صبری اُک: نباید با سرنوشت خلق خود بازی کرد (١)

صبری اُک خاطرنشان ساخت که کورد باید علیه حملات اشغالگرانه متحد شده و در این رابطه اظهار داشت: وضعیت زینی ورتی باید به شیوه‌ای مثبت حل شود. نباید ما با سرنوشت خلقمان بازی کنیم. اگر نیروهای پیشمرگه به مواضع پیشین خود عقب‌نشینی کنند مسئله حل می‌شود.

صبری اُک عضو کمیته رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان با شرکت در برنامه روژوا ولات در تلویزیون سترک‌ تی‌وی به پرسشهای مرتبط با تحولات جاری در کوردستان، ترکیه و منطقه پاسخ داد.

سترک تی‌وی: فاشیسم ا.ک.پ در مقابل خلق کورد جنگ نهایی و همه جانبه را آغاز کرده است. در ۱۵ مه با حمله به ۵ شهرداری یگر حزب دمکراتیک خلق‌ها، طی چند روز ۱۲ سیاستمدار و فعال کورد را دستگیر نمود. حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ با برقراری ظلم و سرکوب خود دستیابی به چه اهدافی را مد نظر قرار داده است؟

صبری اُک: نخست عید فطر را به جهان اسلام تبریک عرض می‌کنم. هیچ دیکتاتوریی در جهان پایدار و ابدی نیست. هیچ ظلم و ستمی نمی‌تواند مانع از دست‌یابی خلق‌ها به حقوق خود شده و نمی‌تواند از مقاومت و مبارزه خلق‌ها نیز ممانعت نماید و در نهایت دیکتاتوری تغییر کرده است. آ.ک.پ نیز نمی‌تواند تا همیشه حاکمیت خود را ادامه دهد. هم اکنون آ.ک.پ مقاومت می‌کند. همانگونه که تمامی دیکتاتورها تلاش می‌کنند با گفته‌ها و دلایلی که عرضه می‌کنند در جامعه دخالت کرده و آن را به انحصار خود درآورند، امیدواری را در جامعه تزریق کرده و به فریب خلق دست بزنند، در این رابطه نیز آ.ک.پ براستی هنرمندی نموده است. با دروغ پردازی و انحصارطلبی، با تزریق امیدهای دروغین همواره خواسته است که نقطه نظرات و دیدگاههای خود را بر جامعه تحمیل کند. آ.ک.پ این سیاست را به خوبی پیش برده است  و در این مسیر به نتیجه نیز دست یافته است. اما با ادامه حاکمیت آ.ک.پ، سیمای راستین و بنیاد آ.ک.پ و ذهنیت این حزب مشخص شده و نقاب از چهره آن بر افکنده شد. آ.ک.پ از چه چیزی استفاده کرده است؟ از عدم وجود اپوزیسیون. در مقابل آ.ک.پ یک اپوزیسیون قدرتمند حضور نداشته است. به آسانی عمل کرده است. می‌بینید که تعداد آنان برای تصمیم گیری و تغییر قانون اساسی همیشه کفایت کرده است. به این منظور به هر اقدامی دست زده است. در طول تاریخ هیچ دیکتاتوریی پاینده نبوده است. دیکتاتوری اقتدارگرای آ.ک.پ و فاشیسم م.ه.پ نیز تداوم بقا نخواهند داشت. ۱۸ سال است که در مسند حاکمیت هستند. مانند ویژگی‌های تمامی دیکتاتوری‌های جهان و تمامی نمونه‌های دیگر تاریخی عمل کرده است. فریب جامعه، انحصاری کردن و دخالت در جامعه از طریق تبلیغات دروغین تا اندازه‌ای می‌تواند حاکمیت دیکتاتوری‌ها را تضمین کند. اما با عدم تحقق وعده‌هایشان به جامعه، زمانی که نتوانستند به پاسخی برای خواست‌های جامعه تبدیل شوند، زمانیکه نقاب از چهره‌هایشان برافتاد و جامعه و خلق از این مسئله آگاه شدند؛ زمانیکه جامعه دچار هیچ گونه پیشرفتی در ابعاد سیاسی و اقتصادی خود نمی‌شود و چهره واقعی آنان را می‌بیند، زمانیکه جامعه در حیات خود تغییری سیاسی و اقتصادی را مشاهده نمی‌کند و مشکلات و تنش‌های جامعه نیز عمیق می‌شوند، جامعه کم کم در مقابل حاکمیت نارضایتی خود را بر زبان می‌آورد و موضعگیری می‌کند. در همه جای جهان اینگونه است. با فریب، با وعده‌پردازیهای دروغین تا مقطعی می‌توان جامعه را فریب داد، اما بعد از مدتی در هر صورت وارد بحران‌های عمیقی می‌شود. زمانیکه امروزه به وضعیت آ.ک.پ می‌نگریم، می‌بینیم که اقتصاد ترکیه در حال ورشکستگی است.

