هوزات: پ.د.ک از مردم شنگال و خلق کورد عذرخواهی کند (بخش دوم و پایانی)
بسی هوزات رئیس مشترک شورای مدیریتی ک.ج.ک خطاب به دولت عراق گفت:عراق باید در اینباره واقعگرا باشد و در تله ترکیه نیافتد. نباید دوستی خود را با کوردها را برهم بزند."
بسی هوزات رئیس مشترک شورای مدیریتی ک.ج.ک خطاب به دولت عراق گفت:عراق باید در اینباره واقعگرا باشد و در تله ترکیه نیافتد. نباید دوستی خود را با کوردها را برهم بزند."
بسی هوزات ریاست مشترک شورای مدیریتی کنفدرالیسم جوامع کوردستان در برنامه ویژه سترک تیوی شرکت کرد و به ارزیابی تحولات جاری در کوردستان پرداخت. بخش دوم مصاحبه هوزات به شرح زیر است.
سترک تیوی: نخست وزیر عراق، کاظمی بهمراه وزیر خارجه کشورش که او هم عضو حزب پ.د.ک است در سفر به امریکا دیدارهای انجام دادند. گفته میشود یکی از موضوعات مورد بحث آنها، حملات ترکیه به مناطق حفاظتی مدیا بوده. فکر میکنید نتیجه این دیدارها چه باشد؟
بسی هوزات: پس از یکی دو روز مشخص خواهد شد که در واشنگتن صحبتهایی شده است. هماکنون نشانههایی وجود دارد. مصطفی کاظمی و فواد حسین نیز اظهاراتی در واشنگتن بیان کردند. امریکا از طرح حکومت ترکیه علیه پ.ک.ک حمایت میکند و این طرح نمیتواند خارج از امریکا تنظیم شود. یک مقام امریکایی گفته بود که ترکیه و پ.د.ک میخواهند که با هم پ.ک.ک را از بین ببرند. امریکا اکنون میخواهد که عراق را وارد این برنامه کند. به احتمال زیاد این درخواست با کاظمی مطرح شده باشد. فواد حسین اعلام کرد که گفتگوهای گستردهای در مورد پ.ک.ک انجام دادهاند. امریکا خواستار تضعیف پ.ک.ک است. قصد دارند کسانی که با توسل به سرمشقهای رهبر آپو مبارزه کرده و دستاوردهایی داشتهاند را به خدمت خود درآورند. این سیاست امریکاست که اوجالان و پ.ک.ک را رد میکند اما به دستاوردهای پ.ک.ک بله میگوید. امریکا خواستار از بین بردن پ.ک.ک بوده و میخواهد عراق را وارد این طرح کند. این طرح پذیرفته نخواهد شد. امریکا نباید همکار کشتارگران کوردها باشد. موضع کنونی امریکا همکاری با حکومت ترکیه است که کوردها را قتلعام میکند. ما منتقد این وضعیتیم و آنرا بر خلاف نفع امریکا نیز میدانیم. امریکا در قبال قتلعام کوردها چه منفعتی دارد؟ هیچ کس نباید ریاکاری کند. میگویند که با روژاوا و کوردهای نمیدانم کجا رابطه داریم و مخالف کوردها نیستیم. این هم ماسک استتار است. از طرفی با حزب اتحاد دمکراتیك، شورای سوریه دمکراتیك و نیروهای سوریه دمکراتیك رابطه برقرار میکند و خودش را نزدیک به کوردها جلوه میدهد اما از طرف دیگر میخواهد پ.ک.ک را تصفیه کند. دورویی همین است. این به معنای پنهان کردن واقعیت خویش است. پ.د.ک هم همینطور میکند. از طرفی با روژاوا رابطه میگیرد و از طرف دیگر همکاری حکومت ترکیه علیه پ.ک.