خبات آندوک: کنفدرالیسم دمکراتیک مسیر دستیابی بە راە حل است

خبات آندوک از اعضای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان اعلام نمود کە حل مسالە کورد از طریق کنفدرالیسم دمکراتیک خارج از دولت کە متکی بر خودمدیریتی دمکراتیک است تحقق پیدا می کند و برای ما مسیر راە حل است.

خبات آندوک از اعضای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان اعلام نمود کە حل مسالە کورد از طریق کنفدرالیسم دمکراتیک خارج از دولت کە متکی بر خودمدیریتی دمکراتیک است تحقق پیدا می کند و برای ما مسیر راە حل است.

خبات آندوک از اعضای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان در گفتگویی با خبرگزاری فرات بە ابعاد با کنفدرالیسم دمکراتیک و مدل سازماندهی و مدیریت آن پرداخت.

خبرگزاری فرات: کنفدرالیسم دمکراتیک چیست؟

کنفدرالیسم دموکراتیک سیستم سازماندهی جامعه دموکراتیک است، از همین رو جنبش و حزبی وجود ندارد، بلکه یک نظام اجتماعی است. تا جایی کە در رابطە با کوردستان صدق می کند، برای ترکیه، عراق، ایران و سوریه نیز می تواند مصداقیت داشتە باشد. اگر آن را گسترش دهیم، می تواند برای خاورمیانه، اروپا، آمریکا و آفریقا نیز معتبر باشد. ک.ج.ک کنفدرالیسم دموکراتیک کوردستان است. همین مسالە ممکن است برای ایران، عراق، سوریه یا هر کشور دیگری روی بدهد. خلق، اتنیکها، سازمان های فرهنگی، عقاید، خلاصه همه جوامع و خلقهای خاورمیانه اگر مایل بە ساخت چنین نظامی باشند می توانند آن را  در قالب کنفدرالیسم دموکراتیک خلق خاورمیانه یا به عبارتی کنفدرالیسم مشابهی در خاورمیانه ایجاد کنند. همین کار را می توان در آمریکا، اروپا، آفریقا یا قاره دیگری انجام داد . همچنین اگرکنفدرالیسم در تمام جهان تاسیس شود، بە کنفدراسیون دموکراتیک خلق های جهان دل خواهد شد. سیستم مناسبی است که جامعه را از محلی به جهانی، از کوچک به بزرگ سازماندهی می کند و مدیریت خود را می سازد.

خبرگزاری فرات: کنفدرالیسم دمکراتیک در محتوای خود چگونە است؟

از آنجا کە این سیستم، نظام بدیل نظام دولت گرا است، سازمان جامعه و مردم را کاملاً مبنای خود قرار داده و از آن محافظت می کند. اگر به آن دقت شود مرکب از دو کلمه است: دموکراتیک و دیگری کنفدرالیسم. کنفدرالیسم یک سیستم بسیار انعطاف پذیر روابط است که بر داوطلبی اتکا دارد. هیچ قانون اساسی مدونی در آن وجود ندارد. هیچ ضرورتی در آن نیست. بر وحدت و داوطلبی و تفاوتها استوار است.

خبرگزاری فرات: چه کسانی بر اساس این داوطلبگی دور هم جمع می شوند؟

دموس، یعنی مردم. جامعه، همه بخش‌های جامعه؛ جوامع اتنیکی، مذهبی، اعتقادی، ساختارهای فرهنگی، زن و مرد، همه سازمان هایی که وظیفه حل مشکلات جامعه را برعهده دارند. به طور خلاصه، همە بخشها بر اساس مبنای دموس- کە مردم است، گرهم می آیند، بر این اساس هدایت می شود. خود مدیریتی شکل می گیرد. توسط بیگانگان و حاکمان مدیریت نمی شود،  نظامی است که در آن همه گروه های اجتماعی بر اساس خودگردانی در چارچوب مناسبات کنفدرالی گرد هم می آیند. دو مبنا وجود دارد.

