دوران کالکان: همه چیز به آزادی رهبر آپو بستگی دارد -تکمیل شد-
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پکک، با بیان اینکه تا آزادی جسمانی رهبر آپو تحقق نیابد، هیچ پیشرفت مشخصی رخ نمیدهد، گفت: «همه چیز به آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد.»
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پکک، با بیان اینکه تا آزادی جسمانی رهبر آپو تحقق نیابد، هیچ پیشرفت مشخصی رخ نمیدهد، گفت: «همه چیز به آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد.»
دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک)، در یک برنامه ویژه که از تلویزیون مدیا هابر پخش میشود، مسائل جاری را ارزیابی کرد.
دوران کالکان با تاکید بر اهمیت کارزار جهانی برای آزادی رهبر آپو گفت: «ما باید کارزار آزادی جهانی را که هدف آن آزادی جسمانی رهبر آپو است، به طور گستردهتر و مؤثرتر در هر زمینه توسعه دهیم. ما باید قویتر مبارزه کنیم.»
دوران کالکان با تاکید بر اینکه بدون تحقق آزادی رهبر آپو هیچ پیشرفت مشخصی رخ نخواهد داد، گفت: «ما باید بیشتر مبارزه کنیم. استفاده از روشهای مبارزه موثرتر ضروری است. باید هر روز مبارزه کرد، باید از هر فرصتی استفاده نمود. در چهار بخش کوردستان بر سر این موضوع مبارزه انجام میشود، در تمام دنیا مبارزه وجود دارد. اینها را باید توسعه داد. به ویژه در خارج از میهن، بسیج عمومی در اروپا از اول نوامبر اعلام شده است. برای هر روز کنش پیشبینی میشود. در ۱۰ نوامبر در بریتانیا کنش انجام خواهد شد. در ۱۶ نوامبر تظاهرات و تجمعی در شهر کلن برگزار خواهد شد. سازماندهندگانی که اعلام بسیج عمومی کردهاند فراخوان میدهند. زنان، مردان، جوانان، افراد مسن، کودکان، میهندوستان، همه کوردها، همه بشریت دموکراتیک باید در این مبارزه شرکت کنند. ما باید تلاش کنیم تا همه را مشارکت دهیم.»
ارزیابی دوران کالکان عضو کمیته اجرایی پکک به شرح زیر است:
ابتدا، با احترام به رهبر آپو درود میفرستم. او در ۲۳ اکتبر با برادرزاده خود ملاقات کرد. سرانجام در پایان ماه چهل و سوم دیداری صورت گرفت.
حداقل تا حدی تغییری وجود دارد. یعنی هیچ تغییر ریشهای وجود ندارد، اما یک تغییر جزئی وجود دارد. البته از وضعیت سلامتی رهبر آپو مطلع شدیم و سلام ایشان را دریافت کردیم. حتی همین برای تغییر فضا کافی بود. دریافت سلام رهبر آپو، شنیدن صدای ایشان و اطلاع از وضعیت سلامتی ایشان، به گونهای دیگر بر کل فضا تأثیر گذاشت. همه نیروهای دموکراتیک، زنان، جوانان، مردم ما، دوستان ما در شور و هیجان هستند. روحیه آنها بسیار بالاست.
همچنین فضای سیاسی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. این به وضوح میزان نفوذ رهبر آپو را نشان میدهد. علیرغم تمام ادعاهای مخالفان او، این نشان میدهد که رهبر آپو تا چه اندازه بر جامعه، بر محافل دموکراتیک، بر زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان و بر سیاست تأثیر دارد. باید یک بار دیگر بر این موضوع تاکید کنیم.
از طرفی این امر با مبارزه اتفاق افتاد. این را باید نتیجه مبارزه با توطئه بینالمللی دانست که ۲۶ سال است ادامه دارد. نتیجه مبارزه با سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی است. به معنای محدودتر، باید آن را نتیجه کارزار جهانی آزادی دانست که در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد.
مبارزه نتیجه میدهد
در پایان سال اول، مبارزه یک ساله نتیجه مهمی داشت و شروعی برای شکستن انزوا کرد. دفعه قبل به آن اشاره کردیم، بنابراین اکنون روند به سمت رسیدن به نتیجه پیش میرود. در این مورد باید امیدوار باشیم و بیشتر مبارزه کنیم. در واقع، این یک شروع بود. مبارزه نتیجه میدهد، مبارزه پیروز میشود. این را با این نتیجه به وضوح دیدیم.
از این نظر، من از طرف حزبمان به همه کسانی که در کارزار آزادی جهانی که وارد دومین سال خود برای آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد شده است، بر اساس این نتیجه، شرکت و فعالیت کردند تبریک میگویم؛ من به مبارزاتشان درود میفرستم.
ما میگوییم این روند شروع شده و ادامه خواهد داشت. ما باید این را ببینیم، باید این را درک کنیم. امید، باور و اراده ما باید بر این اساس قویتر شود.
رهبر آپو نگرشی را مطرح کرد که جواب همه را با یک جمله میدهد و بحثهای جدیدی را باز میکند. این نیز بسیار مهم است. این نیز باید دیده شود. چون فراخوانهایی بود، از طرف خود به آنها جواب داد. وی گفت: 'من قدرت تئوریک و عملی را دارم که حل مسئله کورد را به عرصه حقوقی و سیاسی برسانم'. بر همین اساس کسانی را که میگویند آپو قدرت ندارد، کاری نمیتواند بکند، سازمان به وی گوش نمیدهد، مردم گوش نمیدهند و آنها که دچار توهم هستند را تکذیب کرد. او قدرت خود را نشان داد. سپس ریاست مشترک ما اعلام کرد که از هر مبارزهای که رهبر آپو بخواهد و هر موضعی که به نمایندگی از جنبش و مردم ما اتخاذ کند، حمایت میکند و پشت آن میایستد.
رهبر آپو نباید در سیستم امرالی باشد
این چه چیزی را نشان داد؟ طرف کورد واحد و یکپارچه است. طرف کورد برای انواع راهحلهای دموکراتیک، سیاسی، مذاکرات و گفتگوها باز و آماده است. اینها به وضوح ظاهر شدند. از کسانی که به زعم خود و با دیدگاههای ساختگی سعی در ایجاد سردرگمی داشتند جلوگیری کرد. اگرچه ممکن است گفته شود آیا او هرگز به چنین افرادی گوش میدهد؟ آیا او تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرد؟ بحث جداگانهای است. آنها ممکن است گوش ندهند، ممکن است خودشان بنوازند و برقصند. اما وضعیت واقعی آشکار است. افرادی هستند که این را گوش میدهند، افرادی هستند که آن را میفهمند. بنابراین این موضوع نیز حائز اهمیت است.
حال بر این اساس چه اتفاقی میافتد، چگونه میتواند نقشآفرینی کند؟ کسانی بودند که رهبر آپو را به ایفای نقش دعوت کردند. او گفت که آماده است و قدرت دارد. اما البته باید شرایط مناسبی برای این کار فراهم کرد. البته این اتفاق نمیتواند در محیط منزوی امرالی رخ دهد. زیرا نیاز به کار فعال است. این نیاز به ۲۴ ساعت تلاش دارد. ارتباط با همه لازم است. باید نظر همه را جلب کرد. از این حیث، نمیتواند در سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی باشد.
