روزرین اوجالان عضو کمیته زندان پرونده حزب آزادی زنان کوردستان (پاژک)، به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زنان زحمتکش، در مصاحبهای با خبرگزاری فرات (ANF) به ارزیابی شرایط پرداخت. روزرین اوجالان، با هیجان و عشقی که بیانیه «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک» رهبر آپو ایجاد کرد، ۸ مارس را به ویژه به رهبر آپو و همه زنانی که در زندانهای باکور و روژهلات کوردستان مقاومت میکنند، تبریک گفت. او بار دیگر قول خود مبنی بر اینکه همه روزها روز زن خواهد بود را تکرار کرده و سلام و عشق خود را ابراز کرد.
روزرین اوجالان اظهار داشت که مقاومتی که با سخن رفیق سارا (سکینه جانسز) مبنی بر «زندگی من سراسر جنگ بود» آغاز شد، امروز در سختترین شرایط در برابر مردسالاری هژمونیک ادامه دارد. او با تاکید بر اینکه مبارزات و هزینههای رفقای زن مقاومتگر در زندانها نقش بزرگی در رشد جنبش آزادی زنان کوردستان و تبدیل شدن آن به منبع الهام برای کل جهان داشته است، با یادآوری اینکه رهبر آپو با «تئوری گل» به جهان آموخت که هیچ زیبایی بدون هزینه به دست نمیآید، بیان کرد که مبارزه آزادی زنان با این آگاهی ادامه دارد.
*نقش جنبش زنان کوردستان را در مبارزه رو به رشد و توسعه زنان در جهان چگونه ارزیابی میکنید؟
اگرچه بسیاری از محافل پیشبینی میکردند که قرن بیست و یکم قرن زنان خواهد بود، اما رهبر آپو بود که با بیان اینکه زنان به این قرن جهت خواهند داد و قرن بیست و یکم قرن آزادی زنان خواهد بود، آن را ملموس کرد.
رهبر آپو با آشکار کردن ضرورت داشتن ویژگی یک انقلاب زنان برای انقلاب کوردستان در دهه ۹۰، گامهایی را برای برونرفت از بنبست ایدئولوژی سوسیالیستی بر اساس آزادی زنان برداشت. او با اعلام ایدئولوژی رهایی زنان در این قرن، حزبی شدن آن را محقق کرد و موقعیتی را برای جنبش زنان کوردستان ایجاد کرد که در آن ارزشهایی جمعآوری شد که میتوانست چشماندازی نظری، سازمانی و عملی را به انقلاب زنان جهان ارائه دهد.
در مرحله کنونی، جنبش زنان کوردستان ما با آفرینشهای ایدئولوژی رهایی زنان و ژنئولوژی، منبع الهام برای کل جهان و علم است. ابداعات و دستاوردهای جنبش زنان کوردستان ما، نه تنها برای زنان کورد، بلکه برای همه زنان و مردم جهان به یک جنبش جهانی تبدیل شده است که میتواند در همه زمینهها پیشگام باشد.
نظام هژمونیک، زندگی را برای زنان به زندانی تاریک تبدیل کرده است. رهبر آپو میگوید: «از آنجا که زندگی انسان تنها زمانی معنادار است که آزاد باشد، هر کجا که بدون آزادی زندگی شود، همیشه زندانی تاریک برای زنان است.» نیروهای نظام که آن را به عنوان زندان تاریک توصیف میکند، برای فریب جامعه تحت عنوان مدرنیته، با پنهان شدن پشت شعارهای همیشگی برابری، آزادی و خواهری-برادری، نسلکشی زنان را همراه با نسلکشی جامعه توسعه میدهند.
هزاران زن که در ۸ مارس ۱۹۱۸ در یک کارخانه نساجی در نیویورک، ایالات متحده آمریکا، در اعتراض به استثمار کار، دست به اعتصاب غذا زدند، با اقدامی که خواستههای ملموسی مانند تنظیم شرایط و ساعات کار، دستمزد برابر برای کار برابر را شامل میشد، اعتصاب غذا را آغاز کردند که بیانگر دفاع از خود و مبارزه زنان بود. این مقاومت زنان در این دوره تاریخی، دفاع از خود در برابر ذهنیت جنسیتگرای نظام هژمونیک بود. زنان با این آگاهی، با دفاع از حقوق برابری و آزادی خود در برابر مردانگی هژمونیک، از حق کنش دموکراتیک خود استفاده کردند.