* ابتدا باید همه اقشار جامعه ساماندهی شوند.

* جامعه سازمان دهی شدە باید در درون خود از روابط برخوردار باشد.

شکل رابطه کنفدرالیسم است. سبک رابطه فشار، اجبار و هژمونی ایدئولوژیک نیست. اتحادیه ای مبتنی بر برابری و آزادی است. این هم جنبه کنفدرالی آن است. شرط دیگری باید مبتنی بر جامعه سازمان یافته باشد. تمام بخشهای جامعه اعم از  کوچکترین اجزا و تمام هویتها، اتنیکها. همه آنها خود را در قالب خودمدیریتی بر اساس مفهوم دموکراسی محلی سازماندهی می کنند تا بتوانند در درون این سازمان وحدت قوی تری ایجاد کنند، بر اساس روابط کنفدرالی دور هم جمع می شوند. بنابراین کنفدرالیسم دموکراتیک یک نظام سازمان یافته جامعه است که خارج از دولت است، همه بخش های جامعه را در کردستان، منطقه و کل جهان سازمان می دهد. این سیستم به همان اندازه محلی است که یک سیستم سازمان اجتماعی جهانی است. به همان اندازه که برای کردستان معتبر است، برای منطقه و برای کل جهان، برای مردم، مستضعفان از مصداقیت برخوردار است. این چنین سیستمی از سازمان اجتماعی است.

خبرگزاری فرات:  این نحوە سازماندهی چگونە تحقق پیدا می  کند؟ جامعە دمکراتیک سازماندهی شدە چگونە تحقق پیدا می کند؟

این سیستم سازمانی نیست که نظام پارلمانی را از مرکز مبنای خود قرار دهد. این سیستم کاملاً با سبک های فعلی همه دولتها ها متفاوت است. از کوچکترین سازمان، از روستا و محلات با سازماندهی محلات شروع می شود، از  سازماندهی روستاها شروع می شود و بە  سازمان کارخانه، سازمان خانه رسیدە و بە کوتاهی، تمام همه تجمعات انسانی را سازماندهی می کند.

می کنند.

از جامعه تا کنگره مردمی

کوچکترین واحد سازمانی کمون است. کمون نیز به معنای حیات در تمام ابعاد در قالب یک کمون است. از سوی دیگر، کوچکترین واحد دموکراسی بلاواسطە است که در آن مردم مستقیماً خود را مدیریت می کنند. کمون کوچکترین مجلس است. بنابراین، در قرارداد ک.ج.ک یا در نظریه کنونی کنفدرالیسم دموکراتیک، کمون به معنای سازماندهی در خیابان ها و روستاها، شوراهای روستا است. مثلاً روستاهای زیادی دور هم جمع می شوند، شورای شهر تشکیل می شود. به منظور ایجاد راه حل های مشترک برای مشکلات جامعه، تشکیلات بخشداری، سازمان شهر و سازمان منطقه بر فراز سازمان های روستاها و شهرها تشکیل می شود. در رأس آن، مجلس مردمی یک کشور تشکیل می شود. بین کشورها نیز میتواند تشکیل شود، بنابراین در سطح مجالس منطقەای نیز می تواند شکل بگیرد. در سطح مردم/ خلق میتواند به کنگره خلق تبدیل شود که مرجع تصمیم گیری آن مردم نیز است. با تجمع اقوام مختلف تبدیل به کنگره خلق می شود و اگر آن را برای جهان تعریف کنیم، میتوان آن را کنگره خلقهای جهان نامید.