بسیاری می‌گویند که اقتصاد سال ۲۰۰۱ دچار تهدید شده است. واقعا نیز اینگونه است. هر روز نرخ دلار افزایش می‌یابد و قیمت لیر ترکیه سقوط می‌کند. صدها، هزاران شرکت و کارگاه و کارخانه دچار ورشکستگی شده‌اند. میلیونها نفر دچار بیکاری شده‌اند. استانداردهای زندگی پایین امده‌اند. علیرغم آنکه خلق گرسنه است، دچار ورشکستگی می‌شود. آینده نامعلوم است، تنش و بحران وجود دارد، آیا بعد از چند سال همچنان از آ.ک.پ حمایت می‌کنند؟ ممکن نیست و نخواهد بود. این نارضایتی‌ها هر روز مشاهده می‌شود و توسعه می‌یابد. در بعد سیاسی نیز وضعیت اینگونه است. در آغاز آ.ک.پ با شعارهایی مانند حجاب و اسلام و حتی با گفته‌هایی مانند گسترش دمکراسی و حل مسئله کورد امیدهایی وضعیت و برآمدن خود را توجیه می‌کردند، اما این موارد دروغی بیش نبودند. دمکراسی ترکیه را می‌توان مشاهده کرد. غیر از چند رسانه عمومی که در خدمت آ.ک.پ هستند، غیر از روشنفکران و سیاستمدارانی که در خدمت آ.ک.پ هستند، هیچ کس از فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ حمایتی نمی‌کند. روشنفکران و هنرمندان، سیاستمداران و آکادمیسینها، اگر انتقادی نسبت به وضعیت داشته باشند، اگر نارضایتی و موضع خود را در رابطه با حتکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ نشان هند، جایشان در زندان است یا تبعیدگاه. این حاکمیت ورشکسته شده است. هیچگونه دمکراسی وجود ندارد، تحت نام دمکراسی همه چیز را نابود کرده‌اند. دیکتاتوری خود را مستقر کرده‌اند. در مقابل خلق کورد نیز چیزی برای ارائه ندارد. تمامی مبانی اخلاقی، معیارها را از میان برداشته و به قتلعام علیه خلق کورد دست زده است. چه باید گفت؟ می‌خواهم اشاره کنم که این حاکمیت به نتیجه مثبتی نیز ختم شده است؛ مشخص شده است که حقوق و قوانین ناظر بر خلق کورد غیر حقوقی و قانونی هستند، حتی حقوق استعماری نیستند. جامعه و خلق فاقد حاکمیت است. آ.ک.پ و دولت ترک مدت‌های مدیدی است که به بزرگترین پارادوکس در میان جامعه کورد مبدل شده‌اند. ما نیز شهروندان ترکیه هستیم. ما نیز باید بتوانیم مراحل درس و پیشرفت را طی کرده و به مقامی دست یابیم، اما تحت نام چه کسی، با کدام هویت؟ با آسیمیلاسیون و ادغام پذیری و خصوصا با استعمارگری دولت ترک که ذهن  کوردها را با آن فرسوده ساخته و از میان برداشته‌اند به ما حمله شده است. خلق کورد زود به این مسئله پی نبرد، زود این مسئله را درک نکرد. یعنی سرزمین خود، میهن و هویت خود را به درستی درک نکرد. این موضوع در ذهنیت و آگاهی و دستور کار خلق کورد قرار نداشت. پ.ک.ک از روز اول تلاش کرده است تا این مسئله را به خلق کورد بفهماند. یعنی شما یک خلق و یک جامعه هستید. هویتی دارید، و ما از این نقطه آغاز کردیم که شما کورد هستید. هیچ نمونه‌ای از استعمارگری مانند ترکیه وجود ندارد. جامعه از این نقطه بود که خود را شناخت، نقشی همچون تزریق یک سرم به بیمار را بازی کرد. خلق کورد مانند مرده‌ها بود، اما با مسئله هویت و پرسش از چیستی و کیستی   بپاخاست. آگاهی گسترش یافت. با تحمیل ظلم و سرکوب علیه خلق کورد، قتلعام و وحشیت علیه زنان، کودکان، اموال و حتی آرامستانها، کورد نیز مقاومت کرد. در نتیجه آن امروز خلق کورد به آگاهی دست یافته است. در واقع در مرحله کنونی دشمن نخستین کورد و وحشی‌ترین دشمن کورد آ.ک.پ، فاشیسم م.ه.پ، یعنی اردوغان است. این از جمله نتایج مثبت است.