رهبری میگوید: «هر رویداد و لحظهای به اندازهای تاثیرگذار است که نیاز به انقلاب داشته باشد.» این کنش، در نوع خود ویژگی انقلابی دارد. باید بدانیم که جرات اعتصاب غذا که میتوان آن را کنش دموکراتیک در داخل نظام نامید، در این دوره آسان نبوده است. ویژگی انقلابی که تجربه شد، به دلیل در بر داشتن تاریخ، حال و آینده، تا به امروز ویژگی جهانی پیدا کرده است.
زنان در این دوره از تاریخ، بار دیگر نقش تاریخی خود را برای آشکار کردن چهره واقعی نیروهای نظام مردانه هژمونیک ایفا کردند. این نقش تاریخی، گامی قوی است که میتواند در سطح استراتژیک مورد توجه قرار گیرد. برای اولین بار در این فرآیند، زنان در سطحی سازمانیافته گرد هم آمدند و خود را سازماندهی کردند و به صورت سازمانیافته واکنش خود را که حق کنش دموکراتیک بود، در برابر نظام نشان دادند. این زنان مقاومتگر، قدرت و پتانسیل خود را از میراث انقلاب نوسنگی که توسط زنان ایجاد شده است، گرفتند.
نظام هژمونیک، برای شکستن اعتصاب غذای زنان که حق دموکراتیک آنها بود و جلوگیری از گسترش این مبارزه سازمانیافته و انقلابی، با قفل کردن در کارخانه محل مقاومت و ایجاد موانع در اطراف آن، کارخانه را به آتش کشید. ۱۲۹ زن مقاومتگر که با اعتصاب غذا مقاومت میکردند، در این کارخانه سوزانده شدند و به قتل رسیدند. با این کار، برای ایجاد ترس در جامعه و جلوگیری از مقاومت احتمالی زنان، ارعاب ایجاد شد. با این ارعاب، نظام هژمونیک، علیرغم تلاش برای سرکوب مبارزه زنان مقاومتگر از طریق قتلعام، مبارزه زنان موج به موج گسترش یافت و تا به امروز ادامه یافته است. امروز نیز مشعل آزادی که روشن شد، با پیشگامی جنبش آزادی زنان کوردستان ما ادامه دارد.
همانطور که هیچ نظامی قدرت حبس انرژی سیال زنان را نداشته، بعد از این نیز نخواهد داشت. رهبری در سال ۱۹۹۸ با ایدئولوژی رهایی زنان، اراده آزاد و قدرت خودِ زنان را آشکار کرد. ایدئولوژی رهایی زنان ما، با هدف تبدیل شدن به اراده با تکیه بر قدرت خودِ زنان در برابر واقعیت زن برده و داشتن موضع به عنوان سوژه در زندگی و روابط، آن را به یک اصل زندگی تبدیل کرد.
رهبر آپو با ایدئولوژی رهایی زنان که در ۸ مارس ۱۹۹۸ اعلام کرد، گفت: «از این پس، نه تنها روز ۸ مارس، بلکه همه روزها باید متعلق به زنان باشد.» برای اینکه همه روزها روز زن باشد، باید بر اساس ایدئولوژی رهایی زنان، سیستم کنفدرال خودمان یعنی کژک (کنفدرالیسم زنان کوردستان) را در داخل نظام بنا کنیم. این امر به میزانی قابل دستیابی است که انقلاب ذهنی را بر اساس ایدئولوژی رهایی زنان در خود و جامعه ایجاد کنیم.
ایدئولوژی رهایی زنان، هدف سوژهسازی بر اساس ارزشهای آزادی زنان را دنبال میکند. آزادی را میتوان به عنوان داشتن اراده و آگاهی برای انتخاب، تصمیمگیری در مورد چگونگی زندگی تعریف کرد. ایدئولوژی رهایی زنان ما، با تکیه بر ارزشهای خودِ زنان، شخصیتی آگاه، با اراده، سازمانیافته، مبارز، اخلاقی و زیباییشناختی ایجاد خواهد کرد. در عین حال، زنان با تغییر نظام هژمونیک و مردانه که آنها را احاطه کرده است، آزادی اجتماعی را فراهم میکنند. گسست و طلاق ابدی که بر اساس ایدئولوژی رهایی زنان توسعه مییابد، رد هر نوع رابطه جنسیتی و بردهوار توسط زنان آزاد شده است.
