومت ملی-مذهبی بود. امروز نیز حکومت ولایت فقیه و مذهبی-ملی است. خیلی با هم فرقی ندارند فقط اسمهایشان فرق میکند. یکی شاه و دیگری حکومت ولایت فقیه. برای کشتن سایر جوامع و باورمندان یاری یکسان هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند. وقتی تصمیم به کشتن شاه تیمور بانیاران گرفتند، بدون هیچ سوال و جوابی گفتند که او را بکشید. امروز هم اتفاقی که برای غلامرضا رسایی در زندان دیزل آباد افتاد همین است. بدون سوال و جواب کشتن است. این قتل حکومتی است. البته رژیم ایران به خود میگوید; ما آل علی و یاران امام حسین هستیم. اکنون مصادف با ماه محرم است و به گفتهی آنها اربعین است. در واقع میگویند ما یاران حسین هستیم. حسین در غریبی و تنهایی و ظلم و بیعدالتی کشته شد و زینب و دوستانش اسیر شدند. کاری که در زندان دیزل آباد کردند همین است. تکرار واقعه کربلاست. اما امروز حسین و یزید با هم فرق کردهاند و جایشان عوض شده است. کسانی که امروز خود را یاران حسین و خاندان علی میدانند و به نام شیعیان علی حکومت را اداره میکنند، کاری میکنند که یزیدیها هم نکردهاند. کشتن غلامرضا رسایی یک حادثه فردی و شخصی نیست. این فقط کشتن یک کورد یا یارسانی نیست. پیشینه تاریخی طولانی دارد. من معتقدم همه با این چشم به این قتلها نگاه میکنند.
امروز کشتار کوردها، بلوچها، عربها و زنان به یک برنامه روزمره و مسئله بزرگ تبدیل شده است. با شروع انقلاب ژن ژیان آزادی، حکومت تصمیمی گرفت، چرا که انقلاب ژن ژیان ، آزادی تحولات اساسی در جامعه ایران، منطقه و جهان به وجود آورده است. نقطه عطفی در ایران ایجاد کرده است. در واقع رهبران انقلاب زنان و کوردها بودند. البته بیانصافی است که بگوییم خلقهای دیگر در انقلاب شرکت نکردند، اما رهبری زنان، کوردها و بلوچها تعیین کننده بود. برای آن فداکاری کرده و قربانی دادند. با شروع انقلاب ژن ژیان ، آزادی، تصمیم دولتی گرفته شد و تصمیم گرفتند که مردم کورد و بلوچ را ساکت کنند. آنها باید تسلیم شوند و برای اقدامی که شروع کردهاند پاسخ دهند. اگر از آن زمان به آن نگاه کنیم، اگرچه پیشینه خاص خود را دارد، اما به شکل عادی و در سطح بسیار بالا، کشتار کوردها، بلوچ کشی، فشار بر زنان و اعدام زنان به یک پدیده و مسئله بزرگ تبدیل شده است. در واقع هر آزادی خواه، دمکرات و فردی فارغ از هویت مذهبی، فرقهای، اتنیکی و نژادی باید بر اساس مسئولیت اخلاقی و وظیفه اجتماعی در برابر اقدامات رژیم موضع گیری کند.»