اگر واقعاً میخواهند رهبر آپو ایفای نقش کند، اگر محافل مورد نظر نمیخواهند باغبان را بزنند، اگر درگیر تاکتیکهای جنگ ویژه نیستند، باید شرایط مناسب را ایجاد کنند. غیر از این نمیتواند باشد. اگر چنین اقداماتی انجام ندهند، این به هیچ وجه اعتماد ایجاد نمیکند.
در واقع توجه کنیم، اعتماد زیادی ایجاد نکرد. همه با تردید به چنین فراخوانهایی نگاه میکردند. پرسیدند این از کجا آمد؟ با این حال، این یک وضعیت بسیار طبیعی بود. بنابراین باید شرایط سلامت، ایمنی و کار آزاد رهبر آپو فراهم شود. ریاست مشترک ما این را به طور مشخص بیان کرد.
او باید بتواند با همه ملاقات کند. به هر حال همه دوست دارند آن را ببینند. ما نیز به عنوان مدیریت میخواهیم وی را ببینیم. در غیر این صورت یک نفر به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد. یک نفر رهبری میکند، جنبشی را توسعه میدهد، جامعه را هدایت میکند. او باید فرصت و محیطی برای این کار داشته باشد. به همین دلیل رهبر آپو موضع خود را مشخص کرد و قدرت خود را به نمایش گذاشت. اکنون کاری که مانده این است که باید شرایط مناسب ایجاد شود. البته رهبر آپو نمیتواند این را ایجاد کند. کسانی غیر از رهبر آپو آن را ایجاد خواهند کرد.
اکنون همه افکار عمومی، هر کس و همه ما موضع روشن را دیدیم. وظیفه همه ماست جز رهبر آپو. وظیفه ایجاد این شرایط مساعد بر عهده همه ماست. متعلق به ماست، باید قویتر مبارزه کنیم.
این وظیفه نیز متعلق به کسانی است که نظام امرالی را ایجاد کردند و کسانی که فراخوان دادند. بنابراین آنها خودشان تغییراتی ایجاد خواهند کرد. آنها نگرشهای موجود خود را تغییر خواهند داد. این را میتوان بیان کرد.
تنها کسی که میتواند راهحل سیاسی دموکراتیک را تحقق بخشد، رهبر آپو است
بیایید به این نکته اشاره کنیم. این یک بار دیگر دیده شد. در واقع، تنها کسی که میتواند به یک راهحل سیاسی دموکراتیک برای مسئله کورد دست یابد، صلح ترکیه را تضمین کند و روندی را رهبری کند، رهبر آپو است. این واضح است. مدیریت ما اعلام کرد. رهبر آپو نماینده اراده مردم کورد برای آزادی و دموکراسی است. او مذاکرهکننده ارشد است. هیچکس نباید با این حرفهای توخالی فضا را مبهم کند. اجازه ندهید که شفافیت را از بین ببرند یا سردرگمی ایجاد کنند.
این واقعیت در طرف کورد است، ما به این مناسبت بار دیگر بر این موضوع تاکید میکنیم. بالاخره رهبر آپو چه گفت؟ وی گفت: 'انزوا ادامه دارد. 'بله ایزولاسیون ادامه دارد. انزوا، سیستم شکنجه و نسلکشی ۲۶ ساله امرالی است. انزوا یک وضعیت ۳ ماهه نیست. این خود سیستم است.
بنابراین، برای شکستن انزوا و تضمین آزادی جسمانی رهبر آپو، باید مبارزه را بسیار قویتر و مؤثرتر توسعه دهیم. این باید یک فراخوان باشد، یک دستورالعمل برای همه ما. اگر انزوا وجود دارد و تغییر میخواهید، اگر میخواهید راهحلی ایجاد شود، اگر میخواهید رهبر آپو ایفای نقش کند، با این انزوا مبارزه خواهید کرد. مبارزه را بیشتر بهبود خواهید بخشید. ما یک بار دیگر دیدیم که این لازم است. فهمیدیم.
بنابراین دیداری با رهبر آپو صورت گرفت و هیچ کس نباید صرفاً به خاطر اینکه سلامت است، راضی شود. نباید فکر کرد که انزوا شکسته شده است. وضعیت را نباید عادی دانست.
همه چیز به آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد
بدون شک ما باید حساستر، دقیقتر، منظمتر باشیم. ما باید کارزار آزادی جهانی را که هدف آن آزادی جسمانی رهبر آپو است، به طور گستردهتر و مؤثرتر در هر زمینه توسعه دهیم. باید قویتر مبارزه کنیم. هرگز نباید در سطح مبارزه پسرفت صورت گیرد. همه چیز به آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد. بدون این اتفاق، هیچ توسعه مشخصی رخ نخواهد داد.
به همین دلیل مسئولیت بر عهده ماست. ما باید از این نظر مبارزه را بسیار مؤثرتر و قویتر توسعه دهیم. سال دوم مبارزه کارزاری هم اکنون بر این اساس آغاز شده است. مبارزه در هر زمینهای ادامه دارد. از آمد گرفته تا سراسر جهان شروع شد. کوردها و دوستانشان، محافل دموکراتیک، مردم، زنان و جوانان در هر زمینهای واقعاً به شدت مبارزه کردند.
اما باید بیشتر مبارزه کنیم. استفاده از روشهای مبارزه موثرتر ضروری است. باید هر روز مبارزه کرد، باید از هر فرصتی استفاده نمود. در چهار بخش کوردستان بر سر این موضوع مبارزه وجود دارد، در تمام دنیا مبارزه وجود دارد. اینها را باید توسعه داد. به ویژه در خارج از میهن، بسیج عمومی در اروپا از اول نوامبر اعلام شده است. برای هر روز کنش پیشبینی میشود. در ۱۰ نوامبر در بریتانیا کنش انجام خواهد شد. در ۱۶ نوامبر تظاهرات و تجمعی در شهر کلن برگزار خواهد شد. سازماندهندگانی که اعلام بسیج عمومی کردهاند فراخوان میدهند. زنان، مردان، جوانان، افراد مسن، کودکان، میهندوستان، همه کوردها، همه بشریت دموکراتیک باید در این مبارزه شرکت کنند. ما باید تلاش کنیم تا همه را مشارکت دهیم.
باید بسیج شد. به ویژه زنان و جوانان باید در بسیج برای هدایت این امر تلاش کنند. جوانان کورد در خارج از میهن باید ۲۴ ساعته در حال کنش باشند. ما باید یک بار دیگر قویترین موضع خود را در (کنش) کلن نشان دهیم. تجمع قبلی کلن نقطه عطفی در این مبارزه بود. این تجمع همچنین باید نقطه عطف دومی باشد. هدف همین است. در واقع چنین هدفی تعیین شده است. میبینیم که دستیابی به نتایج نزدیک است.
آزادی جسمانی رهبر آپو دیگر از حالت یک بحث، یک فکر و ارزیابی خارج شده است. این به یک هدف عملی و سیاسی تبدیل شده است که باید به آن دست یافت. تا این حد به روز شده است. پس ما باید به مبارزه خود به صورت بسیج برای رسیدن به این امر ادامه دهیم. فراخوان و دعوت ما مشارکت در این مبارزه است.