*زنان بیشترین تاثیر را از جنگهای خاورمیانه و کوردستان میپذیرند. در نتیجه ویرانی ناشی از جنگ، فقر زنان همراه با فقر عمومی در حال افزایش است. این را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایدئولوژی که میتواند بحران سیستمی را که جامعه در قرن بیست و یکم تجربه میکند حل کند، ایدئولوژی رهایی زنان ما است که توسط رهبر آپو ارائه شده است. در مرحله کنونی، ایدئولوژیهای مردانه هژمونیک نمیتوانند به معضلات اجتماعی که در قرن بیست و یکم تجربه میشود، پاسخ دهند. زیرا ایدئولوژیهای انگخورده نظام هژمونیک، ایدئولوژیهای ضد اجتماعی هستند، بنابراین ایدئولوژیهایی هستند که معضلات بیشتری ایجاد میکنند و طبیعتا قدرت حل مشکلات جامعه را ندارند.
در مقابل هویتهای ایدئولوژیک انگخورده مردانه هژمونیک، ایدئولوژی رهایی زنان کوردستان ما، قدرتی دارد که میتواند راه خروجی را به جامعه ارائه دهد. اعلام ذهن هژمونیک مبنی بر عدم نیاز به ایدئولوژیها در قرن بیست و یکم، در اصل قصد دارد زنان و جوامع را بدون ایدئولوژی و هویت رها کرده و آنها را محکوم خود کند. زیرا ایدئولوژی، هویت یک جامعه است و بدون این هویت، ظهور اجتماعی جدیدی نمیتواند رخ دهد.
ما زنان باید هم «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک» رهبر آپو را که آغاز کرده است، بپذیریم و هم با آگاهی از وظیفه و مسئولیت بیشتر از همیشه، با سطح پیشگامی مورد نیاز فرآیند، در هر زمینهای عمل کنیم.
ما زنان کسانی هستیم که تخریب و ویرانی ناشی از جنگهای خاورمیانه و جهان را به عمیقترین شکل تجربه میکنیم. آیا در طول سال ۲۰۲۴ این را عمیقا تجربه نکردیم؟ به دلیل جنگ جهانی سوم، بسیاری از کشورها در بحران و آشوب عمیقی فرو رفتند. دولتهای اروپایی و جهانی، شهروندان خود را برای یک جنگ جهانی جدید آماده میکنند. در حالی که بسیاری از کشورها در تلاش برای اجباری کردن خدمت سربازی هستند، تولید وسایل جنگی و فروش سلاح به سطوح بیسابقهای رسیده است.
تمام دولت-ملتها، با ایجاد فضای ترس در مورد امنیت و دفاع در جامعه، قصد عادیسازی بحرانی را دارند که ایجاد کردهاند. به طور کلی، جامعه در جستجوی امنیت بزرگی است. از آنجا که این جستجو نمیتواند پاسخهای کافی ضد سیستمی و دموکراتیک پیدا کند، مردم به دنبال امنیت فردی برای زندگی خود هستند، مرجعیت دولت-ملت افزایش مییابد، فاشیسم در طبقه متوسط موفقیت کسب میکند و پویاییهای مردسالار، از جمله قتلعام زنان، تقویت میشود.
هر کجا که در جهان باشیم، زنان و کودکان بیشترین آسیب را از جنگهای منافع مردانه هژمونیک میبینند. کودکان به قتل میرسند، زنان مجبور به مهاجرت میشوند، در مرزها مورد آزار و تجاوز سربازان قرار میگیرند، توسط قاچاقچیان انسان به فحشا کشانده میشوند. در سال ۲۰۲۴ در سطح جهان، از هر بیست نفر یک نفر به دلیل جنگ یا فشار مجبور به مهاجرت شد که اکثریت آنها را زنان تشکیل میدهند. مشکلات زنان در کشورهای مهاجر نیز ادامه دارد. به عنوان مثال، ۱۳۰ زن اوکراینی در سپتامبر سال گذشته با نوشتن نامهای به صلیب سرخ آلمان و حزب سوسیال دموکرات آلمان، آنچه را که در اردوگاهها اتفاق میافتاد و کشاندن زنان به فحشا را افشا کردند.