انتقام انقلاب ژن ژیان آزادی از کوردها و بلوچها گرفته میشود
مظلوم عضو مجلس پژاک درباره فشارها بر مردم و اعدامها میگوید: «رژیم نمیتواند فشارهایی که بر وی اعمال میشود را تحمل کند و دچار مشکل شده است. متأسفانه این فشارها را بر مردم داخل ایران خالی میکند. مخصوصاً بر سر کوردها، بلوچها و زنان. او از جاهای دیگر تحت فشار است اما آن را بر سر مردم خالی میکند. مردم نباید این را بپذیرند. فساد بزرگ، سلاطین دزد، از سلطان سکه گرفته تا سلطان پول و نفت، ثروت خلقها را به طرق مختلف میدزدند و هیچ کس آنها را بازخواست نمیکند. فقط کولبرهای کورد و بلوچ روزانه توسط تک تیراندازها کشته میشوند. این افراد میخواهند برای خانواده و فرزندان خود، آب و نان فراهم کنند و هر روز کشته شده و قربانی میشوند. هیچ کس در مورد آنها نمیپرسد. در عین حال، این یک کشتار فوری است. رژیم بر این باور است که اگر علیه کوردها، بلوچها و سایر خلقها نسلکشی کند، عکس العمل چندانی در برابر آن صورت نخواهد گرفت، بنابراین میآید و این عمل را مدام تکرار میکند. این قتل عام را به تدریج هر روز انجام میدهد. کولبرها هر روز کشته میشوند. هر روز مردم را اعدام میکنند، هر روز بلوچها را میکشند، زنان را اعدام میکنند، این یک نسلکشی فوری است. موضع گیری در برابر اقدامات رژیم لازم است. البته رژیم میبیند که اقداماتش برایش گران تمام نمیشود. یعنی هزینه آن خیلی کم است. اگر هزینه زیادی داشت، رژیم این اقدامات غیرانسانی را اینقدر تکرار نمیکرد. اگر امروز مردم کورد و بلوچ کشته میشوند، افراد جداگانه اعدام میشوند و بر زندانیان سیاسی فشار وارد میشود، به این دلیل است که هزینه کمی برای رژیم دارد. هر مبارز آزادی با هویت چپ باید از خود بپرسد که چه کنیم تا این هزینه برای نظام افزایش یابد. به طوری که اگر یک نفر اعدام شد برایش هزینه بسیار داشته باشد تا به راحتی این اعمال را تکرار نکند. اگر هزینهاش زیاد باشد، اعدام نمیکند، کولبران را نمیکشد. اگر هزینه زیاد باشد، رویکرد رژیم به زنان، زندانیان سیاسی و مردمش متفاوت خواهد بود و ناچار میشود اراده آنها را در نظر بگیرد.
رژیم از زمان روی کار آمدن خود سعی در استفاده از حیله، نیرنگ و توطئه علیه مردم کورد داشته است. در همین دوره بود که برای انتخابات از لرستان تا ارومیه آمدند و رفتند. لباس کوردی و لری پوشیدند و به لوری و کوردی صحبت کردند. به مردم گفتند انقلابی، ایثارگر، مهمان نواز، مرزبان، و قدرت این مملکت دست شماست، ما خدمتگزار شما هستیم و غیره. اما ببینید کمتر از چند روز پس از این سخنرانیها، اکثر اعدامها از کوردها و لرها بوده است. آیا فکر نمیکنند که حافظه مردم آنقدر کوتاه نیست که این چیزها را فراموش کنند؟ محاسبات بزرگی برای خود در منطقه و سطح بین المللی انجام دادهاند. همکاری صفویه و عثمانی در کشتار کوردها در منطقه مورد توافق قرار گرفته است. کوردستان و مناطق کوردی را اشغال میکنند، مردم را دستگیر میکنند، میکشند، اعدام میکنند، غارت میکنند، کولبران را میکشند و هر کاری با کوردها میکنند. از روژاوا تا باکور، باشور و روژهلات، عثمانیان و صفویان معاصر، سیاست نابودسازی مشترک و فوری را علیه کوردها انجام میدهند. همه میدانند که دوستی آنها کوتاه و موقت است، روزی در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت و آن زمان است که مردم کورد و کوردستان تعیین کننده خواهند بود.»