ک را انجام می دهد. میخواهند خلق کورد را بدین ترتیب فریب دهند. همهاش فریب است و این دورویی باید بخوبی درک شود. ترامپ و جفری هم در صف نخست قرار دارند. اما لازم است که امریکا برای حل مسئله کوردها نقش ایفا کند نه اینکه به حکومت ترکیه کمک کند. فراخوان ما از امریکا این است. روابط ترکیه و امریکا استراتژیک هستند. ترکیه متفق امریکا و عضو پیمان ناتوست. اگر کمک امریکا نباشد ممکن نبود که ترکیه بتواند ادلب، جرابلس، عفرین و گری سپی را اشغال کند. این اشغالگری با کمک امریکا انجام شد. در عفرین و گریسپی، روسیه هم نقش داشت اما نقش اصلی با امریکا بود. تأثیر امریکا بر ترکیه زیاد است. امریکا میتواند از این تأثیرگذاری به نحوه مثبت استفاده کند. طوری که ترکیه از سیاست نسلکشی کوردها دست بردارد و مسائل را از راه مذاکرات دمکراتیك چارەیابی کند. امریکا میتواند نقش بازی کند و دیدارهایی با رهبر آپو صورت بگیرد. کوردها حقوق زیادی نمیخواهند. کوردها دنبال تجزیه ترکیه نیستند اما خواستار اداره جامعه خویش هستند. کوردها حکومت نمیخواهند اما حقوق سیاسی و فرهنگی خود را میخواهند. در قرن کنونی این یک حق طبیعی است. در کشورهای اروپا این حق وجود دارد. این حق در پیمانهای بینالمللی به رسمیت شناخته میشود. به آن، حقوق اجتماعات گفته میشود، حقوق جمعی. ترکیه نیز این معاهدات بینالمللی را امضا کرده است. فراخوان ما از امریکا و اروپا این است که از سیاست پاکسازی کوردها توسط ترکیه حمایت نکنند. آنها میتوانند نقش مثبتی در مورد کوردها و عراق بازی کنند. تاکنون موضع عراق چندان خطرناک نبود. اما امریکا میخواهد عراق را وارد میدان کند و تا حدودی عراق هم شریک شده است. اما این به نفع عراق نخواهد بود. پاکسازی کوردها چه سودی برای عراق خواهد داشت. در پاکسازی پ.ک.ک و شنگال چه سودی به عراق میرسد؟ ترکیه میخواهد جغرافیای عثمانی را دوباره تصرف کند و وارد کشورهای عرب شود. آنچه در لیبی و ادلب رخ داده مشهود است. سیاست آن در مورد سوریه جلوی چشم است. اینطور نیست؟ همان کار را میخواهد در عراق انجام دهد. میخوابند و پا میشوند و میگویند کرکوک و موصل و تلعفر. همان نظر را با سوریه، لیبی و یمن دارند. در نا آرامیهای مصر هم ترکیه نقش داشت. همچنین در تأسیس داعش کمک کردند و داعش را تا آن حد بزرگ کردند. اکنون ارتش تبهکاران تشکیل داده و بجای داعش جایگزین کرده است. عراق باید در اینباره واقعگرا باشد و در تله ترکیه نیافتد. نباید دوستی خود را با کوردها را برهم بزند. تاکنون موضعی دوستانه در قبال کوردها داشته و وارد طرح ترکیه نشده بود، اما اکنون میخواهند آنرا وارد کنند. باید خطر ترکیه را ببیند که به دنبال قتلعام کوردها در پی کشورهای عرب خاورمیانه خواهد بود. خلق عرب را به مخالفت با اشغالگری ترکیه دعوت میکنیم. جوانان، زنان و مردم عرب می توانند در کنار کوردها در باشور، عراق و سوریه در برابر نیروهای اشغالگر ترک بیشتر مبارزه کنند.