در پنجاه سال گذشته، اثرات مخرب صنعتیسازی نه تنها زندگی انسان، بلکه زندگی موجودات زنده را به طور کلی تهدید میکند. با از بین رفتن تعادل اکولوژیکی، بسیاری از گونههای زنده از بین میروند و با تغییرات آب و هوایی، ذوب شدن یخچالهای طبیعی، خشکسالی، سیل و بلایای جدید هر روز ظاهر میشوند. میلیونها انسان، حیوان و پوشش گیاهی از این امر متاثر میشوند. هوای پاک برای تنفس، آب آشامیدنی و امکانات غذایی سالم به طور فزایندهای کاهش مییابد. در مقابل، جمعیت انسانی به طور فزایندهای در حال افزایش است و شهرهای عظیمی که مناطق روستایی را مصرف میکنند، با منطق سود که بحران اکولوژیکی را تشدید میکند، مانند غدههای سرطانی به رشد خود ادامه میدهند.
انحصاری شدن فعالیتهای اقتصادی اساسی و بازی با قیمتها، همراه با ارتش بیکاران عظیم، منجر به تعمیق بحران اقتصادی توسط انحصار سرمایه مالی میشود. به موازات توسعه سرمایهداری، در حالی که سرمایه در مکانها و دستهای خاصی به طور تصاعدی رشد میکند، فقر تودهای میشود و نرخ گرسنگی و بیکاری افزایش مییابد. دارایی ۴۲ نفر از ثروتمندترین افراد جهان، معادل ۵۰ درصد جمعیت جهان است. چهره زنانه فقر با مفاهیم «زن فقیر فقرا» یا «زنانه شدن فقر» که از دهه ۷۰ وارد ادبیات شده است، تعریف میشود.
زنان دو سوم نیروی کار کل جهان را تشکیل میدهند، ۲۵ درصد بیشتر از مردان از نظر ساعات کار روزانه کار میکنند و علیرغم تولید نیمی از غذای جهان، تنها ۱۰ درصد از درآمد جهان را به دست میآورند. ۷۰ درصد فقیران جهان را زنان تشکیل میدهند. فرصتهای شغلی زنان برای مشاغل پردرآمد کمتر است. زنان در بخشهایی که عمدتا مبتنی بر نیروی کار زنان است، بدون امنیت و بیمه کار میکنند. تبعیض، خشونت، آزار و اذیت که زنانی که از کوردستان میآیند و در مزارع کار میکنند، با آن مواجه میشوند و مرگ آنها در پشت وانتها در نتیجه تصادفات رانندگی، که رهبری ما با خشم و تاسف بیان کرد، ابعاد استثمار نیروی کار زنان را نشان میدهد.
تحت عنوان کار انعطافپذیر، زنان در مشاغلی استخدام میشوند که نقشهای سنتی آنها را تضمین میکند. اشکال مشارکت زنان در اقتصاد عموما ادامه کار خانگی مانند خدمتکاری، نظافت، صنایع دستی، کارگاههای خیاطی، مراقبت از بیماران و کودکان، بخش سرگرمی، استفاده از آنها به عنوان مواد تبلیغاتی و بازاریابی در حوزه تجارت، اشکال جدید استثمار نیروی کار است.
زنان در بخش نساجی که سالانه میلیونها دلار سود به دست میآورد و اکثریت آن را زنان تشکیل میدهند، در شرایط غیرانسانی کار میکنند. شرایطی مانند ساعات کار طولانی، مکانهای کاری ناسالم و غیربهداشتی، نرخ بالای آزار و اذیت و تجاوز، کار بدون بیمه و ارزان، سلامت روحی و جسمی زنانی را که مجبور به کار در این بخش هستند، تحت تاثیر منفی قرار میدهد.
این زمینهها که عمدتا زنان مهاجر از کوردستان و اغلب زنان بسیار جوان در آن استخدام میشوند، از نظر آسیمیلاسیون و فساد نیز به عنوان میدان جنگ ویژه ارزیابی میشوند. زنان پناهنده سوریهای مجبور به کار در شرایط بدتر و با دستمزدهای پایینتر هستند.