جنگ ادامه دارد
نه تنها مهپ، بلکه در واقع در این دوره آخر، برخلاف گذشته، تقریباً همه احزاب بزرگ شرکت کردند و نظرات خود را بیان کردند. ما میخواستیم اینها را جدی بگیریم و به دقت ارزیابی کنیم. این چیزی است که ما دوست داریم. اما اگر دقت کنید اصلاً دلگرم کننده نبود. همه ارزیابی کردند که این یک بازی بود یا یک حقه. اینگونه آن را ارزیابی کردند. همه کسانی که در خیابانهای آمد و وان کوردستان از آنها سوال میشد با بیاعتمادی به آن نزدیک میشدند. گفته میشد که ممکن است یک تاکتیک جنگ ویژه باشد. مدیریت ما در این مورد هشدار داد و گفت: 'ما در برابر انواع تاکتیکهای جنگ ویژه حساس و آماده هستیم. ' ما در این زمینه تجربه خاصی از گذشته به دست آوردهایم. به طوری که دیگر کسی سعی نکند ما را فریب دهد.' اما در نهایت، واقعاً آن را کمی به لرزه درآورد. همچنین یک وضعیت بسیار ناپایدار وجود دارد.
برخی از افراد از آن عملیات به عنوان توجیه استفاده میکنند. هپگ در این مورد نیز اظهارات لازم را کرد. عملیاتگران در واقع خودشان آن را توضیح میدهند. آنها میگویند هدف ما تقویت آرمان رهبر آپو است. برخی میگویند؛ تحریکات علیه کارزار، علیه رهبری و غیره وجود دارد. عملیاتگران در واقع از قبل نشان دادهاند که چنین چیزی وجود ندارد.
جنگ وجود دارد، ادامه دارد، تمام نشده است، وضعیت الزامآور و بازدارندهای وجود ندارد. غیرقابل درک است که آنها میخواهند از این بهانه استفاده کنند. مدیریت ما تاکید کرد که هیچ ارتباطی با این روند ندارد. آنچه واقعیت است همین است. هیچ کس در واقع هیچ امر یا دستوری برای انجام این کار در فلان وقت نداده است. به عبارت دیگر، آنها هستند که زمان را تعیین میکنند، آن را انجام میدهند و آنها هستند که توانایی آن را نشان میدهند. مسلم است که از دیدار با رهبر آپو اطلاعی نداشتند. ما در واقع این را نیز میدانیم.
عملیات هشداردهنده است
نباید مبهم باشد. من میخواهم آن را بیان کنم. اگر نمیخواهیم مانعی باشد، اما اگر واقعاً میخواهیم انگور بخوریم و کشاورزان تاکستان را کتک نزنیم، واقعاً از نظر وخامت اوضاع و اینکه وضعیت جنگ و درگیری فعلی چقدر عمیق است، بسیار هشداردهنده است. کسانی که واقعاً خواهان حل مسئله کورد هستند و میخواهند رهبر آپو در این راهحل نقش داشته باشد، از این اتفاق نتیجه مثبت میگیرند و میگویند اگر این اتفاق نیفتد، وضعیت بدتر میشود. مغایر با آن عمل نمیکنند. با این حال، بازی بسیاری از کسانی را که در محدوده جنگ ویژه برخورد میکردند، خراب کرد. وقتی بازی آنها با شکست مواجه میشود، سعی میکنند برای نجات خود تقصیر و مسئولیت را به گردن دیگری بیندازند.
این طرف قابل قبولی ندارد. ما واقعاً چیزهای جدیدی از دولت باغچلی و اوزگور اوزَل شنیدیم. گفتند کورد، گفتند مسئله کورد. به خصوص اوزگور اوزل، رئیس جدید جهپ، از راهحل دموکراتیک در آمد، مشارکت کل جامعه و زمینهسازی برای سیاست دموکراتیک بر این اساس صحبت کرد. اینها واقعاً چیزهای مهم، مثبت و جدیدی بودند. صحبتهای قدیمی معلوم هستند. قبلا میگفتند کارت کورت (صدایی که هنگام راه رفتن روی برف حاصل میشود- تعبیری که برای انکار اسم کورد بکار برده میشد). یعنی کوردها پذیرفته نمیشدند. دیگر میگویند کورد. آنها به این نقطه رسیدهاند که هستی کورد را بپذیرند. البته این با مبارزه اتفاق افتاد. نیازی به بررسی مجدد آن نیست. اما نتیجه در این سطح بود.
به عنوان مثال، من میتوانم این را از منظر رئیس جهپ بگویم. اگر سفرش را به کوردستان ادامه میداد بهتر بود. فقط با مقامات رسمی یا نهادها یا مسئولین موسسه آنجا ملاقات نکند. اگر او به مردم ملحق شود، به حرف مردم کورد، زنان، جوانان، اصناف گوش دهد... کوردها واقعا چه فکر میکنند؟ چون این را گفت. هیچ چیزی بدون خواست و پذیرش کوردها اتفاق نمیافتد. پس کوردها چه میخواهند؟ او باید به آنجا نگاه کند.
حال باید این موضوع را برای مردم ترکیه توضیح دهیم. نباید در آمد جوری بود و در آنکارا و استانبول جوری دیگر. همه باید به درستی اطلاعرسانی شوند. از این لحاظ، ما آن را توصیه میکنیم.
باید مراقب محافل سودجو باشیم
نیازی به فردی کردن چنین مشکلاتی نیست. نیازی به رویکرد پیچیده علیه رهبر آپو نیست. این یک نگرش مثبت نیست. بسیاری از انسانها در مورد آن صحبت میکنند و آن را ارزیابی میکنند. او خیلی تلاش کرد و ایده تولید کرد. او طرفداران زیادی در جهان دارد. شما باید محترم باشید. ما به آنها بیاحترامی نمیکنیم. اما همه باید بدانند که چگونه کمی محترمانه رفتار کنند. آیا او این کار را به نفع خودش انجام میدهد؟ آیا او ۲۶ سال است که به نفع خودش در زندان شکنجهی امرالی مانده است؟ چه کسی میتواند این را بگوید؟ اینها اشتباه است. ما باید در گفتار و نگرش خود ثابت قدم باشیم. لازم است از آن به عنوان ابزاری برای سیاستهای روزمره استفاده نشود. باید از حقیقت رهبر آپو یا مسئله کورد برای منافع سیاسی استفاده نکرد و آن را بررسی سیاسی نکرد. نسبت دادن آن به منافع سیاسی روزمره اشتباه است.
آنچه در اینجا عمدتاً خواهم گفت این است. نیازی نیست چیز زیادی بگوییم. چون چیزی نیست. اما ما واقعاً آرزو میکنیم که بیشتر باشد. ما هم میخواستیم با دقت گوش کنیم و بفهمیم. ما هنوز هم به نوعی این موضع را داریم. اما این دیده شد. حتی یک بحث در این سطح این را آشکار کرد. بسیاری از محافل هستند که از مسئله کورد و جنگی که به وجود آمده سود میبرند. در واقع این بحثها چیزی ایجاد نکرد. ما نمیدانیم که آیا از این پس چیزی را ایجاد خواهد کرد یا خیر.