سترک تیوی: جامعه ایزدی ما در شنگال هدف حملات روزمره است. همواره تهدید به اشغال سکونتگاهشان میشوند. اکنون در نظر دارند که یک سیستم مزدوری در شنگال تأسیس کنند و آنرا تحت نام نیروهای پیشمرگ انجام دهند. واکنش شما چیست؟
بسی هوزات: آمریکا در بیانیهای گفته که عراق، ترکیه و پ.د.ک یک اداره غیرنظامی برای شنگال تعیین کنند. سئوال اینجاست که چرا ترکیه را قاطی این مسئله میکند؟ واقعا چرا؟ ترکیه در شنگال چه کار دارد؟ چرا امریکا میخواهد ترکیه را به شنگال بیاورد؟ شنگال چه ارتباطی با ترکیه دارد که امریکا چنین میگوید؟ آنچه ترکیه در شنگال انجام داده معلوم است. سال ٢٠١۴ با کمک ترکیه بود که داعش ایزدیهای شنگال را قتلعام کرد. داعش از پشتیبانی ترکیه برخوردار بود. به دنبال شکست داعش در ٢٠١۵، مسئولیت هجوم به شنگال تاکنون به عهده خود ترکیه بوده است. داعش نتوانست که قتلعام ایزدیها را کامل کند و ترکیه به دنبال تکمیل آن است. ترکیه سیاست پاکسازی در شنگال را دنبال میکند. ترکیه به جز کشتار در شنگال چه کرده است؟ آیا امریکا میخواهد ترکیه به شنگال برود تا بقیه کشتار را انجام دهد؟ بهرشکل هدف امریکا اینطور فهمیده میشود. آیا اینطور است؟
سترک تیوی: جامعه ایزدی میباید چه کار کند؟
بسی هوزات: از روزی که چنین بیاناتی مطرح شد، ایزدیها میبایست به پا میخاستند. جامعه ایزدی و کلیه کوردها. ایزدیها ریشه خلق کورد هستند. ایزدیها کهنترین فرهنگ کوردها هستند و میبایست شاهد اعتراضات در میهن و خارج از آن می بودیم. هیچ کسی در شنگال حقی ندارد. نه پ.د.ک و نه عراق و ترکیه و امریکا برای جامعه ایزدی گامی برنداشتهاند. آنچه ترکیه انجام داده قتلعام بوده و پ.د.ک هم وقتی داعش حمله کرد، نیروهای خود را از شنگال عقب کشید. و این منجر به قتل عام ایزدیها شد. دهها هزار نفر از مردم ما گرفتار کشتارهای جمعی شدند. پنج هزار زن کورد به دست داعش افتادند، مورد تجاوز قرار گرفتند و فروخته شدند. هنوز عاقبت و مکان هزاران نفر معلوم نیست. آنها گم شده اند و در میان سیستم تجاوز هستند. پ.د.ک به خاطر اقدامی که انجام داد، مسئول این وضع است. پ.د.ک باید از مردم شنگال و خلق کورد عذرخواهی کند. به راستی که مشروعیتی برای پ.د.ک در شنگال وجود ندارد. تنها نیروی مشروع، یگانهای مقاومت، "ی.ب.ش" و خودمدیریتی شنگال است. هیچ نیروی دیگری آنجا مشروعیت ندارد. پ.د.ک گفته است که یگانهای مقاومت شنگال غیر قانونی هستند. چگونه میشود که نیروی مردم شنگال که از آزادی آن دفاع کره است غیر قانونی باشد؟ اتفاقا قانونیترین و مشروعترین نیروی شنگال هستند. آنکه غیر قانونی است خود پ.د.ک است. پ.د.ک بود که مردم شنگال را در چنگال قتلعام رها داعش و ترکیه رها کرد. اکنون هم در اظهارات روزانه خود ترکیه را دعوت به هجوم به شنگال میکنند. به دنبال هر بیانیه پ.د.ک، ترکیه به شنگال حمله میکند. نچیروان بارزانی چند روز پیش دوباره چه گفت؟ گفته که نیروهای در شنگال غیر قانونی هستند. و به دنبال آن ترکیه شنگال را بمباران کرد. پ.د.ک به ترکیه میگوید که میتوانی شنگال را بمباران کنی. با همان زبانی صحبت میکنند که حکومت ترکیه صحبت میکند. نیروهای ی.ب.ش از فرزندان بومی شنگال هستند و عراق میباید آنها را به رسمیت بشناسد. دنیا هم باید به رسمیت بشناسد. باید حقوق ایزدیهای شنگال پذیرفته شود. شنگال در عین حال انعکاسدهنده وجدان بشری است. ایزدیها به عنوان یک میراث کهن فرهنگی، برای بشریت مهم هستند. یکی از کهنترین فرهنگهای بشری با ٧۴ دوره قتلعام در معرض نابودی قرار دارد. فقط تعداد کمی از ایزدیها باقی ماندهاند و وظیفه همه دفاع از آنهاست. برای دفاع از آنها باید اراده و خودمدیریتی آنها مورد قبول واقع شود. میباید خودمدیریتی و نیروهای دفاعی شنگال از طرف سازمان ملل، اروپا، امریکا و عراق و حزب دمکرات کوردستان به رسمیت شناخته شوند. در چارچوب عراق و بخشی از فدراسیون جنوب کوردستان میتواند که منطقهای خودمدیر باشد. این روش برای پ.د.ک، اقلیم کوردستان و عراق، ضرری ندارد. حتی برعکس، موجب تقویت باشور و دمکراتیزه و قوی شدن عراق میشود.