یعنی باید در این مقطع چنین هزینه‌هایی داده می‌شد. امروز دیگر خلق کورد به اشغالگری، استعمارگری و حتی آک.پ نیز امیدی ندارد. آ.ک.پ بیشترین نیروی خود را از کوردستان گرفت. هم از طریق زور، تبلیغات، فریب و هم از طرق زبان دینی. امروزه این عناصر نیز از دست آ.ک.پ خارج شده‌اند. در بخش ترک نیز اینگونه است. یعنی کارگران ناراضی هستند. کارمندان نیز ناراضی هستند. سیاستمداران ترک نیز از فاشیسم آ.ک.پ نارضایتی دارند. یعنی با فریب و وعده‌های دروغین جلو آمدند، بعد از شیوع ویروس کرونا کاملا با دیکتاتوری و ظلم جامعه را اداره کرده‌اند. تا مرحله‌ای این امر را نیز می‌توانند ادامه دهند. هیچ نظرسنجی وجود ندارد که اگر فردا انتخاباتی برگزار شود، آک.پ شکست نخورد. بلکه به تمامی شکست می‌خورد، به تمامی با شکست مواجه شده است. به همین دلیل می‌توان گفت آ.ک.پ طرفداران فراوانی ندارد. پیش از این لازم است که فاشیسم از میان می‌رفت. اما چون سازمانهای اجتماعی و اپوزیسیون متحد نشدند، اراده برای مبارزه گسترش نیافت و توسعه نیافت، آ.ک.پ توانست از موقعیت بهره‌برداری کند و بقای خود را ادامه داد. حتی آ.ک.پ در انتخابات شهرداری‌ها نیز با شکست مواجه شد. از طریق ظلم و ستم است که حاکمیت خود را ادامه می‌دهد. فاشیسمی است که با جامعه تضاد دارد، دشمنی بربری آسایی را با خلق کورد ادامه می‌دهد. درصدد نابودی کوردهاست. ما با چنین دشمنی روبرو هستیم. با تمامی خلق‌های خاورمیانه و جمله خلق عرب نیز دشمنی دارد. با بشریت دشمنی دارد. به بنده و برده ترامپ و پوتین بی‌شباهت نیست، تحت انقیاد و اطاعت آنهاست. صرفا از طریق ستمگری و ظلم بقای خود را ادامه داده است. از نظر ما آ.ک.پ با شکست مواجه شده است.

سترک تی‌وی: یکی از اقدامات غیر اخلاقی و دینی که با وجدان بشری نیز در مغایرت است اقدامات غیر انسانی است که در آرامستان‌ها و یا علیه جنازه‌های گریلا انجام شده است. اما فاشیسم آ.ک.پ خصوصا در رابطه با آرامستان‌ها و در مقابله با جنازه گریلاها وحشیتی عجیب را از خود به نمایش می‌گذارد. علت این اقدامات چیست و از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