اما یک بار دیگر این را دیدیم. سودجویان را دیدیم. آنهایی که واقعاً جنگجو بودند و کسانی که سود میبردند چگونه از یکدیگر متمایز شدند؟ چگونه دیدیم سودجویان با ریسمان در دست در حال رفت و آمد بودند؟ آنها میترسند که اگر این جنگ متوقف شود، اگر برای حل این مشکل تلاش کنند، منافعی را که دارند از دست بدهند. اینطور نیست که آنقدر ترکها را دوست دارند. آنها از از دست دادن منافع خود میترسند. ما اینها را دیدیم.
انسانها همچنین ممکن است برای یک ایده اشتباه بجنگند. اما یک فکر چه درست یا غلط، برای یک نفر درست است و برای دیگری نادرست. جنگیدن برای آن یک چیز است، سودجویی کردن از آن یک چیز دیگر.
بخش مهمی از انسانها هستند که از این جنگ سود میبرند. آنها همچنین میگویند دولت باغچلی چه میگوید، نباید حرف بزند. چهل سال است که مهپ در یک طرف این جنگ حضور داشته است. این را همه باید بدانند و ببینند. فراتر از دولت باغچلی است. ما خوب میدانیم چه کسانی در جبهه میجنگند. زیرا جوهر این مبارزه، مبارزه ذهنی است، مبارزه ایدئولوژیکی است. بر اساس آزادی کورد، ایدئولوژی و اندیشه دموکراتیک، ایدئولوژی میهندوستی با ناسیونالیسم، جنسیتگرایی و دولتگرایی در تعارض است. با قدرتگرایی در تضاد است و از این لحاظ یک طرف از آن دفاع میکند.
باید در مقابل این سودجویان موضعگیری کنیم. افشای سودجویی ضروری است. ابتدا، اگر قرار است چیزی بهبود یابد، باید سودجویان را رسوا کرد و نقابشان را برانداخت. بعد از آن ممکن است تحولات دیگری رخ دهد. زیرا آنها بسیار تحریککننده هستند. همه نوع دروغ میگویند. آنها هیچ ربطی به واقعیت ندارند. طوری حرف میزنند که انگار همه چیز را میدانند، هر چند که چیزی نمیدانند.
آنها در مورد پکک بسیار صحبت میکنند اما هیچ اطلاعاتی ندارند. هیچ کدام از آن چیزهایی که میگویند درست نیست. همیشه دروغ میگویند. اما انسانها را فریب میدهند و مغزشان را شستشو میدهند. برای اینکه منافعشان را از دست ندهند. برای اینکه از سودجویی برکنار نشود. این باید دیده شود. از این لحاظ این روند این سودجویی را به ما نشان داد. ابتدا باید با سودجویی مبارزه کرد.
عملیات TUSAŞ از نظر نظامی موفق است
هپگ و یژا استار در مورد جنگ اظهاراتی میکنند. فرماندهی قرارگاه مرکزی ما نیز ارزیابیهای گستردهای در مورد این دوره ده ساله انجام داد. اطلاعات دقیق داد، واضحتر بود.
ما چیزی برای اضافه کردن به آنها نداریم. همچنین نظرات، ارزیابیها، فراخوانها و جستجوهای راهحلی وجود داشت که با آن موافق بودیم. غیر از اینها چه میتوان گفت؟ عملیات آنکارا در ۲۳ اکتبر علیه TUSAŞ وجود دارد. یک عملیات فدائی. این در ادامه عملیاتی است که در اول اکتبر سال گذشته در آنکارا انجام شد. این عملیات البته این روند را به اوج رساند. همه را به فکر جنگ انداخت. جبهه استعمار، فاشیست و نسلکشی را تکان داد. اوج جدیدی بود، اوج جدیدی از مبارزه گریلایی.
این یک عملیات نظامی کامل بود که در همه جنبهها موفق بود. در این راستا یاد و خاطره رفقا آسیه علی و روژگَر هِلین که این عملیات را انجام دادند، با احترام و محبت و قدردانی گرامی میدارم. در واقع آنها مجری عالی و موفق خط زیلان شدند. آنها پا جای پای سارا و روکن، روژهات و اردال گذاشتند. آن سنت و خط را با موفقیت ادامه دادند.
این عملیات از نظر نتایج نیز موفق است. یک هدف نظامی است. جایی که ماشینهایی که سالها در کوردستان قتلعام انجام میدادند تولید شده است. جایی نظامیتر از این وجود ندارد. گفتن اینکه این غیرنظامی است، این ربطی به واقعیت ندارد.
به همین دلیل، واقعاً روحیه فدائی و آپویی در اوج خطمشی تجربه میشود. این حقیقت را به همه ما نشان میدهد. این به وضوح نشان داده است که روح دوران جدید چگونه باید باشد و مبارزه آزادی کوردستان تنها در یک خط مبارزاتی قابل دستیابی است. ما میتوانیم آن را اینگونه بیان کنیم.
البته این تنها عملیات گریلایی نیست. از طرف فرماندهی قرارگاه مرکزی ما بیانیهها و جلسات توجیهی انجام شد. رفقا جمال و زوزان اظهاراتی کردند. جنگ در باکور ادامه دارد. در هر منطقهای درگیری وجود دارد. به دشمن ضربه زده میشود، گریلاها نیز به شهادت میرسند. اخیراً عملیاتهای فزایندهای در مناطق حفاظتی مدیا انجام میشود. اخیراً ضربههای مؤثری در زاپ، تپه بهار و تپه جودی انجام شدند.
خود ارتش ترکیه قفل شده است
همچنین به مناسبت سی و دومین سالگرد شهادت فرمانده جاویدمان شهید بریتان، عملیاتهایی در هر منطقه از زاپ گرفته تا متینا و خاکورک انجام شد و همچنان ادامه دارد. مقاومت بزرگ در تمامی مناطق حفاظتی مدیا ادامه دارد.
فرماندهی قرارگاه ما اعلام کرد که «خودش قفل شد». در حالی که میخواستند چیزهای دیگر را قفل کنند، گریلا حملات دشمن، استعمارگری و اشغالگری را قفل کرد. یعنی از ماه نوامبر میگویند، گفته بودند نیمه تابستان. رفقا اعلام کردند الان نوامبر است. این بار میگویند ماهی در کار نیست. مارس یا نوامبر آینده یا اواسط تابستان. پس همینطور ادامه پیدا میکند. چهل سال است که همینطور ادامه دارد. از آن زمان شروع شد.
پس از عملیات در اروح و شَمزینان گفتند: ما این بقایای شمشیر را تا بیست و چهار ساعت دیگر نابود خواهیم کرد. بیست و چهار ساعت تمام شد، چهل و هشت ساعت، هفتاد و دو ساعت هم نشد، و بعد از دادن ساعت دست برداشتند. از آن زمان به همین منوال ادامه دارد. در این راستا وضعیت گریلاها، مبارزه، خط مقاومت، وضعیت بازسازی خود، خط مقاومت در مناطق حفاظتی مدیا، خط مقاومت در باکور توسط قرارگاه ما ارزیابی میشود.