*چرا خوددفاعی برای زنان در برابر سیاستهای زنکشی ضروری است؟
سال ۲۰۲۴، به ویژه برای کوردستان، خاورمیانه و جهان، سال تشدید جنگها و درگیریها بود. دولت فاشیستی ترکیه، در سال ۲۰۲۴ نیز بر سیستم نسلکشی امرالی اصرار ورزید و به اعمال انزوای مطلق بر رهبر آپو ادامه داد. مقاومت در برابر این نسلکشی و انزوا که از امرالی آغاز شده و به همه زنان و جامعه گسترش یافته است، باز هم از اصرار و مقاومت رهبر آپو بر زندگی آزاد که ۲۶ سال است نشان داده است، الهام گرفته است.
در حالی که مقاومت در کوههای کوردستان با پیشگامی گریلاهای یژا-استار در برابر حملات نسلکشی و اشغالگرانه دولت فاشیستی ترکیه که گریلاهای آزادی، کودکان، طبیعت کوردستان و همه مردم ما را که بر زندگی آزاد اصرار دارند، هدف قرار میدهد، در شهرها نیز مقاومت با پیشگامی زنان کورد در برابر حملات جنگ ویژه، آزار و اذیت، تجاوز و نسلکشی فرهنگی در حال افزایش است. زنان در طول سال ۲۰۲۴ در خیابانها فریاد زدند که حملات نظام علیه زنان، کودکان، طبیعت، حیوانات، ارزشهای دموکراتیک، دستاوردها و تفاوتها را نمیپذیرند.
در حالی که تمام زمینههایی که نظام در آنها بحران ایجاد میکند، منجر به زنکشی میشود، رابطه زن و مرد که بر اساس هژمونیک بنا شده است، عملا به جنگی اعلام شده علیه زنان تبدیل شده است. تمام روابط قدرت از نظامیگری، ملیگرایی و مردسالاری ناشی میشود. به روشهای خشونت فیزیکی و اقتصادی، اشکال جدید خشونت که توسط صنعت فرهنگ و رسانهها همراهی میشود، اضافه میشود. مهمتر از همه، بزرگترین خوددفاعی زنان در قرن بیست و یکم، ساخت سیستم کنفدرال دموکراتیک زنان است که میخواهیم بر اساس معیارهای ایدئولوژی رهایی زنان خود، آن را به سیستم تبدیل کنیم و این بزرگترین خوددفاعی برای ما است.
*فلسفه «ژن، ژیان، آزادی» را در برابر مردسالاری هژمونیک چگونه ارزیابی میکنید؟
در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، دوستان خلق کورد در ۷۴ کشور به طور همزمان کارزار «آزادی برای عبدالله اوجالان، راه حل سیاسی برای مسئله کورد» را آغاز کردند و کارزار آزادی بعد جهانی پیدا کرد. کارزار آزادی همچنین نشان داد که جوامع مختلف میتوانند در سطح جهانی بر سر خواستههای مشترک مانند جنگ، بهداشت، اکولوژی و مهاجرت بسیج شوند. اهمیت گرد هم آمدن و مبارزه مشترک در برابر جداییطلبی را که دولتها از طریق هویتهای ما ایجاد میکنند، آشکار کرد. در این راستا، در طول سال در چهار گوشه جهان، میلیونها نفری که آزادی خود و مردم را در آزادی رهبر آپو میدیدند، با کنشها و اقدامات مختلف کارزار را تقویت کردند. زنان از سراسر جهان، با فریاد زدن شعارهای «ژن، ژیان، آزادی» و با شعار «آزادی رهبر آپو، آزادی ماست»، پیشگام کنشها شدند.
نظام مردسالار حاکم، آگاه است که خود یک بحران است و جایگزین آن انقلاب زنان است. دلیل اینکه مکان جنگ جهانی سوم و مکان انقلاب زنان یکی است، این است که حزب ما که پیشگام آن است، با نیروهای هژمونیک جهانی در یک زمین و میدان با هم روبرو میشوند. ظهور رژیمهای فاشیستی که نهادینهترین و پالایششدهترین شکل مردسالاری در سراسر جهان است، نیز ارتباط مستقیمی با این موضوع دارد. در حالی که پایههای انقلاب در حال شکلگیری است، نیروهای ضد انقلاب همیشه برای خنثی کردن انقلابها آماده هستند. نظام نئولیبرال در حالی که خود را بازسازی میکند، استراتژیهایی را نیز برای از بین بردن پتانسیل انقلاب زنان ایجاد میکند. این واقعیت در پسِ حملات به زنان نهفته است. از این منظر، در حالی که یک طرف ادعای انقلاب زنان ما مسئولیت، فرصت، امکان و الزامات عصر است، طرف دیگر نیز دفاع از خود و دستاوردهایمان است.