سترک تیوی: نیروهای گریلا از منطقه سرحد تا شلادزه در حال عملیات و مقاومت در برابر نیروهای اشغالگر هستند. وضعیت چطور است؟
بسی هوزات: بیش از دو ماه است مقاومت بزرگی در هفتانین جریان دارد. این مقاومت جلوی مخاطرات بزرگ را گرفته است. طرحشان این بود که در مدت کوتاهی، منطقه بهدینان، متینا، زاپ و آواشین را به اشغال درآورند و مستقر شوند. از طریق این مناطق میخواستند بیشتر به عمق خاک باشور وارد شوند. میخواستند که اراضی منطقه را هم اشغال کنند. اما مقاومت بیهمپای هفتانین، طرحشان را ناکام گذاشته. حکومت ترکیه هر روز در هفتانین ضربه میخورد. هر جا جنگی روی میدهد دهها نظامی اشغالگر ترک کشته و مجازات میشوند. شکی نیست که در مقاومتهای بزرگ، شهادتهای بزرگ هم رخ میدهند. به شهدای هفتانین دوباره ادای احترام میکنیم. زمانی که مردم ما در باشور هم به مقاومت گریلاها ملحق شوند، اشغالگری ترکیه به پایان خواهد رسید. طرح یکصدساله آنها برای پاکسازی کوردها شکست میخورد.
سترک تیوی: نشستهای ژنو در مورد سوریه بدون دعوت کوردها سالهاست ادامه دارد. چه تحلیلی در اینباره دارید؟
بسی هوزات: جلسات ژنو و آستانه به تئاتر بدل شدهاند. وقتی دور هم جمع میشوند گویا در مورد چارەیابی بحران سوریه تبادل نظر میکنند. اما این جلسات بیمعنا بوده و چارەای برای سوریه در آن نیست. یک بازی بیش نیست. قدرتهای موجود فقط برای خود زمان میخرند تا به جنگ برای دیزاین سوریه و خاورمیانه ادامه دهند. تئاترهای آستانه و ژنو برای سرگرم کردن مردم است. در این جلسات هیچ راهحلی پیدا نخواهد شد. بازیگران این تئاتر نیز مشروعیتی ندارند. گروههای تبهکار را به هر جای سوریه منتقل کنند فرقی ندارد. از ادلب تا سریکانی شاهد کشتارهای جمعی، تجاوز و غارت توسط آنها هستیم. گروههای تبهکار را دورهم جمع کردهاند و به ژنو دعوت میکنند تا چارەای برای بحران سوریه پیدا کنند. توجه کنید با گروههای تبهکار چه راهی برای حل بحران سوریه پیدا میشود؟ با داعش و النصره چه چارەای پیدا میشود؟ گروههایی که به ژنو دعوت میشوند بازماندگان داعش و النصره هستند. آنها را جمع کرده و لباسهای غیرنظامی بر تنشان کرده و کراوات به گردنشان انداختهاند. یک تئاتر واقعی که هر کس در آن نقشی بر عهده دارد. در اینباره به روژاوا هم انتقاد داریم که این تئاتر را خیلی جدی میگیرد و خواستار شرکت در آن است. هر وقت خودمدیریتی روژاوا اظهار نظر میکند میگوید ژنو، ژنو، ژنو. چه چیزی در ژنو وجود دارد؟ در ژنو به غیر از فریب و مشروعیتبخشی به تبهکاران، چیزی وجود ندارد. از این طریق میخواهند گروههای تبهکار را نیز مشروع جلوه دهند. سئوال این است که نمایندگان خودمدیریتی شمال و شرق سوریه اگر به ژنو بروند چه بحثی میخواهند با نمایندگان گروههای تبهکار مطرح کنند؟ تبهکاران در شمال شرقی سوریه، عفرین، سریکانی و گریسپی مرتکب تجاوز، غارت و اشغال میشوند. بافت جمعیتی مناطق را برای نسلکشی تغییر میدهند. مگر این گروهها همان داعش و النصره نیستند؟ پس چرا به ابزاری برای آنها بدل میشوی؟ خیلی واضح میگویم که این درست نیست. نباید جلسات ژنو و آستانه را چندان بزرگ کرد. همه بازی هستند، در طرفی امریکا و طرف دیگر، روسها. هدفشان مشروعیت دادن به تبهکاران است. در میانه بحران و جنگ میخواهند که بر اساس منافع خود، سوریه را دیزاین کنند ولی نیاز به زمان دارند و متوسل به فریب میشوند. خودمدیریتی روژاوا، شمال و شرق سوریه باید بجای آن، سیستم و نیروهای دفاعی خود را تقویت کنند. باید از طریق جنگ انقلابی خلق، مناطق اشغالی را آزاد کنند. در تمامی مناطق علیه اشغالگری رژیم ترک، علیه مزدوران دولت ترک ایستادگی کنند، مبارزه را گسترش دهند، برای جنگ بزرگ خود را آماده کنند. دولت ترک ساکت نمینشیند. رژیم ترک تلاش خواهد کرد تمامی روژاوا، تمامی دستاوردهای روژاوا را از میان بردارد. فردا به کوبانی حمله خواهد کرد، به عین عیسی حمله میکند. دیرک را مورد حمله قرار میدهد، به رمیلان حمله میکند. باید به این واقعیتها آگاه بود. باید تمامی خلقمان مثل ق.س.د باشند. نگویند، ق.س.د بجنگد ما هم کمک میکنیم. چنین چیزی غیرقابل قبول است. جنگ انقلابی خلق اینگونه نیست. یک نیرو بجنگد و شما هم کمک کنید. نخیر چنین چیزی نیست. دوره راهپیماییها تمام شده است. راهپیماییهای عمومی در کوچهها و خیابانها دیگر لازم نیست. در روژاوا به این نیازی نیست. در روژاوا چه باید کرد؟ باید زنان کورد، مردهای کورد، سالمندان، جوانان هم، حتی اگر لازم بود باید کودکان هم از ٧ ساله تا ٧٠ ساله علیه جنگ اشغالگری در مبارزه به شیوهای فعال جای گیرند. تاریخ جهان نمونههای بسیاری از این دست دارد. باید در مقابل اشغالگر، در مقابل قاتلها اسلحه به دست بگیری، کنار نیروهای نظامی جای بگیر. نباید میهن، شهر و روستای خود را ترک کرد و نباید در جای خود ساکن بود. نه چنین چیزی نیست. زیرا واقعیت جنگ انقلابی خلق چنین است. جنگ انقلابی خلق یعنی اینکه خلق از ٧ تا ٧٠ ساله در نیروهای نظامی جای گیرند و همچون نیروهای نظامی عمل کنند.