تحولات روزانه هر روز بدون هیچ گونه نقصی به اطلاع عموم میرسد. همه هم میدانند. به این معنا، مقاومت بزرگی وجود دارد، جنگ وجود دارد. ما هم اینها را بیان کردیم. رفقای ما هم اخیرا بیان کردند. نیازی به تکرار زیاد نیست.
من میتوانم این را بگویم. من از طرف مدیریت حزب ما یک بار دیگر به تمام گریلاهای هپگ و یژا استار، فرماندهی و نیروهای مبارز که قهرمانانه میجنگند، درود میفرستم. یاد و خاطره شهدای دلاور مقاومتها را در همه عرصهها به ویژه مقاومتهای زاپ، آواشین، متینا، خاکورک با احترام، عشق و قدردانی گرامی میدارم.
پکک با مقاومتی در سطح ریشهکن کردن (دشمن) ادامه میدهد
اینکه وقتی نوبت به جبهه دشمن میرسید، شروع به جستجوی چیزهای جدید کردند، نشان از این بود که در جنگ به بنبست رسیدهاند. در نتیجه آن اتفاق افتاد. در غیر این صورت، این تحول به خودی خود رخ نداد. این وضعیتی بود که باعث شد بسیاری از مدیران حزب به یکباره صحبت کنند.
از طرف دیگر، اینجا پایان ماه اکتبر است. آیا در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۴ تصمیمی به نام برنامه طرح فروپاشی گرفته شد؟ ۱۰ سال گذشت. در واقع ۱۰ سال نیست. بر این اساس آنها میخواستند نتیجه بگیرند. این ۱۰ سال طول کشید. حالا همه میگویند خود طرح فروپاشی به هم خورد. و کسانی که آن را اجرا کردند، سقوط کردند. خود طرح فرو ریخت، به هم ریخت. شکست خورد. این بسیار واضح و آشکار است.
ما باید این را بدانیم. در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۴ چنین طرحی را انجام دادند و تصمیم گرفتند. دولت آکپ و بعداً مهپ نیز در این مورد نگران بودند. سپس حزب دمکرات کوردستان و امروز عراق را شامل کردند. آنها سعی میکنند از همه قدرت بگیرند. آنها به واشنگتن و مسکو میروند. اکنون آنها تلاش میکنند چین را نیز در این امر دخیل کنند. آنها از بین بردن پکک و درهم شکستن گریلاها را هدف خود قرار دادند. نتیجه ۱۰ سال مشخص است، آنها ناموفق هستند. پکک پابرجا است، گریلا پابرجا است، در همه جبههها میجنگد. همچنین نیروهای اشغالگر استعماری فاشیست، گلههای آکپ و مهپ را نابود میکند. این یک واقعیت واضح است.
در سالهای ۲۰۱۴ و ۱۵ ما به آکپ و مهپ اعلام جنگ نکردیم. ما روندی را که از سال ۱۴-۲۰۱۳ آغاز شده بود، مختل نکردیم. خود طیب اردوغان گفت: 'من آن (روند مذاکره) را قبول نمیکنم'. در ماه مارس و آوریل ۲۰۱۵ مشخص شد که آنها یک برنامه عملیاتی دارند و برای جنگ آماده میشوند. آنها هدف خود را نابودی پکک قرار دادند. برای انجام این کار از نظر نظامی، آنها در ۱۰ سال گذشته قدرت تمام کشورهای جهان را دریافت کردند. خائنان کوردها را پیشگام خود کردند. خود آنها در بالاترین سطح متحد شدند. آنها به هیچ قانون و اخلاق جنگی گوش ندادند. به انواع روشهای نامناسب و ابزار ممنوعه متوسل شدند. آنها وحشیانهترین حملات را انجام دادند. نتیجه شکست است. حملات آکپ-مهپ بر اساس طرح فروپاشی شکست خورده است. شکست خورد. همه باید این را به وضوح ببینند. آنها هم باید قبول کنند. اگر این کار را نکنند و بر این اساس موضعگیری نکنند، آسیب بیشتری خواهند دید. این حقیقت ماجراست. باید آن را به این شکل واضح بیان کنیم و تعریف کنیم.
ما دیگر نمیدانیم که از این پس چه اتفاقی خواهد افتاد، آنها چه رویکردی خواهند داشت. اما مشخص شده است که آنها نمیتوانند نقشه و وضعیت حمله فعلی را اجرا کنند و نمیتوانند نتیجه بگیرند. بسیاری از محافل برای این امر میگویند؛ 'برگردید، این به شما هم آسیب میزند. شما نمیتوانید با آن به موفقیت برسید. 'آیا آنها میتوانند این شعور را نشان دهند؟ آیا آنها میتوانند این اراده را نشان دهند؟ آیا آنها میتوانند چنین رویکرد عقل سلیمی داشته باشند؟ ما نمیدانیم. اگر این کار را نکنند، در واقع ترکیه را در یک فاجعه واقعی قرار دادند. هیچ کس دیگر نمیتواند آن را از فاجعه خارج کند. خودشان بزرگترین بدی را میکنند.
قانون جنگ در شنگال و روژاوا نقض میشود
بر اساس بحثهای جدید از دوست داشتن کوردها صحبت میکنند. همزمان به شنگال و روژاوا حمله میکنند. آب و برق کوردها را قطع میکنند، قتلعام میکنند و به خود میبالند. پس بیایید در مورد این حملات بحث و گفتگو کنیم. واقعاً چه چیزی در نظر گرفته شده است، چه باید کرد؟ آنها بیشترین حملات را در این مدت انجام دادند. بازیشان خراب شد. به نظر میرسد این فراخوانها برای کاهش دادن مقاومت است. در وهله اول، وقتی بازی آنها به سرعت مختل میشود، با عصبانیت حمله میکنند. به عبارت دیگر آنها از عملیات گریلا در آنکارا به عنوان دلیل حملات خود به روژاوا، شنگال و جاهای دیگر استفاده میکنند. خیلی عجیب است.
عملیات گریلا در آنکارا یک عملیات نظامی تمام عیار است. به غیرنظامیان آسیبی نمیرساند. عملیاتی مطابق با قانون جنگ. اما آنچه آنها انجام میدهند واضح است. حملاتی که آنها در شنگال و روژاوا انجام دادند آشکار است. چیزهایی که با هیچ قانون، اخلاق و قاعده جنگی مطابقت ندارد. آنها به غیرنظامیان، کودکان، خانهها و فضاهای معیشتی به طور کلی حمله میکنند. حالا عملیات در آنکارا چه ربطی به قتلعام مردم کورد در روژاوا و شنگال دارد؟ قبلا نیز این کار را میکردند. آنها همیشه این کار را در مناطق حفاظتی مدیا و باکور انجام میدادند. در عفرین این کار را کردند، در سرکانی هم کردند. اکنون آنها سعی دارند این را در سراسر روژاوا و شنگال گسترش دهند.
انگار توجیه خودشان را پیدا کردند. اما همه آنها توسط مدیریت ما بیان شده است، رفقا در حال ارزیابی هستند. جنایت جنگی است. در انظار عموم جنایت و قتلعام میکنند. در واقع موضع و مقاومت مردم در برابر این مهم وجود دارد. من به مقاومت مردم و نیروهای آزادیخواه شمال و شرق سوریه درود میفرستم.