صبری اُک: دیکتاتوری و فاشیسم؛ اما چرا چنین معیارهایی اعم از بی اخلاقی، ظلم و وحشیت حضور دارند؟ این موارد در بطن خود نشان دهنده از میان رفتن و ضعف فاشیسم است. اگر به خود باور و اتکا داشته باشند، از قدرت برخوردار باشند، لازم نیست اینگونه رفتار کنند. هر زمان که لازم بدانند، به حضور خود در قدرت پایان می‌دهند؛ خارج از این وحشیت چاره‌ای نیست، ناچار هستند که اینگونه رفتار کنند. یعنی این وحشیت و ستمگری و ظلم به این معنا نیست که فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ قدرتمند است، برعکس ضعیف است. اگر اینگونه است که تنها از طریق فاشیسم و از طریق ستمگری می‌توانند تداوم خود را حفظ کنند. ان به چه معنایی است؟ نمونه‌هایی از این دست در جهان را می‌توان دید. چگونه می‌توان به آرامستان‌ها حمله کرد. قبل از این می‌گفتند که برای دولت ترک و برای استعمارگری، بهترین کورد، یک کورد مرده است، یا کوردی است که حاکمیت را قبول کرده است. اما اکنون کورد مرده را نیز نمی‌پذیرند. جنازه‌ها را از گورها خارج می‌کنند، در کدام دین و اخلاق آمده است که نبش قبر کنند؟ اردوغان پیش از این نیز دروغ می‌گفت، از اسلام و مادران حرف می‌زد، اما اکنون همه شاهد اقدامات وی هستند. چه کسی اکنون به اردوغان باور دارد؟ چه کسی به فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ امیدوار است؟ به آرامستان‌ها حمله می‌کند، به انسان‌هایی که زندگی خود را از دست داده‌اند. همه انسان‌ها به جنازه‌ها احترام می‌گذارند. انسانی جان خود را از دست داده است. اما حمله به سنگ مزار و جنازه وی ارسال یک پیام است. لازم است کورد این پیام را درک کند. یعنی می‌گوید من دشمنی هستم در مقابل شما، حتی از مردگان کورد نیز نفرت دارد، و به آنان حمله می‌کند. کورد باید از این واقعیت اطلاع داشته باشد. می‌بینیم، یعنی نمی‌توان هیچ امیدی به آ.ک.پ داشت. ببینید با رفیق عگید که جان خود را از دست داده بود چکار کردند؟ مدت زمان زیادی در سردخانه پزشکی قانونی ماند. اگر اشتباه نکنم در ملاطیه بود. از طریق پست باری جنازه پارچه پارچه شده او را به مادرش باز می‌گردانند. این وحشیگری نیست چیست؟ چرا اینگونه هار شده‌اند؟ حتی وحشیت خود را در مقابل خلق کورد مخفی نمی‌کنند. هیچ مبدایی، معیاری، اخلاقی و دینی ندارند. کاملا معلوم است که آ.ک.پ/م.ه.پ به بربریتی کامل دست یافته‌اند. دیروز و پریروز سیاستمداران کورد-زن و اعضای جنبش کورد  را کاملا به زندان افکندند. این افراد افرادی هستند که فعالیتهای قانونی انجام می‌دهند، زن هستند و برای حقوق زنان، آزادی زنان و مبارزه تلاش می‌کنند. نه تانک، نه توپ و نه اسلحه‌ای دارند. حتی حضور آنان را نیز نمی‌پذیرند. تحت عنوان زنان، زنان آزاد، جنبش آزاد، تحت عنوان کورد، کورد آزاد به این افراد حمله می‌کنند.

پیش از این نیز اشاره کردم که آنها نه تنها کورد آزاد، کورد مرده را نیز نمی‌پذیرند. واقعیت این امر مانند رنگ سیاه و سفید قابل اعتماد است. زنان را به زندان می‌اندازند، ستمگری پیشه می‌کنند. این اقدامات به این معناست که آ.ک.پ می‌ترسد. انسانی که در ترس و هراس زندگی کند چکار می‌کند؟ یا فرار می‌کند و دست از همه چیز می‌شوید که نمونه‌های فراوانی از این در دست است. یا مانند صدام، یا نمونه‌های دیگر در تاریخ خاورمیانه، تا آخرین لحظه بقای خود را حفظ می‌کنند. یعنی بیماری حاکمیت اینگونه است. آ.ک.پ اکنون اینگونه است. با همه چیز بازی می‌کند.