سیستم دمکراسی مستقیم و رادیکال

به طور خلاصه، این سیستمی از مجالس است. شورا نیست. مثلا در ترکیه فقط یک مجلس وجود دارد. همه چیز از طریق مقرر کردن و تصویب انجام می شود. اما در این سیستم بسیار فرق دارد. مثلاً برای ترکیه یا باکور کردستان یتوان گفت کە در این مجلس  ٥-٣-٢ مجلس وجود ندارد. مثلاً در آلمان فدرالیسم وجود دارد که بیش از یک پارلمان وجود دارد. در آمریکا هم چنین چیزی وجود ندارد. این سیستمی است که هزاران یا دهها هزار کمون و شورا در آن وجود دارند، همه آنها مشکلات منطقه خود را مطرح کردە سعی در حل آنها داشتە  و همه نیز بە همدیگر متصل هستند. بنابراین، از طرف دیگر، کنفدرالیسم دموکراتیک نیز یک سیستمی از مجالس است. سیستمی برای یک دموکراسی مستقیم است. سیستمی که هیچکس آن را مدیریت نمی کند. همه خودشان و یکدیگر را مدیریت می کنند. چیزی به نام سیستمی وجود ندارد که در آن یکی مسئول باشد، یکی مدیریت شود و یکی مدیریت کند. هرکس با توجه به تعریف اخلاقی و سیاسی خود از انسان، حل مشکلات اجتماعی را مطرح می کند، نظر خود را مطرح می کند، تصمیم می گیرد و مأمور اجرای تصمیمات می شود. این سیستمی است کە در آن قدرت و مسئولیت کاملاً با خلق است. نظامی که در آن دموکراسی مستقیم اجرا شده است. از آنجا که خارج از سیستم دولت است، می توان آن را به عنوان دموکراسی رادیکال تعریف کرد.

و چون  از حیات و ذهن جمعی برخوردار است، می توان آن را دموکراسی اشتراکی تعریف کرد. در اینجا، درک دموکراسی تنها بە معابە بلند کردن دست یا ابراز عقیده در هنگام تصمیم گیری نیست. روح و زندگی خود متفاوت است. زندگی مبتنی بر روابط آزاد و برابر است. اگر کسی آن را در یک کلمه تعریف کند، می توان گفت سیستمی است که در آن تفاوت ها به طور مساوی با هم متحد شده اند. در آن وحدت وجود دارد. چون جامعه باید با هم باشد. اتحاد کە و چه؟ وحدت، تنوع است. تنوع تمام تمایزات خود را حفظ می کند. اینگونە نیست که در میان سازمان های ملت-دولت یکی از دیگری مهمتر یا بی ارزشتر باشد. فرا دست و فرو دستی وجود ندارد. در اینجا هرکس با ویژگیهای فردی وجودیت خود را تداوم می بخشد.از طرفی سبک ارتباطی همسان و برابر است. هیچکس بر کسی حاکمیت ندارد. می توان آن را به عنوان وحدت برابر از تنوع تعریف کرد.

خبرگزاری فرات: چرا کنفدرالیزم دمکراتیک است؟

رهبر آپو کسی است که کنفدرالیسم دموکراتیک را به این شکل مفصل بندی کردە است. او رهبر خلق است. برای حل مشکلات هستی و آزادی خلق کرد مبارزە کردە و مبارزە او همچنان هم ادامە دارد. ما خلقی هستیم که به این پروژه اعتقاد داریم، می پذییریم که مشکلات موجودیت و آزادی کورد از این طریق قابل حل است و مبارزە ما در این راستا است. ما می دانیم که در طول تاریخ، افراد زیادی مانند ما برای برابری، آزادی، دموکراسی و هستی جنگیدند. این مبارزه همیشه وجود داشته است. این مبارزه به هر شکلی انجام می شود. بر اساس ارزیابی ما از تاریخ، اگر سطح سلسله مراتبی را در نظر بگیریم، سطح پسا نوسنگی، نظامی سلسله مراتبی بودە و روندی است کە نزدیک 7 هزار سال از آغاز شکل گیری دولت ادامە دارد. از آغاز نخست، دو هزار سال اول زمان شکل گیری مشکلات کنونی اجتماعی ، دلیل اصلی آن بود. این برهە زمانی بود که دولت هنوز ایجاد نشده بود، اما اقتدارگرایی، فردگرایی در حال پسط و پیشرفت بود، مغز فرادستانە مرد و ایدئولوژی آن در حال شکل گیری بود. این زمانی است که یک طبقه، یک دولت را ایجاد کرد، اما هنوز برده داری شناخته شده ای وجود ندارد. این دولت حدود 5 هزار و 500 سال پیش تأسیس شد.