من به ویژه به عملیاتهای نیروهای آزادیبخش عفرین تبریک میگویم. آنها در واقع حق دارند انواع مبارزه را انجام دهند و باید آن را وظیفه خود بدانند. غیر از این نمیتواند باشد. آنچه بر عفرین انجام شد آشکار است، ما نمیتوانیم هیچ کدام را فراموش کنیم. در این مرحله آنها اساسا گفتند که قبل از اینکه عملیات در آنکارا حتی در مطبوعات منتشر شود، آمریکا از یک سو و روسیه از سوی دیگر در سطح رئیسجمهوری بلافاصله گفتند که از ترکیه حمایت میکنند. اکنون در روژاوا و شنگال قتلعام انجام میشود. اتفاقاتی که در غزه و جاهای دیگر افتاد در حال بحث است، اما دولت اسرائیل گفت، شما از من انتقاد میکنید، در شمال و شرق سوریه چه میکنید؟ او تقریباً میخواهد بگوید که 'ما از شما یاد گرفتیم' همانطور که هیتلر در گذشته گفته بود. گفته بود ما اینها را از ترکها یاد گرفتیم. وضعیت مشابهی وجود دارد، کسی چیزی نمیگوید. اگر کوردها علیه استعمارگران و نسلکشان عملیات انجام دهند، یک جنایت محسوب میشوند، آنها حق ندارند و باید محکوم شوند. اما زمانیکه هم ترکها و هم بقیه به کوردها ضربه میزنند، این حق آنهاست، هر طور دلشان میخواهد بزنند. هیچ کس به این موضوع اعتراض نمیکند.
واکنش نیروهای بینالمللی
عدالت کجاست؟ آیا این است حق، قانون؟ آیا این عدالت است؟ آیا این عدالت و قانون نظام جهانی امروز است، نظامی که میگوید ما از هر چیزی به نام قدرت و دولت محافظت میکنیم؟ لعنت به این نظام جهانی. سیستمی که اینقدر ناحق، ناعادلانه و ظالمانه است، نظامی است که به درد کسی نمیخورد. این در نهایت حتی به نفع مالکانش نیز نخواهد بود. مهم است که بر این موضوع تاکید شود.
از سوی دیگر عنوان میشود که دولت اشغالگر ترکیه دست به کشتار و نسلکشی میزند. اساساً آنها میخواهند شمال و شرق سوریه را به مهاجرت وادارند و تخلیه کنند. آنها میخواهند جامعه کورد در آنجا و سایر مردمانی که با کوردها در راستای یک ملت دموکراتیک زندگی میکنند، از آنجا مهاجرت کنند. هدف از این حملات همین است. همه ما باید واقعاً این را ببینیم. مردمی که آنجا زندگی میکنند باید خوب ببینند. باید با این هدف مخالفت کرد و به آن فرصت نداد. دشمن با هر کاری که میکند میخواهد مردم آنجا را به مهاجرت وادارد. بنابراین همه مردم به ویژه جوانان باید از سرزمین و روستای خود صیانت بعمل آورند. اگر قرار است بمیریم، بگذار در سرزمین خود بمیریم، قبرمان آنجا بماند، استخوانهایمان آنجا بماند. جای دیگری برای رفتن وجود ندارد. ما هم باید در مقابل این ظالمان مقاومت کنیم و آنها را شکست دهیم.
مطلقاً هیچ کس نباید محل و وطن خود را ترک کند، اما باید احتیاط کند. البته به سیستم نظامی بپیوندد، به سیستم مقاومت بپیوندد. البته که مبارزه کند، خواهد کرد. هیچ کس نمیتواند آنها را از مبارزه باز دارد. اما مردم شمال و شرق سوریه تجربه کسب کردهاند و آگاهتر شدهاند. آنها سالها در جنگ بودند، آموختهاند. آنها همچنین از طعم زندگی آزاد لذت بردند. بنابراین ایجاد زندگی آزاد، حتی با مبارزه و جنگ، ارزشمند و معنادار است. برای این کار باید تلاش کرد. به همین دلیل است که هیچ کس نباید وطن خود را ترک کند. طرحهای زیادی در این زمینه وجود دارد. نباید به آن بازیها خدمت کرد. مقاومت باید بیشتر توسعه یابد.
روژاوا انقلاب همه است
۱ نوامبر همچنین دهمین سالگرد روز جهانی کوبانی است. کوبانی با مقاومت بینالمللی و اقدامات و کنشهای همه مردم، زنان و جوانان سراسر جهان در ۱ نوامبر ۲۰۱۴ محقق شد، زنده ماند و به امروز رسید. بنابراین همه مشارکت میکنند. انقلاب آزادی روژاوا انقلاب همه است. واقعیت شمال و شرق سوریه یک واقعیت امید برای همه است. نوری مانند ستاره که برای همه میدرخشد.
با روحیه ۱ نوامبر، من کسانی که ۱۰ سال پیش از انقلاب در سراسر جهان صیانت کردند را فرا میخوانم. امروز هم همین حمله برای درهم شکستن انقلاب وجود دارد. در آن زمان داعش حمله میکرد. امروز صاحبان اصلی داعش دست به حملهای مشابه میزنند. به کوبانی هم حمله میکنند. آنها بیشتر به همان مکان حمله میکنند.
واکنشی از سوی نیروهای حاکم و دولتی دیده نمیشود، اما مردم، زنان، جوانان، نیروهای انقلابی، دموکراتیک، نیروهای سوسیالیست چپ در سراسر جهان باید یک بار دیگر با روحیه کوبانی، با روحیه کوبانی اول نوامبر به پا خیزند. آنها باید از انقلاب خودشان صیانت کنند. فراخوان ما بر این اساس است.
هر کاری هم که انجام دهند، آنها نمیتوانند خود را نجات دهند
جنگ در خاورمیانه از اکتبر سال گذشته تشدید شده است. در واقع با حمله حماس از غزه آغاز شد. اکنون اسرائیل از این فرصت استفاده کرده است. همه، ناتو و آمریکا پشت سر او هستند. اسرائیل تنها نیست. او میخواهد از مزایایی که به دست آورده است استفاده کند. صحیح است که این را جنگ جهانی سوم بدانیم. آنرا اینطوری ارزیابی کردیم.
رهبر آپو آن را در همه ابعاد آن تحلیل و ارزیابی کرد. او جنگ جهانی سوم را چگونه تعریف کرد؟ او گفت که درگیری ناشی از تضاد بین سیستم سرمایه انحصاری فراملی و وضعیت موجود دولت-ملت است. به عبارت دیگر، با جهانی شدن سرمایه، توانایی آن در کسب سود بیشتر، دستیابی به استثمار بیشتر و حرکت سریعتر و بدون موانع مرتبط است. به همین دلیل، نیروی مهاجم البته قدرت سرمایه فراملی انحصاری است. مدافعان ساختارهای دولت-ملت، موقعیت موجود دولت-ملت هستند. همه کشورهای خاورمیانه اینگونه بودند. عراق، سوریه و دیگران همیشه هدف بودهاند. اکنون ایران در حال تبدیل شدن به یک هدف است. البته ایران نیز به نوعی در موقعیت موجود دولت-ملت قرار دارد. طرفدار موقعیت موجود، سختگیرترین قدرت ملت-دولت گرا، دولت ترکیه است. لذا در گذشته عرض کردم؛ مرکز جنگ ترکیه است. از این گذشته، او هر کاری انجام دهد به آنجا خواهد رسید. حتی اگر حاکمان فعلی، آکپ، مهپ و دیگران به دامن ناتو بیفتند، برای اتحادیه اروپا تلاش کنند، هر کاری در آمریکا انجام دهند، به روسیه، چین بروند، به بریکس بپیوندند، نمیتوانند خود را نجات دهند. دانستن این امر ضروری است.