کوردهای آزاد میخواهند با اندیشههای رهبر آپو با عزت زندگی کنند
مظلوم هفتن درباره سرکوب صدای خلقها به ویژه کوردها و بلوچها پس از شروع انقلاب ژن ژیان آزادی میگوید: «از نظر تاریخی میدانیم که کوردها و کوردستان نقش ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک دارند. اگر افراد یا احزاب و طیفها به هر دلیلی محاسبات اشتباهی انجام دهند، فجایع جبران ناپذیری ممکن است رخ دهد. قتل دولتی غلامرضا رسایی یا دیگر کسانی که امروز در معرض مجازات اعدام هستند مانند شریفه محمدی، پخشان عزیزی و دیگران، باید محاسبه کنند که کشتار کوردها، عرب کشی، بلوچ کشی، زن کشی و اعدام غیرقابل قبول و برای آنها هزینهبر خواهد بود. آنها باید کارهایی را که امروز انجام دادهاند در نظر بگیرند. امروز این سوال پیش میآید که آیا پس از انقلاب ژن ژیان آزادی که تصمیم به خاموشی بلوچستان و کوردستان گرفتند، آیا این تصمیم درازمدت دولت است؟ اگر اینگونه باشد، آن قراردادهای اطلاعاتی و امنیتی که با دولت حزب عدالت و توسعه و اردوغان و خط خیانت خاندان بارزانی علیه کوردهای آزاد انجام میدهند، آنچه علیه خلقها به ویژه کوردها انجام میدهند، تصمیمی یکسره و تعیین کننده و فوری است که میتواند توازن بسیار خطرناک و بدی در منطقه با خود به همراه بیاورد. بنابراین، هیچ کس نباید فکر کند که کوردها همان کوردهای خاندان بارزانی هستند که در پایان قرن آنها را کنار هم قرار دادند، بر این اساس که کوردها خائن و مزدور هستند که توسط دست بیگانه ساخته شدهاند و همدیگر را سرکوب میکنند. امروز کوردهای نوین که بر اساس تفکرات رهبر آپو کار میکنند، در خاورمیانه متفاوت هستند و هویت جدیدی دارند. کورد دیگر، خادم کسی نخواهد بود و دست کسی را نخواهد بوسید. او برای زندگی با عزت فداکاری میکند. فداکاری هر چقدر هم سنگین باشد، حاضر است آن را انجام دهد. کوردهای نوین به مرگ اهمیت نمیدهند و از آن نمیترسند. بلکه از نوکری و خدمت به بیگانه میترسند، پس با رقص وارد میدان میشوند. کسانی که پرچم آزادی و دموکراسی را برافراشتهاند بر اساس آن اندیشه و فلسفه عمل میکنند. به مناسبت قتل حکومتی غلامرضا رسایی توسط دولت چه کنیم؟ بایستی کاری انجام دهیم که اعدام برچیده شود. مسئله این نیست که کسی سیاسی است نباید اعدام شود، نه. هویت هر چه که باشد فرقی نمیکند که زن باشد، جوان باشد، فرد سیاسی باشد، یک فرد حرفهای باشد، مهم نیست که هویت چه باشد، بایستی ما کاری کنیم که اعدام در ایران نماند. ما به عنوان پژاک کمپینی را تحت عنوان «نه به اعدام، بله به زندگی آزاد و دموکراتیک، به زندگی با عزت و شرافتمندانه» راهاندازی کردهایم و برای این کار میکنیم.
با سازماندهی شدن رژیم را وادار به عقبنشینی کنیم
درخواست من از همه مبارزان آزادی این است که هر روز کوردها، بلوچها، بهائیان، زنان و دیگران را به بهانههای مختلف دستگیر و کشته میشوند. ما باید کاری کنیم که هزینه قتلعامها و اعدام برای رژیم گران تمام شود آنوقت نمیتوانند این احکام را اجرا کند. اگر رژیم یک زندانی را اعدام کند، افراد کمتری هستند که از آنها حمایت کنند. اگر امروز یک نفر اعدام شود، فرقی نمیکند کورد باشد، بلوچ یا هر کس دیگری، زن باشد یا هر کس دیگری. برای مردم کورد و همه قربانیان این بیعدالتیها میگویم که سازماندهی یک پیشنیاز است، همفکری و اتحاد یک پیشنیاز است، بر اساس احساسات و مسئولیتهای ملی، میهنی، اخلاقی، انسانی، اجتماعی و سازماندهی ملی و اجتماعی؛ رژیم مجبور خواهد شد در مقابل خواستههای برحق جامعه سر فرود آورد و مردم آزادانه زندگی خواهند کرد.