اور سرزمینی بود شد اکنون با نام عراق شناخته می شود،در این سرزمین دولت تأسیس شد. می خواهم بر این نکتە انگشت بگذارم کە بگوییم؛ این سیستم منشأ همه مشکلات اجتماعی است که بشریت در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می کند و نمی تواند به طور رضایت بخشی حل کند. مثلا؛ اقتدارگرایی، ناسیونالیسم، اختلافات و تنشها بین فرادستان و فرودستان. مشکلات فعلی بسیار بزرگ هستند و با ذهنیت کنونی قابل حل نیستند. ما از آغاز مشکلات اجتماعی تاریخ را ارزیابی کرده ایم. ما بر این باوریم مشکلاتی توسط حاکمان ایجاد شدەاند کە فاقد روحیه جمعی هستند. آنها می خواهند فرادست باشند. آنها از طبیعت جمعی، انسانیت و اجتماعی شدن بریده اند و فردگرا هستند، همیشه می خواهند حکومت کنند، خواهان تسلط هستند. چون فطرت انسان آزادی خواه، برابری طلب است، در مقابل این خواست ایستادگی می کنند. مبارزه برای آزادی و برابری همواره علیه کسانی که از انسانیت محروم هستند انجام شده است. تاریخ حاکمیت، تاریخ مبارزات آزادیخواهانه علیه این رویکردها نیز هست. قبل از آن مردم در شرایط جامعه طبیعی آزاد بودند، اما بعد از اینکه آزادی خورده شد، مبارزه با آنها شروع شد، مقاومت از این نقطە آغاز شدە است.

از آن زمان تاکنون این مبارزه برای دست یابی بە دموکراسی، آزادی و برابری ادامه دارد. اکنون ما اددر حال تداوم آن هستیم. بنابراین ما نه اولین و نه آخرین مبارزان این مسیر  خواهیم بوددر جهان تا زمانی که یک ذهنیت فرادست و فرودستی از سلطه وجود دارد که جامعه را از هم جدا می کند، تا زمانی که تبعیض جنسیتی، اقتدارگرایی و حاکمیت وجود داشتە باشد، مبارزه برای آزادی وجود خواهد داشت. ما تاریخ را بر این اساس تفسیر می کنیم. ما می گوییم که از آن روز مبارزه برای دموکراسی، آزادی و برابری انجام شده است، اما در مقطع کنونی، همچنان مشکلات نابرابری، بی عدالتی و دموکراسی در جهان وجود دارد. هنوز مشکلات هستی شناسانە در رابطە با آزادی وجود دارد. عمیق ترین نمونه آن در مورد کوردها، زنان، جوانان و همه ستمدیدگان جهان است. دنیایی است که بسیاری از مردم در آن حق موجودیت نداشتند. ناگزیر به حرکت شدند. بنابراین، حقیقتی همانند این واقعیت وجود دارد، اما از سوی دیگر، مبارزه نیز وجود داشتە است. هیچ‌کس نمی‌تواند در ابطە با شکست فرودستان بگوید کە مبارزات کمی صورت گرفتە است. میلیون ها نفر فقط در جریان این مبارزە جان باختند.

کورد صدها سال است که قتل عام می شود. اگر نسل کشی قرن گذشته را در نظر بگیریم، ده ها میلیون کرد جان باختەاند. ارامنه جان باختەاند. با این حال، مبارزه برای تداوم موجودیت و بقا تداوم یافتە است. بنابراین، مشکل، مشکل دامنە کم مبارزه نیست. مسئله این است که مبارزه با چه ذهنیتی انجام شدە است. زمانیکە خلق از این منظر این روند را ارزیابی می کنند، در می یابند که حاکمان خود را در قالب دولت سازماندهی کرده اند. و از نظر عقیدتی، سیاسی و نظامی همه عرصه های زندگی خود را بە انحصار خود درآورده اند، هر عرصه ای را تحت سلطه و فرادستی خود قرار داده اند، بنابراین اجازه بروز افکار و اندیشەهای مختلف را نمی دهند. وقتی با نظام مبارزه می شود ، مانند این است که با استدلال های نظام می جنگید. از دیدگاه خود و با اندیشە و تفکر خود به این رویدادها نگاه می کند. فرادستان می خواهند با چنین ابزاری به اهدافشان برسند.