جنگ جهانی اول تقسیم مجدد منابع و مسیرهای انرژی بود. این تقسیم مجدد جهان بود. شکلگیری یک ساختار هژمونیک جهانی از نظر نظام سرمایهداری بود. هدف خاورمیانه، امپراتوری عثمانی بود. آنها ساختار دولت-ملت را مطرح کردند و امپراتوری را متلاشی کردند. ترکیه الگو شد، این قرن تحت رهبری ترکیه گذشت. اکنون جنگ جهانی سوم میخواهد بر این موقعیت یکصد ساله دولت ملت غلبه کند. این موقعیت موجود، گردش سرمایه را محدود میکند. بنابراین از حداکثر سود جلوگیری میکند. استثمار را ضعیف میکند. از سوی دیگر سرمایهداری نمیخواهد هیچ مانعی بر سر راه خود بشناسد. میخواهد سود بیشتری کسب کند. در آنجا سیریناپذیری وجود دارد. اکنون این حمله ادامه دارد.
ما باید علیه جنگ باشیم
باز هم قضیه مسیرهای انرژی وجود دارد، بحث منابع انرژی وجود دارد. همچنین هدف سرمایه انحصاری جهانی موثرتر و مسلط شدن است. چه بگوییم؟ بگذارید این طور بگوییم، آنچه ذهن بشر هزاران سال پیش، پنج هزار سال پیش در خاورمیانه ایجاد کرد، اکنون همه چیز را بر سر بشریت در خاورمیانه میآورد. خاورمیانهایها این همه جنگ، این همه ابزار را ایجاد کردند. اولین شکل همه چیز در خاورمیانه بوجود آمد. همه چیز در خاورمیانه توسعه یافت. حالا او قربانی ساختههای خودش میشود. اما البته این اتفاق برای همه نمیافتد. برخی سعی میکنند مسلط شوند، برخی قربانی میشوند. یک وضعیت جنگی بسیار وحشیانه و بی وجدانی در جریان است. این یک وضعیت بسیار روشن است.
در واقع، این ناسیونالیسم، دینگرایی، تبعیض جنسیتی و مادیگرایی خاورمیانه و کل جهان را ویران میکند. این جنگ محصول آنست. حالا میخواهم این را اینجا بگویم. یک طرف میگوید امت متحد شود. یک طرف میگوید سرمایه باید بر همه چیز مسلط باشد. من مشکل امنیتی دارم، مشکل آزادی دارم. مثلا اسرائیل حمله میکند. او میگوید که یهودیان مشکل امنیتی دارند، مشکل آزادی دارند و او این را تضمین خواهد کرد. این حملات در حال ارزیابی هستند. اینها بخاطر امنیت اسرائیل اتفاق میافتد. رهبر آپو بر اینها تأکید کرد. پس آیا یهودیان با تخریب محیط اطراف خود امنیت خود را تضمین خواهند کرد؟ یا فقط با توسعه خواهری-برادری با محیط اطرافش میتوانند در امان باشند؟ آیا یهودیان با به بردگی گرفتن دیگران آزاد خواهند شد؟ یا با اشتراکگذاری با همه آزاد میشوند؟ به عبارت دیگر با این جنگ نمیتوان به امنیت رسید، آزادی و دموکراسی را به دست آورد. مخالفت با اینها وجود دارد. بنابراین، به این ترتیب نه امنیت و آزادی برای یهودی وجود خواهد داشت، نه امنیت و آزادی مسلمانان، نه امنیت و آزادی مسیحییان، نه ترک، نه فارس، نه کورد و نه عرب؛ هیچ یک از آنها نخواهد بود.
چه چیزی مورد نیاز است؟ رهبر آپو راه حل ملت دموکراتیک را برای خاورمیانه پیشنهاد کرد. او کنفدرالیسم دموکراتیک را از نظر سیاسی پیشنهاد کرد. راهحل اینجاست، به اشتراکگذاری راهحل. به جای اینکه دیگری را نابود کند و همه چیز را در اختیار بگیرد، به اشتراک گذاشتن همه چیز با دیگری را در نظر میگیرد. راهحل دیگری وجود ندارد. همه این چیزها به دریای خون تبدیل میشود و فاجعه به بار میآورد، اما شاید کسی برای مدتی بسیار ثروتمند شود. اما این پایانی ندارد. در این راستا باید با این جنگ مقابله کرد. باید با این جنگ منافع، جنگ بازتوزیع، جنگ جهانی سوم، جنگ امپریالیستی مقابله کرد. باید با جنگ استثماری مقابله کرد. همه باید این را به جنگ خود برای آزادی و دموکراسی تبدیل کنند. باید به مبارزه برای توسعه خواهری-برادری با دیگر مردم تبدیل شود.
جمهوری و کوردها
۲۹ اکتبر صد و یکمین سالگرد اعلام جمهوری در ترکیه است. پس از آن در ۳۰ اکتبر وارد صد و دومین سال خود میشود. به مناسبت این سالگرد ذکر چند نکته مفید است. چون به بحثهای دیگر هم مرتبط است. رهبر آپو بار دیگر این مسائل را با جزئیات کامل آشکار کرد. اول اینکه کوردها اعضای اصلی و فعال این جمهوری هستند. بیایید این را به کسانی که این جمهوری را یک بار دیگر تسخیر کردند و از آن به عنوان چماق استفاده کردند، یادآوری کنیم.
دوما، کوردها به این جمهوری خیانت نکردند. خود جمهوری نتوانست جمهوری شود. چون دموکراتیزه نشد. نتوانست به یک جمهوری دموکراتیک تبدیل شود. خودِ جمهوری به اصول بنیادین خود خیانت کرد و ادامه نداد. در جریان تأسیس، به کوردها خودمختاری و اتونومی داده شد. برای اتحاد و خواهری-برادری ترک و کورد جنگید و برای ایجاد این جمهوری تلاش کرد. اما این خود جمهوری بود که کوردها را نادیده گرفت و میخواست آنها را نابود کند. جمهوری به این روی آورد تا کوردها را نابود کند. زمانی که کوردها مقاومت کردند، آنها را مجرم اعلام کردند و گفتند عجب مقاومت میکنند، ببین اینها علیه ما اسلحه استفاده میکنند، قیام میکنند. چنین حیلهگری روستایی قابل قبول نیست. همه چیز مثل روز روشن است.