در ویتنام اینگونه بود. خلقمان باید به تاریخ ویتنام بنگرد. ویتنام اینگونه بود. تمامی انقلابهای آفریقا در قرن ٢٠ چنین بودند. شوروی هم چنین بود. همه اینگونه بودند. در تمامی انقلابها میلیونها انسان به شهادت رسیدهاند. هزینههای بسیاری دادهاند و انقلاب به ثمر نشسته است. این کار بدون هزینه محقق نمیشود. صرف هزارها هزینه لازم است. زمانی لازم باشد میلیونها شهید میدهی و تاریخی را مال خودت میکنی. آینده را بدست میگیری. بس است دیگر، هر صد سال به قتلعام دست میزنند و بردگی را تحمیل میکنند. یعنی بس است دیگر. بنابراین خلقمان باید اینگونه خود را مهیا کند. به ژنو بیاندیشد، به آستانه فکر کند، به ملاقاتها با آمریکا، [جیمز] جفری چه گفت، ترامپ چه میگوید، نظر پوتین چه بود، نمیدانم فلانی چه میگوید. نه، خود تو چکار میکنی؟ آنان هر چه بگویند بنابر مصلحت و منافع خودشان حرف میزنند. آنچه میگویند انجام میدهند. تو چه میکنی؟ نقشه نابودی تو را کشیدهاند. دولت ترکیه میخواهد با کمک دولتهای دیگر کوردها را برای همیشه از میان بردارد. تو چه کار میکنی؟ مهم این است. لازم است خلقمان خود پا پیش بگذارد. باید روحیه و توانایی خود را در این راه صرف کند. مهم این است. همه مباحث روناهی تیوی به نشست ژنو اختصاص داده شدهاند. این غلط است. آب شرب حسکه مدتی است که قطع شده است. دولت ترک به اشغال دست زده و آب را قطع کرده است. سیاست نابودی را با قطع آب آشامیدنی به پیش میبرد، میخواهد ساکنان آنجا را آواره کند. حسکه را تخلیه کند. جریان برق را بدست گرفته است و آنرا قطع کرده است. میخواهد خلق نا امید شده و از میهن خود دست بکشند. میخواهد روژاوا را از کوردها خالی کند. این هم سیاست قتلعام است و به شیوهای دیگر اجرا میشود. خلقمان، گاهگاه در روناهی تیوی شاهدیم که خودمدیرتی را مورد انتقاد قرار میدهند. میگویند خودمدیریتی آب را تأمین نمیکند، برق را تأمین نمیکند. تو در شرایط جنگی هستی، علیه تو اعلام جنگ و اشغالگری شده است. جنگ قتلعام و نابودی در میان است، دولت ترک وارد میهن تو شده و آنرا تاراج میکند. آنچه تو باید انجام دهی این است که خودمدیریتی را مورد انتقاد قرار دهی، تو به خودمدیریتی بگویی؛ بیایید ما را سازماندهی کنند. ما را نیرومند کنید، بیائید با هم مبارزهای نیرومند را به پیش بریم و مقاومت کنیم و به اشغالگری رژیم ترک، مزدوران دولت ترک پایان دهیم. برای این چه وظیفهای بر عهده من است، من را آموزش دهید، ما آب را از دست رژیم اشغالگر ترک خارج کنیم. ما برق را از چنگ رژیم ترک خارج کنیم. ما مزارع، میهنمان را از چنگ رژیم اشغالگر ترک نجات دهیم. ما چه کنیم؟ تو در مورد آن بیاندیش. تو خودمدیریتی را به این کارها وادار کن. تو خودمدیریتی را به این جهت هدایت کن. خلقمان هم مبحثی غلط را در پیش گرفتهاند. من خلق را هم مورد انتقاد قرار میدهم. خودمدیریتی را هم مورد انتقاد قرار میدهم. مبحث روز روژاوا چیزی مثبت و صحیح نیست. یعنی یک جای کار غلط است. مبحث خلق موضوعی غلط است. اشغالگری وجود دارد، رژیم ترکیه تا درب منزل شما آمده است، هر روز پهپادهای آنان به سوءقصد دست میزنند. در آخرین مورد در قامشلو به سوءقصد پرداختند. هر روز به حمله و قتلعام دست میزنند. موضوع بحث روژاوا باید جنگ انقلابی خلق باشد. علیه اشغالگری ما چه کنیم، باید مبحث روز این باشد. من این را واجد اهمیت میدانم.