فرودستان در هر نقطه از جهان و در طول تاریخ می خواهند به گونه ای برابر، عادلانه، آزاد و انسانی زندگی کنند. و در مقابل هیچ رفادستی این را نمی خواهد. هر دو متفاوت فکر می کنند. از آنجا که آنها متفاوت فکر می کنند، اهداف و پروژه های اجتماعی آنها متفاوت است. بر این اساس، ابزارهایی را برای خود ایجاد می کنند. روحیه و اندیشه فردگرایانه و منفعت طلبانه حاکمان و فرادستان دولت را به وجود آورد. دولت سازمان یافته ترین نهاد طبقه حاکم است. ممکن است در تاریخ استثناهایی وجود داشته باشد، اما تقریباً همه کسانی که برای برابری، آزادی، دموکراسی، زندگی عادلانه و انسانی مبارزه کردند، دولت مستقل را هدف خود قرار دادند. در سنت اتنیکها و انبیا، در مبارزات رهاییبخش ملی قرن بیستم این را به وضوح میتوان مشاهدە کرد. مارکسیسم که یک مرحلە طبقاتی بود و سعی داشت دنیای فرودستان را بسازد، این را در هر سه نسخه دیدیم. نگاهش می کنی، ستمدیدە است، خواهان عدالت، برابری و دموکراسی است، اما ابزاری را که به کار می برد اهداف، روحیه، افکار و خواسته هایشان را برآورده نمی کند. ابزارها کمی متفاوت هستند.

ابزاری که برای حل مشکلات  بە آن نیاز است نمیتواند همان ابزار دولت و فرادستان باشد. باید این ابزارها بازتاب دهندە خواست و ذهنیت فرودست باشد. به اندازه هدف آزادی، ابزار هم باید پاک باشد. دولت فاسد، ظالم، ستمگر و انحصارگر است. زمانیکە با اقتدار ارزیابی نمی شود، آن وقت دیده می شود که خالق همه معضلات اجتماعی است. بنابراین در هیچ کشوری برابری وجود ندارد. بسیاری از کشورهای روی زمین هستند که می گویند، یک دولت دموکرات هستیم، یا مبارز راە آزادی هستیم. کدام دولت مشکلات عدالت، آزادی، برابری و دموکراسی را حل کرده است؟ هیچکدام از آن ها. دولت نمی تواند آن را حل کند، زیرا از طبیعت سوءی برخوردار است.  ذاتاً شر است. تاریخ به خوبی به ما نشان داده است که حتی در دست بهترین ها هم هیچ خیری وجود ندارد. سوسیالیسم واقعی و جنبش های آزادیبخش ملی نمونه هایی از این دست هستند.

زمانیکە از این منظر بە تاریخ نگاە می کنیم،  می توان دریافت که ستمدیدگان، همه گروه های اجتماعی که برای برابری و آزادی مبارزه می کنند و خواستار زندگی آزاد و برابر هستند، در طول تاریخ در حال مبارزه بوده اند. اما سازمان اجتماعی و ابزاری متناسب با اهداف خود نداشتند. ادعای ما این است؛ کنفدرالیسم دموکراتیک مناسب ترین الگو با توجه به مطالبات مستضعفان و همه اقشار جامعه است. خارج از حیطە ذهنیت دولتی است، زیرا مبارزه ای که در تاریخ توسط فرودستان انجام شده برای پیروزی آنهاست. انقلاب‌ها همه توسط خلقها و مردم انجام می‌شوند، اما از طرف دیگر  این درک که هیچ سازمانی غیر از دولت وجود ندارد آنقدر غالب شده است که این مسالە را از دولت تمنا می کند. بنابراین بدون پیمودن چنین مسیر اشتباهی باید ابزاری مطابق هدف، روحیه آزادی خواهی و برابری بیرون از ذهنیت حاکمان به دست آورد. این ابزار ابزار کنفدرالیسم دموکراتیک، سیستم آن است. این چنین نظامی است که جامعه خود را خارج از دولت سازمان می دهد و خود را مدیریت می کند. این یک جنبه تاریخی است.