سوما، اینجا جمهوری ترکیه بود، نه جمهوری ترک. دولت جمهوری ترکیه بود. دولت ترکیه، دولت ترک نیست. کسانی که کوردها را نادیده میگیرند، به اصول جمهوری خیانت کردند و باعث شدند جمهوری به این شکل شود، همانهایی هستند که جمهوری ترکیه را جمهوری ترک کردند. ترک و ترکیه یکی نیستند. هنگامی که جمهوری تأسیس شد، ترکیه به عنوان وطن مشترکی که ترکها و کوردها در آن زندگی میکردند، تعریف شد. ترکیه نشاندهنده یک وطن است. ترکبودن نماینده یک نژاد، یک ملت است. ترکیه و ترکها را نمیتوان یکسان یا معادل دانست. ابتدا ترک نبود، ترکیه بود. ترکها عنصری در درون آن بودند، مانند کوردها. جوامع دیگری نیز وجود داشت. اما همه آنها را نادیده گرفتند.
در ابتدای قانون اساسی نیز در بسیاری از توجیهات آن را نوشتند. دولت ترکیه، جمهوری ترکیه اینطور نیست. چرا؟ این خراب میشود. به حقیقت پایبند نیست. این بدیهی است. لذا همه را به حقیقت و سعادت دعوت میکنیم. این مکان را ویران کن، آنجا را تخریب کن، سپس آن را به زعم خود تطبیق بده و دیگران را مقصر اعلام کن. اگر مقداری قدرت به دست آوردید، ضربه بزنید و خود را نجات دهید. اینطوری قابل قبول نیست. پس دشواری دیگری پیش میآید. اگر کاری را که تو با آن کردی علیه تو انجام دهد، آیا گریه نمیکنی. اگر به یک محیط قدرت تبدیل شود، نتیجهی آن این خواهد بود. غیر از این نمیتواند باشد. در این راستا استفاده صحیح از تعاریف ضروری است. باید آن را درست تعریف کرد.
همانطور که قبلاً اشاره کردم ۱۰۰ سال به این ترتیب گذشت. جنگ جهانی اول جنگی بود برای تقسیم خاورمیانه به دولت ملتها. این اتفاق از طریق ترکیه رخ داد. اکنون جنگ جهانی سوم در تلاش است تا بر وضعیت موجود غلبه کند. جمهوری ترکیه با معاهده لوزان تأسیس شد. از طریق جمهوری ترکیه، عربستان به بیست دولت تبدیل شد.
اکنون یک اتحاد یهودی-عربی، یک اتحاد اسرائیلی-عربی و عهد ابراهیمی وجود دارد. نظام سرمایهداری میخواهد خاورمیانه جدید را بر اساس این توافق شکل دهد. ترکیه در شرایط فعلی چه خواهد کرد؟ دیگر نمیتوان گفت که در قرن دوم به همان رویکردهای قرن گذشته ادامه خواهیم داد.
همه باید به خود بیایند. باید تغییرات را ببیند. شما هم دستور سرمایه را مبنا قرار میدهید و هم بر اساس منطق سرمایه عمل نمیکنید. شما واقعیت سرمایه را در نظر نخواهید گرفت. آنوقت اینطوری قابل قبول نیست. هیچ نتیجهای نخواهید گرفت. شما هرگز نمیدانید به کجا خواهید رفت. در آخر این را بگویم. تأسیس این جمهوری به یمن انقلاب اکتبر و با حمایت شوروی و حمایت کوردها امکانپذیر شد. اگر انقلاب اکتبر رخ نمیداد، اگر اتحاد جماهیر شوروی به وجود نمیآمد، و اگر کوردها از آن حمایت نمیکردند، یک قرن پیش چنین دولتی ایجاد نمیشد. هیچکس نباید بگوید ما خودمان آن را تأسیس کردیم. حقیقت را باید دید.
اکنون اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد. کسانی که میگویند با رفتن به روسیه، چین و یا تلاش برای پیوستن به بریکس میتوانند حمایت جدیدی پیدا کنند، خودشان را فریب میدهند. اگر آنقدر سعی کنید کوردها را نابود کنید، اگر به کوردهایی که آنقدر از شما حمایت کردند ضربه بزنید و در هم بکوبید، پس چگونه زنده خواهید ماند؟ به چه چیزی اتکا خواهی کرد؟ سیستم پاها و بازوهای خودش را قطع میکند.
اکنون ترکهایی که کوردها را بعنوان کارت کورت تعریف میکردند، انواع توهینها را انجام میدادند و انواع و اقسام آسیمیلاسیون، کشتار و نسلکشی را توسعه میدادند، به خود آمدهاند. میگوید خواهر-برادر ماست، کورد بدون ترک نمیشود و ترک بدون کورد نمیشود. بسیار خوب، ولی کوردها صد سال است که این را میگویند.
کاری نیست که در این زمینه انجام ندهند، چیزی نیست که حمایت نکنند. چرا هرگز مورد توجه قرار نگرفتند؟ تازه به خودت آمدی؟ اما هنوز در این موضوع ثابت قدم نیستند. آنها سعی دارند کوردها را فریب دهند.
میگویند: 'کوردها بدون ترک نمیتوانند باشند، ترکها بدون کورد نمیتوانند باشند، کوردها هنوز هم میتوانند ترک شوند و از ما حمایت کنند'. اینطوری نمیشود. کوردها حقوقشان را خواهند گرفت. کوردها آزاد خواهند شد. ترکیه به یک دموکراسی مبتنی بر آزادی کوردها و آزادی زنان تبدیل خواهد شد. تنها در این صورت است که میتواند خود را سرپا نگه دارد.
تنها در این صورت است که به عنوان یک سیستم جایگزین، میتواند در برابر حملات این نظام سرمایه، یعنی نظام سرمایه انحصاری مقاومت کند و سرپا بماند. در غیر این صورت شانس دیگری برای سرپا ماندن ندارد. یعنی با بهانه قرار دادن این و آن، با فریب خود راه به جایی نمیبرند.
اینها یک عده هستند که چیزی نمیفهمند. آنها فقط به دنبال سود خود هستند و ترکیه را به فاجعه میکشانند. به عبارت دیگر، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و سیاستمداران ترکیه باید در برابر اینها هوشیار باشند. باید واقعیت کورد، حمایت کوردها، حمایتهای هزار ساله را تقدیر کنند و به خوبی ارزیابی کنند.
بنابراین بنا به این تاسیس (جمهوری)، آنها باید بتوانند جمهوری دموکراتیک را در سرزمین کوردها و ترکها، یعنی بر اساس آزادی خود، ایجاد کنند. در غیر اینصورت هیچ شانسی برای زندگی وجود ندارد.
در آخر وارد ماه نوامبر، ماه تاسیس حزبمان میشویم. به عبارت دیگر، از همه میخواهم که ماه تاسیس حزب را به درستی درک کنند، آن را به درستی ارزیابی کنند و با درک درست انقلابیگری و میهندوستی حزب در امتداد خطمشی رهبری و شهدا، مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو را مؤثرتر توسعه دهند.
یاد و خاطره همه شهدای ماه نوامبر را در شخص رفقا کریم، دلال و رشید با احترام، عشق و سپاس گرامی میداریم. از همگان دعوت میکنم تا با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای ماه نوامبر، مبارزات آزادیخواهانه رهبر آپو را در هر عرصهای افزایش دهند و برایشان آرزوی موفقیت دارم.