چندی پیش مسئله یکی از هنرمندان گروپ یوروم که دست به روزه مرگ زده بود و به شهادت رسید روی داد. چرا؟ این رویداد نیز در واقع یک پیام بود. مانند پیامی برای تمامی خلق کورد و جامعه ترکیه محسوب می‌شد. اما تا کنون تاریخ و بشریت اینگونه در مقابل ظلم سکوت نکرده است. اینان انقلابی و مبارز بودند، مگر هنرمندان گروپ یوروم چکار کرده‌اند؟ گفتند که ما حاکمیت تو را نمی‌پذیریم. آن را قبول نکردند. این موضع، موضعی بسیار قدرتمند و پیامی مهم را ارسال نموده است. برخی از وکلای گروپ یوروم همچنان در روزه مرگ هستند. این افراد وکیل هستند. بقیه هنرمند بودند. مگر چه می‌خواستند؟ خواستند که به اسانی هنر خود را عرضه کنند، کنسرت‌های خود را برگزار کنند. کلا چه خواسته‌ای دارند؟ می‌خواهند که حقوق این افراد رعایت شود. اما آ.ک.پ نمی‌پذیرد. اینکه افراد به شهادت برسند یا جان خود را از دست بدهند برای آنها مهم نیست. نمی‌خواهند کشتی‌شان در میان آب‌ها سرگردان باشد. چنین ترس و هراسی دارند. ترس هر اندازه بیشتر باشد، به همان اندازه قساوت نیز افزایش می‌یابد. رابطه این دو اینگونه است. بدون تردید جامعه و افراد این مسئله را می‌بینند. در تاریخ جمهوری ترکیه قتلعام‌های وسیع و ستمگری‌های فراوانی روی دادند. این جمهوری بر اساس ذهنیت نظامی و بوروکراسی بنیاد یافته است. اما هیچگاه اینگونه آشکار به جنازه‌ها و آرامستان‌ها حمله نکرده بودند. تبلیغات کم است، مبارزه در مقابل این کم است، به همین دلیل است که می‌توانند جنازه رفیق عگید را در بسته‌ای برای مادرش پست کنند. نسبت به موضعگیری و واکنش این مادر ادای احترام کرده و از آن استقبال می‌کنیم. اما آنها با آرامستان‌ها نیز بازی می‌کنند. مسئله اینست که جامعه کورد و ترک، تمامی کسانی داعیه انسانی دارد، نباید سکوت کنند. باید موضعگیری کنند. لازم نیست که حتما سازماندهی شده باشد، حتما دستوراتی در این رابطه صادر شود. این مسئله، مسئله‌ای انسانی است. باید جامعه در این رابطه موضعگیری کند. فقط کوردی نیست. اردوغان ظالم است، اگر با جنازه آنها با آرامستان‌های آنها بازی شود، آن را تخریب کنند، خود چه می‌گوید؟ از چنین قساوتی چه می‌گوید؟ مگر نمی‌گوید این چه وحشتی است؟ در هیچ دین، هیچ فلسفه‌ای جایی برای این اقدامات وجود ندارد. لازم است جامعه در مقابل این مسئله بپاخیزد. آ.ک.پ خصوصا در نوع برخورد در مقابل کوردها تمامی مرزها و محدوده‌ها را پشت سر گذاشته است. در این رابطه هیچ معیاری ندارد. سالیان درازی است که علیه رهبر رهبر آپو انزوا و حصر برقرار است. منافع ویژه خود را از این اقدامات دنبال می‌کند.

وضعیت امرالی و نوع برخورد فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ در مقابل رهبر آپو اشاره‌ای است به آینده که در آینده چگونه برخورد می‌کنند. تا زمانیکه ظلم، انزوا، فشار و حصر در امرالی بر رهبر آپو تحمیل شود، ما چگونه باید فکر کنیم؟ ما می‌گوییم که خارج از سبعیت و قساوت، خارج از قتلعام، خارج از دیکتاتوری و فاشیسم چیز دیگری را نمی‌توان مشاهده کرد. وضعیت از اینقرار است. یعنی این قساوتی که بر خلق کورد، خلق ترکیه و هنرمندان، انقلابیون و سوسیالیستها، زنان، جوانان، کارگران، کارمندان و تمامی اقشار اجتماعی تحمیل می‌شود، از فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ در امرالی سرچشمه می‌گیرد. یعنی اگر در آنجا نرمشی روی دهد، پیشرفتی صورت گیرد، در امرالی نوع برخورد آنها با رهبری تغییر کند، تاثیر آن را بر تمام جامعه می‌توان مشاهده کرد.

تا زمانیکه در امرالی، نوع برخوردهای آنان با رهبر آپو تغییر پیدا نکند، ما و همه باید بدانند نبردی دشوار همچنان ادامه می‌یابد. آ.ک.پ/م.ه.پ و فاشیسم آنها خارج از قتلعام، به مسئله دیگری فکر نکرده و تمامی جامعه، خلق کورد، نیروهای انقلابی، سوسیالیست و زنان و جوانان، باید از آگاهی مبارزاتی برخوردار باشند. براین باور باشیم، امید داشته باشیم که آ.ک.پ از میان می‌رود. تا ابد در مسند اقتدار نخواهد بود. خصوصا که اخیرا فرایند عملیات گریلا در باکور و باشور (شمال و جنوب کوردستان) برقرار ست. انقلابیون خلق کورد، خلق ترک در کلانشهرهای ترکیه هر روز دست به عملیات می‌زنند. اگر در این فرایند جامعه با سازماندهی، بتواند نقش خود را ایفا کند، آ.ک.پ باقی نخواهد ماند. آ.ک.پ اکنون تنها با اعمال دیکتاتوری سر پا مانده است.

ادامه دارد...