چارچوبی را که رهبر آپو معرفی کردە است به معنای غلبه بر تمام هزینه هایی است که در تاریخ برای مبارزه برای آزادی، برابری و ارزش های دموکراتیک جمعی پرداخته شده است. هنگامی که با انجام چنین کاری، ارزش های جمعی دموکراتیک، اهداف مبارزه برای آزادی و برابری محقق می شود و از یک سیستم برخوردار خواهد شد. این یک سوال تاریخی است. در برابر نظام حکومت داری سلسله مراتبی 7000 ساله، علیه نظام حاکمان، استقرار نظامی به نام مردم است. معنای تاریخی خود را دارد.

حزب کارگران کوردستان کە قدرت پیشرو یک خلق در خصوص وجود آزادی و موجودیت خلق کورد است، در این مسیر مبارزه می کند. در این مبارزه دهها هزار نفرە به شهادت رسیدەاند. ارزش های بسیار قدرتمندی در درون این حزب وجود دارد که توسط طبیعت جامعه ایجاد شدە است. پ‌ک‌ک مانند تمام اقشار جامعه که قبل از آن جنگیده‌اند، نمی‌خواهد مبارزه‌اش بە هدر  رود. پ.ک.ک برای پیروزی در مبارزات ٥٠ ساله خود بر حل مشکل کردها در خارج از دولت متمرکز شده است. فرمولی که این حزب در این زمینه یافتە است، کنفدرالیسم دموکراتیک است. نظامی متکی بر نظام خودمدیریتی دموکراتیک است کە کوردها در  هر چهار بخش کردستان در قالب خودمدیرییی دموکراتیک برای دستیابی بە آن مبارزە ادامە می دهند.

در نهایت دولت را باید بە چە ابزار دیگری جایگزین کرد؟ همانطور که بە آن اشارە شد، ما بر اساس سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک مبارزە را ادامە می دهیم که بر استقلال دموکراتیک متکی است. به این معنی؛ در سیستم تحلیل نروید. کوردها برای آزادی و برابری جنگیدند، خواستار عدالت شدەاند. آنها جنگیدند تا وجودشان پذیرفته شود، تا فرصت زندگی را داشتە باشند. نمونه باشور کردستان پیش رو است. کردها هم آنجا هستند اما مشکل موجودیت کورد همچنان وجود دارد. در باشور کوردستان  مبارزات بسیاری در جریان بودە است بود، هم اکنون واقعیات را میتوان مشاهدە کرد. نظام هیرارشیکی برپا شده است کە با ترفندی به نام انتخاب، عده ای/خانواده ای تمام ارزش های کردستان را تصاحب کرده اند. تلاش می شود تمام کردها را با مدرنیته سرمایه داری، ستمگر، قاتل شراکت بدهند. برای مانعت از پیدایش چنین سلول های سرطانی در میان کورد برای اینکه مبارزه کورد مطابق هدفش موفق باشد، در  دستیابی بە  آزادی موفق باشد، برای اینکهد رمیان کورد رابطه برابر و آزادی وجود داشتە باشد، باید بە سوی جامعەای بی طبقە حرکت شود. لازم است خلق همه در قبال یکدیگر مسئول باشند. برای دستیابی بە این نتیجه، کنفدرالیسم دموکراتیک برای ورد، نظام سازماندهی کنفدرال دموکراتیک و این نظام اجتماعی مبتنی بر آن  را به عنوان راه حل می بینیم.