نشان دادن اینکه میتوانیم پیشگام انقلاب زنان باشیم، جنبش زنان ما را به هدف حملات جدی تبدیل کرده است. نظام مردسالار حاکم که در از بین بردن و همسانسازی هر جنبشی که آن را جایگزین خود میبیند، متخصص است، با آگاهی از این پتانسیل ما حمله میکند. روشهای جنگ فیزیکی، روانی و ویژه علیه جنبش ما به طور موثرتری به کار گرفته شده است. در حالی که این حملات که در آن روشهای سخت و نرم با هم استفاده میشود، جنبههایی علیه جنبش عمومی ما دارد، جنبش زنان ما به طور خاص هدف قرار میگیرد. قتلعامهای پاریس که در آن رفقا سارا، روژبین و روناهی و همچنین رفیق اوین گویی به شهادت رسیدند، حملات به رفقا بریتان زیلان، راپرین آمد، زیلان قونیه، صالحه و همه زنان مبارز و پیشرو در باشور، قتلعامهای بسیار برنامهریزی شده نظام و حملات برای از بین بردن پیشاهنگان انقلابی است.
ساخت انقلاب زنان که با روژاوا متبلور شد، روژهلات کوردستان بود که با شعار «ژن، ژیان، آزادی» صعود مبارزه زنان را به جهان نشان داد. این قیامها با قتل ژینا امینی، زن کورد اهل سقز، توسط پلیس اخلاق آغاز شد. صعود باشکوه قیامهای زنان که در سراسر جامعه و جهان گسترش یافت، در روژهلات کوردستان اتفاقی نبود. زنان همیشه در دورههای مهم تغییرات اجتماعی و انقلابی در ایران بازیگران برجسته بودهاند. رژیم ایران در تلاش است تا با مجازات اعدام، صعود انقلاب اجتماعی رو به رشد را متوقف کند.
اگرچه رژیم اسلامی کنونی ایران حملات بزرگی را علیه آزادی زنان انجام میدهد، اما قدرت فرهنگ آزادی زنان در جامعه همیشه برجسته بوده است. شکنجهها و اعدامها خشم را افزایش میدهد و تمام پایههای نظام مردسالار را ویران میکند. قیامها نشان داد که چگونه یک انقلاب زنان که با پیشگامی زنان کورد در خاورمیانه آغاز شده است، میتواند جهان را تحت تاثیر قرار دهد و پیشگام انقلاب اجتماعی باشد. در باکور کوردستان، رژیم آکپ با نام قیم، دستاوردهای جنبش زنان کوردستان ما را تصاحب میکند. ما زنان در باکور با شعار «ژن، ژیان، آزادی» تا آخر در برابر حملات نظام مردانه هژمونیک در همه جا مبارزه خواهیم کرد و برای تقویت بیشتر مبارزه خود در این ۸ مارس که مبارزه زنان جهان است، باید در همه جا استقبالهای باشکوهی انجام دهیم.
جشنهای ۸ مارس امسال ما باید بسیار متفاوت باشد. ما زنان باید این روند تاریخی را که رهبری آغاز کرده است، با شور و شوق فراوان بپذیریم. با شادی و اشتیاق فراوان دیدن رهبری پس از ده سال، حتی در قاب عکس و دریافت سلام ایشان، باید بتوانیم در میدانها فریاد بزنیم که چگونه با «ژن، ژیان، آزادی» به سوی انقلاب زنان پیش رفتهایم و خواهیم رفت. ما زنان، با دریافت «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک» رهبری به عنوان زیباترین هدیه و پیام ۸ مارس ۲۰۲۵ برای خود، باید با گسترش مبارزه، دیدار با رهبری آزاد را نزدیکتر کنیم.